افراد مسمومی که باید مراقب آنها باشید

در

در زندگی همه ما عوامل استرس زا  وجود دارد. به منظور دستیابی به بهره وری هر چه بیشتر باید افراد سمی و عوامل استرس زا را از زندگیمان دور کنیم. تمرکز بر روی اولویت ها می تواند در حرکت رو به جلوی ما در زندگی بسیار مفید باشد. اما اول از همه لازم است که این افراد مسموم را بشناسیم.

1.  افراد خودپرست
غرور گاهی یک فضیلت است. اما مغرور بودن به این معنی است که شما  معتقدید  بهتر از هر کسی هستید که در اطراف شما وجود دارد.بودن در کنار کسی که با شما با احترام رفتار نمی کند بلکه به تهدید و تحقیر شما می پردازد  بسیار مسموم کننده و برای توسعه و پیشرفت شما زیان آور است.(سیارک)
2. افرادحسود
به نظر می رسد که چنین افرادی زمانهای سختی و شکست شما را بیشتر از زمانهای موفقیت شما می بینند. آنها معتقدند خودشان سزاوار آن لحظه های موفقیت هستند نه شما. .از حسادت این افراد در همه حال باید پرهیز کرد.
3. افراد پر مدعا
این افراد فقط در شرایط راحتی به عنوان یک دوست عمل می کنند. وقتی به کمک نیاز دارید از شما را ترک می کنند. نمی توان به آنها تکیه کرد.
4. افراد واپس گرا
این افراد راه پیشرفت شما را می بندند و شما را به گذشته و عادات قدیمی بر می گردانند.آنها به راکد بودن باور دارند و می خواهند شما همیشه همان شخصی که قبلا بودید ، بمانید. اشاره کردن به چنین افرادی سخت است، اما آنها افرادی هستند که همیشه بخش جدایی ناپذیر زندگی شما هستند و ممکن است نادیده گرفتن  آنها سخت باشد.آما بهتر است که آنها را آگاه کنید و به آنها یادآوری کنید که چقدر موفق شدن برایتان مهم است.اگر نمی توانند با این شرایط شما کنار بیایند بهتر است بروند.
5. افراد قضاوت کننده
برای این دسته افراد هیچ چیز هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیست. انها معتقدند باید از همه انتقاد کنند و به جای ستایش کردن سرزش کنند. حتی وقتی سعی می کنید انگیزه های واقعی خود را به آنها بگویید هرگز گوش نمی کنند. ارتباط برقرار کردن با آنها سخت است چون هیچ وقت شنونده های خوبی نیستند. دور شدن از صحبتهای منفی آنهاو اجتناب از بحث با آنها می تواند در موفقیت و پیشرفت شما مفید باشد.
6. افراد کنترل گر
این افراد وسواس کنترل دارند. آنها می توانند گمراه کننده، موذی، و حیله گر باشد و شما را از خواسته های خودتان دور کنند. گذشتن  از چنین افرادی بهترین پیشنهاد برای شماست چرا که  نمی توانید آنها را قانع کنید و یا آنها را بهتر کنید.
7. دروغ گوها
حقیقت این است که دروغ امری رایج است و برخی دروغ ها مضر و خطرناک هستند. با این وجود افراد مسموم  که همواره دروغ می گویند می توانند شما را تخریب کنند و مسیر رشد شما را بگیرند. شما باید اطراف خودتان را با افراد قابل اعتماد که از شما حمایت می کنند و پیشنهادات صادقانه و صریح به شما می دهند پر کنید.
8. شایعه سازها
این نوع از افراد آدمهای نا امنی هستند و از زبان خود برای پیچ و تاب دادن به حقایق و تحریف اطلاعات استفاده می کنند. آنها نمی خواهند به رسمیت شناخته شوند و این کار ممکن است تنها راه آنها برای جلب توجه دیگر افراد باشد. زمانی که سعی می کنید مشکلی را که آنها بوجود آورده اند حل کنید، تنها راه این خواهد بود که انها را از زندگی خود بیرون کنید چرا که وجودشان سرطان است!
9. انگل ها(مزاحم ها)
چنین افرادی تنها از زندگی شما تغذیه می کنند نیت آنها فقط رسیدن به منافع خودشان است. از جنین افرادی همواره باید اجتناب کرد.
10. قربانی ها
اینها هیچ وقت مسولیت قبول نمی کنند.هرگز قبول نمی کنند که  اشتباه کرده اند.واکنش های زنجیره ای آنها می تواند برای موفقیت شما مضر باشد. بهتر است که از چنین افراد دور شوید و آنها را از زندگی خود برانید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

تفاوت حسادت و حسرت چیست؟

در


تمایل برای داشتن چیزی دلخواه و مطلوب که دیگری آنرا ندارد . هنگامی ممکن است حسادت رخ دهد که شخص بیم از دست دادن چیزی داشته باشد، و یا پیش از این از دست داده باشد، رابطه مهمی با شخص دیگری بعنوان شخص ثالث برقرار می کند، در این هنگام حسادت ممکن است رخ دهد که شخصی فاقد چیزی است که دیگری دارد و آرزو می کند که ایکاش دیگری آنرا نداشت .
غبطه و حسرت، خصومتی است مافوق احساس منفی نسبت به شخصی که داراتر می باشد . بعبارت دیگر، غبطه و حسرت احساس خشم نسبت به شخصی است که چیزهای مطلوب و با ارزشی دارد و شخص دیگر آنها را ندارد و یا نمیتواند داشته باشد. هر گونه خصوصیت و یا دستاوردی که باعث تحسین شود نیز به احتمال قوی منجر به برانگیختن حسادت میشود. این موارد شامل ثروت، منزلت، قدرت، شهرت، موفقیت، استعداد، تندرستی کامل، درجات بالا، ظاهر خوب و محبوبیت است.
غبطه و حسرت آرزوی داشتن چیزی نیست و یا مزیتی که باعث برانگیختن حسادت شود، بلکه غبطه و حسرت آرزویی بسیار تیره و تار است که باعث از دست دادن شی و یا مزیت میشود. حسادت لذتی گمراه کننده، شادی مخرب (خوشحالی) است که زمانی که شخص دارا دچار عدم موفقیت و یا رنج و ناراحتی میشود، ایجاد میگردد. رایج ترین بیان ظاهری حسادت، شایعات بی اساس است .
اکثر مردمی که من با آنها در مورد حسادت و غبطه به بحث پرداختم، وجه تمایز این دو واژه برایشان مشخص نبود. من از صدها نفر از مردم طی 30سال گذشته در مورد تفاوت میان احساسات سوال پرسیدم. بسیاری می گفتند: "من فکر میکردم که آنها یکسان هستند". (سیارک

بسیاری دیگر می گفتند: "حسادت مربوط به انسانهاست و حسرت و غبطه مربوط به اشیاء است". "هیچ یک از این پاسخ ها تصویر روشنی از تفاوت بین حسادت و غبطه بدست نمیدهد. در تجربه من، با این حال، اروپایی ها و مردم جهان سوم به احتمال بسیار زیاد نسبت به آمریکایی ها قادر به بیان این تفاوت هستند. دانشجویانم مشتاق یافتن مثال هایی در گفتار و در رسانه ها از حسرت و غبطه به نام "حسادت" و یا موارد اشتباهی از این دست بودند. برای مثال، "سایر بازیکنان تیم هاکی ورک نسبت به حقوق و دستمزد بالای ستارگان تیم حسادت می ورزیدند". و یا 'TM حسادت ورزید زیرا که شما مورد تقدیر قرار گرفتید، یا "برخی از نوازندگان به استعداد آشکار او حسادت می ورزند." زیرا، از آن جلوگیری میشود، نادیده گرفته میشود، پنهان میشود و بصورتهای دیگری خود را نشان میدهد. به همین دلیل، مشاهده آن دشوار و ارزیابی آن از طریق خود گزارش تقریبا غیر ممکن است. داشتن تعریف مشخصی از غبطه و حسادت، وجه تمایز میان آنها، سبب میشود تا به تجزیه و تحلیل این دو احساس بپردازیم.
از دیدگاه ما، فواید اجتماعی حسادت، تغییرات متقابل فرهنگی، چگونگی تغییر آن به دلیل انقلاب جنسیتی و جنبش زنان، و برخی مفاهیم جهت روان درمانی و خودآگاهی بودند. این یافته ها بطور خلاصه شده ای تحت عنوان ده تصور نادرست در مورد حسادت مطرح گردیدند که بطور گسترده ای در میان مردم آمریکا در اوایل قرن 21 رواج داشت.
عملکرد اجتماعی حسادت
هر چند که اغلب به عنوان "احساسات بیهوده " مطرح میگردد، اما حسادت در کل برای افراد، زوج ها، و جامعه مفید است. با محفاظت ازدواج از خیانت و زنا، حسادت به حفظ نظم اجتماعی کمک میکند. حسادت به حفظ نقش های اجتماعی سنتی کمک می کند. به عنوان مثال، حسادت مادر نسبت به توجه همسرش به فرزندشان موجب میشود که وی بعنوان مادر در قبال فرزندش، تنها و یا در درجه اول به پدر نقش همبازی کودکش را بدهد.
در هر فرهنگی، مردم برای روابط مطابق با هنجارهای غالب ارزش قائل هستند. حسادت از هرآنچه که فرهنگ هر مردمی بعنوان ارزش به آنها می آموزد، محافظت می کند. همانگونه که  محقق دیویس اشاره می کند:
جایی که در آن اختیار منحصربفردی از تمام عشق یک فرد متداول است، حسادت منحصرا آنرا می خواهد. جایی که در آن عشق بر اساس برخی معیارها تقسیم می شود، و حسادت در این تقسیم مداخله خواهد نمود.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

فقط عشق است که میتواند صلح و خوشحالی بزرگ را با خودش به جهان بیاورد

در

روزی روزگاری تمام احساسات و عواطف برای تعطیلات به یک جزیره‌ی ساحلی رفتند. بنا بر ماهیتی که داشتند، هر کدام اوقات خوشی داشتند. ناگهان، هشداری از یک طوفان قریب الوثقوع اعلام شد و به همه توصیه شد که جزیره را ترک کنند.
این هشدار باعث اضطرابی ناگهانی شد. همه به سمت قایق‌هایشان هجوم بردند. حتی قایقهای آسیب دیده را نیز سریعا تعمیر کردند و از این قایقها نیز برای انجام کارشان استفاده کردند.
با این حال، عشق دوست نداشت که سریعا فرار کند. کارهای زیادی برای انجام دادن وجود داشت. اما هرچه ابرها سیاه‌تر میشدند، عشق هم میفهمید که زمان آن رسیده که باید جزیره را ترک کند. همچنین، قایقی برای او وجود نداشت. عشق با امید به اطراف نگاه کرد.
درست در همان موقع موفقیت با یک قایق مجلل از آنجا عبور کرد. عشق فریاد زد "موفقیت، آیا میتوانی من را هم در قایقت سوار کنی؟"
موفقیت پاسخ داد: "نه، قایق من پر از داراییهای قیمتی مثل طلا و نقره است. جایی برای تو ندارم."
کمی بعد غرور با یک قایق زیبا عبور کرد. عشق دوباره فریاد زد: "غرور، میتوانی به من کمک کنی؟ من بدون قایق مانده‌ام و باید اینجا را ترک کنم. لطفا من را هم با خودت ببر."
غرور با تکبر پاسخ داد: "نه نمیتوانم تو را با خودم ببرم. قایق من با پاهای گل‌آلود تو خاکی میشود."
کمی بعد سوگواری از آنجا رد شد. عشق دوباره درخواست کمک کرد. اما هیچ فایده‌ای نداشت. "نه، نمیتوانم تو را با خودم ببرم. من خیلی ناراحتم. میخواهم با خودم تنها باشم.
همچنان به بیقراری و پریشانی عشق اضافه میشد. درست در همان موقع کسی او را صدا زد: "با من بیا عشق، من تو را با خودم میبرم." عشق نمیدانست که این فرد بزرگوار کیست> اما به داخل قایق پرید؛ خانم عشق با همه‌ی وجود احساس میکرد که به یک جای امن رسیده است.
هنگام پیاده شدن از قایق، عشق با دانش روبرو شد. کمی گیج شده بود و پرسید: "دانش، تو میدانی که چه کسی آنقدر با بزرگوار است که درست زمانی که کسی نمیخواست به من کند، او به من زندگی دوباره داد؟"
دانش لبخندی زد و گفت: "اوه، زمان بود که به تو کمک کرد."
"عشق با تعجب پرسید: "چرا زمان ایستاد تا من را با خودش به جای امنی ببرد؟"
دانش با خردی عمیق لبخندی زد و گفت: "چون فقط زمان است که بزرگی واقعی تو را میفهمد و میداند که تو چه کارهایی میتوانی انجام دهی. فقط عشق است که میتواند صلح و خوشحالی بزرگ را با خودش به جهان بیاورد."
"پیام مهمی که در این داستان وجود دارد این است که وقتی موفق باشیم، عشق را نادیده میگیریم. وقتی احساس مهم بودن میکنیم عشق را فراموش میکنیم. حتی در خوشحالی و ناراحتی عشق را فراموش میکنیم. تنها در گذر زمان است که به اهمیت عشق پی میبریم.

چرا باید تا این اندازه منتظر بمانیم؟ چرا همین امروز عشق را به عنوان جزئی از زندگی خود نمیپذیرید؟"ترجمه  itrans.ir

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

نکات کلیدی در زندگی 45 مورد

در

 

این  نکات  را به خاطر بسپارید باور کنید  نکات کلیدی و  نکات مهم زندگی هستند. تقریبا یک سری شعار های کلیشه ای از  نکات کلیدی زندگی  را همه می دانند مثل هدف داشتن در زندگی  ، تصمیم برای موفقیت ، اعتماد به نفس ، هماهنگی و تعادل در زندگی   و کمک به مردم . اما  نکات زندگی که در این مقاله آمده شاید برای اولین بار خنده دار باشد اما اگر به عمق تفکر پشت آن فکر کنید می بینید که همین چند نکته مهم در زندگی  به هر روز شما معنا می دهد.  

نکات

1-  زندگی منصفانه نیست، ولی باز خوب است. 
2- وقتی شک دارید، قدم بعدی را اندکی کوتاهتر بردارید.
3- زندگی کوتاهتر از آن است که از یکدیگر متنفر شویم.
4- اگر خودت را جدی نگیری، دیگران هم جدی نمیگیرند
5- هر ماه کارت های اعتباری خود را تسویه کنید
6- شما نباید برنده تمام مشاجرات باشید. یاد بگیرید که با نظر شما مخالفت کنند
7- تنهائی گریه نکنید همیشه با کسی گریه کنید این کار مؤثرتر است
8- برای زمان بازنشستگی پول کنار بگذارید و این کار را از همان زمان دریافت اولین حقوق  شروع کنید
9- وقتی حرف شکلات به میان می آید مقاومت بیهوده است
10- با گذشته خود کنار بیائید تا اکنون شما را خراب نکند
11- عیبی ندارد کودکان گریه شما را ببینند
12- هیچ موقع زندگی خودتان را با دیگران مقایسه نکنید چون شما نمیدانید که مسیر زندگی آن ها چگونه بوده است
13- اگر رابطه ای مخفیانه است شما نباید وارد آن شوید
14- زندگی خیلی کوتاه است که با تأسف خوردن بگذرد یا با زندگی مشغول شوید یا بمیرید
15- اگر شما در امروز زندگی کنید از پس هر کاری برمی آئید
16- یک نویسنده می نویسد. اگر شما هم میخواهید نویسنده باشد بنویسید
17- هرگز برای داشتن کودکی شاد دیر نیست. فرقش این است که کودکی دوم همه اموراتش به دست شماست
18- وقتی تصمیم میگیرید که به دنبال علاقه تان در زندگی بروید هیچ وقت نه نگوئید
19- شمع ها را روشن کنید، کاغذهای زیبا را استفاده کنید؛ لباس پلوخوری  را بپوشید. آن ها را برای روز خاص نگه ندارید امروز همان روز خاص است
20- آمادگی لازم را کسب کنید سپس با جریان غالب روبرو شوید.
21- امروز عجق وجق باشید منتظر پیر شدن نباشید تا آن وقت بنفش بپوشید
22- مهمترین عضو جنسی مغز است
23- هیچکس جز شما مسئول خوشبختی شما نیست
24- وقتی با فاجعه ای مواجه میشوید همیشه اینطور بگوئید: آیا بعد از 5 سال این فاجعه اهمیتی خواهد داشت؟
25- همه کس و همه چیز را ببخشید
26- اینکه دیگران درباره شما چه فکر میکنند به شما ربطی ندارد
27- زمان همه چیز را درمان میکند. به زمان، زمان بدهید.
28- موقعیت چه خوب چه بد تغییر خواهد کرد
29- وقتی شما مریض شوید کارتان از شما مواظبت نخواهد کرد. این دوستانتانند که به فکر شما خواهند بود تلفن شان را جواب بدهید
30- به معجزه باور داشته باشید
31- هر چیزی که شما را نکشد شما را قوی میکند
32- پیر شدن رقیبش یعنی جوان مرگ شدن را به زمین میزند
33- بچه هایتان فقط یکبار بچه هستند آن را برایشان به یادماندنی کنید
34- هر روز بیرون بروید معجزه ها  منتظرتان هستند
35- اگر مشکلاتمان را داخل دایره بریزیم و با مشکلات دیگران مقایسه کنیم حتما به مشکلات خودمان خواهیم چسبید
36- از زندگی حسابرسی نکنید فقط بهره تان را از آن ببرید
37- هر چیزی را که به درد نمیخورد یا زیبا یا لذت بخش نیست دور بیاندازید
38- آن چیزی که آخر سر از همه چیز مهمتر است آن چیزی است که شما دوستش دارد
39- حسادت وقت تلف کردن است. 
40- بهترین ها هنوز اتفاق نیافتاده اند
41- مهم نیست احساس شما چیست بیدار شوید لباس بپوشید و سر کار حاضر شوید
42- نفس عمیق بکشید به ذهن آرامش میبخشد
43- اگر نپرسید چیزی به دست نمی آورید
44- تسلیم نشوید
45- دور زندگی روبان نیست ولی باز یک هدیه است. (سیارک)

در سیارک بخوانیم:

عزت نفس ، احساس خوب نسبت به خود

عادت های غلط را در 4 مرحله فیتیله‌ پیچ کنید! 

40 چیز کوچک در زندگی روزانه که برایمان شادی واقعی به همراه می‌آورد

6 خصوصیت معمولی افراد خیلی موفق

عادات سمی که باید در سال جدید از شر آنها خلاص شوید

15 کار کوچکی که می توانید هر روز برای رسیدن به موفقیت انجام دهید.

افراد مسمومی که باید مراقب آنها باشید

چگونه برای پس انداز خود برنامه ریزی کنیم؟

نکات مفید برای کسب موفقیت

هفت کاری که افراد موفق انجام می دهند و هیچ گاه آن را به شما نمی گویند

خصوصیات آدم‌ های دوست‌ داشتنی

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم)

در

قبل از ادامه ی مجموعه مقالات راهنمای تربیت کودک از شما عزیزان به دلیل اینکه مدتی از انتشار مقالات قبل گذشته است و در این بین وقفه ای به وجود آمد عذر خواهی می کنم و خوشحالم که همچنان خواننده ی این مقالات هستید.

یاد آوری می کنم که در مقالات قبل سخن از تربیت کودک و دشواری های آن به میان آمد و گفتیم سعی می کنیم در یک مجموعه از مقالات شما را با راهکارهای تربیت کودک از نظر عملی آشنا کنیم. همان طور که مشاهده کرده اید در سری قبلی مقالات سعی کردیم قبل از کار عملی شما را با برخی از نظریات روانشناسی مهم آشنا کنیم. نظریات شرطی سازی در حد لازم توضیح داده شد و موارد کاربردی با مثال بیان شد. لازم است قبل از ادامه نکاتی را در مورد علم روانشناسی مختصر برای شما بیان کنم. علم روانشناسی نظریات فراوانی دارد که در دسته های رفتارگرایی، شناختی، هیجانی و ... تقسیم بندی می شوند. علت این تعداد زیاد نظریات این است که بر روی تعریف های مفهومی بسیاری از مفاهیم مهم روانشناسی اتفاق نظر وجود ندارد. هر روانشناس از دیدگاه خود جنبه ای را که به نظرش مهم است توضیح داده است و سعی در تبیین رفتار انسان داشته است که بعد از او دانشمندان دیگر قسمت هایی از نظریه ی او را با آزمایشات پایا و معتبر تأیید کرده اند و قسمت هایی را رد کرده اند. پس اگر بخواهیم فقط نظریات را بیان کنیم امکان پذیر نیست و اگر بخواهیم شما را با راهکارها و استراتژی های عملی آشنا کنیم لازم است برخی از مفاهیم را از نظر علمی بدانید. پس سعی می کنیم در ادامه ی مقالات در هر دو زمینه کار کنیم. اگر پیشنهاد یا انتقادی داشتید لطفا بیان کنید.

شاید شما قبل از تولد فرزندتان، برای تربیت او برنامه ریزی کرده اید ولی پس از تولد با بزرگ تر شدن فرزندتان می بینید که رفتارهایی را از خود نشان می دهد که شما دوست ندارید. اگر بدون آمادگی نیز فرزندی را به دنیا آورده باشید باید برای تربیت کودک خود تلاش کنید؛ امکان ندارد شما تلاشی انجام ندهید و انتظار داشته باشید فرزند شما به بهترین نحو ممکن رشد همه جانبه (جسمی، روانی، شناختی، هیجانی و ...) داشته باشد و انسانی سالم باشد.

در نظر بگیرید فرزند شما در محیط خانواده بزرگ می شود؛ به مدرسه می رود و همچنین در جمع فامیل یا شهر بازی یا کوچه، استخر و ... در جمع همسالان قرار می گیرد؛ به طور کلی بهتر است بدانید علاوه بر خانواده، فرهنگ، اقتصاد، جامعه و ... بر فرزند شما و روش تربیتی او تأثیر می گذارد و اگر شما بخواهید کودک خود را درست تربیت کنید بهتر است همه ی این موارد را در نظر بگیرید. علاوه بر این موارد چیزی که امروزه نقش مهمی در زندگی خانوادگی اکثر مردم ایران پیدا کرده است، پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از اینترنت است که متأسفانه جامعه نشان می دهد که فرهنگ استفاده صحیح از این موارد را ندارد و از این جهت خانواده ها باید بیشتر از فرزندان خود مراقبت کنند.

امکان دارد کودک شما رفتارهایی داشته باشد و شما این رفتارها را دوست نداشته باشید. احتمالا وقتی در ذهن خود او را با کودکی دیگر مقایسه می کنید، می گویید چگونه است که آن کودک بدون مشکل و بسیار عالی رشد جسمی و اخلاقی دارد ولی فرزند من این همه مشکل ایجاد می کند؟ احتمالا شما راه حل ها و علت ها را جست و جو می کنید و می خواهید بدانید چگونه از شر این رفتارهای مزاحم خلاص شوید. علت ها را می توانید با یادگیری نظریه های روانشناسی مختلف جست و جو کنید و راهکارها را نیز به شما معرفی می نماییم و شما نیز با یادگیری نظریات مختلف می توانید از راهکارهای ابداعی خودتان استفاده کنید. در هرصورت همان طور که در شرطی سازی گفته شد، کودک شما همه ی این رفتارهای خوب یا بد را فرا می گیرد. گاهی اوقات امکان دارد شما بدون اینکه خودتان بدانید این رفتار نادرست را به کودکتان آموزش داده باشید. برای مثال تلفن زنگ می خورد. مادر تلفن را جواب می دهد ولی با پدر کار دارند. پدر در مقابل فرزند خود را صدای آرام می گوید: «بگو خانه نیست.» خوب فکر کنید. به نظر شما این کودک در حال یادگیری چه چیزی است؟ بله پاسخ شما درست است. دروغ. یک بلای اساسی برای جان والدین در آینده. شاید کودکانی را دیده باشید که برای درخواست هر چیزی گریه می کنند و تا آن را به دست نیاورند کوتاه نمی آیند. این رفتار از جایی سرچشمه می گیرد که کودک بار اول برای درخواستش تلاش می کرد. شاید بتوان از طریق نظریه ی ثرندایک و اسکینر این رفتار را این گونه علت یابی کرد. کودک به دنبال راه حل می گردد و راه حل های مختلف را امتحان می کند هر راه حل پیامد خوشایندی داشته باشد(رسیدن به هدف) در موارد بعدی آن را تکرار خواهد کرد. کودک گریه می کند و می بیند والدین از گریه ی او بیزار هستند و به درخواست او عمل می کنند. حال کودک یک سلاح دارد. سلاحی قوی که هر هدفی داشته باشد می تواند با آن سلاح به هدف خود برسد چون چند با امتحان کرده است و اکثرا جواب داده است. شما می بینید که در این سناریو چگونه رفتار اشتباه والدین به ضرر آن ها تمام می شود و رفتار بدی را در کودک تقویت می کنند. حال راه حل این رفتار این است که در چند مورد که کودک گریه می کنند به گریه ی او پاسخ مثبت ندهند و گریه را تحمل کنند. در این حالت چون در ذهن کودک گریه نتیجه نمی دهد پس کودک یاد می گیرد که اگر گریه کنم به نتیجه نخواهم رسید، پس گریه کردن فایده ندارد و بهتر است به دنبال روش مطلوب تری باشم تا به هدفم برسم.

در اینجا لازم است چند قانون اساسی را در نظر داشته باشید:

به رفتارهای خوب فرزند خود پاداش بدهید.

به رفتارهای بد پاداش ندهید(حال ناخواسته باشد یا آگاهانه، رفتارهای بد نباید تقویت شوند. پس بیشتر دقت کنید).

بهتر است برخی از رفتارهای بد را تنبیه کنید.

این قوانین برگرفته از نظریات شرطی سازی هستند که در مقالات قبلی کامل توضیح داده شده است و در این جا از تکرار مکررات خودداری می کنیم و دلایل استفاده از این قانون ها را بیان نمی کنیم. فقط بدانید که پاداش را بلافاصله بعد از انجام کار خوب به فرزند خود بدهید. این کار باعث می شود پاداش تأثیر بیشتری داشته باشد. برای آگاهی از نحوه ی پاداش دادن در مقالات بعدی، برنامه های تقویتی اسکینر را بیان خواهم کرد. از طریق فراگیری این برنامه های تقویتی شما می توانید به درستی به فرزندان خود پاداش بدهید.

همان گونه که بیان شد نباید رفتارهای بد را پاداش بدهید بلکه باید آن ها را تنبیه کنید. البته نه هر نوع تنبیهی. تنبیه ها نیز قبلا توضیح داده شده است و گفته شد بهتر است به جای استفاده از تنبیه از برنامه های اصلاح رفتار مانند خاموشی و ... استفاده کرد.

در نمودار زیر تقویت ها و تنبه ها نشان داده شده است.

 برای آگاهی بیشتر به مقالات 5 و 6 و 7 راهنمای تربیت کودک مراجعه شود.

در این مقاله سه قانون اساسی بیان کردیم. به دلیل اینکه قصد دارم مقالات کوتاه باشد تا خسته کننده نباشد، این سه قانون را در مقاله بعدی مفصل توضیح خواهم داد که امکان دارد دریچه ای رو به نظریات جدید و جالب روانشناسی برای ما باز کند و در مقالات بعدی آن نظریات و آموزش برنامه ای را هم توضیح خواهم داد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

چگونه دروغ را تشخیص دهیم

در

خصوصیات انسان به گونه ای است که تشخیص دادن این مسئله که آیا واقعا فردی با شما صادق است و حقیقت را می گوید و تشخیص دروغ از راست بعضا بسیار دشوار می شود، مگر آن که احساسات ویژه و منحصر به فردی داشته و بتوانید با تمرکز زیاد دروغ این گونه افراد را تشخیص دهید، که البته تشخیص افراد دروغگو اگر عملی شدن آن را ممکن فرض کنیم به نوبه خود خسته کننده و آزار دهنده خواهد بود.
البته زمانی که فردی دیگر سعی بر آن دارد تا حقیقت را از نگاه شما پنهان داشته و به شما دروغ بگوید، به طور معمول متوجه سرنخ های ظریفی که به هنگام انجام این کار به جای می گذارد و ممکن است موجبات بر ملا شدن دروغ اش را فراهم کنند، نمی شود (که تنها در صورتی قابل رؤیت هستند که فرد دیگر به خوبی او را تحت نظر بگیرد و حواس اش کاملا جمع باشد).
با این حال، اگر بخواهیم به طور کلی تری مسئله را بررسی کنیم، باید عنوان کنیم که بیشتر این نشانه ها و سرنخ هایی که از آن صحبت شد، معمولا بسته به رابطه ای که در آن هستید و شخص دیگر حاضر در رابطه، منحصر به فرد و متفاوت خواهد بود.
به عبارت دیگر و بنا به نظریه های دکتر روان شناس، "جو همینگز"، شرایط در زمانی که به دوست خود مشکوک شده و احساس می کنید حقیقت را از شما پنهان می کند، با زمانی که به شریک زندگی خود مشکوک می شوید، متفاوت خواهد بود. به هر عنوان، در این مقاله قصد داریم روش حرفه ای برای تشخیص دروغ را با نشانه هایی که می توانید به این موضوع پی ببرید که آیا هر یک از این افراد (دوست، شریک زندگی، هم دانشگاهی ...) در حال پنهان کردن حقیقت است یا خیر آشنا کنیم. با سیارک همراه باشید.

در این مقاله توضیح داده می شود:

تشخیص دروغ دوست

"جو همینگز" در این باره عنوان کرد که بیشتر افراد از حالات و ظاهر معمول دوستان خود آگاهی دارند و از این حیث، به خوبی آن ها را می شناسند. بنا بر این سرنخی که به واسطه آن می توان فهمید دوست شما در حال پنهان کردن حقیقتی است یا دارد به شما دروغ می گوید، تغییرات جزئی و کوچکی است که در حالت صورت و ظاهر معمول او پدید می آید. برای نمونه ممکن است رنگ صورت شان قرمز شود، لب خود را گاز بگیرند و یا حتی از برقراری ارتباط چشمی مستقیم (تشخیص دروغ از چشم می باشد) با شما خودداری کنند (حال آن که در حالت عادی هیچ کدام از این کارها را نمی کنند). بنا بر این، تنها کافی است کمی حواس خود را جمع کرده و با دقت نظر بیشتری ظاهر دوست تان را بسنجید و این گونه قادر خواهید بود به حقیقت ماجرا پی ببرید.

تشخیص دروغ هم دانشگاهی یا همکلاسی

به طور معمول افراد با هم دانشگاهی یا همکلاسی خود، به اندازه دوست شان صمیمی نمی شوند، مگر آن که دوستی ای میان آن ها پدید آید. البته در این مورد روی صحبت ما با همان افراد دسته اول است. این گونه افراد مطمئنا به قدری که دوستان خود را می شناسند، از حالت معمول ظاهر و صورت همکلاسی خود آگاهی ندارند، به همین خاطر برای پی بردن به رفتار غیر معمول و پنهان کردن حقیقت از سوی او، جای دیگری باید به دنبال سرنخ باشند. دکتر "جو همینگز" بر این باور است که در چنین شرایطی بهترین کار این است که به زبان اشارات (حرکات دست و بدن) آن ها توجه شود: به این معنا که حرکات آن ها را به خوبی تحت نظر گرفته و ببینند آیا کاری انجام می دهند که قبلا به طور معمول آن را انجام نمی داده اند یا نه، برای مثال استفاده از دست و بازوهای شان به گونه ای که برای شما غیر معمولی به نظر برسد. علاوه بر این، نکته دیگری که می توان به آن توجه نشان داد، چگونگی صحبت کردن آن ها است. اگر لحن یا تن صدای آن ها همانند همیشه نباشد، می تواند نشان از اتفاقی غیر منتظره و پنهان کردن حقیقتی از سوی آن ها داشته باشد.

 

تشخیص دروغ افراد غریبه

زمانی که با فردی رو به رو می شوید که از پیش با او آشنایی نداشته اید، مطمئنا درباره زبان اشارات یا خصوصیات ظاهری و صورت معمول آن ها اطلاعاتی نخواهید داشت و همین مسئله باعث می شود کارتان در این مورد به مراتب دشوارتر از قبل شود. دکتر "جو همینگز" در این باره عنوان کرد که در چنین موقعیتی تنها کاری که از دست فرد بر می آید این است که آن چه از زبان فرد مذکور در می آید را به خوبی گوش دهند و آن را بسنجند. برای این که درک بهتری از این موضوع داشته باشید، به برخی ویژگی های احتمالی در گفتار شخص اشاره می شود:

برای مثال زمانی که فرد یک توضیح بسیار پیچیده در مورد موضوعی به خصوص می دهد، یا این که دوباره و دوباره گفته خود را تکرار کرده و جزئیات نه چندان با اهمیت در اختیارتان می گذارد، تمامی این گونه گفتارها می توانند نشانه خطری برای دروغ احتمالی او باشند.

تشخیص دروغ شریک زندگی

اگر مسئله را به صورت تئوریک مد نظر قرار دهیم، مطمئنا تشخیص پنهان کردن حقیقت از سوی شریک زندگی تان باید نسبت به تمامی افراد دیگر ساده تر باشد، اما این مسئله همیشه هم صادق نیست. دکتر "جو همینگز" در این باره عنوان کرد: «به طور معمول، افراد تا اندازه بسیار زیاد و تقریبا همیشه بدون چشم داشتی به شریک زندگی خود اعتماد می کنند و همین مسئله است که سبب می شود قادر به دریافت نشانه های دروغ گفتن او نباشند.». در چنین مواردی و برای پی بردن به پنهان کردن حقیقت از سوی شریک زندگی تان(تشخیص دروغ زنان و تشخیص دروغ مردان) بهتر است به رفتار او توجه کنید، از جمله رفتارهایی که می توانند حاکی از دروغ گفتن او باشند، این ها هستند: پنهان کاری شریک زندگی تان بیشتر شده باشد (رفتارش مرموز شده باشد)، داشتن حالت تدافعی و متهم کردن شما به دروغ گویی. در حقیقت تنها همین تغییرات رفتاری هستند که امکان نشان دادن حقیقت را فراهم کرده و دست آن ها را رو خواهد کرد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

زبان بدن: شناسایی دروغ

در

درنظر داشته باشید هر شخصی متناسب با شرایطی که در آن قرار دارد ممکن است دروغ بگوید. همه افراد ذاتا دروغگو یا راستگو نیستند. شرایط یکی از مهمترین پارامترها در دروغ گفتن است. ممکن است شخصی برای خوب جلو داده خود یا حتی کلاه برداری دروغ بگوید، آیا دروغ جرم است؟

 

آیا دروغ جرم است؟

«کامن لا» و «رومی ـ ژرمنی»، دو نظام حقوقی اصلی دنیا هستند. در نظام حقوقی کامن لا که کشورهای انگلستان، کانادا، استرالیا و نیوزلند و… از آن تبعیت می‌کنند و رابطه نزدیکی با اخلاقیات دارد، دروغگویی جرم تلقی می‌گردد. اما در نظام رومی ـ ژرمنی که برگرفته از حقوق روم باستان می‌باشد و کشور ما از این نظام پیروی می‌کند، دروغگویی یک رذیلت اخلاقی بوده که فاقد ضمانت اجراست.‏

در نظام حقوقی ایران، دروغ وقتی با اوصاف خاصی همراه شود جنبه مجرمانه پیدا می‌کند. به عنوان مثال در ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوب ۱۳۷۵، نشر اکاذیب جرم بسیار سنگینی است به صورتی که اگر فردی مطالبی را منتشر کند چه در سطح ملی (با هدف وارد کردن خدشه به امنیت و منافع ملی که با عنوان تشویش اذهان عمومی نیز از آن یاد می‌شود) و چه در سطح فردی (هرگونه انتشار و اشاعه اخبار دروغ و وقایع خلاف واقع به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان یا علیه مقامات رسمی) نشر اکاذیب بوده و مستوجب مجازات است. همچنین قانونگذار برای سوگند دروغ در ماده ۶۴۹ قانون مزبور (هرکس در دعوای حقوقی یا جزایی که قسم متوجه او شده باشد سوگند دروغ یاد کند) مجازات ۶ ماه تا ۲ سال حبس را معین نموده و برای شهادت دروغ در ماده ۶۵۰ مقرر نموده: هرکس در دادگاه نزد مقامات رسمی شهادت دروغ بدهد به یکی از دو مجازات ۳ماه و یک روز تا ۲ سال حبس یا جزای نقدی یک میلیون و پانصد هزار ریال تا دوازده میلیون ریال محکوم می‌شود.

در آمریکا دروغ گویی در مواردی "جعل هویت مامور فدرال"، "دروغ گفتن به مامور فدرال"، "دروغ گفتن درباره سلامتی" و "شهادت دروغ" نیز جرم است که در قانون آورده شده است.

 

چگونه دروغ را شناسایی کنیم؟

فرد دروغگو هرچقدر هم ماهر باشد بازهم مواردی غیرارادی انجام می دهد که از کنترل فرد خارج است. یکی از نشانه های دروغ پوشاندن دهان با دست است. این نشانه کلاسیک دروغ است. این زبان بدن است.

 

مهمترین نشانه دروغ

پوشاندن دهان در هنگام صحبت نشانه کلاسیک دروغ است، اگر به رفتار کودکان دقت کنید که مهارت کافی در دروغگویی ندارد بلافاصله متوجه این نشانه خواهید شد، اگر فردی در هنگام صحبت دهان خود را می پوشاند یا با دست دهان یا بینی خود را لمس می کند در همان لحظه درحال دروغ گفتن است.

جزئیات زیاد یکی دیگر از نشانه های فرد دروغگو است، مثلا اگه شخصی بخواهد در مورد قراری که داشتید و دیر سر قرار حاضر شده بهانه ای دروغین جور کند شروع به داستان بافی می کند و وارد جزئیات می شود. مثلا از تصادفی که در راه پیش آمده می گوید و ریز ریز اتفاقاتی را برای شما تعریف می کند که در حالت عادی اگر شاهد چنین حادثه ای بوده باشد به بیشتر آنها توجه نمی کند!

همانطور که در تصاویر بالا میبینید حتی افراد سرشناس نیز دروغ می گویند. پس مراقب باشید!

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...