شروع تجارت 4 نکته


توصیه ای که بسیاری از کارفرمایان دریافت میکنند عبارتست از ساده نگهداشتن تجارت . گسترش بسیار سریع یا پریدن از یک ایده به ایده ای دیگر بدون هدایت و جهت یابی واضح مطمئناً میتواند یک اقدام شروع‌بکار را از اوج گرفتن بازدارد، ولی سادگی در ناحیه غلط نیز میتواند مضر باشد.
کولین فین، مدیراجرایی مؤسس شرکت کافی دیلایت مایند که مرکز اصلی اش در هاوایی است گفت :

عالی است که بعضی چیزها را بصورت ساده انجام داد، به شرطی که مشتریان آنچه که شما برای فروش دارید را بخواهند.

تمایل بقا در تجارتهای کوچک وجوددارد ، شما درباره یک داستان موفقیت که با یک ایده ساده آغاز میشود میخوانید. اما شرکت  های دیگری هم وجوددارند که بطور معادل چیزهای ساده ای انجام میدهند که هیچ کس نمیخواهد. فقط تعداد کمی شرکت که برروی آن فروش اول تمرکز کرده اند موفق میشوند. هنگامیکه فین شرکتش را راه انداخت، یافت که آزمایش کردن تاکتیکهای مختلف و یادگیری تمرکز کردن برروی آنچه که کارمیکند کلید موفقیت بود. او و رئیس دیلایت مایند شاون استیمان چند نکته برای تمرکز به هنگام اقدام شروع‌بکار را به اشتراک گذاشتند :

3 گام برای بدست آوردن جایگاه ویژه اقدام شروع بکارتجارت

• فشار و رهاکردن. وسوسه انگیز میباشد که یک استراتژی جدید را پس از دیگری حفظ کنید مخصوصاً هنگامیکه شما دارای منابعی برای انجام نمیباشید. ولی فین پیشنهادداد که از طریق یک سیکل فشار و رهاکردن با فعالیتهای تجاری تان حرکت کنید.
او به مجله اخبار روزانه تجارت گفت "برای دو ماه با ایده های جدید فشار اعمال کنید، ولی سپس یک دوره عقب نشینی و انعکاس داشته باشید تا ببینید که آیا آنها پول ایجاد میکنند".

• بارگذاری بیش از حد نکنید. آزمایش ایده های جدید برای تجارت تان میتواند به شما کمک کند تا بفهمید که چه چیزهایی کار میکنند، ولی مهم میباشد که از بارگذاری وظایف زیاد و درهم شکستن خودتان و تیم تان اجتناب کنید.(سیارک

• بطور واضح وظایف تیم تان را تعریف کنید. استیمن میگوید که هرکسی که باشما کار میکند دارای یک مسیر بطورواضح تعریف شده میباشد و آنچه که باید در یک زمان فرضی انجام دهد را میداند. یک آگاهی خوب از تیم تان و نقاط قوت هریک از اعضای تیم میتواند به شما کمک کند تا به مؤثرترین شکل تصمیم بگیرید تا کارکنان تان را برای استراتژیهای جدید تقسیم کنید.

شروع یک تجارت: 100 روز اول

شروع یک تجارت، هرچند اغلب سودمند و ارزشمند باشد، یک چالش بزرگ است. کارفرمایان محدود هستند تا چند اشتباه در ابتدای کار داشته باشند، و بعضی از مالکین آن تجارتها میخواهند تا درسهای ارزشمندی که در طول راه یادگرفته اند را به اشتراک بگذارند. راب بیدرمن، مؤسس-مشترک وبسایت مشاوره تجاری Hourly Nerd فردی است که دارای یک داستان اینچنینی میباشد.
بیدرمن و شرکای تجاری اش پیش‌تر داستانشان درباره نحوه شروع بکار سرویس تطابق دانشجوی‌MBA-به-مالک-تجارت را با BusinessNewsDaily به اشتراک گذاشتند. از آن پس، این شرکت اوج گرفت و در پروسه نزدیک شدن به یک قرارداد با یک شرکت تکنولوژیکی مشهور بمنظور کمک به تجهیز کارکنان عالی در میدان میباشد. ما این فرصت را داشتیم تا بیدرمن را دنبال نماییم و تعدادکمی از مهمترین درسهایی که او در 100 روز اول راه اندازی Hourly Nerd یادگرفته است را دریابیم:

1. بازارهدف تان و آنچه که شما برای مشتریانتان انجام میدهد را بدانید.

بسیاری از کارفرمایان مصمم هستند که یک محصول عالی ایجاد کنند ولی در مرحله دوم نگران بازار میباشند. طراحی محصولتان برای رفع یک نیاز خاص برای یک بازار هدف خاص میتواند از میزان زیادی از سردردها جلوگیری کند. بطورخاص، در کانال تجارت-به-تجارت، داشتن یک راه حل رضایتبخش که بطور واضح به یک نیاز رفع نشده حمله میکند از داشتن یک راه حل کامل که وجودندارد یا پیشتر بطورکامل رفع شده است مهمتر میباشد.(سیارک

2. راه اندازی یک محصول "بقدرکافی خوب"، جمع آوری فیدبک، و ارتقادادن.

تنها راه برای نشان دادن اینکه چه منظرهایی از خدماتتان ارزشمند هستند و کدامیک از آنها دارای کمبود است عبارتست از راه اندازی یک تست محصول-قابل‌دوام-حداقلی (MVP)، جمع آوری فیدبک و تکرارکردن. آن یک تعادل مهارت‌آمیز میباشد: محصول اولیه تان باید آنقدر خوب باشد تا پیشنهاد ارزش نهایی اش را بطور واقع گرایانه بیان کند، ولی نباید آنقدر پخته باشد که مدت زمان طولانی طول بکشد یا سخت باشد تا آن را تعویض کرد. Hourly Nerd ازطریق نمونه گیری اولیه سریع موفق شده است – راه اندازی با یک سایت برای حدود یک ماه، جمع آوری ارتقاهای موردنیاز و سپس تعریف یک ویرایش جدید.

3. تیم تان را در نقشهای صحیحی قراردهید.

هر تجارتی دارای یک مجموعه از نیازها است که باید آنها را رفع کند. اعضای تیم معمولاً بطور طبیعی به نقشهایی که متمم مجموعه های مهارت شان میباشد می‌افتند. هرچند در موارد مشخص میراث تاریخی، شانس تصادفی یا اقتضای شرایط، اعضای تیم را در جایگاه هایی قرارخواهد که درآنجا آنها به احتمال زیاد موفق نمیشوند. تشخیص زودهنگام این امر و اختصاص مجدد منابع بحرانی است. هنگامیکه هیچ کسی در تیم دارای یک نزدیکی طبیعی برای یک مسئولیت موردنیاز نمیباشد، به خارج از شرکت بروید و فردی را استخدام کنید، یا یک شریک استراتژیک پیداکنید. هر شخصی در تیم شما دارای یک مزیت مقایسه ای خاص میباشد. تیم تان را تخصصی کنید و بقیه را فراموش نمایید.

4. ارزان نباشید.

صرفه جویی و اقتصادی بودن نتایج ناامیدکننده ای برای Hourly Nerd داشته است، و این امر این تجارت را عقب نگه داشته است. این بدان معنا نیست که شما باید بطور دیوانه وار خرج کنید، فقط بجای قیمت برروی ارزش کل تمرکز کنید. هنگامیکه شما یک گزینه کم-ارزش کم-قیمت را برمیدارید، شما در اجرای طولانی مدت میزان بیشتری خرج خواهیدکرد هم ازنظر زمانی و هم از نظر دلاری. Hourly Nerd 889 دلار برای ساخت اولین وبسایتش خرج کرد و این امر همچنان امروزه نیز اثرش را برروی این تجارت میگذارد. 100 درصد بیشتر روی آیتمهای مشخص خرج کردن میتواند بیش از یک 100 درصد برگشت تحویل دهد.

ترجمه  itrans.ir

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید