انواع رقابت در کسب و کار


از مهم ترین وظایف شخص بازاریاب این است که رقیبان را خوب بشناسد، بداند آنها چگونه در بازار رفتار می کنند و استراتژی های بازاریابی آنها کدامند. این مقاله دانشجویان را با حوزه رقابت آشنا می کند تا آنها را با این آگاهی مسلح کند که در بازار فعال بمانند، تا اینکه نسبت به حرکت های رقابتی عکس العمل نشان دهند. همانگونه که در پایین فهرست شده است، چندین نوع رقیب وجود دارد:

انحصار:

وقتی که تنها یک فروشنده از یک محصول در منطقه جغرافیایی مورد نظر وجود دارد. در راه آهن هند، دولت و برخی از تجهیزات دفاع تا کنون از وضعیت انحصار برخوردار بوده اند. در چنین مواردی، تمایل به وضع قیمت های گزاف  وجود دارد و و ارزش کمتری برای پول قائل می شوند. فقط در برخی موارد تعهد اجتماعی وجو د دارد که قیمت و خدمات با بقیه بازار هماهنگ می باشد.

انحصار چند جانبه:

زمانیکه منابع توسط تعداد کمی از شرکت های بزرگ ایجاد می شوند. در این دسته، شرکت ها مواد اساسی اولیه مانند آهن، فولاد و نفت را تولید می کنند.
رقابت متمایز: این پدیده اساساً در بازار هند اتفاق می افتد. صنعت به بازیکنان سازماندهی شده در مقیاس بزرگ و مونتاژکنندگان در مقیاس کوچک و فروشندگان کالاهای سرقت شده تقسیم می شود.
بازار بخش بخش شده: چندین تأمین کننده از محصول در بازار با محصولات مشابه وجود دارند، بنابراین قوانین رقابتی خالص و کامل در بازار حکمفرما است.

مزیت رقابتی

شرکت ها مزیت های رقابتی خود را از منابع زیر بدست می آورند:
1. تمایز: که می تواند یا در محصول و یا در دیگر عوامل ترکیبی بازاریابی مانند قیمت، ترفیع و مکان ایجاد شود.
2. تفاوت هزینه: با کمک اقتصاد مقیاس و منحنی تجربه، کشورها می توانند به هزینه های کمتری دست یابند، و راه کارهایی برای سازگاری با شرایط بازار ارائه دهند تا رهبریت بازار را بدست آورند.
3. پاسخ به بازار: درک نیازهای بازار و برآورده کردن آنها در زمان مناسب باعث مزیت شرکت در رقابت ها می شود.
4. تمرکز بازار: با دستیابی به بازار جاویژه و قرار دادن منابع بازاریابی مانند تبلیغات، ارتقا و فروش شخصی در آن بازار بدست می آید.
5. خدمات: کپی کردن تمایز در خدمات، برخلاف تمایز در محصول، بسیار مشکل است. بسیاری از کالاهایی که دارای شباهت تبلیغاتی هستند، زودتر از عرضه ی یک محصول موفق در بازار نیامده اند. خدمات براساس مردم است و بنابراین، برخلاف هرگونه آموزش داده شده، منحصر به ارائه دهنده خدمات فردی باقی می ماند.
6. ادغام عمودی: زمانیکه شرکت محصولات بالادست مانند مواد یا قطعات اولیه را تولید می کند و همچنین خرده فروشی خود در مناطق پایین دست را انجام می دهد، به دلیل دسترسی بهتر، هزینه معامله کم و یا هیچ، کیفیت قابل قبول و مدیریت موجودی بهتر، به تأثیربخشی هزینه ها دست می یابد. همچنین علاوه بر برنامه ریزی تولید برتر، در هزینه ها نیز صرفه جویی می کند.
شرکت های رقیب با محصول مشابه، می دانند که بازارها رقبای سطح اول هستند. به منظور رقابت با آنها، شرکت ها باید نقاط قوت و ضعف آنها، صلاحیتهای اصلی، برنامه ها و سیاست ها و اشتیاق آنها به عنوان یک رقیب را بشناسند.
تحقیقات بازاریابی، علاوه بر حوزه های در دسترس بودن محصول و کیفیت تیم های فنی و فروش خود، می تواند برای کسب دانش رقابتی در مورد آگاهی مشتریان از رقبای انتخاب شده، درک آنها از کیفیت محصول رقبا و مزایای درک شده توسط آنها، مورد استفاده قرار گیرد. این موارد در در زیر آورده شده است:
- آگاهی مشتری 
- کیفیت محصول و درک منافع 
- کیفیت پشتیبانی 
- کیفیت تیم فروش 

علاوه براین، شرکت ها باید از سهم بازاری که رقبا به صورت فردی از آن بهره می برند، و نیز از مهمترین یادآوری ذهنی نام تجاری محصولات رقابتی، و از نگرش مشتریان نسبت به رقابت و محصولات خود آگاه باشند.
نقاط قوت رقیبان می تواند در حوزه های زیر باشد:
1. تمایز محصول
2. قیمت ها و تخفیف ها
3. کانال های توزیع
4. هزینه سرمایه و توانایی قرض گرفتن وجوه در نرخ بهره پایین
5. مشتریان ثابت - مشتریان وفادار
6. خرید
7. نیروی انسانی متعهد و وفادار
8. تحقیق و پژوهش برای فن آوری محصول جدید به عنوان تقاضا در بازار
9. تماس با دولت
10. ارزش ویژه علامت تجاری مهم و تصویر شرکت
11. تخصیص منابع

برنامه های رقبا:

به عنوان واکنش به تغییرات محیط و یا یک رویکرد فعال به حرکت های رقابتی پیش بینی شده، رقیبان به ادامه ی اصلاح برنامه های خود ادامه میدهند تا همیشه یک قدم جلوتر بمانند. در هر دو مورد، شرکت باید همانطور که برنامه های رقابتی و تغییرات اتفاق می افتند، به طور مداوم بر آنها نظارت کند. این امر به شرکت ها بینشی می دهد تا بدانند رقبا از طریق سهم بازار، پوشش جغرافیایی و سود از جمله وضعیت جریان پول نقد رقبا، به چه چیزی امید دارند دست پیدا کنند. علاوه بر این طرز فکر مدیریت رقابتی، اندازه سازمان آنها نیز مهم است. یک تولید کننده کوچک که قادر به فروش محصول خود در منطقه محلی است، هرگز سعی نمی کند بازار خود را با تغییر شدید استراتژیک آشفته کند، مگر اینکه او در حال راه اندازی امکانات اضافی برای تولید حجم بیشتری باشد. رقیبی که پول نقد زیادی دارد می تواند برای جلوگیری از ورود رقبای جدید به بازار، در فروش همراه با ضرر افراط کند. معمولاً نتایج مالی سه سال اخیر رقبا، می تواند نشانگر خوبی برای نقاط قوت و شایستگی آنها باشد. می توان رقبا را طبق نقاط قوت و ذهنیت مدیریت خود به شرح زیر طبقه بندی کرد:
1. رهبر بازار: با بیشترین سهم از بازار، آنها هزینه ی زیادی را برای حفظ موقعیت رهبری خود صرف می کنند. وقتی بازار شروع به انحطاط اقتصادی می کند، آنها سعی می کنند گزینه ها و استراتژی هایشان را دوباره ارزیابی کنند. آنها به سختی می توانند با جنگ قیمت ها مبارزه کنند.
2. رقیب اصلی: آنها می توانند با سهم غالب، در جنگ قیمت، هزینه صرف کنند و در صورت تمایل به موقعیت رهبری دست پیدا کنند. آنها رهبران قیمت در بازار هستند و دیگران از سیاست قیمت گذاری افزایش یا کاهش قیمت آنها تبعیت می کنند.
3. رقیب فرعی: قبل از آنکه بتوانند به موقعیت رهبری برسند، به منابع و تلاش های مدیریتی بیشتر نیازمندند.
4. رقیبان غیرقابل قبول: آنها مشکلات عمده مدیریت دارند و بدون هدف می باشند. آنها به یک مدیر خلاق جسور نیاز دارند تا بتواند سازمان را توسعه بخشد. چنین رقیبانی برای استعداد بالقوه شان باید به عنوان رقیبان اصلی نظارت شود.
5. رقیبان سخت: آنها معمولاً بزودی با شرکت دیگری جایگزین می شوند و با برنامه ریزی معقول، شرکت می تواند مشتریان آنها را به مشتریان خودش تبدیل کند.
ارزیابی رقبیبان، یک اهرم اصلی در برنامه ریزی استراتژی های بازاریابی برای شرکت ارائه می دهد. شرکت ها می توانند تخصیص منابع، مدیریت استرس و نتایج تعیین معیار برای دانش رقابتی را برنامه ریزی کنند.
عادات و رسوم رقابتی فرهنگی نقش مهمی در برنامه ریزی استراتژیک آنها در بازار ایفا می کند. در ادامه نگرش های مختلفی از فرهنگ های متفاوت که در شرکت ها رایج هستند، آورده شده است:
• فرهنگ پویا که در آن شرکت هرگز اهداف و مقاصد خود را فراموش نمی کند، و همیشه به دنبال این اهداف در حرکت است. آنها برای افزایش سهم بازار خود و ارزش ویژه علامت تجاری بی وقفه در تلاش هستند. کک (Coke) و پپسی جزء چنین شرکت هایی هستند و مطمئن هستند که به هیچ قیمتی به دیگر کشورها اجازه نمی دهند تا به حوزه شان وارد شوند. شرکت هایی که با چنین رقیبانی سروکار دارند باید به عنوان دومین یا سومین نقش آفرین باقی بمانند، و در آینده منتظر فرصتی باقی بمانند که نقش آفرین اصلی در آینده مرتکب اشتباه شود و از نردبان بلغزد. متناوباً، شرکت می تواند یک مفهوم کاملاً جدید از محصول را بوجود آورد و برای ایجاد رقیب پویاتر، در بازاریابی آن به شدت سرمایه گذاری کند.
• رقیب مرموز- رقیبی که تا زمانیکه برنامه هایش در بازار مشخص نشود، آنها را مخفی نگه می دارد. محصولات و بسته بندی های جدید برای شوک دادن به رقابت ارائه می شوند. شرکت ها نیاز دارند تا قابلیت سوددهی این حرکت های رقابتی را قبل از اتخاذ هرگونه اقدام رقابتی ارزیابی کنند.
• رقیب پیرو- سعی می کند با دیگران تطبیق پیدا کند. چنین رقیبانی هرگز نباید دست کم گرفته شوند زیرا درحالیکه کپی برداری می کنند سعی می کنند نسخه اصلی را بهبود بخشند و از اشتباهاتی که نوآوران اولیه مرتکب آن می شوند، جلوگیر کنند. طرح ها و تکنولوژی دارای حق انحصاری اختراع می تواند شرکت ها را از سرافکندگی و از دست دادن کسب و کار نجات دهد.

این مقاله ادامه دارد............(سیارک)

در سیارک بخوانیم:

9 راه کاهش مخارج استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا 

چهار مانع برای یادگیری و تغییر سازمانی در کسب و کار

ایده هایی برای کسب و کار های کوچک با سرمایه اندک

5 روش برای ارتقاء بازاریابی 

10 برنامه ی کاربردی برای کسب درآمد آنلاین

کسب و کار های خانگی آنلاین 

کسب و کار های خانگی 

پنج توصیۀ بازاریابی برای یک تجارت آنلاین موفق

ایده های کسب و کار برای جوانان 

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید