چه عواملی در مدیریت خوب نقش دارد؟


چه عواملی در مدیریت خوب نقش دارد؟این مساله پیچیده تر از آن است که فکرش را بکنید. نابودی کاریزماتیک شرکت استیو جابز اپل باعث شد که مسئله رهبری و مدیریت سازمانی در مرکز توجه بسیاری قرار گیرد. رسانه ها شرکت  استیو جابز اپل را دارای قدرت عرفانی در توانایی تولید آخرین فن آوری های نمادین دانسته اند که عمیقا چشم انداز ارتباطی و فرهنگی را در مک، آی پاد، آی فون، اپل تغییر خواهد داد. آیا تیم کوک، مدیر جانشین این شرکت، قادر است موفقیت بی سابقه ای را که اپل در 15 سال گذشته داشته است ادامه دهد؟ داستان های رسانه ای درباره مرگ جابز نشان دهنده درک عقل سلیم از معنای یک رهبر (مدیر) و مدیریت قوی است . ما به طور معمول، رهبری را یک صفت فردی خاص تصور می کنیم که از طریق نیروی محض شخصیت و کاریزمای (ما معمولا رهبران قوی را مردانه تصور می کنیم)، قادر به شکل دادن افراد و شرایط مطابق با چشم انداز خود از جهان است. ما اغلب موفقیت سازمان ها را به افراد خاص پیوند می دهیم، مثلا داستان های موفقیت جک ولش در جنرال الکتریک، لی لاکوکا در کرایسلر و هرب کلهر در خطوط هوایی جنوب غربی (آیا می توانیم موفقیت CEO را موفقیت زنانه تلقی کنیم؟
اگر کمدی 30 Rock را تماشا کرده باشید، می دانید که شخصیت آلک بالدوین، با بازی جک دونوگاوی، نماد این نوع از رهبری و مدیریت است. ماکیاولی ، باور قوی به توانایی های خود برای ساختن تصویر مورد نظر خود از جهان داشت ( آلک بالدوین شخصیتی را با صفات مشابه در یک نقش نمایشی در 1992 فیلم گلنگاری گلنورس بازی کرد). در حالی که این نمادهای رهبری و مدیریت توانایی جذاب و فوق العاده ای برای نشان دادن مدیران به عنوان شخصیت های رنگارنگ دارند که ویژگی های آنان به صورت فرمول های مدیریتی درآمده است ، واقعیت رهبری به عنوان یک ویژگی روزمره فرایند ارتباطات سازمانی کاملا متفاوت است. ما در این مقاله یک مفهوم پیچیده تر (و، بیشتر مبتنی بر واقعیت) از رهبری ارائه می کنیم که در آن رهبری نه تنها به عنوان یک صفت از افراد با استعداد، بلکه به عنوان پدیده ای شناخته می شود که با بسیاری از مسائل مانند معنا، قدرت و ارتباطات رابطه دارد . اول، اجازه دهید نگاهی به برخی از تحقیقاتی که در مطالعات رهبری در طول چند دهه گذشته ظهور کرده است بیاندازیم.

دیدگاه تراومنونال از رهبری (مدیریت)

حدس می زنم که برای بسیاری از شما مفهوم "رهبری" نقش کاملا برجسته ای در زندگی شما به عنوان دانشجویان دانشگاه ایفا می کند. همچنانکه در زندگی شغلی و حرفه ای خود کم کم به حرفه ای گری حرکت می کنید و یا آن را پیش بینی می کنید، احتمالا به طور منظم نیاز دارید که "تجربه رهبری" و "مهارت های رهبری خود را پرورش دهید." بدون شک فکر می کنید که چگونه رزومه کاری تان می تواند منعکس کننده پس زمینه رهبری و مدیریت شما باشد. مدیریت با مهارت های رهبری و یا رهبر خوب به چه معنائی می تواند باشد ؟ با کمال تعجب، اجماع کمی در مورد مفهوم رهبری و یا معیار رهبری خوب وجود دارد؛ در واقع، تقریبا تعاریف بسیاری از رهبری وجود دارد چرا دانشمندانی وجود دارند که تحقیقات رهبری انجام می دهند. محقق مدیریت "آنی پای"  به نقل از  "داربین "می گوید که 35000 تعریف از رهبری در ادبیات دانشگاهی وجود دارد.

پس چگونه می توانیم به پدیده ای نزدیک شویم که ظاهرا به طوری نامنظم و مبهم است؟

از دیدگاه ارتباطی حیاتی ما باید بدانیم که رهبری یک پدیده عینی است، که حقایق آن باید آشکار شود بنابراین قطعا می دانیم که تبدیل شدن به یک رهبر خوب به سادگی انجام نمی شود. در عوض، ما باید رهبری را به صورت یک پدیده اجتماعی ساخته شده تصور کنیم، که مطالعه آن ریشه در شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاص دارد. در این معنا، "رهبری" یک گفتمان است که توسط محققان، فرهنگ عامه، رسانه ها، و صنعت، ایجاد شده است و جهان ما را به طروق متفاوت شکل می دهد. محقق مدیریت سیمون غربی در 2008 ادعا می کند که "رهبری یک صنعت رشد است و به عنوان یک مفهوم  باز دردانشکده های کسب و کار ، سازمانها، و عرصه های سیاسی اجتماعی هنوز مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال، بسیاری از جریان اصلی ادبیات اقتباس و بازیابی نظریه است . او استدلال می کند که ایده های رهبری با راه حل های ساده بسته بندی شده اند که در "صنعت رهبری راحت تر به فروش می رسد." از این منظر مهم، پژوهش رهبری کمتر به خلق شواهد علمی می پردازد و بیشتر در رابطه با تداوم یک صنعت است که سعی دارد فرهنگی را خلق کند که در آن هر کس معتقد است که مهارت های رهبری قوی پاسخی به بسیاری از مشکلات است. محقق مدیریت "کیت گرینت " در 2010 موفقیت این صنعت را زمانی به درستی نشان می دهد که در اکتبر 2003 جستجوی او برای کتاب رهبری در سایت Amazon.com 14،139 نتایج را به همراه داشت. بعد از 6 سال ، این تعداد به 53121 افزایش یافته است. وقتی که تحقیقات خود را در آگوست 2011 انجام دادم این رقم 68،736 بود. پس واضح است که از دیدگاه مردم مساله مدیریت و رهبری بسیار مهم و قابل توجه است!
پس یکی از اهداف این مقاله مساله سازی ایده رهبری به عنوان یک پدیده منسجم و به وضوح قابل شناسایی (با ویژگی های ضروری) و کشف آن به عنوان پدیده پیچیده، مبهم و نامشخص است پس از آن، در این بخش دیدگاه های مختلف و متعدد در رهبری را بررسی کرده ، و آن را در بستر تاریخی که از این دیدگاه پدید آمده است دنبال می کنیم. هر یک از این دیدگاه چه اطلاعاتی را درباره رهبری در سازمان و جامعه ارائه می کند؟ در بخش زیر رهبری یک پدیده ارتباطی بررسی شده است و در تلاشیم تا برخی از دستورالعمل های مفیدی را در مورد پرداختن به مساله رهبری در زندگی خود ارائه کنیم.
نخست بیائید تعریف نسبتا عمومی و پایه ای از رهبری ارائه کنیم. بیش از 60 سال پیش، استاگدیل 1950، رهبری را به عنوان "فرآیند تاثیرگذاری فعالیت های یک گروه سازمان یافته در تلاش برای رسیدن به هدف و دستیابی به هدف»  تعریف کرده است. این تعریف شامل سه عنصر تأثیر، گروه، و هدف که به طور کلی در رهبری مهم تلقی شده است. اما این تعریف این سوال را هم مطرح می سازد که دقیقا چگونه چنین نفوذی رخ می دهد، چرا کسی با نفوذ تلقی شده است، و آیا در واقع، ارتباط قابل اندازه گیری، علت و معلولی بین یک رهبر و رفتار پیروان آن وجود دارد(و، همانطور که بعدا خواهیم دید، ایده تفکیک سازی "رهبران" و "پیروان" مشکل ساز است). در زیر، به بررسی سه دیدگاه از رهبری می پردازیم که در طول 100 سال گذشته ایجاد شده است، که هر کدام سعی دارند تا مدیریت را به عنوان یک پدیده ، توضیح دهند. این سه رویکرد عبارتند از (1) رویکرد صفت، (2) رویکرد سبک، و (3) رویکرد موقعیتی. ادامه دارد......... (سیارک)

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید