ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی | شرح جمال حور ز رویت روایتی |
انفاس عیسی از لب لعلت لطیفه ای | آب خضر ز نوش لبانت کنایتی |
هر پاره از دل من و از غصه قصه ای | هر سطری از خصال تو و از رحمت آیتی |
کی عطرسای مجلس روحانیان شدی | گل را اگر نه بوی تو کردی رعایتی |
در آرزوی خاک در یار سوختیم | یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی |
ای دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت | صد مایه داشتی و نکردی کفایتی |
بوی دل کباب من آفاق را گرفت | این آتش درون بکند هم سرایتی |
در آتش ار خیال رخش دست می دهد | ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی |
دانی مراد حافظ از این درد و غصه چیست | از تو کرشمه ای و ز خسرو عنایتی |
تعبیر فال حافظ
قصه ی زندگیتان بسیار زیبا و پر حکایت است. گاهی آنقدر شیرین است که مثل لطیفه ای از آن یاد می کنید و جوان می شوید. گاهی آنقدر غصه در آن موج می زند که تاب تحمل ندارید. قدر آن چیزی را که داشتید ندانستید و حال دارید از فراق آن می سوزید. تنها آرزویتان رهایی از غم و درد است که عنایت خداوند آن را برآورده می سازد.