بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم | مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم |
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست | بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم |
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت | تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم |
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم | کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم |
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار | این موهبت رسید ز میراث فطرتم |
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش | در عشق دیدن تو هواخواه غربتم |
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف | ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم |
دورم به صورت از در دولتسرای تو | لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم |
حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان | در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم |
تعبیر فال حافظ
در این فکر هستی که مه چیز را از نو شروع کنی تا جبران مافات گردد. هر چند که گناهکاری ولی راه توبه را پیش گرفتهای و از این به بعد رحمت خداوند شامل حالت می شود. خودت ذا به دست سرنوشت بسپار. اگرچه خسته و ضعیف شده ای ولی با کی همت باز هم جوان و پرانرژی م شوی به تمام اهداف و مقاصد خود می رسی. مطمئن باش آنقدر عمر می کنی که به آرزوهایت برسی.