ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم | محصول دعا در ره جانانه نهادیم |
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش | این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم |
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد | تا روی در این منزل ویرانه نهادیم |
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را | مهر لب او بر در این خانه نهادیم |
در خرقه از این بیش منافق نتوان بود | بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم |
چون میرود این کشتی سرگشته که آخر | جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم |
المنه لله که چو ما بیدل و دین بود | آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم |
قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ | یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم |
تعبیر فال حافظ
هنز در اول داهید. عجله نکنید. به مرحله ی بالای زهد و عقل نرسیده اید پس صبر کنید تا کارها خراب نشود و غم به دلتان راه پیدا نکند. مواظب دوستان خودتان باشید که گرگ هستند در لباس میش. آنها می خواهند بنیادتان را از بین ببرند و دل و دینتان را بگیرند و نگذارند به مقصود برسید پس عاقل باشید.