پشه خاکی ها ، سالک و رمز و راز پزشکی

(سیارک)  : سال ها مصرف دارو توسط یک زن میانسال برای درمان یک بیماری نادر ، منجر به دستاورد های جالب پزشکی شد. 
" اوه خدای من این ها چیست"  اولین باری که این برجستگی های بنفش رنگ و بدون درد ظاهر شدند را لوسیانا به سختی بیاد می آورد. برجستگی هایی که دست ها و پاهایش را لکه دار کرده بودند.لوسیانا یک زن ۴۰ ساله بومی ساکن گویاس برزیل ، در حالیکه همچنان به نگهداری از خانواده خود ادامه می داد از خود می پرسید علت این برجستگی ها چیست؟


بعد ها این سوال پیش آمد.آیا برجستگی های بنفش رنگ بر روی اندام های او به توده سرخ و شعله مانند روی صورت او ارتباطی داشت؟
وقتی انگشتان لوسیانا بینی اش رالمس می کرد، ورمکرده و گوشتی و قرمز بود ،و گاها آن را با روسری میپوشاند.
این ویژگی چهره لوسیانا برای سالها پزشکان امریکایی را متعجب و متحیر کرده بود.آنها ابتداً یک مورد وحشتناک از سینوزیت را در این مورد مقصر دانستند.سپس با یک اسپری بیحس کننده جراحی، گوش و حلق و بینی اورا به طور موضعی بیحس کردند و یک برش کوچکی از بافت  او را به دست آوردند.
بیوپسی یک بیماری نادر به نام گرانولوماتوز وگنر را نشان می داد که یک بیماری خود ایمنی است.به زودی لوسیانا تحت داروهای سرکوبگر سیستم ایمنی قرار گرفت که سبب شد گونه های او متورم،موهای او نازک و قاعدگی او متوقف شود.
اما هنوز بینی و دهان او قرمز و سینوس هایش دردناک و مسدود شده بود.در نهایت پس از گذشت پنج سال از تشخیص بیماری وگنر او و درمان آن،تاول های بنفش او بهبودی نیافتند و او تحت بیوپسی دیگری این بار از پوست قرار گرفت.هنگامیکه یک آسیب شناس ، او را با لنز قوی با قدرت بالا مشاهده و مورد بررسی قرار دارد،چشم های او از چیزی که زیر لنز می دید شوکه شد.(سیارک
ازدحام سلول های بزرگ و ناهمواری بنام ماکروفاژ توده های کوچکی را دربرگرفته بودند.در بررسی دقیق تر، هر توده کوچک جداگانه شامل یک میکروب تک سلولی با یک هسته مرکزی و یک لکه کروماتین بود.
سرانجام آسیب شناس سر خود را بادستانش گرفت.نفسی کشید و گفت "عجبا"، من به دنبال لانه های لیشمانیا هستم. لوسیانا هرگز گرانولوماتوز وگنر نداشته ولی در عوض سال های زیادی از عمرش را با یک مهاجم پنهان مبارزه کرده است.


در برزیل از طریق گزیدگی با نیش یک پشه ، تک سلولی مهاجم برای اولین بار وارد بدن او شده بود و پس از آن به صورت او مهاجرت کرده بود، در نهایت سیستم ایمنی لوسیانا توسط داروها فلج شده  و انگل نیز به اندام های او گسترش پیدا کرده بود.
از همه جالبتر این بود که با شروع مصرف سیکلوفسفامید ، آخرین تلاش در سرکوب کردن سیستم ایمنی، انگل لوسیانا آشکار شد و او لیشمانیوز جلدی مخاطی، یکی از ترسناکترین و مخرب ترین عفونت های امریکای لاتین بود.
مهاجم او در نهایت شناسایی شد. قدم بعدی درمان او بود . آیا این آسیب شدید  قابل درمان بود؟
درس هایی از تاریخ
سالک یا لیشمانیوزیس یک بیماری با یک پیشینه جالب است.در حال حاضر ۱۲ میلیون نفر در ۱۰۰ کشور جهان، به آن دچار هستند و آن ۳ فرم اصلی و ده ها سویه دارد.در سال ۱۹۰۳ یک آسیب شناس ارتش بریتانیا پوشش مرگ آورترین بیماری را افشا نمود.با انجام دادن کالبدشکافی یک سرباز روسی که ۷ ماه تب داشت ،ویلیام لیشمن انگل ریز گردی را در طحال مرد مرده تشخیص داد.
بدین سان سرباز وظیفه J.B از تفنگداران سلطنتی ایرلند اولین مورد گزارش شده از لیشمانیوز احشایی شد.
در این وضعیت انگل تزریق شده توشط پشه، کبد، طحال، مغز استخوان و غدد لنفاوی را مورد حمله قرار داده بود.
اما مدت ها قبل از کشف لیشمن در یک سردخانه در هند، دیگران ضایعاتی را در باره لیشمانیوز جلدی در نقاط دور و نزدیک جهان توصیف کرده بودند.در شرق میانه و آسیا زخم های ناخوشایند دلمه مانند با نام های مختلف زخم شرقی، جوش بغدادی و تکمه های بیسکرا (سالک) نامگذاری میشدند.
تجلیل ویژه از الکساندر راسل یک پزشک سابق در شرق ترکیه در سال ۱۷۵۶او اولین مستند و مدرک به زبان انگلیسی درباره " سالک شیطانی" یک فرم از لیشمانیوز جلدی را منتشر کرد.در امریکای لاتین فرسودگی پوسته دار و کنگره ای از لیشمانیوز به عنوان بیماری مسری و عفونی جنگل یا زخم chiclero شناخته میشود.سرانجام در سال ۱۹۱۱لیشمانیوز مخاطی به لیست بیماری های انگلی اضافه شد.
این زمانی بود که یک دکتر ایتالیایی در برزیل یک مورد از رشد انگل در دهان یک کارگر کشاورز ۴۵ ساله را گزارش کرد درداخل دهان او تغییرات چشمگیری دیده می شد.


Antonio carini در خبرنامه اطلاعات جامع آسیب شناسی های عجیب نوشت " سطح آن نامنظم و پوشیده با برآمدگی های vegetating است." به علاوه زبان کوچک او نابود شده و بجایش یک توده گوشتی در حجم یک گردو دیده میشود.(سیارک) در همان سال یک دکتر پرویی یک اصطلاح محلی برای همان بیماری که توسطcainini گزارش شده بود بانام espundia را بیان نمود.
با توجه به گزارشات Edmundo Escomel, درباره بیماری espundia گاهی اوقات کل بینی و دهان را نابود میکند و  با حملات راجعه پنومونی و حتی خفگی همراه است.
خوشبختانه، ما در حال حاضر می دانیم که تنها تعداد انگشت شماری از گونه های آمریکای جنوبی که مهمترین آنها برازیلینسیس لیشمانیا که امروز نیز ویانا برازیلینسیس نامیده می شود می تواند به صورت متاستاز زندگی کند یک قرن پس از گزارشات Escomel بالاخره یک حقیقت میتواند به تشخیص طولانی مدت بیماری لوسیانا کمک کند ،
دربیماری espundia، مخاط ویران شده حاوی چند انگل لیشمانیا است ،در عوض ،مانند گارد ضربتی ، فرشی از سلول های التهابی بافت ها را تحت تاثیر قرار میدهند.که به زبان پزشکی خوشه های متمایز سلولی گرانولوم نامیده میشوند.پس از مشاهده بیوپسی مملو از این خوشه ها پزشکان لوسیانا به اشتباه آن را گرانولوماتوز وگنر تشخیص داده بودند.تازمانی که بیمار داروهای نهایی سرکوبگر ایمنی خود را نیز دریافت نمود و با مصرف سیکلوفسفامید انگل او خود را نشان داد.با نگاهی به گذشته میتوان گفت که لوسیانا خوش شانسی آورده است.

درمان های دشوار با یک پایان خوش
من برای اولین بار لوسیانا را چند روز پس از نمونه برداری که سرنوشت اورا تغییر داد ملاقات کردم پس از انجام معالجات و اسکن سر و صورت من به سالنی رفتم که درباره درمان او با دیگر متخصصان صحبت کنم .
اولین گام متوقف کردن تدریجی داروهای سرکوبگر ایمنی مثل سیکلوفسفامید و پردنیزولون با بیشترین سرعت ممکن بود.اما مهم ترین مورد، دارویی برای سرکوب لیشمانیا بود.
هنگامیکه کارشناسان مراکز پیشگیری و کنترل بیماری ها پرونده اورا بررسی کردند او را واجد شرایط برای دریافت داروی Pentostam یافتند یک داروی قدیمی  اما قدرتمند و حاوی فلز سنگین آنتیموان .
در حقیقت او بهترین داروی جایگزین را شروع کرد :
این دارو ضد قارچ داخل وریدی است که همچون طوفان ماکروفاژ ها لیشمانیا را بیحس میکند.سرانجام پس از چندین بار تزریق سرپایی Pentostam لوسیانا و شوهرش به برزیل بازگشتند.
سپس با بستری شدن در بیمارستان و حمایت خانواده اش لوسیانا Pentostam را در دو دوره طولانی مدت ۳۰ و ۴۵ روزه دریافت کرد و بله دارو اثر کرده بود و سال ها بعد با دیدن عکس های پشت هم او در دوران بیماری و درمان و بهبودی در یک مجله پزشکی این قضبه اثبات میشود.
تصویر نهایی، دو سال پس از درمان صورت گرفته است، یک چهره با خطوط معمولی و روشن و سالم را نشان می دهد.

سه عکس در مجله پزشکی به چاپ رسیده که بهبود لوسیانا را نشان میدهدلیشمانیوز فعال (سمت چپ) تکه های قرمز بر روی پوست موجب و تورم بینی و اطراف بافت نرم است البته با دوره مصرف سیکلوفسفامید مواد سرکوب کننده سیستم ایمنی از تورم لوسیانا کاهش می یابدو با درمان مناسب ، صورت او به حالت عادی برمی گردد.

از لوسیانا پرسیدم چه احساسی در عمق وجودت داشتی وقتی تشخیص درست بیماری ات صورت گرفت؟ 
اوه بله من بسیار غمگین بودم و خدارو شکر کردم من گفتم با تشکر از شما خداروشکر
دختر او الان ۱۷ سال دارد و محصل دوره متوسطه مدرسه در کالیفرنیا است و در حال حاضر دیدگاه خود را در رشته پزشکی تنظیم کرده است.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

ترجمه  itrans.ir

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید