بیماری شناسی آنوريسم

در


آنوريسم يک اتساع يا بيرون زدگي يک رگ در اثر بيماري يا ضعف ديواره سرخرگ است ، مخصوصا در نقاط شاخه شدن. آنوريسم معمولا در سرخرگ ها در پايه مغز و در منطقه آئورتو ايلياک رخ مي دهد. دليل اکثر آنوريسم ها نا شناخته است ؛ با اين حال اختلالات مادر زادي ، بيماري هاي اکتسابي ، و وضعيت پس از عفونت و آسيب تراما ممکن است فاکتور هاي توزيع باشند . اکثر آنوريسم ها هيچ نشانه ي مرتبطي ندارند و بيشتر تا زمان پارگي يا بروز علائم در بافت هاي مجاور تشخيص داده نمي شوند. آنوريسم به عنوان يک بيماري در اثر پيري در سنين 40 تا 60 سال شناخته مي شود. آنوريسم بيشترين خطر را وقتي دارد که رگ ها خيلي ورم مي کنند و باعث پارگي در ديواره رگ مي شود يا پارگي ناگهاني. احتمال اين اتفاقات در همه آنوريسم ها وجود دارد بدون در نظر گرفتن محل آنوريسم در بدن.

برجسته ترين و مهم ترين آنوريسم ها در آئورت است. بزرگ شدن معمولا در يک منطقه  تعريف شده رخ مي دهد ، اگر چه برخي مناطق اين سرخرگ بلند بيشتر از ساير نقاط حساس هستند. ريشه ي آئورت ( جايي که آئورت از قلب خارج مي شود ) چنين منطقه اي است .

آئورت بطني ( جايي که آئورت براي تامين کليه شاخه مي دهد ) معمول ترين جا براي گسترش يک آنوريسم است ، که 4 تا 8 درصد مردان و 0.5 تا 1.5 درصد زنان بيشتر از 60 سال را تحت تاثير قرار مي دهد ؛ اين وضعيت معمولا به عنوان آنوريسم آئورت بطني شناخته مي شود. ساير محل هاي آئورت مي تواند در سنين مختلف بسته به پيشرفت بيماري بزرگ شود . محل شايع ديگري براي آنوريسم در مغز است ؛ آنوريسمي در اين منطقه به عنوان يک آنوريسم مغزي يا داخل جمجمه شناخته مي شود. آنوريسم هاي مغزي تقريبا در 2 تا 5 درصد جمعيت اتفاق مي افتند. بيشتر آنوريسم هاي مغزي هيچ نشانه اي ندارند يا در کل دوران زندگي فرد بيماري اي ندارند. با اين حال ، مشکلات نورولوژيک ميتواند رخ دهد اگر بزرگي آنوريسم باعث افزايش فشار بر روي منطقه خاصي در مغز شود. پارگي يک آنوريسم ( هموراژ مغزي ) مي تواند منجر به ناتواني شديد يا مرگ شود ؛ يا ممکن است باعث آسيب قابل بازگشت ملايم شود که با دارو ، جراحي يا هر دو قابل درمان خواهد بود. پارگي يک سرخرگ در مغز ( سکته مغزي هموراژيک ) با 32 تا 67 درصد ميزان مرگ و مير و 10 تا 20 درصد وابستگي طولاني در نجات يافتگان آسيب مغزي مرتبط است .
با اين حال بزرگي آنوريسم معمولا بدون نشانه است ، عوامل خطر مرتبط با بيماري هاي قلبي عروقي احتمال وقوع ، بزرگي و پارگي آنوريسم را افزايش مي دهد.

بيشتر آنوريسم ها اکتسابي هستند ؛ مثلا آنوريسم آئورتي بطني مرتبط با فشار خون بالا ، تصلب شراين و ساير بيماري هاي مزمن. سيگار کشيدن و فشار خون بالا معمول ترين ريسک فاکتور ها براي آنوريسم آئورتي بطني در بزرگسالان است. مخصوصا ، سيگار کشيدن با افزايش 5 برابري در خطر آنوريسم آئورتي بطني در مردان ارتباط دارد. ساير دلايل آنوريسم شامل التهاب ، عفونت و جراحت آئورت ( مخصوصا آسيب هاي کاهش سرعت در تصادفات اتوموبيل ) مي شود.

آنوريسم مي تواند از دلايل ناشي از درمان ، عمدتا بيماري از جراحي براي گشاد کردن رگ آترواسکلروز ، باشد. معمول ترين ناحيه براي اين بيماري عروق کرونري هستند چون اين رگ ها معمولا تحت روش هاي آنژيو پلاستي هستند.(سیارک

دليل مادرزادي اصلي آنوريسم آئورتي سندروم مارفان است.

افرادي با سندروم مارفان اغلب بلند و باريک هستند و ناهنجاري هاي شکلي مثل اسکوليوز ( خميدگي نخاع ) ، سينه قيفي شکل ( حالت دروني دارد ) ، مفاصل بيش از حد انعطاف پذير و جا به جا شدن لنز چشم دارند. سندروم مارفان به دليل نقص هاي ژنتيکي در ميکروفيبريل هايي که فيبر هاي الاستيک سرخرگ هاي بزرگ را شکل مي دهند ، همچنين ميکروفيبريل هاي مشابه که قدرت و ساختار به برخي بافت هاي پيوندي مي دهند ايجاد مي شود. سندروم مارفان باعث مي شود ريشه آئورت بالاي دريچه آئورت سريعا گشاد شود . همين طور که گشادي پيش مي رود دريچه آئورت ممکن است نشت کند ( برگشت خون آئورت ) و خطر تجزيه افزايش مي يابد.ادامه مقاله در پست های آینده ترجمه  itrans.ir 

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

بیماری شناسی آنوريسم (بخش دوم)

در

 تاثيرات پاسخ به ورزش 

در ابتداي موضوع بيماري آنوريسمي وقتي گشادي حداقل است ، معمولا تاثيري بر پاسخ به ورزش وجود ندارد. حتي در افرادي با آنوريسم قبلي احتمالا تغيير کمي در پاسخ به ورزش نسبت به تاخير و کند شدن فشار پالس ايجاد مي شود. در حقيقت بيشتر احتمال دارد که ورزش يک آنوريسم را تحت تاثير قرار دهد تا اينکه آنوريسم پاسخ به ورزش را تغيير دهد.
مدل بيوشيميايي جريان به سمت يک آنوريسم آئورتي نشان مي دهد که ورزش ممکن است تاثيرات مضر روي پيشرفت بيماري داشته باشد. جريان ضرباني در يک آنوريسم آشفتگي ايجاد مي کند که به طور قابل توجهي استرس ديواره را افزايش مي دهد. در تئوري ممکن است به آسيب اندوتليال کمک کند و فاز التهابي آتروژنز را تحريک کند. با اين حال ، ورزش معمول حالت التهاب سيستميک را به صورت مطلوب اصلاح مي کند و استرس برشي رگ که توسط تمرينات ورزشي متوسط ايجاد شده نشان داده اند که کاربرد اندوتليال در رگ هاي راذيال ، فمورال و کرونري بهبود يافته است. در حالي که ورزش معمول ممکن است شرايط هموديناميک را بهبود ببخشد و به صورت بالقوه سايز آنوريسم را کاهش دهد ، اين مورد هنوز در روش سختي تست نشده است.

تمرينات ورزشي در مواقع نادر ، با تجزيه يا پارگي آنوريسم در ارتباط بوده است. اين مشکل براي عروق مغزي ، آئورتي ، کليوي و کرونري گزارش شده است ؛ و هر رگي به صورت نظري در خطر است.

در بيشتر گزارشات بيماران در تصادفات ، آنوريسم تشخيص داده نمي شد تا زمان شروع نشانه ها . نويسندگان يک مطالعه با آنوريسم بطني آئورتي تحت تست ورزش ماکسيمم يک پارگي 12 ساعت بعد از ورزش ( يک ميزان رخداد 0.4 درصد )گزارش دادند. چون اين يک بررسي گذشته نگر در يک جمعيت منتخب بود ، با اين حال خطر واقعي شناخته نشد. بنابراين  تست استرس دارويي ممکن است براي بيماران با آنوريسم مناسب تر باشد تا تست استرس ورزشي . استرس دوبوتامين در رابطه با ناپايداري آنوريسم يا پارگي آن در بيماران با آنوريسم داخل جمجه يا بطني نشان داده نشد. ( سیارک)
ورزشکاران مبتلا به سندروم مارفان هنگام ورزش کردن مرده اند ، مثل دارنده مدال طلاي واليبال در المپيک "فلو هايمن" . چنين اتفاقات با مشخصات بالا آگاهي در مورد سندروم مارفان را در بين پزشکان تيم ها بيشتر کرده است ؛ اما مهم تر اين است که آن ها نياز به توجه را وقتي برنامه اي براي تمرين يک بيمار آنوريسمي تنظيم مي کنند تاکيد کنند.
عده ي کمي خطر تمرينات ورزشي در افراد مبتلا به نوعي از آنوريسم را مي دانند. به صورت نظري ، چون ورزش شديد فشار خون را افزايش مي دهد ، فشار روي ديواره آنوريسم افزايش مي يابد پس خطر قطع يا پارگي براي يک آنوريسم از قبل ضعيف شده افزايش مي يابد. با اين حال ، دوره هاي متناوب افزايش استرس ديواره هنگام ورزش نشان داده است که کاربرد عروقي بهبود مي يابد و احتمالا حتي گسترش ميزان آنوريسم را کم مي کند.

تمرينات ورزشي همچنين تاثيرات مطلوبي روي عوامل خطر اصلي براي بيماري آنوريسم دارد ( مثل فشار خون ، مارکر هاي التهابي و چربي ها ). علاوه بر اين ، مطالعات نشان داده اند که بيماران در مراحل غير متحرک بيماري هاي مزمن ( کساني با آسيب نخاع ، قطع عضو ) بيشتر براي بيماري آنوريسم آئورتي بطني در معرض خطر هستند. بنابر اين ، براي پيشنهاد برنامه ورزش متوسط در اين بيماران توجيهي وجود دارد. علاوه بر اين آنوريسم هاي بدون نشانه ( و تشخيص داده نشده ) در بزرگسالان شايع هستند ، که در بسياري از موارد بدون شک در تمرينات ورزشي توان بخشي بدون خطر شرکت مي کنند براي سال هاي زيادي بدون دانستن شرايط . در پرتو تعداد داده ها در تاثيرات ورزش بر آنوريسم ، يک گام محافظه کارانه براي تمرينات ورزشي مناسب است و پيگيري زياد با پزشک بيمار براي کنترل پيشرفت آنوريسم تضمين شده است. 

ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

علت مرگ توت عنخ آمون شناسایی شد

در

(سیارک) : کارشناسان حدس می زنند که توت عنخ آمون پادشاه جوان مصر درحالی که به علت یک بیماری نادر استخوان فلج و شدیدا ضعیف شده بود، نهایتا در اثر ابتلا به مالاریا از پا در آمده است .این یافته می تواند تئوری های توطئه دایر بر قتل او را برای همیشه باطل کند.

دانشمندان دو سال گذشته را صرف معاینه بقایای این فرعون 19 ساله برای استخراج خون و دی ان اِی او کردند.به گزارش نشریه انجمن پزشکی آمریکا این تحقیقات به کشف انگل مالاریا در خون او انجامید.از زمان کشف مقبره دست نخورده توت عنخ آمون توسط هاوارد کارتر در دره پادشاهان در سال 1922، دانشمندان درباره علل جوانمرگ شدن او در 19 سالگی بحث کرده اند.

 

برخی معتقدند که او در اثر سقوط از ارابه اش کشته شد و سایرین می گویند او به قتل رسیده است.اما از آنجا که او در سن پایین مرد و هیچ وارثی نداشت، محققان حدس زده اند که ممکن است در اثر ابتلا به یک بیماری خانوادگی جان سپرده باشد.آثار باستانی نشان داده است که اعضای خاندان سلطنتی آن زمان دارای بدن های قوسدار و بسیار زنانه بوده اند، که به گفته برخی نشانه بیماری های موروثی مانند "سندروم مارفان" است.اما دکتر زهی حواس رئیس سازمان باستان شناسی مصر این توضیحات را رد می کند.

 

او و تیمش با دقت و زحمت بقایای توت عنخ آمون و ده مومیایی دیگر از اعضای خانواده اش را مطالعه کردند. آنها با استفاده از انگشت نگاری ژنتیکی هویت یکی از آنها را به عنوان مادربرگ توت عنخ آمون و دیگری احتمالا پدر او تایید کرده اند.

 

آنها می گویند که هیچ نوع شاهد قانع کننده ای دایر اینکه شاه توت یا کسی از اجداد سلطنتی اش مبتلا به مارفان بوده باشد وجود ندارد.اما آنها تایید کردند که شاه توت ممکن است به نوعی بیماری موروثی مبتلا بوده باشد، یک اختلال نادر استخوانی به نام "کولر 2" که بر پا و ستون فقرات اثر می گذارد.در میان متعلقات او چوب دستی و اشیای دیگری وجود دارد که می توانسته به عنوان عصا به کار برده شود.

 

شاه توت لختی پیش از مرگ دچار شکستگی استخوان پا شد و دانشمندان این حادثه را مهم می دانند.استخوان شکسته پا به درستی شفا نیافت که باعث شد شاه جوان شکننده و در مقابل عفونت آسیب پذیر شود.دانشمندان معتقدند آنچه کار او را تمام کرد ابتلا به مالاریا در آن شرایط ضعف جسمانی بود.آنها رد انگل مالاریا را در خون این فرعون یافتند - که این قدیمی ترین شاهد ژنتیکی مومیایی شده برای مالاریا در جمعیت های کهن است که تاکنون به دست آمده.

 

دکتر حواس می گوید که دانه ها، میوه ها و برگ های یافت شده در مقبره توت احتمالا برای معالجه بوده و این نظریه را تایید می کند.دکتر باب کانلی، مدرس ارشد مردم شناسی در دانشگاه لیورپول که شخصا توت عنخ آمون را معاینه کرده است گفت که محققان بسیار خوش اقبال بوده اند که توانستند دی ان اِی را برای مطالعه استخراج کنند.

 

او گفت آنچه از توت عنخ آمون باقی مانده "آش و لاشی سوخته" است و دکتر حواس و تیمش هوشمندان و با بخت بلند عمل کرده اند.او گفت که احتمال مرگ توت در اثر مالاریا وجود دارد هرچند او شخصا به این نظریه شک دارد.

 

"فقط به خاطر اینکه در خونش انگل مالاریا وجود داشته دلیل نمی شود که او مبتلا به بیماری مالاریا بوده است. ممکن است اصلا برایش دردسری درست نکرده باشد."او گفت با توجه به شکستگی دنده های سینه هنوز فکر می کند او در اثر سقوط از ارابه اش جان باخته است.توت عنخ آمون در سن 19 سالگی درگذشت.

 

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

مديريت و درمان آنوریسم

در

چون آنوريسم ها معمولا تشخيص داده نشده باقي مي مانند يک اتفاق شديد مثل يک پارگي رخ مي دهد ، تلاش هاي فراواني شده است تا ميزان مرگ و مير و هزينه هاي تاثير گذاري غربالگري براي آنوريسم هاي آئورتي ارزيابي شود. يک کار اخير پيشگيرانه در آمريکا پيشنهاد کرد که همه ي مردان بين سنين 65 و 75 با سابقه ي سيگار کشيدن با اولترا سونوگرافي براي بیماری  غربال شوند. شيوع آنوريسم در زنان پايين تر است و بنابر اين يک اختلاف نظر با توجه به مناسب بودن غربالگري براي اين بيماري وجود دارد ، اگر چه برخي داده ها نشان مي دهند زنان بالاي 65 سال با سابقه سيگار کشيدن يا بيماري قلبي بايد غربال شوند.
براي افرادي که آنوريسم آن ها تشخيص داده شده ، گام کليدي در مديريت درمان پيگيري روند ناحيه بزرگ شده است . اين ممکن است شامل اکو کارديوگرافي ، فراصوت بطني ، ام ار اي يا ( کمتر ) آنژيو گرافي باشد. گام مهم بعدي مديريت اين بيماران براي مقابله با عوامل خطر که زمينه اين بيماري هستند مي باشد.

اين شامل ترک سيگار ؛ کاهش فشار خون ؛ و چربي ، ديابت ، و مديريت چاقي است.

درمان ها براي بيماران آنوريسمي نخست شامل آن هايي مي شود که بايد خطر قلبي عروقي را کنترل کنند.
• داروي بتا آدرنرژيک ، مثل آتنولول يا پروپرانولول ، براي مديريت فشار خون مناسب است چون دارو بايد قدرت نبض را هم کاهش دهد . جتي بيماران با فشار خون پايين بايد با يک بتا بلوکر تحت درمان قرار گيرند ، اگر اين دارو با ساير دارو ها مداخله نداشته باشد.
• استاتين ها معمولا به خاطراثر متعادل کننده آن ها روي چربي ها و مارکر هاي التهابي تجويز مي شوند.
قطر آنوريسم در بسياري از بيماران پيشرفت مي کند و تصميم جراحي براي ترميم آنوريسم بايد در زمان مناسب توسط يک جراح عروق گرفته شود . با توجه به اينکه آنوريسم بيشتر در افراد مسن تر رخ مي دهد ، احتمالا دارو هاي ديگري براي ساير بيماري هاي هم زمان در اين جمعيت استفاده مي شود ( مثلا ساير بيماري هاي قلبي عروقي مثل بيماري عروق کرونري يا بيماري عروق محيطي ، فشار خون ، ديابت ) . این مقاله ادامه دارد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...