گلوکوم یا آب‌ سیاه


گلوکوم یا آب‌ سیاه یک بیماری عصبی مؤثر بر سلول­های گانگلیونی شبکیه است که منجر به نازک شدن لایه فیبر عصب شبکیه و تغییرات روی دیسک نوری می­شود. به‌عنوان یک نتیجه، بیمار از دست دادن میدان بینایی در حال پیشروی را تجربه خواهد کرد که درنهایت ممکن است به نابینایی منجر شود. فشار داخل چشم (IOP) معمولاً در گلوکوم یا آب‌ سیاه بالا می­رود ولی IOP بالا برای تشخیص ضروری نیست. هیچ راه درمانی برای گلوکوم یا آب‌ سیاه وجود ندارد ولی می­توان از پیشرفت آن جلوگیری کرد یا با کاهش فشار داخل چشم آن را به تأخیر انداخت، چیزی که از طریق دارویی، جراحی یا درمان با لیزر می­توان به دست آورد. در سطح جهان، گلوکوم یا آب‌ سیاه دومین عامل رایج نابینایی و سومین دلیل رایج اختلالات نابینایی است. شیوع جهانی گلوکوم یا آب‌ سیاه در افراد 40 تا 80 سال 3.54 درصد است، با تعداد تخمینی 64.3 میلیون نفر افراد تحت تأثیر، عددی که انتظار می­رود در 2040 به 111.8 میلیون افزایش پیدا کند . (سیارک)

رتینوپاتی دیابتی

زنان در میان بیماران مبتلا به گلوکوم یا آب‌ سیاه با 59.1 درصد موارد در اکثریت هستند.بااین­ وجود، این عدد تحت تأثیر تفاوت­هایی مانند امید به زندگی قرار دارد، چراکه پیری یک عامل خطر بالا در گلوکوم یا آب‌ سیاه است. همچنین، نسبت مرد به زن بین انواع مختلف گلوکوم متفاوت است.

 

دو نوع مهم گلوکوم توسط آناتومی محفظه قدامی و زاویه محفظه تعریف می­شوند. گلوکوم یا آب‌ سیاه زاویه بسته (ACG)، 26.0 درصد از کل موارد گلوکوم یا آب‌ سیاه در سراسر جهان به شمار می­رود، که در زنان و در جمعیت آسیایی بیشتر شایع است . شیوع ACG در جمعیت چین و هندی بالای 40 سال 1.26 تا 1.5 درصد گزارش شده است. در سنگاپور، شیوع ACG برای افراد بالای 50 سال، تا 19.3 درصد گزارش شده است و خطر نسبی ACG در زنان 2.4 بوده است. در جمعیت اسکیمو گرینلند نسبت زن به مرد 5 به 1 بوده است . اگرچه شیوع ACG در نژاد قفقازی و سیاه پوست پایین­تر است؛ 0.26 تا 0.60 درصد از افراد 40 تا 80 ساله در سال 2013 بوده است ، خطر افزایش‌یافته ACG در زنان در مقایسه با مردان مشابه مقدار جمعیت آسیایی است . بیشترین دلیل محتمل افزایش خطر ACG در زنان آناتومیک است، چراکه زنان چشمانی کوچک­تر دارند و یک محفظه قدامی کم ­عمق­تر منجر به فضای محدود در زاویه محفظه و اختلال خروج زلالیه می­شود . (سیارک)

نوع غالب گلوکوم یا آب‌ سیاه در سطح جهان، گلوکوم یا آب‌ سیاه زاویه باز (OAG) می­باشد، که 74.0 درصد از بیماری­ها را در برمی‌گیرد . اکثریت بیماران با OAG با عنوان گلوکوم یا آب‌ سیاه زاویه باز اولیه مشخص می­شوند، اما به‌جز موارد شناخته‌شده، اشکال ثانویه­ ای وجود دارد. مطالعات قبلی داده ­های متناقضی در توزیع جنسیتی در POAG را نشان داده ­اند. بااین­وجود، دو فرا تحلیل بزرگ اخیرا غالب بودن مردان در POAG، با ORهای بسیار مشابه به ترتیب 1.37 و 1.36 را نشان داده ­اند . دلیل این تفاوت جنسیتی ناشناخته است، اگرچه می­تواند به این دلیل باشد که غالب بودن مردان در بیماری­های قلبی عروقی به طور کلی ممکن است بخشی از این اختلاف را توضیح دهد. برخی مطالعات عوامل خطر مشترک بین POAG و بیماری­های عروقی مانند دیابت و فشارخون بالا و ارتباط POAG با زوال عروقی را توصیف کرده ­اند . علاوه­ براین، اختلال در جریان خون چشم و کاهش فشار پرفیوژن در پاتوژنز POAG اعمال شده است . یک نوع ثانویه از OAG با شیوع بالا در کشورهای اسکاندیناوی گلوکوم یا آب‌ سیاه لایه­ بردار (XFG) است . اکسفولیاسیون کاذب مواد پروتئینی هستند که به صورت دانه­ های ریز یا مواد پوسته پوسته در قسمت قدامی چشم ذخیره می­شوند. عقیده بر این است که مواد اکسفولیاسیون کاذب ذخیره شده در زاویه محفظه به علت انسداد زلالیه است که منجر به افزایش فشار داخل چشم می­شود. هردو سندروم لایه­ بردار (XFS) یعنی حضور اکسفولیاسیون کاذب بدون آب­ سیاه آشکار و XFG در زنان شایع­تر هستند؛آمار نشان داده که شیوع 12 ساله XFS در جمعیت ایسلند برای زنان و مردان به ترتیب 9.2% و 6.6% بوده است . اگرچه بروز بالاتر XFS و XFG در زنان در جمعیت­های دیگر تایید شده است، بااین‌وجود مطالعات دیگر نتوانستند تفاوت شیوع قابل توجهی در مردان و زنان پیدا کنند . با توجه به پاتوژنز XFS، کشف توالی انواع در اکسیداز lysyl 1-gene (LOXL-1) توسط تورلیفسن و همکاران در سال 2007، به وضوح عامل قوی ژنتیکی در این بیماری را نشان داد. بااین‌وجود، ارتباط با بیماری­های عروقی و قرار گرفتن در معرض فضای باز نیز ارائه شده است .

یک فرم دیگر از OAG ثانویه گلوکوم یا آب‌ سیاه پراکندگی رنگدانه (PG) است، که حدود 25 درصد بیماران با سندروم پراکندگی رنگدانه (PDS) را تحت تأثیر قرار می­دهد . وضعیتی که در آن رنگدانه از عنبیه جدا شده و در سراسر محفظه قدامی پراکنده می­شود، و درنتیجه به اختلال برون­ریزش در زلالیه و افزایش فشار داخل چشم منجر می­شود. خطر ابتلا به PG  در بیماران با PDS برای مردان بیشتر از زنان است، با RR 1.63 برای مردان در مقابل زنان . همچنین، شروع گلوکوم یا آب‌ سیاه در PDS زودتر است و نرخ پیشرفت در مردان تهاجمی ­تر از زنان است. از آن­جا که به­طور کلی مردان یک محفظه قدامی عمیق­تر نسبت به زنان دارند، غالب بودن مردان در PG ممکن است تأثیری از تماس نزدیک­تر بین عنبیه و عدسی و درنتیجه افزایش ریختن رنگدانه از سمت به شدت رنگی خلفی عنبیه شود . (سیارک)

با توجه به نقش هو رمون­ها در گلوکوم یا آب‌ سیاه، مطالعات متعددی نقش محافظتی استروژن درون ­زا در گلوکوم یا آب‌ سیاه را ارائه کرده ­اند. در مطالعات متعددی منارک زودرس ( قاعدگی)یا یائسگی دیررس، یعنی یک دوره طولانی­تر تولید مثل، با کاهش خطر ابتلا به گلوکوم همراه بوده است . سازوکاری که در آن استروژن در برابر گلوکوم یا آب‌ سیاه محافظت می­کند شناخته شده نیست، بااین‌وجود ثابت شده است که فشار داخل چشم در طول بارداری کاهش می­یابد و پس از یائسگی افزایش می­یابد، که نقش استروژن در تنظیم IOP را نشان می­دهد . بااین­حال، داده ­های اثر HRT پس از یائسگی در IP متضاد با یک مطالعه مرتبط با شیوع پایین­تر نقص فیبر عصبی شبکیه در زنان با HRT است . همچنین، استفاده از استروژن اگزوژن در قالب HRT اثرات حفاظتی ضد گلوکوم یا آب‌ سیاه را در برخی مطالعات نشان داده ­اند . اما هیچ­گونه ارتباطی در مطالعات دیگر پیدا نشده است و استفاده از قرص­های ضد بارداری برای دوره بالای 5 سال با افزایش خطر ابتلا به گلوکوم یا آب‌ سیاه همراه بوده است. علاوه بر اثر تنظیم فشار داخل چشم، استروژن به‌عنوان کمک­ کننده محافظت عصبی شناخته می­شود ، و این چیزی است که می­تواند در جلوگیری از مرگ سلولی سلول­های گانگلیونی شبکیه مهم باشد.ترجمه  itrans.ir

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید