سارکوم رحمی بخش دوم


اطلاعات گذشته نشان می دهد که ممکن است که مدت زنده ماندن در میان بیمارانی که تحت رزکسیون متاستاز هستند طولانی شود. پیامدهای مطلوب تر برای بیمارانی که یک بازه عاری از بیماری طولانی داشته اند، کمبود از سایت های متاستاتیک، و برای کسانی که رزکسیون برای ارائه اندازه گیری عاری از بیماری محتمل تر است. تخریب بسامد رادیویی و بدون جراحی، تکنیک های رادیولوژی غیر مداخله ای ممکن است برای بیماران خاص مناسب باشد. در اینجا هیچ مطالعات آینده نگری از این مداخلات و نه کارآزمایی های تصادفی در مقایسه با نتایج تخریب با نتایج جراحی نمی باشد. هیچ ارزیابی اطلاعاتی وجود ندارد، درمان سیستمیک کمکی بعد از متاستاسکومی است. رویکرد استاندارد مراقبت است.(سیارک

سارکوم رحمی  /بخش اول

5 مورد که زنان باید درمورد سرطان تخمدان بدانند

آزمایش خون در تشخیص زودرس سرطان تخمدان

گزینه های درمانی سیستمیک برای بیماری متاستاتیک غیرقابل برداشت

میزان نرخ هدف را می توان با درمان سیستمیک برای متاستاتیک رحم LMS به دست آورد. در بیماران مبتلا به بیماری علامتدار، شیمی درمانی ممکن است تسکین علائم را فراهم  کند. رژیم شیمی درمانی اولین خط برتر ایجاد شده نیست. توصیه های درمانی برای هر فرد باید با توجه به اولویت های بیمار برای برنامه درمان در نظر گرفته شود، عوارض جانبی داروها، دسترسی وریدی، بیماریهای همراه، فشار بیماری، و عملکرد اندام. رژیم های معقول و منطقی با در نظرگیری خط اول درمان شامل دوکسوروبیسین است، دوکسوروبیسین به همراه ایفوزفامید، جمسیتابین، و جمسیتابین به علاوه دوستاکسل. از گزینه های درمان دیگر، به عنوان خط دوم درمان و یا بعد استفاده می شود، شامل پازوپنیب، ترابکتدین، داکاربازین، یا تموزولومید است. ثبت نام در آزمایشات بالینی به شدت توصیه می شود.
دوکسوروبیسین، 60 mg/m2 در هر 3 هفته، در 19٪ از بیماران مبتلا به سارکوم رحم که آیا به عنوان یک عامل منفرد داده شده و یا در ترکیب با سیکلوفسفامید است پاسخ عینی به دست آورد. متوسط بقا به طور کلی 12 ماه بود.
دوکسوروبیسین به همراه ایفوسفامید پاسخ عینی در 30 درصد از بیماران مبتلا به LMS رحم را به دست آورد. انتخاب بین تک عامل دوکسوروبیسین در مقابل دوکسوروبیسین به همراه ایفوسفامید باید فشار بیماری و خطر بیمار برای مسمومیت درمانی از دو عامل را ترکیب کند.
جمسیتابین،1000 mg/m2 بیش از 30 دقیقه تزریق (IV) در هفته/ 1 هفته بدون برنامه دارویی پاسخ عینی در20 درصد از بیماران مبتلا به LMS رحمی در یک مطالعه فاز2 به دست آورد.(سیارک
جمسیتابین با نرخ دوز ثابت علاوه دوستاکسل پاسخ هدف در 27٪ از بیماران مبتلا به LMS رحمی که با توجه به عنوان خط دوم درمان 90٪) از بیماران همان موقع یا پس از دوکسوروبیسین پیشرفت کرده بودند( در یک مطالعه فاز 2 به دست آورد. نرخ پاسخ عینی در مطالعه فاز 2 به عنوان اولین خط درمان 36 درصد بود. آزمایش تصادفی در بیماران مبتلا به سارکوم بافت نرم متاستاز میزان پاسخ عینی را بالاتر نشان داد، PFS، و زنده ماندن در میان بیماران تحت درمان با جمسیتابین به علاوه د با کسانی که به جمسیتابین تنها اختصاص داده شده بودند مقایسه شد. یکی دیگر از آزمایش تصادفی تفاوت بین جمسیتابین در مقابل جمسیتابین و دوستاکسل پیدا نکرد، اما اندازه بسیار کوچک نمونه و عدم تعادل در بازوی درمان برای متغیرهای مهم تفسیر داده ها را دشوار می کند. خاصیت سمی جمسیتابین به علاوه دوستاکسل بیشتر از جمسیتابین تک است.
ایفوسفامید، g/m2 IV به مدت 5 روز با مسنا، هر 3 هفته، در 17٪ از بیماران مبتلا به LMS رحمی واکنش هدف را به دست آورد.
پازوپنبیب، 800 mg روزانه خوراکی، واکنش هدف را در حدود 6٪ از بیماران مبتلا به سارکوم بافت نرم متاستاتیک در یک مطالعه فاز 3 به دست آورد. 20 PFS هفته با پازوپنبیب در مقابل 7 هفته با پلاسبو بود. تفاوتی در زنده ماندن وجود ندارد.
ترابکتدین،IV 1.5mg/m2 ، در طول 24 ساعت هر 3 هفته، واکنش هدف را در 10٪ از بیماران مبتلا به LMS رحمی به عنوان خط اول درمان به دست آورد. این مطالعه برای عدم پاسخگویی به هدف نرخ پاسخ عینی بسته شد. در میان 20 بیمار تحت درمان، میانگین 5.8 PFS ماه بود. در یک مطالعه گذشته، در میان بیماران مبتلا به LMS رحم که درمان پیشین داشتند، ترابکتدین با نرخ پاسخ 16 درصدی همراه بود اما تنها 3 ماه PFS بود.
ترابکتدین توسط تزریق 3ساعته به اضافه دوکسوروبیسین واکنش هدف در 57٪ از بیماران مبتلا به LMS رحم یا منشاء بافت نرم به همراه داشت.
داکاربازین و تموزولومید فعالیت متوسط در سارکوم بافت نرم و درLMS رحم دارد، و اگرچه داده آتی برای این داروها در جامعهLMS رحم محدود شده است.(سیارک

مطالعات ویژه برای بیماران با حجم کوچک و LMS رحم بدون درد

اگر چه هیچ معیارهای بافت شناسی به طور خاص ایجاد شده وجود ندارد که توسط آنها را تشخیص دهیم، از نظر بالینی، بیمارانی هستند که روند بیماری LMS رحم سست است و/یا در همه آن ها فشار بیماری خیلی آهسته است. بیماران ممکن است شیمی درمانی سیستمیک نیاز نداشته باشند. مشاهدات ممکن است برای حفظ خاصیت سمی درمان از فشار این بیماری بدتر باشد.
انسداد هورمونی برای بیماران با فشار بیماری کم/ روند بیماری سست، اگر تومور ER و / یا PR مثبت باشد، در نظر گرفته شود. در یک مطالعه گذشته نگر، درمان بازدارندگی آروماتاز با پاسخ هدف کمتری در 10% بیماران همراه بود. در PFS نسبتا طولانی مدت مشاهده شد که می توان به زیست شناسی ذاتی LMS رحم نه به مداخله هورمونی در این موارد نسبت داد. مطالعه کمی از بیماران لتروزول با ER- و / یا LMS رحم PR مثبت نشان داد میزان نرخ PFS 12هفته 50٪ با متوسط زمان درمان که 2.2 ماه بود نشان داد.

جراحی بیماری های محدود به تخمدان

هیسترکتومی کامل و BSO توصیه می گردند. برای بیمارانی که سابقه کالبدشکافی غدد لنفاوی ندارند، عمل مجدد ضروری به نظر نمی رسد زیرا که احتمال متاستاتیک مخفی بیماری کم است.

مدیریت موردی

برای بیماری هایی که به تخمدان محدود می شوند، داده های پیشبینی وجود ندارد که استفاده روتین از شیمی درمانی را حمایت کند. در پیشرفت های موضعی، بیماری های قطع کامل، درمان های موردی مورد توجه قرار می گیرند، گرچه که هیچ داده ای وجود ندارد که نشان دهد درمان علایم حیاتی را بهبود داده می دهد.

مدیریت بیماری متاستاتیک

برون یابی داده های درمان LMS رحم به LMS تخمدانی معقول می باشد. عوامل با فعالیت نشان داده شده در LMSرحم و در سارکوم بافت نرم به عنوان گزینه درمان برای متاستاتیک LMS تخمدان نیز منطقی می باشد.ترجمه  itrans.ir

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام