ارتباط افسردگی و مصرف دارو در عملکرد جنسی زنان

اختلال عملکرد جنسی در زنان ارتباط بسیار محکمی با افسردگی و سلامت زنان دارد. میل جنسی پایین تقریبا در همه زنان مبتلا به افسردگی حاد وجود دارد، اما تحریک، رطوبت واژن و ارگاسم نیز می تواند آسیب ببیند. افسردگی مهمترین عاملی است که عملکرد جنسی زنان مبتلا به بیماری های زنان از جمله بیماری های کلیوی در مرحله پیشرفته، MS، یا دیابت یا زنانی که کاشت مغز استخوان داشته اند، را تحت تاثیر قرار می دهد.

اختلالات نگرانی منجر به افزایش شیوع نارسایی جنسی بخصوص رواج مقاربت دردناک می شود. ممکن است بین اختلال وسواس و اختلال در ارگاسم و سوء استفاده جنسی در گذشته ارتباطی وجود داشته باشد. عارضه های مزمن که انرژی، سلامتی و اعتماد به نفس را تحت تاثیر قرار می دهند می توانند به صور غیر مستقیم بر میل جنسی و پاسخ جنسی تاثیر گذار باشد، مثل نارسایی قلبی یا کلیوی، و سرطان. عوارض عصبی مثل MS، آسیب ستون فقرات، بیماری یا آسیب عروق مغزی، و بیماری پارکینسون همواره به طرق مختلف باعث محدود شدن فعالیتهای جنسی می شود.

عوارضی که محیط هورمونی را مختل می کنند می توانند واکنش های جنسی را نیز مختل نمایند و عبارتند از بیماری آدیسون، کم کاری غده هیپوفیز، برداشتن تخمدان لوله فالوپ دو طرفه غیر انتخابی، هیپرپرولاکتینمی، پر کاری و کم کاری غده تیروئید، سندروم متابولیک، یائسگی درمانزاد، و بازداری آروماتاز برای سرطان سینه. 

اختلال عملکرد جنسی شریک جنسی

هر گونه اختلالی در شریک جنسی می تواند واکنش جنسی زنان را کاهش دهد. رایج ترین این اختلالات عبارتند از اختلال در نعوظ، انزال زودرس در شرکای مرد، و میل یا دشواری ارگاسم در شرکای زن.

عوامل روانشناختی

عوامل روانی معمولا واکنش جنسی را تحت تاثیر قرار می دهند. همانطور که قبلا اشاره شد، این عوامل همواره انگیزه جنسی و تحریک تجربه شده از محرک جنسی را تغییر می دهند . این عوامل انگیزه زنان در یافتن و توجه به این محرک ها تحت تاثیر قرار می دهند و در نتیجه همه اثرات منفی ناشی از عوامل زیستی را با هم ترکیب می کنند.

لیست عوامل روانشناختی

افسردگی
نگرانی
تاثیرات دارویی
خستگی، بیخوابی، زمان بندی ضعیف، ضعف سلامتی، یا کار شیفتی
استرس مربوط به کار، خانواده، یا پول و مسائل مالی
مسائل بین افراد
عدم وجود محیط مناسب یا محرک مفید
ارتباط جنسی محدود
تجربیات گذشته  تجربیات منفی در گذشته یا تجربه سوءاستفاده جنسی در گذشته
تصویر منفی از خود زود انزالی، جراحی هایی که منجر به بدشکلی می شوند، هرزگی (ناپرهیزکاری)
دشواری
انتظار نتیجه منفی اختلال جنسی شریک، درد، عدم نزدیکی عاطفی، یا عدم ارگاسم

سوء استفاده جنسی

بسیاری از محققان دریافته اند که بین سوء استفاده جنسی در کودکی و اختلاف عملکرد جنسی زنان ارتباط وجود دارد. با این وجود، مطالعات گذشته هم از نظر تعداد محدود بوده اند و هم از این نظر که گروههای مقایسه ای در آنها حذف شده اند.نبود یک گروه مقایسه به علت درصد بالای زنانی که طی مراقبت های زنانه از مشکلات جنسی شکایت می کنند.

هرچند در مطالعات دانشگاهی تفاوت چندانی در عملکرد زنانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند و زنانی که مورد سوءاستفاده قرار نگرفته اند گزارش نمی شود، اما مطالعات بالینی و اجتماعی نشان می دهند که اختلال عملکرد جنسی در زنانی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته اند نسبت به زنان گروه کنترل بیشتر می باشد. بی میلی جنسی، مشکلات تحریک و ارگاسم، احساس جنسی کم، عدم رضایت جنسی، و پرهیز از عمل جنسی همواره در این مطالعات گزارش می شود. به ویژه سوء استفاده که با دخول یا خشونت همراه است به اختلال عملکرد جنسی در بزرگسالی منجر می شود.

در گزارشی عنوان شده است که مشکلات مربوط به ارگاسم رایج ترین نگرانی است که حدود 45% زنانی را که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند تحت تاثیر قرار می دهد. نکته مهمی که باید بدان توجه کرد این است که شمار زیادی از زنانی که دارای تجربه آزار جنسی در کودکی بوده اند از زندگی جنسی خود رضایت دارند و برای تعیین عوامل دیگری که خطر اختلال عملکرد جنسی را افزایش می دهند تحقیقات بیشتری لازم است. مطالعات نشان می دهند پرهیز از نزدیکی با افراد و درگیری احساسی یکی از عوامل پیش بینی کننده دشواری در ارگاسم است.

رایج ترین داروهایی که می توانند منجر به اختلال فعالیت جنسی شوند

 SSRI(مهارکننده‌های بازجذب سروتونین) ها هستند. تاخیر در ارگاسم یا عدم ارگاسم همراه با کاهش میل جنسی در 70% زنانی که SSRI مصرف می کنند دیده می شود. مشاهدات بالینی نشان می دهند که داروهای ضد افسردگی که دوپامینرژیک، نورآدرنرژیک (مرکزی)، و گیرنده های
5HT1A و 5HT2C را فعال می کنند، ممکن است باعث تقویت پاسخ جنسی شوند، اما داروهایی که دیگر دریافت کننده های 5HT، پرولاکتین، و GABA را فعال می کنند، پاسخ جنسی را کاهش می دهند. بنابراین داروهایی که کمترین احتمال را برای تداخل دارند عبارتند از:
عوامل سروتونرژیک که گیرنده 5HT2 را ذخیره می کنند، مثل میرتازاپین.
عوامل دارای عمل نورآدرنرژیک مرکزی، مثل میرتازاپین، بوپروپیون، وینلافاکسین، و دولوکستین
عوامل دارای اثر دوپارمینرژیک مثل بوپروپیون و وینلافاکسین
عواملی که آگونیست 5HT1A می باشند مثل باسپیرون
فواید جنسی درمان مناسب افسردگی بسیار بیشتر از عوارض جانبی منفی بالقوه این دارو ها است. دولوکستین، بازدارنده جذب مجدد سروتونین نورپینفرین نیز میتواند عملکرد جنسی را کاهش دهد اما به میزانی کمتر از SSRI. اگوملاتین که در اروپا در دسترس می باشد، آگونیست گیرنده های ملاتونین MT1 و MT2 و خنثی کننده 5HT2Cاست. این دارو دارای حداقل تاثیرات جنسی است، در حد تاثیر دارونماها (پلاسیبو)، تاثیراتی که بسیار کمتر از پاروکستین و وینلافاکسین است.
دیدگاههای متفاوتی راجع به اینکه بیماری صرع فی نفسه یا مصرف داروهای ضد تشنج میل جنسی را کاهش می دهند یا خیر وجود دارد. بسیاری از زنان می توانند برای بیماری هایی به جز صرع از داروهای ضد تشنج بدون عوارض جنسی استفاده کنند. داروهای آرام بخش و مسکن اعصاب می توانند ارگاسم را به تاخیر بیندازند.
داروهای مخدر معمولا میل و اشتیاق جنسی را کاهش می دهند. گروهی از زنان که داروهای خوراکی ضد بارداری مصرف می کردند میل جنسی پایینی در خود گزارش کردند، اما مطالعات جدید ارتباط بین میل جنسی پایین و داروهای ضد بارداری خوراکی را تایید نمی کنند.
تحقیقات محدودی هستند که نشان می دهند رالوکسیفن و تاموکسیفن عوارض جانبی جنسی سوء ندارند. مقاربت دردناک ناشی از بازدارنده های آراوماتاز رایج است. فیتواستروژن می تواند باعث تشدید خشکی واژن و مقاربت دردناک شود.

 

تحقیقات صورت گرفته  آزمایشگاهی برای درمان افسردگی

بررسی های آزمایشگاهی که در حال حاضر در دسترس می باشند ارزش چندانی ندارند. وضعیت استروژن از روی سابقه پزشکی و آزمایش مشخص می شود، البته در مواردی ارزیابی سطح استرادیول نیز ضرورت دارد. آزمایش هورمون محرک فولیکول در دوران پیش از یائسگی به علت نوسانات نشانه دار سطوح این هورمون، ارزش چندانی ندارد. اندازه گیری سطوح مختلف هورمون آنتی مولرین می تواند نشان داده شود. اندازه گیری سطوح تستسترون تنها برای بررسی علائم هیرسوتیسم یا کلیتوریس بزرگمفید است.

تحقیقات اخیر نشان داده است که حتی با دسترسی به آزمایش های طیف سنجی جرمی نه سطوح سرم تستسرون و نه سطوح سرم متابولیت های آندروژن ارتباطی با اختلال در عملکرد جنسی ندارند. در صورت نازایی یا اولیگومنوره، سطح پرولاکتین برای بررسی میل جنسی پایین اندازه گیری می شود. در صورت وجود علائم تیروئیدی، هورمون محرک تیروئید نیز اندازه گیری می شود. نمونه های گرفته شده از واژن، گردن رحم، و فرج برای کشت می توانند نشان دهنده فعالیت جنسی و اختلالات جنسی در زنان مبتلا به مقاربت دردناک مزمن باشند.

اندازه گیری عینی تراکم واژینال در هنگام تحریک با دستگاه پلیتزموگراف در بیشتر کلینیک ها همیشه امکان پذیر نیست. دیگر تکنیکهای تصویر برداری لگن مثل تصویر برداری های مغز در هنگام تحریک جنسی تحت آزمایش است. در ادامه این مقاله علمی اختلال عملکرد جنسی در زنان بخش دوم و اختلال عملکرد جنسی در زنان بخش سوم تحقیقی به تحقیقات صورت گرفته برای مدیریت بیمار مبتلا به اختلال در تحریک و علاقه جنسی می پردازیم..............(سیارک)

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید