نقد و بررسی فیلم گاو خشمگین raging bull

raging bull

نقد فیلم گاو خشمگین

گاهی بردن یعنی باختن!!
عکس پوستر چقدر عجیب طراحی شده... ، مربوط به صحنه آماده سازی جیک لاموتا در رینگ بوکس است که در فیلم گاو خشمگین دقیقاً در تصاویر تیتراژ می توان آن صحنه را دید. جیک به گوشه رینگ تکیه داده... به عبارتی دورخیز کرده تا حمله کند... اما به چه کسی؟ مطمئناً نمای پوستر گاو خشمگین  ، نمای نقطه نظر ماست... پس حریف او کسی جز بیننده نیست... او آماده است تا مشت های سنگین اش را نثار ما کند... و همچون گاو خشمگین که در میدان گاوبازی شاخ های تیز خود را به ماتادورها (گاوبازها) نشان می دهند؛ مشت های گره کرده اش را بالا آورده و اراده اش را برای آشفته کردن تماشاگر به رخ می کشد...
فیلم سینمایی گاو خشمگین داستان تلخی دارد و این تلخی وقتی با فیلمبرداری سیاه و سفید قرین شده ، بیشتر نمود می کند. عناصر این ساخته مارتین اسکورسیزی آنقدر خوب در کنار هم قرار گرفته اند که بعد از تماشای گاو خشمگين فيلم ، بیننده کاملاً حس می کند از یک تجربه عمیق بازگشته است. این فیلم هم یکی از آن فیلم هایی است که بیننده را با خودش به تونلی تاریک و ظلمانی می برد و تیرگی های زندگی را نشانش می دهد.

مهم نیست که نوع و ژانر فیلم گاوخشمگین را چگونه تعریف کنیم یک درام زندگینامه ای یا یک فیلم ورزشی. موضوع اصلی همان تبدیل شدن شخصیت خوب [؟] به بد است و کیفری که می بیند. داستان صعود و سقوط یک بوکسور میان وزن که زندگی اش با خشونت عجین شده.

 

raging bull

جو پشی و رابرت دنیرو  بازیگران فیلم گاو خشمگین

اسکورسیزی درجایی گفته:« فیلم گاو نر خشمگین درباره بوکس نیست درباره خشونت است که خارج از رینگ در اتاق کار یا اتاق خواب جاری است.»

در حالی که این جمله اسکورسیزی را می خوانم، یاد اولین مبارزه ای که از لاموتا می بینیم ؛ می افتم، خشونت در همه جای صحنه موج می زند. زنی که زیر پای جمعیت پریشان، لگدکوب می شود ، صندلی هایی که هر کدام به سمتی پرتاب می شوند. جالب اینجاست اسکورسیزی برای لطافت بخشیدن به صحنه در فیلم گاوخشمگین ، نوازنده پیانو را نشانه می رود . در حالی که جمعیت در حال کتک کاری با هم هستند و بدین ترتیب تصویر یک مسابقه جدی و خشن حالتی کاریکاتورگونه و هجو آمیز به خودش می گیرد.

 

raging bull

رابرت دنیرو  بازیگر فیلم گاو خشمگین 

 

قهرمان فیلم بدبینانه اسکورسیزی، هرگز نمی تواند خودش را با محیط پیرامونش سازگار کند. دائماً در حالتی تهاجمی به سر می برد یا می خواهد فضای اطرافش را برای حمله ناگهانی آماده کند؛ اما، غافل از اینکه روزگار همواره انسان ها را شکست می دهد. درسی که جیک لاموتا در فیلم گاو نر خشمگین از زندگی اش گرفت این بود که گاهی بردن یعنی باختن. پافشاری ، یکدندگی ، سو ءظن و پیش داوری بلای جان بوکسور میان وزن آمریکایی شد و کارش را به جایی رساند که همه از گردش پراکنده شدند. او بدون تأمل و تحقیق تنها در پی ثابت کردن قضاوت ها و ذهنیت های خود بود. زمانی که از روی ظواهر امر یک مسئله برای او به اثبات می رسید؛ حقیقت ماجرا هیچ ارزشی نداشت ، تنها می خواست از طرف مقابل اعتراف بگیرد. درست مانند لحظاتی که در رینگ بوکس ، با مشت های سنگین اش می خواهد حریف را بر زمین بزند و از او اعتراف بگیرد. اعترافی مسرورکننده که حق با توست و من ضعیفم

 

raging bull


جیک لاموتا در گاو خشمگین خطاب به حریف اش می گوید« هرگز نتونستی منو به زمین بزنی». او در حالی ایستاده  به شکست نخوردنش می نازد که به نظر می آید خودش هم به این حقیقت پی برده که آخر خط است.جاده زندگی لاموتا به سوی تباهی ، با ورود ویکی به زندگی اش آغاز شد. به یاد بیاورید صحنه ای را که ویکی پاهایش را در آب بالا و پایین می برد. قبل از آن نمای آهسته و اسلوموشن، می توانیم نگاه حسرت آلود جیک را ببینیم که در عمق وجودش متذکر می شود که این زن دست یافتنی نیست؛ ولی، هنگامی که به او می رسد نمی تواند حتی روابط نسبتاً بیمارگونه با همسر قبلی اش را تکرار کند. این رابطه جدید کاملاً بیمارگونه است و او را بیشتر به ورطه تباهی می افکند.

 

نکته دیگری که در فيلم گاو خشمگين وجود دارد ، فیلمبرداری حرفه ای و روان فیلم گاو نر خشمگین است. سرک کشیدن های دوربین در همه جای رینگ و نمایش زوایای مختلف صحنه مبارزه جرأت سر برگرداندن را از تماشاگر می گیرد. حضور دوربین در این گونه صحنه ها ، چندان محسوس نیست؛ که اگر چنین نبود، حتماً لطمه های سنگینی به اعتبار هنری اثر وارد می کرد. نمی توان از موسیقی سرشار از حسرت فیلم که به گونه ای مرثیه گونه در ابتدا و انتهای فیلم شنیده می شود ؛ گذشت. نقش زن در این اثر اسکورسیزی نیز آن چنان پر رنگ نیست. اگرچه ویکی در بیشتر بخش های فیلم گاو خشمگین حضور دارد ولی حضور منفعلانه او تنها در خدمت تحریک نگاه بدبینانه جیک به کار گرفته شده.

 

raging bull

فیلم سینمایی گاو خشمگین

 

اسکورسیزی در نمایی از سینمایی گاو خشمگین که جو پشی از بازیگران فیلم گاو خشمگین و یکی از افراد تام (فکر کنم سالوی) در پیاده رو قدم می زنند. تصویری موجز از مختصات محله به دست مان می دهد که در آن زنان همچنان نقش حاشیه ای خود را دارند. یعنی خانه داری و بچه داری و در خدمت شوهر زندگی گذراندن. در همین حد ، دنیایی که اسکورسیزی دوست دارد که به تصویر بکشد ، خشن و کاملاً مردانه است. چیزی که در همه یادداشت های پیرامون فيلم گاو خشمگين به آن اشاره شده و نپرداختن به آن ممکن است یک نقص تلقی شود. بازیگری سینمایی گاو خشمگین است که در سطح کیفی بسیار بالایی اجرا شده است. بازیگرانی که پیرو متد آکتورز استودیو هستند ؛ اغلب توانایی خارق العاده ای در نزدیک شدن به شخصیت ها دارند. بازیگرانی که به معنای واقعی کلمه، هزارچهره و همه فن حریف هستند. انسان هایی به شدت کمال گرا و ایده آلیست که اعتقاد اصلی شان همان زندگی کردن نقش است.

 

raging bull

 

 رابرت دنیرو  و زحمتی که در گاو خشمگین برای ایفای نقش جیک لاموتا کشیده قابل پیش بینی ترین بخش این یادداشت است. زحمتی که توأمان رنج آور و خوشمزه بوده است!! می گویند رابرت دنیرو تا چندین ماه به خوردن پیتزاهای بزرگ و نوشابه مشغول بوده تا به وزنی که مناسب جیک لاموتا بوده؛ برسد.هنگام تماشای فیلم (و دیدن بازیگران در ابعاد متفاوت) ، دائماً به یاد این جمله ی یکی از بزرگان سینما می افتادم که به مخاطبانش گفته بود:

«این ها برای شما ، فقط فیلم هستند ؛ اما، برای ما ، همه زندگی مان ».

جــــــمله ای که می توان درباره دنیرو و هم مسلک های مصمم او نیز فرض کرد و به این ترتیب شگفتی و تعجب از این همه زحمت و سختی را ، کمی فرو بنشانیم. این فیلم را سیاه و سفید ساختند نه فقط به این خاطر که فیلم واقع گرایانه تر به نظر برسد یا اینکه با این حربه بخواهند سرنوشت سیاه و تلخ جیک لاموتا را بهتر به تصویر بکشند و برای بیننده، درک سرنوشت تیره و تار شخصیت اصلی را ملموس تر سازند. اسکورسیزی برای فرار از درجه ایکس فیلمش را سیاه و سفید فیلمبرداری کرد.

 

raging bull

جو پشی بازیگر فیلم گاو خشمگین و مارتین اسکورسیزی کارگردان فیلم گاو خشمگین 

 

فیلمی با این حجم از کلمات نامناسب و این سبک فضاسازی، در زمان نمایش یک عبور از خط قرمز و یک زیاده روی محسوب می شد. البته فیلم از صحنه های رنگی خالی نیست. صحنه های مربوط به اوایل ازدواج جیک با ویکی رنگی هستند و در مقایسه با سایر لحظات گاو خشمگین لطافت بیشتری دارند.اسکورسیزی به هیچ وجه نگاه سطحی و عامه پسندی ندارد و این موضوع را می شود از انتخاب جیک لاموتا به عنوان سوژه فیلمش دریافت. کافی است 180 درجه سرتان را بچرخانید ، فقط با یک نگاه گذرا به فیلم مرد سیندرلایی و مقایسه این دو فیلم فرق بین هالیوود هنری را با هالیوود تجاری دریابید.


آیا می دانید که گاو خشمگین ...
در سال 1978 ، هنگامی که مارتین اسکورسیزی نزدیک بود به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر فوت شود (او کوکائین را استشمام می کرد) ، رابرت دنیرو ، با بستری کردن او در بیمارستان او را نجات داد ، سعی کرد او را متقاعد کند که دیگر هرگز از مواد مخدر استفاده نکند و ابراز تمایل کرد که اسکورسیزی فیلمی درباره بوکسور بسازد در ابتدا اسکورسیزی امتناع کرد (او تصویری از ورزش را دوست نداشت) اما سرانجام دنیرو توانست او را متقاعد کند. بسیاری استدلال می کنند که دنیرو با اصرار بر بازگشت به کار ، زندگی کارگردان را نجات داد. ضمناً این نظر توسط شخص اسکورسیزی نیز در میان است.

نقل قول از کتاب مقدس ("من می دانم که من نابینا بودم ، اما اکنون بینایی خود را پیدا کردم") خطاب به استادی است که اسکورسیزی با او تحصیل کرد. این مرد اندکی قبل از اکران فیلم گاو نر خشمگین درگذشت. اسکورسیزی فیلم گاو خشمگین را به معلم خود تقدیم کرد و در تیتراژ گاو خشمگین نشان داد که "او مرا در دیدن کمک کرده است".
هنگام به صدا درآوردن مشت ، هندوانه و گوجه فرنگی خرد می شد ، و هنگام صدا زدن چشمک زن دوربین ، از صدای شلیک استفاده می شد. نوارهای حاصل توسط تکنسین های صدا از بین رفت تا از استفاده مجدد جلوگیری کند.

هنگام فیلمبرداری از مبارزه ، رابرت دنیرو به طور تصادفی دنده جو پشی را شکست.
رابرت دنیرو با هدف بازی در گاو خشمگین 60 پوند  (27 کیلو گرم) اضافه کرد. در آن سال ها یک رکورد بود. این رکورد را وینسنت د آفریو شکست ، 70 پوند اصلاح شد تا در  استنلی کوبریک در  "Full Metal Jacket" لارنس معمولی بازی کند.

رابرت دنیرو

 

رابرت دنیرو که برای این نقش آماده می شد ، به شدت تمرین کرد و حتی سه مسابقه بوکس واقعی در بروکلین داشت که در دو مسابقه برنده شد.
از شکلات هرشی به عنوان جایگزین خون استفاده می شد ، زیرا هنگام فیلمبرداری روی فیلم سیاه و سفید بسیار تماشایی به نظر می رسید.

دنیرو برای درک بهتر شخصیت خود ، با لاموتا که رابطه بسیار خوبی داشت ، ملاقات کرد  . آنها در کل دوره فیلمبرداری از هم جدا نشدند. لاموتا به دنیرو گفت که او یک بوکسور واقعی دارد و خوشحال خواهد بود که مدیر یا مربی او شود.

لاموتا پس از دیدن فیلم اعتراف کرد که به او فهماند چه شخص وحشتناکی است.
گاو خشمگین از عباراتی استفاده می کند و صحنه هایی از بندرگاه را بازسازی می کند ، زیرا لاموتا شخصیت مارلون براندو را تحسین می کرد و مرتبا از او نقل قول می کرد.

صحنه عروسی پشت بام را پدر مارتین اسكورسیزی كارگردانی كرد ، زیرا مارتین خود هنگام فیلمبرداری بیمار شد.
John Turturro  در این فیلم اولین بازیگری را انجام داد . جالب است که متعاقباً تورتورو و  دنیرو در فیلم های مختلف شخصیتی با همین نام بیلی ساندی را بازی کردند.

در صحنه ای که جیک چیزی در مورد یک استیک به همسر اولش فریاد می زند ، همسایه در پاسخ شروع به فریاد زدن روی او می کند. جالب است که همسایه ای در فیلمنامه وجود ندارد. این مرد کاملاً تصادفی ظاهر شده ، زیرا او حتی اسم فیلمبرداری را نشنیده بود و علاوه بر این ، رابرت دنیرو را به رسمیت نمی شناخت . قابل توجه است که بازیگر بدون ترک شخصیت ، درگیری لفظی با "همسایه" را ادامه داد.
موسیقی فیلم به طور خاص برای سینمایی گاو خشمگین نوشته نشده است. اسکورسیزی از آثار آهنگساز ایتالیایی پیترو ماسکانی قرض گرفته است.

 

رابرت دنیرو

بازیگران فیلم گاو خشمگین

رابرت دنیرو (جیک لاموتا)
کتی موریارتی (ویکی تایلر لاموتا)
جو پشی (جویی لاموتا)
فرانک وینسنت (سالوی بتز)
نیکلاس کلسانتو (تامی کومو)

ترزا سالدانا (لنور لاموتا)

برای خواندن نقد فیلم گاو خشمگین فیلم (نقد های بیشتر فیلم گاو خشمگین) به بخش نظرات ونقد های مثبت و منفی کاربران مراجعه کنید.

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام
  • Tasmine 759 :

    نقد فیلم گاو خشمگین گاو خشمگین براساس خاطرات بوکسور آمریکایی و قهرمان اسبق وزن متوسط ​​جهان Jacobbe "Jake" Lamotte "Raging Bull: My Story" ساخته شده است. دنیرو ، کاملاً پایبند به سیستم استانیسلاوسکی ( تئوری‌های بحث برانگيز اين سبک، مبتنی بر آن است که یک بازیگر باید یک شخصیت را با تمام جزئیات به نمایش بگذارد) ، نه تنها به طور فعال برای بازی در این سالن آماده شد ، بلکه سه مسابقه بوکس واقعی را در بروکلین برگزار کرد که در دو مسابقه برنده شد. در همان زمان ، بازیگر و لاموت در دوران فیلمبرداری با هم دوست صمیمی شدند و بوکسور گفت که این بازیگر یک مبارز واقعی را ساخته است و خوشحال خواهد شد که مدیر یا مربی او می شود. آن اشتیاق دیوانه وار و غیرت باورنکردنی که همراه با کارگردان افسانه ای و بازیگر برای خلق یک داستان زندگی از شخصیت بسیار جنجالی لاموت را فراهم آوردند ، در هر ثانیه از این بیوگرافی خیره کننده سیاه و سفید قابل مشاهده است. و نکته فقط در بازیگری دنیرو نیست ، که مخصوصاً برای 20این نقش کیلوگرم اضافه کرد ، بلکه در هر ژست بازیگر است که با آن تنفس می کند . این شعرهای شاعرانه زندگی روزمره ، با دنباله های داغ خانوادگی ، دیدارهای دوستانه و دشمنانه ، اشتیاق غیرتمندانه و ویرانگر برای تبدیل شدن به یک برنده ، قدرت احمقانه و مخرب آن ، در یک سکانس مسحورکننده از صحنه های یک زندگی روزمره تک رنگ بی وقفه متواضع ظاهر می شود. فیلم سینمایی گاو خشمگین که در نوامبر 1980 اکران شد ، اگرچه اول مورد استقبال قرار نگرفت ، اما بعداً به عنوان یک شرکت کننده ثابت در انواع رتبه بالای سینما "بهترین های ..." و در زمستان سال 1981 در هشت رده نامزد اسکار شد (از جمله کارگردان و بهترین فیلم) و دو تندیس دریافت کرد که یکی از آنها برای تدوین فیلم به تلما شونماکر تعلق گرفت. و دومین "اسکار" برای نقش جیک به دنیرو اعطا شد - تنها جایزه در حرفه او برای بهترین بازیگر مرد.

    1400/4/23 8:55
  • شیوا :

    نقد فیلم گاو خشمگین علی رغم این واقعیت که فیلم گاو خشمگین در سال 1980 اکران شد ، اگاو خشمگین بر روی فیلم سیاه و سفید گرفته شد تا تماشاگران ارتباط بیشتری با اواسط قرن گذشته داشته باشند ، کاری که دقیقاً کار بوکسور بود. تن های سیاه و سفید ممکن است وحشیانه نبردهای خونین یا زیبایی زنان را در رنگ ها منعکس نکنند ، اما در عین حال بر زیبایی شناسی سینمای سیاه و سفید تأکید دارند. برخلاف اکثر فیلمهای مربوط به ورزش و بوکس ، مارتین اسکورسیزی قصه ای را نه در مورد معروفیت ، بلکه داستانی در مورد تقریباً کل زندگی حرفه ای بوکسر را ترجیح داد ، تصمیم گرفت در قله لاموت متوقف نشود - زمانی که کمربند قهرمانی را گرفت اما ادامه داد و به بیننده و در مورد سقوط بوکسور بزرگ ، که هیچ کس نمی تواند او را وارد رینگ کند ، گفت. در بسیاری از فیلم ها ، شخصیت اصلی یا در همان ابتدای تصویر راه خود را برای رسیدن به شهرت آغاز می کند ، با دشواری هایی روبرو می شود ، و سپس موفق می شود ، یا در حال حاضر موفق است ، مشکلات او را از پا در می آورد و او دوباره ، با غلبه بر خود ، به دیدار عزیز خود می رود . "راکی" ، "غلبه بر" ، "ما یک تیم هستیم" ، "چپ دست" ، "مسابقه دهنده" ، "تسخیر نشده" - بله ، بسیاری از فیلم های مربوط به ورزش از این طریق ساخته می شوند و تا حدی همه آنها با یک پایان خوش به پایان می رسند . در مورد فیلم سینمایی گاو خشمگین ، همه چیز اینگونه نیست ، زیرا اسکورسیزی از نمایش زندگی واقعی یک ورزشکار دریغ نمی کند . کارگردان فیلم گاو خشمگین ، مارتین اسکورسیزی وقت زیادی را به زندگی غیر بوکس جیک لاموتا اختصاص داد و شخصیت خود را در خارج از رینگ نشان داد. در رینگ بوکس و زندگی ، لاموتا به همان اندازه کینه توز بود. ماهیت دشوار برقراری ارتباط با مردم ، حتی با بستگان ، به بهترین وجه در موفقیت های جیک تأثیرگذار نبود. ، بوکسور بیش از حد حسود بود ، که باعث شد همه افراد در محیط زندگی خود را از دست بدهد. با قضاوت از روی فیلم ، یک ویژگی مشخصه یک بوکسور در ارتباط با کلمات انتخابی بود - چسبیده به یک عبارت یا یک کلمه ، او خودش را به حدی پیچاند که در این صورت دیگر نتوانست خودش را کنترل کند. بازیگر فیلم گاو خشمگین ، رابرت دنیرو ، که مارتین اسکورسیزی قبلاً با او در راننده تاکسی ، خیابان های Wicked و نیویورک ، نیویورک کار کرده بود ، شخصیت بوکسور جیک لاموتا ، که بیش از 100 مبارزه را در رینگ گذرانده است ، به شکل فوق العاده زنده کرد. من فکر می کنم این پشت سرهم بازیگری و کارگردانی را می توان طولانی ترین در طول تاریخ هالیوود نامید ، زیرا اگر فکر کنید اولین فیلم آنها در سال 1973 ("خیابان های شیطانی") اکران شد و در سال 2019 ، "مرد ایرلندی" اکران ، جایی که اسکورسیزی نیز کارگردان است و دنیرو شخصیت اصلی آن است ، کار مشترک آنها 46 (!!!) سال است. اما فیلم های "کازینو" ، "رفقای خوب" ، "تنگه وحشت" نیز وجود داشت که اسکورسیزی آنها را کارگردانی کرد ، بعلاوه برخی دیگر مانند "مالاویتا" که به عنوان تهیه کننده بود. در کنار دنیرو ، جو پشی شایسته ذکر است. امروز بیننده او را بیشتر به عنوان یکی از راهزنان فیلم تنها در خانه می شناسد ، اما قبل از همه ، جو پشی برای رفقای خوب "Nicefellas" اسکار گرفت. و نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم گاو خشمگین برای نقش برادر جیک لاموتا شد. گاو خشمگین یک فیلم جهانی است و برای طرفداران نه تنها فیلم های ورزشی ، بلکه کلاسیک جهانی تماشای آن الزامی است. شاید این فیلم یکی از واقعی ترین ها در مورد ورزش های حرفه ای باشد. موارد دیگری مانند "ما یک تیم هستیم" وجود دارد ، اما فیلم گاو نر خشمگین نیز به اینجا تعلق دارد ... با این حال ، شما باید تماشا کنید. من نظر خود را به کسی تحمیل نمی کنم.

    1400/4/23 9:27
  • بهنام :

    نقد فیلم گاو خشمگین برخی از منتقدان اظهار داشتند که فیلم گاو نر خشمگین مارتین اسکورسیزی که داستان بوکسور جیک لاموتا را روایت می کند ، بهترین فیلم دهه 80 است. با توجه به اینکه هنوز تعداد زیادی فیلم 80 وجود دارد که من ندیده ام ، با توجه به اینکه Scarface وجود دارد و بسیاری از فیلم های دیگر ، با توجه به اینکه دهه 80 یکی از درخشان ترین دهه های سینما است ، من قضاوت نمی کنم ، اما بدون تردید آن را خواهم گفت: فیلم گاو نر خشمگین یک فیلم افسانه ای است . فیلم گاو خشمگین یک فیلم در مورد بوکس نیست ، بلکه یک فیلم در مورد مردی است که دارای حسادت فلج کننده و عدم امنیت جنسی است و نبردها در این رینگ به عنوان اعتراف ، توبه و آزادی عمل می کند. تصادفی نیست که فیلمنامه هرگز به استراتژی رزمی نمی پردازد. از نظر جیک لاموتا ، آنچه در طول جنگ اتفاق می افتد توسط تاکتیک ها کنترل نمی شود ، بلکه توسط ترس و شیاطین درونی او کنترل می شود. از نظر تاریخی ، گفته می شود که فیلم گاو نر خشمگین بیشتر دقیق است ، و جزئیاتی از شرح زندگی لاموتا بریده می شود. با این حال ، اگرچه لاموتا به عنوان مشاور در فیلم ذکر شده است ، اما او از نتیجه نهایی ناراضی بود ، زیرا به گفته وی ، بی ادب و غیر حساس است. لاموتا مردی با اشتهای شدید است که انگیزه های خشن - پارانویا ، حسادت و خشم کور او را اداره می کنند. به علاوه ، رابطه جنسی و خشونت با یکدیگر پیوند ناگسستنی دارند. در رینگ ، او مبارز است که فقط مخالفان خود را نمی زند ، بلکه آنها را نابود می کند. دو نفری که روی بوم زندگی او شکل می گیرند همسر وی و برادر / مدیر او هستند. این دو نفری هستند که بیشترین معنی را برای جیک دارند و در نتیجه ، طعمه ناتوانی خود در اعتماد به او یا دیگران می شوند. تا به امروز ، رابرت دنیرو در نقش لاموت قدرتمندترین ، تأثیرگذارترین و به معنای واقعی کلمه تحول آفرین در حرفه خود است. من دیگر هرگز اینقدر غریزی دنیرو ندیده ام. حواس شما پرت نمی شود. اگرچه جیك شخصیتی فوق العاده غیرمعمول است .-رابرت دنیرو خطرات عصبانیت و توقف ناپذیری همدردی را نشان می دهد. Raging Bull طرف دیگر راکی ​​است. داستان پیروزی بزرگ اسلی در سال 1976 آغاز شد. او اسکار 1977 را برد و ادامه نبرد او قبلا فیلمبرداری شده بود. این فیلم قبل از تولید Raging Bull به بازار عرضه شد. اما در جایی که راکی ​​بوکس را رمانتیک می کند ، Raging Bull دیدگاه سرد و بی تردیدی از خشونت دارد ، چه در داخل و چه در خارج از رینگ. در حالی که هدف اصلی اسكورسیزی نمایندگی ساختارشكنی لاموتا به عنوان یك شخص است ، او هرگز عقب نشینی نمی كند و جنبه زشت و ناپسند این ورزش را آشكار می كند ، جایی كه قمار ، حرص و آز و جنایت سازمان یافته مبارزان را مجبور به تصمیم گیری های مهلك می كند. "راکی" بوکس را رمانتیک نشان می دهد. "گاو نر" حجاب ها را پاره می کند. اسکورسیزی اینجاست ، او به راحتی ، بی نظیر است. کاوش تاریک از روان و نمونه ای بارز از سبک که محتوا را تقویت می کند. هر کارگردانی می تواند داستان لاموتا را بگیرد و آن را به یک زندگی نامه مستحکم تبدیل کند ، اما اسکورسیزی طبق معمول کارهای بیشتری انجام می دهد. دست زدن او به صحنه های بوکس فوق العاده است. او آنها را به امپرسیونیسمی از کابوس ها تبدیل می کند ، پر از دوربین های چرخان ، پراکنده با خونریزی شریانی و روشن شده توسط چشمک های برق. یکی از صادقانه ترین ، دردناک ترین و دلخراش ترین پرتره های حسادت در سینما ، اتللوی قرن بیستم است. این یکی از بهترین فیلم هایی است که من در مورد عزت نفس پایین ، نارسایی جنسی و ترس دیده ام که برخی از مردان را به سو استفاده از زنان سوق می دهد. لاموتا به داشتن رفتارهای عجیب و غریب و تسخیر ناپذیر معروف بود. صحنه هایی وجود دارد که او منفعلانه می ایستد و به خودش اجازه می دهد چکش بخورد. می فهمیم ، لعنت به او ، چرا او از درد نمی ترسد!

    1400/4/23 12:59

بیشتر بخوانید