نقش رابیندرانات تاگور در آموزش


در میان فلاسفۀ آموزش هندی معاصر، رابیندرانات تاگور جایگاه برجسته ای دارد. می توان او را به معنای واقعی کلمه یک انسان گرا نامید. رویکرد انسان گرایی او ماده گرایانه نیست بلکه ماهیتی جدایی ناپذیر دارد. فلسفۀ او انسان گرایی شهری است و نظریۀ آموزش او مستقیما از این فلسفه مشتق شده است. تاگور در 6 می 1981 در کلکته متولد شد. خانوادۀ تاگور شهرۀ دیدگاه های روشنفکرانه و مترقی خود بود. بعد از تحصیلات خصوصی در هندوستان، در 1877 او به انگلستان فرستاده شد تا حقوق بخواند و یک وکیل مدافع شود اما او خیلی زود به هندوستان بازگشت.


زمانی که کتاب او، گیتانجالی، در 1913 برندۀ جایزۀ نوبل شد، او به یک چهرۀ جهانی تبدیل شد. در 22 دسامبر 1921، تاگور دانشگاه ویسو بهاراتی را تاسیس نمود که یک دانشگاه بین المللی برای آغاز درک رابطۀ بین فرهنگ های شرقی و غربی بود. تاگور تاثیر عمیق خود را بر برخی جنبه های زندگی برجا گذاشته است به عبارتی هنری، فرهنگی، آموزشی، فکری، سیاسی، و اجتماعی. هیچ زمینه ای از ادبیات وجود ندارد که او در آن سهم نداشته و آن را غنا نبخشیده باشد. او یک هنرمند، مدرس، شاعر، وطن پرست، فیلسوف و مصلح اجتماعی بزرگ بود.

فلسفۀ زندگی تاگور

1. انسان گرایی تاگور: تاگور مشاهده نمود، " او (خداوند) آن جا است زمانی که زارع در حال خیش زمین سخت است و راه صاف کن در حال شکستن سنگ است."
2. طبیعت گرایی تاگور: او گفت "او در خانۀ زندان مانندی که دیوارهایش با او بیگانه هستند زندگی می کند." تاگور عمیقا به طبیعت عشق می ورزید.
3. معنویت تاگوور: تاگور بیان داشت، من به وحدت معنوی انسان باور دارم و بنابراین از شما می خواهم این کار را از من بپذیرید."
4. فردگرایی تاگور: تاگور باور داشت که هر موجودی حق دارد زندگی خود را به شیوۀ خود شکل دهد.
5. جهان گرایی تاگور: او می خواست تا موانع بین فرهنگ ها را از میان بردارد. وی ابراز داشت، "قبل از آن که ما در جایگاهی برای مقایسه با سایر فرهنگ های جهان باشیم یا با آن ها همکاری کنیم، ما باید فرهنگ خود را بر اساس ترکیب تمام فرهنگ های متفاوتی که داریم قرار دهیم."
6. اینترناسیونالیسم تاگور: تاگور مدافع تلفیق بین شرق و غرب بود. دانشگاه ویسو بهاراتی در شانتی نیکتان تجسم چشم انداز بین المللی اوست.  ترجمه  itrans.ir

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید