چرا رانندگان با تجربه آهنربا را به فیلتر روغن وصل می کنند

در
چرا رانندگان با تجربه آهنربا را به فیلتر روغن وصل می کنند
مردم ما عموماً بسیار مبتکر هستند. از این نظر ، رانندگان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. به نظر آنها یک وسیله ساده و مؤثر برای محافظت از واحد قدرت ، نصب یک آهنربا بر روی فیلتر روغن است.
آیا می دانید چرا رانندگان با تجربه آهنربا را به فیلتر روغن وصل می کنند؟ 
البته وجود روغن در سیستم ، اصطکاک قطعات فلزی موتور خودرو را کم می کند. اما با گذشت زمان ، تراشه های کوچک جمع می شوند که در حین کار موتور ایجاد می شوند. وجود چنین موادی فقط سرنوشت موتور را سخت می کند و آن را به خرابی نزدیک تر می کند.
 
رانندگان با نصب آهنربای نئودیمیوم روی فیلتر روغن ، محافظت در برابر نفوذ ذرات فلزی به قسمتهای متحرک موتور را تقویت می کنند.
بنابراین ، نیاز به تغییر روغن به شدت کاهش می یابد و عمر موتور واقعا افزایش می یابد.
 
فقط به یاد داشته باشید که اتومبیل های مدرن مجهز به انواع حسگرهای مختلف هستند. یک میدان مغناطیسی قدرتمند می تواند بر صحت کار آنها تأثیر بگذارد.
 
و شما چه روشهای مفیدی برای محافظت از اتومبیل خود می دانید؟ در نظرات بنویسید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

چگونه در مصرف بنزین صرفه جویی کنیم 10 راه

در
لیست زیر حاوی نکاتی از متخصصانی است که بدون در نظر گرفتن گیربکس دستی یا  اتوماتیک ، به شما امکان می دهند با خودروی خود از نظر اقتصادی رانندگی و بنزین کمتری مصرف کنید. در برخی سایت ها ، به هر حال ، می توانید نکات مشابهی را پیدا کنید. اما در میان آنها ، صادقانه بگوییم ، بسیاری از مزخرفات آشکار وجود دارد.
به عنوان مثال برخی توصیه می کنند موتور را در چراغ های راهنمایی خاموش کنید. نیازی به گفتن نیست ، این مورد توسط شخصی که به احتمال زیاد خودرو شخصی ندارد توصیه می شود؟ بله ، در خودرو های جدید سیستم خاصی به نام "Stop & Start" وجود دارد،(در صورت استراحت وسیله نقلیه به طور خودکار موتور را خاموش می کند تا مصرف سوخت را کاهش دهد) اما توصیه نمی کنیم این کار را به صورت دستی انجام دهید. بنابراین ، تنها  نکات کاربردی در صرفه جویی بنزین در خودرو را برای شما می گوییم.

 

برای مصرف کمتر بنزین وزن خودرو را به حداقل برسانید

برای مصرف کمتر بنزین وزن خودرو را به حداقل برسانید
وزنی که با خود حمل می کنید بر مسافت پیموده شده و گاز  خوردن خوردو تأثیر می گذارد. و برای خیلی ها ، این یک راز نیست. از این چه نتیجه گیری می توان گرفت؟ چیزهای غیر ضروری را با خود حمل نکنید! جعبه ها ، کیسه های سیب زمینی ، بیل ، سبزیجات و سایر مزخرفات را می توان با خیال راحت در گاراژ باقی گذاشت. در بعضی از سایتها ، به شما توصیه می شود كه حامل چرخ اضافی نباشید ، اما به شما توصیه نمی كنیم كه به چنین "مشاورانی" گوش كنید. کافی است همه غیر ضروری ها را از خودرو خارج کنید. دقیقا چه چیزی؟ شما بهتر می دانید.
 

 

برای مصرف کمتر بنزین مقاومت هوا را کاهش دهید

برای مصرف کمتر بنزین مقاومت هوا را کاهش دهید
تمام عناصراضافی در بدنه خودرو شما مقاومت را افزایش می دهد و در نتیجه باعث افزایش مصرف سوخت می شود. اگر فرصتی برای حذف اسپویلر ، باربند سقف ، محل اتصال دوچرخه به خودرو و موارد دیگر وجود دارد ، از خودرو حذف کنید.
 

 

برای مصرف کمتر بنزین از دنده یک سوء استفاده نکنید

برای مصرف کمتر بنزین از دنده یک سوء استفاده نکنید
من فکر می کنم اینجا همه چیز روشن است. نباید در دنده یک خیلی وقت بگذارید ، زیرا چنین موردی بنزین زیادی می خورد. به محض راه اندازی ، به دنده 2 تغییر دهید.
 

 

برای مصرف کمتر بنزین حرکت یکنواخت داشته باشید

برای مصرف کمتر بنزین حرکت یکنواخت داشته باشید
به یاد داشته باشید که اقتصادی ترین سواری حرکت یکنواخت و بدون شتاب ناگهانی و ترمز است. بنابراین ، به ویژه در داخل شهر رانندگی نکنید.
 

 

برای صرفه جویی در بنزین مسیر را برنامه ریزی کنید

برای صرفه جویی در بنزین مسیر را برنامه ریزی کنید
در مورد رانندگی در شهر ، رانندگی در مسیر های با داشتن چراغ راهنمایی کمتر، بهتر است! بنابراین با در نظر گرفتن این فاکتور ، مسیر خود را از قبل برنامه ریزی کنید.
 

 

برای صرفه جویی در مصرف بنزین در زمان توقف طولانی خودرو را خاموش کنید

برای صرفه جویی در مصرف بنزین در زمان توقف طولانی خودرو را خاموش کنید
موتور را در حین توقف طولانی متوقف کنید (ترافیک ، انتظار شخصی ، گذرگاه راه آهن، توقف طولانی در پمپ بنزین و غیره).
 

 

برای مصرف کمتر بنزین نقص خودرو را برطرف کنید

برای مصرف کمتر بنزین نقص خودرو را برطرف کنید
خودرو خود را در وضعیت خوبی قرار دهید. اغلب ، خودرو های معیوب بنزین بیشتری مصرف می کنند.
 

 

برای مصرف کمتر بنزین باد لاستیک ها را چک کنید

برای مصرف کمتر بنزین باد لاستیک ها را چک کنید
رانندگی اقتصادی به معنای کنترل فشار لاستیک است. برای خودروهای مختلف می تواند متفاوت باشد. برای فشار بهینه در کتاب خدمات خود جستجو کنید.
 

 

برای مصرف کمتر بنزین از کولر استفاده نکنید

برای مصرف کمتر بنزین از کولر استفاده نکنید
بیش از حد از کولر استفاده نکنید. برخی از "خازن ها" مصرف سوخت را به اندازه ده درصد افزایش می دهند!
 

 

دیگر نیازی به گرم کردن موتور برای مدت طولانی نیست

دیگر نیازی به گرم کردن موتور برای مدت طولانی نیست
دیگر نیازی به گرم کردن موتور برای مدت طولانی نیست. این به ویژه در مورد خودرو های جدید صادق است (منظورم مدرن است). آنها معمولاً حتی بدون گرم شدن می توانند بلافاصله حرکت کنند.
 
حالا شما می دانید که چگونه اقتصادی رانندگی کنید تا بتوانید کمترین هزینه بنزین را برای خودرو خود صرف کنید. کدام یک از این نکات برای استفاده بستگی به شما دارد؟ به عنوان مثال ، من در گرمای هوا بدون کولر سوار خودرو نخواهم شد. با این وجود ، تمام نکات دیگر 100٪ برای من مناسب است. نظر خود را در بخش نظرات مربوط به این موضوع با ما در میان بگذارید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

روانشناسی حماقت

در

این مسئلۀ سادۀ ریاضی را در نظر بگیرید: یک راکت و توپ یک‌دلار و ده‌سنت قیمت دارند. راکت یک دلار گران‌تر از توپ است. قیمت توپ چقدر است؟

اکثر مردم بلافاصله و با اعتمادبه‌نفسِ هرچه‌تمام جواب می‌دهند: ده سنت. این پاسخ هم بدیهی است و هم غلط. پاسخ درست این است: پنج سنت برای توپ و یک‌دلار و پنج‌سنت برای راکت.

آیا می دانید بیش از پنج دهه است که دنیل کانمن، برندۀ نوبل اقتصاد و استاد روانشناسی دانشگاه پرینستون، چنین پرسش‌هایی را مطرح کرده و پاسخ‌های ما را تحلیل می‌کند. آزمایش‌های ساده و پیش‌ِپاافتادۀ او عمیقاً نگاه ما به نحوۀ تفکرمان دربارۀ جهان را دگرگون کرده است.

فلاسفه، اقتصاددانان و عالمان علوم اجتماعی قرن‌هاست که با این پیش‌فرض طی طریق می‌کنند که انسان‌ها موجوداتی عقلانی هستند و عقل همان هدیه‌ای است که پرومتئوس برای ما به غنیمت آورد؛ اما کانمن به‌همراه آموس تورسکی و دیگران، ازجمله شین فردریک طراح پرسش راکت و توپ، در مقابلِ این سنت ستبر نشان داده‌اند که ما به آن اندازه که تصور می‌کنیم، موجوداتی عقلانی نیستیم.

وقتی مردم در موقعیتی متزلزل قرار می‌گیرند، به‌دقت اطلاعات را نمی‌سنجند یا به داده‌های آماریِ مرتبط توجه نشان نمی‌دهند. برعکس، تصمیم‌های آن‌ها بسته است به فهرستی طویل از میانبرهای ذهنی؛ یعنی میانبرهایی که اغلب باعث می‌شود تصمیم‌های احمقانه بگیرند. این میانبرها سریع‌ترین راه برای حل مسائل ریاضی نیستند؛ آن‌ها راهی هستند برای قلم‌گرفتن ریاضی. وقتی‌که ما در برابر پرسش راکت و توپ قرار گرفتیم، تمام دانش ریاضی‌مان را در پرانتز گذاشتیم و به‌دنبال پاسخی رفتیم که نیازمند کم‌ترین کوشش ذهنی بود.

کانمن را اکنون یکی از تأثیرگذارترین روان‌شناسان قرن بیستم می‌شناسند؛ بااین‌حال، کارهای او تا مدت‌های مدید نظر هیچ‌ کسی را به خود جلب نمی‌کرد. کانمن خود تعریف می‌کند که یک‌ بار نتایج تحقیقاتش را با فیلسوفی امریکایی در میان گذاشته بود و او فوراً جواب داده بود که هیچ علاقه‌ای به روانشناسی حماقت ندارد.

اما گذشت زمان نشان داد که اوضاع دقیقاً بر خلاف چیزی است که آن فیلسوف امریکایی تصور می‌کرد. به‌تازگی در ژورنال شخصیت و روانشناسی اجتماعی تحقیقی به‌سرپرستی ریچارد وِست از دانشگاه جیمز مدیسن و کیت استانویچ از دانشگاه تورنت انجام پذیرفته است. نتیجۀ به‌دست‌آمده این است که در بسیاری موارد، افرادِ باهوش در برابر این نحوۀ خطااندیشی آسیب‌پذیرترند. عموماً تصور می‌کنیم افراد باهوش در برابر پیش‌داوری مصون‌اند. دقیقاً به همین دلیل است که افرادی که در آزمون اس.ای.تی نمرۀ بیشتری می‌گیرند، خیال می‌کنند کمتر در معرض این قبیل خطااندیشی‌های جهانشمول قرار دارند؛ اما درواقع این انگاره ممکن است خطرات نهفتۀ بسیاری داشته باشد.

وست و دستیارانش کارشان را با پخش پرسش‌نامه میان چهارصدوهشتادودو دانشجوی کارشناسی آغاز کردند. در این پرسش‌نامه انبوهی از پرسش‌های کلاسیک برای سنجش پیش‌داوری طرح شده بود:

در درون رودخانه‌ای، دسته‌ای از نیلوفرهای آبی رُسته‌اند. هر روز، اندازۀ این دسته نیلوفرها دو برابر می‌شود. اگر ۴۸ روز طول بکشد که نیلوفرهای آبیْ کل دریاچه را بپوشانند، چقدر طول خواهد کشید که این نیلوفرها نصف دریاچه را بپوشانند؟

احتمالاً اولین پاسخی که به ذهن شما خطور می‌کند، مبتنی است بر یکی از میانبرهای ذهنی: تقسیم پاسخ نهایی بر نصف: ۲۴ روز؛ اما این پاسخ غلط است. پاسخ درست ۴۷ روز است.

کانمن و تورسکی در دهۀ ۱۹۷۰ مفهوم «پیش‌داوری لنگرانداخته»۱ را مطرح کردند. آن‌ها بر اساس این مفهوم پرسش‌هایی مطرح کردند که هدفشان ارائۀ راهی برای سنجش میزان آسیب‌پذیری افراد در برابر خطااندیشی بود. در این پرسش‌ها مثلاً به افراد گفته می‌شد که ارتفاع بلندترین درخت سکویا در جهان بیش از x فوت است و رقمی که به افراد مختلف گفته می‌شد، بین هشتادوپنج فوت تا هزار فوت متغیر بود. آنگاه از افراد خواسته می‌شد که ارتفاع بلندترین درخت سکویا در جهان را حدس بزنند. پرسش‌دهندگانی که «لنگر» کوچک‌تر، مثلاً هشتادوپنج فوت، به آن‌ها ارائه شده بود، به‌طور میانگین حدس می‌زدند که ارتفاع بلندترین درخت سکویای دنیا فقط صدوهجده فوت است. در مقابل، افرادی که «لنگر» بزرگ‌تری، مثلاً هزار فوت به آن‌ها ارائه می‌شد، ارتفاع بلندترین درخت سکویای دنیا را هفت‌برابر بیشتر تخمین می‌زدند.

مقصود وِست و همکارانش صرفاً این نبوده که وجود چنین پیش‌داوری‌هایی را تصدیق کنند. این پیش‌داوری‌ها پیش از تحقیقات آن‌ها نیز کم‌وبیش شناخته‌شده بودند. هدف آن‌ها این بوده که رابطه و نسبت این پیش‌داوری‌ها را با هوش انسانی بسنجند. درنتیجه، آن‌ها آزمون‌هایشان را در درون آزمون‌های اندازه‌گیری توانایی‌هایی شناختی، مانند اس.ای.تی و «سنجۀ نیاز به شناخت»۲، قرار دادند. هدف این سنجه‌ اندازه‌گیری «گرایش فرد برای تفکر و لذت‌بردن از آن است».

نتایج تحقیقاتْ تکان‌دهنده بود. فی‌المثل نتایج نشان می‌داد که خودآگاهی از این پیش‌داوری‌ها در عمل تأثیری در کاهش آن‌ها ندارد: «افرادی که از پیش‌داوری‌هایشان مطلع‌اند، در غلبه بر آن‌ها موفقیت خاصی نسبت‌به بقیه نشان نمی‌دهند.» اما نتایج تحقیقات برای کانمن اصلاً غیرمنتظره نبود. او در کتاب فکر کردن؛ کند و سریع۳ اظهار می‌کند که پس از دهه‌ها تحقیق دریافته که آگاهی از این پیش‌داوری‌ها حتی بر عملکرد ذهنی خود او هم تأثیر قابل‌توجهی نگذاشته است. «تفکر شهودی من، علی‌رغم سال‌ها تحقیق دربارۀ موضوع پیش‌داوری‌های ذهنی، همچنان در معرض مسائلی مانند اعتمادبه‌نفس کاذب، پیش‌بینی‌های افراطی و مغالطۀ برنامه‌ریزی»۴ است.

چه‌بسا خطرناک‌ترین پیش‌داوری ذهنی ما در این گرایش ذاتی‌مان نهفته است که دیگران در معرض خطااندیشی‌اند و نه ما. این گرایش به «نقطۀ کور پیش‌داوری»۵ معروف است. این «فراپیش‌داوری» دو ریشۀ اصلی دارد: نخست، توانایی ما برای تشخیص‌دادن اشتباهات سیستماتیک در تصمیمات دیگران: ما در گوشزدکردن اشتباهات دوستانمان از همه بهتریم؛ دوم، ناتوایی‌مان برای تشخیص‌دادن همان اشتباهات در درون خودمان. گرچه مفهوم نقطۀ کور پیش‌داوری مفهومی تازه نیست، آخرین مقالۀ وست نشان می‌دهد که این مفهوم را می‌توان بر هر پیش‌داوری خاصی اطلاق کرد: از «پیش‌داوری لنگرانداخته» تا به‌اصطلاح «اثر طراحی».۶ در هر کدام از این موارد، ما خس را در چشمان دیگران می‌بینیم و نیزه را در چشمان خودمان نه.

حال به حیرت‌انگیزترین و البته نگران‌کننده‌ترین بخش این پژوهش می‌رسیم: از قرار معلوم هوش اوضاع را بدتر می‌کند. دانشمندان برای سنجش «پیشرفتگی شناختیِ»۷ دانشجویان چهار آزمون طراحی کردند. نتایج هر چهار آزمون نشان‌دهندۀ هم‌بستگی مثبت متغیرها بود: «افرادی که سیستم شناختی پیچیده‌تری دارند، بیشتر دچار معضل نقطۀ کور پیش‌داوری‌اند.» این نتیجه دربارۀ بسیاری از پیش‌داوری‌های خاص نیز بعینه تکرار شد و این یعنی افراد باهوش‌تر، لااقل بر اساس سنجۀ اس.ای.تی و آن‌هایی که بیشتر تأمل و تفکر می‌کنند، بیشتر در معرض این اشتباهات ذهنی‌اند. چنان‌که کانمن و فردریک سال‌ها قبل متذکر شدند، حتی آموزش نیز نمی‌تواند خللی در سد سدید این پیش‌داوری‌ها ایجاد کند. برای مثال، بیش از پنجاه‌درصد از دانشجویان هاروارد، پرینستون و ام.آی.تی به پرسش راکت و توپ پاسخ غلط دادند.

این نتایج چه چیزی را روشن می‌کنند؟

یک فرضیۀ جالب توجه این است که نقطۀ کور پیش‌داوری بدین خاطر رخ می‌نماید که ما همان‌گونه که دیگران را به تیغ ارزیابی جرح می‌کنیم، خود را به محک نقد نمی‌سپاریم. برای مثال، وقتی انتخاب‌هایی غیرعقلانی دیگران را مشاهده می‌کنیم، بالاجبار بر داده‌های رفتاری تکیه می‌کنیم. ما پیش‌داوری‌های آن‌ها را از بیرون می‌بینیم و همین امر این مجال را برای ما فراهم می‌آورد تا به چشم‌برهم‌زدنی خطااندیشی‌های سیستماتیک آن‌ها را دریابیم.

بااین‌حال، وقتی به ارزیابی انتخاب‌های بد خودمان می‌نشینیم، به جای نگاه بیرونی و تکیه بر داده‌های رفتاری، دل به درون‌نگری می‌سپاریم. ما به‌دقت انگیزه‌هایمان را وامی‌رسیم و به‌دنبال دلیل مقنعی برای انتخاب‌هایمان می‌گردیم. پیشِ درمانگران بر اشتباهاتمان افسوس و حسرت می‌خوریم و نزد خودمان دربارۀ باورهایی که ما را به ترکستان بردند، غور و تأمل می‌کنیم.

مشکل این رویکرد درون‌نگرانه این است که نیروی پیش‌برنده‌ای که در پشت پیش‌داوری‌ها خفته و ریشۀ انتخاب غیرعقلانی ماست، تا اندازۀ زیادی ناخودآگاه است؛ ناخودآگاهی که تن به افسون خودکاوی نمی‌دهد و راه را بر هوش می‌بندد. درواقع درون‌نگری عملاً می‌تواند این خطاها را افزون کند و چشم ما را بر فراروندهای بنیادینی ببندد که مسئول بسیاری از خطاهای روزمرۀ ما هستند. ما برای خودمان آسمان‌وریسمان می‌بافیم و همیشه نخ تسبیح را این وسط گم می‌کنیم. هرچه بیشتر بکوشیم که خودمان را بشناسیم، در عمل فهم کمتری از خودمان به دست می‌آوریم.

* یادداشت ویراستار انگلیسی: نخستین بندهای این مقاله در مقالۀ جونا لرر در وال‌استریت ژورنال (اکتبر ۲۰۱۱) نیز آمده است. از بازنشر این بخش پوزش می‌طلبیم.

پی‌نوشت‌ها:
* این مطلب در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۱۲ با عنوان Why Smart People Are Stupid در وبسایت نیویورکر منتشر شده است.

نظرات

۱۴۰۰/۱۱/۲۰شکسپیر هشدار داد حماقت مانند یک بیماری مسری است، بنابراین مهم است که محیط خود را با دقت انتخاب کنید. اما چگونه می توان فهمید که از چه کسی اجتناب کنید؟ و آیا واقعا لازم است؟

۱۴۰۰/۱۱/۲۰من یک فرد انسان گرا هستم، بنابراین مطمئن هستم که حماقت یک حالت ذهنی موقتی است، چیزی شبیه ناپختگی . اما بیایید ببینیم حماقت دقیقاً در چه چیزی خود را نشان می دهد و چگونه می تواند نه تنها کسانی را که با چنین شخصی سروکار دارند، بلکه خود او را نیز از لذت بردن از زندگی باز دارد.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰احمق فقط در مورد خودش صحبت می کند. هر ارتباطی مستلزم گفتگو است و یک فرد بالغ معمولاً می‌داند که این راهی برای تبادل اطلاعات است.این اتفاق می افتد، که یک فرد نیاز دارد راجع به موضوعی صحبت و تبادل نظر کند. اما اگر صحبت از یک انفرادی بیمارگونه باشد، زمانی که طرف مقابل فرصت حداقل یک کلمه را ندارد، چه برسد به اینکه چیزی بگوید، با یک احمق روبرو هستیم. و در مورد شخصیت خودشیفته با من صحبت نکنید. تنها چیزی که در این مورد اهمیت دارد این است که فرد متوجه نشده است که گوش دادن منبع مهمی در فرآیند کسب تجربه زندگی است. علاوه بر این، کیفیت گوش دادن در ارتباطات دوستانه بسیار ارزشمند است.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰صدای احمق بلند است من فوراً تصحیح می کنم، مواردی از کاریزمای خاص و با صدای بلند وجود دارد - اما در چنین مواردی سؤالی مانند "یا شاید او فقط یک احمق است؟" وجود ندارد. من در مورد آنها صحبت نمی کنم، بلکه در مورد آن افراد احمقی که اغلب کمبود عمق و معنا را با شدت صدای بلند جایگزین می کنند. تصور کنید: یک رستوران، چراغ‌های خاموش، مردم در حال صحبت کردن، شخصی که با لپ‌تاپ کار می‌کند، کسی که یک جلسه رمانتیک آرام دارد. اینجا و آنجا صدا کمی افزایش می یابد: می خندیدند، به کسانی که می آمدند احوالپرسی می کردند... و ناگهان در میان این سروصدای دنج صدای آزاردهنده خانمی به گوش می رسد که جزئیات زندگی شخصی خود را به همکار می گوید. قوانین آداب معاشرت، مانند دفترچه راهنمای کتری، از بسیاری جهات بی خطا هستند. ما نمی خواهیم گوش کنیم، به خصوص که جالب نیست، احمقانه و سطحی است... اما مغز ما اینگونه کار می کند: ما مجبور هستیم به صداهای تیز توجه کنیم، زیرا زندگی می تواند به آن بستگی داشته باشد. و اکنون کل رستوران به جزئیات طلاق این زن احمق اختصاص یافته است ... تنها افراد خوش شانس رستوران آنهایی هستند که لپ تاپ دارند و از هدفون استفاده می کنند . زن و شوهر جوانی به سرعت حساب می کنند و فرار می کنند: همه چیز برای آنها تازه شروع شده است و طلاق دیگران موضوعی بسیار نامناسب است. خانم شراب بیشتری سفارش می دهد، صدایش بلندتر می شود. و حتی کسانی که در تراس خیابان نشسته اند قبلاً در مورد حماقت او شنیده اند ...

۱۴۰۰/۱۱/۲۰احمق نیازهای همکار را نادیده می گیرد آیا او به صحبت من علاقه مند است؟ همکارم خسته نیست؟ شاید او نیاز به دور شدن داشته باشد، اما او نمی تواند یک پاسخ مناسب پیدا کند؟ در یک نفس، چنین فردی تمام فضا را پر می کند. فقدان نیاز به بازخورد از خودپسندی کودکانه صحبت می کند. چنین همدلانی مانند کودکی هستند که هنوز همدلی ندارد و نمی تواند بفهمد که مادرش از کشیدن او روی سورتمه تا کیلومترها خسته شده است. بنابراین، از یک طرف، به نظر می رسد که آنها به وضوح بیان می کنند: "اگر چیزی را دوست ندارید، فقط آن را بگویید." و از سوی دیگر - بله، آن را امتحان کنید، به من بگویید. پرداخت به حساب شکایات شما - با تشکر، اما نه امروز.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰یک فرد احمق از همه چیز می ترسد. من آنجا نخواهم رفت. من نمی خواهم اینجا بروم. با این حال، جستجوی مداوم برای منطقه ای از ایمنی و آسایش مانع از تکامل می شود. هر ذهن زنده ای برای تکامل گرسنه است و راه هایی برای مقابله با ترس های خود یا درخواست کمک پیدا می کند. احمقانه است که اجازه دهیم ترس ها زندگی را تنظیم کنند. روی دیگر سکه نیز وجود دارد - زمانی که یک فرد بدون سنجیدن خطرات و مقایسه نکردن آنها با نقاط قوت خود می شتابد. چقدر کارهای احمقانه روی این شجاعت انجام شده! اما این نوع دوم «سواران بی سر» هنوز به من نزدیکتر از منتظران است که از همه چیز می ترسند. با انجام برخی عمل ها، فرد تجربه، حتی منفی، نوعی خرد به دست می آورد. و تجربه و حکمت کسی که در چهار دیواری می ماند و از سر کسالت فقط برای یافتن بهترین کانال تلویزیونی آزمایش می کند چیست؟ ..

۱۴۰۰/۱۱/۲۰احمق در رفتار خود شک نمی کند. به نظر من این اوج حماقت است. به هر رشته ای از علم نگاه کنید، چگونه ایده ها در طول زمان تغییر کرده اند. چیزی درست و غیرقابل انکار تلقی شد و سپس یک کشف کل نظام دانش را زیر و رو کرد و باورهای گذشته در یک روز به توهمات تبدیل شد. علاوه بر این، تفکر سفت و سخت، زمانی که فرد نمی داند چگونه انعطاف پذیر باشد و دانش جدید را در نظر بگیرد، راهی مستقیم به آلزایمر است. این چیزی است که تحقیقات مدرن می گوید. اما کی میدونه شاید نظرشون عوض بشه...

۱۴۰۰/۱۱/۲۰یک فرد احمق همه چیز را به سیاه و سفید تقسیم می کند. نگرش های طبقه بندی شده، به ویژه در لجاجت، نشانه دیگری از حماقت است. نوبت را از دست دادید - شما کرتینیسم توپوگرافیک دارید. و بس، تا آخر عمرت همینطوری خواهی ماند. عدم شناخت ویژگی های زمینه و موقعیت - این قطعاً مشخصه افراد باهوش نیست.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰این متن نمونه ای از چنین تقسیم بندی است. تقسیم مردم به احمق و باهوش بسیار احمقانه است. از این گذشته ، هر فرد داستان و تجربه خاص خود را دارد ، که منجر به این واقعیت می شود که در این مرحله از زندگی فرد فقط در مورد خودش صحبت می کند ، با همکار خود چک نمی کند یا اسیر ترس ها می شود.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰هر یک از ما گاهی اوقات ممکن است رفتار احمقانه ای داشته باشیم، بنابراین بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که توجه خود را به زندگی درونی خود معطوف کنیم و حداکثر حسن نیت را به دنیای اطراف خود بدهیم.

در ادامه بخوانید...

افرادی که ناهمرنگی عنبیه دارند

در

آیا می دانید ناهمرنگی عنبیه که برای خیلی ها جالب است در انسان و حیوان دیده می شود.این تفاوت رنگی حاصل از فقدان یا مقادیر اضافی ملانین یا رنگدانه می باشد.تفاوتی که باعث می شود سرها به سمتشان چرخیده و نگاهها را متوجه خود کنند.

هنری کویل بازیگر انگلیسی با چشم های 2 رنگ

جین سیمور بازیگر انگلیسی با ناهمرنگی عنبیه

در نقش دکتر کوئین در سریال پزشک محله دارای یک چشم سبز و یک چشم قهوه ای می باشد.

آلیس ایو بازیگری انگلیسی با رنگ چشمهای متفاوت 

کیت باسورث دارای یک چشم آبی و یکی فندقی تیره می باشد

میلا کونیس بازیگر با ناهمرنگی عنبیه

الیزابت برکلی بازیگر سینما و تئاتر دارای یک چشم سبز و دیگری نیمه سبز، نیمه قهوه ای 

این پست را چگونه می‌بینید؟ کسانی را می شناسید که دارای عنبیه متفاوت باشند؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر به اشتراکبگذارید.(سیارک

نظرات

در ادامه بخوانید...

پیرترین مرد جهان

در

مردی اندونزیایی مدعی شده است که پیرترین مرد جهان است و حالا دیگر برای مرگ آماده می باشد. براساس اطلاعاتی که از دولت اندونزی به دست آمده است به این نتیجه رسیده اند که این مرد در 31 دسامبر 1870 متولد  و در حال حاضر 145ساله می باشد. وی میباه گوتو نام دارد و  تاکنوت 4 همسر  اختیار نموده که آخرین آنها در سال 1988 فوت شده است.


آیا می دانید که تمام فرزندان وی  از دنیا رفته اند و وی با نوه و نتیجه هایش زندگی می نماید. تا قبل از این مرد, رکورد دار پیرترین انسان ، زنی فرانسوی با 122 سال سن بوداما  در حال حاضر میباه گوتو رکورددار شده است.(سیارک

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  

نظرات

در ادامه بخوانید...

رزرو اتاق شماره ۴۲۰ در هتل

در

آیا تا به حال تلاش کرده‌اید که اتاق شماره ۴۲۰ را در یکی از هتل‌های جهان برای خود رزرو کنید؟نخستین بار عده ای از دانشجویان کالیفرنیا در دهۀ ۱۹۷۰، ساعت ۴:۲۰ دقیقه را برای جمع شدن دور مجسمه لویی پاستور و استعمال ماده مخدر حشیش میان خود تعیین کردند و عبارت «لویی ۴۲۰» را به عنوان کلمه رمز خود قرار دادند و در نهایت ۴۲۰ در کشورهای غربی به نماد بین المللی این قبیل معتادان تبدیل شد.

 

آیا می دانید شماره ۴۲۰ یک نماد جهانی برای استعمال ماده مخدر حشیش است، از این رو هتلداران تلاش می کنند تا با حذف این شماره از اتاق های خود، و یا استفاده از عدد «۱+۴۱۹» از استعمال این ماده مخدر در هتل جلوگیری کنند.

در برخی هتل ها نیز زیر شماره ۴۲۰ علامت ممنوعیت استعمال مواد مخدر نصب شده است. با این حال بسیاری از هتل ها ترجیح داده اند اصلا اتاقی با شماره ۴۲۰ نداشته باشند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

آسیب های ورزشی چیست

در

عبارت آسیب ورزشی در گسترده‌ترین مفهوم، اشاره به انواع آسیب هایی دارد که اغلب در طول ورزش رخ می دهند. برخی از آسیب های ورزشی در نتیجه حوادث رخ می دهد، برخی دیگر با توجه به شیوه های ضعیف آموزشی، تجهیزات نامناسب، فقدان شرایط، یا ناکافی بودن حرکات گرم کردن و کششی می باشد.

آیا می دانید شایع ترین آسیب های ورزشی کدام است؟
انواع شایع آسیب های ورزشی
• رگ به رگ شدن ماهیچه و کشیدگی عضلات
• پارگی رباط که مفاصل را بهمدیگر متصل می نماید.
• پارگی تاندون ها که مفاصل را پشتیبانی کرده و به حرکت آنها اجازه می دهد.
• در رفتگی مفاصل
• شکستگی استخوان از جمله مهره ها.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...