دیدگاه گیری یا Perspective taking
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸دیدگاه گیری یا Perspective taking عبارتست از فرآیند پنداشت جهان از منظر یک فرد دیگر یا تصور خود بجای یک شخص دیگر.دیدگاه گیری با ارتباط بهتر، افزایش مشارکت و همکاری، بازتاب های انعطاف پذیرتر به احتیاجات سایر افراد، بهادادن بیشتر به رفاه سایرین و توانایی اجتناب از تعصبات شناختی مانند لنگر یا تکیه گاه ذهنی لینک شده است. اتخاذ دیدگاه همچنین پتانسیل تأمین کردن دیدگاه پذیران را با شناخت ابتدایی از آنچه دارد که سایرین ممکن است آن را آسیب رسان دریابند. درک و شناخت مذکور امکان دارد این اجازه را به دیدگاه پذیران بدهد که عناصر و اجزای موقعیتی را که دیگران به آن بمانند یک موقعیت یا حالت آسیب رسان می نگرند، فعالانه تحت تـأثیر قرار دهند.
در روانشناسی اتخاذ دیدگاه در درجه اول در قالب رفتار کمک به دیگران و همدلی بررسی می شود. روانشناسان اجتماعی چنین مطرح می کنند که دیدگاه گیری می تواند رفتارهای مثبت را نیز طی تعاملات و از طریق فرآیندهای غیراستراتژیک مرتبط با همدلی بیدار کند. برای مثال در مطالعات تجربی غیررقابتی دیدگاه گیری پیوسته دستاوردهای مشترک برتر، رفتار اجتماعی و ملاحظه را فراهم می کند. اتخاذ دیدگاه همچنین مردم را می تواند به قدردانی از رفاه دیگران و احساس دلسوزی به آنها سوق دهد. دیدگاه گیری را می توان بعنوان فرآیندی شناختی تعریف کرد که به واسطه آن اقدام به درک شیوه فکری و احساسی فردی درباره یک موقعیت شده و دلیل اینکه چرا آن فرد همانطور که هست رفتار می کند، درمی یابیم.
گرفتن دیدگاه شخص دیگر یا قراردادن نقش خود در نقش فرد دیگر مستلزم تمایز بین باورها، ارزش ها، مقاصد و امیال شخصی و آن فرد است. رویهمرفته اتخاذ دیدگاه خود می تواند زیرشاخه تئوری ذهن باشد. این تئوری بر توان فرد در درک وضعیت های روحی افراد مانند باورها، امیال، مقاصد اشاره می کند. این اصطلاح بطور گسترده تر دلالت بر توانایی در نظر گرفتن دیدگاه شخص دیگر دارد. یکی از قابل تشخیص ترین اشکال تعریف تئوری یا نظریه ذهن توانایی درک اینست که آنچه که یک فرد می داند یا می شناسد ممکن است با آنچه که دیگری می داند یا می شناسد فرق کند. مردم خودمدارانه به شناخت خود از دیگر افراد در تصوراتشان تکیه می کنند. اول ایشان گمان می کنند که دیدگاه شخص دیگر همان دیدگاه خود آنهاست.
دوم در برابر این اندازه تصویر اولیه ناکافی سازگاری های دیگری ایجاد می کنند که متأثر از ظرفیت شناختی محدود می گردد. تحقیقی نشان می دهد که هنگام اتخاذ دیدگاه هم کودکان و هم بزرگسالان همین گرایش خودمحور اولیه را اجرا می کنند ولی بزرگسالان در تطابق های ثانویه بهتر هستند. دیدگاه گیری بررسی فعالانه یک موقعیت یا حالت بخصوص یا به معنای کلی تر کلمه توجه به جنبه فکری یا نقطه نظر فرد دیگر را دربرمی گیرد.
رشد سریع پژوهش در سا ل های اخیر حاکی از وجود گروهی از مزایا و منافعی است که از اتخاذ دیدگاه دیگران منتج شدند. برای مثال، درنظرگرفتن دیدگاه یک فرد تمایل، دلسوزی و یاری به هدف دیدگاه گیری را افزایش می دهد. علاوه بر این، مشخص شده که دیدگاه گیری به تسهیل تعاملات اجتماعی کمک کرده، تبادلات هماهنگ تر و ملایم تری را ایجاد می کند. اغلب تعاریف مورد تأکید قرار می دهند که دیدگاه گیری فرآیند شناختی است که مشمول تمرکز بر دیدگاه فرد دیگر می گردد. جای تعجب نیست که مشکلات دیدگاه گیری پیش زمینه حوزه های زیادی شده باشند مانند درمان و تحقیق خدمات سلامت. در حال حاضر توافق کلی بر اینست که گرچه دیدگاه گیری در مرکز زندگی اجتماعی قرار گرفته، ولی مردم اختصاصاً در این امر خوب نیستند.
اول مردم گمان می کنند که دیدگاه شخص دیگر همان دیدگاه خود آنهاست. دوم در برابر میزان این تصویر اولیه ناکافی سازگاری های دیگری ایجاد می کنند که متأثر از ظرفیت شناختی محدود می گردند. تحقیقی نشان می دهد که هنگام اتخاذ دیدگاه هم کودکان و هم بزرگسالان همین گرایش خودمحور اولیه را انجام می دهند ولی بزرگسالان در تطابق های ثانویه بهترند. بعلاوه بنظر می رسد که افزایش بار شناختی میزان توانایی سخنگویان را در جهت دهی دیدگاه مخاطبانشان محدود می کند که مجددا این موضوع بیانگر یک فرایند سازگاری ثانویه ای می باشد که از نظر شناختی پرزحمت و پرمسئولیت است. اگرچه دیدگاه گیری باید متضمن سازوکارهای شناختی باشد ولی میبایست تعاملات و برهمکنش های اجتماعی را هم دربر بگیرد. پژوهشی از روانشناسی اجتماعی و روانشناسی رشد نشان داده که تعامل اجتماعی می تواند منجر به تولید دانشی فراتر از دیدگاه شود.
دیدگاه گیری عبارتست از فرآیند پنداشت جهان از منظر یک فرد دیگر یا تصور خود بجای یک شخص دیگر. Parker, Atkins و Axtell تعریف دیگری ارائه می دهند: دیدگاه گیری فرآیند فعالی است که زمانی رخ می دهد که یک ناظر تلاش می کند به شیوه ای بدون قضاوت، افکار، انگیزه ها و یا باورهای یک هدف را درک کند همچنین دلیل تفکر یا احساس او را درمی یابیم. این فرایند با گروهی از ساختارهای مربوط به کارکرد درست اجتماعی مانند رشد شناختی، کفایت اجتماعی و احترام بخود پیوسته است. دیدگاه گیری به سه تاثیر بنیادی منتهی می گردد: 1- مهر و علاقه
2- نزدیکی شناختی و روانی
3 - پیچیدگی شناختی
دیدگاه گیری سبب افزایش علاقه به هدف دیدگاه گیری، رضایت شریک عشقی، رضایت مشتری و رضایت بیمار از پزشکان می شود. بعنوان نمونه بعد از اینکه دیدگاه یک دانش آموز که با مدرسه مشکلاتی داشت گرفته شد دیدگاه پذیران هدف را بیش از شرکت کنند گان شاهد پسندیدند. بهمین شکل Galinsky, Wang دریافتند تمایلات و گرایشات اتخاذ دیدگاه علاقه فردی سردسته تشویق کنندگان را افزایش می دهد. از دیگر اثرات اساسی اتخاذ دیدگاه اینست که از طریق افزایش احساسات یگانگی و وحدت، حس نزدیکی و صمیمیت روانی را نیز ارتقاء می دهد.
در چهارچوب زوج های رمانتیک دیدگاه پذیران دلبستگی های مطمئن تری را از خود نشان داده و از نزدیکی کمتر ناراضی هستند.
به همین نحو، درنظرگرفتن جنبه فکری شریک رابطة نزدیک (برای نمونه از بهترین دوست یا شریک عشقی یا زندگی) به صمیمیت خودگزارشی و ارزیابی مشاهده گر بیشتری منتهی می گردد. گرچه پیچیدگی شناختی مقدم بر دیدگاه گیری است بااینحال برآمد اتخاذ رویکرد نیز می باشد. از آنجایی که دیدگاه گیری دربرگیرنده ژرف اندیشی دیدگاه یک هدف می باشد، افراد را به خارج شدن از جریانات عادی ذهنی و گرایش های پردازش پیش فرض تشویق می کند تا در رویکرد فعالتر و داده پردازی پرزحمت از نظر شناختی شرکت کنند.
شواهد در قضاوت تبعیض آمیز و ادبیات کلیشه ای هم به این اثر پیچیدگی شناختی اشاره دارند. برای مثال در مقایسه با شرکت کننده های شاهد، دیدگاه پذیران بهتر این توانائی را دارند که رفتارهای کلیشه ای متناقض را بخاطر آورده و به احتمال بیشتر تفسیرهای غیرجهت مند برای رفتارهای کلیشه ای سازگار بوجود آورند. دیدگاه پذیران همچنین شواهد مبطل بیشتری را جستجو می کنند. فراتر از اثرات بنیادی و اساسی آن، دیدگاه گیری می تواند به بهبود روابط بین فردی از نظر رفتارهای رویکرد، هماهنگی و یاری منجر گردد. دیدگاه گیری رفتارهای رویکرد را افزایش می دهد. مفهوم واقعی نزدیکی روانی و شناختی نشان می دهد که دیدگاه گیری ارتباط با سایرین را افزایش می دهد. ولی این ارتباطات ناشی از دیدگاه گیری می تواند رفتاری هم رخ دهد: نسبت به شاهد و مقایسات شرایط متعدد، اقدامات و بکاربری دیدگاه گیری با افزایش تمایل به نزدیک شدن و برهمکنش با سایرین، همچنین افزایش رفتارهای غیرکلامی رویکرد گرا درارتباط است.
دیدگاه گیری با افزایش گرایش افراد به تقلید از شرکای تعاملی شان، هماهنگی را هم بهبود می بخشد. در جریان دیدگاه گیری گنجانده شدن دیگری در ضمیر یا نهاد سبب می شود دیدگاه پذیران ویژگی های هدف را پذیرفته و مشابه با آن عمل کنند. شواهد قوی بیانگر نقش دیدگاه گیری در افزایش رفتار کمک به دیگران و بخشش است.
به عنوان مثال، پس از شنیدن وضعیت اسفبار تراژدی شخصی یک دانش آموز، به احتمال بیشتر دیدگاه پذیران بیش از شرکت کنندگان شاهد برای کمک به امور دانش آموز و آدرس نوشتن در پاکت های نامه برای درخواست کمک های مالی اقدام کنند. اتخاذ کننده های دیدگاه در ارزیابی و تحلیل روایتی خود احساسات همدلانه بیشتری را به آمریکایی های آسیائی تبار در مقایسه با شرکت کننده ها ابراز می کنند که متعاقباً این امر احتمال این را که به یک هم پیمان آسیایی آمریکائی کمک کنند افزایش می دهد. بارها اثبات شده که فرآیند دیدگاه گیری تعصبات، قضاوت های تبعیض آمیز و کلیشه پردازی را کاهش می دهد. همچنین خودمحوری را کم کرده و رفتار اخلاقی در زمینه های اجتماعی را بالا می برد.(سیارک)