نگاه‌های پنهان ، چشم اهریمن

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که زیر نظر گرفته‌ شده‌اید؟
بالاخره در جایی و یا زمانی این احساس را داشته‌اید. روی سکوی انتظار یک ایستگاه قطار شلوغ ایستاده‌اید یا در پارک هستید و ناگهان سیستم هشدار شما فعال می‌شود: کسی شما را زیر نظر دارد.
موهای پشت گردن‌تان صاف می‌شود. از بخشی از ناحیه‌ی ناخودآگاه مغزتان، صدای هشدا به گوش می‌رسد: «به آن طرف نگاه کن!» غالباً شما می‌چرخید و می‌فهمید که ذهن‌تان دستتان انداخته است. اما گاهی‌اوقات، می‌چرخید و چشمان فرد غریبه‌ای را می‌بینید که انگار به شما خیره شده است بدون آنکه آگاهانه از آن خبر داشته باشید.
این ایده که ما می‌توانیم نگاهِ خیره‌ی دیگران را حس کنیم دهه‌هاست که توجه بسیاری از محققان و پیرا روان‌شناسان را به خود جلب کرده است، اما آیا ما تا به حال توانسته‌ایم علل اصلی این احساس آزاردهنده را بیابیم؟ آیا اصلاً این حس وجود دارد؟(سیارک)


نگاه‌های پنهان
قرن‌هاست که مردم گزارش‌هایی مبنی بر اینکه آنها توانستند لحظه‌ای را که «چشم اهریمن» بر آنها بوده است تشخیص دهند مخابره می‌کنند. همه‌ی ما نشانه‌های این حالت را می‌شناسیم: موهای پشت سر سیخ می‌شوند و اندام ما به لرزش می‌افتند. در سراسر دنیا، بسیاری از فرهنگ‌ها طلسم‌هایی برای محافظت در برابر چشم اهریمن ساخته‌اند.
برای «اثبات» این چشم اهریمنی فراطبیعی، فقط کافیست وقتی آن احساسِ عجیب به ما دست می‌دهد نگاه خود را بچرخانیم و ببینیم که آیا کسی واقعاً در حال نگاه کردن به ما از آن طرف اتاق است یا خیر. در حقیقت، اعتقاد به چشم اهریمن در قرن نوزدهم خیلی راحت از فولکلورهای سنتی وارد حوزه‌ی شبه‌علمی پیرا روان‌شناسی شده است. اعتقاد بر این بود که یک نفر می‌تواند با خیره شدن به آدم‌ها تأثیر «فرا روانی» بر آنها بگذارد و این نظریه به همین صورت وارد قرن بیستم شد.
سطح آگاهی و میزان دقت
اخیراً در سال 1995، روپرت شلدریک، محقق، که به‌علت تلاشِ طول و درازش برای اثبات وجود تلپاتی معروف است- یک سری مطالعاتی انجام داد که ادعا می‌کرد مردم می‌توانند لحظه‌ای را که زیر نظر گرفته‌ شده‌اند «حس» کنند. او این امواج شک و تردید به همراه «رزونانسِ خواب آلود» وارد مجامع علمی کرد- این ایده که ارتباطاتِ بینابینی در میان ارگانیسم‌هایی که از حافظه‌ی تجمعی سرچشمه می گیرند تلپاتیک‌اند. چه بتوانند شخص ناظر را ببینند چه نتوانند، وی خوانندگان را تشویق می‌کند تا آزمایش‌های مشابه خود را در خانه انجام دهند.
دیگر محققان به نتایج کاملاً متفاوتی رسیدند. در یکی از آزمایشاتِ تقریباً آزاردهنده، روان‌شناس و رابرت ای. بیکرِ شکّاک (سوفسطایی) «در فاصله‌ی بین پنج تا بیست فوت از یکدیگر قرار گرفتند... و برای مدتی بین پنج تا پانزده دقیقه عامداً به پشت سر یکدیگر خیره شدند.» سی و پنج مورد از 40 شخص تحت آزمایش هیچ حسی از اینکه زیر نظر بودند یا به آنها نگاه می‌شد گزارش نکردن؛ دو نفر دیگر گزارش کردند که آنها احساس می‌کنند هر روز زیر نظر هستند و به تمام وقت آنها نگاه می‌شود.
بیکر از آزمایش رسمی‌تری استفاده کرد، در این آزمایش داوطلبان در اتاق‌های ضد صدا که با یک آینه‌ی یک طرفه از هم جدا شده بودند نشستند. یکی از داوطلبان در طی بازه‌های زمانی مشخص به دیگری نگاه می‌کرد، در حالی‌که ن داوطلب در سوی دیگر آینه بود و هر بار که احساس می‌کرد به او نگاه می‌شود یادداشت برداری می‌کرد. هیچ کدام از افرادِ تحت آزمایش نتوانستند نتیجه‌ای بهتر از 2 بار از 50 بار را درست حدس بزنند.
کاملا مشخص بود که احساس نگاه شدن به سر نخ‌هایی بستگی دارد که نمی توان از طریق دیوارهای کدر عبورشان داد. بنابراین، چه نوع سرنخ هایی ممکن است وجود داشته باشد؟
چشم ناخودآگاه
ایلان شریرا، روان‌شناس اجتماعی بیشتر شغل خود را صرف مطالعه‌ی مکانیزم‌های عصبی در پشت این احساس نگاه شدن گذراند. داده های بسیاری برای اثبات وجود یک سیستم تشخیص نگاه جمع آوری کرد که ما با بسیاری از حیوانات از این لحاظ مشترک هستیم.
طبق گفته های او: «احساس نگاه شدن از سیستم بصری ما نشأت می‌گیرد.» حتی اگر صدابتواند ما را از حضور شخصی آگاه سازد، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه سرنخ‌های شنیداری می‌توانند به ما بگویند که آیا شخصی به ما نگاه می‌کند یا خیر وجود ندارد. علاوه بر این، تنها اثبات قابل استنتاج از یک حساس دقیق در مورد نگاه شدن از آزمایش‌هایی سرچشمه می‌گیرد که در آن افرادِ تحت آزمایش سرنخ‌های بصری برای ادامه‌ی کار دارند.
این بدان معنا نیست که افردی که حس می‌کنند زیر نظر گرفته شده اند مجبورند از وجود چنین سرنخ‌هایی آگاه باشند. آنها غالباً در چشم محیطی ما وجود دارند و به نظر می‌رسد که راه خود را به سمت بالا از ذاتی‌ترین سطح آگاهی به سمت ذهن خودآگاه ما می‌یابند.
او می‌گوید: «ما احساس اولیه را زمانی دریافت می‌کنیم که فردی در حوزه‌ی بصریِ محیطی ما با بدن و سرش به ما نگاه کند.» در آن لحظه، هشدار ذاتی ما به صدا در می آید- و ما تنها به یک نگاه سریع در جهت مستقیم تهدیدِ بالقوه نیاز داریم تا وجود آن را تأیید یا رد کنیم و اینکه آیا واقعا کسی ما را زیر نظر دارد یا خیر.(سیارک
دلایل تکاملی برای چنین سیستمی کاملا مشخص است. تماس چشمی برای شناسایی شکارچیان و علائم اجتماعی پیچیده مهم‌اند- نظیر برقراری تماس چشمی با دوستانِ‌تان در یک اتاق شلوغ. سیستم شنیداری به‌واقع یک هم‌ارز دارد که به آن «اثر مهمانیِ نوشیدنی» می‌گویند که در این حالت مردم می‌توانند به راحتی اسم خود را در میان شلوغی و ازدحام جمعیت (یا هر واژه‌ی دیگر) بشنوند.
به طور خلاصه، چیز واقعاًٌ اسرار آمیز در مورد احساسِ زیر نظر بودن (نگاه شدن) در زیر سطح خودآگاه ما رخ می‌دهد- به‌مانند اکثر فعالیت‌های مغزمان. در حقیقت، مطالعه‌ی ما نشان می‌دهد که مغز ما غلباً در عرض ده ثانیه پیش از آنکه ما به طور آگاهانه از وجود آن موارد با خبر شویم تصمیم خود را می‌گیرد. زمانی‌که نوبت به تأثیر نادیده‌ی اسرار آمیز می‌رسد، آن حقیقت علمی ممکن است نسبت به خرافه‌های قدیمی عجیب‌تر به‌نظر برسد.
اما همچنان آزمایش این احساس در آزمایشگاه‌ها بسیار دشوار است، بنابراین هیچ توجیه قطعی برای این پدیده وجود ندارد. اما هنگامی که آن احساسِ نامشخص در شب به شما دست می‌دهد، یعنی زمانی‌که در خانه‌تان تنها هستید، آیا واقعاً قصد دارید به موهای پشت گردن‌تان اعتماد کنید یا علم؟

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام
  • dorsa 87 :

    برای من خیلی اتفاق افتاده

    1395/10/28 11:15