آیا انیشتین یک ایمپاستر بود؟ سندرم ایمپاستر چیست؟

در

نقاب

بسیاری از افراد موفق عمیقاً متقاعد شده اند که همه دستاوردهای آنها ،  علی رغم اینکه در واقع آنها متخصصان بسیار خوبی هستند ،  نتیجه فریب و حقه است . این پدیده روانشناختی به سندرم ایمپاستر معروف است. 

سندرم ایمپاستر چیست 

 سندرم ایمپاستر یا  سندرم خودویرانگری برای اولین بار در سال 1978 توسط روانشناسان پائولین کلنس و سوزان ایمز توصیف شد . آنها وضعیت زنان موفقی را که علی رغم دستاوردهای مشهود و موفقیت های عینی خود باور داشتند ، باور داشتند که اطرافیان آنها بیش از حد دست بالا گرفته اند ، مطالعه کردند. مطالعه سال 2019 توسط گروهی از دانشمندان نشان داد که در جامعه مدرن ، از 9 تا 82٪ افراد از این سندرم رنج می برند (بستگی به روش ارزیابی نتایج و شرکت کنندگان دارد).

 

در عین حال ، این تخلف برای افراد از هر سن و جنسیتی معمول است ، اگرچه اغلب در بین نمایندگان اقلیت های قومی اتفاق می افتد  . اما در حالی که در برخی افراد علائم این اختلال موقتی است ، به عنوان مثال ، آنها فقط در هفته های اول کار در مکان جدید ظاهر می شوند ، در برخی دیگر این سندرم می تواند یک عمر ادامه یابد. 

 

علائم  سندرم ایمپاستر

افراد مبتلا به سندرم ایمپستور اعتراف می کنند که احساس تقلب می کنند و از آشکار شدن تقلب خود نگران هستند. پذیرفتن موفقیت خود برای آنها دشوار است ، علی رغم اینکه به طور عینی شایسته آن است. به طور معمول ، این افراد ناامن و دارای عزت نفس بسیار پایین هستند. 

 

ترس از به عهده گرفتن کارهای جدید

 بر اساس مطالعه ای که در سال 2014 منتشر شد ، افراد مبتلا به  سندرم ایمپاستر به جای مسئولیت های اضافی که به آنها کمک می کند توانایی های خود را نشان دهند ، روی کارهای محدود تمرکز می کنند  . "ایمپستور" از ترس اینکه مبادا حواس آنها را پرت کند یا از انجام کارآمد وظایف موجود جلوگیری کنند ، از انجام کارهای اضافی اجتناب می کنند.

 

 عدم عزت نفس

برای افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر ، هر موفقیت جدید می تواند پایه ای برای تشدید بیشتر از دست دادن اعتماد به نفس شود. حتی وقتی چنین شخصی به موفقیت های قابل توجهی می رسد ، قادر به قبول این واقعیت نیست. برعکس ،  اضطراب او از اینکه دیگران حدس بزنند که او شایسته این موفقیت نیست ، افزایش می یابد.

 

 عوامل خارجی و موفقیت 

"ایمپستور ها" صلاحیت خود را انکار می کنند. آنها معتقدند که موفقیت آنها فقط یک تصادف یا نتیجه عوامل خارجی است. 

 

نارضایتی شغلی و فرسودگی شغلی

 حتی اگر "ایمپستور" از موقعیت فعلی یا کاری که در حال حاضر انجام می دهد راضی نباشد ، ترس از شکست مانع پیشرفت و تغییر شغل می شود. در برابر نارضایتی مداوم از کار ، فرسودگی شغلی اغلب ظاهر می شود . با این وجود، با توجه به مشاهدات از محققان، افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر هیچ چیز را در زندگی خود تغییر نمی دهند، زیرا آنها باور ندارند که می توانند به هر چیزی برسند.

 

 وسواس در انجام وظایف و اهداف

"خودویرانگر ها" غالباً اهداف بسیار دشواری را برای خود تعیین می کنند و وقتی نتوانند به آنها دست یابند ، ناامیدی بزرگی را تجربه می کنند . با وجود "بی ضرر بودن" سندرم به ظاهر مطلق ، چنین افرادی می توانند اختلالات روانی را تجربه کنند.
 اضطراب ؛
 ترس 
افسردگی ؛
 ناامیدی 
عدم عزت نفس؛
 شرم

با این وجود ، سندرم ایمپاستور به خودی خود به اختلالات روانی تعلق ندارد .

 

انواع سندرم ایمپاستر

سندرم ایمپاستور

والری یانگ ، که به عنوان یکی از متخصصان جهان در مورد این سندرم شناخته می شود ، براساس مشاهدات شخصی ، 5 نوع "سندرم ایمپاستر" را شناسایی کرد.
کمال گرا؛ 
کارشناس؛
 یک نابغه متولد شده 
تکنواز
 ابرقهرمان 

 

کمال گرا

 کمال گرایی و سندرم جعل گرایی اغلب به طور موازی ایجاد می شوند. به طور معمول هر دو نوع ، اهداف بسیار بالایی را برای خود تعیین می کنند و در دستیابی به آنها ناامنی را تجربه نمی کنند ، به همین دلیل آنها بسیار نگران هستند. افراد از این نوع به ندرت از آنچه انجام داده اند احساس رضایت می کنند ، زیرا اطمینان دارند که همه کارها حتی بهتر انجام می شود.

 

کمال گرایان "خود ویرانگر" چه کاری باید انجام دهند؟ بیاموزید که با آرامش اشتباهات خود را بپذیرید ، و آنها را به عنوان بخشی طبیعی از هر فرآیند درک کنید. خود را مجبور به شروع طرحی کنید که ماهها جرأت انجام آن را نداشته اید. بدانید که هرگز "زمان مناسب" وجود نخواهد داشت و کار انجام شده نیز هرگز نمی تواند 100٪ کامل باشد. "خود ویرانگر" هرچه زودتر به این موضوع پی ببرد ، زندگی برای او راحت تر خواهد بود. 

 

کارشناس

 این نوع افراد تا زمانی که کاملاً همه چیز را در مورد آن بدانند ، از انجام یک کار انجام شده احساس رضایت نمی کنند. مشکل این است که زمان صرف شده برای جمع آوری اطلاعات می تواند کار را بسیار دشوارتر کند.

 

 نابغه متولد شد

 برای چنین خود ویرانگر هایی مهم است که نشان دهند می توانند به سرعت و به راحتی به مهارت های جدید را تسلط یابند ، اما وقتی با یک کار دشوار روبرو می شوند ، شرم ، ضعف و خود ناامیدی را تجربه می کنند. آنها مانند كمال گراها ، معیارهای بسیار بالایی را برای خود تعیین می كنند. چه باید کرد؟ اول از همه ، برای درک اینکه هر فرد ، حتی باهوش ترین فرد ، در طول زندگی خود یاد می گیرد و رشد می کند. بهتر است به جای عصبانیت از خود به خاطر یک هدف دست نیافتنی ، در مدل رفتاری خود تجدید نظر کنید و به تدریج به آنچه مدنظرتان بود نزدیک شوید. 

 

تکنواز

 مستقل بودن اشکالی ندارد. اما فقط تا لحظه ای که فرد شروع به امتناع از کمک می کند فقط به منظور نشان دادن اهمیت خود. چنین افرادی ترجیح می دهند به تنهایی کار کنند ، از این ترس که کمک گرفتن به عنوان نشانه ای از بی لیاقتی تلقی شود. 

 

ابرقهرمان

 این نوع افراد دائماً خود را با همکاران مقایسه می کنند. دست کم گرفتن توانایی های خود باعث می شود که فرد فکر کند که حال او بدتر است. برای رسیدن به سطح همکاران ، "ابرقهرمان" با شدت بیشتری شروع به کار می کند ، که مملو از مشکلات سلامت جسمی و روحی است. برای چنین افرادی کار به روشی برای تأیید خود تبدیل می شود.

چگونه می توانید در این مورد به خودتان کمک کنید؟

 خود را آموزش دهید تا به دنبال تأیید خود در عوامل بیرونی نباشد ، به عنوان مثال ، به قیمت سلامتی خود ، برای تحسین ستایش مافوق خود. و همچنین یاد بگیرید که انتقاد سازنده را به عنوان یک جرم شخصی نگیرید.

 

چه کسی تحت تأثیر  سندرم ایمپاستر قرار دارد

سندرم ایمپاستر می تواند در هر فردی ایجاد شود. اما برخی از عواملی وجود دارد که می تواند به عنوان محرک عمل کند: چالش های جدید - علائم سندرم ممکن است پس از انتصاب اخیر در موقعیت جدید یا پس از موفقیت چشمگیر ظاهر شود ، اگر شخصی احساس کند که لیاقت همه اینها را ندارد یا قادر به انجام صحیح مسئولیت های جدید نیست. محیط خانوادگی - اگر شخصی با یک خواهر یا برادر با استعداد تر بزرگ شود ، ممکن است احساس حقارت در او ایجاد شود. متعلق به یک گروه حاشیه ای - افرادی که در یک زمان از تبعیض رنج می بردند بیشتر مستعد ابتلا به سندرم ایمپوستر هستند. 

 

 آیا سندرم ایمپاستر قابل درمان است 

در حال حاضر هیچ درمان خاصی برای سندرم ایمپاستور وجود ندارد. اما اگر تظاهرات معمول این پدیده زندگی فرد را پیچیده می کند ، ارزش دارد که به دنبال کمک روانشناسی باشید. 

 

چند نکته برای "ایمپاستور ها": 

دوست پیدا کنید - به شخصی اعتماد کنید. اما نکته اصلی در اینجا یافتن کسی است که به او اعتماد کامل داریم و شخصی که منافع ما را در نظر دارد ، نه فقط کسی که با هر آنچه می گوییم موافق است.
شخصی را پیدا کنید که بتواند به شما بازخورد بدهد و حقیقت هر چند تلخ را به شما بگوید.
شخصی را پیدا کنید که از شنیدن و به چالش کشیدن شما ترس نداشته باشد.
شخصی را پیدا کنید که بتواند همدلی کند.
نقاط مشترک را پیدا کنید

واقعیت را بررسی کنید - هیچ کس کامل نیست
به یاد داشته باشید ، هیچ کس کامل نیست و شما نمی توانید همه کارها را به طور کامل انجام دهید و همچنین نباید انتظار داشته باشید. این را واقعیت خود قرار دهید.
با گفتن این نکته ، شما به عنوان یک حرفه ای باید در جهت داشتن استانداردهای بالا تلاش کنید. 
به افرادی که بیشتر از همه آنها را تحسین می کنید ، نگاه کنید. الگوی شما چه کسانی هستند؟ حتی دون نورمن یا دیتر رامس هم باید از جایی شروع می کردند. حتی آنها باید در ابتدا بر تردیدها و انتقادات غلبه می کردند.
بنابراین ، به یاد داشته باشید ، شما کامل نیستید ، شما انسان هستید ، اما در حال یادگیری هستید.
به جای اینکه بگویید "من نمی دانم چگونه این کار را انجام دهم" بگویید "من هنوز در این مورد یاد می گیرم" .
موفقیت را بپذیرید - بر پیشرفت خود تمرکز کنید

درباره احساسات خود صحبت کنید. یکی از بهترین راه های تسکین استرس ، تقسیم احساسات است. برای نقش شنونده ، می توانید یکی از اقوام ، دوست یا روانشناس را انتخاب کنید . چنین مکالمه هایی به فرد کمک می کند تا واقع بینانه تر به توانایی ها و شایستگی های خود نگاه کند. علاوه بر این ، جلسات با یک روانشناس به شناسایی علت اصلی ایجاد ترس و از بین بردن آن کمک می کند. 

 

علائم این پدیده را مطالعه کنید. اگر می دانید چرا یک اختلال خاص رخ داده و چگونه ایجاد می شود ، کنار آمدن با آن آسان تر است و دلایل عدم اطمینان و تردید خود را برای خود توضیح می دهید. درک کنید: هیچ ایده آلی وجود ندارد. برای رشد عزت نفس ، فرد باید نقاط قوت و ضعف خود را بپذیرد. درک کنید که هیچ کس و هیچ چیز کامل نیست و اشتباهات برای همه اتفاق می افتد. 

 

منفی فکر نکردن یک گام اساسی برای غلبه بر سندرم Impostor سازگاری با تفکر مثبت است. بیاموزید که از دستاوردهای فعلی خود لذت ببرید ، موفقیتهای گذشته خود را بخاطر بسپارید ، و بررسیهای مثبت دیگران درباره خود را در نظر بگیرید. این بهترین روش برای مقابله با پدیده است. بسیاری از افراد از سندرم ایمپاستور رنج می برند. اما درک این نکته مهم است که برداشت شخصی از یک وضعیت همیشه بازتاب واقعیت نیست. 

 

آیا آلبرت انیشتین از سندرم ایمپاستر رنج می برد؟

انیشتین

احتمالا نه. اما در کمال تعجب او این احساس متقلب بودن را داشت.

"احساس می کنم مجبورم که خودم را به عنوان یک فریبکار غیر ارادی تصور کنم." - آلبرت انیشتین در سال 1955 ، کمی قبل از مرگش.

سندرم Impostor یک الگوی روانشناختی است که در آن فرد به موفقیت یا استعداد خود شک می کند و ترس  مداوم درونی ای از قرار گرفتن در معرض "فریبکاری" دارد.

آنچه به نظر می رسد یک وضعیت نادر است ، در واقع یک پدیده جهانی است. 70٪ از کل افراد علائم و نشانه های احساس فریبکاری را تجربه می کنند. افراد موفق به هیچ وجه از آن در امان نیستند و به خصوص زنان به نظر می رسد که مرتباً با سندرم ایمپاستر مبارزه می کنند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

آیا زمانی که چشمانتان پوشیده شده است میتوانید در یک خط کاملا مستقیم حرکت کنید

در

 

در افراد مضطرب احتمال حرکت به چپ زمانی که چشمانشان پوشیده شده؛ بیشتر است.


آیا شما میتوانید زمانیکه چشمانتان پوشیده شده است در یک خط کاملا راست حرکت کنید؟خوشبختانه این مهارت معمولا خواسته نمیشود چرا که مردم در انجام آن خوب نیستند.اکثرا به یک سمت منحرف میشوند.و جهتی که به سمت آن منحرف میشوید ممکن است مرتبط با شخصیت شما باشد.افرادی که بیشتر مضطرب هستند،برای مثال،تمایل به کشیده شدن به سمت چپ را دارند.این مفهوم میتواند به دانشمندان کمک کند تا محل قرارگیری این ویژگی های شخصیتی در مغز را شناسایی کنند.(اگر به این فکرمیکنید که اگر از شما خواسته شده بود با چشمان پوشیده در اطراف راه بروید ممکن بود استرس بگیرید،بله درست است- و این فکر را فعلا نگه دارید)


ماریو ویک(Mario Weick)،یک روانشناس در دانشگاه کِنت انگلستان و همکارانش علاقه مند به دو دسته ی احساسات و انگیزه ها بودند که میتوانند در توصیف شخصیت فرد به کار روند.یک دسته، که روانشناسان سیستم رویکرد رفتاری (BAS)می نامند،شامل احساسات مثبت و دنبال کردن لذت میشود.دسته ی دیگر سیستم بازداری رفتاری است(BIS).این دسته شامل اضطراب و جلوگیری از بروز احساسات میباشد. ویک بیان میکند که دو سیستم با یک دیگر کار میکنند تا خواسته ها و انگیزه های ما را در تعادل نگه دارند.یک فرد ممکن است در یک دسته بندی خاص یا دسته بندی دیگر امتیاز بالایی کسب کند،شخصی با امتیاز BIS بالا خیلی محتاط و نگران ،درمقابل شخصی با BAS بالا رانده و شاد خواهد بود.اما همچنین میتوان در هر دو زمینه امتیاز بالا گرفت.


مطالعات گذشته BAS ،دسته ی شخصیت بیشتر مثبت، را به سمت چپ مغز مرتبط کرده اند. اشاره هایی وجود داشته که در شرایط خاص،این فعالیت توجه یک فرد را به طرف راست تغییرمیدهد.(سمت چپ مغز شما طرف راست بدنتان را کنترل میکند و بالعکس).


ویک میخواست بداند که ایا این اثر در شخص با چشمان پوشیده که تلاش میکند در یک خط راست حرکت کند ظاهر میشود یا خیر. وی 78 دانشجو که بیشترشان خانوم بودند را جمع کرد.افراد یک پرسشنامه شخصیت را که به آن ها امتیازی برای BIS و BAS میداد،پر کردند.سپس آن ها در یک اتاق معمولی ایستادند و به یک ایکس روی زمین که 6متر جلوتر از آن ها قرارداشت ، نگاه کردند.پس از پوشیدن "عینک چشم بسته" که بینایی آن ها را مسدود میکرد،تلاش کردند در یک خط راست به سمت ایکس حرکت کنند.


در پایان هر راه رفتن،یک آزمایشگر افراد را متوقف کرده ،آن ها را به شروع بازگردانده و به آن ها اجازه میداد تا عینک های خود را بردارند و دوباره به ایکس نگاه کنند. سپس افراد دوباره راه میرفتند.هر فرد 20 بار با چشمان پوشیده راه میرفت درحالیکه یک سیستم دوربین ضبط حرکت ،مسیر وی را ثبت میکرد.(افراد یک نشانگر بالای سرشان میپوشیدند تا دوربین آن ها را دنبال کنند.)


"برای ما خیلی عجیب بود که چقدر برای افراد سخت بود تا مستقیم راه بروند."ویک میگوید.علی رغم تقلا کردنشان،افراد به نظر میرسید از این چالش لذت میبرند. بزرگترین مصیبت احتمالا برای دستیار بود که افراد را به جلو و عقب راهنمایی میکردند، و در انتها بیش از 10 مایل را در طول ازمایش طی کردند.


خیلی نادر بود که کسی دقیقا روی ایکس بیاید.بیشتر افراد منحرف میشدند،ویک میگوید،گاهی اوقات راست و گاهی اوقات چپ.زمانیکه محققان به این مسیرهای پرپیچ و خم با هم نگاه کردند,بهرحال،روند هایی را مشاهده کردند.بیشتر به سمت چپ تا راست منحرف شده بودند(918 تا در مقابل 621).انحراف به چپ ها کمی بارزتر بودند،بطور میانگین به 34 سانتیمتر از هدف منتهی شده بودند.(انحراف به راست ها بطور میانگین 30 سانتیمتر از هدف).بیشتر افراد اکثریت راه رفتنشان را در سمت چپ تمام کرده بودند(48تا،درمقابلِ فقط 23 تا که اکثریت راه رفتنشان را در سمت راست تمام کرده بودند.) 7 نفر در تمام قدم زدن ها به چپ منحرف شدن درحالیکه تنها یک نفر همواره به راست رفت)


نهایتا،محققان نتایج راه رفتن افراد را با پرسشنامه شخصیتشان مقایسه کردند.آن ها مشاهده کردند که افرادی که BIS بالا گرفتند بیشترین تمایل برای انحراف به چپ را داشتند.به عبارت دیگر،آن هایی که مضطرب تر بودند احتمال بیشتری داشت به سمت چپ بروند.در میان افرادی که بطور خاص BIS پایین گرفته بودند،آن هایی که BAS بالا هم داشتند(رانده، دنبال کردن لذت) تمایل داشتند به راست بروند.


این بدان معنا نیست که شخصیت همواره نگران شما باعث سرگردانی شما به سمت چپ در کل زندگیست،بلکه،ویک معتقد است چالش کمی ترسناک راه رفتن با چشمان پوشیده شده به فعال کردن دسته صفت مضطرب در افرادی که بطور ذاتی به ان سمت متمایلند کمک کرد."ما شرایط برای ظهور تفاوت در تمایلات را ایجاد کردیم".

 

وی میگوید.
گرچه مشاهده ی کج رفتن قطب نماهای درونی افراد یک ترفند سرگرم کننده است،ویک میگوید این همچنین "یک یافته مهم است".این پیشنهاد میدهد که ویژگی ها ی محتاط و نگران BIS مرتبط به فعال سازی در سمت راست مغز میباشند.این با تحقیق قبلی مطابقت دارد،ویک میگوید.برای دانشمندان،این یک قدم کوچک،لرزان و غیر قطعیِ دیگر برای فهم طریقه کار کردن مغز است.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

درمان اضطراب بصورت طبیعی

در


 (سیارک) : بیایید یک روز از زندگی تان را در نظر بگیریم، نبضتان با سرعتی می زند که فکرش را هم نمی کردید، کف دستانتان عرق کرده و به دلایلی همه چیز غم افزاتر از حالت طبیعی به نظر می رسد. وحشت زده و عصبی هستید، همواره عصبی هستید و فکر می کنید که زندگی مانند یک قطار فشنگ با آخرین سرعت به سمت شما می آید. مرتبا سردرد ناراحت کننده ای دارید و با وجود اینکه شبها بیش از 8 ساعت می خوابید اما همیشه خسته هستید. شاید فکر می کنید: داره چه اتفاقی برای بدن من می افته؟ ساده است. شما اضطراب دارید.
اختلال اضطراب:
علائم و دلایل
اضطراب چیست؟
اختلالات اضطراب واقعی هستند و می توانند خیلی هولناک باشند. امروزه بسیاری از مردم در سراسر جهان هر روز اضطراب دارند بدون اینکه حتی آن را بشناسند. خیلی های دیگر هم شدیدا از علائم آن رنج می برند. فاکتورهای زیادی می توانند باعث اضطراب شوند و معمول ترین دلیل که زمینه همه آنها می باشد استرس است. البته هر کسی در زمانی از زندگی اش خواهد گفت " وای چقدر استرس دارم". اما اضطراب حتی اگر شما ندانید که استرس دارید می تواند پدیدار شود. چه از نظر جسمی خوب نباشید یا حادثه آسیب زایی را تجربه کرده باشید یا حتی اگر مجبور باشید کار زیادی را در زمان کوتاهی انجام دهید، اساس همه این مسائل استرس است. طی زمان این می تواند به یک توده مقاومت ناپذیری تبدیل شود که منجر به اضطرابی می شود که بدن شما را فرا می گیرد. این باعث می شود که اصلا حال خوبی نداشته باشید و مانع شرکت شما در فعالیتهای نرمالتان می شود.
علائم اضطراب
اگر اضطراب شما را ضعیف کرده تعیین آن خیلی مهارت می خواهد. اضطراب ارایه وسیعی از علائم را دارد که می توانند به عنوان علائم جسمی به نظر برسند ولی در واقع بیشتر تظاهرات ذهنی هستند که ذهن را درگیر کرده. این منجر به علائم واقعا جسمی می شود که می توانند کاملا ترسناک باشند. معمول ترین علائم جسمی دردسینه، تپش قلب، نفس نفس زدن، بیخوابی، گیجی خفیف حالت تهوع، و تنگی نفس باشند.
این علائم اگر تشخیص داده نشوند میزان اضطراب را بیشتر بالا می برند. اما علائم دیگری هم هستند که می توانند سلامت روان شما را تحت تاثیر قرار دهند. نه تنها شخصیت شما را تغییر می دهند بلکه این علائم روانی به بالا رفتن سطح اضطراب هم کمک می کنند. مثلا همیشه نگران هر چیز کوچکی هستید تا جایی که از پارانویا هم فراتر می روید و نگرانی نمی شناسید.
افراد مبتلا به اضطراب غالبا متوجه ان می شوند اما وقتی سعی دارند بر آن غلبه کنند احساس درماندگی می کنند. زندگی با اضطراب می تواند به راحتی تبدیل به افسردگی شود که فقط مانع می شود زندگی کامل و باارزشی داشته باشید. به این خاطر است که بیشتر مردم مبتلا هستند به داروهای تجویزی روی می آورند تا اثرات مستقیم اضطراب را از بین ببرند. این بخاطر این است که فکر می کنند این تنها راه حل است. ممکن است این راه حل درست به نظر برسد اما ممکن است بخاطر عوارض جانبی بدشان به شکل دیگری مانع زندگی شما شوند.
داروهای ضدافسردگی و اینکه چرا باید از آنها پرهیز کرد
اگر به شما گفته شود با هر روز خوردن یک قرص می توانید از اضطراب خلاص شوید این کار را می کنید؟ البته! بسیاری از مردم درجا قبول می کنند. البته سوال واقعی این است که آیا اگر به شما گفته شود که احتمال دارد این قرص اضطراب شما را بیشتر کند باز هم این قرص را می خورید. داروهای ضد اضطراب زیادی در بازار هستند. مهم است که تاثیر آنها را بدانید.
معمولا اضطراب با بنزودیازپین ها درمان می شود که بیشتر به زاناکس، اتیوان، کلونوپین یا والیوم معروف است و برای آرامش سریع مبتلایان به اضطراب تهیه شده. این دارو ظرف نیم ساعت اثر می کند که این امکان را می دهد تا به آنهایی که اضطراب شدید دارند که می تواند منجر به حملات وحشتزدگی شود کمک می کند. این دارو با کند کردن سیستم عصبی، بدن را کاملا آرام می کند، هم جسمی و هم روحی. حتما فکر می کنید که این دارو یک معجزه است! کاملا برعکس. اغلب داروهای ضد افسردگی عوارض جانبی منفی دارند.
آنچه که پزشکان نمی گویند این است که عوارض جانبی شدیدی دارند که با متوقف کردن سیستم عصبی ایجاد می شود و شما را به آشفتگی روان دچار می کند که حالت نرمال خیلی دور است. این عوارض جانبی شامل خطای حافظه، نارساگویی، هماهنگ سازی خیلی بد، گیجی، سر درد، خواب آلودگی و بینایی بد. این چطور می تواند بهتر از حالت استرس اولیه شما بهتر باشد. این مشکلی را با جایگزین کردن مشکل دیگری حل می کند. نه تنها این عوارض جانبی مشکل هستند بلکه اگر بخواهید درمان را متوقف کنید خیلی مشکل است. ترک بنزودیازپین ها خیلی سخت است چون علائم ترک دارو شدیدی برای مصرف کننده ایجاد می کنند. این اغلب برعکس شما را بیشتر از انچه که در ابتدا مضطرب بوده اید مضطرب می سازد.
البته این یک فرد نرمال را به خاطر درمانشان خیلی نگران می کند. کاملا طبیعی است که اگر یک فرد حرفه ای یک درمان سریع اما بحث برانگیز را به شما پیشنهاد کند احساس تضاد کنید. به همین خاطر مهم است که بدانید گزینه های دیگری برای درمان اضطراب وجود دارد که نه تنها در کوتاه مدت بلکه در دراز مدت هم برای شما و سلامت شما مفید است. این موارد کمک می کنند تا مشکل را ریشه ای درمان کنید به جای اینکه صرفا سطحی برخورد کنید.
ما نمی گوییم که تمام داروهای ضداضطراب همیشه بد هستند. فقط توصیه می کنیم تعدادی از درمانهای خانگی رایگان و درمانهای طبیعی اضطراب هم در نظر بگیرید.
روشهای جایگزین درمان
کاهش علائم با درمانهای گیاهی:
تعدادی درمان طبیعی برای اضطراب وجود دارد. این درمانهای گیاهی جایگزین راهی برای رهایی از اضطراب هستند. ما ایده هایی را در مورد اینکه چطور به طور طبیعی با اضطراب مقابله کنید به شما پیشنهاد می دهیم. در تمام فرهنگهای سراسر جهان مواردی هستند که ویژگی های خاصی دارند و مناسب بیماریهای مختلف هستند. اغلب این درمانهای گیاهی برای بدن ضرر کمتری دارند چون از ساختار بدن همراه با ویژگی هایشان برای برگرداندن سلامت تان به حدی که باید باشد استفاده می کند. اگر می خواهید بدانید چطور اضطراب را از بین ببرید یا حداقل آن را کم کنید به تعدادی از گیاهان زیر برای اضطراب، حملات وحشتزدگی، و استرس نگاه کنید.
سنبل الطیب را برای درمان اضطراب و بی خوابی استفاده کنید
گیاه عالی وجود دارد که سنل الطیب نامیده می شود و می تواند به عنوان جایگزینی برای والیوم یا زاناکس استفاده شود. این گیاه بومی آسیا و اروپا است و در طوول تاریخ برای درمان بیماریهایی خصوصا بی خوابی استفاده شده است. بخش دارویی گیاه ریشه ان است که خشک می شود و می تواند به صورت کپسول یا چای مصرف شود. همانطور که از داروهای گیاهی انتظار می رود ممکن است 2 هفته طول بکشد تا درمان کاملا موثر واقع شود. اما ثابت شده که برای افرادی که از بی خوابی رنج می برند فوق العاده موثر است و درمان خوبی برای اضطراب است.
گیاه دیگری که مثل والیوم کار می کند kava kava یا piper methysticum است که بعضی افراد آن را با این نام می شناسند. این گیاه صدها سال است که توسط ساکنان جزیره Pacific استفاده می شود، ابتدا به عنوان یک نوشیدنی تشریفاتی استفاده می شده.  (سیارک
تحقیقات بالینی اخیر ثابت کرده که اثر آرام کننده مهمی دارد و به استفاده کننده احساس آرامش و آسایش می دهد. این منافع سلامتی زیاد دیگری هم دارد و به عنوان یک مکمل در فروشگاه های غذای سالم موجود است.
بابونه و چای سبز را برای آرامش طبیعی استفاده کنید
در مجموعه درمانهای گیاهی چای هم قرار دارد! اگر چای گیاهی و منافعش نبود تاریخ چگونه بود؟ به عنوان یک مبتلا به اضطراب چای بابونه را به رژیم روزانه اضافه کنید تا به شما کمک کند آرامش داشته باشید. با مواد شیمیایی مانند لوتئولیم، اپیگنیم، و بیسبولول که مشخص شده سیستم عصبی را آرام می کنند به خوبی به ارام کردن افراد مضطرب و مبتلا به بی خوابی کمک می کند. اگر شدیدا مضطرب هستید می توانید به طور روتین 3 تا 4 فنجان چای بابونه را روزانه مصرف کنید یا به جای آن فقط وقتی احساس اضطابتان شروع می شود یک فنجان از آن بنوشید تا بر آن غلبه کنید. با آرام کردن اضطرابتان این ماده به شما فرصت آنالیز موقعیتی را که در آن اضطراب داشتید می دهد و امکان این را می دهد که در آینده به شکل دیگری رفتار کنید تا از احساسی که در ابتدا داشته اید پرهیز کنید.اگر علاقه ای به چای بابونه ندارید می توانید کپسول بابونه را مصرف کنید. یک درمان طبیعی دیگر برای اضطراب درمانهای گیاهی هستند از جمله چای سبز! علی رغم اینکه این ماده بخاطر منافعی که برای هضم غذا، کاهش وزن، و پاک کردن سیستم دارد معروف است اما این چای گیاهی عالی برای آنهایی که مبتلا به اضطراب و خستگی مفرط هستند هم عالی است. درمان گیاهی عالی برای درمان اضطراب مناسب است چون ماده شیمیایی به نام L-theanine دارد که وقتی استفاده می کنیم اثرات آرام کننده مهمی بر روی مغز دارد. همچنین به شما در مقابله با نگرانی و ترسی که اضطراب در زندگی روزانه شما ایجاد می کند کمک می کند. استفاده روتین از 4 تا 7 فنجان چای سبز در روز به زور موثری به آرام کردن علائم اضطراب شما کمک می کند.
از بادرنجبویه برای کاهش استرس و اضطراب استفاده کنید
گیاه مفید دیگر در کمک به مبتلایان به اضطراب بادرنجبویه است، یک آرام کننده معطر. این ماده متعلق به خانواده نعناع است و ویژگی های عطر درمانی دارد که علائم اضطراب و استرس را سریعا و به طور موثری کاهش می دهد. اعتقاد بر این است که این گیاه اثرات آرام کننده دارد که به عنوان یک مسکن عمل می کند و هر احساس اضطرابی را کاهش می دهد. به عنوان یک مکمل آن را بخرید ، به صورت کپسول یا مایع، ترجیحا در شب وقتی که می توانید آرامش داشته باشید استفادکنید و اجازه دهید به شما کمک کند تا بخوابید.
چطور از شر اضطراب خلاص شویم؟ Ginkgo Biloba را امتحان کنید. این یک درمان گیاهی خیلی معروف است. علی رغم اینکه اساسا برای خواص بهبود دهنده حافظه اش استفاده می شود ثابت شده که در درمان استرس هم تاثیر زیادی دارد. مطالعات ثابت کرده که این ماده منافع خیلی مشابهی به بنزودیازپین ها دارد. یک گیاه ملایم دیگر که صدها سال است استفاده می شود گل ساعت است این گیاه اثر آرام کننده ای دارد که ناشی از تحریک فعالیت انتقال دهنده عصبی GABA است. این یکی از درمانهای خفیف استرس است که می تواند بدون خطر با سایر درمانهای اضطراب استفاده شود. (سیارک
گل هزار چشم یا همان St. Johnˊs Wort معروف یک مکمل گیاهی برای غلبه بر نگرانی و ترس است. بسیاری از مطالعات کلینیکی انجام شده و توانایی آت برای درمان اضطراب و افسردگی به خوبی مستند است.
نتیجه چیست: از درمانهای طبیعی که می توانند به شما کمک کنند به طور روزانه اضطراب و علائم آن را از بین ببرید استفاده کنید. این مواد به شما امکان مقابله با مسائل اصلی که باعث اضطراب می شوند را در همان مرحله اول بدون عوارض جانبی جدی می دهند.
فعالیتهای فیزیکی برای خلاصی از اضطراب
مطالعات زیادی ثابت کرده که ورزش اثر آرامش بخش و از بین برنده استرس دارد. بیشتر مردم احساس آرامش بعد از فعالیت فیزیکی را می شناسند. ورزش برای بدن، ذهن و روح خوب است. بیشتر ما این را می دانیم اما باز هم می خواهیم این راه حل ساده رفع استرس را نادیده بگیریم.
بیشتر ورزش کنید(این یک درمان غیر دارویی اضطراب است)
مجبور نیستید ساعتهای طولانی را در باشگاه ورزشی بگذرانید یا هر روز 10 کیلومتر بدوید. ورزش را برای خودتان جالب و مفرح کنید. راه های زیادی برای انجام آن وجود دارد. دوستانتان را درگیر کنید، سگ را برای پیاده روی ببرید، تا محل کار با دوچرخه بروید یا عضو یک باشگاه ورزشی شوید. فقط کافی است که ضربان قلب را بالا ببرید. آن را تبدیل به وطیفه ای که از آن می هراسید نکنید.
عجله نکنید، آرام آن را افزایش دهید، اما آن را بخشی از زندگی روتین روزانه تان قرار دهید. فورا متوجه منافع آن می شوید.
برای آرامش ذهن در طبیعت قدم بزنید
یک راه لذت بخش برای رسیدن به آرامش که آرامش شما را بیشتر می کند راه رفتن در طبیعت یا در ساحل است (اگر شانس این را داشته باشید که محل زندگی تان نزدیک آن باشد). نیازی نیست که یک پیاده روی 3 ساعته باشد بلکه یک قدم زدن ساده در یک جنگل محلی یا یک پارک سرسبز برای اضطراب شما فوق العاده است.
نقش تنفس در کنترل اضطراب
همه می دانند که تنفس یک جنبه ضروری زندگی است. مسئله این است که مردم سراسر جهان اهمیت این کار ساده را کم می دانند. اگر اضطراب دارید این کار می تواند به شما کمک کند تا خودتان را از ترس و استرس که می تواند شما را در هر لحظه فرا بگیرد خلاص شوید.
وقتی مضطربب هستید تنگی نفس و درد سینه اولین واکنش شما به اضطراب است. وحشتزده می شوید که باعث می شود سطح اضطراب شما حتی بالاتر هم برود. این زمانی است که لازم است برخی وزشهای تنفسی واقعا موثر را بلد باشید تا به حالت کنترل برگردید.
وقتی حمله وحشتزدگی را تجربه می کنید یا خیلی مضطرب هستید عادی است که ارتباطتان با واقعیت و اطرافتان قطع شود. این باعث انزوا و ترس شما می شود پس فقط آن را بدتر می کند. توانایی کنترل خود در آن لحظه راه در دست گرفتن کنترل است. کنترل خود را می توانید از راه تکنیکهای تنفس متفکرانه بدست آورید که به شما امکان می دهد دوباره کنترل بدن و ذهن خود را بدست بگیرید که منجر به آرامش شما می شود. وقتی وحشتزده می شوید مهم است که بدانید تنفستان عمیق نیست، یعنی سطحی است (تقریبا نفس نفس زدن) که باعث می شود احساس تنگی نفس کنید.
تکنیکهای تنفس متفکرانه را یاد بگیرید تا آرامش تان را حفظ کنید و حاضر باشید
برای مقابله با این باید هر کاری که انجام می دهید را متوقف کرده و متوجه تنفستان باشید. دستتان را روی شکمتان قرار دهید و از بینی نفس عمیقی بکشید. مطمئن شوید که شکم و دیافراگم شما با دم منبسط می شود و با بازدم دوباره پایین می رود. این کار ار 5 تا 10 بار انجام دهید تا بدنتان کاملا آرام شود. متوجه می شوید که آرامتر شده اید و کنترل خود و محیط اطرافتان را در دست دارید. این به شما کمک می کند تا به الگوی تنفس نرمال برگردید و همزمان بر احساس وحشتزدگی غلبه کنید. (سیارک
سعی کنید برای خلاص شدن از استرس نفستان را نگه دارید
یک ورزش تنفسی خیلی مفید دیگر برای کمک به غلبه بر نگرانی و ترس که اضطراب به شما القا می کند نگه داشتن نفستان است. نهف نه تا اینکه صورتتان آبی شود بلکه آنقدر که اجازه دهید سلولهایتان با اکسیژن دوباره تازه شوند. بخاطر تنفس سطحی در هنگام استرس معمولا بدن شما دی اکسید زیادی را در درون سلولها نگه می داردکه به احساس ناراحتی شما کمک می کند. هدف این تئوری این است که دم تان را بسط دهید مثلا 5 شماره بعد آن را 5 شماره نگه دارید و برای 5 شماره آن را خارج کنید. این باعث می شود که بدن اکسیژن بیشتری جذب کند و به شکل موثری تمام دی اکسید کربن جمع شده در بدن را با بازدم خارج کنید. همچنین به آرام کردن ذهن کمک می کند چون مجبور هستید متوجه نفس کشیدنتان باشید.
برای کاهش علائم اضطراب از رایحه ها استفاده کنید
عطر درمانی هم اثرات آرام کننده فوق العاده ای دارد و معلوم شده که به آرامش و کاهش اضطراب و بهبود خل و خوی فرد کمک می کند.
عصاره های گیاهی یا روغن های اسانسی فراوانی هستند که می توانند برای اثرات عالی استفاده شوند. اثرات آنها کمی متفاوت است اما همه حال کلی شما را بهتر می کنند.
آزمایش تعدادی از موارد زیر نشان داده که کدام برای شما بهتر است: ریحان، مریم گلی، کندر، شمعدانی، گل یاس، لیمو، اسطوخودوس، مرزنگوش، بابونه رومی، چوب صندل، و یلانگ یلانگ.
روش استفاده از روغن های اسانسی
این روغن ها را می توان به روشهای مختلفی استفاده کرد. یکی از رایج ترین روشها اضافه کردن چند قطره به آب گرم حمام و غوطه ور شدن در آب و ارام گرفتن است. همچنین می توان این روغن ها را به افشانه اضافه کنید یا هنگام عصر یکی دو قطره به متکا تان بزنید. بعضی از اینها خیلی قوی هستند پس مراقب باشید زیاد استفاده نکنید که این رایحه شما را بیمار می کند.
همچنین می توانید چند قطره در کف دستتان بریزید و دستها یتان را به هم بمالید تا بوی آن پخش شود و دستهایتان را روی بینی قرارداده و از راه بینی استنشاق کنید. (سیارک
از رژیم غذایی برای مبارزه با اضطراب و افسردگی استفاده کنید
قبل از اینکه برای اضطراب سراغ داروهای تجویزی بروید در مورد عادات غذاییتان تفکر کنید. چیزی که وارد بدنتان می کنید و این که چه نفعی برای سلامت شا دارد یک درمان طبیعی دیگر برای اضطراب است.
به جای داروهای اضطراب مقادیر زیادی اسیدهای چرب مصرف کنید
اضطراب باعث کسالت می شود. ممکن است متوجه نباشید که عادیهای غذاییتان چطور بر سلامت روانیتان اثر دارد. اغلب افراد که خیلی استرس دارند خوب غذا نمی خورند. این امر بر حالت هیجانی شما اثر بدی دارد.
هیچ داروی گیاهی در دسترس ندارید؟ یک اسنک سریع بخورید تا اضطراب را کنترل کنید
گرسنگی دادن بدن تان منجر به ضعف سیستم ایمنی می شود که قبلا توسط استرس تان به خطر افتاده است. پس وقتی سعی دارید نرمال عمل کنید فقط استرس را به بدنتان می دهید. با جایگزین کردن غذاهایتان که شکر و روغن زیادی دارد با غذاهایی که طبیعت متعادل تر و ارزش غذایی بالاتری دارند به بدنتان برای مبارزه با استرس کمک می کنید.
به عبارت ساده تر: هرچه کیفیت سوختی که توی ماشینتان می ریزید بهتر باشد موتور بیشتر عمر می کند.
این برای انسانها هم صادق است. خصوصا آنهایی که عملکردشان قبلا توسط استرس به خطر افتاده. دلایل دیگری هم برای اطمینان از اینکه رژیمتان اسید چرب، ویتامین، و مواد معدنی زیادی دارد تا به عملکردهای خنثی و سیستم ایمنی تان را تقویت کند، وجود دارد. همچنین در کل خوردن اهمیت دارد.
صبحانه بخورید تا آرام و متعادل باقی بمانید
اگر استرس و اضطراب شما را سر در گم کرده وقتی قند خونتان پایین باشد صدبار حس بدتری دارید. وقتی با علائم اضطراب می جنگید ضروری است که مرتب غذا بخورید بین وعده ها اسنک بخورید تا در طول روز قند نرمال را حفظ کنید.
اضطراب می تواند کار شاقی باشد که بسیاری از افراد روزانه با آن مواجه هستند. قبل از اینکه دنبال داروی تجویز شده باشید این درمانهای خانگی را که عوارض جانبی خوبی دارند و می توانند به شما کمک کنند خودتان را به یک زندگی باثبات تر و لذت بخش تر برگردانید، امتحان کنید.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. 

ترجمه  itrans.ir / هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع (سیارک)  ممنوع است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

تاثیر موسیقی بر روح و روان

در

موسیقی و حالت روحی

تاثیر بسزای موسیقی بر سلامت ذهنی، هزاران سال است که برای بشر شناخته شده می باشد. فیلسوفان باستانی همچون پلاتو موسیقی را التیامی بر دردهای روحی و اضطراب می دانستند. گروه های موسیقی ارتش از موسیقی برای ایجاد اعتماد به نفس و شجاعت در سربازان استفاده می کنند. رویدادهای ورزشی از موسیقی برای ایجاد هیجان بهره می برند. در مدرسه دانش آموزان برای به خاطر سپردن الفبا از موسیقی استفاده می کنند. در فروشگاه ها از موسیقی برای جلب مشتری استفاده می شود.(سیارک)

به علت تجربه های گوناگونی که در زمینه های مختلف کسب میکنیم، سلیقه موسیقیایی ما هم بر اساس همین تجربه ها رشد میکنند. با وجود چنین اختلافاتی، هنوز هم در برخی موارد پاسخ افراد مختلف به یک نوع موسیقی یکسان است. برای مثال کودکان لالایی را دوست دارند. صدای مادر فارغ از اینکه استعداد خواندن داشته باشد یا نه، آرامش بخش است. برخی موسیقی ها هم تقریبا تمام شنوندگان را اذیت میکنند، حتی اگر شخص اظهار کند که از آن لذت میبرد. در یک مطالعه که بر روی 144 بزرگسال و نوجوان انجام شد، آزمایش شوندگان به 4 نوع موسیقی متفاوت گوش دادند، موسیقی گرانج (Grunge) سبب افزایش حس خشم و غم در تمام گروه های تحت آزمایش شد، حتی در گروه نوجوانان که میگفتند از شنیدن این سبک موسیقی لذت میبرند. در مطالعه ای دیگر، دانش آموزان کالج گزارش دادند که موسیقی پاپ، راک و کلاسیک به آنها کمک می کند که بیشتر مثبت گرا باشند و رفتارهای دوستانه را در آنها تقویت میکنند. همچنین سبب شاد و آرام شدن آنها می شوند.

موسیقی و یادگیری

هر کس که الفبا را یاد گرفته باشد می داند که با استفاده از موسیقی، یادگیری آن بسیار راحت تر و لذت بخش تر خواهد شد. تحقیقات علمی هم این ادعا را اثبات می کنند. موسیقی به کودکان و بزرگسالان در درمان مشکلات تمرکزی به روش های مختلفی کمک می کند.

اول، از آن می توان به عنوان یک آیتم تشویقی برای یک رفتار خاص استفاده کرد. برای مثال، اگر کودکی برای 10 دقیقه به مشق هایش بپردازد، می تواند 5 دقیقه به موسیقی گوش دهد.

دوم، از موسیقی می توان برای افزایش جذابیت کارهای خسته کننده مانند به خاطر سپردن دروس مدرسه استفاده کرد. موسیقی باروک برای بهبود تمرکز بسیار مفید است. برای دانش آموزان، پخش موسیقی پس زمینه ای سبب به هم خوردن تمرکزشان نمی شود.

سوم، از انواع مختلف موسیقی می توان برای دسته بندی فعالیت ها استفاده کرد. برای مثال از یک نوع موسیقی به هنگام مطالعه، از نوعی دیگر در زمان خوردن و از دیگری به هنگام خوابیدن استفاده کرد.(سیارک)

چهارم، مطالعات نشان می دهند که موسیقی آرامش بخش به بهبود رفتارهای اجتماعی کمک میکند.

موسیقی و اضطراب

موسیقی در کاهش اضطراب بسیار موثر است. گاهی اوقات از آن در دندان پزشکی، رادیولوژی و قبل از عمل جراحی برای کاهش استرس بیماران استفاده می شود. موسیقی سبب کاهش اضطراب در سالمندان، مادران باردار، و کودکان نیز می شود. می توان از ترکیب موسیقی آرام در مطب روانشناسی برای افزایش کارکرد درمان استفاده کرد.

پس موسیقی ای که گوش می دهید را همانند غذایی که می خورید و دوستانتان، با دقت انتخاب کنید. ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

ارزیابی جامع و درمانگری از سوء استفاده جنسی از کودکان

در


به طور کلی، ارزیابی و بررسی کودکانی که آسیب ناشی از سوء استفاده جنسی را تجربه کرده اند، به دو دلیل اصلی صورت می گیرد.

(1) مشخص کردن احتمال و طبیعت سوء استفاده جنسی، به منظور تصمیم گیری قانونی و

(2) درک عملکرد و رفتار بچه به منظور برنامه ریزی برای درمان. " روش های متفاوتی برای بررسی کودکانی که ممکن است مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته شده باشند، وجود دارد. این روش ها به این بستگی دارند که بررسی کننده به دنبال بررسی کلینیکی است یا بررسی قانونی".

دستورالعمل هایی برای مصاحبه قانونی وجود دارد که احتمال به دست آوردن جزئیات ، خصوصیات و اطلاعات دقیق را افزایش می دهد . در ارزیابی های کلینیکی هدف، درک احساس کودکان از درمان است و نه به دست آوردن افشاگری های قانونی. زیرا این احساسات در درمان، بسیار مهم هستند.

آموزش پیشگیری از آزار جنسی کودکان

علائم کودک‌ آزاری

شماره تماس برای کودک آزاری و خشونت خانگی

وقتی اهداف سیستم ها کاملا مشخص نیستند و بررسی کلینیکی همراه با اهداف قانونی دنبال می شود، موضوع پیچیده می شود. مشخص کردن نقش مشخص ما و نقش های دیگران در سیستم های که بررسی جامعی از کودکان مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته شده اند، الزامی است.
برخلاف، پارامترهای صریح تجربیِ ارزیابی های قانونی سوءاستفاده جنسی از کودکان، کارهای انجام گرفته کنونی، پارامترهای مشخصی را در ارزیابی کلینیکی این موضوعات، آشکار نمی کنند. در هر حال، مطالبِ اندکی پدیدار شده اند. این مطالب شامل :

(1) مصاحبه های کلینیکی و اندازه گیری بررسی های استاندارد 

(2) بررسی های چند شکله 

(3) ابزارهای بررسی سوءاستفاده ویژه 

(4) بررسی حوزه های مشخصی مانند آسیب های روحی و استرس ناخواسته بعد از درمان (PTsD) ، افسردگی، اضطراب و مشکلات مربوط به رفتار جنسی ، می شوند. به طور کلی فقدانِ بحث هایی راجع به استراتژی هایی برای بررسی کلینیکی جامع CSA و مفهوم کردن اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، وجود دارد. این خلاء در کارهای قبلی، موجب این شده که درمان های موثر براساس بررسی های خوب شروع شوند و ادامه پیدا کنند و بیشتر بچه های مورد سوء استفاده قرار گرفته شده ، از روش و درمانی مشابه بهره برند. در هر حال با رشد مطالعات انجام شده بر روی CSA، مشخص شد که اثرات متفاوت و چندگانه ای وجود دارد که این اثرات به طبیعت نوع سوءاستفاده و فاکتورهای دیگر مرتبط است (دیگر رفتارهای بد، دینامیک خانواده). خیلی از خروجی هایِ نسبت داده شده به CSA (اضطراب، افسردگی، شکایت های بدنی، و مشکلات رفتاری) در کودکانی که سابقه بد رفتاری ندارند، نیز دیده شده است. یک بررسی کلینیکی برای درک بهتر این فاکتورها و مداخله های غیر رسمی، مورد نیاز است.
یکی از منابع عالی برای ارزیابی جامع، کتاب فدریچ  است. فدریچ بر روی چهارچوبی تئوری برای راهنمایی ارزیابی و سه حوزه (وابستگی به والدین، خودتنظیمی، و خود توسعه دهندگی) ، استراتژی هایی برای ارزیابی آنها، و برنامه ریزی درمانی متوالی ، بحث کرده است و شامل ضمیمه های قوی ای در رابطه با ابزار ارزیابی نیز است.
هدف این بخش ، ایجاد یک بحث دوستانه و جامع از ارزیابی کلینیکی بچه های مورد سوءاستفاده جنسی  شده، است که برای برنامه ریزی درمانی سودمند واقع شود. ارزیابی موثر این موضع به شناخت و درکی از قوانین بررسی سالم و دینامیک های مخصوص سوءاستفاده های جنسی معمول و چالش های آن، نیاز دارد. چهارچوب ارزیابی ما، با این ایده ها و دانشِ به دست آمده از تجارب کلینیکی ما، در رابطه با CSA، ایجاد شده است. از سناریوهای کلینیکی ای برای تاکید بر پیچیدگی و نیاز به انعطاف پروسه ارزیابی ، استفاده می شود.

ارزیابی محتوی سوء استفاده جنسی از کودکان

بررسی هایی که درون سلسله ارزیابی های غیر رسمی می افتند، توسط معالجگران به بررسی های رسمی ای تبدیل می شوند، که اغلب شامل روش های چند شکلی، چند بعدی هستند. این بخش بررسی های روانشناسی رسمی را به سمت جلو هدایت می کند. در هر حال بعضی از استراتژی هایِ استفاده شده در جلسات، معمول و نیز مفید است. اگرچه بررسی های جامع و رسمی، برای برنامه درمانی ارزشمند است، اما بررسی ها، به فردگرایی، پیشرفت، بخش های درمانی روتین، ارزیابی پیشرفت، و اهداف درمانی تلنگر زده شده پیوسته، نیاز دارند. ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

بیماری پانیک چیست؟

در

21 سالم بود که در خود علایمی از این بیماری احساس میکردم و همیشه مجبور بودم به اورژانس بروم اما هر بار پزشکان حرفهای تکراری میزدند .. اولین باری که حالم بد بود خوب به یاد دارم حس بی حالی شدید، گرگرفتکی، حس غش کردن و ازهمه بدتر حس مردن باعث شده بود با عجله خود را به اورژانس بیمارستان برسانم .. بعد از اون بارها و بارها این اتفاق افتاد اما دلیلی برایش پیدا نشد تا اینکه باتحقیق های بسیار فهمیدم به بیماری روحی پانیک دچار هستم.

پانیک چیست 

پانیک بیماری روحی است که طی سالها اضطراب به وجود می آید و دلیل عمده آن اضطراب از زمان کودکی هست که ناگهان به صورت حمله ای که پر از استرس هست به وجود می آید که به آن حمله پانیکمی گویند.

اختلال پانیک 

وقتی حملات پانیک ادامه پیدا کند و تکرار شود اختلال پانیک نام میگیرد 

علایم پانیک 

 حس سرگیجه وغش کردن

تپش قلب

لرز

گرمای زیاد وتعریق 

درد در قفسه سینه 

سردرد

تهوع 

درد در نواحی مختلف بدن

احساس مرگ 

نظرات

در ادامه بخوانید...

واکنش به درد

در

(سیارک)درد پدیده ای پیچیده است که متأثر از عواملی بیولوژی، روانشناسی و اجتماعی مختلفی است . عوامل روانی شاخص های قوی برای تجربه درد هستند  و مدل های روانشناسی متمرکز بر الگوهای خاص اندیشه ها، افکار و رفتارها هستند که بر درک درد تأثیر می گذارند. شخصیت یکی از این عوامل است. خصیصه های شخصیت و دیگر الگوهای اندیشه و احساسات همچون افسردگی و اضطراب باهم دیگر به عنوان عوامل محافظ یا خطرناک برای درد خواهند بود. در سال های گذشته مدل های بیماری توجه خاصی به اختلالات روانی داشتند یعنی عواملی که برای درد و برآمدهای مرتبط همچون کیفیت زندگی یا اختلالات عملکردی عوامل خطرناکی محسوب می شدند . اما مدل های کلی تر بیشتری شکل‌گرفته‌اند تا عوامل و صفات روانی محافظ را نیز دربگیرند این عوامل می توانند سلامتی و درک درد کمتر و کیفیت زندگی را افزایش دهد.
با در نظرگیری سلامتی روانی، باید متذکر شد که سلامتی تنها به معنای حذف استرس و بیماری های روانی (مانند بیماری افسردگی) و یا حضور رشد (مانند، رفاه) نیست.

رشد شامل سه عامل است که سلامتی روانی را نشان می دهد:

احساسات مثبت گرا که نشان از رفاه احساسی است مانند تأثیرات مثبت و کیفیت زندگی؛ عمل‌گرایی روانی مثبت گرا که نشان از رفاه اجتماعی است همچون مشارکت اجتماعی و ائتلاف اجتماعی. حضور خصیصه های شخصیتی مثبت گرا همچون خوش‌بینی نشان از رشد است. این پژوهش رابطه محافظتی را که از خصیصه های شخصیتی مثبت گرا همچون خوش‌بینی، امید و خودکارآمدی به وجود می آید بررسی می کند و اینکه چگونه این مشخصه ها بر درک درد تأثیر می گذارند به بحث نشانده می شود. بیشتر اینکه، تحقیقات گسترده ای را به بحث می گذاریم که روابط تثبیت‌شده بین عوامل بسیار خطرناک، فاجعه سازی درد، مکانیسم های مقابله ای ناهنجار، درک درد و دیگر برآمدها را تعریف می کنند. به علاوه، مروری بر رابطه معکوس بین مشخصه های مثبت گرا و فاجعه-سازی درد خواهیم داشت و مدلی را ارائه می کنیم که رابطه معکوس بین مشخصه های مثبت و درک درد از طریق فاجعه سازی پایین درد توضیح می دهد. درنهایت، تمرین های بالینی پیشنهادی برای روابط مذکور را بررسی می کنیم.
ما مقاله های علمی پژوهشی اصیلی که بین سال های 2000 تا 2013 چاپ شده اند یا در دست چاپ بودند مرور کردیم. این مقاله ها را از پایگاه های پادمد، ساکو اینفور، گوگل اسکالر و آکادمیک پرمیر از سپتامبر 2012 تا ژانویه 2013 بازیابی کردیم. برای جستجو در پایگاه های داده از واژگان ذیل به صورت تکی یا ترکیبی استفاده شد: فاجعه سازی درد، درک درد، درد، مشخصه های مثبت گرا، خوش‌بینی، امید، خودکارآمدی و افسردگی.
مشخصه های مثبت گرا و درک درد
مطالعات بی‌شماری نشان داده است که رابطه محافظی بین مشخصه های شخصیتی مثبت گرا و درک درد وجود دارد. اکثریت پژوهش ها برروی خوش‌بینی در افراد بالینی (بیمار) می باشد و حاکی از این است که چطور خوش‌بینی می تواند قدرت رابطه بین درد و برآمدهای مهم زندگی را نمایان سازد. خوش‌بینی انتظار تعمیم یافته برای برآمدهای مثبت هستند  و اغلب با آزمون تجدیدنظر شده جهت‌مندی زندگی اندازه‌گیری می شود . افراد بالینی مورد مطالعه شامل بیماران مبتلا به سرطان و بیماری سلول‌های داسی شکل ، استئوآرتریت‌ و درد صورت می باشد. در میان 218 بیماری سرطانی مرحله آخر که تحت شیمی درمانی بودند، خوش‌بینی نقش محافظتی کوچکی با شدت درد داشت . در میان 334 بیمار مبتلا به سرطان ریه، خوش‌بینی تا حدودی بر رابطه بین درد و کیفیت زندگی تأثیر گذاشته بود . نتیجه مشابهی با 72 بزرگسال مبتلا به آرتروز نیز به دست آمد؛

درواقع خوش‌بینی تا حدودی رابطه میان درد و رضایت از زندگی را نشان داد .

در پژوهش دیگری که بروی 27 بیمار سلول‌های داسی شکل انجام گرفت نتایج حاکی از این بود که خوش‌بینی رابطه بین تسکین درد و شدت درد را کم‌رنگ می کند . الگوی انطباق پذیر کاربرد مواد مخدر در میان افراد با خوش‌بینی متوسط و بالا- و نه پایین- وجود داشت.
به علاوه، خوش‌بینی با واکنش دردی در میان بیماران اختلال گیجگاهی فکی رابطه دارد . در مطالعه ای (ا ز نوع مورد شاهدی) مشتمل بر 20 بیمار اختلال گیجگاهی و 28 بیمار فاقد درد (در گروه کنترل)، بیماران اختلال گیجگاهی فکی با خوش‌بینی کم‌طاقت درد پایین تری و درد بیشتری در تمرین درد ایسکیمی به همراه محرک های فشارآورنده داشتند این در حالی بود که بیماران گروه کنترل و بیماران اختلال گیجگاهی فکی با خوش‌بینی بالا نتیجه مخالفی نشان دادند. بعلاوه، بیماران اختلال گیجگاهی فکی با خوش‌بینی کمتر، بیومارکر بالاتری از واکنش به استرس (نوراپی‌نفرین و اینترلوکین ۶ (IL-6)) در استرس آزمایشی در مقایسه با بیماران اختلال گیجگاهی فکی با خوش‌بینی بالاتر داشتند. نتایج جالب دیگر دال بر این است که خط مبنا خوش‌بینی پایین با اینترلوکین ۶ رابطه دارد که نشان از قابلیتی برای واکنش به استرس های التهابی است. نتایج مطالعه مقطعی وسیعی (با تعداد 5696) با بیماران اختلال گیجگاهی فکی نشان می دهد که رابطه معکوسی بین خوش‌بینی و درد صورت وجود دارد . اما نکته حائز اهمیت این است که این رابطه تنها در میان بیماران افسرده وجود داشت. به علاوه، پژوهش ها تأکید می کنند که خوش‌بینی می تواند در مقابله با درد زمان بهبودی از عمل های جراحی همچون ترمیم فتق مغبنی، جراحی مفصل زانو  و عمل جراحی بای‌پس سرخرگ کرونر  بایستد.
مطالعات با نمونه های غیر بالینی نیز کمک به شفاف‌سازی و توضیح بیشتر مکانیسم هایی کرده است که با آن‌ها خوش‌بینی در مقابل درد ایستادگی می کند. کسانی که خوش‌بین‌تر هستند در مقابل انتظار تسکین درد از داروهای مسکن احساس بهتری دارند و در مواجه با آزمون فشارزای آب سرد درد کمتری را نسبت به کسانی در شرایط غیر انتظاری هستند تجربه می کنند. این فرضیه نیز وجود دارد که افراد خوش‌بین‌تر گرایش بیشتری نسبت به انتظارات مثبت تسکین درد دارند . به علاوه، مشخصه واکنش تسکین درد افراد خوش‌بین احتمالاً در وقایع دردناک با اضطراب و نگرانی پایین تری همراه خواهد بود . رابطه منفی و ثابت بین خوش‌بینی و درد در مطالعات زیادی این نگرانی را ایجاد کرده است که افراد خوش‌بین احتمالاً از مواجه با مسائل سلامتی خود را کنار بکشند . اما، مشخص شده است که افراد سالم خوش‌بین‌تر واکنش درد موردانتظاری (درد کمتر و واکنش قلبی-عروقی) از خود تحت شرایط خاص نشان می دهند اما همین الگو زمانی که به تفکر درباره سلامتی و تندرستی می رسد از بین می رود. نتایج این مقاله شواهدی را ارائه می کند که افراد خوش‌بین به شکلی "کورکورانه" دردی را نمی‌پذیرند که عمل را مستلزم می کند اما گرایش خاصی به شیوه های مقابله ای دارند. سرانجام، گروهی متشکل از 149 شرکت-کننده مختلف و سالم نشان داد که رابطه محافظتی بین خوش‌بینی و درک درد در گروه های نژادی ثابت باقی می ماند.
اگرچه رابطه بین خوش‌بینی و درد توجه زیادی را در ادبیات تحقیق به خود جلب کرده است، اما بعضی دیگر به رابطه بین امید و درد پرداخته اند. درحالی‌که خوش‌بینی یک انتظار تعمیم‌یافته برای برآمدهای مثبت گرا است ، اما سیندر این‌گونه تصوری دارد که امید تفکر هدف محور را هدف قرار می دهد و شامل گذرگاه ها (مسیرهای ادراکی به سمت اهداف) و آگاهی (انگیزه برای دنبال کردن مسیرهای منتهی به اهداف) است. در میان شرکت کنندگان سالم، حالت امیدواری بالا با آستانه درد پایین، تحمل درد بیشتر و درک درد پایین تر در آزمون فشارزای آب سرد ارتباط وجود دارد . بیشتر اینکه، شرکت-کنندگان سالمی که مداخله طراحی شده برای افزایش امید را دریافت می کنند تحمل درد بالاتری از افراد گروه کنترل داشتند.
امید در میان بیماران سرطانی مطالعه شده است. اما رابطه بین امید و درد همیشه به‌اندازه رابطه خوش‌بینی و درد روشن و مشخص نبوده است که ظاهراً درنتیجه وجود سنجش های مختلف است چون این سنجش ها تعاریف عملیاتی مختلفی برای سنجش امید ارائه شده است . در بعضی مطالعات امید در افراد با درد و بی درد مقایسه شده است ولی در مقاله-های دیگر افراد امیدوارتر نشانه های درد و خستگی کمتری ، مداخله درد پایین تر  داشتند و معنا و مفهوم بالاتری به درد نسبت داده‌اند . این نکته حائز ذکر است که در مطالعه ای، افرادی سرطانی با درد نسبت به افراد سرطانی بی درد امید کمتری داشتند . شدت درد در میان بیماران سرطانی در بعضی مطالعات (مثلاً هسو ) به امید ربط داده شده است و البته همه مطالعات (لین ) این چنین نبودند.
به علاوه، امید با درد در میان بیماران مبتلا به دردهای مزمن عضلانی- اسکلتی رابطه ای نداشت و این فرض وجود دارد که این نتایج جالب احتمالاً به دلیل برد محدود نمرات درد باشد .
تحقیقات بیشتری رابطه بین خودکارآمدی، درد و دیگر برآمدهای مربوطه مانند صدمات عملکردگرایی و کیفیت زندگی را سنجیده اند . خودکارآمدی عقیده ای است که هرکس توانایی رسیدن به اهداف را دارد . عقاید خودکارآمدی برای مدریت درد با درد و برآمدهای مربوطه در میان بیماران ورم مفاصل رابطه دارد . خودکارآمدی می تواند تفاوت جنسیتی مشاهده شده در واکنش به درد بالینی و تجربی را توضیح دهد. جکسون و همکاران  به این نتیجه رسیدند که خودکارآمدی فیزیکی و یا آزمون-محور کاملاً بر رابطه بین جنسیت و درک درد در آزمون فشارزای آب سرد تأثیر می گذارد. همچنین، خودکارآمدی اختلاف فاحش بین دوندگان دو ماراتون و افراد گروه کنترل در تحمل درد تجربی را توضیح می دهد . در پژوهش دیگری، افراد با خودکارآمدی بالا که حق انتخاب یک شیوه مقابله ای را که در اختیار آن‌ها قرار داده شده بود داشتند تحمل درد حاد بالاتری و گزارش درد پایین تری از خود نشان دادند . در حالت کلی، پژوهش های فعلی من باب رابطه بین خصیصه های روانی مثبت گرا و درک درد تصویر بسیار کامل تری از خوش‌بینی، امید و خودکارآمدی می دهد و تمام این خصیصه ها به شکلی مثبت بر سلامتی و تندرستی تأثیر می گذارد و رشد ممکن است در مقابل برآمدهای منفی سلامت خوی دفاعی به خود بگیرد. در ادامه مقاله به مبحث "فاجعه سازی درد و درک درد" می پردازیم. (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...