فیلمهای سینمایی که براساس داستانهایی واقعی ساخته شدهاند
(سیارک)از Into the Wild گرفته تا The Imitation Game و برخی فیلمهای دیگر در هالیوود بر اساس داستانهای واقعی نوشته شده و از اتفاقاتی که در دنیای واقعی افتاده الهام گرفتهاند؛ داستانهای افراد مختلف و اتفاقات غمانگیزی که برایشان رخ داده و یا اینکه چگونه به موفقیت دست یافتهاند. در این مقاله قصد داریم شمارا با اینگونه فیلمهایی آشنا کنیم که براساس داستان واقعی نوشته شدهاند و خاطرات و تجربیات افرادی بخصوص را برای همیشه در ذهن ماندگار کردهاند. با سیارک همراه باشید.
The Imitation Game 2014
این فیلم که با نقشآفرینی فوقالعاده تأثیر گذار Benedict Cumberbatch همراه است، روایت داستان دانشمند متخصص کامپیوتر آلن ترینگ است که در تلاش برای رمزیابی کدهایی است که ارتش نازی در طول جنگ جهانی دوم برای ارسال پیامهای رادیویی خود از آن استفاده میکردند. ترینگ در زندگی واقعی یک نابغه به معنای حقیقی کلمه بود، اما تنها مشکلی که داشت این بود که با همکاران خود خیلی کنار نمیآمد، چراکه خودرا برتر از آنها میدانست. با تمام این تفاسیر برای رسیدن به موفقیت و دستیابی به هدفش باید برتمام مشکلاتی که سد راهش است (اعم از مشکلات اجتماعی و مشکلات مربوط به کار) فائق آید.
300 (2006)
این فیلم روایت داستان پادشاه اسپارتها، لئونیداس و سیصد مردی است که همراهش در جنگ با ایرانیها شرکت کردند. در نبردی که با نام ترموپیل شناخته میشود و میان یونان و ایران قدیم (پرشیا)، در 480 پیش از میلاد مسیح رخ داد. جرارد بوتلر به عنوان پادشاه اسپارتها در این فیلم به ایفای نقش پرداخته است و لنا هیدی (که اخیراً در سریال «بازی تاج و تخت» به ایفای نقش پرداخته است) در نقش همسرش و ملکه اسپارتها بازی میکند. بازی بازیگران فیلم به خوبی از آب درآمده و نیز جلوههای ویژه آن.
Into the Wild 2007
روایت داستانی واقعی از مردی که در تجربهای روحانی و معنوی، رهسپار طبیعت وحشی میشود. این فیلم جنبههای افکار گوناگون کسانی را به تصویر میکشد که با زندگی مادهگرایانه و ماتریالیستی مشکل دارند و نمیتوانند به سادگی با این طرز زندگی کنار آیند. در این فیلم میتوان مشاهده کرد که چگونه فردی مشتاق کسب آزادی و اتکای به نفس است و اینکه به دیگران وابستگی نداشته باشد، فردی که از هنجارهای جامعه خود را آزاد میکند و پا فراتر از آنی میگذارد که روال عادی زندگی مردم عادی شناخته میشود و درک میکند که برتری حقیقی در طبیعت است. کریستوفر مک کندلس، شاگرد اول دانشگاه و ورزشکاری قابل است که پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه اِموری، تمامی اموالش را رها میکند و بیست و چهار هزار دلاری که پسانداز کرده است را به خیریه میبخشد و درنهایت عازم آلاسکا میشود و به دنبال رویاهایش میرود.
فرار از آلکاتراز 1979
آلکاتراز، زندانی واقع در یک جزیره در خلیج سانفرانسیسکو، در زمان خود، ایمنترین زندان موجود در جهان بود و امکان فرار از آن تقریباً غیرممکن. درحقیقت به نظر میرسید فرار از این دژ مستحکم و دورافتاده در خیالات کسی هم نگنجد، اما در سال 1962 سه مرد با دل و جرأت، با اقدام به فرار از زندان آلکاتراز، خلاف این موضوع را اثبات کردند. کلینت ایستوود، فرد وارد و جک تیبو کسانی هستند که در نقش این سه مرد بازی کردند. اینکه آیا واقعاً این سه مرد موفق به فرار از زندان آلکاتراز شدند یا نه، هنوز با اطمینان نمیتوان گفت و راجع به آن اختلاف نظر است، با اینحال روایت داستانشان، پرده از حقایق و رؤیاهایی برمیدارد که بسیار جالب توجه است.
اینک آخرالزمان 1979
این فیلم اقتباسی جزئی از کتاب مشهور جوزف کونراد، «Heart of Darkness» است. داستان کتاب نیز براساس حقایقی از زندگی خود نویسنده است و روایت تجربیاتی است که وی در بخشی از زندگی بدست آورده است. داستان فیلم در زمان جنگ آمریکا با ویتنام اتفاق میافتد. کاپیتان ویلارد (با بازی مارتین شین) طی مأموریتی بسیار خطرناک به کامبوج فرستاده میشود. هدف از این مأموریت کشتن کلنلی یاغی (با بازی مارلون براندو) است. این کلنل برای مردم بومی این منطقه بدل به موجودی خداگونه شده است و به باور افسران آمریکایی عقل خودرا از دست داده است.
Lawrence of Arabia 1962
این فیلم نیز براساس داستانی واقعی درست شده است و روایت دیپلمات و افسر نظامی اهل ولز، توماس ادوارد لارنس است که در دوران جنگ جهانی اول به شبه جزیرهای عربی وارد میشود. دراین فیلم شاهد چالشهای احساسیای خواهیم بود که برای این افسر نظامی با مشاهده خشونت اجتنابناپذیر جنگ پیش میآید. درکنار این مشکلات دیگری نیز سد راه این افسر بریتانیایی میشود: سایر همقطارانش که گرفتار قبیلههای صحرانشین عرب شدهاند و از وطن خود دور ماندهاند برایش ناراحتکننده است. فیلم بینظیری است.
Midnight Express 1978
Midnight Expressداستانی واقعی درباره بیلی هایس است. دانشجوی آمریکایی که به جرم قاچاق مواد مخدر از ترکیه دستگیر شده و به زندان انداخته میشود. عنوان این فیلم بدل به ناسزایی شده است که دررابطه با اقدام به فرار از زندان مطرح میشود، چراکه بیلی در این فیلم بارها تلاش میکند از زندان بگریزد که درنهایت توسط مأموران زندان دستگیر شده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. یکی از نقاط قوت فیلم موسیقی متن بینظیر آن است که در سال 1979 جایزه بهترین موسیقی متن را از آن خود کرد.
اسپارتاکوس 1960
«ترجیح میدهم اینجا باشم، مردی آزاد و درکنار برادرانم، جنگی دشوار و راهپیماییِ طولانیای درپیش رو، تا اینکه ثروتمندترین شهروند رم باشم: چاق و فربه از غذایی که زحمتی برای بدست آوردنش نکشیدهام و تعداد زیادی برده در اختیارم.» این یکی از بیشمار دیالوگهای به یاد ماندنیای بود که در فیلم اسپارتاکوس عنوان شد. این شاهکار، روایت یکی از مشهورترین شورشهایی است که تا کنون در تاریخ بشریت توسط بردهها صورت گرفته است. کارگردانی این اثر با استنلی کوبریک بوده است و بنا به نظر بسیاری یکی از بهترین فیلمهایی است که تاکنون درباره حکومت و امپراطوری رمیها ساخته شده است.
Schindler’s List 1993
داستان این فیلم روایت زندگی اسکار شیندلر (با بازی فوقالعاده لیام نیسون) است، یک تاجر آلمانی و از حذب نازی که تحت تأثیر احساساتش قرار گرفته و تغییراتی را در روحیه خود تجربه میکند و درنهایت این تغییرات سبب میشود جان بیش از هزار یهودی را نجات داده و از اینکه آنها گرفتار هولوکاست شوند، جلوگیری میکند. کارگردان این اثر، استیون اسپیلبرگ است و بازیگران مشهور دیگری نیز درآن به ایفای نقش پرداختهاند. ازجمله رالف فینس که در نقش افسر بیرحم نازی به بازی در این فیلم پرداخته است. استقبال بسیار خوبی از این فیلم در زمان اکرانش شد و جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم آن سال آکادمی را از آن خود کرد.
اگه میتونی منو بگیر 2002
لئوناردو دیکاپریو و تام هنکس، دو نقش اصلی در این فیلم را که براساس زندگی جونیور فرانک ابگنیل ساخته شده است را ایفا میکنند. فرانک جوان مهارتی بخصوص در جعل اسناد و مدارک و جا زدن خود به عنوان متخصص در حرفههای گوناگون پیدا میکند و با نقد کردن میلیونها دلار چک تقلبی و جعلی و جا زدن خود به عنوان دکتر، کمکخلبان و وکیل توانست پول زیادی به جیب بزند. چیزی که درباره این داستان بسیار تأثیرگذار است این است که او تمام این کارها را تا قبل از تولد نوزده سالگیاش انجام داد و قصدش از بدست آوردن این همه پول تنها این بود که به پدر و مادر خود کمک کند و زندگی از دست رفتهشان را بازیابد، چراکه بخاطر شرایط دشوار مالی پدر وماردش قصد داشتند از یکدیگر جدا شوند. فیلم پر از صحنههای کمیک و هیجانی است و درکنار بازی فوقالعاده بازیگران آن، فیلم بدل به اثری ماندگار شده است و عادلانه بود اگر دیکاپریو بخاطر بازیاش در این فیلم جایزه اسکار را از آن خود میکرد.
A Beautiful Mind 2001
این فیلم داستان اعجوبه ریاضیات، جان فوربز نش را روایت میکند و گواهی بر این ادعا است که گاهی مرزی بسیار باریک میان نبوغ و دیوانگی وجود دارد. تماشاگران با دیدن این فیلم کمی بیشتر با این نابغه دنیای ریاضیات که راسل کرو ایفای نقش اورا بعده گرفته است آشنا میشوند و از فشاری که در طول زندگیاش تحمل میکند، آگاهی بیشتری پیدا میکنند. جان فوربز نش از اسکیزوفرنی رنج میبرد که زندگی شخصیاش را بشدت تحت تأثیر قرار میدهد و نیز روابط کاری و روابطش با دوستان و خانوادهاش را.
American Sniper 2014
کلینت ایستوود کسی بود که داستان تکتیرانداز نیوری دریایی، کریس کایل را به قلم درآورد و آن را روی پرده سینما برد. کریس تکتیراندازی بود که در تیراندازی دقت بینظیری داشت و با نجات جان بسیاری از همقطارانش در عراق بدل به قهرمان جنگ شد. البته کریس گرفتار بازی سرنوشت شد و گویا پایان خوشی، آنگونه که شاید تصور میکرد، در انتظارش نبود، چراکه با بازگشت به وطنش نتوانست خودرا از شر صحنههایی که در جنگ دیده بود و خشونتی که تجربه کرده بود برهاند و برای برقراری ارتباطی عمیق با همسر و فرزندانش دچار مشکل شده بود.
The Pianist 2002
اگر این فیلم را تماشا نکردهاید، حتماً زمان خالیای برای تماشای آن پیدا کنید. رومن پولانسکی کارگردانی این فیلم را به عهده داشته و آدرین برودی به عنوان نقش اصلی فیلم در آن حضور یافته است. داستان فیلم درباره موزیسین یهودی لهستانیای به نام ولادیسلاو اسپیلمن است که در کوران جنگجهانی دوم در گتوی مشهور شهر وارساو گرفتار میشود و مجبور به نبرد برای نجات جان خود میشود. این فیلم که تحسین منتقدان زمان خودرا برانگیخت، سه جایزه اسکار و بسیاری جایزههای دیگر درکنار آن نصیبش شد.
Erin Brockovich 2000
این فیلم که برای بازیگر زن نقش اصلی و قهرمان داستانش، جولیا رابرتز، جایزه اسکار بهترین زن را به همراه داشت، روایت زندگی وکیل و مادر سه کودکی است که در شهری کوچک زندگی میگذراند. نام او ارین بروکویچ است. ارین که سابقه تحصیلی آنچنانی ندارد، درکمال تعجب به عنوان یک وکیل مشغول به کار شده و استخدام میشود. نکته غیرقابل انتظار دیگری که انتظار ارین را میکشد، پرونده بزرگی است که برای کار دراختیار او قرار میگیرد: آب شهر کوچکی که ارین درآن زندگی میکند مسموم شده و سبب این میشود که بسیاری از شهروندان به سرطان مبتلا شوند. حال ارین با تمام وجودش به نبرد برای موفقیت در این پرونده میپردازد. داستانی که برای فیلم انتخاب شده است، بسیار جالب و تأثیرگذار است.
دوازده سال بردگی 12 Years a Slave 2013
داستان فیلم، روایت زندگینامه سولومان نورثتاپ است که به عنوان مردی آزاد در ایالت شمالی نیویورک زندگی میکرده و در سال 1841 دزدیده شده و به عنوان برده فروخته میشود. دوازده سال بردگی توانست جایزه بهترین فیلم آن سال را از آن خود کند و تحسین تماشاگران فیلم و منتقدان را نیز برانگیخت. استیو مک کوئین با مهارت هرچه تمامتر از پس کارگردانی این فیلم برآمد و داستان قابل باور و تأثیرگذار فیلم نیز از دیگر نکاتی بود که آن را بدل به اثری ماندگار کرد.ترجمه itrans.ir