چگونه دو برادر از موزه لوور پاریس 200000 فرانک کلاهبرداری کردند
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸کاریکاتور خبر افشای جعلی بودن تاج طلایی رهبر سکا ها در یک روزنامه فرانسوی
چگونه ساکنان اودسا گوخمان موزه لوور را به مبلغ 200000 فرانک فریب دادند و چرا متخصصان مشکوک نشدند؟در سال 1896 ، موزه لوور پاریس با یک نمایش منحصر به فرد دوباره معروف شد. برای (کلاهخود) یا تاج رهبر سکا ها ، طبق گفته فروشندگانی که در حین کاوش مقبره سلطنتی یافت شده ، این موزه مبلغ باورنکردنی 200 هزار فرانک پرداخت کرد. مدتی ، تاج طلایی یکی از قطعه های اصلی موزه بود ، تا اینکه به لطف شانس مشخص شد که این تاج جعلی است که به صورت استادانه ساخته شده است.
- چگونه دو برادر از موزه لوور پاریس 200000 فرانک کلاهبرداری کردند
- کار جعلی بزرگ و اولین معامله حسابی
- کلاهبرداری با تاج جعلی از موزه لوور
- فاش شدن کلاهبرداری و ادامه کار
چگونه دو برادر از موزه لوور پاریس 200000 فرانک کلاهبرداری کردند
تا زمان کلاهبرداری اصلی زندگی ، برادران اودسا Shepsel و Leiba Gokhmana عتیقه می فروختند. آنها در نزدیکی ویرانه های یونان باستان Olbia زندگی می کردند ،عتیقه ها مربوط به کاوش های همین محل بودند. ارزش های باستان شناسی، برادران را به صاحبان مجموعه های خصوصی تبدیل کرد. اما در برخی مقاطع ، جریان پیدا کردن عتیقه رو به افول گذاشت و سپس دو برادر به ساخت جعلی از وسایل دوران باستان فکر کردند.
اخیراً ، غنائم اصلی باستان شناسان قطعاتی از سنگ نوشته با متونی به زبان یونانی هستند. برادران سرمایه گذار متعهد شدند که آنها را جعل کنند. مواد برای ساخت صفحات "باستانی" از کریمه آورده شده بود ، و صنعتگرانی استخدام کردند که مشغول حکاکی بودند. آنها توانستند به طور دقیق قلم و سبک نوشتاری یونان باستان را کپی کنند. آنها حتی از تدوین مستقل متون پرهیز نمی کردند. هنگامی که چنین ابتکاری تقریباً شوخی ظالمانه ای با جعل کنندگان بازی کرد. خریدار شاهکار بعدی متوجه خطایی در کتیبه شد. اما دو برادر دست بردار نبودند و می گفتند كه کاتبان یونان باستان احتمالاً اشتباه کرده اند. این تجربه توسط استادان تقلبی مورد توجه قرار گرفت و بعداً صفحات با مراقبت گرامری بیشتری صورت گرفت. به زودی ، برادران حتی موفق شدند یکی از موزه های باستان شناسی اودسا را که جعلی ها به آن جا فروخته می شد ، گمراه کنند.
کار جعلی بزرگ و اولین معامله حسابی
پس از موفقیت در تجارت سنگ نوشته ، کلاهبرداران تصمیم به جعل های گرانبها گرفتند. گوخمامی ها با حیرت و دقت عمل کردند. آنها جواهرات "عتیقه" را به همکاران جواهر ساز سفارش می دادند ، که معمولاً گمان نمی کردند که کار تمام شده به عنوان آثار باستانی واقعی از طریق واسطه ها فروخته می شود.
دو برادر جاعل در بین دهقانانی که با خریداران در تماس بودند ، همدستانی را استخدام می کردند ، و با تفصیل مکان های عتیق های پیدا شده را شرح می دادند. و یک بار مأموران این دو برادر عتیقه جعلی دیگری را به داخل قبری انداختند که باستان شناسان روی آن کار می کردند. بنابراین ، خریدار نمی توانست سوء ظنی داشته باشد. اولین قربانی بزرگ کلاهبرداران نیز شناخته شده است. این جمع آورنده نیکلایف فریشن بود ، که به داستان دهقانان اعتماد کرد. دومین مرد را متقاعد كردند كه با حفر باغ ، یك تاج باستانی و خنجر باستانی را در زیر زمین پیدا كرده اند و قیمت 10 هزار روبل را برای این یك تعیین كرد. وقتی خریدار ساده لوح متوجه جعل شد که خیلی دیر شده بود. پول پرداخت شده و مأموران دو برادر از خود رد پایی به جا نگذاشته بودند.
کلاهبرداری با تاج جعلی از موزه لوور
دو برادر شپل و لیبا ، که نمی خواستند در تجارت کوچک متوقف شوند ، تصمیم گرفتند عتیقه های خود را در خارج از کشور بفروشند. آنها تصمیم گرفتند نمایشگاهی بسازند و پس از آن بهترین موزه های اروپایی برای خرید صف ببندند. بنابراین یک تیارا طلایی (تاج طلایی) وجود داشت که طبق افسانه ، یونانیان برای محافظت در برابر یورش های عشایری به پادشاه سکایی Sayafafern اهدا کرده بودند.
برای چنین مأموریتی مهم ، آنها جواهرگر مشهور و خودآمور اودسا ، روخوموفسکی را آوردند. استاد ماهر با شگفتی خوب کار کرد. برای اقناع بیشتر ، وی حتی كتیبه ای یونانی باستان را نیز روی این محصول حکاکی کرد که می گفت تیارا هدیه ای برای رهبر بزرگ سکاها است. این یک حقه کوچک بود - پیدا کردن یک خریدار بزرگ با یک نام مشهور بین المللی.
در اولین تلاش برای معامله ، موزه امپریال وین را انتخاب کردند. اتریشی ها علاقه زیادی به تاج داشتند اما مقدار پول لازم را پیشنهاد نکردند. موزه وین پیشنهاد داد که قیمت را کاهش داده یا تاج طلایی را به صورت اقساطی بخرد. اما برادران برای این معامل رضایت ندادند و به همه ی پول احتیاج داشتند ، آنها متعهد شدند که با لوور مذاکره کنند. کارشناسان پاریسی پس از بررسی تیارا ، به این نتیجه رسیدند که این یافته واقعی و دارای ارزش تاریخی زیادی است. در بهار سال 1896 ، لوور 200،000 فرانک به دو برادر پرداخت کرد. برخی از جمع آورندگان عتیقه در آن زمان مشکوک بودند و اما موزه سخنان آنها را رد کرد و شایعات مربوط به کلاهبرداری احتمالی فروکش کرد.
فاش شدن کلاهبرداری و ادامه کار
کلاهبرداری به طور اتفاقی فاش شد. هنگامی که الین ماینس ، هنرمند و مجسمه ساز فرانسوی ، متهم به جعل نقاشی های مشهور شد ، وی تلافی کرد که این جعلیات حتی در لوور نیز به نمایش گذاشته شده است. این استاد گفت که وی در حال تهیه الگویی از تیارای لوور و نظارت بر تولید آن است. دومین نامه فاش کننده کلاهبرداری توسط لیفشیتز ، جواهر ساز اودسا ، که چند سال پیش به پاریس آمده بود ، ظاهر شد. وی گفت که سازنده تیارا ، همکار او در اودسا ، روخوموفسکی است.
به گفته لیفشیتز ، این جواهرساز با ساختن تیارای طلایی هیچ ایده ای درباره کلاهبرداری برنامه ریزی شده نداشته و برای این کار 1800 روبل دریافت کرده است . مطبوعات با هشدارهایی از مورخان و باستان شناسان شروع کردند و به اتفاق آرا تیارا را جعلی خواندند ولی لوور اهمیتی به آن نداد.
روزنامه نگاران در جستجوی استاد دماهر که ناخواسته فریب کارشناسان برجسته اروپایی را به اودسا هجوم آوردند. روخوموفسکی که پیش از این با کپی کردن جواهرات عتیقه به سفارشات خصوصی نان خود را به دست آورده بود ، مشهور شد.
بررسی پرونده با تاج سایوتوفرن Sayafafern حدود دو ماه به طول انجامید ، در نتیجه این کمیسیون نتیجه گیری ناامید کننده ای به دست آورد: تیارا جعلی است که توسط یک جواهر ساز اودسا بنا به درخواست یک مشتری خاص ساخته شده است. برادران شپل و لیبا برای فریب دادن موزه پاسخی ندادند. هیچ مدرک مستقیمی بر علیه آنها موجود نبود(از طریق واسطه کار می کردند) و البته آنها مایل به همکاری با تحقیقات نبودند. موضوع مورد بررسی قرار گرفت و اگر برادر بزرگتر درگیر مشاغل عتیقه بود ، گوخمان کوچکتر مدتها به همکاری سازمان های موزه ادامه می داد.متأسفانه ، برادران گوخمان تنها هنرمندان کلاهبردار بزرگ نبودند.
در صورتی که اجناس عتیقه و آنتیک دوست دارید مقاله چگونه سارقین بی سواد موفق به فریب فروشندگان با تجربه عتیقه شدند را بخوانید.