وقتی صحبت از خشونت خانگی است ، پیش فرض این است که ستمگر داخلی مرد است. چندی پیش معلوم شد که امبر هارد بارها و بارها از مشت هایش استفاده می کند و ظریفانه شوهرش جانی دپ را مسخره می کند. با این حال ، بازیگر مرد جانی دپ به هیچ وجه در تلاش برای استفاده از روش تنبیه بدنی همسر خود نیست.
امبر هرد
امبر هرد و جانی دپ. / عکس
همسر سابق جانی دپ در طی مراحل طلاق به طرز ماهرانه ای نقش قربانی خشونت خانگی را بازی کرد و توانست شهرت همسر خود ، جانی دپ را بسیار خراب کند. بعداً ، این بازیگر با یک دادخواست به دادگاه رفت که در آن او امبر هرد و یکی از انتشارات انگلیس را به افترا متهم کرد و مدارکی را برای اثبات بی گناهی خود به دادگاه ارائه داد. همانطور که معلوم شد ، این امبر هرد بود که مرتباً از خشونت جسمی استفاده می کرد ، با مشت به همسرش حمله می کرد ، او را تحریک می کرد ، تحقیر می شد و مورد توهین قرار می داد.
در ژوئیه سال 2020 ، جلسه رسیدگی به پرونده جانی دپ و امبر هرد در دادگاهی در لندن آغاز شد. ازدواج آنها در سال 2017 به پایان رسید ، اما رسیدگی به همسران سابق به مدت سه سال ادامه دارد. در دادگاه جزئیات تکان دهنده ای از زندگی خانوادگی بازیگران فاش شد و اکنون کاملاً غیرقابل درک است که در حقیقت معلوم شد چه کسی در ازدواج ستاره ای قربانی خشونت خانگی شده است.
هیلاری کلینتون
بیل و هیلاری کلینتون
همسر چهل و یکم رئیس جمهور ایالات متحده مدت ها است که به دلیل برخورداری از رفتار خشن و سخت شناخته شده است ، اما تصور اینکه این زن در زمان عصبانیت چه توانایی هایی دارد ، دشوار است. در خانواده مدتهاست که یک ازدواج کامل برقرار کرده است و شوهرش را با دست سنگینش مجازات می کند. کارمندان امنیتی و خدماتی این زوج بارها و بارها درباره این موضوع صحبت کردند که چگونه هیلاری کلینتون مرتباً دست خود را به سمت شوهرش بالا می برد و در هیجان شدید می تواند گلدان بزرگی را به سمت او پرتاب کند. در همان زمان ، بیل کلینتون به طور ناگهانی واقعیت ضرب و شتم را کتمان کرد و گزارش داد که چشم کبود شده او از اثرات حساسیت به قهوه است امادر صورتی که هیلاری حیرت انگیز بیل را سیلی بزد ، آنگاه علامت قرمز روی صورتش حتی برای چند ساعت از بین نمی رود!
کلی بروک
کلی بروک و جیسون استاتهام. / عکس
این بازیگر آمریکایی که به دلیل بازی در فیلم "یک خوشبختی بزرگ" مشهور شد ، همیشه در کنار مردان از موفقیت برخوردار بوده است. اما در همان زمان ، او قبول نکرد که با هیچ یک از طرفدارانش ازدواج کند و هرگز پنهان نکرد که قادر به کنترل خشم خود با یک سیلی به صورت محبوب خود است. همکارش جیسون استاتهام ، که کلی بروک با او به مدت ۷ سال رابطه داشت ، ضربه وارد شده از طرف کلی بروک را به فک راموش نمی کمد. پس از این واقعه ، عاشقانه بازیگران چند سال دیگر ادامه یافت.
کلی بروک و دنی سیپریان. / عکس
قربانی بعدی کلی بروک ، بازیکن راگبی دنی سیپریان بود. هنگامی که بازیگر زن متوجه شد که دوست پسرش شماره ی او را به کلوپ استریپ داده است ، او نفهمید و فقط با مشت به صورت او حمله کرد. خوشبختانه ، آنها موفق شدند کلی را به موقع از مرد جوان دور کنند ، در غیر این صورت به گفته بروک ، می توانست برای این پسر بسیار بدتر به پایان برسد.
اما رابرتز
اما رابرتز و ایوان پیترز. / عکس
برادرزاده جولیا رابرتز مدتهاست که به عنوان یک دختر با رفتار خشن شهرت کسب کرده است. اما رابرتز اگرچه هنوز خیلی از وضعیت یک ستاره واقعی فاصله دارد اما با ایوان پیترز به دلیل بازی در داستان ترسناک آمریکا مشهور شد. این عاشقان بارها با نزاع های شدید خود مخاطبان را شوکه کردند و در سال 2013 در کانادا ، همسایگان این زوج ستاره حتی مجبور شدند با پلیس تماس بگیرند. پلیس اما رابرتز را به ایستگاه بردند و دوست پسرش در اتاق ماند تا جلوی خونریزی از بینی خود را بگیرد و زخم های عمیق را بر روی بدن التیام ببخشد. درست است ، پیترز از مطرح کردن اتهامات علیه محبوب خود امتناع ورزید. رابرتز روز بعد آزاد شد و بازیگر زن این نزاع را "سوء تفاهم" خواند.
کارمن الکترا
کارمن الکترا و دنیس رودمن. / عکس
ستاره سریال "نجات دهندگان مالیبو" که با دنیس رودمن ، بازیکن بسکتبال ازدواج کرده است ، بارها و بارها درگیری و نزاع های خشونت آمیز را آغاز کرده است. در نتیجه یکی از آنها ، او به همراه همسرش که به سادگی در دفاع از خود در مقابل همسرش ، که عصبانی بود ، در ایستگاه پلیس به پایان رسید. کارمن سینه او را با خراش داد و تی شرت شوهرش را پاره کرد. فقط طلاق به این زوج کمک کرد تا یک سری درگیری ها را متوقف کنند.
تونیا هاردینگ
تونیا هاردینگ / عکس
این قهرمان اسکیت بازی ایالات متحده ، که در مسابقات جهانی 1991 نقره به دست آورد ، نه تنها به دلیل استعداد خود به عنوان یک اسکیت باز ، بلکه به دلیل شرکت در حمله به رقیب خود نانسی کریگان مشهور شد. پس از این اتفاق ، فعالیت ورزشی تونیا رو به زوال گذاشت و پس از آن زندگی شخصی وی شروع به فروپاشی کرد. اسکیت باز محبوب تونیا هاردینگ چندین ضربه خردکننده را به صورت محبوب خود، دارن سیلور وارد کرد. تونیا بازداشت شد و در شهادتش دارن گفت: هاردینگ دقیقاً "مثل مایکل تایون" او را وحشیانه و بی رحمانه زد. این زوج نتوانستند رابطه را بازیابی کنند ، اما اسکیت باز سابق تصمیم به ایجاد حرفه ای در بوکس حرفه ای گرفت.
کلی بنسیمون
کلی بنسیمون / عکس
نویسنده ، مدل ، طراح جواهرات ، سردبیر و شرکت کننده در چندین فصل از زنان خانه دار واقعی نیویورک بازی کرد. در 5 مارس 2010 ، او پس از حمله به نامزدش استفانف ، که او را به طرز وحشیانه ای کتک و لگد زد ، در ایستگاه پلیس به پایان رسید. بعداً معلوم شد که کلی بنسیمون از هر چیز کوچکی عصبانی می شود.
خشونت خانگی علیه زنان : نشانه ها را بشناسید و کمک بطلبید
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
به مناسبت 25 نوامبر روز مبارزه علیه خشونت خانگی ، خشونت خانگی تهدیدی بزرگ برای بسیاری از زنان و سلامت زنان است.
شناسایی روابط تعدی گرایانه و چگونگی خروج از شرایط خطرناک
شریک شما عذر خواهی می کند و قسم می خورد که دیگر رفتار آزار دهنده اش را تکرار نخواهد کرد اما شما می دانید که او بر قسمش پایبند نیست و رفتارش را تکرار خواهد کرد. گاهی با خود فکر می کنید که شاید شما تنها تصور می کنید که مورد تجاوز واقع شده اید، با این حال درد روحی و جسمی شما واقعی به نظر می رسد. اگر این موضوع برایتان آشناست، شما احتمالاً قربانی خشونت خانگی شده اید.(سیارک)
شناسایی خشونت خانگی
خشونت خانگی که اصولاً با نام خشونت شریک جنسی خوانده می شود میان افرادی با رابطه ی نزدیک شکل می گیرد. خشونت خانگی می تواند شکل های متفاوتی داشته باشد من جمله سوء استفاده های عاطفی، جنسی و فیزیکی. اما خشونت خانگی اصولاً به سمت زنان نشانه رفته است و می تواند در میان روابط هم جنس گرایانه و غیر هم جنس گرایانه رخ دهد.
ممکن است تشخیص خشونت خانگی در ابتدا ساده نباشد. در حالی که برخی روابط اجتماعی از نگاه بیرون از رابطه به صورت روشنی متجاوزانه هستند اما تجاوز ابتدا به صورت نامحسوس شروع شده و در طول زمان رو به شدت می گذارد. شما در معرض خشونت خانگی هستید اگر در رابطه با فردی باشید که:
شما را با القاب زشت صدا می کند، به شما توهین می کند یا شما را تحقیر می کند.
مانع از تحصیل و کار شما می شود و از آن جلوگیری می کند.
مانع از ملاقات با اعضای خانواده و دوستان شما می شود و از آن جلوگیری می کند.
سعی دارد نحوه ی پول خرج کردن، جاهایی که می روید، داروهایی که مصرف می کنید یا نوع پوشش شما را کنترل کند.
حسادت می کند، فکر می کند مالک شماست و شما را به خیانت متهم می کند.
هنگام استفاده از الکل یا مواد مخدر عصبانی می شود.
شما را با خشونت یا سلاح تهدید می کند.
شما، فرزندانتان یا حیوانات خانگی شما را میزند، خفه می کند یا به هر شکلی به شما آسیب می رساند.
شما را مجبور می کند که اعمال جنسی مخالف میل خود را انجام دهید.
شما را به خاطر رفتار خشونت آمیز خود مقصر می داند یا به شما می گوید که مستحق آن هستید.
اگر هم جنس گرا، دو جنس گرا یا ترنسکشوال هستید و با فردی با ویژگی های زیر ارتباط دارید، در معرض خشونت خانگی خواهید بود:(سیارک)
شما را تهدید می کند که گرایش جنسی شما را به دوستان یا خانواده و اطرافیانتان خواهد گفت.
به شما می گوید که افراد صاحب منصب به هم جنس گرایان، دو جنس گرایان یا ترنسکشوال ها کمک نمی کنند.
به شما می گوید که خارج شدن از این رابطه بدین معناست که شما به این نتیجه رسیده اید که روابط هم جنس گرایانه، دو جنس گرایانه یا ترنسکشوالی منحرفانه اند.
می گوید که زنان نمی توانند خشن باشند.
سوء استفاده خود را با گفتن این که شما واقعاً هم جنس گرا، دو جنس گرا یا ترنس نیستید نشان می دهد.
بارداری، کودکان و خشونت خانگی
گاهی اوقات خشونت خانگی در حین بارداری شروع شده و یا پس از آن افزایش می یابد و سلامت شما و کودکتان را به خطر می اندازد. این خطر پس از به دنیا آمدن کودک نیز وجود خواهد داشت. حتی اگر کودک شما مورد سوء استفاده قرار نگیرد، شاهد خشونت خانگی بودن نیز بسیار مضر است. کودکانی که در خانه های با خشونت بزرگ می شوند احتمال بیشتری دارد که مورد خشونت واقع شوند و مشکلات رفتاری بیشتری را نسبت به سایر کودکان از خود نشان می دهند. به عنوان بزرگسال، احتمال بیشتری دارد که رفتار متجاوزانه از خود بروز داده یا تصور کنند که سوء استفاده بخش طبیعی از یک رابطه است. ممکن است نگران باشید که کمک طلبیدن باعث از هم پاشیدن خانواده و در خطر انداختن خود و کودکتان می شود اما این بهترین راهی است که می توانید برای حفاظت از خود و کودکتان به کار گیرید.
چرخه را بشکنید
اگر در وضعیتی متجاوزانه قرار گرفته اید، این الگو را خواهید شناخت:
متجاوز تهدید به خشونت می کند.
متجاوز خشونت را عملی می کند.
متجاوز عذر خواهی می کند، قسم می خورد که تغییر کند یا به شما هدیه می دهد.
هر چه مدت طولانی تری در این چرخه بمانید، خسارات روحی و جسمی بیشتری به شما وارد خواهد شد. ممکن است دچار افسردگی یا اضطراب شوید. ممکن است تصور کنید که نمی توانید روی پای خود بایستید و از خود مراقبت کنید یا اینکه مقصر سوء استفاده خود شما هستید. ممکن است احساس نا امیدی یا فلج شدن به شما دست دهد.
اگر زن مسنی هستید که مشکلاتی در سلامتی شما به وجود آمده است، ممکن است حس کنید که به شریک سوء استفاده گر خود نیاز دارید. اگر مایل نیستید که هویت جنسی شما فاش شود، تمایل کمتری به کمک طلبیدن پس از اولین سوء استفاده خواهید داشت. اگر توسط زن دیگر مورد آزار جنسی قرار گرفته اید، ممکن است از این موضوع واهمه داشته باشید که دیگران حرف شما را باور نخواهند کرد.
با این حال تنها راه شکستن چرخه ی خشونت، کمک طلبیدن است و هر چه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. داستان خود را برای کسی تعریف کنید: دوست، کسی که دوستش دارید، امداد رسان یا فردی نزدیک به شما. ممکن است در ابتدا برای شما مشکل باشد که درباره ی سوءاستفاده صحبت کنید اما پس از آن حس بسیار بهتر یخواهید داشت و پشتیبانی که به آن نیاز دارید را دریافت خواهید کرد.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
وقتی پای خشونت علیه یک شریک زن صمیمی در میان است، اغلب پرسیده می شود که چرا مردان علیه زنی که با او زندگی می کنند از نیروی فیزیکی استفاده می کنند. برای شریک آسیب دیده، مثل این است که پرسیده شود چرا مردان اقدام به کشتن شریک زنشان می کنند به جای این که کمی به کارشان فکر کنند و این عمل را مرتکب نشوند.(سیارک)
برای هر دو سوال، باید در مورد چیزهایی که به مردان مربوط است، سوال شود مانند: بیولوژی اش، حالت روحی اش، وضعیتش در سال های کودکی یا حتی وضعیت روحی اش حین ارتکاب خشونت. یا بعضی از مسائل مربوط به زنان بررسی شود مانند: رفتارش با مرد همراه با احترام است؟ کارهای خانه با یاری همدیگر انجام می شود یا با جنگ و دعوا؟ باید وضعیت روحی طرفین یا وضعیت خاص آنها بررسی شود. مانند: فشار ناشی از مشکلات مالی، خواسته های فرزندان، خانه داری و وظایف خانه، تعهد یا امثال این مسائل.
تاکنون جست و جو برای یافتن پاسخ ادامه و تحت تاثیر موارد مختلف قرار دارد. با این وجود مطالعاتی وسیع نیز بر اساس گمانه زنی و استدلال های نظری نیز انجام شده است. فاکتورهای اجتماعی، روانشناختی و بیولوژیکی موردهای مناسبی هستند که دریچه ای به سوی آگاهی بیشتر ما در مورد، چه وقت و چرا در روابط صمیمی خشونت وجود دارد؟ را بگشاید. شاید باید بین خشونت کشنده و خشونت غیر کشنده تمایز قائل شد. با این وجود گرایش به توضیح در یک عرصه ی خاص مانند: اجتماعی یا روانشناختی شاید ترکیبی ثمربخش تر باشد نسبت به فاکتورهایی که پیچیدگی خاصی را در ارتباطات صمیمی، کشمکش ها و خشونت به وجود می آورند.
توجه اصلی این مقاله بر روی قتل یک شریک زن صمیمی است. در حقیقت کوششی برای فهمیدن این نوع خشونت نامتعارف است. همچنین درک فاکتورهایی که با خطراتش مرتبط است.
خشونت خانگی علیه زنان در روابط صمیمی
در ابتدا شاید منطقی باشد که با این فرضیه شروع کنیم که خشونت کشنده در زمینه یک خشونت غیر کشنده اتفاق می افتد. با درنظر گرفتن همه ی احتمالات این که بعضی از این خشونت هادر سطح بالایی از خطر قرار دارند. با این وجود این همیشه مهم است که این فرضیه را با پرسیدن ( اگر خشونت غیرکشنده معمولا یا همیشه یک نشانه از خشونت کشنده است و اگر همان فاکتورها با هردو مرتبط باشند، تکلیف ما چیست؟ ) با جزئیات بررسی کنیم. بعدا به این موضوع اشاره خواهیم کرد، اما اول به ما اجازه دهید که بعضی از فاکتورهای خطرآفرین را که در ارتباط با خشونت غیر کشنده یافته ایم تشریح کنیم و مشخص کنیم که کدام فاکتور ممکن است با خشونت کشنده در ارتباط باشد.(سیارک)
بگذارید بر معلوماتمان درباره ی خشونت غیر کشنده علیه یک شریک زن صمیمی به عنوان نقطه حرکت به سوی مقایسه ی آن با خشونت کشنده بازنگری کوتاهی داشته باشیم.
از سال 1970 نوشته های بسیار زیادی در مورد خشونت غیرکشنده علیه زنان که به طور کلی به خشونت خانگی اشاره دارد نوشته شده اند. هزاران عنوان بررسی شده اند و یک سطح وسیع از شیوه های تحقیق استفاده شده اند که در این عرصه رشد تصاعدی داشته اند. بررسی های ملی و محلی، گستردگی خشونت در جمعیت های مختلف را نشان می دهد در حالی که مطالعات روزافزون معمولا شامل همه پرسی های گسترده از قربانیان و مجرمان است که باعث گسترش و توسعه ی توصیف خشونت، معضل های قربانیان و جهت گیری های رفتاری شریک های مرد شده است.
پایه اصلی و بخش مهم این تحقیق درون ساختمان گسترده ی آن، مطالعات مربوط به جمعیت شناسی اجتماعی وابسته به قربانی و جنایت کار، زمینه ها و موفعیت هایی که هر خشونت اتفاق افتاده، انگیزه ها و خصوصیت های روانشناختی خلافکار، خدمات پلیس، تاثیر های معمول و مختلف مداخله و دیگر موضوعات همگی آزمایش شدند. در این مندرجات گسترده، ما فقط به دنبال یک سری یافته های خاص مانند: عوامل وابسته به خشونت کشنده و غیر کشنده، زمینه های کودکی، وضعیت بزرگسالی و به خصوص خود واقعه ی خشونت هستیم.
بررسی های ملی کانادا، ایالت متحده ی آمریکا و بریتانیا نشان می دهد که از هر چهار زن بزرگسال یک زن در طول زندگی اش یک نوع خشونت از طرف شریک مرد را تجربه کرده است با این وجود خشونت می تواند در میان هر جامعه و هر قشری اتفاق بیافتد. تحقیقات در کشور های مختلف نشان می دهد که خشونت در میان افراد تهی دست، جوانان و مستضعفان اتفاق می افتد. تحقیقات انجام شده در ایالات متحده معمولا سطح بالاتری از خشونت را در میان آفریقایی، آمریکایی ها نشان می دهد. با این وجود بخش عمده ی مطالعات در خصوص زنانی است که قربانی خشونت شده اند و بعضی دیگر از این مطالعات در مورد مردان مجرم انجام شده است.(سیارک)
رفتارهای مختلف شخصیتی مردان مجرم به عنوان فاکتورهای قدرتمند و خطرناک شناسایی شده اند مانند: خشونت قابل ملاحضه ی خانواده در زمان کودکی شخص یا جرم در کودکی، رفتارهای شخصیتی، اعتیاد به الکل، بیکاری طولانی مدت و تخلفات متعدد و گسترده
خشونت های فیزیکی انواع وسیعی دارند که در درگیری ها مورد استفاده قرار می گیرند. که اغلب شامل خفه کردن، سیلی زدن و مشت و لگد می شود. خشونت می تواند شامل تجاوز جنسی نیز باشد. مطالعات نشان می دهد که بین 10 الی 15 درصد زنان متاهل حداقل مورد تجاوز شریک صمیمی خود قرار گرفته اند دیگر رفتار ها مانند ترساندن و زور گویی نیز شامل خشونت می شوند. نتایج اولیه تحقیقات دنباله دار و فشرده ی ما نشان دادند که ارتباط مهمی میان ترساندن و دیگر شکل های ترساندن وجود دارد.
در بعضی از مردان رفتارهای خشونت بار بعد از اتمام یک رابطه شدت یافته، به طوری که این دسته از مردان سعی کرده اند زنی که ترکشان کرده را کنترل کنند یا اورا برای ترک رابطه موردآزار و اذیت قرار دهند.نمونه اسید پاشی در ایران
یک بررسی دقیق که شامل 8000زن در ایلات متحده بود، نشان داد که 81درصد از پاسخ دهنده ها اعلام کرده اند که شریک سابقشان آن هارا اذیت کرده و آن هارا مورد حمله قرار داده است. 31 درصد نیز اظهار کرده اند که تسط شریک سابقشان مورد تجاوز قرار گرفته اند. این گونه رفتار های خشونت آمیز که ناشی از روابط صمیمانه گذشته است، می تواند بروی روابط آینده ی فردآسیب دیده تاثیر بگذاردو زندگی اورا دست خوش تغییراتی ناخوشایند گرداند.(سیارک)
خشونت می تواند باعث به وجود آمدن آسیب های جسمی و حتی روحی شود. تحقیقات بر روی آسیب ها نشان می دهد که بیشترین آمارآسیب ها شامل سوختن صورت و بدن می شود. به علاوه شکستگی، ضربه مغزی، سقط جنین و آسیب های داخلی از دیگرآسیب های محتمل است.
تحقیقات پزشکی نشان می دهد که مشکلاتی مانند نقص عضو دائمی، آسیب های فیزیکی و آسیب های وارده به بینایی و شنوایی بعضی اوقات میان زن هایی که مورد حمله خشونتآمیز قرار گرفته اند اتفاق می افتد. رنانی که مورد خشونت قرار گرفته اند شش الی هشت برابر بیشتر نسبت به سایر زنان از خدمات درمانی و سلامت استفاده می کنند. به علاوه خشونت در دوران بارداری هم برای مادر و هم برای جنینش تهدید جدی به حساب می آید. با این وجود تمرکز اصلی ما بر روی خشونت غیر کشنده نیست و درست است که آسیب های غیر کشنده بعضی اوقات آنقدر جدی هستند که قابل چشمپوشی نیستند اما نمی توان از خشونت کشنده گذشت کرد. بیشتر اوقات توجه های عمده به سوی عامل ایجاد بحث معطوف می شود و به خشونت می انجامد. همچنین موقعیت و شرایطی که خشونت در آن اتفاق می افتد نیز مورد توجه قرار می گیرد.
در بعضی از موارد کشمکش مهمتر از خشونت است. کشمکش در روابط صمیمی حول محورهای مختلفی در گردش است. بعضی از آنها شامل مسائل زندگی روزانه مانند: پول، فرزندان، مسئولیت های خانه داری، روابط جنسی، وظیفه شناسی، غیرت، انحصارطلبی و صلاحیت است. این چنین کشمکش ها می تواند در ارتباط میان زوجین زمینه های خشونت و فشار های روانی را ایجاد کند.
اصل خود ارتباط بسیار مهم و قابل ملاحظه است. وضعیت یک ارتباط مانند ازدواج، هم خانه بودن و روابط عاشقانه و موقعیت ارتباط با یکدیگر یا جدا هر دو برای ایجاد خشونت غیر کشنده درخور اهمیت هستند. مشخص است که هم خانه بودن و جدایی دارای ریسک بالایی برای خشونت هستند. در بعضی ارتباطات جدایی نقطه ای برای افزایش شدت یا تکرار خشونت است. در صورتی که در بعضی دیگر ممکن است خشونت بعد از جدایی شروع شود به طوری که قبلا اصلا سابقه نداشته است. برای مردانی که حاضر نیستند به زنانشان اجازه جدایی یا ترک رابطه را بدهند، تعقیب کردن و فرم های مختلف از اذیت کردن ممکن است با جدایی آغاز شود. برای بقیه ممکن است این اتفاق ها قبل از جدایی و همراه با آن بیفتد.(سیارک)
به طور خلاصه، خشونت غیرکشنده در سطح های مختلف فاکتورهای متفاوتی را در بر می گیرد. در انفرادی، شامل شخصیت جمعیت شناسی اجتماعی ( جوانی، فقر، آسیب های جسمانی و بیکاری ) شخصیت شخصی یا عمومی ( شخصیت، جرم های وابسته به مصرف الکل و زمینه های تخلف )، زمینه های خانگی ( خشونت در میان خانواده، مجرمیت در کودکی)می شود. فاکتورها در سطح های موقعیتی و وضعیتی شامل اصل ارتباط، جدایی، حسادت، انحصارطلبی و ... می شود. فاکتورهای دیگر وابسته به اصل خود خشونت هستند و سرچشمه ی کشمکش ها به آن باز می گردد.
افراد مشهوری که از فقر به قله های موفقیت رسیدند بخش اول
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
داستان زندگی افرادی که به واسطه کار و تلاش بی وقفه، توانسته اند خود را از فقر و تنگدستی نجات داده و شرایط خوبی برای زندگی خود به ارمغان آورند، همیشه الهام بخش بوده است و این مسئله می تواند برای رؤیا پردازانی که زندگی چندان خوبی را تجربه نمی کنند، بدل به امیدواری ای شود و به آن ها یادآور شود که تلاش و کوشش، امیدواری ، داشتن دیدی مثبت نسبت به آینده و کار بی وقفه، صرف نظر از این که شرایط زندگی فرد چگونه باشد و تا چه اندازه شرایط دشواری را تحمل کند، هر رؤیایی را برای او قابل دسترس خواهد کرد.
در میان افراد مشهور که در حال حاضر، غالبا در حوزه های مربوط به سرگرمی، در آمریکا فعالیت می کنند، کم نیست اند افراد مشهوری که زندگی سختی می گیرندوکسانی که خود را از فقر و تنگدستی نجات داده و قله های موفقیت را یک به یک فتح کرده اند. در این مقاله قصد داریم شما را زندگینامه افراد موفق که زندگی سختی گرفتن و با این افراد مشهور آشنا کنیم و این که چگونه توانستند بر فقر و تنگدستی خود چیره شده و خود را به جایگاه امروزی شان برسانند. با سیارک همراه باشید.
شان کامز
شان دیدی کامز یکی از افراد فقیری که مشهور شدن .بنا به آخرین اطلاعاتی که از در آمد های سال اخیر افراد مشهور در آمریکا در دست داریم، هیچ یک از این افراد مشهور، قادر نبوده است به اندازه شان دیدی کامز در آمد داشته باشد. فعالیت اصلی شان، خوانندگی در سبک هیپ هاپ و رپ است و علاوه بر این، فعالیت هایی در زمینه مدل های لباس و نیز در مطبوعات دارد؛ مجموع درآمدی که شان در سال 2017 به نام خود ثبت کرد، بالغ بر صد و سی میلیون دلار است. مجموع درآمد شان در حال حاضر به چیزی حدود هشتصد و بیست میلیون دلار می رسد و چیزی نمانده است تا به باشگاه میلیارد دلاری ها بپیوندد.
اما نکته ای که حائز اهمیت است، این است اوضاع و شرایط شان همیشه این چنین نبوده است. بنا به اطلاعاتی که از سی ان ان در این خصوص به دست رسیده است، شان کامز، در زمان کودکی خود شرایط بسیار سختی را از لحاظ مالی تجربه کرده و خانواده اش به شدت تنگدست بوده اند. این اوضاع تا حدی بد بود که مادر کامز، توانایی خریدن کفش نو برای او را نداشت و زمانی که در محله هارلم زندگی می کردند، شان کامز مجبور بود برای کمک به خانواده اش، در خیابان برای دیگران کار کند.
جیم کری
جیم کری
جیم کری، در ابتدای دوران حرفه ای اش و پیش از آن که به بازیگری مشغول شود، یک کمدین بود و اصلیتی کانادایی دارد. در حال حاضر سرمایه جیم کری مجموعا متجاوز از صد و پنجاه میلیون دلار است و مجموع فروش تمامی فیلم هایی که جیم در آن ها به ایفای نقش پرداخته است، چیزی حدود پنج میلیارد دلار است. البته جیم کری نیز یکی از افراد موفق که زندگی سختی را آزمایش می کنند است. پیش از مشهور شدن و شروع کردن دوران حرفه ای خود، روزهای بسیار سختی را گذراند و بنا به گزارشی که روزنامه تایمز آمریکا در این خصوص منتشر کرده است، جیم کری زمانی که دوازده ساله بوده است، بی خانمان بود و این زمانی بود که پدرش شغل خود را از دست داده بود و مجبور بودند در یک ون روزگار سپری کنندو در نهایت در سال 1990 بود که این کمدین با استعداد کانادیی در فیلمی با عنوان In Living Color به ایفای نقش پرداخت و نام اش بر سر زبان ها افتاد.
کامیلا آلوز
کامیلا آلوز از افراد موفقی که در گذشته سختی گرفتند ، در حال حاضر مدل شناخته شده لباس است و علاوه بر آن، کار آفرینی موفق است و به تازگی مادر نیز شده است و به طور کلی شرایط بسیار خوبی را تجربه می کند. او همسر متیو مک کانهی است و مجموع سرمایه ای که در حال حاضر در اختیار دارد به چیزی حدود پنج میلیون دلار می رسد. البته این واقعیت خوشایندی که کامیلا در حال حاضر تجربه می کند، در گذشته ای نه چندان دور به هیچ عنوان قابل تحقق به نظر نمی رسید؛ یعنی زمانی که کامیلا پانزده ساله به همراه خانواده اش از برزیل به آمریکا مهاجرت کرده بودند.
کامیلا آلوز در مصاحبه ای در سال 2015 عنوان کرد که به عنوان افرادی که تازه پا به کشوری جدید گذاشته بودند و کسی را نمی شناختند، شرایط بسیار سختی را تحمل می کردند و از لحاظ مالی هم در مضیقه بودند و برای این که بتوانند زندگی خود را به گونه ای بگذرانند، کامیلا در آن سال ها مجبور بود در رستوران ها کار کند و به عنوان تمیز کار خانه ها استخدام شده بود تا بتواند هم کمک حال خانواده تنگ دست خود باشد و هم پس اندازی برای رسیدن به رؤیا های اش در نیویورک کنار بگذارد.
آرنولد شوارتزنگر
آرنولد شوارتزنگر یکی از ثروتمند ترین بازیگران تاریخ سینمای اکشن و هیجانی آمریکا به شمار می رود و نیز توانسته است هفت بار در مسابقات پرورش اندام مردان، رتبه نخست را از آن خود کند. در حال حاضر مجموع سرمایه آرنولد متجاوز از چهارصد میلیون دلار است و تمامی فیلم هایی که او در آن ها به ایفای نقش پرداخته است، به فروشی بالغ بر 4.73 میلیارد دلار در نقاط مختلف جهان دست یافته اند. علاوه بر این ها، او سی و هشتمین شهردار کالیفرنیا نیز به شمار می رود. اما آرنولد شوارتزنگر نیز گذشته سختی را پشت سر گذاشته است و در سال 1947 که به دنیا آمد، کشور زادگاهش، اتریش، به واسطه جنگ جهانی دوم تقریبا ویران شده بود و شهردار آینده کالیفرنیا در خانه ای زندگی می کرد که سیستم لوله کشی آب و تلفن نداشت. این در حالی بود که در آن سال ها خیابان های اتریش، پر بود از مردمانی که به واسطه فقر و گرسنگی در خیابان ها شورش و اعتراض می کردند.
هلی بری
هلی بری یکی از بازیگران زن موفق عرصه سینمای آمریکا است که افتخار دریافت جایزه اسکار را نیز در کارنامه خود دارد و در فیلم های پر فروش و موفق چون «Jungle Fever (تب جنگل)» و سری فیلم های «مردان ایکس» به ایفای نقش پرداخته است. در حال حاضر هلی بری سرمایه ای بالغ بر هشتاد میلیون دلار دارد، اما شرایط برای او همیشه این گونه نبوده است و هلی بری دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته است. در ابتدای امر، او با مادر اش در کلیو لند زندگی می کرد و از لحاظ مالی به هیچ عنوان شرایط خوبی نداشتند تا این که مادر اش مجبور شد به طور کلی هلی را به یک پناه گاه کودکان بی سرپرست در نیویورک بسپارد و هلی بری با کار سخت و دشواری بسیار زیادی که در مسیر اش بود، توانست خود را به جایگاه کنونی اش برساند.
دمی مور
بنا به اطلاعاتی که در مجله ای با نام «Hello! (سلام)» در خصوص زندگی شخصی دمی مور منتشر شده است، پدر او پیش از به دنیا آمدن دمی، خانواده را ترک کرد و شخصی که به عنوان ناپدری دمی وارد خانواده شد نیز چندان شرایط مالی مناسبی نداشت و دائما بی کار می شد و برای یافتن شغلی جدید مجبور می شد خانواده جدید خود را به شهر های مختلفی ببرد. در نهایت شرایط مالی و زندگی خانواده دمی به گونه ای شد که او حتی قادر به ادامه تحصیل در دبیرستان نبود و مجبور شد ترک تحصیل کند، با این وجود، این مسائل نتوانستند سد راه دمی شوند و در حال حاضر او یکی از موفق ترین زنان عرصه سرگرمی آمریکا به شمار می رود؛ سرمایه دمی در حال حاضر بیشتر از صد و پنجاه میلیون دلار است و تا کنون دو بار نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده است. دمی مور، تا کنون شصت نقش متفاوت را در فیلم ها و سریال های مختلف به عهده گرفته است و بیش از سی و پنج سال از فعالیت اش در این حوزه می گذرد.
سیلوستر استالونه
سیلوستر استالونه در یکی از محله های فقیر نشین نیویورک به دنیا آمد و در زمان کودکی مادر اش برای گذران زندگی به پیشه آرایشگری مشغول بود که درآمد چندانی نصیبشان نمی کرد. بعدها که سیلوستر بزرگ تر شد و ازدواج کرد نیز شرایط مالی بسیار بدی داشت و زمانی که نخستین فرزند اش در راه بود، مجبور به بازی کردن در فیلم های درجه دو شده بود تا بتواند درآمدی برای خود و خانواده اش داشته باشد. او در مصاحبه ای عنوان کرده است که در برهه زمانی به خصوصی آن قدر از لحاظ مالی در تنگنا قرار گرفته بود که مجبور شد سگ اش را بفروشد. در حال حاضر اما سیلوستر استالونه، با سرمایه ای که مجموعا به چیزی حدو چهار صد میلیون دلار می رسد، بدل به یکی از سود آور ترین بازیگران عرصه سینمای هالیوود شده است. مجموع فروش تمامی فیلم هایی که سیلوستر استالونه در آن ها به ایفای نقش پرداخته نیز به چیزی حدود 4.5 میلیارد دلار می رسد.
خواکین فینیکس
خواکین طی مصاحبه های مختلفی در خصوص دوران عجیب و غریب کودکی خود سخن گفته است. به گفته او، شرایط مالی خانواده اش در کودکی به هیچ عنوان مساعد نبوده است، چرا که آن ها به طور مرتب به شهر های مختلف آمریکای جنوبی سفر می کردند و در مراسم مذهبی به خصوصی شرکت می کردند که نام اش «فرزندان خدا (Children of God)» بود. به خاطر همین مهاجرت های پیاپی و عقاید مذهبی به خصوص خانواده اش، خواکین دوران کودکی بسیار سختی را سپری کرد و مدام با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کرد. البته در حال حاضر اوضاع و شرایط زندگی خواکین تغییرات چشم گیری به خود دیده است. خواکین به خاطر بازی در فیلم های بزرگی چون «گلادیاتور» و «Walk the Line (سر به راه باش)» تحسین منتقدان دنیای سینما و تماشاگران بسیاری را بر انگیخته است. علاوه بر این خواکین فینیکس، سه بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. در حال حاضر سرمایه او تقریبا معادل با سی میلیون دلار است.
بیلی باب تورنتون
در سال 2016 بود که بیلی باب تورنتون مصاحبه ای با شبکه ای بی سی انجام داد و در خصوص دوران کودکی خود عنوان کرد که در منطقه ای روستایی و فقیر نشین در آرکانزاس بزرگ شده است و بیشتر دوران کودکی اش آن جا سپری شد. بیلی در این مصاحبه عنوان کرد که شرایط مالی خانواده اش به قدری بد بود که هیچ گاه توان مالی خرید کادویی برای جشن کریسمس و شب عید شان برای او را نداشتند. البته شرایط حال حاضر بیلی باب نیز بسیار متفاوت است از اوضاع سخت دوران کودکی اش؛ این نویسنده مشهور، افتخار کسب جایزه اسکار را در کارنامه خود دارد و به عنوان ستاره بی چون و چرای فیلم معروف «Sling Blade 1996 (تیغه فلاخن)» شناخته می شود. در حال حاضر سرمایه او به چیزی حدود سی و پنج میلیون دلار می رسد.
سلنا گومز
در حال حاضر، سلنا گومز، به عنوان یکی از موفق ترین زنان عرصه سرگرمی آمریکا به شمار می رود و علاوه بر فعالیت های بسیار مثمر ثمر اش در عرصه موسیقی در فیلم ها و برنامه های تلوزیونی بسیاری نیز شرکت کرده است که آن ها هم موفقیت چشم گیری برای اش به همراه داشته اند و در مجموع ارزش سرمایه او در حال حاضر به چیزی حدود شصت میلیون دلار می رسد. در سال 2011 بود که این ستاره هجده ساله دنیای موسیقی استعداد های خود را نشان داد و اسم و رسمی برای خود به ارمغان آورد. سلنا گومز در مصاحبه ای، در خصوص دوران کودکی اش عنوان کرد که مادرش تنها شانزده سال داشت که او را به دنیا آورد و از لحاظ مالی به شدت در مضیقه بودند و برای این که قادر باشد غذای روزانه شان را تأمین کند، مجبور می شد چند کار مختلف در طول روز انجام دهد.
شانیا تواین
شانیا تواین خواننده مشهور سبک کانتری و پاپ در آمریکا است و تا مدت ها در رابطه با زندگی شخصی اش با کسی مصاحبه و گفتگویی انجام نداد و آن را به عنوان رازی نزد خود نگاه داشت تا این که بالاخره در سال 2011 در مصاحبه ای در برنامه «Nightline» پرده از راز های دوران کودکی اش برداشت و و عنوان کرد که در زمان کودکی خود در منطقه ای روستایی در کانادا زندگی می کرده است و خانواده اش از لحاظ مالی در شرایط بسیار بدی به سر می بردند و این مسائل مالی، مشکلات زیادی را در خانه شان به وجود آورده بود. در نهایت در سال 1987 بود که والدین اش در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست دادند و وظیفه بزرگ کردن خواهران و برادران کوچک تر و محافظت از آن ها به دوش شانیا افتاد. البته این مشکلات نتوانستند رؤیا پردازی های شانیا را متوقف کنند و او توانست به افتخار های زیادی در عرصه هنری خود دست یابد: پنج جایزه گرمی و هجده بار نامزد دریافت جوایز گوناگون شدن، از جمله افتخاراتی است که شانیا در عرصه موسیقی به آن دست پیدا کرد. در حال حاضر ارزش سرمایه های شانیا به چیزی حدود سیصد و هفتاد میلیون دلار می رسد.
کلی کلارکسون
در سال 2016 بود که کلی کلارکسون، قسمتی از آهنگی که خود اش شعر آن را نوشته بود اجرا کرد. نام این آهنگ «Piece by Piece (تکه تکه)» بود و کلارکسون این آهنگ را در مسابقه امریکن آیدل اجرا کرد و در نهایت باعث شد تا تمامی شنوندگان و خود کلارکسون تحت تأثیر آهنگ قرار گرفته و اشک بریزند. اما دلیل این اشک ها چه بود؟ در حقیقت متن ترانه این موسیقی، روایت گر زندگی شخصی کلی کلارکسون بود و تمامی مشقت هایی که در دوران کودکی تجربه کرده بود؛ زمانی که پدر شان، آن ها را رها کرد و خواهر ها و برادران اش، از یک دیگر جدا افتاده و سر پرستی هر یک به یکی از اعضای فامیل سپرده شد. البته همانند تمامی مواردی که تا کنون عنوان شده اند، کلی کلارکسون نیز در برابر این سختی ها از پای در نیامد و به دنبال رؤیایی که در سر می پروراند روانه شد و در نهایت نیز به موفقیت های چشم گیری دست پیدا کرد. کلی کلارکسون تا کنون سه جایزه گرمی دریافت کرده است و نوزده بار نیز برای دریافت جوایز دیگر نامزد شده است. در حال حاضر ارزش سرمایه های کلارکسون به چیزی حدود بیست و هشت میلیون دلار می رسد.
اسنوپ داگ
البته دیگر همه به خوبی می دانند که کودکی اسنوپ داگ سرشار بود از فقر، خشونت و در گیری هایی که در منطقه محل سکونت اش (خیابان لانگ بیچ، کیلیف) میان افراد مختلف با مأمورین اجرای قانون رخ می داد. او به عنوان پیشتاز سبک رپی شناخته می شود که از اوایل دهه نود میلادی (1990 به بعد) در میان جوانان و نوجوانان هواداران بسیاری پیدا کرده بود و به خوبی می توان سختی ها و مسائلی که در زندگی شخصی اش با آن ها روبه رو بوده است را در اشعار اش منعکس دید. سبک موسیقی اسنوپ داگ و نیز شخصیت منحصر به فرد اش او را بدل به انسانی موفق و شناخته شده در سراسر نقاط جهان کرد. اسنوپ داگ علاوه بر موسیقی، در کار های بازرگانی نیز تجارتی برای خود دست و پا کرده است و مجموع دارایی های اش در حال حاضر به چیزی حدود 135 میلیون دلار می رسد.
نیکی میناج
در سال 2015 بود که خبر موثقی در اختیار رسانه ها قرار گرفت مبنی بر این که نیکی میناج قصد دارد فیلم طنزی به روی پرده ها ببرد که فیلم نامه آن در خصوص داستان زندگی شخصی خود او است و سختی هایی که در زندگی اش با آن ها مواجه بوده؛ داستانی که به هیچ عنوان در دنیای واقعی و برای او خنده آور نبوده و نیست. نیکی میناج، در حال حاضر به عنوان یکی از زنان موفق و ثروتمند عرصه سرگرمی و موسیقی آمریکا شناخته می شود و تا کنون ده مرتبه نامزد دریافت جایزه گرمی شده است. او اصالتا متعلق به ترینیداد است و پس از گذران دوران کودکی خود در آن کشور به همراه خانواده اش به نیویورک آمریکا مهاجرت کرد. البته این مهاجرت پایانی بر دشواری های زندگی نیکی میناج نبود و در اوان ابتدایی حضور شان در نیویورک، می بایست در برابر پدر اش که گرفتار اعتیاد شده بود و بعضا کار های خشونت آمیزی می کرد از خود دفاع کند. در حال حاضر البته زندگی او کاملا تغییر کرده است و با هفتاد و پنج میلیون دلاری که در اختیار دارد به راحتی قادر به انجام هر کاری خواهد بود.ترجمه itrans.ir
افراد مشهوری که از فقر به قله های موفقیت رسیدند بخش دوم
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
مارک والبرگ
مارک والبرگ در سال 2017، توانست نزدیک به شصت و هشت میلیون دلار درآمد داشته باشد و این مسئله او را در میان بازیگران آمریکایی، بدل به رکورد دار بیشترین دستمزد دریافتی در سال اخیر کرد. مارک اصالاتا متعلق به بوستون آمریکا است و تا کنون توانسته است افتخارات زیادی را در مسیر حرفه ای و عرصه هنری از آن خود کند؛ او یک بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده و علاوه بر بازیگری، به تهیه کنندگی فیلم های تلویزیونی و سینمایی نیز می پردازد. در حال حاضر ارزش سرمایه های مارک به چیزی حدود دویست و پنجاه میلیون دلار می رسد. البته دوران کودکی مارک این چنین پر فروغ نبوده است و در آن زمان در خانواده ای پر جمعیت و نه نفره در یک خانه قدیمی ساز روزگار می گذرانده است. فقر و شرایط دشوار زندگی، مارک را به سمت مواد مخدر کشانده بود و او علاوه بر مصرف مواد مخدر، برای کسب درآمد اقدام به فروش آن هم می کرد. دوران نو جوانی و جوانی مارک نیز با تنش بی اندازه ای همراه بود و او در درگیری های بعضا خشونت باری شرکت می کرد که به خاطر مسائل مربوط به نژاد پرستی اتفاق می افتادند. جدی ترین حکمی که برای مارک والبرگ توسط دادگاه صادر شده است، حبس او به جرم اقدام به قتل بوده است.
میلا کونیس، روزی به طور رسمی عنوان کرد که او و همسرش، اشتون کاچر، به هیچ عنوان قصد ندارند حضانت و سرپرستی کودکی بی سرپرست را به عهده بگیرند و علت اصلی این مسئله، فقر و تنگدستی ای بوده است که میلا در دوران کودکی اش تجربه کرده است. میلا کونیس به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرده است و اصالتی اوکراینی دارد؛ درست در زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید، خانواده میلا اقدام به مهاجرت به آمریکا کردند. در سال 2016، میلا کونیس در مصاحبه ای با دیلی میل عنوان کرده بود که در زمان کودکی اش گاهی شرایط چنان دشوار می شد که به واسطه در دسترس نبودن غذای کافی مجبور می شدند سوپ کچاپ (سس گوجه فرنگی) بخورند. در مصاحبه دیگری نیز در سال 2012، میلا عنوان کرده بود که تنها به واسطه فقر و تنگدستی اش بود که وارد عرصه بازیگری شد و به کسب درآمد نیاز داشت. در حال حاضر ارزش سرمایه های میلا به چیزی حدود پنجاه و پنج میلیون دلار می رسد: این رقم او را بدل به یکی از ثروتمند ترین مهاجرانی می کند که پا به آمریکا گذاشته اند.
دالی پارتن
بدون شک، دالی پارتن یکی از بزرگترین و ثروتمند ترین نام هایی است که می توان در عرصه موسیقی کانتری آمریکا شنید؛ او در حال حاضر سرمایه ای به ارزش پانصد میلیون دلار در اختیار دارد، با این وجود شرایط برای او همیشه این گونه نبوده است و دالی پارتن در خانواده ای بی بضاعت به دنیا آمد و بزرگ شد. دالی پارتن آهنگ شناخته شده ای دارد به نام «Coat of Many Colors» و این آهنگ روایت گر زندگی شخصی او است: او در خانواده ای بسیار پر جمعیت (دوازده خواهر و برادر)، در روستایی کوهستانی در نواحی شرقی آمریکا به دنیا آمده است. شرایط سخت زندگی در آن ناحیه کوهستانی باعث شده بود تا دالی پارتن و خانواده اش به آب، گاز و برق دسترسی نداشته باشند. او و خواهران و برادران اش روی تشک های کاهی می خوابیدند. اما در نهایت در سال دوازدهم زندگی اش بود که دالی وارد برنامه ای تلویزیونی شد و شهرت او از همان زمان آغاز شد و توانست نام خود را به عنوان یکی از موفق ترین هنرمندان عرصه موسیقی در تاریخ آمریکا ثبت کند. در این دوران پر فراز و نشیب، دالی توانسته است جایزه های بی شماری را از آن خود کند، از آن جمله اند: هشت جایزه گرمی، جایزه بهترین خواننده سبک کانتری و بسیاری جوایز دیگر.
جی کی رولینگ
جی کی رولینگ، در گلوسستر شایر انگلیس به دنیا آمده است و در سال 1994 که نخستین کتاب هری پاتر خود را به پایان رساند، به قدری از لحاظ مالی دچار مضیقه بود که تنها دختر اش را با کمک های مالی ای که به او داده می شد بزرگ می کرد. رولینگ در سال 2013 مصاحبه ای با دیلی میل انجام داده بود و زمانی که از او در خصوص زندگی گذشته و پیش از شهرت جهانی اش سؤال شد، عنوان کرد: «شاید در آن زمان کسی را فقیر تر از من در شهرمان نمی یافتید.». در سال 2017، جی کی رولینگ درآمدی بالغ بر نود و پنج میلیون دلار داشت و این رقم قابل توجه او را بدل به رکورد دار نویسندگان بدل کرد؛ علاوه بر این در میان سایر عرصه ها و فعالیت های افراد مشهور نیز از لحاظ در آمد نفر سوم بود (در سال 2017). البته این رقم به پای سیصد میلیون دلاری که در سال 2008 به دست آورد و همگان را شوکه کرد نمی رسد. در حال حاضر ارزش سرمایه های جی کی رولینگ به چیزی حدود یک میلیارد دلار می رسد و بخش اعظم این سرمایه را مدیون فروش بی نظیر کتاب های هری پاتر اش است (کتابهای هری پاتر در سراسر نقاط دنیا فروشی نزدیک به بیست و پنج میلیارد دلار داشته اند).
رالف لورن
رالف لورن کی از موفق ترین اشخاص شاغل در عرصه مد و لباس است. در حال حاضر ارزش سرمایه های او به رقم قابل توجه 5.5 میلیارد دلار می رسد و علاوه بر این حق انحصاری برند رالف لورن نیز در اختیار او است که ارزشی بالغ بر 8.2 میلیارد دلار دارد. رالف لورن، کلکسیون خودرویی نیز در اختیار دارد که بنا به شواهد و مدارک گران قیمت ترین و ارزشمند ترین کلکسیون خودوری جهان است.
نام اصلی لورن به هنگام تولد رالف لیپشیتز بود؛ او در برانکس به دنیا آمد و والدین اش مهاجرانی یهودی بودند که از روسیه وارد آمریکا شده بودند. رالف به این خاطر نام اش را تغییر داد که در آن زمان خیلی ها دید بدی نسبت به یهودی ها داشتند و آن ها را آزار می دادند. رالف طی مصاحبه ای عنوان کرده است که خلاقیت اش را مدیون علاقه اش به فیلم های سینمایی ای است که در زمان کودکی مشاهده می کرد؛ فیلم هایی که تنها راه فرار او از فقر و تنگدستی خانواده اش را برای مدتی کوتاه فراهم می کردند.
امینم
با احتساب سال جاری، نزدیک به بیست سال از فعالیت این نابغه عرصه موسیقی رپ می گذرد؛ فعالیتی که با حواشی بسیار زیادی همراه بوده است، هوادران بی شماری در سراسر نقاط دنیا برای امینم به ارمغان آورده است و در سوی دیگر به همان اندازه منتقد را به سوی امینم کشانده است. حضور یک سفید پوست در عرصه موسیقی رپ در آن زمان رایج نبود و به همین خاطر این مسئله کار امینم را بیش از پیش با مشکل مواجه می کرد. در حال حاضر ارزش سرمایه های او به چیزی حدود صد و نود میلیون دلار می رسد. تا کنون بیش از 14 میلیون نسخه از کار های او در سراسر نقاط جهان به فروش رسیده است و دو آلبوم «مارشال مدرز ال پی 1 و مارشال مدرز ال پی 2» به عنوان پر فروش ترین آلبوم های تاریخ موسیقی رپ شناخته می شوند.
امینم، از آن جمله افرادی است که موفقیت اش را تنها و تنها به کار و تلاش بی وقفه خود مدیون است و از دورانی که بسیار کم سن و سال بوده است، روی پاهای خودش ایستاده است. نام اصلی او مارشال بروس مدرز است و در دیترویت بزرگ شده است: منطقه ای فقیر نشین در نزدیکی جاده ایت مایل (8 Mile Road) که مسائل نژاد پرستانه و مشکلات ناشی از آن هم در آن دیده می شود. مارشال در مصاحبه ای در سال 2011 در خصوص دوران کودکی خود و این که چگونه شرایط بد زندگی مانع تحصیل اش می شد عنوان کرد: «در طول سال، پیش می آمد که دو یا حتی سه بار پیاپی مدرسه ام را عوض می کردند. بچه های مدرسه جدید مرا در دستشویی، در راهرو ها و هر جای دیگری که تنها گیر می آوردند کتک می زدند و تمامی این کار ها به این خاطر بود که من تازه وارد بودم.». مارشال کلاس نهم بود که به طور کلی ترک تحصیل کرد.
لئوناردو دی کاپریو
لئوناردو دی کاپریو در فیلم مشهور «تایتانیک»، نقش یک خانه به دوش فقیر را بازی می کرد و این در حالی بود که چندین سال بعد به ایفای نقش یکی از ثروتمند ترین افراد جهان، در فیلم «گرگ وال استریت» پرداخت؛ جالب است بدانید که در دنیای واقعی نیز او هر دو روی سکه را دیده است. در سال 2016 بود که دی کاپریو نامزد دریافت جایزه اسکار شد و در حال حاضر ارزش سرمایه های اش به چیزی حدود دویست و چهل میلیون دلار می رسد. در سال 2014، دی کاپریو در مصاحبه ای با روزنامه لوس آنجلس تایمز، در خصوص دوران کودکی خود عنوان کرد که در محله ای فقیر نشین در لوس آنجلس به دنیا آمد و بزرگ شد؛ محله ای که پر بود از کسانی که در خیابان ها مواد مخدر می فروختند و زنانی که تن فروشی می کردند. در نهایت دی کاپریو به خاطر فعالیت های اش در مدرسه، بورسیه ای برای تحصیل در یک دبستان خصوصی دریافت می کند و از همان زمان روند موفقیت او آغاز می شود. در مصاحبه دیگری با روزنامه تایمز در خصوص موفقیت و دستاورد های اش عنوان کرد: «همه چیز به آن محله دوران کودکی ام بر می گردد. و به این که در شرایط بسیار بد و فقیرانه ای بزرگ شدم. باید دنیا را از زاویه دیگری هم می دیدم.».
جی زی
لیستی در سال 2017 منتشر شد و در آن نام ستاره های موسیقی هیپ هاپ را می شد دید که بیشترین در آمد را از آن خود کرده اند؛ جی زی پس از دیدی در این لیست در رتبه دوم قرار داشت. در حال حاضر ارزش سرمایه های این رپر آمریکایی به چیزی حدود نهصد میلیون دلار می رسد و چیزی نمانده تا به باشگاه میلیارد دلاری ها برسد. جی زی علاوه بر موسیقی در عرصه های دیگری چون مد و لباس، وسایل ورزشی و دیگر کار های تجاری سرمایه گذاری کرده است و از آن ها کسب در آمد می کند. او دو سال پیش اقدام به خرید یک برند تجاری در موسیقی کرد و در حال حاضر ارزش این برند ده برابر شده است؛ این موفقیت تجاری باعث شد تا جی زی از کسانی چون دکتر دری (Dr. Dre) بگیرد.
بیشتر ترانه هایی که جی زی در آهنگ های خود به کار می گیرد، روایت گر زندگی شخصی خود او هستند و این که زندگی در محله های فقیر نشین در شهر چه حال و هوایی دارد. در مصاحبه ای در سال 2013، جی زی عنوان کرده بود که برای گذران زندگی خود مجبور به فروش مواد مخدر در خیابان ها بوده؛ کاری که بعد ها به خاطر آن عذاب وجدان نیز پیدا کرده بود. البته شرایط زندگی اش به گونه ای بود که تنها راه کسب در آمد و زنده ماندن اش همین بود. او در این خصوص عنوان کرد: «من تنها به زنده ماندن فکر می کردم. به این که بتوانم شرایط زندگی ام را بهتر کنم. به این که بتوانم لباسی برای خود بخرم.».
سلن دیون
سلن دیون، خواننده کانادایی تباری است که در عرصه موسیقی موفقیت های چشم گیری به دست آورده و نام او در تاریخ موسیقی برای همیشه ماندگار خواهد ماند. در سال 2017 او توانست درآمدی نزدیک به چهل میلیون دلار داشته باشد. در حال حاضر ارزش سرمایه هایی این خواننده آمریکایی به هشتصد میلیون دلار می رسد.
البته شرایط در دوران کودکی او به گونه ای کاملا متفاوت بود. او در خانواده ای پر جمعیت (چهارده خواهر و برادر) به دنیا آمده بود و شرایط مالی چندان خوبی نداشتند. در ابتدای امر سلن دیون اقدام به خواندن ترانه های اش در کافه ای که متعلق به پدر و مادر اش بود می کرد؛ همین امر صدای او را به گوش خواننده مشهور فرانسوی زبانی کرد که موجبات پیشرفت سلن دیون را فراهم کرد.
جنیفر لوپز
یکی از مشهور ترین جملاتی که در ترانه های جنیفر لوپز به کار گرفته شده است، این است: «من زمانی چیز زیادی در اختیار نداشتم، اما حالا خیلی چیز ها دارم.». جنیفر لوپز در حال حاضر خواننده، بازیگر و مدل لباسی بسیار مشهور و شناخته شده است و دوران بسیار سختی را پشت سر گذاشت تا به این مهم دست یابد. او در محله ای فقیر نشین در برانکس زندگی می کرد و والدین اش اصالتی پورتو ریکوئی داشتند. او در مصاحبه ای در سال 2013 عنوان کرده بود که تماشای تقلای پدر و مادر اش برای گذران زندگی این نکته را به او آموخت که باید برای موفقیت سخت کار کرد. او در این خصوص عنوان کرد: «من به والدین ام نگاه می کردم. پدرم شب ها کار می کرد و من کاملا از این نکته آگاهی داشتم که او خود را وقف ما کرده است. مادرم علاوه بر کار مدرسه اش در فروشگاهی نیز کار می کرد. این مسئله باعث شد تا این احساس در من شکل گیرد که هیچ گاه نباید آن ها را سر افکنده کنم. از همان دوران کودکی انضباط به خصوصی در من شکل گرفت و همیشه برای پیدا کردن مهارتی جدید در حال تمرین بودم.». جنیفر لوپز ابتدا به عنوان یک رقصنده با استعداد وارد عرصه سرگرمی شد و بعد ها پیشرفت چشمگیری پیدا کرد. در حال حاضر ارزش سرمایه های او به چیزی حدود سیصد و هشتاد میلیون دلار می رسد.
تام کروز
کم تر بازیگران مردی را سراغ داریم که در سینمای هالیوود توانسته باشند همچون تام کروز به موفقیت دست پیدا کنند؛ فروش فیلم هایی که تام کروز در آن ها به ایفای نقش پرداخته است در سراسر نقاط جهان به چیزی حدود 9.2 میلیارد دلار می رسد که در نوع خود رقم قابل توجهی است. نقش آفرینی در فیلم های بزرگی چون «مأموریت غیر ممکن»، «مرد بارانی»، «اسلحه برتر (Top Gun)» و بسیاری فیلم های دیگر باعث شد تا در نهایت این بازیگر سینمایی بتواند سرمایه ای به ارزش 570 میلیون دلار برای خود فراهم کند.
البته شرایط برای او همیشه به این صورت نبوده است و دوران کودکی و زندگی شخصی بسیار سخت و دشواری را پشت سر گذاشته است؛ او در مصاحبه ای عنوان کرده بود که پدر اش فردی بسیار خشن و بد رفتار بود و در دوران کودکی تام کروز را بسیار آزار می داد. شرایط در نهایت به گونه ای شد که مادر تام، مجبور شد فرزند اش را برداشته و از خانه فرار کند؛ در آن زمان تام دوازده ساله بود.
اپرا وینفری
نمی توان در خصوص کسانی صحبت کرد که از فقر به قله های موفقیت رسیده اند و نامی از اپرا وینفری نیاورد. شاید بتوان گفت که او شناخته شده ترین زنی است که تا کنون زیسته است و ارزش سرمایه های اش به چیزی حدود 3.2 میلیارد دلار می رسد. او کسی است که برنامه های تلویزیونی را برای همیشه تغییر داد و حال و هوایی تازه به آن ها بخشید.
اپرا وینفری سکوی پرتاب بسیاری از هنرمندان عصر حاضر شد و طرفدران بسیاری از جان و دل او را دوست می دارند.همانند تمامی موارد دیگر این لیست البته، اپرا هم شرایط بسیار بدی را در دوران کودکی خود سپری کرده است. او در روستایی فقیر نشین در اطراف میسی سیپی به دنیا آمد. شرایط زندگی در خانه شان به گونه ای بود که حتی لوله کشی آب نداشتند و بعد ها مورد آزار های جنسی و ضرب وشتم نیز قرار گرفت. پس از پایان دوران دبیرستان وارد یک ایستگاه رادیویی شد و از آن زمان بود که به علاقه اش به رسانه ها پی برد و زمینه ساز موفقیت خویش شد.ترجمه itrans.ir
افراد مشهوری که در گذشته در رستوران ها کار می کرده اند
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
بسیاری از افراد مشهور و موفقی که در حال حاضر در عرصه سرگرمی در آمریکا و دیگر نقاط فعالیت می کنند، زندگی دشواری را پشت سر گذاشته و بسیاری از آن ها در سنین پایین تر برای گذران زندگی و کسب در آمد مجبور به کار کردن در رستوران ها و فست فود ها بوده اند. برای نمونه می توان نام مدیر مسئول حال حاضر آمازون، جف بزوس را عنوان کرد: جف بزوس زمانی که به دبیرستان می رفت در یکی از شعبه های مک دونالد کار می کرد و البته او تنها کسی نیست که چنین شرایط کاری ای را برای گذران زندگی تجربه کرده است و در این مقاله قصد داریم شما را با سایر افراد مشهوری آشنا کنیم که چنین شرایطی را داشته و تجربه کرده اند. با سیارک همراه باشید.
اندرو گارفیلد، محل فعالیت: در یکی از شعبه های استارباکس
(استارباکسنام برند سازنده قهوه در آمریکا که رستوران ها و کافه های متعددی در شهر های مختلف آمریکا (و برخی شهر های اروپایی چون لندن) دارد)
اندرو گارفیلد در حال حاضر به واسطه نقش های متعددی که در فیلم های گوناگون به عهده گرفته است (در رأس آن ها مرد عنکبوتی)، از شهرت قابل توجهی در سطح جهانی برخوردار است. اندرو گارفیلد در سنین پایین تر به عنوان گارسون در یکی از کافه های استارباکس فعالیت می کرد. اندرو در مصاحبه ای در برنامه «جیمی کیمل» در سال 2015 در این خصوص عنوان کرد: «نخستین شغلی که در لندن توانستم پیدا کنم این بود که به عنوان گارسون در کافه ای متعلق به استارباکس مشغول به کار شوم. زمانی که به لندن رسیدم با خود گفتم که حال می توانم شبیه به شخصیت فیلم جان هوجز زندگی کنم و در حالی که به عنوان گارسون مشغول به کار هستم کسانی را ببینم که با عینک های سیاه قاب شان در حال مطالعه کردن و نوشیدن قهوه هستند و به مرور با آن ها آشنا شوم و رابطه برقرار کنم.» البته اندرو در مدت زمانی که در کافه استارباکس در لندن فعالیت می کرد، وارد هیچ رابطه جدی با کسی نشد، با این وجود، پیش از رسیدن به شهرت بیشتر زمان خود را به عنوان گارسون در این مکان می گذراند. اندرو در ادامه صحبت های اش در این خصوص عنوان کرد: «راستش را بخواهید واقعا از کار کردن در کافه استارباکس لذت می بردم.»
لیدی گاگا، محل فعالیت: استارباکس
البته حضور لیدی گاگا در یکی از شعبه های استارباکس و پوشیدن پیش بند سبز رنگ گارسون های این مکان ها دلیلی متفاوت از سایرین داشت و در حقیقت برای کار به استارباکس نیامده بود، با این وجود، در سال 2017، مدتی به عنوان گارسون در یکی از شعب استارباکس فعالیت کرد. لیدی گاگا مؤسسه خیریه ای دارد به نام «Born This Way (این گونه متولد شده)» که هدف از تأسیس و راه اندازی آن کمک به افراد کم سن و سالی است که از حمایت و پشتیبانی افراد خانواده بهره مند نیست اند و هدف اصلی لیدی گاگا از حضور در یکی از شعب استارباکس و فعالیت به عنوان گارسون این بود که برای مؤسسه خیریه اش تبلیغاتی کند و افراد بیشتری را برای کمک مالی به سمت آن جذب کند. طی مدت زمانی که لیدی گاگا در این شعبه استارباکس فعالیت می کرد، 25 سنت از هر نوشیدنی وقف این مؤسسه خیریه می شد. به این گونه نوشیدنی ها فنجان مهربانی می گفتند.
تایلر، محل فعالیت: استارباکس
تایلر نیز از جمله افراد مشهوری است که به عنوان گارسون در یکی از شعب استارباکس برای مدت دو سال و نیم مشغول به فعالیت بوده است و این مسئله مربوط به زمانی می شود که هنوز کسی تایلر را به عنوان یک خواننده رپ مشهور نمی شناخت و فعالیت حرفه ای اش در زمینه موسیقی و سرگرمی هنوز آغاز نشده بود. او نیز در این خصوص مصاحبه ای در برنامه «جیمی کیمل» در سال 2015 انجام داد و عنوان کرد: «کار کردن در استار باکس برای من بسیار لذت بخش بود، چرا که طی مدت کار ام در آن جا هر روز پنیر دانمارکی می دزدیدم.» البته تایلر پس از گذشت حدود دو سال و نیم از فعالیت اش در آن شعبه استارباکس، به واسطه مشکلاتی که با مدیر اش پیدا کرده بود، اخراج شد، با این حال او عنوان کرد که از لحاظ ارتباط با مشتری ها موفق بود و با آن ها به خوبی کنار می آمد. او در این خصوص عنوان کرد: «این قسمت کار را دوست داشتم و با مردم به خوبی رفتار می کردم. من از صحبت کردن با مردم لذت می برم.»
مدونا، محل فعالیت: دانکین دونات
البته در حال حاضر مدونا را به عنوان ملکه موسیقی پاپ بشناسیم و قدر دان خاطرات خوشی هستیم که با صدا و موسیقی های زیبای او برای ما رقم خورده اند، با این حال، گذشته مدونا نیز متفاوت بود از چیزی که در حال حاضر از او می شناسیم و در آن زمان که سن و سال کمتری داشت و هنوز وارد عرصه موسیقی و سرگرمی نشده بود، مشغول به فعالیت در یکی از شعب دانکین دونات در میدان تایمز نیو یورک بود و برای گذران زندگی و کسب در آمد مجبور بود در آن مکان کار کند. مدونا در خصوص چگونگی پایان یافتن کار اش در آن شعبه دانکین دونات عنوان کرد: «اتفاقی مقدار زیاد ژله دونات را روی یکی از مشتریان ریختم و به همین خاطر عذر ام را خواستند و از آن جا اخراج شدم.» خوشبختانه این اخراج و شکست در ادامه دادن کار اش نتوانست روند موفقیت های مدونا را متوقف سازد و سبب نا امیدی او شود.
لین مانوئل میراندا، محل فعالیت: مک دونالد
در حال حاضر لین مانوئل میراندا نیز از جمله کسانی است که به واسطه موفقیت های چشم گیر اش در عرصه سرگرمی در سراسر نقاط جهان به خوبی شناخته شده است. البته همانند مواردی که تا کنون عنوان کردیم، او نیز در گذشته زندگی خود و زمانی که چهارده سال بیش نداشت برای کسب در آمد در یکی از شعب مک دونالد مشغول به کار شده بود. او هم پشت پیش خوان می ایستاد و حساب و کتاب آن چه مشتری ها خریده بودند را به عهده می گرفت و هم سفارش های بیرون بر را به دست مشتری ها می رساند. میراندا در این خصوص در گردهمایی ای در سال 2016 و در شیکاگو عنوان کرد: «این نخستین شغلی بود که به عهده گرفتم و برای اولین بار بود که می توانستم دستمزدی برای خودم داشته باشم. چند شیفت و نوبت مختلف در این شغلم ام کار می کردم؛ از ساعت ده صبح تا دو بعد از ظهر پشت پیشخوان می ایستادم، بنا بر این می توان گفت من همان کسی بودم که اگر صبحانه کسی دیر می شد، سر او فریاد می زدند... از ایستادن پشت پیشخوان به شدت مضطرب می شدم... از این که در انجام کاری اشتباه کنم و یا این که در پایان ساعت کاری ام فراموش کنم لیست خرید ها را ثبت کنم... این مسائل واقعا باعث نگرانی ام می شد. اما در رساندن سفارش مشتری ها دیگر چنین مسئله هایی نداشتم و آزادی عمل در آن کار بیشتر بود. برای خودم قدم می زدم و سفارش مشتری ها را به دست شان می رساندم؛ بدون هیچ نگرانی و اضطرابی.»
طبق اظهارات میراندا این تنها نکته مثبت در خصوص رساندن سفارش مشتری ها نبود و این مسئله جنبه دیگری هم داشت. او در این خصوص عنوان کرد: «زمانی که سفارش مشتری را به دست اش می رسانید، امکان دارد انعامی هم به شما بدهد. زمانی که ساعتی 4.25 دلار درآمد دارید، گرفتن انعام تفاوت بزرگی در دستمزد ماهانه به وجود خواهد آورد.»
فرل ویلیامز، محل فعالیت: مک دونالد
جالب است بدانید که فرل ویلیامز پس از رسیدن به شهرت موسیقی منحصر به فردی برای مک دونالد ساخته است (موسیقی ای که در شعب خود از آن استفاده می کنند و بعضا پخش می کنند تا مشتری ها به هنگام صرف غذا به آن گوش کنند)، اما او هم از جمله کسانی است که برای گذران زندگی به هنگامی که کم سن و سال تر بوده است، مجبور به کار کردن در یکی از شعب مک دونالد بوده؛ کاری که در نهایت با اخراج فرل ویلیامز خاتمه یافت. او در مصاحبه ای در این خصوص عنوان کرد: «در حقیقت من سه بار از شعبه های مک دونالدی که در شان کار می کردم اخراج شدم و نه فقط یک بار. من تنبل بودم، خیلی خیلی تنبل بودم. مشکل و مسئله ای که در این خصوص وجود داشت این بود که در سالن محل صرف غذا موسیقی پخش می کردند و من با گوش دادن به آن غرق فکر می شدم و دیگر نمی توانستم درست کار کنم. بالاخره زمانی فرا رسید که کار فرمایان ام به این نتیجه رسیدند که چندان به درد کار شان نمی خورم.»
ریچل مک آدامز، محل فعالیت: مک دونالد
ریچل آدامز، با بازی در فیلم «The Notebook (دفترچه)» دل آمریکایی های بسیاری را به دست آورد و سکوی پرتابی برای موفقیت های آینده خود به وجود آورد؛ اگر چه همیشه شرایط برای ریچل چنان دلپذیر و خوشایند نبوده است و زمانی که در سنین نوجوانی به سر می برد، مجبور بود برای گذران زندگی و کسب در آمد نزدیک به سه سال در یکی از شعبه های مک دونالد کار کند. ریچل در مصاحبه ای در سال 2012 در این خصوص عنوان کرد: «راستش را بخواهید من تجربه بسیار خوبی از کار کردن در مک دونالد دارم و کارم را در آن زمان دوست داشتم. تنها مسئله ای که وجود داشت این بود که من عادت داشتم دست های خود را مرتب بشویم و همین مسئله وقت زیادی می گرفت. بعضا پیش می آمد که همکارانم به من می گفتند: ‘هی، ریچل، مشتری منتظر سفارش اش است، دست هایت را بعدا بشوی.’ در آن جا کارگر چندان قابلی نبودم؛ یک بار تصادفا دستگاه آبمیوه گیری را خراب کردم.»
باراک اوباما، محل فعالیت: باسکین رابینز
شاید برای کسانی که این مقاله را می خوانند، قرار دادن بستنی در ظرف مخصوص و آماده کردن آن برای مشتری کار چندان هیجان انگیزی به نظر نرسد، با این وجود، باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا مدتی به این کار مشغول بوده است و جالب است بدانید که طی مصاحبه ای عنوان کرده که با کار کردن در بستنی فروشی درس های ارزشمندی برای زندگی آینده خود گرفته است. باراک اوباما طی مطلبی که در لینکداین منتشر کرد، توضیحاتی در خصوص کار سابق داد که توجه شما را به خلاصه مطالب اش جلب می کنیم: «نوجوان بودم که پشت پیش خوان بستنی فروشی ای در هونولولو می ایستادم و کار می کردم. در آن زمان چندان به این فکر نمی کردم که این کار در آینده ام چه نقشی خواهد داشت و بیشتر کاری بود که در همان زمان برای کسب در آمد بدان احتیاج داشتم. این نخستین کاری بود که در فصل تابستان و تعطیلات مشغول به انجام آن شدم و البته واضح است که چندان از به عهده گرفتن آن لذت نمی بردم، اما درس های ارزشمندی از این کار خود گرفتم؛ مسئولیت پذیری، کار و تلاش بی وقفه، تنظیم کردن زمان به گونه ای که به کار، دوستان، خانواده و مدرسه ام برسم و سایر مسائل این چنینی را همه مدیون کار ام در بستنی فروشی هستم.»
برد پیت، محل فعالیت: ال پولو لوکو
مجله رولینگ استون در خصوص زندگی شخصی برد پیت مطلبی را در یکی از شماره های خود منتشر کرد و در عنوان شده بود که برد پیت به هنگام پایان دوران دانشگاه و تحصیل اش در حالی پا به لس آنجلس گذاشت که تنها 325 دلار سرمایه در اختیار داشت. مطمئنا با چنین سرمایه ای به سختی می شود زندگی کرد، چه رسد به آنکه پای سرمایه گذاری برای انجام کاری در آینده نیز در میان باشد. به همین خاطر بود که در نهایت برد پیت مجبور به پذیرفتن کار هایی بعضا عجیب و غریب شد؛ یکی از این کارها پوشیدن لباس عروسکی و ایستادن دم در یکی از شعبه های ال پولو لوکو و تبلیغ کردن برای آن ها بود.
ایمی آدامز، محل فعالیت: هوترز
ایمی آدامز در حال حاضر از جمله افرادی است که موفقیت های چشم گیری در عرصه سرگرمی به دست آورده و برنامه تلوزیونی اش با نام «Sharp Objects» طرفداران بسیاری دارد، اما او هم همانند سایر افرادی که در این لیست نام آن ها عنوان شد، مسیر طولانی و دشواری برای رسیدن به موفقیت در عرصه بازیگری پیمود و شرایط برای اش همیشه این گونه نبود. ایمی آدامز هجده ساله بود که برای فراهم کردن هزینه شهریه مدرسه خود مجبور شد در یکی از شعبه های هوترز به کار کردن بپردازد. او در سال 2015 مصاحبه ای انجام داد و در خصوص کار خود عنوان کرد: «تقریبا دوران دبیرستان ام به پایان رسیده بود که شروع به کار کردن کردم و احساس فوق العاده خوبی از این موضوع داشتم. اوایل دوران کاری ام مجبور به تمیز کردن سالن صرف غذا و جمع کردن بشقاب ها و این گونه کار ها بودم و بعد ها به عنوان گارسون مشغول به کار شدم و سفارش ها را دریافت می کردم. راستش را بخواهید احساس خوبی از انجام کار ام داشتم و به این وسیله توانستم هزینه لازم برای شهریه دانشگاه ام را فراهم کنم.»
گوئن استفانی، محل فعالیت: دایری کوئین
گوئن استفانی نیز از دیگر افرادی است که در عرصه سرگرمی به موفقیت های بسیاری دست یافته است و علاوه بر خوانندگی در زمینه مد و لباس نیز فعالیت هایی داشته است. اگر چه شرایط برای او نیز همیشه به این صورت نبوده و زمانی برای کسب در آمد و گذران زندگی مجبور به کار کردن در یکی از شعبه های دایری کوئین بوده است. گوئن استفانی در مصاحبه ای در سال 2014 در این خصوص عنوان کرد: «زمانی که شروع به کار کردم، به آن نیاز داشتم و هر طوری که بود باید شرایط کاری ام را تحمل می کردم، اما به مرور شرایط برای من تغییر کرد و اوضاع به گونه ای رقم خورد که به آینده امیدوار تر شدم و اواخر دوران کاری دیگر برای ام کمی شرایط دشوار شده بود.»
پل نیومن، ارنست همینگوی، شون کانری، آلن دلون و دیگر افراد مشهور که در خیابان های ونیز راه می روند و در امتداد کانال های ونیز در اواسط قرن گذشته قدم می زنند امروزه در استودیوی عکس ونیزی بیش از 300 هزار نگاتیو ذخیره شده که توسط ویتوریو پاوان - صاحب استودیو گرفته شده است.