ده کاری که نباید در حضور کودکان انجام داد

(خوانندگان عزیز این نکته را مد نظر داشته باشید که راوی متنی که پیش روی خود دارید، یکی از نویسندگان مجله ای مربوط به روابط فرزندان و کودکان است و روایت اول شخص متن از زبان او است و نه بنده مترجم)

فرزندان دو قلوی من تا کنون مرا در حال انجام کارهای گوناگونی مشاهده کرده اند: برای نمونه زمانی که در خلوت خود گریه می کردم و سایر مسائل این چنینی، با این حال، کارها و فعالیت هایی وجود دارند که به هیچ عنوان اجازه نخواهم داد مرا در حال انجام شان ببینند و تا جایی که برایم مقدور است، از رخ دادن این اتفاق خود داری خواهم کرد. یکی از مهمترین مسائلی که در رابطه با به عهده گرفتن مسئولیت سرپرستی کودکان و به دنیا آوردن آن ها وجود دارد این است که صرف نظر از این که ما از این مسئله آگاهی داشته باشیم یا خیر، بیش از هر کس دیگری، کودکان از رفتارهای ما (پدران و مادران شان) الگو برداری می کنند. اجازه دهید مثالی برای فهم بهتر موضوع برای تان عنوان کنم: البته من سیگار نمی کشم، با این وجود، فرضا اگر من سیگاری بوده و جلوی کودکان خود اقدام به کشیدن سیگار می کردم، آن گاه چگونه می توانستم انتظار داشته باشم که کودکان من این کار را به عنوان عادت رفتاری اشتباه و نا شایستی نشناسند؟

در این مطلب قصد دارم شما را با مهم ترین کارهایی آشنا کنم که هیچ گاه اجازه نمی دهم کودکانم مرا در حال انجام دادن شان ببینند و به باور من، تنها در این صورت است که می توان بدل به الگویی بی نقص برای کودکان شد (البته این نکته را به خاطر داشته باشید که زمانی که کودکانم در نزدیکی من نیستند، این کار ها را انجام می دهم و تنها هدف از انجام ندادن شان بدل شدن به الگویی مناسب برای کودکان است).

چک کردن تلفن همراه به هنگام رانندگی کردن

این کار برای من بسیار دشوار است، چرا که به هنگام رانندگی مرتب برنامه مسیر یاب تلفن هوشمند خود را چک می کنم و یا این که به وسیله آن موسیقی پخش می کنم. علاوه بر این دو باید مدام تمرکز خود را جلب این موضوع کنم که آیا ایمیل و یا پیام مرتبط با کارم دریافت کرده ام یا خیر. با تمام این تفاسیر، زمانی که فرزندان ام در کنارم و در خودرو هستند، تنها زمانی تلفن همراه خود را چک می کنم که خودرو را به طور کامل متوقف کرده باشم و یا زمانی که پشت چراغ قرمز هستیم. به هر عنوان، کودکان مان زمانی بزرگ خواهند شد و به هنگامی که به دوران نوجوانی می رسند، اگر این عادت را از والدین خود یاد گرفته باشند و به هنگام رانندگی تلفن همراه خود را چک کنند، خطراتی متوجه شان خواهد شد که برای پدران و مادران خوشایند نخواهد بود.

گشت زنی در شبکه های اجتماعی

همانند بسیاری از والدین، من هم دوست دارم گاهی اوقات برای فرار از روزمرگی و گذراندن زمان، حساب های کاربری فعال در اینستاگرام را چک کرده و از فعالیت های سایر مردم آگاهی پیدا کنم. البته این کار به طور کلی مضر نیست و جنبه مثبتی نیز بر آن می توان متصور بود: برای نمونه می توانم دستور پخت غذاهایی متنوع و تازه را در اینستاگرام ببینم و یا از تجربیات سایرین درباره سفر کردن کسب آگاهی کنم، به هر عنوان، همانند هر کار دیگری، افراط در گشت زنی در شبکه های اجتماعی نا مناسب است و من به عنوان مادر کودکانم دوست ندارم در سنین بالاتر آن ها بیشتر طول روز خود را صرف گشت زنی در این گونه شبکه های اجتماعی کنند، به همین خاطر تا جایی که برایم مقدور باشد، صبر می کنم تا آن ها به خواب رفته و سپس اقدام به چک کردن اینستاگرام می کنم.

دزدیدن چیزهای مختلف

البته من هیچ گاه دزدی نکرده ام و برداشتن بی اجازه اجناس از مغازه ها و سوپر مارکت ها مد نظر من نیست، بلکه مسائلی وجود دارند که به گونه ای دزدی به شمار می روند تا حدود زیادی برای بسیاری از افراد بدل به عادت شده اند: برای نمونه دانلود کردن غیر مجاز موسیقی و فیلم، دیدن دوباره و دوباره فیلمی که تنها یک بار هزینه آن را پرداخت کرده اید و سایر مسائل این چنینی. این کار نیز از جمله مواردی است که هیچ گاه در حضور فرزندان ام انجام نمی دهم. حتی اگر به خود اجازه چنین کاری را در حضور آن ها بدهم، احساس شرمندگی و خجالت برای لحظه ای رهایم نمی کند و به همین خاطر دیگر این کار را نمی کنم.

داد زدن سر سایر راننده ها در خیابان

البته من به طور معمول عادت به داد زدن در هنگام رانندگی ندارم و معمولا خشم خود را کنترل می کنم، با این حال، روزی در یک پارکینگ عمومی این کار را انجام دادم («آیا ارزش این جای خالی از جان کودکان من بیشتر است؟» فکر می کنم جمله ای که آن روز با عصبانیت بیان کردم این بود)، و کودکانم به شدت از این رفتار من تحت تأثیر قرار گرفته و ترسیدند. پس از آن اتفاق بود که با خود عهد کردم دیگر هیچ گاه در حضور کودکانم این گونه عصبانی نشوم، حتی با علم به این که حفظ خونسردی در تمامی شرایط بعضا تا چه اندازه می تواند دشوار باشد.

بد رفتاری با آن دسته از افرادی که در مراکز عمومی کار می کنند و یا آن هایی که در خدمت شهرداری هستند

این کار را صرف نظر از این که کودکانم حضور داشته باشند یا خیر، انجام نمی دهم و به هیچ عنوان آن را کار شایسته ای نمی دانم، با این حال، این نکته را باید به خاطر داشته باشیم که فهمیدن این مسئله برای کودکان حیاتی است. افرادی که در رستوران ها برای شما غذای تان را می آورند و نیز کسانی که در مغازه های زنجیره ای اجناس تان را برای تان حمل می کنند (و سایرر مشاغل این چنینی)، باید با احترام با آن ها رفتار شود و لایق این احترام هستند.

ریختن زباله و بی دقتی در این باره

امیدوارم کمتر شاهد آن دسته از والدینی باشم که بسته بندی غذا یا خوراکی ای که خورده اند را از پنجره خودرو به بیرون پرتاب می کنند، با این حال، زمانی که صحبت از والدین و مسئولیت ها و وظایف شان می شود، مسائل کوچک تر از این نیز اهمیت پیدا می کنند و می توانند بر کودکان تأثیر گذار باشند: کارهایی مانند انداختن دستمال کاغذی روی زمین و یا انداختن خلال دندان استفاده شده. نکته ای که باید به عنوان والدین به خاطر داشته باشیم این است که کودکان معمولا برای انجام کارهای خود، مسیری را انتخاب می کنند که کمترین زحمت و تلاش را متوجه آن ها کنند، بنا بر این اگر دستمال کاغذی ای در خیابان از دست تان افتاد و به دنبال اش نرفتید تا آن را در سطل زباله بیندازید، چگونه از کودک خود انتظار انجام چنین کاری را می توانید داشته باشید؟

تمرکز بیش از حد بر روی ظاهر

پیش از هر چیز این را اعتراف می کنم که به ظاهر خود اهمیت می دهم. همیشه زمانی را در طول روز به ورزش کردن اختصاص می دهم و به هنگام خرید لباس دقت نظر زیادی به خرج می دهم. با این حال از این مسئله نیز آگاهی کامل دارم که تمرکز کردن بر روی ظاهر، علاوه بر این که می تواند تأثیر مثبتی بر روی کودکانم داشته باشد، به همان اندازه هم می تواند تأثیر منفی بگذارد. به همین خاطر کمتر به خود اجازه می دهم که کودکانم مرا در حالی ببینند که از چگونگی ظاهر خود ناراحت هستم و چنین احساساتی را در حضور آن ها بروز نمی دهم. به جای آن تنها تلاش می کنم تصویر مادری با اعتماد به نفس را از من داشته باشند که هیچ گاه گله نمی کند.

خرید بیش از اندازه وسایل و چیزهایی که چندان ضروری نیستند

پایبند بودن به این مورد شاید از تمامی موارد عنوان شده برای من دشوارتر باشد، چرا که به شدت به خرید محصولات سایت های اینترنتی علاقه دارم (و همینطور به خرید کردن به طور کلی). اما زمانی که مشاهده کردم پسرم به هنگام رسیدن پکیج های جدید سایت آمازون، هیجان بیش از اندازه ای از خود نشان می دهد، متوجه شدم که این کار چندان درستی نیست، چرا که در این گونه سایت ها، همیشه محصولاتی جدید و جالب عرضه می شوند و معمولا چندان کارایی به خصوصی هم ندارند. برای پیش گیری از این گونه مسائل، بیشتر سعی می کنم آن دسته از محصولات و وسایلی را خریداری کنم که به شان نیاز داریم.

تنبلی کردن

من بیش از هر چیز دیگری می خواهم کودکانی داشته باشم که سالم و سلامت هستند و بدنی روی فرم دارند. کودکانی که به ورزش کردن علاقه نشان دهند. به همین خاطر است که به ندرت پیش می آید که در حضور آن ها ساعت ورزش کردن خود را رها کرده و به جای آن روی زمین یا کاناپه دراز بکشم و استراحت کنم. البته تنها صبح روز یک شنبه که تعطیل هستم از این قاعده مستثنی است. نکته دیگر این که هیچ گاه اجازه نمی دهم کودکانم مرا در حالی ببینند که به جای پلکان از آسانسور استفاده می کنم و هر زمانی که همراه من باشند، باید از پله ها بالا بروند.

گفتن دروغ های مصلحتی

به عنوان یک انسان بالغ و کسی که در جامعه زندگی می کند، بعضا پیش می آید که برای حفظ ادب و نزاکت فرد مجبور می شود دروغ مصلحتی بگوید. گاهی پیش می آید که به کودکانم می گویم که از لطمه وارد کردن به احساسات دیگران و آزرده خاطر کردن آن ها (با رک بودن بیش از حد و بی پرده صحبت کردن) خود داری کنند، با این حال، تمام تلاش خود را می کنم که کودکانم به هنگام گفتن این گونه دروغ ها مرا نبینند. در سن و سال کودکان، دروغ، دروغ است و هنوز مفاهیمی چون دروغ مصلحتی و این گونه صحبت ها برای شان تعریف نشده است و من می خواهم این پیام را به کودکانم برسانم که دروغ گفتن، صرف نظر از این که به چه منظور و هدفی باشد، کار شایسته ای نیست و تا جایی که امکان دارد باید از گفتن آن پرهیز کرد.

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید