روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست 63
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست | |
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست |
چون من در آن دیار هزاران غریب هست |
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست |
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست |
آن جا که کار صومعه را جلوه میدهند |
ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست |
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد |
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست |
فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست |
هم قصهای غریب و حدیثی عجیب هست |
تعبیر فال حافظ
در راهی که قدم نهاده ای هزاران رقیب داری که باید از میدان به در کنی. احساس غریبی می کنی اما به همین زودی چشمت به جمال یار روشن می شود و همگان برای اینوصل جشن خواهند گرفت. هیچ دردی نیست که درمان نداشته باشد. طبیب درد تو هم رسیدن به یار است.