گر دست رسد در سر زلفین تو بازم
گر دست رسد در سر زلفین تو بازم | چون گوی چه سرها که به چوگان تو بازم |
زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست | در دست سر مویی از آن عمر درازم |
پروانه راحت بده ای شمع که امشب | از آتش دل پیش تو چون شمع گدازم |
آن دم که به یک خنده دهم جان چو صراحی | مستان تو خواهم که گزارند نمازم |
چون نیست نماز من آلوده نمازی | در میکده زان کم نشود سوز و گدازم |
در مسجد و میخانه خیالت اگر آید | محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم |
گر خلوت ما را شبی از رخ بفروزی | چون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم |
محمود بود عاقبت کار در این راه | گر سر برود در سر سودای ایازم |
حافظ غم دل با که بگویم که در این دور | جز جام نشاید که بود محرم رازم |
تعبیر فال حافظ
برای رسیدن به مقاصد خود و دیگران را فدا نکنید تا به هدف های متعالی برسید. ریاو تزویر نداشته باشید، یکرنگی راز موفقیت تان می باشد. همه ی نقشه های شما برای آینده زمانی محقق می شود که سودای طمع را کنار بگذارید و رازتان را فاش نکنید. عاقبت کارتان خیر است.