دمیس روسس معروف به بلبل یونانی که بود

در
دمیس روسس

در 15 ژوئن ، دمیس روسس خواننده و نوازنده مشهور جهان یونانی می توانست 74 ساله شود ، اما 5 سال پیش او درگذشت. او را "بلبل یونانی" و موفق ترین خواننده در این کشور می نامند. در دهه 1980 دمیس روسس یکی از محبوب ترین خواننده های جهان بود ، اما یک بار رویدادی رخ داد که برای همیشه زندگی او را به "قبل" و "بعد" تقسیم کرد و مجبور به تجدید نظر در ارزش های خود شد. چگونگی اسیر شدن دمیس روسس توسط تروریست ها ، و به همین دلیل او در میهن خود محکوم شد - در ادامه این بررسی.

 

دمیس روسس

خواننده در جوانی و کودکی

 

نام واقعی این خواننده Artemios Venturis Russos است. وی در سال 1946 در اسکندریه مصر ، در خانواده ای از مهاجران یونان - یک رقصنده و خواننده و گیتاریست متولد شد. دمیس در یک فضای خلاق بزرگ شد و موسیقی را از کودکی فرا گرفت - او در یک مدرسه موسیقی تحصیل کرد ، گیتار ، ترومپت ، بیس دوبل و ارگ را نواخت. در اواسط دهه 1950 خانواده وی به وطن اجدادی خود در یونان نقل مکان کردند.

 

دمیس روسس کار خود را در رستوران ها و هتل ها آغاز کرد . وی در سال 1968 گروه خود Aphrodite's Child را ایجاد کرد و به پاریس نقل مکان کرد و پس از 3 سال فعالیت انفرادی را آغاز کرد. وی پس از انتشار اولین آلبوم خود ، به یک ستاره جهانی تبدیل شد. در دهه 1970 این خواننده در بسیاری از کشورها تور گذاشته است. تور های "برای همیشه و همیشه" و "خداحافظ عشق من ، خداحافظ" در جهان تحسین شد.

 

دمیسس روسس

خواننده مشهور یونانی دمیس روسس

 

در دهه 1980 نام او در سراسر جهان شناخته شده بود. او دائماً با کنسرت به کشورهای مختلف پرواز می کرد و عادت داشت که همه جا شناخته شود و با استقبال بسیار گرمی مواجه شود.وی همچنین در سال 1976 م - ۱۳۵۵  به تهران سفر کرد و در این سفر با هنرمندان ایران نیز ارتباط برقرار کرد! . . . دمیس روسس این حقیقت را پنهان نکرد که دوست داشت از ثمره محبوبیت و موفقیت خود لذت ببرد - او به زندگی در مقیاس بزرگ ، اقامت در گران ترین هتل ها ، جمع آوری اتومبیل و لباس زیبا بسیار عادت داشت. این به طول انجامید تا اینکه فاجعه ای در زندگی او رخ داد.

 

14 ژوئن 1985 ، روز قبل از 39 سالگرد دمیس روسس ، هواپیمایی که پرواز آتن - روم را انجام میداد ، توسط حزب الله لبنان ربوده شد. دو لبنانی مسلح به خلبان دستور دادند تا به خاورمیانه پرواز کنند. آنها سپس خواستار آزادی صدها زندانی لبنانی شدند. آنها 5 روز اسیران خود را در بیروت و الجزایر نگه داشتندو دائماً در محل، اسلحه نگه داشته می شدند ، یک نفر جلوی سرنشینان شلیک کرد. خوشبختانه ، نه خود خواننده و نه همراهش - همسر آینده ، مدل آمریکایی پاملا - ایمن و سالم ماندند. در آن زمان دمیس در کشورهای عربی نیز مشهور بود و وقتی گروگان گیرها فهمیدند که در مقابل آنها یک خواننده مشهور جهانی وجود دارد ، از وی خواستند آواز بخواند.

 

دمیس روسس

خواننده مشهور یونانی دمیس روسس

 

بعداً ، دمیس روسس واقعاً دوست نداشت کابوسی را که در طول این هفته تجربه کرده بود ، بخاطر بسپارد ، اگرچه همیشه او را به یاد می آورد. این خواننده اعتراف کرد: " شما هرگز نمی توانید آنچه را که می خواهید فراموش کنید، فراموش کنید ." خواننده در پاسخ به سوالات در مورد این 5 روز در اسارت گفت : "آنها ما را مجبور کردند ساعت ها با دستان از پشت بسته بنشینیم ... در وحشتناک ترین لحظه ها ، من درباره مادرم فکر می کردم: پدرم فقط 3 ماه پیش درگذشته بود ، و اگر اتفاقی برای من می افتاد ، قلب او تحمل نمیکرد. آنها باعث شدند که من هنگام شلیک آواز بخوانم کابوس این اسارت هرگز مرا رها نخواهد کرد ... بدترین چیز این است که هیچ کس نمی داند چه اتفاقی می افتد. شما نمی دانید آنها چه کسانی هستند ، چرا آنها این کار را می کنند ، چه چیزی لازم دارند و چرا می خواهند ما را اسیر کنند ... من به یاد نمی آورم چه اتفاقی افتاده است ، زیرا وقتی چنین چیزی را تجربه می کنید ، حس زمان را از دست می دهید - هیچ کس نمی داند چه ساعتی و چه روزی اتفاق می افتاد "

 

5a75df51-c84c-4de0-8a06-ef4738253470.jpg

مشهورترین خواننده یونانی 

 

او با اکراه در مصاحبه ای در مورد این موضوع صحبت کرد و گفت تنها این واقعه زندگی او را به "قبل" و "بعد" تقسیم کرده است ، زیرا تنها پس از آن فهمید که زندگی انسان چقدر شکننده و زودگذر است ، که هیچ مزایایی مادی تضمین کننده صلح نیست. و امنیت ، و همه چیز می تواند به طور ناگهانی در یک لحظه به پایان برسد. پس از آن خواننده نظرات و ارزشهای خود را تجدید نظر کرد. او فهمید که شما باید از چیزهای ساده روزمره خوشحال باشید ، از هر آنچه به شما داده می شود شکرگزار باشید و به کسانی که به آن نیاز دارند کمک کنید.

 

جای تعجب است که در وطن خود ، "بلبل یونانی" دمیس روسس به اندازه همه دنیا محبوب نبود. یونانیان در طول زندگی خود بسیار مایل به صحبت درباره او نبودند و به ندرت پس از ترک او را به یاد می آوردند

 

دمیس روسس می خواست نمایشگاهی را با مشارکت ستاره های یونان و جهان ترتیب دهد تا از درآمد حاصل از آن را برای مدارس هزینه کند ، اما هیچ کس از ایده او حمایت نکرد. در خانه ، آنها نمی توانند او را ببخشند که زیاد در یونان زندگی نکرده و به یونانی آواز نمی خواند. با این حال ، هنگامی که در سال 2010 دمیس روسس در آتن در صحنه تئاتر بزرگ باستانی هرودیو اجرا کرد ، افراد محلی بلیطها را طی چند ساعت خریداری کردند.

 

338a1dec-8310-4835-b52e-dce1c7bd68ca.jpg

خواننده روی صحنه

 

آهنگ های او هنوز محبوبیت خود را از دست نمی دهند: "زندگی خیلی خوب است!"

come waltz with me . . بیا با من قدم بزن و بی خیال راهی شو که میروی بیا با من حرف بزن من انچه که واقعا ارزش دانستن را دارد به تو خواهم گفت زندگی خیلی خوب است دوست من نگران از پایان آن نباش . . بیا با من برقص و من هدیه ای با ارزش به تو خواهم داد شانست را با من امتحان کن زندگی ارزش زندگی کردن را دارد و من به تو نشان خواهم داد زندگی خیلی خوب است نگذار پایان یابد

 

در بهار سال 2014 ، این خواننده به سرطان پیشرفته لوزالمعده مبتلا شد. نزدیکان وی تصمیم گرفتند که تمام حقیقت را در مورد وضعیت سلامتی وی به او نگویند ، و تا آخرین روزهایی که زندگی کرد این عقیده را حفظ کردند که می تواند بهبود یابد و به زندگی عادی برگردد. متأسفانه یک معجزه اتفاق نیفتاد. 25 ژانویه 2015 دمیس روسس معروف "بلبل یونانی" این جهان را ترک کرد. هنگامی که وی در آخرین سفر اسکورت شد ، تمام خیابانهای مرکزی آتن مسدود شد - افراد زیادی بودند که می خواستند از افسانه ی یونان خداحافظی کنند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

لوچانو پاواروتی یکی از برجسته ترین خوانندگان اپرا

در
چرا دوستان خواننده بزرگ،  لوچانو پاواروتی از برقراری ارتباط با همسرش خودداری کردند؟
 
لوچانو پاواروتی، (متولد ۱۲ اکتبر ۱۹۳۵ در مودنا - فوت ۶ سپتامبر ۲۰۰۷ در مودنا) یکی از خواننده‌های تِنور بسیار مشهور اپرا در قرن بیستم است که بیش از 40 سال در این صحنه اجرا کرده است.مجموعه موسیقی این هنرمند مشهور شامل ده ها قسمت اصلی اپرا و آوازهای فردی بود. درهای بهترین خانه های اپرا همیشه برای این سلبریتی باز بود: باغ کاون ، لا اسکالا ، اپرا متروپولیتن و شاتاتسوپر. وی کارگاه های آموزشی بسیاری از هنرستان های معروف جهان را رهبری میکرد.
وقتی لوچانو پاواروتی روی صحنه می آمد ، تماشاگران طلسم می شدند و مانند مجسمه در جا خشکشان می زد، به نظر می رسید او برای هر زن و فقط برای او می خواند. این خواننده عالی اپرا، طرفداران زیادی داشت که به خاطر پاواروتی آماده هر کاری بودند. سالها بود که با آدوا ورونی ازدواج کرده بود ، اما هرگز از ماجراهای رمانتیک کوچک چشم پوشی نمی کرد. اما همه چیز زمانی تغییر کرد که لوچانو پاواروتی با نیکولا دیدار کرد.
 

عشق اول لوچانو پاواروتی

لوچانو پاواروتی و آدوا ورونی.  / عکس
 
لوچانو پاواروتی در نوجوانی با آدوا ورونی آشنا شد. او آرزو میکرد که یک بازیکن مشهور فوتبال شود ، اما آدوا که به طور جدی به آواز خوندن مشغول بود و لوچانو را دید که چقدر جوان با و با استعداد است ، او را ترغیب کرد که در این مسیر پیشرفت کند. 
 
پاواروتی در سال 1961 خواندن درس موسیقی را شروع کرد. وقتی او به اولین موفقیت چشمگیر خود در رقابت بین المللی آواز دست یافت و سپس درخشش بخشی از رودولف را در Bohemia Puccini در تئاتر Reggio Emilia انجام داد ، Adua پیشنهاد ازدواج او را پذیرفت. از آن زمان ، او همیشه با همسرش بود ، با مراقبت از او ، با تور های اجرای طولانی ، سه دختر را بزرگ کردند.
 
ضعف او غذای خوشمزه بود و آدوا اغلب شوخی می کرد که شوهرش در وهله اول اسپاگتی را دوست دارد و بعد از آن احساسات دارد. لوچانو نیز پنهان نمیکرد و می گفت: او از شهر مودنا می آید ، جایی که آنها دوست دارند غذای خوشمزه و فراوانی بخورند. لوچانو پاواروتی 160 کیلوگرم وزن داشت و حتی وانمود میکرد که با وزن اضافی دست و پنجه نرم می کند. درست است ، هر بار ، به محض اینکه متخصص تغذیه بعدی محترم از خانه خواننده معروف خارج میشد ، او بلافاصله به سمت یخچال میرفت و تمام توصیه ها را فراموش میکرد و دوباره میخورد.
 
آدوا با شکیبایی و سکوت شایعات بیشماری را در مورد عاشقانه های شوهرش تجربه کرد و همیشه به سؤالات روزنامه نگاران پاسخ می داد: نگاه کردن به زنان زیبا را از او منع نکرده ام ، زیرا او همیشه به خانواده خود باز می گردد. 
 
آنها بیش از 30 سال با هم زندگی کردند که نیکولتا مانتووانی برای کار در بنیاد لوچانو پاواروتی به آنجا آمد.
لوچانو پاواروتی و نیکولتا مانتووانی.  / عکس
 
پاواروتی خیلی اوقات از بنیاد خود بازدید می کرد. و همواره وقت  برای برقراری ارتباط با نیکولتا مانتووانی جوان پیدا می کرد. او 23 ساله بود و لوچانو پاواروتی 58 ساله بود. نیکولتا در او خواننده ای درخشان و مردی سخاوتمندانه می دید ، اما هرگز وی را به عنوان یک همسر آینده تصور نمی کرد. 
 
اما پاواروتی در این باره نظر ویژه ای داشت. او بدون هیچ فشاری ، خیلی با دقت و مراقبت، ارتباط با نیکولتا را شروع کرد. و هنگامی که بارها از رفتن به رستوران یا نمایشگاه با او امتناع ورزید ، او اذیت نمیشد. اما یک بار ، وقتی نیکولتا دوباره به پیشنهاد او برای پرواز با او به نیویورک پاسخ  "نه" داد ، لوچانو از نیکولتا خواست حداقل او را به فرودگاه ببرد. وقتی به فرودگاه رسیدند ، لوچانو ناگهان دختر را در آغوش گرفت و پرسید که آیا او نظر خود را تغییر خواهد داد یا خیر. در آن زمان بود که نیکولتا فهمید که عاشق است.
لوچانو پاواروتی و نیکولتا مانتووانی.  / عکس
 
 
این دو، یک هفته در اکتبر سال 1993 در نیویورک خوش ترین لحظات زندگی را پشت سر گذاشتند. اما پس از آن کاملاً مشخص نبود که با احساسات آنها چه باید کرد. با این حال ، پاواروتی قول داد همه چیز را حل کند. نیکولتا به او ایمان آورد و منتظر ماند.
لوچانو پاواروتی و نیکولتا مانتووانی.  / عکس
 
من باید مدت طولانی منتظر می ماندم. لوچانو بعداً گفت: به مدت شش سال مجبور شد دست آدوا را بگیرد تا زمان بیشتری را برای طلاق داشته باشد. همسر این خواننده صمیمانه معتقد بود که عاشقانه ی همسرش  با نیکولتای جوان خیلی زود خاتمه می یابد و لوچانو دوباره به خانه، اسپاگتی و پیتزاهای معمول و محبوب خود باز می گردد. اما پاواروتی به احساسات و میل خود برای تبدیل شدن به شوهر نیکولتا اعتماد داشت.
 
تنها دو ماه پس از آن سفر به یاد ماندنی به نیویورک ، نیکولتا احساس ناخوشایندی کرد و ملاقات بعدی با پزشک دختر را کاملاً گیج کرد. این تشخیص مانند یک جمله به نظر می رسید: مولتیپل اسکلروز. او گریه میکرد و از پاواروتی میخواست که او را ترک کند ، و نمی فهمید که چرا به او چنین احتیاج دارد اما لوچانو پاواروتی به او احتیاج داشت. و برای هر کاری آماده بود ، فقط برای اینکه عزیزش خوشحال شود. او این بیماری وحشتناک را به چالش کشید.
لوچانو پاواروتی و نیکولتا مانتووانی.  / عکس
 
هر دو ماه یک بار نیکولتا در یک مرکز درمانی در نیویورک ، یک دوره درمانی را طی می کرد  و هر بار دختر از پزشکان سؤال می کرد که آیا او می تواند فرزند سالمی به دنیا بیاورد. او و لوچانو خواب خنده بچه ها را در خانه خود می دیدند. حتی مجرب ترین پزشکان جواب این سوال را نمی دانستند.
لوچانو پاواروتی و نیکولتا مانتووانی.  / عکس
 
در سال 2002 ، آدوا با طلاق موافقت كرد و نیكولتا در مورد بارداری خود فهمید. این برای او بسیار دشوار بود ، زیرا برای بسیاری از دوستان ، آدوا تنها همسر لوچانو پاواروتی او بود. فقط پدر و خواهران لوچانو بلافاصله دختر را در خانواده پذیرفتند.
لوچانو پاواروتی و نیکولتا مانتووانی با دخترش.  / عکس
 
پاواروتی قرار نبود به چنین مواردی توجه کند. او با شور و اشتیاق لانه ی خانواده را لکه دار کرد و خیال کرد فرزندانش در خانه ای روشن و دنج بزرگ و پر از گرما و عشق بزرگ شوند. نیکولتا در حال آماده شدن برای مادر شدن دوقلوها ، یک پسر و یک دختر بود ، اما زایمان زودرس آغاز شد ، پسرش بدون علائم زندگی به دنیا آمد و دخترش نفس نمی کشید و او باید فوراً تحت عمل جراحی قرار می گرفت. 
 
دختر زنده ماند و 11 ماه پس از تولد ، در دسامبر 2003 ، لوچانو پاواروتی و نیکولتا مانتووانی زن و شوهر شدند. در دعوت نامه ها نوشته شده بود که Baby Alice همه را به عروسی پدر و مادر دعوت می کند.
به نظر می رسید زندگی همسران طولانی و شاد باشد. لوچانو یک پدر بسیار دلسوز بود. او زمان زیادی را با کودک می گذراند ، گویی برای لذت بردن از لحظات پدری عجله داشت. در واقع ، در زمانی که دخترانش از اولین ازدواجش در حال رشد بودند ، او دائما در حال حرکت بود. آلیس از پدرش نه تنها شنوایی فوق العاده به ارث برد بلکه هدایای شگفت انگیز نیز داشت: دیدن فقط چیزهای خوب در مردم.
 
لوچانو هرگز فکر بد در باره مردم نمی کرد و همسرش را ممنوع کرد که حتی بگوید یک شخص غیراخلاقی عمل کرده است. هیچ کس نمی توانست او را ناامید کند ، زیرا پاواروتی به سادگی اعتقاد به ناپاک بودن مردم نداشت. کوچکترین دختر او آلیس نیز دقیقاً شبیه پدر شد.
لوچانو پاواروتی.  / عکس
 
در سال 2004 ، سرطان لوزالمعده با ماسترو تشخیص داده شد. و او برای خداحافظی از مخاطبان خود به 40 شهر سفر کرد. در سال 2006 ، وی تحت عمل جراحی قرار گرفت و پس از آن پاواروتی احساس بهبودی کرد. اما در تابستان سال 2007 ، این تنور بزرگ دوباره به بیمارستان منتقل شد ، این بار با ذات الریه. پس از مرخص شدن ، او تنها چند روز زندگی كرد ، در 6 سپتامبر 2007 استاد بزرگ از دنیا رفت. مهم نیست که چه می گویند ، او مرد خوشحالی بود.

حقایقی در باره لوچانو پاواروتی

1. لوچانو پاواروتی 1.5 میلیون دلار برای پناهندگان جمع کرد

لوچانو پاواروتی - 1.5 میلیون دلار برای پناهندگان در سرتاسر جهان جمع آوری کرده است
در سال 2001 ، پاواروتی مدال نانسان را از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به دلیل تلاش های خود برای جمع آوری کمک های مالی برای پناهندگان در سراسر جهان دریافت کرد. از طریق کنسرت های خیرخواهانه و کار داوطلبانه معتبر بیش از 1.5 میلیون دلار برای این اهداف درآمد کسب کرد - بیشتر از هر شخص دیگری در جهان.
لوچانو پاواروتی همچنین بخاطر کارهای خیرخواهانه اش جوایز دیگری از جمله جایزه آزادی لندن و جایزه صلیب سرخ برای خدمات به بشریت دریافت کرد.
لوچانو پاواروتی در افتتاحیه بازیهای المپیک زمستانی 2006 در تورین / عکس
 
پاواروتی در کنسرت های خیریه برای جمع آوری پول برای قربانیان این فاجعه مانند زلزله دسامبر 1988 که 25000 نفر در شمال ارمنستان کشته شد ، انجام داد. وی از دوستان صمیمی دایانا ، پرنسس ولز بود و در کنار هم برای از بین بردن مین ها در سراسر جهان پول جمع می کردند. وی پس از جنگ در بوسنی ، مرکز موسیقی پاواروتی را در بخش جنوبی بوسنی تأمین مالی و ایجاد کرد. به همین منظور ، وی در سال 2006 به عنوان شهروند افتخاری سارایوو برگزیده شد.
 

2. لوچانو پاواروتی سلطان لغو کنسرت خوانده می شد

لوچانو پاواروتی به عنوان "سلطان لغو" نامگذاری شده است. / عکس
 
رشد شهرت پاواروتی بدون مشکل نبود. او به عنوان "سلطان لغو کنسرت" شهرت کسب کرد ، زیرا عادت بدی برای لغو اجراهای خود در آخرین لحظه داشت. به عنوان مثال ، در سال 1989 ، اپرای شیکاگو Lyric رابطه 15 ساله با او را قطع کرد ، زیرا به مدت هشت سال پاواروتی 26 اجرا از 41 اجرای برنامه ریزی شده در این مکان را لغو کرد.
 

3.لوچانو پاواروتی تقریباً از خواندن امتناع کرد

لوچانو پاواروتی تقریباً از خواندن امتناع کرد. / عکس
 
شش سال اول تحصیلات موسیقی ، پاواروتی را به چیزی جدی تر از چند کنسرت که همه در شهرهای کوچک برگزار می شدند ، سوق نداد .وی تصمیم گرفت از خوانندگی خودداری کند. خوشبختانه این تصمیم بزودی عوض شد ، در غیر این صورت ممکن بود دنیا از نبوغ پاواروتی آگاهی نداشته باشد.
 

4- لوچانو پاواروتی قصد داشت فوتبالیست شود

لوچانو پاواروتی قرار بود فوتبالیست شود. / عکس
 
بعد از فارغ التحصیلی از مدرسه ، خواننده آینده در مورد انتخاب شغل آینده ، با معضلی روبرو شد. او علاقه مند به ادامه فوتبال خود به عنوان یک فوتبالیست حرفه ای بود ، اما مادرش لوچانو را متقاعد کرد که معلم شود. وی پس از آن به مدت دو سال در دبستان تدریس کرد و در طی آن علاقه به موسیقی سرانجام از همه چیز فراتر رفت.
 

5. لوچانو پاواروتی اولین بازی خود را به عنوان بازیگر در سال 1982 انجام داد.

لوچانو پاواروتی اولین بازی خود را به عنوان بازیگر در سال 1982 انجام داد. / عکس
 
به نظر می رسد که پاواروتی در این فیلم - در یک کمدی عاشقانه به نام "بله ، جورجیو" (1982) بازی کرد که نقدهای منفی از منتقدین دریافت کرد. پاواروتی را می توان در اقتباسی از اپرای "ژان پیر پیونل" ریگولیتو برای تلویزیون ، که در همان سال منتشر شد ، یا در بیش از 20 اجرای زنده اپرا که از سال 1978 تا 1994 در تلویزیون به نمایش درآمد ، مشاهده کرد.
 

6. لوچانو پاواروتی با قطعات ارکسترال مشکل داشت.

لوچانو پاواروتی با قطعات ارکسترال مشکل داشت. / عکس
 
در سال 2002 ، پاواروتی روابط خود را با مدیر خود هربرت برسلین قطع کرد. در سال 2004 ، برلین کتاب "سلطان و من" را منتشر کرد که در آن او احساسات بسیاری از تفاوت های ظریف مرتبط با خواننده را اعلام کرد. به عنوان مثال ، وی استدلال كرد كه پاواروتی به سختی می تواند از این امتیاز پیروی كند زیرا او عملاً آن را نمی فهمید.
 

7. لوچانو پاواروتی در برنامه شنبه شب زنده صحبت کرد

لوچانو پاواروتی شنبه شب به صورت زنده صحبت کرد / عکس
 
در 12 دسامبر سال 1998 ، او نخستین (و تاکنون تنها) خواننده اپرا شد که در Saturday Night Live اجرا کرد و با Vanessa L. Williams آواز خواند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

دیوید اولنی خواننده آمریکایی روی صحنه درگذشت

در
"هرگز گیتار را زمین نگذاشت": دیوید اولنی خواننده آمریکایی درست روی صحنه درگذشت
در وسط آهنگ ، قلب این نوازنده 71 ساله متوقف شد.
 
دیوید اولنی ، خواننده و ترانه سرای آمریکایی طی کنسرتی در فلوریدا درگذشت. روز شنبه 18 ژانویه در جلوی یک تالار صحبت کرد. روی صندلی نشست و با گیتار آواز خواند. در حین اجرای موسیقی ، قلب او به طور ناگهانی متوقف شد ، مکث کرد ، عذرخواهی کرد و سرش را به روی سینه پایین آورد.
 
دستیار نوازندگان به کمک او شتافتند. در حضار ، پزشکی پیدا شد که کمک های اولیه را به نوازنده ارائه داد ، اما اولنی هرگز بهبود نیافت. بعداً ، تیمی از پزشکان وارد شده مرگ مرد را تأیید کردند ، وی دچار حمله قلبی شد.
 
- او هرگز گیتار خود را پایین نیاورد و زمین نگذاشت. مرگ او نیز به آسانی اتفاق افتاد. " اسکات میلر ، خواننده ترانه‌سرای دیگر ، درباره همكار خود در فیس بوك نوشت و با اولنی در جشنواره ترانه‌سرا صحبت كرد.
 
ایمی ریگبی که با اولنی نیز روی صحنه بود ، گفت که به یاد دارد که او هنوز با یک گیتار در دستش نشسته است:
 
وی در فیس بوک نوشت: "با جالب ترین کلاه و جلیقه جیر  زیبا ... من فقط می خواهم به یادمان بیاید و با ارزش باشد."

نظرات

در ادامه بخوانید...

آنچه دنیا از پل نیومن، باب مارلی و سایر افراد مشهور به یاد می آورد

در
آیا قبول دارید که والت دیزنی ، باب مارلی و بسیاری از شخصیت های معروف دیگر میراث عظیمی را به جهانیان بخشیدند و تاثیری برجسته در دنیای موسیقی ، سینما ، انیمیشن و پارک های تفریحی برای آیندگان به جای گذاشتند؟ این افراد مشهور زندگی پرمخاطره ای داشته اند. برخی از آنها مورد علاقه جهانیان بودند و برخی در میان طرفداران احساس راحتی می کردند ...
آنچه دنیا از الک گینس ، باب مارلی و سایر افراد مشهور حتی ده ها سال پس از درگذشت آنها به یاد می آورد.
 

1. پل نیومن

پل نیومن
پل لئونارد نیومن بازیگر ، فیلمساز ، تهیه کننده ، راننده اتومبیل مسابقه ، صاحب IndyCar ، کارآفرین و نیکوکار است. شاید او یکی از معدود بازیگرانی در سینمای جهان باشد که موفق به دریافت جوایز بسیاری از جمله اسکار برای کار خود در فیلم سال 1986 رنگ پول و همچنین جوایز مختلف زیادی اعم از جایزه BAFTA و جوایز دیگر شد. جشنواره کن ، جوایز Emmy و بسیاری دیگر. نقش های دیگر نیومن شامل شخصیت های اصلی فیلم هایی بود که در آن زمان بسیار محبوب بودند. وی علاوه بر همه اینها ، در اولین نسخه از دیزنی - پیکسار اتومبیل ، از Doc Hudson صحبت کرد و بعداً از این ضبط صدا در Cars 3 -2017 نیز استفاده شد.
همچنین شایان ذکر است که نیومن به عنوان راننده در کلوپ ورزشی اتومبیلرانی جاده ای آمریكا چندین قهرمانی در مسابقات کشوری کسب کرد و تیم های مسابقه ای وی چندین قهرمانی در مسابقات چرخ دستی بازIndyCar را کسب کردند.
وی در سال 1988 ، شبکه کودکان SeriousFun ، شبکه جهانی اردوگاه های تابستانی و برنامه هایی را برای کودکان بیمار مبتلا تأسیس کرد ، که از بدو تأسیس تاکنون نزدیک به سیصد هزار کودک خدمت کرده است. و با این حال ، او با بازیگر محبوب جوآن وودوارد ازدواج کرد. با این وجود ، با وجود تمام پاداش ها و شایستگی های خود ، پل نیومن یک بیماری وحشتناک را پشت سر گذاشت.
پل نیومن خوش تیپ هالیوود
سلبریتی، پل نیومن خوش تیپ هالیوود.  \ عکس
 
در سال 2008 ، پل نیومن قرار بود اولین حضور خود را در صحنه حرفه ای به عنوان کارگردان موش ها و مردم توسط جان اشتاین بک بگذارد ، اما در 23 مه 2008 ، با استناد به مشکلات سلامتی استعفا داد. و در ژوئن سال 2008 ، اطلاعات زیادی در مطبوعات منتشر شد كه وی به سرطان ریه مبتلا شده بود و در بیمارستان Sloan-Kettering در نیویورك تحت معالجه قرار گرفت. در اواسط آن سال ، AE Hotchner ، که در دهه 1980 با نیومن  همکاری کرده بود ، در مصاحبه ای به آسوشیتدپرس گفت که پاول اندکی قبل از انتشار اطلاعات به وی در مورد بیماری خود گفته بود. بازیگر هشتاد و سه ساله ، در 26 سپتامبر 2008 درگذشت.
پل نیومن و تام هنکس
پل نیومن و تام هنکس.  \ عکس
 

2. والت دیزنی

والت دیزنی
والتر الیاس دیزنی کارآفرین ، انیماتور ، بازیگر ، صدا پیشه و تهیه کننده فیلم آمریکایی است. وی که از پیشگامان صنعت انیمیشن آمریکاست ، چندین تحول در تولید کارتون را ایجادکرد. به عنوان تهیه کننده فیلم ، دیزنی رکورددار تعداد اسکار دریافتی برای یک نفر است و از پنجاه و نه نامزد دریافت بیست و دو جایزه اسکار را دیافت کرد. و علاوه بر همه اینها ، او در بین جوایز دیگر ، دو جایزه ویژه ، گلدن گلوب و امی نیز به دست آورد. چندین فیلم او توسط کتابخانه کنگره در فهرست آثار ملی گنجانده شده است.
 
دیزنی که در سال 1901 در شیکاگو متولد شد ، علاقه اولیه ای به نقاشی نشان داد. در کودکی در دوره های هنری شرکت کرد و در هجده سالگی به عنوان تصویرگر تجاری شغل گرفت. در اوایل دهه 1920 ، والتر به کالیفرنیا نقل مکان کرد و استودیوی برادران دیزنی را به همراه برادرش "روی" تأسیس کرد. با استفاده از Ub Iwerks ، والت شخصیت میکی ماوس را در سال 1928 طراحی و خلق کرد و این اولین موفقیت فوق العاده او بود.
والت دیزنی
والت دیزنی یک انیماتور عالی .  \ عکس
 
با بزرگ شدن استودیو ، دیزنی پرماجرا تر شد و به معرفی صدای هماهنگ شده ، تکنیک ولور سه رنگ تمام رنگ ، کارتون های طولانی و پیشرفت های فنی در دوربین ها پرداخت. نتایج به دست آمده در فیلم هایی مانند سفید برفی و هفت کوتوله (1937) ، پینوکیو ، فانتزی (1940) ، دمبو (1941) و بامی (1942) به پیشرفت فیلم های انیمیشن کمک کرده است.
و بعد از جنگ جهانی دوم ، فیلم های جدید انیمیشن و اکشن جدید ظاهر شدند ، از جمله سیندرلا (1950) و مری پاپینز (1964) که پنج جایزه اسکار دریافت کردند.
در دهه 50 ، دیزنی صنعت پارک های تفریحی را گسترش داد و در سال 1955 دیزنی لند را در آناهیم ، کالیفرنیا افتتاح کرد. برای تأمین اعتبار این پروژه ، وی به برنامه های تلویزیونی مانند والت دیزنی دیزنی لند و میکی موس کلوپ پیوست.
 
او همچنین در برنامه ریزی نمایشگاه مسکو 1959 ، المپیک زمستانی 1960 و نمایشگاه جهانی 1964 در نیویورک شرکت کرد. در سال 1965 ، او شروع به توسعه یک پارک موضوعی دیگر ، دنیای دیزنی کرد که قلب او برای تبدیل شدن به یک نوع جدید از شهر ، "نمونه اولیه تجربی جامعه فردا" (EPCOT) بود.
 
باور کردنش سخت است ، اما دیزنی فردی خجالتی بود و او همچنین از کسانی که با آنها کار می کرد استانداردها و انتظارات بالایی داشت. و علیرغم اینکه وی متهم به نژاد پرستی بود ، همه آنها به مرور زمان توسط کسانی که او را می شناختند مورد انکار قرار گرفت . والت یک فرد سیگاری قهار در طول زندگی خود بود و در دسامبر 1966 قبل از اتمام پارک یا پروژه EPCOT در اثر سرطان ریه درگذشت.
افسانه انیمیشن والت دیزنی
افسانه انیمیشن.  \ عکس
با گذشت سالها از مرگ او ، شهرت وی تغییر یافته است: او از "تأمین کننده" ارزشهای میهن پرستانه داخلی به نماینده امپریالیسم آمریکا تبدیل شده است. با این وجود ، او هنوز هم یک شخصیت مهم در تاریخ انیمیشن و در تاریخ فرهنگی ایالات متحده است ، جایی که او به عنوان یک سمبل فرهنگ ملی در نظر گرفته می شود. آثار فیلم او همچنان به نمایش گذاشته شده و اقتباس می شود ، استودیوی مشهور و کمپانی وی در تولید سرگرمی های مردمی از استانداردهای بالایی برخوردار است و پارک های تفریحی دیزنی در اندازه و کمیت افزایش یافته است تا حتی بازدید کنندگان بیشتری از سراسر جهان را به خود جلب می کند.
والت دیزنی
والت دیزنی جهان.  \ عکس
 

3. پاتریک سوویزی

پاتریک وین سوویزی بازیگر رقص کثیف.  \ عکس
 
پاتریک وین سوویزی بازیگر ، رقصنده ، خواننده و ترانه سرای آمریکایی است. محبوبیت وی از دهه 1980 میلادی آغاز شد ، هنگامی که او نقش های مردانه کاریزماتیک و عاشقانه ای را بازی کرد ، به لطف این نقش ها او موفق شد قلب زنان را به دست آورد و در همان زمان موفق به کسب مقام سمبل مردانه شد. و جای تعجب نیست که در سال 1991 مجله People او را به عنوانسمبل مردانه جهان نامید.
 
Swayze در طول زندگی حرفه ای خود سه نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب برای فیلم هایی همچون رقص کثیف (1987) ، شبح (1990) به وانگ فو ، با تشکر از همه چیز (1995) دریافت کرد. همچنین ، پاتریک آهنگ محبوب "او مثل باد" را نوشت و ضبط کرد و پس از مرگ نیز در سال 2009 جایزه رقص رولکس را دریافت کرد.
پاتریک سوویزی
زندگی کوتاه پاتریک وین سوویزی  \ عکس
 
Patrick Wayne Swayze یکی از بازیگرهای موفق بود ، اما در پایان دسامبر 2007 ، درست پس از فیلمبرداری قسمت آزمایشی فیلم "جانور" ، سوئیز احساس سوزش در معده خود کرد که به دلیل انسداد مجاری صفراوی و سه هفته پس از آن ، اواسط ژانویه بود. در سال 2008 ، او به سرطان لوزالمعده مرحله چهارم مبتلا شد. پاتریک برای شیمی درمانی و معالجه با داروی تجربی، به مرکز پزشکی دانشگاه استنفورد رفت ، که پزشکان امیدوار بودند به جلوگیری از پیشرفت تومور کمک کند.
 
 
در اوایل ماه مه 2008 ، گزارش هایی مبنی بر اینكه پاتریک سوویزی برای برداشتن بخشی از معده پس از شیوع سرطان تحت عمل جراحی قرار گرفته است ، شروع شد و همچنین گزارش شده است كه پس از عمل وی وصیت نامه خود را بازنویسی كرد و تمام اموال خود را به همسرش منتقل کرد. در بیانیه ای در تاریخ 28 ماه مه ، سوویزی اظهار داشت که همچنان به خوبی در مورد درمان در مرکز پزشکی دانشگاه استنفورد پاسخ می دهد. در اواخر ماه مه 2008 ، او در بازی بسکتبال لس آنجلس لیکرز مورد توجه قرار گرفت و این اولین حضور عمومی وی از زمان تشخیص بود. علیرغم همه پیش بینی های پزشکان ، پاتریک وین سوویزی در سال 2009 در سن پنجاه و هفت سالگی درگذشت.
 

4. باب مارلی

باب مارلی
باب مارلی  \ عکس
 
رابرت نستا مارلی خواننده جامائیكایی و نویسنده آهنگ های محبوب است كه برای مدت طولانی از بلندگوهای سراسر دنیا به گوش خواهد رسید. او یکی از پیشگامان و صاحب‌سبک رِگِی به حساب می آید ، و حرفه موسیقی او با ترکیبی از سبک های مختلف در مقابل پیش زمینه دیگران ایستادگی می کند: از عناصر رگی و اسکا گرفته تا راکستاد ، همراه با آوازهای غیر معمول و اشعار خارق العاده.
و جای تعجب نیست که مارلی یکی از شخصیت های مهم و مؤثر در موسیقی جامائیکا به حساب می آید. وی در طول حرفه موسیقی خود به نمادی از رستگاری تبدیل شد و به دنبال پر کردن موسیقی خود با معنویت بود.
باب فعالیت موسیقی خود را از همان لحظه شروع کرد و او گروهی را ایجاد کرد که تقریباً با همه تحت نام Bob Marley و The Wailers شناخته شده است.
باب مارلی خواننده و نوازنده بزرگ جامائیکا
باب مارلی خواننده و نوازنده بزرگ جامائیکا.  \ عکس
 
در سال 1965 ، این گروه اولین آلبوم استودیویی خود را با نام درخشان The Wailing Wailers منتشر کرد ، که شامل تک آهنگ محبوب "One Love / People Get Ready" می شد ، که طی چند روز به صدر جدولهای پنج موسیقی برتر دنیا رسید و مسیر موفقیت گروه در رگی را تضمین کرد.
این تیم طی سالهای حضور خود یازده آلبوم را منتشر کرده است و محبوبیت بی نظیری را به دست آورده و تقریباً تمام رکوردهای قابل تصور و غیرقابل تصور را در آن زمان در صنعت موسیقی می شکست. اما در اوایل دهه هفتاد ، این گروه از هم گسیخت و باب وارد یک کار انفرادی شد و اولین آلبوم خود "Natty Dread را  در 1947 منتشر کرد . علاوه بر این ، Vastration Rastaman در 1976 نیز مورد استقبال قرار گرفت.
چند ماه پس از ارائه این آلبوم ، باب در خانه اش در جامائیکا ترور شد. وی پس از این واقعه ، تصمیم به انتقال به زندگی در لندن گرفت. در همان جا بود که او یکی از بهترین آلبوم های خود را با عنوان "Exodus" ضبط کرد.
آنچه دنیا از الک گینس ، باب مارلی و سایر افراد مشهور حتی ده ها سال پس از درگذشت آنها به یاد می آورد.
در سال 1977 ، باب مارلی با ملانوم لنتیژینال آکروال (ملانومای بدخیم) تشخیص داده شد. وی در اثر بیماری در سال 1981 درگذشت. هواداران وی در سراسر جهان ابراز غم و اندوه کردند ،  تشییع جنازه ی او در جامائیکا بود. "بزرگترین آلبوم بازدید Legend" در سال 1984 منتشر شد و متعاقبا به پرفروش ترین آلبوم رگی در تمام زمان ها  تبدیل شد.
 
مارلی همچنین با تخمین فروش بیش از هفتاد و پنج میلیون رکورد در سراسر جهان ، یکی از پرفروش ترین هنرمندان موسیقی در تمام دوران به حساب می آید ، صدا و سیمای وی بر هنرمندان ژانرهای مختلف تأثیر گذاشته است.
 

5. سر الک گینس

سر الک گینس
سر الک گینس بازیگر انگلیسی است. در ابتدای کار فیلم سینمایی ، او در تعدادی کمدی بازی کرد که در یکی از آنها ("قلب های مهربان و تاج ها") نه نقش را بازی کرد. و با این حال ، او خوش شانس بود که با دیوید لینچ افسانه ای همکاری کرد و در شش فیلم مختلف نقش های اصلی را بازی کرد.
 
اما بیشتر معاصران او را فقط به خاطر نقش استاد بزرگ و بی نظیر، استاد جدی اوبی وان در حماسه خارق العاده جنگ ستارگان به یاد می آورند. " با این حال ، این سه گانه نفس گیر برای او جایزه اسکار دیگری را در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بدست آورد و او را به یکی از بازیگران محبوب و شناخته شده هالیوود تبدیل کرد.
سر الک گینس
اوبی وان کنوبی.  \ عکس
 
و جای تعجب ندارد که آلک یکی از سه بازیگر انگلیسی به همراه جان گیلگود و لارنس الیویه بود که بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم ، تئاتر را ترک کردند ، به سینما رفتند. علاوه بر دوران بازیگری ، گینس به خاطر خدمت در رویال رزرو نیروی دریایی نیز معروف بود. و در اوج جنگ ، در زمان حمله البا و سیسیل ، فرماندهی یک کشتی را به عهده داشت. نکته شگفت انگیز در مورد کل داستان این است که این مرد علی رغم همه مشکلات جنگ ، موفق شد برای شرکت در تولید نمایشنامه Flare Path درباره فرماندهی بمب افکن نیروی هوایی ، مرخصی بگیرد.
 
می توانید در مورد زندگی گینس به طور نامحدود صحبت کنید ، زیرا واقعاً جالب و جذاب بود. او خوش شانس بود که نه تنها یک اسکار ، بلکه یک گلدن گلوب را به همراه دو جایزه دیگر دریافت کرد.
اما شاید یکی از به یادماندنی ترین و مهمترین لحظات زندگی اش ، فرصتی برای اعطای عنوانی سر باشد که توسط ملکه الیزابت دوم به دلیل خدمات وی در زمینه هنر ، به او اعطا شد
سر الک گینس در فیلم دکتر ژیواگو
فیلم دکتر ژیواگو "Doctor Zhivago": (الك گینس) كتاب اشعار را به Tone Komarovskaya /Rita Tushingham) نشان می دهد.  \ عکس
 
از این گذشته ، آلك نه تنها در هالیوود بلکه در 9 فیلم كه در لیست صد فیلم بزرگ بریتانیایی قرن بیستم قرار گرفت ، ستاره شد ، او زندگی خود را نیز در سه جلد با فرمت صوتی نوشت ، كه به زودی پس از مرگ وی ، به لطف همسر او  لیدی گینس و دوستش پیرس پل رید ، نویسنده ، پرفروش شد.
 
سر الک گینس با وجود تشخیص سرطان ، زندگی پرتحرک و شلوغی را پشت سر گذاشت و در 5 آگوست 2000 در میدوتورست (غرب ساسکس) در کنار خانواده و دوستانش درگذشت.

نظرات

در ادامه بخوانید...

زیبا ترین بنای یادبود نوازنده افسانه ای راک در سراسر جهان 12 مورد

در

موسیقی راک

 

موسیقی راک در طول تاریخ وجود خود نام های بسیاری به جهان داده است. البته همه آنها به افسانه تبدیل نشده اند ، اما مواردی وجود دارد که حتی پس از دهه ها در قلب مردم باقی مانده است. آنها هنوز به آهنگهایشان گوش می دهند ، کاورها را روی آنها ضبط می کنند ، و آنها را به عنوان یک الگو قرار می دهند. می توان گفت که این موسیقی ابدی است و راک واقعاً زنده است. به منظور ادای احترام به یاد و خاطره این نوازندگان ، ماندگاری ، ابراز عشق و شناخت در سراسر کشور ، یادبودهای این افراد برجسته در دنیای موسیقی در سراسر جهان برپا می شود.

 

بیتلز

میلیون ها نفر هنوز هم موسیقی های مشهور جهان راک انگلیسی از لیورپول را که بیش از شصت سال پیش تأسیس شده است ، گوش می دهند. این آهنگ ها کلاسیک شده اند ، احتمالاً هرگز ارتباط خود را از دست نخواهند داد. اعضای طلایی این گروه عبارتند از: جان لنون ، پل مک کارتنی ، رینگو استار و جورج هریسون. در تمام مدت وجود این گروه ، سیزده آلبوم استودیویی منتشر شده است که شامل بیش از دویست ترانه است.

عشق به این گروه راک بی پایان است. این توسط بناهای تاریخی متعددی در سراسر جهان ثابت می شود و موارد دیگری نیز وجود دارد که نه به یک گروه کامل ، بلکه به رهبران فردی آن اختصاص یافته است. مجسمه ها و بناهای تاریخی را می توان در بریتانیا ، آلمان ، هلند ، اسکاتلند ، اسپانیا ، فرانسه ، آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر یافت.

 

طبیعتاً بیشترین تعداد بناهای یادبود اختصاص یافته به این گروه در محل زندگی خود در لیورپول است. شاید محبوب ترین مجسمه ای باشد که این چهار نفر خارق العاده در حال عبور از خیابان هستند. اتفاقاً ، این مجسمه  ، شش سال پیش ساخته شده است. اسپانسر Cavern Club بود ، جایی که بیتلز کار خیره کننده خود را آغاز کرد. اکنون این ترکیب مجسمه سازی یکی از محبوب ترین نقاط سلفی در شهر است. همچنین مجسمه هایی که نمای یک هتل لیورپول را تزئین می کنند مورد توجه هستند.

 

بیتلز

معروف ترین بنای یادبود اختصاص یافته به گروه "بیتلز" در لیورپول برپا شد

 

در  جماهیر شوروی سابق نیز تعداد کافی بنای تاریخی برای این گروه وجود دارد. اولین مورد در سال 2006 در شهر دونتسک اوکراین ، نزدیک ورودی کافه فست فود دانشجویی "لیورپول" نصب شد.

 

بیتلز

اولین بنای یادبود این گروه افسانه ای ، در شوروی سابق ، در دونتسک نصب شد

 

از سال 2007 ، یک بنای یادبود برنز نیز در قزاقستان ، در کوه Kok-Tobe ساخته شده است. و در سال 2008 در بلاروس ، کارگران شرکت اتومبیل سازی Gomel ، شاید غیرمعمول ترین بنای یادبود این گروه را نصب کردند که باعث لبخند رهگذران می شود. در روسیه ، بناهای تاریخی در یکاترینبورگ ، کوگالیم و سایر شهرها برپا شده اند.

 

فردی مرکوری

فردی مرکوری (نام اصلی خواننده Farrukh Bulsar است) خواننده گروه راک  Queen است. او را به حق می توان افسانه ای از موسیقی راک دانست. آهنگ هایی که توسط فردی مرکوری اجرا می شود هنوز تا ته قلب احساس می شود. برخی سعی می کنند آهنگ های او را بازخوانی کنند ، اما تعداد کمی موفق می شوند. تصنیف راک وی "Bohemian Rhapsody"  به عنوان بهترین آهنگ هزاره در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد .

 

اولین بنای یادبود فردی مرکوری در سوئیس ، در شهر مونترو نصب شد. در اینجا نوازنده آخرین سال خود را ، به اصطلاح ، سالهای کار را صرف ضبط آلبوم آخر خود کرد. این بنای تاریخی پنج سال پس از مرگ افسانه سنگ ساخته شد. مجسمه ساز تمام تلاش خود را انجام داد ، بنابراین به دقت شخصیت و ویژگی های چهره خواننده را منعکس کرد. این بنای یادبود با پول اعضای سابق گروه و والدین خواننده ساخته شده است.

 

فردی مرکوری

بنای یادبود فردی مرکوری در شهر مونترو

 

به هر حال ، این بنای یادبود در ابتدا قرار بود در لندن ، در شهری که او به یک ستاره تبدیل شد ، نصب شود و آخرین سالهای زندگی خود را نیز زندگی کند. اما مقامات لندن با اختصاص تنها یک پارکینگ در حیاط پشتی کالج هنر ، نمی توانستند مکان مناسبی برای این بنای تاریخی ارائه دهند. ناامید شده از گزینه پیشنهادی مقامات انگلیسی ، نوازندگان این گروه نمی خواستند در چنین مکان ناخوشایندی خاطره خواننده افسانه ای خود را زنده کنند. بنابراین ، تصمیم گرفته شد که آن را در سوئیس نصب کنند.

با این حال ، در سال 2003 ، مجسمه ای از فردی مرکوری در لندن ، نزدیک ورودی "تئاتر " نصب شد ، جایی که در آن زمان نمایش "ما شما را لرزاندیم " اما در سال 2014 ، این اجرا دیگر به صحنه نرفت ، بنابراین آنها تصمیم گرفتند که مجسمه را بردارند.

 

بعداً معلوم شد که راجر تیلور ، درامر گروه کوئین ، تصمیم گرفت مجسمه  را به جای دیگر ببرد. اکنون برای هفتمین سال است که این مجسمه عظیم تقریباً هشت متری در حال تزئین باغ موسیقی است. بودن مجسمه کسی را اذیت نمی کند ،  برعکس چشم را خشنود می کند. راجر تیلور فکر می کند که فردی کاملاً از چنین مکانی بدش نمی آید و آن را بسیار خنده دار می داند.

 

یک مجسمه برنزی دیگر ، به ارتفاع حدود پنج متر ، در سال 2011 در مرکز لیورپول ساخته شد که زمان آن همزمان با اکران موزیکال "We Will Rock You" است. روسیه همچنین کار فردی مرکوری را نادیده نگرفت ، زیرا نسخه خود را از نوازنده در Nevsky Prospekt در سن پترزبورگ ، نزدیک میخانه راک نصب کرد.

 

فردی مرکوری

فردی قدیمی به نظر می رسد مانند زندگی در بنای یادبود در سن پترزبورگ است

الویس پریسلی

الویس پریسلی خواننده و بازیگر آمریکایی است. با وجود این واقعیت که او اولین مجری راک اند رول نبود ، الویس پریسلی موفق شد این سبک را به موج جدیدی از محبوبیت برساند. او واقعاً "سلطان راک اند رول" شد. بناهای تاریخی بسیاری به احترام وی برپا داشته اند ، اما دو مورد از آنها دارای اصیل ترین و مشهورترین آثار در سراسر جهان هستند.

 

الویس پریسلی اولین بار در سال 1980 در ایالات متحده آمریکا ، در شهر ممفیس در خیابان بیل جاودانه شد. طرفداران الویس پریسلی از این بنای یادبود خوشحال شدند و به معنای واقعی کلمه سعی کردند آن از مجسمه چیزی به عنوان سوغاتی بردارند. یا دکمه ها کنده می شد  ، یا سیم های گیتار ، که اتفاقاً واقعی بودند. بنابراین تصمیم گرفته شد که یک نسخه برنز تهیه و در مرکز تنسی نصب شود.

 

الویس پریسلی

بنای یادبود الویس پریسلی در ممفیس

 

همچنین ، یک بنای یادبود سرگرم کننده در اورشلیم در نزدیکی کافه الویس ، که متعلق به یکی از طرفداران پرشور خلاقیت پریسلی است ، برپا شده است. تقریباً همه کسانی که به اورشلیم سفر می کنند از این جاذبه گردشگری بازدید می کنند. در اینجا ، تمام دکورها به الویس اختصاص یافته است: یک مجسمه ، بشقاب ها ، عکس ها ، مدل ها و غیره. در ورودی کافه ، دو مجسمه پریسلی وجود دارد. اولی متال است ، جایی که خواننده با گیتار روی پایه سنگی به تصویر کشیده می شود و دومی طلا است ، جایی که الویس به رهبری آن می پردازد. برای جلوگیری از آسیب رساندن به مجسمه ها ، شخص خاصی در کافه وجود دارد که از آنها محافظت می کند.

 

الویس پریسلی

بسیاری از کسانی که عازم اورشلیم هستند سعی می کنند حداقل برای مدتی کوتاه در کافه الویس توقف کنند.

رونی دیو

رونی دیو (با نام واقعی رونالد جیمز پاداونا) خواننده ، نوازنده و ترانه سرا راک آمریکایی است. رونی را بیشتر به عنوان خواننده این گروه های راک می شناسند: "Rainbow" ، "Black Sabbath" و البته "Dio". لقب "دیو" ، که به معنی "خدا" است ، او برای صدای فوق العاده زیبا و قوی خود دریافت کرد.

بنای یادبود راکی ​​دیو افسانه ای یکی از مشهورترین بناهای تاریخی ستاره های راک است. این مکان در بلغارستان ، در پارک مرکزی شهر کاوارنا واقع شده است. به هر حال ، آغازگر نصب این شاهکار شهردار شهر بود - یک تحسین پرشور موسیقی سنگین. با پیشنهاد وی ، این شهر به مرکزی برای طرفداران کنسرت ها و جشنواره های راک تبدیل شده است.

 

رونی دیو

یک بنای تاریخی بسیار جالب توسط رونی دیو در کاوارنا برپا شد

 

این بنای تاریخی دو متری کمتر از شش ماه پس از مرگ افسانه برپا شده است. به نظر می رسد دیو بر روی این بنای تاریخی از سنگی که از کف دریا بلند شده و رشد می کند. سازندگان این مجسمه بیش از دو ماه کار پر زحمت انجام دادند. بودجه این پروژه از طریق کمک های طرفداران بلغارستان تأمین شده است. چنین محبتی به بلغاری ها با این واقعیت نیز توجیه می شود که رونی یکی از اولین افسانه های راک بود که به کاوارنا سفر کرد. سپس بارها و بارها با کنسرت های جدید به آنجا بازگشت.

 

بن اسکات

بن اسکات نوازنده راک استرالیایی ، از نژاد اسکاتلندی ، پیشگام گروه محبوب راک AC / DC است. در سال 2004 ، طبق یک مجله بریتانیایی ، این خواننده صدا در صدر لیست "صد بهترین خوانندگان برجسته تمام دوران" قرار گرفت. مشهورترین بناهای تاریخی این هنرمند راک در استرالیا و اسکاتلند واقع شده است.

در استرالیا ، در قبرستان Fremantle ، جایی که اسکات دفن شده است ، یک مجسمه برنز ، درست در زیر دو متر ، نصب شد. بر روی این بنای یادبود ، نوازنده با ژست صحنه ای مشخص از Bon به تصویر کشیده شد. بودجه این بنای یادبود از محل کمک های طرفداران گروه AC / DC جمع آوری شد.

 


در سال 2016 ، یک یادبود در میهن اسکات ، اسکاتلند ساخته شد و طرفداران  این گروه نیز بودجه ای را برای آن جمع کردند. مجسمه برنزی در شهر کریمویر نصب شده است ، جایی که این نوازنده سالهای اول زندگی خود را در آنجا گذرانده است. جبهه جلویی در اندازه کامل به تصویر کشیده شده است ، جلیقه جین مورد علاقه خود را ، شلوارهای تنگ و با ساز بگ پايپ يا نی اسكاتلندی  زیر بغلش به عنوان نمادی از موسیقی اسکاتلندی به تن کرده است.

 

بن اسکات

در اسکاتلند ، آنها تصمیم گرفتند که بت خود را با ساز بگ پايپ يا نی اسكاتلندی  به تصویر بکشند

ویکتور تسوی

البته ، نمی توان نوازنده راک  و بت کل اتحاد جماهیر شوروی را نادیده گرفت - ویکتور روبرتوویچ تسوی ، تکنواز گروه فرقه "کینو". آلبوم "گروه خون" به معنای واقعی کلمه بلافاصله پس از انتشار قلب شنوندگان را جلب کرد. آهنگ های او از هر حیاطی شنیده می شد. حتی  آپارتمان نشین ها هم نمی توانست این کارها را انجام ندهند. جوانان از بت خود تقلید کردند. آنها رفتار او را داشتند ، مانند او لباس می پوشیدند ، و به طور کلی سعی می کردند در همه چیز یکسان باشند.

 

آخرین دو سال زندگی او مملو از تورهایی بود در شوروی و خارج از کشور ، به عنوان مثال ، در فرانسه ، دانمارک ، ایتالیا و دیگر کشورها گذاشت . متأسفانه ، در اوج زندگی و حرفه خود ، خواننده تصادف کرد. در بیست و هشت سالگی ، بت میلیون ها نفر درگذشت. مدت ها بود که طرفداران نمی توانستند این خبر وحشتناک را باور کنند. پس از مرگش ، هنوز شهرت او فروکش نکرد و نسل جدید ترانه های او را می شناسند و دوستشان دارند. بسیاری از هنرمندان کاورهای این آهنگ ها را ضبط می کنند و در کارائوکه عملا حتی یک مهمانی نمی تواند بدون بازدید از گروه "کینو" کار کند.

 

ویکتور تسوی

این بنای تاریخی از سن پترزبورگ به اوکلووکا ، منطقه نووگورود منتقل شد

 

جای تعجب نیست که به پاس ادای احترام به افسانه راک ، تا امروز بناهای یادبود برپا شده ، خیابان ها نامگذاری شده و نقاشی های دیواری نقاشی شده است. در زادگاه این خواننده ، سن پترزبورگ ، بنای یادبودی در نزدیکی سینما آرورا برپا شد. اما از آنجا که این یک پروژه  ، با مقامات پایتخت فرهنگی هماهنگ نبود ، بنای یادبود باید برداشته می شد. این مجسمه شش سال بعد در منطقه نووگورود نصب شد.

 

ویکتور تسوی

یک بنای تاریخی غیرمعمول از ویکتور تسوی در بارناول برپا شد

 

در بارناول ، نزدیک آکادمی آموزشی آلتای ، یازده سال پیش یک بنای یادبود جالب از تسوی نصب شد. این کار توسط یک تاجر و طرفدار نیمه وقت کارهای ویکتور تسوئی آغاز شد. با تأسف فراوان ، به دلیل به تعویق افتادن مداوم افتتاحیه بنای یادبود ، تاجر زنده نماند تا این لحظه مورد انتظار را ببیند. این مجسمه یک تخته استیل است ، جایی که تسوی را تا کمر نشان می دهد ، گیتار مورد علاقه خود را در دست دارد ، و در کنار او نیمی از خورشید قرار دارد - نمادی که برای همه طرفداران گروه راک فرقه "کینو" شناخته شده است.

 

ویکتور تسوی

بنای یادبود اصلی میدانی را به نام ویکتور تسوی تزئین می کند

 

شاید اصلی ترین بنای یادبود در سال 2017 در قزاقستان (شهر کاراگاندا) ، در پارک به نام ویکتور تسوی ساخته شود. این معمار کاور آلبوم محبوب "A Star Called The Sun" را پایه گذاری کرد. این بنای یادبود از فلز به شکل یک شابلون ساخته شده است که نمایانگر کسوف خورشید است که در داخل آن چهره ویکتور تسوئی حک شده است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

حبیب "مرد تنهای شب" درگذشت

در

"حبیب محبیان" معروف به "حبیب" خواننده قدیمی صبح امروز جمعه در یکی از روستای نیاسته کتالم  رامسر درگذشت.

 علت مرگ این هنرمند خواننده، آهنگساز، نوازنده و ترانه سرای ایرانی ایست قلبی اعلام شده است.

زکریا اشک پور سخنگوی مرکز اورژانس مازندران توضیح داده است: صبح امروز جمعه در ساعت ۹ و ۱۷ دقیقه طی تماس با مرکز پیام اورژانس غرب استان مازندران درخواست آمبولانس شد و مورد مأموریت در روستای نیاسته در کتالم رامسر بود.

وی اظهار داشت: پس از اعلام مأموریت بلافاصله، همکاران به محل اعزام شدند و پس از بررسی وضعیت متوجه شدند که متأسفانه ایشان فاقد هرگونه علائم حیاتی و سیانوز کامل و مردمک‌ها گشاد شده بود. وی سابقه مشکل قلبی داشته و اقدامات احیا مؤثر نبود.

آلبوم "مرد تنهای شب" نخستین و معروفترین اثر حبیب است که در سال 1356 منتشر شد.

در سال ۱۳۹۳ کتاب «مرد تنهای شب» به قلم حبیب انتشار یافت و در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران همان سال ارائه شد. این کتاب برگزیده‌ای از آثار و ترانه‌های حبیب در همه سالهای فعالیت اش را تشکیل داده است. 

حبیب به هنگام مرگ، ۶۳ سال داشت. 

(سیارک) درگذشت این هنرمند را به خانواده وی و جامعه هنری تسلیت می‌گوید.

یادش گرامی باد.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

روش های هوشمندانه در موسیقی که سرعت یادگیری را بالا میبرند

در

روشن است که موسیقی دانان زمان زیادی را صرف عالی کردن مهارتهای خود میکنند. اجرا کنندگان برتر ، تمرین هوشمندانه ای دارند؛ آنها میتوانند به سرعت یادبگیرند که نقاط قوت خود را به حداکثر برسانند. قطعاتی از موسیقی وجود دارد که باعث پیشرفت میشود، چه برای شما یک سرگرمی باشد و چه برای پیشرفت مهارت کاری.


1. وسط جنگل جای پیک نیک نیست
اگر درگیر تمرین هستید، یک رشته از چیزی که میبینید را بگیرید، سپس شروع به بافتن کنید. یا کلید را تغییر دهید. اکتاو را تغییر دهید. وقتی خود را درگیر کنید، یعنی میخواهید جایی بروید، بنابراین عمدا تمرین کنید.
تمرین عمدی یعنی از کاری که میکنید آگاه باشید، و هرگز مانند یک خلبان خودکار کار نکنید، زیرا شما نمایانگر همان چیزی هستید که در لحظه هستید. این سریعترین راه برای بهبود یک مهارت است.
همچنین میتوانید بدون فکر عمل کنید. تمرین بدون فکر به معنای عمل مانند خلبانی خودکار است، که این شاید یک رویا باشد. تمرین بدون فکر یعنی شما نمیتوانید از مشکلی که پیش میاید شکایت کنید، زیرا شما جایی نمیروید.
2. با قطعات بازی کنید
موزیک میتواند چندین قطعه باشد. یک قطعه میتواند یک خط از آهنگ باشد. موسیقیدانان توانا بیشتر از کل قطعه، روی قطعات موسیقی تمرکز میکنند. این روش قدرتمند را میتوان روی هر مهارتی پیاده کرد، نقاط ضعف را نشانه گرفت و روی کارهای آسان کمتر تمرکز کرد. برای اینکه از این روش به طرز موثری استفاده کنید، قطعات را بشناسید و روی اهداف کوچک تمرکز کنید. شما یک بازی بسکتبال را با امتیاز 100 تور شروع نمیکنید. مربی به شما نشان میدهد که چگونه توپ را در موضع خوبی برای پرتاب نگه دارید. اما گاهی اوقات با قطعات به جایی نمیرسید. توپ ممکن است سر بخورد یا خط آهنگ به درستی جریان پیدا نکند. برای اجتناب از این امر، موسیقیدانان هوشمند دو قطعه موسیقی در زرادخانه خود دارند.
3. قطعه بندی کنید و پیش بروید
یکی از روشهای موثر موسیقی روش ذهنی است استفاده از تخیل برای جعل یک جلسه ی تمرین. در طول تفریح، ناهار، قبل از خواب این کار را انجام دهید. اجرا کنندگان حرفه ای در ذهن خود نیز تمرین میکنند.البته تمرین ذهنی نمیتواند جایگزین تمرین واقعی باشد، اما میتواند نیروی مضاعفی برای شما باشد.
4. وقفه بیاندازید
اگر در تمرین به مشکل برخوردید، به خود یک استراحت ده دقیقه‌ای بدهید. یک وقفه ی الگویی. از اتاق بیرون بروید و کاری کاملا غیر مرتبط انجام دهید. سپس با ایده هایی تازه باز خواهید گشت. این کار باعث صرفه جویی در زمان و سلامت ذهن شما میشود.
اگر برای تمرین زمان نداشته باشید این کار عالی است. شما نمیدانید که چه زمان به مشکل برمیخورید، بنابراین زمان بندی برای خلاقیت مانند گرفتن پروانه در تاریکی است. نیم ساعت در روز دوشنبه میتواند خلاقیت آور باشد، اما برای روز سه شنبه خسته کننده باشد.
5. شما به یک دوست و کتاب گرامر نیاز دارید
(نمیتوانید دقیقا یک چیز باشید).
شما نمیتوانید با پیش بینی ، اولین نت دل انگیز موسیقی خود را با لذت بشنوید، زیرا شما باید ابتکار عمل داشته باشید. شما در حال کشیدن تله های طناب هستید. شما چشم سوم ریچارد* را ندارید. بنابراین از یک دوست موسیقی دان کمک بگیرید تا قبل از اینکه موسیقی خود را با دنیا به اشتراک بگذارید، آن را گوش کنند. تعریف هر کس از عالی بودن متفاوت است. هنگام تمرین به یاد داشته باشید که هدف هیچ وقت عالی بودن نیست.
کمالگراها بدترین یادگیری را دارند. آنها وقتی با شکست احتمالی مواجه شوند تسلیم میشوند و ریسک پذیر نیستند، بنابراین کسی اشتباهات آنها را نمیبیند.
اجراکنندگان برتر اشتباهات زیادی را بیرون میکشند تا روشهای درست را پیدا کنند. آنها استادان دستور زبان هستند. آنها با دستکاری اصول اولیه و عقب و جلو کردن آنها جادو میکنند.
به مهارت رسیدن در چیزی واقعا به معنای مهارت داشتن در دستور آن است. در موسیقی، یکی از جنبه های گرامر، بازی با مجموعه ی نت ها، بدون تنش غیر ضروری است. وقتی پیانیستی در یک صحنه اجرا میکند، در اصل باید با نت های پایه به روشهای مختلف بازی کند. میتوانید شرط ببندید که او خارج از صحنه میلیونها اشتباه داشته است.
تا آنجا که ممکن است اشتباه کنید و دستور خود را بکاربگیرید. مطالعات نشان میدهند که شما یکی از پنج نفری هستید که به شما بسیار نزدیک هستند، و دوستانتان میتوانند موجب تحریک شما شوند. بنابراین یک کتاب دستور بگیرید و با یک دوست تمرین کنید.
6. ریسک کنید و خودتان را بترسانید
خلاقیت یعنی از کلیشه دور شوید و وقتی برنامه فعلی اشتباهی دارد به دنبال یک برنامه جدید باشید. مطالعات نشان دادند که بداهه نوازی، مخصوصا با یک آلت موسیقی، موجب درگیر کردن بخشهای خلاقیت تفکر در مغز میشود؛ پیانیست جاز بیشتر از همتایان کلاسیک خود خلاقیت دارد.
به خودتان فرصت دهید تا از کلیشه دور شوید و قلمرو جدیدی کشف کنید. بهترین عملکرد شما با ترس، هیجان و خامی همراه خواهد بود.

چشم سوم ریچارد*( براساس تعالیم ریچارد روهر، چشم سوم یک متافور یا استعاره می باشد تا انسان­ها از افکار ثنویت یا دوگرائی فاصله بگیرند و با سنت­های عارفانه  احساس نزدیکتری کنند. به باور و براساس ادراکات پدر روهر انسان قادر به  3نوع رویت یا دیدنمی باشد:

1- رویت حسی که با دیدن از طریق چشم­ها انجام می شود.

2- رویت منطقی و دلیل­ پردازانه که به کمک مدی­تیشن و با چشمان بسته انجا می شود.

3- درک درست از معارف و گیج نشدن در شرایط  ، باتوجه به اعماق دانش و حقایق والاتر و درست­تر و در صورت لزوم ایجاد تغییرات و تحولاتی در آن. در نتیجه نگاه عرفانی بر روی یافته­ های اول و دوم توجه و تعمق کرده و به مرزهائی گسترده­ تر هم نگاه می اندازد.)

آیا یکی از ابزارهای موسیقی را مینوازید؟  این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...