راهنمای تربیت کودک (بخش دوازدهم)

در

در مقاله ی قبلی به آموزش برنامه ای از نظر اسکینر پرداختیم و دانستیم که هر چند استفاده از برنامه های تقویتی فاصله ای نسبی و ثابت مؤثر است اما استفاده از برنامه های تقویتی فاصله ای و نسبی متغیر کار آمد تر است و رفتار با ثبات بیشتری را ایجاد می کند. همچنین این رفتار در برابر خاموشی نیز مقاوم تر خواهد بود.

با توجه به ذکر مسئله ی شکل دهی رفتار در انسان که در مقاله ی قبلی مطرح کردم در این مقاله به این موضوع خواهم پرداخت.

مطمئناً در تربیت کودکان مان یکی از کارساز ترین راهکار ها این است که رفتاری را که از نظر عقلی و انسانی یا شرایط اجتماعی و یا از نظر منافع خود کودک خوب است را در کودک نهادینه کنیم. برای این کار ابتدا باید رفتار را در کودک ایجاد کنیم. پس از ایجاد رفتار باید آن را ثبات ببخشیم و سپس آن را در برابر خاموشی مقاوم کنیم تا در صورت نبود تقویت رفتار از بین نرود.

در جلسه ی گذشته در مورد موش ها حرف زدیم. اسکینر کارهای جالبی انجام داده است. مثلا به کبوتر ها یاد داده است با توپ پینگ پنگ، بازی کنند و ... اما نکته ی مهم در این جا این است که کودک شما با یک حیوان از جهاتی فرق دارد. ما در مورد موش می توانیم آن را در جعبه ای قرار دهیم در حالی که گرسنه است و منتظر بمانیم تا اهرمی را فشار دهد و سپس او را تقویت کنیم. هر چند که این کار نیز خود جای بحث دارد و به نظر بنده حیوانات را نیز نباید آزار داد ولی از جهتی هم در جهت پیشرفت علم لازم است. در هر صورت شما در مورد کودک خود به اندازه ی کافی برای منتظر ماندن برای یک رفتار خاص فرصت ندارید. و باید خودتان به نحوی رفتارهای لازم را در او شکل بدهید.

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

آگاهی از نظریات روانشناسان اجتماعی و شناختی در این زمینه به شما بسیار کمک خواهد کرد پس هر چند که انتشار مقالات دیر هم صورت گرفت اما پیگیر این مقالات باشید.

بیایید به این فکر کنیم که کودک شما لازم است کتاب خواندن را یاد بگیرد و به طور جدی ادامه دهد. در اینجا از مثال کتاب خواندن استفاده کردم و همه می دانیم که انواع رفتارهایی مانند انتقاد کردن و انتقاد پذیر بودن، نداشتن تعصب، تفکر و ... وجود دارد که همانند کتاب خواندن لازم است آموزش داده شود کودک در این راستا تربیت شود. در این جا اگر شما نظر بندورا را بدانید می توانید بفهمید که کافی است در خانه ی خود کتاب خانه ای بسازید و جلو چشمان کودک خود مطالعه کنید (یادگیری مشاهده ای). اگر از نظر اسکینر هم آگاهی داشته باشید می دانید که وقتی کودک شما از شما تقلید کرد و شروع به کتاب خواندن کرد باید در ابتدا به صورت مکرر و در نهایت با یکی از روش های تقویت متغیر او را تقویت کنید. اگر از نظریات انگیزشی نیز آگاهی داشته باشید می دانید که بهتر است او فردی خود نظم ده بار آورید و انگیزش درونی او را افزایش دهید و در حالی که انگیزش درونی کافی داشت به او انگیزش بیرونی ندهید و در نهایت مزلو شما را هدایت خواهد کرد که ابتدا نیازهای اساسی فرزند تان را فراهم کنید تا او با خیال راحت به نیازهای پیشرفت بپردازد. یعنی ابتدا نیاز به خوراک، پوشاک و مسکن، نیاز امنیت، عشق و علاقه و اعتماد به نفس او را تأمین کنید تا او بدون توجه به این موارد با خیال راحت به فکر خود شکوفایی باشد.

با بیان این موضوعات همه می دانیم که به دنیا آوردن یک فرزند کاری بسیار دشوار است و مسئولیت های فراوان به دنبال دارد. اینجا در وسط بحث پرانتزی باز می کنم و این موضوع را صراحتاً بیان می کنم. در جامعه ی امروزی، ما به وفور مشاهده می کنیم که مخصوصا در شهر های فقیرنشین خانواده ها بدون این که خودشان بخواهند کودک را به دنیا می آورند و وارد جامعه می کنند در حالی که از تربیت کافی برخوردار نیستند. من توصیه می کنم قبل از به دنیا آوردن بچه به مدرسه ها سری بزنید و رفتار کودکان آن جا را مشاهده کنید. به افراد محله و کوچه ی خودتان دقت کنید و در صورتی که رفتارشان مورد پسند شما نبود محله، کوچه یا حتی شهر خود را عوض کنید. این کار از خیلی جهات غیر ممکن است. ولی آگاه باشید مسئولیت عدم تربیت صحیح و مشکلات آتی فرزندان تان بر عهده ی شماست.

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم) 

راهنمای تربیت کودک(بخش ششم) 

در نهایت نگاه کنید که آیا از نظر مادی می توانید خود را به گونه ای تأمین کنید که وقت کافی برای تربیت کودک داشته باشید و آیا می توانید نیازهای کودک خود را برآورده کنید یا خیر؟

 یکی از بنیادی ترین مشکلاتی که باعث تربیت ناقص کودک می شود فقر والدین است. از این نظر که والدین اگر فقیر باشند، به دلیل مشغله های فکری فراوان وقت کافی برای تربیت فرزند خود را نخواهند داشت و همچنین در صورتی که کودک به صورت صحیح نیازهایش تأمین نشود، به جای فکر کردن به درس و کتاب و رفتار درست، به فکر دعوای والدین، کفش، فلان لباس، دوچرخه خریدن، محبت دیدن از اطرافیان، نداشتن اعتماد به نفس و خجالتی بودن و ... خواهد بود. پس این موضوع بسیار واضح است و به سراغ مبحث اصلی خود می رویم.

اسکینر در مورد نقش تربیت و طبیعت (تربیت محیطی و وراثت) موضع گیری واضحی داشت و اصولا عقیده داشت که انسان ها بیشتر بر اساس چیزهایی که یاد می گیرند رفتار می کنند.

پس محیط بیرونی بیشتر از ژنی که از پدر و مادر به او رسیده است بر رفتار او تأثیر دارد.

در اینجا منظور از محیط بیرونی محدوده ی خارج از جسم کودک است که با آن در ارتباط است. اسکینر باور داشت که بیشتر رفتارهای ما و حتی شخصیت ما در کودکی شکل خواهد گرفت اما این رفتار ها را می توان در بزرگسالی تغییر داد یا کنترل کرد و حتی می توان رفتارهای جدیدی را به وجود آورد. برنامه های تقویتی شاهدی بر این مسئله هستند.

در بالا ذکر شد که رفتاری ساده مانند فشار دادن اهرم در محیط داخل قفس (محیط کوچک) توسط موش گرسنه ای که برای کسب غذا فعال است و تلاش می کند و به آزمون و خطا برای فرار از قفس می پردازد، احتمال وقوع زیادتری نسبت به زندگی روزمره ی یک انسان دارد. در زندگی روزمره ی یک انسان که موجودی با رفتارهای پیچیده است و در محیطی بی نهایت پیچیده تر از قفس کوچک موش آزمایشگاهی با روابط پیچیده ی انسانی اگر منتظر بنشینیم تا یک رفتار خاص را ببینیم، چقدر باید منتظر باشیم؟

راهنمای تربیت کودک(بخش هفتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش نهم)

پاسخ این سوال واضح است و ما باید به شکل دادن رفتار پناه ببریم.

اسکینر در داخل قفس به کبوتری یاد داد که به نقطه ی خاصی از قفس نوک بزند که به طور طبیعی و بدون شکل دهی رفتار احتال وقوع این رفتار بسیار کم بود. با آشنا شدن با این آزمایش اسکینر شکل دهی رفتار را به خوبی فرا خواهید گرفت. اسکینر در ابتدا فقط در صورتی به کبوتر غذا می داد که به نقطه ی مورد نظر رو می کرد. در مرحله ی بعدی با به سمت آن حرکت جزئی نکرد به کبوتر غذا نمی داد. در مرحله ی بعد وقتی بیشتر به سمت آن نقطه حرکت می کرد به کبوتر غذا می داد. در مرحله ی بعد وقتی سرش را به آن نقطه نزدیک می کرد به او غذا می داد و در نهایت با نوک زدن به نقطه ی مورد نظر پاداش دریافت می کرد.

این فرآیند بسیار وقت گیر به نظر می رسد اما اسکینر توانسته بود در زمان کمتر از سه دقیقه کبوتر ها را شرطی کند تا به نقطه ای خاص از قفس نوک بزنند.

شما برای شکل دادن یک رفتار باید آن را به گام های ریز تبدیل کنید و با تقویت کردن هر گام تا رسیدن به گام بعدی و در نهایت رسیدن به گام نهایی رفتار مناسب را در فرزند خود شکل دهید. در مورد کودک می توان شکل دهی رفتار را در والدین مشاهده کرد، هر چند که خود آن ها شاید از آن آگاهی نداشته باشند. والدین در ابتدا از صداهایی که کودک تولید می کند خوششان می آید و آن را تقویت می کنند. پس از مدتی صداهایی را تقویت می کنند که بیشتر به کلمات یا هجاهای معمول شبیه است و در نهایت تقویت های قوی تری را برای کلمات صحیح تا یادگیری زبان به کار می برند.

بگذارید مثالی دیگر را بررسی کنیم. کودکی را در نظر بگیرید که خجالتی است. خجالتی بودن می تواند نشانه ای از اعتماد به نفس پایین باشد و فعلا کاری به ریشه ی این رفتار نداریم. راه حل چیست؟ بله شکل دادن به رفتار کودک. در هنگامی که کودک در محیط حاوی کودکان دیگر است به رفتار او توجه کنید و آماده تقویت باشید. به مبحث تقویت کننده ها رجوع کنید و انواع تقویت را مرور کنید. هنگامی که کودک به سمت کودکان دیگر کوچکترین حرکت را کرد یا کوچکترین همکاری را نشان داد او را تقویت کنید. این تقویت باعث می شود کودک بیشتر کار خود را تکرار کند و بیشتر به سمت آن ها کشیده شود. در این روند کودک تا زمانی که به ارتباط کامل با دیگران منجر شود مراحلی را طی می کند و شما در طول این روند هر بار برای رفتارهای اجتماعی تر تقویت های قوی تری را در نظر می گیرید و رفتارهای مراحل قبلی را کمتر تقویت می کنید تا کودک بیاموزد با دیگران به طور موثر ارتباط برقرار کند.   ترجمه  itrans.ir

 در این مقاله علمی  پژوهشی شکل دادن رفتار همراه با نکته های فراوان دیگری به صورت مفصل توضیح داده شد. امیدوارم مورد استفاده ی شما عزیزان قرار بگیرد. لطفا تجربیات خود را با کاربران به اشتراک بگذارید.

در سیارک بخوانیم:

 

راهنمای تربیت کودک (بخش دهم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش یازدهم) 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک

در

بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، تندرستی تنها فقدان بیماری یا نواقص دیگر در بدن نیست بلکه

«تندرستی نداشتن هیچ گونه مشکل روانی، اجتماعی، اقتصادی و سلامت جسمانی برای هر فرد جامعه است.»سلامتی تاجی است بر سر افراد سالم که فقط افراد بیمار آن را می بینند.

در زیر مجموعه سلامتی موارد مختلفی مانند: سلامت جسمی، سلامت روان، سلامت کودک و ... قرار می گیرد که در این جا ما به بحث سلامت کودک می پردازیم. شاید بگویید این چه ربطی به تربیت کودک داشت؟ حق با شما است؛ اما این را در نظر بگیرید کودکی که درست تربیت شده باشد می تواند از بسیاری از مشکلات جسمانی و روانی در امان باشد. همان طور که از بحث بالا مشخص است، ما از همه ی مباحث مطرح شده، تربیت کودک را انتخاب کردیم ولی همین زیر مجموعه خود آنقدر بزرگ است که پرداختن به آن در توان یک مقاله، کتاب یا حتی فرد نیست. بنابر این ما سعی بر این داریم تا گزیده ای از نظرات بزرگ ترین روانشناسان را در طی مجموعه ای از مقالات بیان کنیم که می تواند به شما کمک کند تا کودک خود را هرچه بهتر تربیت کنید. مهم نیست که کودک شما با چه هدفی به دنیا آمده است. شاید به دنیا آمدن کودک شما نا خواسته باشد یا ماه ها و سال ها برای به دنیا آوردن او برنامه ریزی کرده اید یا شاید حتی در حال حاضر کودکی ندارید و برای آینده در حال برنامه ریزی هستید؛ شما در حال مطالعه این مقاله هستید و این نشان می دهد که تربیت کودکتان برای شما مهم است و شما فرد مسئولیت پذیری هستید.(سیارک)

انتظار نداشته باشید تربیت کودک کار آسانی باشد اما ممکن است. همان طور که سعدی می فرماید:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود           مزد آن گرفت، جان برادر که کار کرد.

در تربیت کودک واضح است که کودک باید چیز هایی را یاد بگیرد تا زمانی که قدرت تشخیص خوب و بد را پیدا می کند و از آن پس نیز به راهنمایی والدین نیاز دارد. با توجه به این که صحبت از یادگیری شد و با شنیدن کلمه ی یادگیری بحث آموزش نیز مطرح می شود بهتر است ابتدا این موارد را به خوبی توضیح دهیم؛ سپس به مباحث تربیتی بپردازیم.

آموزش می تواند شامل آموزش رسمی و آموزش غیر رسمی باشد. آموزش رسمی به آموزشی گفته می شود که در یک محیط رسمی مانند مدرسه صورت می گیرد. این نوع آموزش در اصل به فعالیت های حرفه ای معلم گفته می شود. آموزش رسمی آموزشی است که به صورت غیر رسمی صورت می گیرد مانند چیز هایی که کودک از همسالان، بزرگتر ها و ... یاد می گیرد. در تعریف یادگیری سیف (1392) می گوید:

"یادگیری به فرآیند ایجاد تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه (Experience) است گفته ‌می‌شود و نمی‌توان آن را به حالتهای موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی یا مصرف داروهای پدید ‌می‌آید نسبت داد."

در اصل آموزش وظیفه معلم و در آموزش غیر رسمی وظیفه دیگران و یادگیری وظیفه کودک است. کم کم به نظر سخت می رسد. اگر کودک نخواهد یاد بگیرد؟ چگونه در کودک انگیزه ایجاد کنیم تا یاد بگیرد؟ و سؤالاتی از این قبیل پیش می آید. خوشبختانه کودکان پر انرژی و خواهان یادگیری هستند. آن ها کنجکاو هستند و به محیط اطراف خود بسیار دقت می کنند. شاید تا به حال دیده باشید وقتی کودکی می خواهد کاری انجام بدهد یا پس از انجام کار به پدر یا مادر خود یا اطرافیان نگاه می کند و منتظر دیدن واکنش آنها است تا بداند که آیا انجام این کار خوب است یا نه. بله این فرصت های کوچک برای آموزش رفتار درست و مناسب به کودک بسیار حیاتی هستند. کودک فقط به والدینی نیاز دارد که به جای فیلم نگاه کردن یا کار بیش از اندازه و ... برای او وقت بگذارد و در فرصت های مناسب به یادگیری بهتر او کمک کند.

در مورد یادگیری مکاتب فلسفی زیادی مانند: ایده آلیسم، رئالیسم، لیبرالیسم و ... وجود دارد. نظریات روانشناسی فراوانی که در سه دسته کلی رفتار گرایی، شناخت گرایی یا ترکیبی از هر دو قرار می گیرند.

هر چند که دانستن این نظریات و مکاتب فلسفی بسیار مفید هستند ولی بسیار وقت گیر هستند و در هر جایی لازم باشد ذکر خواهند شد. در این مجموعه مقالات سعی خواهیم کرد بیشتر با مثال های واضح و موارد عملی و کاربردی در تربیت سر و کار داشته باشیم. اگر در این زمینه خواهان اطلاعات تئوری بیشتری هستید می توانید با مطالعه کتاب هایی در زمینه روانشناسی تربیتی اطلاعات مورد نیاز خود را به دست بیاورید. قبل از پرداختن به روش های تربیتی بیایید به برخی از مشکلاتی که والدین با آن ها در گیر هستند نگاهی بیاندازیم.

مشکلاتی که والدین با آن ها روبرو هستند.

حتی اگر صاحب کودکی نباشید ممکن است در اطرافیان خود یا حتی در خیابان و بازار برخی از مشکلاتی را که والدین با آن دست و پنجه نرم می کنند دیده باشید.

کودکی که در خیابان همراه لج می کند و به حرف پدر و مادر خود گوش نمی دهد و گریه می کند.

کودکی که کودکان دیگر را کتک می زند و یا اسباب بازی آن ها را می گیرد و یا خراب می کند.

به مثال هایی دیگر توجه کنید:

کودک سه ساله شما هنگامی که با خواسته او مخالفت می کنید، شما را می زند. شما سرزنش کردن و کتک زدن را امتحان کرده اید اما رفتار او بدتر شده است.

هر گاه شما کار ساده ای را از دختر ده ساله ی خود می خواهید، او با لحنی بی ادبانه جواب شما را می دهد و شما از این برخورد او ناراحت و عصبانی هستید. هنگامی که برای او توضیح می دهید که پاسخش چقدر بی شرمانه و نامناسب است، شما را مسخره می کند.

شما از صبح روز تعطیل آخر هفته وحشت دارید. هر هفته کودکان دوازده و هشت ساله شما در حین تماشای تلویزیون با هم بگو مگو و دعوا دارند. شما پیوسته به آن ها اخطار می دهید که از دعوا و مشاجره بپرهیزند. اما در واقع هیچ ابزار مناسب و مؤثری برای پشتیبانی کردن از اخطارهای خود در اختیار ندارید.

دختر پنج ساله شما به تازگی قشقرق به پا می کند. او حتی در منزل دوستان و آشنایان هم این کار را می کند. شما از رفتار او و از معذرت خواهی و توجیه کردن های او خسته شده اید اما برای تغییر دادن او احساس درماندگی می کنید.

در گفته های خود از رویکرد رفتاری یاد کردیم. رویکرد رفتاری در مورد پرورش وتربیت کودکان، برای درک آنان  و کمک کردن به تغییر آن ها بسیار مفید است. و اما رویکرد رفتاری چیست؟ رویکرد رفتاری توسط دانشمند روسی پائولوف که در آزمایشگاه خود مشغول مطالعه بر روی بزاق سگ ها بود پایه گذاری شد و دانشمندان بزرگی مانند: بی اف اسکینر و ثرندایک و ... نظریات خود را در قالب این رویکرد بیان کرده اند. این رویکرد به مهم ترین روش های یادگیری یعنی عادی شدن، شرطی سازی کلاسیک، شرطی سازی کنشگر و حل مسئله اشاره می کند که در روانشناسی بیشتر به شرطی سازی کلاسیک، شرطی سازی کنشگر یا فعال توجه می شود. به طور کلی رویکرد رفتاری می گوید که رفتار خوب و بد هر دو آموخته شده هستند. همچنین این رویکرد اشاره دارد که رفتار می تواند «یادگیری زدایی» شود. یعنی رفتار بدی که آموخته شده است را می توان «خاموش» کرد یعنی از بین برد و رفتار بهتری را جایگزین آن کرد. تربیت رفتاری روش ها، مهارت ها، شیوه ها و راهبردهای آزموده ای را به شما عرضه می کند تا در جهت بهبود رفتار کودک خود، از آنها استفاده کنید.

شما می توانید در مورد کمک به کودک خود جهت تغییر، خوش بین باشید. روش های رفتاری در تغییر تمامی انواع مشکلات رفتاری، بسیار مفید هستند.

مطالعات تحقیقاتی مربوط به کودکان که در ایالات متحده و سایر کشور ها انجام شده اند، 50 تا 90 درصد کاهش را در دامنه متنوعی از مشکلات رفتاری با استفاده از روش های رفتاری نشان می دهند. تمام روش هایی که در این مقالات مطرح می شود، مورد استفاده قرار گرفته است.

در بخش های بعدی مطالب بیشتری را در مورد تربیت کودک و راهبردهای عملی بیان خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید و ادامه مقالات را از سایت سیارک دنبال کنید. امید است در پناه خداوند موفق و سربلند باشید و این مقالات راهنمای خوبی برای تربیت کودکانتان باشد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم)

در

فرایند شرطی کردن رفتار کنشگر ، نظریه شرطی سازی کنشگر اسکینر

در مقالات قبل نظریه های شرطی سازی کلاسیک و وسیله ای را به طور کامل بررسی کردیم. در این مقاله قصد داریم یکی دیگر از مهم ترین نظریه های رویکرد رفتاری یعنی نظریه شرطی سازی کنشگر را بررسی کنیم و موارد کاربرد آن در تربیت کودک را بیان کنیم.

نظریه شرطی سازی کنشگر اسکینر بیشتر از آن که یک نظریه علمی یادگیری باشد، مجموعه ای از اصول و فنون است که در زمینه های مختلف برای اداره امور مربوط به انسان ها کاربرد یافته است. این اصول در مراکز درمانی با عنوان رفتار درمانی و در محیط های آموزشی و سازمان های اجتماعی و نهاد های مجری قانون با نام روش های تغییر و اصلاح رفتار شناخته می شوند. روش های رفتار درمانی برای درمان انواع مشکلات روانی و روش های تغییر و اصلاح رفتار برای اصلاح ناسازگاری ها و اختلال های رفتاری بزهکاران و عقب ماندگان ذهنی به کار می رود. همچنین از روش های اصلاح رفتار برای آموزش و اصلاح رفتار های تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان در محیط های آموزشگاهی نیز استفاده می شود. علاوه بر تمامی موارد ذکر شده اگر والدین این نظریه را بدانند به خوبی می توانند برای تربیت فرزندان خود از آن استفاده کنند. چرا که تمامی تشویق و تنبیه هایی که همه والدین از آن استفاده می کنند برگرفته از این نظریه است ولی عدم آگاهی از پیامد های رفتار ممکن است در تشویق و تنبیه نتیجه عکس بدهد پس لازم است مرور مختصری بر این نظریه رفتاری داشته باشیم.

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

بی اف اسکینر یک روانشناس مشهور آمریکایی بود که نظریه شرطی سازی کنشگر را به وجود آورد. نظریه ی اسکینر مکمل نظریه ثرندایک است. اما تفاوت هایی هم با هم دارند.

یکی از مهم ترین این تفاوت ها در روش های شرطی کردن آن ها است‌.

در شرطی کردن در روش ثرندایک، یادگیری از راه کوشش و خطا صورت می گیرد. یعنی به یاد گیرنده در موقعیت یادگیری فرصت داده می شود تا با دادن پاسخ های مختلف سرانجام پاسخی را که مورد نظر است بدهد و برای آن تقویت دریافت کند. ولی روش اسکینر متفاوت است. او فرصت خطا کردن به یاد گیرنده نمی دهد و یاد گیرنده  را با روش شکل دهی یا مجبور کردن به انجام خرده پاسخ هایی که منجر به پاسخ نهایی می شوند هدایت می کند.

اسکینر کلیه رفتارها را به دو دسته کنشگر و پاسخگر تقسیم می کند.

در شرطی سازی کلاسیک گفته شد که رفتار بازتابی غیر ارادی و خودکار است که بر اثر محرک های پیش آیندی فرا خوانده می شود. این همان رفتار پاسخگر مورد نظر اسکینر است. در مقابل رفتار پاسخگر رفتار کنشگر قرار دارد که صرفا از جاندار صادر می شود.

اسکینر بر این اعتقاد نیست که رفتار کنشگر محرک ندارد بلکه می گوید رفتار گاهی اوقات ممکن است محرک ناشناخته داشته باشد و شناخت محرک برای کنترل رفتار اصلا مهم نیست.

 

بر خلاف رفتار پاسخگر که به محرکی که پیش از آن می آید وابسته است، رفتار کنشگر به وسیله پیامد هایش کنترل می شود.

رفتار کنشگر تقریبا همان رفتار وسیله ای ثرندایک است که اسکینر ترجیح داده است آن را رفتار کنشگر بنامد. نام دیگر رفتار کنشگر رفتار فعال است. در رفتار پاسخگر ارگانیسم فعال نیست ولی در رفتار کنشگر رفتار فعال است و بر روی محیط عمل یا کنش می کند. به همین دلیل است که اسکینر به آن نام کنشگر می دهد. به عنوان مثال میمونی که در آزمایشگاه چندین جعبه را بر روی هم قرار می دهد و از آن ها بالا می رود تا یک خوراکی را به دست آورد یک رفتار فعال یا کنشگر انجام داده است. در حالی که همین میمون اگر بر اثر سرما بلرزد منفعل است و این محیط است که بر روی میمون تأثیر گذاشته است.

تقویت رفتار کنشگر

فرآیند شرطی کردن رفتار کنشگر به این طریق صورت می گیرد که پس از انجام رفتار کنشگر از سوی ارگانیسم رویداد مطلوبی را به دنبال آن می آورند.

این رویداد مطلوب می تواند دادن چیزی به ارگانیسم باشد که آن را می خواهد ویا انیکه ارگانیسم را از چیز آزار دهنده ای رها کنیم. در هر دو مورد رفتار ارگانیشم به دلیل پیامد مطلوبی که دارد تقویت می شود. یعنی به زبان ساده تر هر گاه کودکی رفتار خوبی انجام داد او را به وسیله ی چیزی که دوست دارد تشویق کنیم تا بار دیگر این کار را انجام دهد. در دو مورد بالا که ذکر شد هر دو مورد تقویت است. ولی مود اول که

 ارگانیسم پس از انجام دادن رفتار به عنوان پیامد چیز خوشایندی را دریافت می کند تقویت مثبت نام دارد.

و هنگامی که در مورد دوم

ارگانیسم پس از انجام دادن رفتار از یک چیز ناخوشایند رهایی پیدا می کند تقویت منفی نامیده می شود.

بنابر موارد گفته شده، تقویت مثبت یعنی تقویت کردن رفتار به وسیله ی پیامد خوشایند و تقویت منفی هم تقویت کردن رفتار است ولی به وسیله از بین بردن یک مورد ناخوشایند پس به خاطر داشته باشید که کلمه منفی در تقویت منفی بد نیست فقط به معنی حذف کردن است و مطلوب است و رفتار را تقویت می کند.

به عنوان مثال: فرض کنید به کودک خود قول می دهید که پی از انجام دادن تکالیفش اگر آن ها را خوب انجام داده باشد او را به شهر بازی ببرید. در این حالت کودک شما سعی می کند تکالیفش را خوب انجام دهد و شما به عنوان تقویت مثبت او را به شهر بازی می برید. پس رفتار انجام تکالیف در کودک شما تقویت می شود و بار دیگر هم برای دریافت پاداش یا تقویت کارش را خوب انجام می دهد. اما در مورد تقویت منفی می توان فردی را مثال زد که سردرد شدید دارد. او یک قرص می خورد و سردردش خوب می شود. پس از آن فرد برای حذف سر درد خود از آن قرص استفاده می کند. یا فرض کنید که موشی داخل قفسی است که یک شک الکتریکی ضعیف به او وارد می شود که برایش نا خوشایند است. وقتی موش اهرمی را فشار دهد آن شوک ناخوشایند قطع می شود پس رفتار فشار دادن اهرم در موش تقویت می شود. مثالی دیگر این است که کودک شا اخم کردن شما را دوست ندارد و برایش نا خوشایند است. بار اول که کودکتان تکالیفش را خوب انجام نداد شما اخم کردید. این اخم کردن تنبیه است که بعدا در باره ی آن سخن خواهیم گفت. اما بعد از آن کودک شما برای این که پیامد ناخوشایند اخم کردن شما را نبیند همیشه تکالیفش را خوب انجام می دهد. در این جا کودک رفتار انجام تکالیف را تکرار می کند یعنی این رفتار در کودک تقویت شده و بیشتر شده است به این دلیل که دوست دارد پیامد اخم کردن شما را حذف کند. پی این یک مثال از تقویت منفی است.

به نمونه ای از تقویت مثبت دقت کنید. کودک شما خجالتی است و با دیگران کم رابطه بر قرار می کند. در این صورت شما می توانید رفتار های برقراری ارتباط او را تقویت کنید. یعنی هر گاه  کودک با فردی ارتباط بر قرار کرد به او به عنوان پاداش چیزی  خوشایند بدهید که می تواند گفتن آفرین، دادن کیک یا کلوچه به کودک یا هر چیزی که کودک دوست دارد، باشد. پس از مدتی خواهید دید که ارتباط برقرار کردن برای کودک به دلیل تکرار و تمرین آسان شده است و به آسانی این کار را انجام می دهد.

تقویت منفی می تواند شامل یادگیری گریز آموزی(حذف محرک نامطلوب) و یادگیری اجتنابی(اجتناب کردن از محرک نامطلوب) باشد.

اگر هنگام قدم زدن در خیابان باران ببارد و شما برای این که خیس نشوید چتر خود را باز کنید و یا این که خود را به سر پناهی برسانید و زیر سرپناه بروید این کار شما حذف محرک نامطلوب ویادگیری گریز آموزی است ولی اگر هنگامی که از خانه خارج شدید و دیدید که آسمان ابری است پس با خود چتر بردید این رفتار اجتناب از محرک نامطلوب است و  یادگیری اجتنابی نامیده می شود.

 

در این مقاله تقریبا به طور نظری و عملی نظریه ی اسکینر را بررسی کردیم و تقویت رفتار را در نظریه اسکینر بیان کردیم. دقت کنید که در نظریه شرطی سازی کنشگر همان گونه که تقویت وجود دارد نتبیه نیز وجود دارد در بالا به طور کامل انواع تقویت م موارد کاربرد آن توضیح داده شد. با ادامه ی مقاله خواهیم دید که طولانی  و خسته کننده خواهد شد پس تنبیه در شرطی سازی کنشگر را در بخش ششم راهنمای تربیت کودک دنبال کنید.ترجمه  itrans.ir

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم)

در

قبل از ادامه ی مجموعه مقالات راهنمای تربیت کودک از شما عزیزان به دلیل اینکه مدتی از انتشار مقالات قبل گذشته است و در این بین وقفه ای به وجود آمد عذر خواهی می کنم و خوشحالم که همچنان خواننده ی این مقالات هستید.

یاد آوری می کنم که در مقالات قبل سخن از تربیت کودک و دشواری های آن به میان آمد و گفتیم سعی می کنیم در یک مجموعه از مقالات شما را با راهکارهای تربیت کودک از نظر عملی آشنا کنیم. همان طور که مشاهده کرده اید در سری قبلی مقالات سعی کردیم قبل از کار عملی شما را با برخی از نظریات روانشناسی مهم آشنا کنیم. نظریات شرطی سازی در حد لازم توضیح داده شد و موارد کاربردی با مثال بیان شد. لازم است قبل از ادامه نکاتی را در مورد علم روانشناسی مختصر برای شما بیان کنم. علم روانشناسی نظریات فراوانی دارد که در دسته های رفتارگرایی، شناختی، هیجانی و ... تقسیم بندی می شوند. علت این تعداد زیاد نظریات این است که بر روی تعریف های مفهومی بسیاری از مفاهیم مهم روانشناسی اتفاق نظر وجود ندارد. هر روانشناس از دیدگاه خود جنبه ای را که به نظرش مهم است توضیح داده است و سعی در تبیین رفتار انسان داشته است که بعد از او دانشمندان دیگر قسمت هایی از نظریه ی او را با آزمایشات پایا و معتبر تأیید کرده اند و قسمت هایی را رد کرده اند. پس اگر بخواهیم فقط نظریات را بیان کنیم امکان پذیر نیست و اگر بخواهیم شما را با راهکارها و استراتژی های عملی آشنا کنیم لازم است برخی از مفاهیم را از نظر علمی بدانید. پس سعی می کنیم در ادامه ی مقالات در هر دو زمینه کار کنیم. اگر پیشنهاد یا انتقادی داشتید لطفا بیان کنید.

شاید شما قبل از تولد فرزندتان، برای تربیت او برنامه ریزی کرده اید ولی پس از تولد با بزرگ تر شدن فرزندتان می بینید که رفتارهایی را از خود نشان می دهد که شما دوست ندارید. اگر بدون آمادگی نیز فرزندی را به دنیا آورده باشید باید برای تربیت کودک خود تلاش کنید؛ امکان ندارد شما تلاشی انجام ندهید و انتظار داشته باشید فرزند شما به بهترین نحو ممکن رشد همه جانبه (جسمی، روانی، شناختی، هیجانی و ...) داشته باشد و انسانی سالم باشد.

در نظر بگیرید فرزند شما در محیط خانواده بزرگ می شود؛ به مدرسه می رود و همچنین در جمع فامیل یا شهر بازی یا کوچه، استخر و ... در جمع همسالان قرار می گیرد؛ به طور کلی بهتر است بدانید علاوه بر خانواده، فرهنگ، اقتصاد، جامعه و ... بر فرزند شما و روش تربیتی او تأثیر می گذارد و اگر شما بخواهید کودک خود را درست تربیت کنید بهتر است همه ی این موارد را در نظر بگیرید. علاوه بر این موارد چیزی که امروزه نقش مهمی در زندگی خانوادگی اکثر مردم ایران پیدا کرده است، پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از اینترنت است که متأسفانه جامعه نشان می دهد که فرهنگ استفاده صحیح از این موارد را ندارد و از این جهت خانواده ها باید بیشتر از فرزندان خود مراقبت کنند.

امکان دارد کودک شما رفتارهایی داشته باشد و شما این رفتارها را دوست نداشته باشید. احتمالا وقتی در ذهن خود او را با کودکی دیگر مقایسه می کنید، می گویید چگونه است که آن کودک بدون مشکل و بسیار عالی رشد جسمی و اخلاقی دارد ولی فرزند من این همه مشکل ایجاد می کند؟ احتمالا شما راه حل ها و علت ها را جست و جو می کنید و می خواهید بدانید چگونه از شر این رفتارهای مزاحم خلاص شوید. علت ها را می توانید با یادگیری نظریه های روانشناسی مختلف جست و جو کنید و راهکارها را نیز به شما معرفی می نماییم و شما نیز با یادگیری نظریات مختلف می توانید از راهکارهای ابداعی خودتان استفاده کنید. در هرصورت همان طور که در شرطی سازی گفته شد، کودک شما همه ی این رفتارهای خوب یا بد را فرا می گیرد. گاهی اوقات امکان دارد شما بدون اینکه خودتان بدانید این رفتار نادرست را به کودکتان آموزش داده باشید. برای مثال تلفن زنگ می خورد. مادر تلفن را جواب می دهد ولی با پدر کار دارند. پدر در مقابل فرزند خود را صدای آرام می گوید: «بگو خانه نیست.» خوب فکر کنید. به نظر شما این کودک در حال یادگیری چه چیزی است؟ بله پاسخ شما درست است. دروغ. یک بلای اساسی برای جان والدین در آینده. شاید کودکانی را دیده باشید که برای درخواست هر چیزی گریه می کنند و تا آن را به دست نیاورند کوتاه نمی آیند. این رفتار از جایی سرچشمه می گیرد که کودک بار اول برای درخواستش تلاش می کرد. شاید بتوان از طریق نظریه ی ثرندایک و اسکینر این رفتار را این گونه علت یابی کرد. کودک به دنبال راه حل می گردد و راه حل های مختلف را امتحان می کند هر راه حل پیامد خوشایندی داشته باشد(رسیدن به هدف) در موارد بعدی آن را تکرار خواهد کرد. کودک گریه می کند و می بیند والدین از گریه ی او بیزار هستند و به درخواست او عمل می کنند. حال کودک یک سلاح دارد. سلاحی قوی که هر هدفی داشته باشد می تواند با آن سلاح به هدف خود برسد چون چند با امتحان کرده است و اکثرا جواب داده است. شما می بینید که در این سناریو چگونه رفتار اشتباه والدین به ضرر آن ها تمام می شود و رفتار بدی را در کودک تقویت می کنند. حال راه حل این رفتار این است که در چند مورد که کودک گریه می کنند به گریه ی او پاسخ مثبت ندهند و گریه را تحمل کنند. در این حالت چون در ذهن کودک گریه نتیجه نمی دهد پس کودک یاد می گیرد که اگر گریه کنم به نتیجه نخواهم رسید، پس گریه کردن فایده ندارد و بهتر است به دنبال روش مطلوب تری باشم تا به هدفم برسم.

در اینجا لازم است چند قانون اساسی را در نظر داشته باشید:

به رفتارهای خوب فرزند خود پاداش بدهید.

به رفتارهای بد پاداش ندهید(حال ناخواسته باشد یا آگاهانه، رفتارهای بد نباید تقویت شوند. پس بیشتر دقت کنید).

بهتر است برخی از رفتارهای بد را تنبیه کنید.

این قوانین برگرفته از نظریات شرطی سازی هستند که در مقالات قبلی کامل توضیح داده شده است و در این جا از تکرار مکررات خودداری می کنیم و دلایل استفاده از این قانون ها را بیان نمی کنیم. فقط بدانید که پاداش را بلافاصله بعد از انجام کار خوب به فرزند خود بدهید. این کار باعث می شود پاداش تأثیر بیشتری داشته باشد. برای آگاهی از نحوه ی پاداش دادن در مقالات بعدی، برنامه های تقویتی اسکینر را بیان خواهم کرد. از طریق فراگیری این برنامه های تقویتی شما می توانید به درستی به فرزندان خود پاداش بدهید.

همان گونه که بیان شد نباید رفتارهای بد را پاداش بدهید بلکه باید آن ها را تنبیه کنید. البته نه هر نوع تنبیهی. تنبیه ها نیز قبلا توضیح داده شده است و گفته شد بهتر است به جای استفاده از تنبیه از برنامه های اصلاح رفتار مانند خاموشی و ... استفاده کرد.

در نمودار زیر تقویت ها و تنبه ها نشان داده شده است.

 برای آگاهی بیشتر به مقالات 5 و 6 و 7 راهنمای تربیت کودک مراجعه شود.

در این مقاله سه قانون اساسی بیان کردیم. به دلیل اینکه قصد دارم مقالات کوتاه باشد تا خسته کننده نباشد، این سه قانون را در مقاله بعدی مفصل توضیح خواهم داد که امکان دارد دریچه ای رو به نظریات جدید و جالب روانشناسی برای ما باز کند و در مقالات بعدی آن نظریات و آموزش برنامه ای را هم توضیح خواهم داد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش یازدهم)

در

در جلسه ی گذشته این سؤالات را مطرح کردیم.

آیا تقویت باید بعد از هر پاسخ خوب ارائه شود؟ آیا تقویت باید بعد از تعداد مشخصی رفتار خوب ارائه شود؟ یا اینکه به طور ناپیوسته و نامشخص ارائه شود؟اگر میزان تقویت کردن رفتار را تغییر دهیم آن رفتار چه تغییری خواهد کرد؟

در این جلسه قصد داریم به این سوالات پاسخ دهیم و تقویت برنامه ای اسکینر را به طور مفصل مورد بررسی قرار دهیم.

آموزش برنامه ای

در مبحث آموزش برنامه ای به انواع برنامه های تقویت در شرطی سازی کنشگر می پردازیم.

همان طور که در خاطر دارید اسکینر خاطر نشان کرد که در زندگی روزمره و خارج از آزمایشگاه روانشناسی، رفتار ما به ندرت هر بار که روی دهد تقویت می شود. برای نمونه هر بار که بچه ای گریه کند او را بغل نمی کنند، با توجه به این که در جلسه ی گذشته مثال های فراوانی بیان شد از تکرار مکررات خود داری می کنم.

اسکینر چیز جالبی را کشف کرد و آن این بود که موش های درون جعبه حتی زمانی که برای هر پاسخ تقویت نمی شدند، به میزان نسبتاً ثابتی اهرم را فشار می دادند.

با توجه به این مسئله بود که اسکینر تصمیم گرفت برای مشخص کردن اثر بخشی برنامه های تقویتی مختلف در کنترل کردن رفتار، در مورد آن ها تحقیق کند.

برنامه های تقویتی

موارد زیر از جمله برنامه های تقویتی هستند که اسکینر بر روی آن ها تحقیق کرد.

فاصله ای ثابت

فاصله ای متغیر

نسبی ثابت

نسبی متغیر

همان طور که می بینید می توان این برنامه ها را در دو مقوله ی مهم بررسی کرد. مورد اول این که تقویت آیا باید در فاصله ی زمانی خاصی ارائه شود یا پس از نسبت تعداد دفعات تکرار ارائه شود. مورد دوم که بسیار مهم است این است که این فاصله ی زمانی یا نسبت تعداد دفعات تکرار ثابت باشد یا متغیر. بر اساس این موارد چهار برنامه ی تقویتی مهم به وجود آمده است.

برنامه تقویت فاصله ای ثابت

 به معنی این است که تقویت کننده بعد از اولین پاسخی که پس از سپری شدن فاصله ی زمانی ثابتی روی می دهد، ارائه می شود. این مدت زمان می تواند 1 دقیقه، 3 دقیقه یا هر مدت زمان ثابت دیگری باشد.

نکته ی خیلی مهم این است که زمان بندی تقویت ها به تعداد پاسخ ها هیچ ربطی ندارد.

در طول یک فاصله ی زمانی ثابت، خواه موش 6 بار پاسخ داده باشد یا 9 بار، تقویت فقط پس از گذشت مدت زمان مشخص و صادر شدن پاسخ درست ارائه می شود.

موقعیت های زیادی وجود دارد که طبق برنامه ی تقویت فاصله ای ثابت عمل می کنند. اگر استاد دانشگاهی امتحان میان ترم و نهایی بگیرد، طبق برنامه ی فاصله ای ثابت عمل کرده است. شغل هایی که حقوق را هتگی یا ماهی یک بار پرداخت می کنند طبق این برنامه عمل می کنند. مثلا معلمی را در نظر بگیرید که طبق حکمی که به او داده می شود حقوق می گیرد حال فرقی نمی کند که این معلم زیاد کار کند یا کم، یا اینکه این معلم 30 دانش آموز داشته باشد یا کمتر. او در سر زمان مقرر حقوق خود را دریافت می کند. در این نوع تقویت بر اساس تعداد پاسخ ها حقوق نمی دهند و تنها ملاک حقوق دادن زمان سپری شده بر حسب ساعت، روز، هفته یا ماه است.

پژوهش های بی اف اسکینر نشان داد که هر چه فاصله ی بین ارائه ی تقویت کننده ها بیشتر باشد فراوانی پاسخ کمتر خواهد شد یا برعکس هر چه فاصله ی بین ارائه ی تقویت کننده ها کمتر باشد فراوانی پاسخ بیشتر خواهد شد.

او دریافت که وقتی زمان بین تقویت ها بیشتر می شد میزان پاسخ متناسب با آن کاهش می یافت. فراوانی ارائه ی تقویت کننده ها بر سرعت خاموش شدن پاسخ نیز تأثیر داشت. نکته ای که جالب است این است که اگر موش به طور پیوسته تقویت شده بود، در مقایسه با زمانی که به طور متناوب تقویت شده بود، و بعد تقویت متوقف می شد، پاسخ زودتر خاموش می شد.

برنامه ی تقویت نسبی ثابت

نسبی در این نوع برنامه ی تقویتی به معنی تعداد دفعات تکرار است و ثابت به معنی یک عدد ثابت است. مثلا: 14. حال این برنامه به این معنی است که تقویت بعد از این که ارگانیزم 14 بار پاسخ صحیح را ارائه داد، داده می شود و بعد از ارائه ی تقویت دوباره تعداد پاسخ های صحیح را شمارش می کنند و سپس وقتی به عدد 14 رسید، دوباره تقویت را ارائه می دهند. این عدد می تواند متفاوت باشد. شاید شما دوست داشته باشید بعد از 2 بار پاسخ صحیح تقویت را به ارگانیزم بدهید ولی نکته ای که باید به آن توجه شود این است که این عدد باید ثابت بماند. در این برنامه بر خلاف برنامه ی فاصله ای ثابت، ارائه ی تقویت کننده ها بستگی به این دارد که آزمودنی با چه سرعتی پاسخ بدهد. موش تا زمانی که تعداد پاسخ لازم را نداده باشد، چشته ی غذا را دریافت نخواهد کرد. این برنامه ی تقویت در مقایسه با برنامه ی فاصله ای ثابت موجب پاسخ دهی سریع تری می شود.

میزان پاسخ بالاتر در برنامه ی تقویت نسبی ثابت در مورد انسان ها هم صدق می کند.

این نوع برنامه ی تقویتی در مشاغل به این صورت است که میزان حقوقی که دریافت می کنید به این بستگی دارد که چقدر تولید داشته باشید. برای مثال سایت هایی که مترجم دورکاری یا مقاله نویس دور کاری استخدام می کنند بر این اساس به کارمند خود پول می دهند که چقدر برای آن ها کار انجام داده باشد. مثلا سایت مترجمی بر اساس تعداد پروژه های ترجمه ای که مترجم انجام داده است و این که هر پروژه چند کلمه بوده است به مترجم خود پول می دهد. این موضوع در مورد فروشنده ای که بر اساس کمسیون کار می کند نیز صدق می کند و در آمد او بر اساس تعداد محصولات فروخته شده است. هر چه فروش بیشتر باشد درآمد بیشتر است. در مقابل  در برنامه ی فاصله ای ثابت فروشنده ای که روزمزد است یا هفته ای کار می کند هر چقدر فروخته باشد مهم نیست و او در فاصله ی زمانی ثابت مزد خود را دریافت خواهد کرد.

تا اینجا در مورد برنامه هایی که طبق تعداد ثابت یا زمان ثابت بود، صحبت کردیم. اما زندگی شاید این امکان را به ما ندهد که همیشه در یک زمان خاص حاضر به ارائه ی تقویت باشیم و همیشه منظم تقویت را ارائه دهیم. در این جا بحث برنامه های تقویتی متغیر مطرح می شود.

 همان طور که گفته شد، برنامه های متغیر به دو دسته ی فاصله ای متغیر و نسبی متغیر تقسیم می شوند.

برنامه ی تقویتی فاصله ای متغیر

برنامه ی تقویتی فاصله ای متغیر در ماهیگیری به خوبی خود را نشان می دهد. در این کار شما ساعت ها منتظر گرفتن ماهی می ایستید و همچنان برای گرفتن ماهی انگیزه دارید. در این کار شاید بعد از دو ساعت یک ماهی بگیرید یا بعد از نیم ساعت یا یک ساعت و بیست دقیقه. تقویتی که در این کار به شما داده می شود (گرفتن ماهی) امکان دارد در فاصله های زمانی متفاوتی باشد که به همین دلیل به این برنامه، برنامه ی تقویتی فاصله ای متغیر می گویند.

برنامه ی تقویتی نسبی متغیر

این برنامه بر تعداد میانگین پاسخ ها بین تقویت کننده ها استوار است، ولی این میانگین تغییر پذیری زیادی دارد.

 اسکینر دریافت که برنامه ی تقویتی نسبی متغیر می تواند موجب میزان پاسخ بالا و ثابت شود که افراد درکازینوهای قمار بازی، آن را تصدیق می کنند. ماشین های سکه ای، چرخ های رولت مسابقات اسب دوانی و بلیط های بخت آزمایی طبق برنامه ی تقویتی نسبی متغیر پرداخت می کنند که روش بسیار مؤثری برای کنترل رفتار است.

برنامه های تقویت متغیر رفتارهای بادوامی را به بار می آورند که در برابر خاموشی مقاوم هستند. اغلب یادگیری های روزمره در نتیجه ی برنامه های تقویت فاصله ای متغیر یا نسبی متغیر روی می دهند.

تحقیقات اسکینر در مورد برنامه های تقویت نشان می دهد که آن ها برای شکل دهی، تغییر دادن و کنترل کردن رفتار مؤثر هستند. اگر شما مسئولیت موش ها، فروشندگان، کارگران خط مونتاژ را بر عهده دارید یا می خواهید حیوان خانگی یا فرزند خود را تربیت کنید، این شیوه های شرطی سازی کنشگر می توانند رفتارهای مطلوب شما را ایجاد کنند.

در این مقاله به طور کامل به برنامه های تقویت پرداخته شد. البته با مثال هایی بیان شد که مفهوم را به خوبی منتقل کند. همان طور که اسکینر نیز بیان کرد استفاده از تقویت کننده ها به طور متغیر از نظر زمانی و نسبت بهتر نتیجه خواهد داد. در اینجا هدف شما تربیت فرزندتان است. قبلا با روش اصلاح رفتار در قالب خاموشی و ... آشنا شدید. با استفاده از این برنامه های تقویتی می توانید، رفتار ها را ثبات ببخشید یا حتی آن ها را ایجاد کنید. شکل دادن رفتار خود مبحثی پیچیده تر است که در مقاله ای کوتاه تحت عنوان شکل دهی رفتار به آن خواهیم پرداخت. شما این نکته را در نظر داشته باشید که اگر ما در مقالات گذشته بیشتر در مورد نظریه های رفتارگرایی صحبت کردیم به دلیل تعصب یا علاقه به این نظریات نیست. این مبحث برای یادگیری اولیه ساده تر است و همچنین در امر تربیت کمی کاربردی تر است به همین دلیل به این موضوع در ابتدا پرداخته شد. در مقالات آینده شما را با نظریات شناختی هم آشنا خواهیم کرد که نظریه ی بندورا و مازلو از جمله ی آن ها است. این نظریات به قدری جالب هستند که انسان را شگفت زده می کنند.

شاید شنیده باشید که اگر دوست دارید فرزندتان را تربیت کنید ابتدا خود را تربیت کنید.

این همان مبحث یادگیری از طریق مشاهده و الگو در نظریه ی بندورا است که مفصل توضیح داده خواهد شد.

به عنوان حرف آخر دقت کنید که در آشنایی با هر گروه یا نظریه ای با تعصب برخورد نکنید و طرفداری تعصبی یکی از آن ها نباشید. بهتر است همه را مطالعه کرده و از نظر عقلی هر مطلبی را که درست دانستید فرا بگیرید و چیزی که به نظرتان بد بود را کنار بگذارید. ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک بخش سیزدهم

در

در مقالاتی که تا به امروز در مورد تربیت کودک منتشر شد، به موضوعات مختلفی پرداخته شد و باید ها ونباید های زیادی مطرح شد. در خلال این موارد نظریات رفتاری بیان شدند و اشاراتی هرچند کوتاه به نظریات اجتماعی و شناختی شد.

در این مقاله قصد دارم مواردی را بیان کنم که در تربیت کودک نقش مهمی دارند و اشاره به رفتارهایی دارند که ما به اشتباه انجام می دهیم. یعنی در حین تربیت ناخواسته رفتارهایی انجام می دهیم که منجر به تربیت و ایجاد رفتار نامطلوب در فرزند مان می شود.

به یاد داشته باشید، از قوانینی که تا کنون مورد بحث قرار داده ایم پیروی کنید. همچنین اشتباهاتی را که در ادامه بحث خواهیم کرد فراموش نکنید و از آن ها دوری نمایید.

اگر در تربیت کودکان خود دچار خطا و اشتباه شوید، این خطا و اشتباه می تواند منجر به مشکلات رفتاری و احساسی و هیجانی در کودکان شود که جبران کردن این مشکلات خیلی دشوار خواهد بود. مطمئنا هر کدام از ما هم مشکلات خاص خود را داریم و با تمام دانش و تلاش، باز هم دچار اشتباهاتی هرچند کوچک خواهیم شد؛ اما این نکته مهم است که ما بیشتر مطالعه و تلاش کنیم تا میزان اشتباهات خود را کم کنیم و درنتیجه فرزند خود را بهتر تربیت کنیم.

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

چند مورد از اشتباهات رایج که والدین دچار آن می شوند در زیر آورده شده است که هر کدام را در حد لازم توضیح خواهیم داد.

اولین اشتباه این است که وقتی فرزند شما کار خوبی انجام داد، در پاداش دادن به این کار خوب کوتاهی یا غفلت کنید.

اشتباه دوم این است که بدون آگاهی و ناخواسته رفتار فرزند خود را که خوب است تنبیه کنید.

در اشتباه سوم والدین به جای این که رفتار بد را تنبیه کنند، ناخواسته آن را تشویق می کنند.

و در نهایت، ممکن است والدین دچار این اشتباه شوند که در تنبیه کردن رفتار بد کودک غفلت و کوتاهی کنند. مخصوصا زمانی که تنبیهی ملایم لازم است.

در اشتباه نوع اول، پدر یا مادر در دادن پاداش به رفتار خوب غفلت می کنند. به یاد دارید که گفته شد پاداش حتما لازم نیست مادی باشد. حتی یک آفرین، یک لبخند یا آغوشی محبت آمیز می تواند بیشترین تأثیرات را در فرزند شما داشته باشد.

به مثالی در این مورد توجه کنید. فرزند شما از مدرسه به خانه می آید، او کارنامه ی خود را به همراه دارد و با خوشحالی به سمت شما می آید تا نمرات خود را به شما نشان دهد. شما خسته هستید به استراحت نیاز دارید یا شاید مشغول نگاه کردن به گوشی، تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک، تویتر، خبر یا ... هستید. موضوع جذابی است و نمی خواهید از دست بدهید. حتما برایتان پیش آمده است که در این موقعیت قرار بگیرید. وقتی فرزندتان به شما می گوید به کارنامه ام نگاه کن چقدر نمرات خوبی گرفته ام شما به خاطر این که موضوع مورد علاقه ی خود را از دست ندهید، نگاهی اجمالی می اندازید و با یکی دو کلمه ی ساده او را رد می کنید که برود.  بعد به کار خود مشغول می شوید. این یک مثال از غفلت کردن در پاداش است. بهتر است قبل از به دنیا آوردن بچه و قبول مسئولیت های او به سختی این کار پی می بردید و اگر این توانایی را نداشتید بچه را به دنیا نمی آوردید. حال که فرزندتان در کنارتان است نباید این اشتباه را بکنید. تربیت صحیح در گرو از خود گذشتگی شما است. هر چند که این از خود گذشتگی یک وظیفه است.

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم) 

راهنمای تربیت کودک(بخش ششم) 

در اشتباه نوع دوم، همان طور که گفته شد، والدین ممکن است رفتار خوب را با تنبیه پاسخ بدهند. از همین مثال نمره استفاده می کنیم. فرزند شما مدت زمان زیادی است که همه ی نمراتش ضعیف است. یک روز تحت تأثیر دوستش قرار می گیرد و نمره ی خوبی کسب می کند. در این حالت انتظار دارد با تشویق شما روبرو شود اما وقتی مسئله را به والدین خود می گوید با این رفتار مواجه می شود. این دیگه چیه؟ تقلب کردی؟ حالا این یکی که خوب شد ولی بقیه ی نمراتت افتضاحه. این جملات برای فرزند شما مانند یک بمب هسته ای است که او را نابود می کند. چه می شود اگر بگویید: آفرین من به تو ایمان داشتم. مطمئنم در درس هایت موفق می شوی. پس رفتار خوب را ناخواسته با تنبیه پاسخ نگویید.

مورد سوم این بود که والدین رفتار بد را ناخواسته با پاداش پاسخ می دهند. بچه های شما در کوچه بازی کرده اند یکی از دوستان بچه ی شما توپ او را برداشته است. بچه ی شما با مشت به او ضربه زده است و او را انداخته است و یکی از دندان های دوست فرزند شما شکسته است. در این حالت شما به کوچه رفته و با مادر کودک دیگر دعوا می کنید و او را سرزنش می کنید که چرا توپ فرزند شما را برده است و او را تهدید می کنید که اگر بار دیگر فرزندش به توپ فرزند شما دست بزند همین بلا باز هم بر سرش خواهد آمد. کودک شما که این حرف ها را می شنود به خود افتخار می کند. در آینده هم وقتی به خاطر کتک زدن دیگران در زندان می افتد باز به خود افتخار خواهد کرد و خیلی سخت می فهمد که این رفتار او اشتباه بوده است.

به سناریویی دیگر توجه کنید. در این سناریو شما با کودکتان به مهمانی رفته اید. میزبان شما هم فرزندی دارد که چند اسباب بازی دارد. فرزند شما می خواهداسباب بازی های او را بگیرد. شما به جای این که قبلا به این مسئله فکر می کردید و با خود برای کودکتان اسباب بازی می بردید از او حمایت می کنید و می گویید چه اشکالی دارد با هم بازی کنید، اسباب بازی هایت را به بده تا او هم بازی کند. این را در نظر بگیرید که شما در حال یاد دادن این مسئله به فرزندتان هستید که گرفتن حق دیگران اشکالی ندارد. پس شما به رفتار بد پاداش داده اید.

راهنمای تربیت کودک(بخش هفتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش نهم)

همان طور که احتمال داشت از تشویق کردن پاداش خوب غفلت شود، ممکن است از تنبیه کردن رفتارهای بد هم که لازم به تنبیه هستند غفلت کنید. برادر ها با هم بازی می کنند ولی بازی آن ها به پرخاشگری ختم می شود. مارد بچه ها را خیلی دوست دارد. او فکر می کند که اگر آن ها را تنبیه نکند محبت بیش از حد خود را نشان می دهد. برادر بزرگ تر پاهای برادر کوچک تر را می گیرد و با کله به زمین می کوبد. پدر که می خواهد کمی عصبانیت نشان دهد مادر بچه ها نمی گذارد و می گوید بزرگ می شوند خیلی با هم صمیمی می شوند. در این جا پرخاشگری برادر بزرگ تر تنبیه ملایم نشده است و او یاد نمی گیرد که رفتار پرخاشگری او بد و اشتباه بود. ممکن است این رفتار در آینده منجر به قلدری در او بشود.

همان طور که در جلسه ی پیش گفته شد حتی در تربیت نیز نیاز است کودک را در زمینه ی نیاز های اولیه تأمین کنید. در این صورت می توانید در انتظار شکوفایی رفتار مناسب در او باشید. اگر فرزند شما عقده ی دوچرخه، کفش جایگزین برای کفش های کهنه و پاره اش، محبت والدین و ... داشته باشد، اگر اعتماد به نفس نداشته باشد، چطور می تواند به فکر انجام دادن کارهای خوب باشد؟ در این حالت یا خجالتی می شودَ، یا رفتارهایی مانند پرخاشگری و لجبازی با انجام می دهد یا کودکی قلدر می شود.

با توجه به این گفته ها لازم است به محیط کودک توجه کنید و در صورتی که گمان می کنید کودک تان بیماری خاص دارد باید حتما به پزشک مراجعه کنید.

در نهایت نکات زیر را حتما به خاطر داشته باشید.

رفتار چه خوب باشد، چه بد اگر پاداش داده شود احتمال وقوع آن در آینده افزایش پیدا خواهد کرد. پس به رفتار بد پاداش ندهید.از تنبیه های ملایم مانند اخم و ... برای تنبیه رفتارهای بد استفاده کنید.

در ختم کلام بدانید که باید رفتار های خوب را پاداش بدهید. 

در سیارک بخوانیم: 

راهنمای تربیت کودک (بخش دهم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش یازدهم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش دوازدهم) 

نظرات

در ادامه بخوانید...

21 کارکوچکی که کودکان باید بدانند

در

به کودکان خود کمک کنید تا با مهارت در قوانین ساده اخلاقی، مورد توجه قرار گیرند- به خاطر دلایل صحیح. گستاخی کودک شما همیشه عمدی نیست. گاهی اوقات کودکان نمی دانند که قطع کردن حرف دیگران، انگشت در دماغ کردن بی ادبی است. در زندگی پرمشغله امروزه، مادران و پدران زمانی برای توجه بر اخلاقیات ندارند. اما اگر به این21 مورد توجه کنید، کودکانی با ادب، مودب و مهربان خواهید داشت.(سیارک

1. زمانیکه چیزی از کسی می خواهید بگویید، "لطفا"
2.زمانیکه چیزی دریافت می کنید بگویید، "تشکر"
3.هرگز حرف دیگران را قطع نکنید، مگراینکه کار فوری داشته باشید. زمانیکه حرفشان تمام شد، به شما توجه کرده و پاسخ خواهند داد.
4.اگر نیازی به توجه فوری کسی ندارید، عبارت "ببخشید"، مودبانه ترین روش ورود به بحث است.
5.اگر شکی درباره چیزی دارید، اول اجازه بخواهید. این کار از عذرخواهی های بعدی جلوگیری می کند.
6.جهان به آنچه شما دوست ندارید، علاقه مند نیست. نظرات منفی را برای خود یا بین خود و دوستان خود نگه دارید، از گوش رس بزرگسالان دور باشید.
7.درباره خصوصیات فیزیکی مردم نظر ندهید، مگر اینکه مکمل آنها باشد که همیشه خوشایند است.
8.وقتی کسی از شما می پرسد چگونه اید، به آنها پاسخ دهید و از آنها نیز درباره خودشان بپرسید.
9.زمانیکه در خانه دوست خود مانده اید، فراموش نکنید که از والدین وی به خاطر پذیرایی و داشتن زمان خوب تشکر کنید. (سیارک
10.هرگز از زبان ناپاک در مقابل بزرگترها استفاده نکنید. بزرگترها همه این گفته ها را از قبل می دانند و برایشان ناخوشایند است.
11.هرگز بزرگترها را با نام کوچک آنها صدا نزنید.
12.به هیچ دلیل دیگران را مسخره نکنید. مسخره کردن دیگران نشان می دهد که شما ضعیف هستید و بی رحمی است.
13.حتی اگر بازی و مونتاژ خسته کننده است، آرام بنشینید و طوری نشان دهید که علاقه مند هستید. اجرا کنندگان بهترین کار خود را انجام می دهند.
14.اگر به کسی ضربه زدید، فورا بگویید "ببخشید".
15.زمانیکه عطسه یا سرفه می کنید، بینی خود را در مقابل همه تمیز نکنید.
16.وقتی از در عبور می کنید، نگاه کنید که اگر کسی عبور می کند در را برایش نگه دارید.
17.اگر با والدین، معلم یا همسایه خود کاری انجام می دهید، بپرسید که می توانید کمک کنید. اگر گفتند بله، کمک کنید، شاید چیز تازه ای یاد گرفتید.
18.اگر بزرگتری از شما کاری خواست، بدون غرغر و با لبخند آن را انجام دهید.
19.زمانیکه کسی به شما کمک می کند، بگویید "متشکرم". آن فرد مجددا به شما کمک خواهد کرد. این کار بویژه در مورد معلمان خوب است.
20.از دستمال سفره برروی پای خود استفاده کنید؛ در صورت نیاز دهان خود را تمیز کنید.
21.برای برداشتن چیزی روی میز دراز نشوید؛ از دیگران بخواهید تا آنچه می خواهید بدهند. (سیارک

مترجم itrans.ir  

 

مترجم itrans.ir  

کودکان لایق بهترین ها هستند.تجربه ها و نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید...

نظرات

۱۳۹۵/۸/۱This is a neat surymam. Thanks for sharing!

در ادامه بخوانید...