پانزده فرقه مذهبی عجیب تاریخ معاصر

در
فرقه های مذهبی خطرناک

 

فرقه های مذهبی خطرناک

ما همگی به عنوان انسان هایی که بر این کره خاکی زندگی می کنیم، کم و بیش به برقراری ارتباط و یا حداقل به این که سر از کار برخی فرقه های مذهبی درآوریم، علاقه نشان می دهیم، چرا که این گونه فرقه ها در ابتدای امر هدف از گردهمایی خود را دست یابی به جامعه آرمانی (اتوپیا، آرمانشهر هم نامیده می شود) عنوان می کنند و همین مسئله است که سبب می شود بسیاری به سمت آن ها گرویده شوند. با این وجود، تاریخ فعالیت این گونه فرقه ها ثابت کرده است که آن چه در ابتدای امر به خواست یک رهبر مرموز و کاریزماتیک شکل می گیرد، یعنی گرد هم آمدن عده ای انسان که به فرمان او باشند، به مرور زمان این رهبر را به فردی مستبد و خود خواه بدل کرده و نتایج بسیار ناخوشایندی به دنبال آن به وقوع می پیوسته است. بسیاری از این گروه ها و فرقه های مذهبی برای سال های متمادی و بعضا حتی دهه ها در معرض توجهات قرار نمی گیرند، با این حال در سوی دیگر شاهد دسته ای دیگر از آن ها هستیم که برای مدتی تیتر خبر ها را به خود اختصاص داده و بر طرز فکر و زندگی میلیون ها انسان تأثیر می گذارند.

به هر عنوان بشر در طول تاریخ طولانی زندگی خود بر روی کره زمین، بعضا شاهد شکل گیری فرقه عجیب غریب و مخوف بوده است که گاهی اعمال شان بیش از حد تصور انسان خطرناک و خوف آور بوده است؛ اعمالی که شاید هنوز که هنوزاست و پس از منحل شدن آن فرقه ها رنگ و بوی تندی داشته باشد. با سیارک همراه باشید تا شما را با تعدادی از این فرقه مذهبی بیشتر آشنا کنیم.

 

خانواده منسون

/ The Manson Family

خانواده منسون

در اوایل سال 1960 بود که این فرقه مذهبی در کالیفرنیایی آمریکا رسما آغاز به کار کرد. چارلز منسون، نام شخصی بود که به عنوان رهبر اصلی این گروه شناخته می شد و تمامی فعالیت ها به دستور او صورت می گرفت که ایده پرداز اصلی فعالیت ها بود. افراد این گروه اقدام به حمله به کسانی می کردند که به آنها دستور داده شده بود؛ حمله هایی که در بیشتر موارد منجر به قتل آن شخص می شد و در نهایت و به هنگام فرو پاشی، مشخص شد که افراد این گروه مسئول قتل انسان های بسیاری بوده اند. نکته جالب توجه درباره این گروه، علاقه بیش از حد شان به یکی از آهنگ های گروه مشهور «بیتلز» بود و این که از متن شعر آن آهنگ الهام می گرفتند؛ گویا هدف غایی افراد این گروه به راه انداختن یک جنگ نژادپرستانه و در نهایت آماده شدن برای آخر الزمانی قریب الوقوع بود.

شارون تیت، بازیگر مشهور آمریکایی، همسر رومن پولانسکی زمانی که هشت ماه از دوران بارداری اش می گذشت، به دست افراد این فرقه مذهبی به قتل رسید و همین مسئله بود که بیش از هر چیز دیگری شهرتی جهانی برای آن ها به ارمغان آورد و علاوه بر این، حساسیت ها در ایالات متحده آمریکا نسبت به آن ها افزایشی چشم گیر یافت.

 

هپی ساینس

Happy Science

فرقه های مذهبی خطرناک

ریئوهو اوکاوا نام شخصی است که با تمام وجود بر این باور است که موجودی برتر از دیگر انسان ها است و به عنوان رهبر و مؤسس این فرقه مذهبی ژاپنی شناخته می شود. در سال 1986 بود که برای نخستین بار خبرهایی درباره فعالیت های این فرقه منتشر شد. این گونه به نظر می رسد که عقاید افراد این فرقه مذهبی، ترکیبی است از عقاید تمامی مذهب های بزرگ دنیا و البته برخی ایده های مربوط به ناسیونالیسم یا ملت گرایی را نیز باید به آن افزود. جالب است بدانید که ریئوهو اوکاوا فعالیت های خود را تا آن جایی پیش برد که حتی اقدام به راه اندازی یک حزب سیاسی هم کرد. حزبی که با این نام شناخته می شود: «حزبی که قادر به درک خوشحالی است».

از برخی عقاید غیر منطقی و افراط گرایانه افراد این فرقه مذهبی می توان به این اشاره کرد که منکر برخی قساوت ها و خشونت هایی می شوند که در تاریخ بشر رخ داده است و نیز به این که طرفداران خود را به جنگ با چین و کره شمالی تشویق می کنند و آن ها را دشمنان خود می دانند. بنا به ادعای افراد این گروه، در حال حاضر آن ها نزدیک به دوازده میلیون دنبال کننده از نقاط مختلف جهان دارند.

 

معبد مردم

Peoples Temple

فرقه های مذهبی خطرناک

در سال 1955 بود که فردی به نام جیم جونز به طور رسمی فعالیت این فرقه مذهبی را آغاز کرد و او کسی است که به عنوان رهبر و مؤسس این فرقه شناخته می شود. افرادی که به مرور زمان عضو فرقه مذهبی معبد مردم شدند، خود را پیروان (حواری) مسیح (ع) معرفی می کردند و با مرتبط کردن خود با مسیحیت بود که توانستند نام و نشانی به هم زده و پیروان بیشتری یابند. در سال 1977 و پس از سال ها فعالیت بی وقفه برای جذب افراد بیشتر به فرقه (و نیز زندگی کردن افراد این فرقه به دور از روابط اجتماعی)، در نهایت جونز تصمیم بر آن گرفت تا محل سکونتی رسمی در گویانا برای افراد خود به وجود بیاورد که همین طور هم شد؛ او نام این مکان را «جونز تاون (شهر جونز)» نهاد.

 

فرقه های مذهبی خطرناک

پایان کار این گروه مصادف با زمانی شد که یکی از اعضای کنگره ایالات متحده آمریکا، یعنی لئو رایان، به منظور بررسی فعالیت های آن ها راهی محل اقامت شان شد. افراد این فرقه مذهبی لئو رایان را به ضرب گلوله به قتل رساندند و زمینه بزرگ ترین خود کشی دست جمعی در تاریخ مدرن بشریت را فراهم آوردند. جیم جونز، مریدان خود را قانع کرد که اگر جان خود را نگیرند، معبد مردم نفرین خواهد شد و هیچ گاه به سعادت نخواهند رسید. نتیجه آن بود که نهصد و نه نفر به واسطه مسمویت با سیانید، جان خود را از دست دادند.

 

کو کلوکس کلن

The Ku Klux Klan

فرقه های مذهبی خطرناک

در سال 1865 بود که شش مرد گرد هم آمده و در کنار یکدیگر این فرقه را به وجود آوردند. هدف از راه اندازی این فرقه افزایش قدرت نژاد سفید پوستان بود. افراد این فرقه مدافع حزب راست ایالات متحده آمریکا در آن زمان بودند و علاوه بر این اعتقاد داشتند که سفید پوستان باید غرور بیشتری نسبت به نژاد خود نشان داده و به این خاطر برتری داشته باشند. آن ها با هر گونه مهاجرت نژاد های دیگر به ایالات متحده آمریکا نیز مخالف بودند. اوج فعالیت ها و محبوبیت گروه مربوط به سال 1924 می شود. در آن زمان نزدیک به چهار میلیون نفر به عضویت این فرقه در آمده بودند. علاوه بر این، فعالیت های آن ها الهام بخش برخی گروه های افراطی دیگر نیز بود که از آن جمله می توان به نئو نازی ها اشاره کرد.

 

رائلیسم

Raelism

فرقه های مذهبی خطرناک

در سال 1974 بود که مردی فرانسوی با نام کلود وریون به طور رسمی فعالیت های این فرقه را آغاز کرد. او بعدها نام خود را به رائل تغییر داد. رائل ادعا می کرد که موجودات فضایی زمانی یک انجیل به خصوص به او داده و برای اش گفته بودند که آینده متعلق به انسان ها خواهد بود. برای سالیان متمادی، همگان آن ها را به چشم انسان هایی بی گناه و بی آزار می دیدند که تنها به موجودات فضایی علاقه نشان می دهند، که البته این مسئله در سال 2002 دست خوش تغییر شد و ماجرا های مرتبط با این فرقه وارد مرحله عجیبی شد. همه چیز از جایی شروع شد که یکی از کمپانی های تحت کنترل این فرقه، ادعایی منتشر کرد مبنی بر این که توانسته اند انسان را شبیه سازی کنند. پس از این اتفاق، شرایط به قدری بحث انگیز شده بود که حتی کاخ سفید نیز وارد عمل شد. البته تا حالا که هیچ مدرک رسمی که تأیید کننده شبیه سازی انسان توسط آن ها باشد، به دست نرسیده است، با این حال هنوز هم شرکت مدعی فعالیت می کند و در حال حاضر سلول های جنینی خود را به قیمتی معادل با نه هزار دلار آمریکا به فروش می رساند.

 

کلیسای علم شناسی

The Church of Scientology

فرقه های مذهبی خطرناک

در اوایل سال 1950 در نیو جرسی بود که شخصی به نام ال رون هوبارد به طور رسمی فعالیت های کلیسای علم شناسی را آغاز کرد. تمامی عقاید او مبتنی بر کتابی بود که منتشر کرده بود: «دایانتیکز: پیشرفت های علمی در مورد سلامت ذهنی(به انگلیسی: Dianetics: The Modern Science of Mental Health)». در این کتاب او به طور مفصل شرح داده بود که چگونه می توان با استفاده از روش روان درمانی او (که البته در آن زمان هنوز در مراحل اولیه به سر می برد و تکمیل نشده بود) که نام «حسابرسی کردن» بر آن نهاده بود، مغز را از هر گونه آلودگی و چیز ناخوشایند پاک کرد. در تمامی طول دوران فعالیت، بحث و جدل درباره افراد عضو کلیسای علم شناسی ادامه داشت و آن ها را متهم می کردند به این که از پیروان خود به لحاظ ذهنی و احساسی با توسل به این روش سوء استفاده می کنند. علاوه بر این، آن ها به واسطه اتهام ارتکاب برخی کار های مجرمانه تحت پیگرد قانونی قرار گرفته اند که از آن جمله می توان به اخاذی برخی پیروان شان از لحاظ مالی و نیز رشوه دادن به برخی ارگان های دولتی اشاره کرد (البته هنوز چیزی به اثبات نرسیده است). جالب است بدانید که برخی از پیروان این فرقه مذهبی، افراد مشهور هستند؛ برای نمونه می توان تام کروز را نام برد که به عنوان یکی از هواداران این فرقه مذهبی شناخته می شود.

 

کلیسای بنیاد گرای عیسی مسیح (ع)

و نیز قدیسان نهایی (به اختصار اف ال دی اس)/ The Fundamentalist Church of Jesus Christ of Latter Day Saints

فرقه های مذهبی خطرناک

ورن جفز نام شخصی است که رهبری کلیسای اف ال دی اس و پیروان آن را به عهده دارد. این رهبر مذهبی، از سوی پیروانش به عنوان پیامبری شناخته می شود که از جانب خداوند انتخاب شده است و به همین خاطر تنها عضو این فرقه مذهبی است که می تواند مراسم ازدواج برگزار کرده و نیز سرپرستی کودکان را به دیگران دهد. از جمله عقاید این فرقه مذهبی می توان به پذیرفتن چند همسری توسط پیروانش اشاره کرد. علاوه بر این، بعضا زنان و دختران کم سن و سال پیرو این گروه نیز به عقد مردان مسن در می آیند. در نهایت در سال 2011 بود که جفز، رهبر این فرقه، به خاطر تجاوز جنسی به یک کودک مجرم شناخته شد و محکوم به حبس ابد شد. او در حال حاضر در حال سپری کردن دوران محکومیت اش در زندان فدرال آمریکا است. علاوه بر این او در یک تجاوز جنسی دیگر نیز به عنوان شریک جرم، مجرم شناخته شد و نیز به خاطر فراهم آوردن شرایط ازدواج میان زنان و دختران کم سن و سال با مردان مسن.

 

آئوم شینریکیو

Aum Shinrikyo

فرقه های مذهبی خطرناک

افراد پیرو این فرقه مذهبی ژاپنی بیش از هر چیز دیگری خواستار نزدیک شدن روز رستاخیز هستند. آن ها به عنوان مسئول اصلی حادثه ای شناخته می شوند که در سال 1995 در متروی توکیو رخ داد؛ منظور حمله ای است که به وسیله گاز شیمیایی سارین (یک ترکیب شیمیایی فسفری مخرب سیستم اعصاب و ماده ‌ای بسیار سمی و مرگبار) در آن سال رخ داد. علاوه بر این آن ها مسئول چند حمله تروریستی دیگر نیز در داخل کشور شان هستند. پس از آن که عده زیادی در این حملات کشته شدند، بسیاری از رهبران اصلی این فرقه مذهبی مجرم شناخته شده و به مرگ محکوم شدند. در نهایت در سال 2007 بود که این فرقه مذهبی به طور کلی تجزیه شد و از آن دو فرقه مذهبی دیگر به وجود آمدند: نخستین الف نام داشت، که  پیروانش هوادار عقاید اصلی فرقه بودند و دومی هیکاری نو وا که بیشتر هواخواه صلح و دوستی بود.

 

کلیسای تعمید دهنده وستبورو

The Westboro Baprist Church

فرقه های مذهبی خطرناک

فرد فلپس نام شخصی است که به عنوان رهبر این فرقه مذهبی شناخته می شود. او در توپکای کانزاس زندگی می کند. افراد پیرو این فرقه مذهبی عقایدی افراط گرایانه دارند و علاوه بر این همه ساله اعتصاب ها و اعتراض هایی به منظور بی حرمتی کردن به دیگران ترتیب می دهند. افراد پیرو این فرقه مذهبی در سراسر ایالات متحده آمریکا سفر می کنند، مراسم عزاداری نظامی ها را مختل می کنند، و نیز اعتراض هایی بر ضد افراد هم جنس گرا ترتیب می دهند.

به طور کلی این فرقه مذهبی بیزاری و تنفر خود را از بسیاری افراد عنوان می کند و به همین خاطر است که شهرتی برای خود دست و پا کرده است: آن ها اعتقادی راسخ دارند مبنی بر این که خداوند از هم جنس گرایان، سیاست مداران، سربازان و سایر فرقه های مذهبی بیزار است.

 

دوازده قبیله

The Twelve Tribes

فرقه های مذهبی خطرناک

این فرقه مذهبی به طور رسمی از سال 1972 و در تنسی بود که فعالیت خود را آغاز کردند. آن ها از مراسم مذهبی یک عده نوجوان در کلیسای محلی شان ایده گرفته و اقدام به راه اندازی فرقه خود کردند و از آن زمان تا کنون توانسته اند پیروان زیادی از نقاط مختلف جهان پیدا کنند. از جمله عقاید این فرقه مذهبی و چیز هایی که به پیروان خود می گویند، می توان به این مسئله اشاره کرد که آن ها فرقه یهود و پیروانش را به خاطر مرگ عیسی مسیح (ع) مقصر می دانند و به این خاطر است که دید خوبی نسبت به آن ها ندارند. افراد پیرو این فرقه مذهبی که ظاهری شبیه به هیپی های آمریکایی دارند بعضا به این اتهام که از کودکان خود برای کار سخت و فرار از مالیات بهره می گیرند، تحت تعقیب قانونی قرار گرفته اند.

 

فرقه داوودی ها

Branch Davidians

این فرقه مذهبی  عجیب غریب در سال 1959 و توسط فردی به نام دیوید کورش به راه افتاد. افرادی که به عضویت این فرقه مذهبی در آمدند، همگی باوری مشترک داشتند مبنی بر این که پایان جهان و آخر الزمان نزدیک است و به زودی اتفاق خواهد افتاد. همین باور سبب شد تا اعضای گروه، به سرکردگی رهبر شان شروع به جمع آوری اسلحه و آماده سازی خود برای آخر الزمان احتمالی کنند و انبارهایی از مهمات برای خود به وجود آوردند. در نهایت در سال 1993 بود که مأموران امنیتی ایالات متحده آمریکا از فعالیت های اعضای این فرقه مطلع شده و نیز ویلایی که در آن سلاح گرم جمع آوری می کردند را یافته و به آن حمله ور شدند. این حمله مأموران امنیتی یکی از طولانی ترین و خطرناک ترین درگیری های چند دهه اخیر در آمریکا را به وجود آورد؛ اعضای فرقه داوودی ها نزدیک به پنجاه و یک روز و به وسیله مهمات و سلاحی که تا آن زمان گرد آوری کرده بودند، از خود دفاع کردند و این  کار نیرو های امنیتی را به مراتب دشوار تر از قبل کرد. در روز پنجاه و یکم نیز در نهایت انفجاری مهیب در ساختمان ویلا به وقوع پیوست و همین مسبب پایان نبرد و تسلیم شدن تعداد اندک باقی مانده شد. در این درگیری مجموعا هفتاد و شش نفر جان خود را از دست دادند.

 

فرقه مذهبی ملت نوائوبیان

Nuwaubian Nation

زمانی که این فرقه به راه افتاد، آن را به نام ایالات متحده نوائوبیان مورور ها می شناختند و بعد ها بود که نام اش به آن چه در عنوان این مورد مشاهده می کنید تغییر یافت. این فرقه بیش از آن که مذهبی به خصوص داشته باشد، بر خلاف سایر مواردی که تا کنون عنوان شده اند، بیشتر پیرو عقاید شخصی فردی است که به عنوان رهبر و مؤسس فرقه شناخته می شود، یعنی دوایت یورک. دوایت یورک به مرور زمان کسانی که پیرو اش شده بودند را متقاعد کرد که موجودات فضایی راه خود به سمت کره زمین را پیش گرفته اند و هر لحظه امکان رسیدن شان هست. علاوه بر این، دوایت عقیده داشت که شیطان نیز در عرصه ظهور است و باید هم خود و همراهان اش برای نبرد با او تدارک ببینند.

 

پیروان یورک به مرور زمان تحت تأثیر عقاید او قرار گرفته و برای مقابله با این نگرانی ها که ذکر اش آورده شد، اقداماتی انجام دادند که از آن جمله می توان به خرید زمینی نسبتا بزرگ در ایالت جورجیای آمریکا اشاره کرد؛ آن ها در این زمین شروع به ساختن ویلایی کردند که با نام تاما ره شناخته می شود و برای ساخت آن از معماری مصری الهام گرفتند (تصویری که مشاهده می کنید متعلق به همین ویلا است). در نهایت اما پرده از مسئله ای برداشته شد که کار یورک و فرقه اش را به پایان رساند: مأموران امنیتی اطلاعاتی درباره جنایاتی سازمان یافته توسط یورک به دست آوردند که حاکی از این بود که او به کمک عده ای مکانی را برای تجاوز به کودکان و آزار و اذیت آن ها کنار گذاشته است. که البته پس از انجام بررسی های بیشتر صحت اطلاعات ارسالی تأیید شد و دوایت یورک خطرناک پس از طی کردن مراحل قانونی (دادگاه و ...) به حبس ابد محکوم شد.

 

فرقه مذهبی دروازه بهشت

Heaven’s Gate

مارشال اپل وایت و بونی نتلز دو فردی هستند که در سال 1975 این فرقه را بنیان گذاری کردند. در آن زمان نامی که برای فرقه شان در نظر گرفته بودند «مسخ فردی انسان» بود و بعد ها نام فرقه شان را به آن چه در عنوان این مورد مشاهده می کنید تغییر دادند. زمانی که تقریبا عده قابل توجهی به این فرقه اضافه شدند، همه با یکدیگر به یکی از بیابان های کلورادو سفر کردند تا در آن جا انتظار رسیدن یک یو اف او (شیء ناشناس پرنده) را بکشند. البته هر چه منتظر ماندند خبری نشد و این یو اف او را مشاهده نکردند، به همین خاطر بود که شروع به سفر به نقاط دیگر ایالات متحده آمریکا کردند: نقاطی چون سن دیگو، سی ای و ... . در حین این سفر ها، دو بار دیگر نام گروه تغییر یافت و در نهایت نیز «دروازه بهشت» به عنوان نام اصلی و بهترین نام انتخاب شد. در سال 1997 بود که اجساد سی و نه نفر از اعضای این گروه در ساختمانی پیدا شدند؛ آن ها لباس هایی هم شکل و هم رنگ به تن داشتند و علت مرگ تمامی آن ها مسمویت به وسیله سیانید تشخیص داده شد. گویا نوعی مراسم مذهبی یا چیزی شبیه به آن بوده است؛ به هر عنوان این آخرین خبری بود که از این فرقه عجیب غریب به گوش رسید و پس از آن دیگر کسی چندان درباره شان چیزی نمی گفت.

 

کلیسای خداوند با نشانه هایی که از راه خواهد آمد

The Church of God with Signs Following

این فرقه مذهبی که به اختصار با نام سی جی اس اف نیز شناخته می شوند، شاید بتوان گفت یکی از جالب توجه ترین و عجیب ترین فرقه هایی است که بشر تا کنون به خود دیده است. آن ها را با نام «کنترل کنندگان مار» نیز می شناسند. اما سؤالی که احتمالا برای تان پیش خواهد آمد این است که عقاید آن ها چه ارتباطی با مار ها می تواند داشته باشد و اساسا علت توجه شان به مار ها چیست؟ در پاسخ به این سؤال باید عنوان کرد که آن ها مار را به عنوان نمادی از شیطان می بینند. به عبارت دیگر باور شان این است که شیطان در قالب مار خود را به روی زمین می آورد (شاید ریشه از این باور اسطوره ای مذهبی بگیرد که شیطان پس از تبدیل شدن به مار، آدم و حوا را فریب داده و سبب رانده شدن شان از بهشت شد)، همین باور است که سبب می شود آن ها ماری را برداشته و اجازه دهند به دور و بر بدن شان بپیچد. به این روش اعتقاد راسخ خود را به دیگران ثابت می کنند. البته شاید برای تان چندان دور از انتظار نباشد اگر بدانید بسیاری از افراد این فرقه مذهبی به خاطر نیش سمی مار ها جان خود را از دست داده اند. متأسفانه عقاید آن ها به گونه ای است که پس از آن که ماری نیش شان می زند، دیگر اقدام به پیگیری فرایند درمانی نکرده و بر این باور اند که خداوند خود آن ها را درمان خواهد کرد.

 

فرقه مذهبی شاهدان یهوه

Jehovah’s Witnesses

چارلز تیز راسل نام فردی بود که در سال 1881 فعالیت های این فرقه را به طور رسمی آغاز کرد. او در ابتدای امر سرپرست گروهی چند نفره بود که به قصد انجام مطالعاتی تحقیقاتی بر روی انجیل در پنسیلوانیا گرد هم آمده بودند. در آن زمان، نام «برج مراقبتی زیون» را برای فرقه خود در نظر گرفته بودند و بعدها بود که نام شان به آن چه در عنوان این مورد مشاهده می کنید تغییر یافت. در میان سایر مواردی که تا کنون در این مقاله درباره شان اطلاعاتی داده شد، شاهدان یهوه از شهرت به مراتب بیشتری برخوردار بوده و تقریبا در بیشتر نقاط جهان آن ها را می شناسند و یا حداقل نام اش به گوش بسیاری از افراد رسیده است. آن ها نزدیک به هشت میلیون نفر پیرو دارند که در نقاط مختلف کره زمین ساکن هستند. شاهدان یهوه بیش از هر چیز دیگری به آرماگدون یا نبرد سرنوشت ساز ایمان دارند و این اعتقاد و باور اصلی شان است. آن ها بر این باور اند که تنها راه چاره و تنها راه سعادت انسان ها این است که پادشاهی خداوند بر روی زمین شکل بگیرد و بیش از هر چیز دیگری به این شهرت دارند که در شهر ها به راه افتاده و شروع به موعظه افرادی می کنند که در خیابان می بینند (یا حتی در منازل افراد دیگر رفته و عقاید شان را تبلیغ می کنند). آن ها تا کنون سه بار پیش بینی کرده اند که اتفاقی خواهد افتاد و هر سه بار هم اشتباه کردند (پیش بینی هایی که خود ادعا می کردند با توجه به انجیل به شان وحی شده است). علاوه بر این، تا کنون چند باری هم برخی سرکردگان این فرقه به اتهام سوء استفاده جنسی از کودکان تحت پیگرد قانونی قرار گرفته اند.

 

فرقه مذهبی استاد بزرگ چینگ های

Supreme Master Ching Hai

چینگ های که خود لقب استاد بزرگ را برای خود برگزیده است، در سال 1950 در ویتنام به دنیا آمد. او ادعا می کند که توانایی این را دارد تا نور درونی خداوند را از فردی به فرد دیگر منتقل کند. در حال حاضر او چیزی حدود بیست هزار نفر دنبال کننده دارد و علاوه بر این یک گروه تجاری بین المللی نیز دارد که هزینه زندگی پر زرق و برق اش را برای اش فراهم می کنند. او علاوه بر اعتقادات به خصوصی که تبلیغ شان را می کند، درباره محیط زیست نیز موعظاتی دارد که به گوش هواداران خود می رساند، هر چند که چند سال پیش در منطقه ای در فلوریدا که محل طبیعی کاشت درخت مانگرو بود، جزیره ای مصنوعی احداث کرد و به همین خاطر بود که تحت پیگرد قانونی نیرو های فدرال آمریکا قرار گرفت و در نهایت نیز مجبور شد مالکیت اش بر این جزیره را به شاکیان اش بدهد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

عجایب موزه ماتر

در

 

هدف اصلی از تأسیس  موزه ماتر فیلادلفیا  ، کمک به آموزش و تحقیقات پزشکی در قلب فیلادلفیا بوده است . در این موزه نمونه هایی به نمایش گذاشته شده اند که شاید باورش برایتان سخت و عجیب باشد، از برش‌هایی از مغز نابغه‌ی معروف جهان آلبرت انیشتین تا بخشی از حنجره‌ی آبراهام لینکلن و صدها نمونه‌ی نادر از اختلالات عجیب غریب ژنیتکی و ناهنجاری‌های جسمانی دیگر. در واقع  موزه ماتر  ، نمونه‌ای عجیب، تماشایی و البته ترسناک در تاریخچه‌ی عمل پزشکی می باشد.

نمونه هایی که در موزه ماتر وجود دارد.

بطور کلی  موزه ماتر در فیلادلفیا  بیشتر از هر کس ، برای محققان دنیای زیست پزشکی جذابیت داشته و دارد و دنیای مملو از سرگرمی را برای آن دسته از افراد فراهم کرده تا حس کنجکاوی با رگه‌هایی از شیطنت بیمارگونه شان را راضی کنند . در واقع در  موزه ی ماتر فیلادلفیا   شماری از ترسناک‌ترین های دنیای زیست پزشکی را مشاهده خواهید نمود که نمایشی واقعی از کابوس‌های دلهره‌آور می باشند، به همین دلیل بهتر است حتی المقدور  برای بازدید از این موزه را با شکم خالی انجام دهید!

 

حال در  موزه موتر  همراه شما به تماشای گوشه‌ای از عجیب‌ترین دارایی‌های این موزه می‌رویم. نمونه‌هایی که هر کدام درنوع خود جذاب، غیر عادی و البته تا حدودی ترسناکمی باشند.

 

مجموعه‌ عجیب شوالیه جکسن(Chevalier Jackson)

موزه ماتر فيلادلفيا

 

اشیای خارج شده از بدن انسان در موزه ماتر

                                           اشیای خارج شده از بدن انسان در موزه ماتر

 

"شوالیه جکسون" در واقع یک “Otolaryngologist”بود، این واژه را در مورد طبیبیبکار می برند که به مطالعه‌ی ناهنجاری‌های بوجود آمده در ناحیه گوش، بینی، حلق، سر و گردن انسان می‌پردازد. این متخصص در دهه‌ی ۱۹۰۰، در کالج پزشکی فیلادلفیا کار می کرد. او بیش از هر چیزی به دلیل توسعه‌ی روش‌های مخصوص برای خارج نمودن اشیای خارجی از بدن بیماران خود مشهور شده بود، به عنوان مثال اشیایی که به اَشکال مختلف باعث مسدودی مسیر تنفسی بیماران شده بود.

آقای جکسون در طول ۷۵ سال دوران کاری خود اشیای زیادی را از گلو، نای و ریه‌ی بیماران خود خارج نمود که بخش قابل توجهی از آنها در این موزه به نمایش درآمده است. حدود ۲۳۷۴ شی همچون دکمه، سنجاق، انواع آجیل، سکه، تکه‌های استخوان، پیچ، دندان مصنوعی و اسباب بازی‌های کوچک در کنار بسیاری از اشیای دیگر بخشی از مجموعه‌ قابل توجه را بوجود آورده است.

 

کتاب‌هایی که با پوست بدن انسان جلد شده است

 

در  موزه موتر تاریخ پزشکی، فیلادلفیا  نسخ متعددی از کتاب‌هایی دیده می شود که در باره پیدایش و تکامل انسان می باشند، درست در مجاورت این موزه، کتابخانه‌ی تاریخی و پزشکی بنا شده که دارای یکی از بزرگ‌ترین مجموعه کتاب‌های مرتبط با تکامل انسان می باشد، شاید بزرگ‌ترین مجموعه‌‌ جهان. در عین حال فرصت بازدید از کتاب‌های متفاوتی نیز نصیب بازدید کنندگان موزه ماتر شود، کتاب‌هایی که با پوست انسان مجلد گردیده اند! سه کتاب در این مجموعه موجود است که با پوست زنی به نام ماری لینچ (Mary Lynch) روکش شده اند. زنی که به دلیل بیماری موسوم به "باتریشین" (Trichinosis) جان خود را از دست داد. این بیماری به دلیل انتقال انگل خوک به انسان به وجود می‌آید. در طول عملیات کالبدشکافی این زن، تکّه‌ی بزرگی از پوست ران او جدا و برای سال‌ها نگهداری  و بعدها سه کتاب با موضوع تولد کودک، با این پوست روکش گردید.

 

کودک بدون جمجمه

 

بخش قابل توجهی از مجموعه‌ نمونه‌های موجود در موزه ماتر به نام " نمونه‌های خیس" (Wet Specimens) می باشند. قسمت‌هایی از کالبد انسان که در شیشه‌هایی مملو از فرمالدهید حفظ و نگهداری شده اند. به دلیل طبیعت شکننده و بافت در معرض آسیب، در حدود ۱۳۰۰ محفظه‌ی شیشه‌ای مراقبت و نگهداری آنها را برعهده دارند. یکی از عجیب‌ترین و در عین حال ترسناک‌ترین نمونه‌های موجود، کودکی بدون جمجمه است. این کودک با توجه به وضعیت جسمانی خاص و نادرش، بعد از تولد امکان زندگی خارج از شکم مادر خود را نداشت و از دست رفت. اکنون او در تابوت شیشه‌ای و خیس خود در آرامش به بازدیدکنندگان وحشت زده خیره نگاه می کند.

 

مجموعه جمجمه‌های هرتل (Hyrtl)

این مجموعه‌ تماشایی و جالب توجه دارای ۱۳۹ جمجمه‌ی انسانمی باشد کهمتعلق به کالبد شناس وینی "ژوزف هِرتل" (Joseph Hyrtl) می باشد. متخصصی که تمام عمر خود را صرف مطالعه‌ی جمعیت قفقازی‌های اروپا بود. او  به دنبال ثابت کردن  تنوع در آناتومی جمجمه در یک نژاد بود. جزئیات هر جمجمه روی دیوار مثل سن فرد، نژاد و علت مرگ  بصورت کامل توسط خود هِرتل آماده و جمع آوری شده است. (سیارک)

 

کبد دوقلوهای سیامی

 

"چَنگ و اینگ بانکر" (Chang & Eng Bunker)، دوقلوهای به هم چسبیده‌ی تایلندی آمریکایی که در سال ۱۸۱۱ بدنیا آمده بودند و در ۱۸۷۴ فوت شدند. آنها از ناحیه‌ی استخوان جناغ سینه به هم متصل بودند و دارای یک کبد مشترک بودند. از طرف دیگر، جدا از این به هم چسبیدگی، دو قلو های سیامی هر کدام از نظر ساختار بدنی، یک مرد بالغ و مستقل بودند. دوقلوها هر کدام زندگی جداگانه داشتند و اتفاقا با دو خواهر ازدواج کردند. چنگ صاحب ۱۱ فرزند شد در حالی که اینگ تنها ده فرزند داشت. پس از مرگ آنها ، این کبد مشترک در موزه‌ ماتر نگهداری شد.

 

جنین دو سر در موزه ماتر

 

همچون مورد دوقلوهای بانکر، موزه‌ ماتر دارای مجموعه بزرگ و قابل توجهی از جنین‌های به هم چسبیده می باشد که یکی از آنها جنینی با دو سر می باشد. این جنین که در میان ظرف فرمالدهید قرار دارد از بدنی واحد اما دارای دو سر است. این دو سر به نام‌های جیم و جو (Jim & Joe) نامگذاری شده اند. این نمونه در تالار "گِرچِن وُردِن" (Gretchen Worden) در معرض دید عموم قرار دارد. نام گذاری اتاق بر مبنای یاد کتابدار محبوب موزه که در سال ۲۰۰۴ فوت شده،  است.

 

بانوی صابونی در موزه ماتر

 

این جسد که در پی نبش قبری در سال ۱۸۷۵ به دست آمده، به نام بانوی صابونی می باشد آن هم به علت بقایای عجیب باقی مانده از جسد که حالتی شبیه به موم و صابون دارد. ظاهرا اجسادی که دارای چربی زیاد بدنی هستند، پس از مرگ به ندرت دچار چنین وضعیتی می‌شوند. وضعیتی که طی آن بدن به واسطه در هم شکستن چربی که به نام "چربی لاشه" (Adipocere) شناخته می‌شود، حالتی مومی به خود می‌گیرد. دانشمندان فعال موزه‌ ماتر معتقدند بانوی صابونی حول و حوش ۱۸۰۰ فوت کرده است. بدن او از نبش قبری در گورستان محلی به دست آمد که در دست مرمت و بازسازی بود. در آن زمان "جوزف لیدی" (Joseph Leidy)، متخصص کالبدشناسی دانشگاه فیلادفیا، شانس مطالعه روی این پدیده‌ی عجیب و غیر معمول را به دست آورد.

 

اسکلت هری ایستلک در موزه ماتر

هری ایستلک

 

هری ایستلک  در سال ۱۹۳۳ متولد بدنیا آمد. او از وضعیتی بیماری نادر  به نام  “Fibrodysplasia Ossificans Progressiva” یا به اختصار “FOP” رنج می‌برد .به علت این بیماری تغییری در مکانیسم و عملکرد استخوان‌های بدن بوجود می آمد، به طوری که عضلات و دیگر بافت‌های بدن به تدریج به بافت استخوانی تبدیل می‌شدند. کل بدن او استخوانی شده بود، به طوری که نمی توانست حتی لب‌های خود را برای صحبت کردن باز کند. ایستلک سرانجام درسال ۱۹۷۳ اندکی بعد از تولد چهل سالگیش از دنیا رفت. اسکلت غیر عادی او در کنار دیگر عجایب علم پزشکی، در موزه‌ ماتر حفظ و نگهداری شده است.

دیوار چشم در موزه ماتر

 

 در موزه‌ ماتر، ممکن است احساس کنید که گویی کسیانی به شما نگاه می‌کنند. خب البته این مسئله چندان هم عجیب نیست. در طبقه‌ی پایین موزه، دیواری وجود داردکه نزدیک به ۴۰ چشم روی آن در کنار قرار گرفته اند، به همین دلیل آن را دیوار چشم می‌گویند. اگرچه آنها تنها نمونه‌هایی مومی هستند، اما به اندازه کافی وحشتناک و ناخوشایند می باشند. این نمونه‌ها به نوعی معرف مشکلات و بیماری‌های چشمی همچون سرطان چشم، ورم ملتحمه، کیست و قانقاریا هستند.

 

چیزهای عجیب و غریب دنیا

 

 

برش‌هایی از مغز نابغه‌ی معروف جهان آلبرت انیشتین

 

  فکر می‌کنید اگر روزی شانس بازدید از این موزه را داشته باشید، کدام را بیشتر حس می‌کنید، ترس؟ یا بیزاری؟این پست را چگونه می‌بینید؟برای شما مفید بود؟لطفا با نوشتن کامنت درقسمت نظرات ما را مطلع کنید. 

 

500x500_1583785704570992.jpg

موجود ناشناخته مربوط به سال 1842 که در کلکسیون دیوید لیال در اسکاتلند نگهداری می شود.

کاربر گرامی در صورتی که راجع به  کلکسیون دیوید لیال  اطلاعاتی دارید لطفا در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

خطرناک‌ترین مجرمان جهان سیزده مورد بخش دوم

در

جونیور ویلیام بردفورد بیشاپ William Bradford Bishop, Jr.

ویلیام بردفورد فارغ‌التحصیل دانشگاه Yale است و اکنون در لیست ده نفر از خطرناک‌ترین افرادی قرار دارد که توسط اف بی آی تحت تعقیب قرار دارند. از سال 1976 تا کنون، ویلیام به عنوان یک مجرم فراری شناخته می‌شود. ویلیام پس از اینکه از دانشگاه Yale فارغ‌التحصیل شد، به ارتش آمریکا پیوست و کمی بعد هم ازدواج کرد. مدتی بعد و پس از اینکه به فعالیت خود در ارتش آمریکا پایان داد، شروع به کار در قسمت امور خارجه ایالات متحده آمریکا کرد. ویلیام فردی بسیار باهوش است و برای کار جدیدش، زبان‌های اسپانیایی، فرانسوی، ایتالیایی، صربستانی-کروات را به خوبی فرا گرفت و این درحالی بود که به تمامی این زبان‌ها تسلط کامل پیدا کرده و به خوبی و روانی از پس صحبت کردن آن‌ها برمی‌آمد. بنا به اطلاعاتی که بدست‌آمده، ویلیام و همسرش هردو از اختلالات روانی رنج می‌برده‌اند. اختلالاتی چون افسردگی و بی‌خوابی. درسال 1976 و در اولین روز ماه مارچ بود که بالاخره این اختلال روانی تأثیر خودرا گذاشت، چراکه ویلیام در اقدامی خانواده‌اش را به قتل رساند. ویلیام و همسرش سه پسر پنج، ده و چهارده ساله داشتند. ویلیام پس از به قتل رساندن همسر و سه پسر خود، آنها را به باتلاقی در فاصله 275 مایلی شهر برد تا اجسادشان را بسوزاند.

خطرناک‌ترین مجرمان جهان سیزده مورد بخش اول

خسوس ارنستو چاوز Jesus Ernesto Chavez

خسوس زمانی قاتل دست‌نشانده گروه خلافکاری باریو ازتکا (Barrio Azteca) بود، اما حالا درحال همکاری با نیروهای پلیس است و اطلاعات و شواهدی دراختیار آنها می‌گذارد. اطلاعاتی که همه بر علیه سردسته گروه خلافکاری‌ای که قبلا در آن فعالیت می‌کرد، هستند. نام سردسته گروه باریو ازتکا، آرتورو گالگوس کسترلون است. چیزی که برای همه عجیب و غریب است اعتراف خسوس به کشتن چیزی حدود هشتصد انسان است. بنا به اظهارات خود او، خسوس براساس قراردادی که با رئیس خود منعقد می‌کرد، اقدام به قتل افراد مختلف می‌نمود و مأموریت تمامی این قتل‌ها هم توسط سردسته گروه به او محول می‌شده است. بنا به همین اظهارات، خسوس تنها در یک روز، هشت نفر (یا بیشتر) را به قتل رسانده است تا مطمئن شود مردم شهر ترسیده‌اند. برای رسیدن به این منظور (ترساندن) گاهی از شیوه‌های بسیار منزجرکننده‌ای برای قتل افراد بهره می‌گرفت. سردسته گروه، کسترلون نیز بخاطر قتل دو کارمند کنسولخانه ایالت متحده و نیز یک شهروند مکزیکی تحت تعقیب است. این سه فردی که به دست کسترلون به قتل رسیده‌اند، آخرین بار درحال رانندگی یک خودرو مشاهده شده بودند. تعداد زیاد و باورنکردنی افرادی که خسوس به قتل رسانده بود ما را برآن داشت تا نام اورا در لیست خود ذکر کنیم، هرچند که حالا دیگر به اقدامات جنایت‌کارانه خود پایان داده و در همکاری با پلیس برای به دام انداختن سایر اعضای خطرناک گروه سابقش است.

اندینا آرلانو فلیکس Enedina Arellano Felix

او نخستین زن خلافکاری است که هدایت یک کارتل بزرگ مواد مخدر را به عهده می‌گیرد. از سال 2015، آرلانو فلیکس هدایت کارتل مواد مخدر تیوآنا را به عهده داشته است. پیش از این هدایت این کارتل مواد مخدر به عهده برادران فلیکس بوده است، اما همه برادرانش (فلیکس شش برادر داشت) یا کشته شدند و یا توسط نیروهای امنیتی و پلیس به دام افتاده و بازداشت شدند، به همین خاطر است که کسی جز فلیکس برای ادامه فعالیت‌های خانواده باقی نمی‌ماند. القابی چون «مادرخوانده» و «مادر عزیز» ازجمله نام‌هایی هستند که دوستداران فلیکس برای مورد خطاب قراردادن او استفاده می‌کنند. افراد بسیاری عمیقا فلیکس را دوست دارند. این علاقه تاحدی است که برخی در وصف او موسیقی می‌سرایند و فیلم درباره‌اش می‌سازند. بخاطر تجربه‌ای که فلیکس درکار حسابداری دارد، کار خودرا با شستشوی پول‌های کثیف آغاز می‌کند. بنا به گزارشات رسیده، فلیکس نسبت به برادرانش تاجر‌مآبانه‌تر به هدایت کسب و کار و افراد خود می‌پردازد. دیگر تفاوت او با برادرانش در این است که فلیکس خشن‌تر و بی‌رحم‌تر است. این را افزای نهصد و ده درصدی آمار قتلی بدست می‌دهد که از زمان شروع فعالیت فلیکس به عنوان رهبر این کارتل مواد مخدر، اتفاق افتاده است.

فلیسین کابوگا Felicien Kabuga

فلیسین کابوگا شخصی است که برای گذران زندگی مشغول به تجارت در رواندا بود. درسال 1994 بود که اتهامی به او وارد شد مبنی بر فراهم کردن تمامی هزینه مورد نیاز برای قتل عام دسته‌جمعی‌ای که در جمهوری رواندا انجام شد و از آن زمان تاکنون او متواری است و بنا به آخرین اطلاعات حاصل‌شده، محل اختفای او کنیا است. او اکنون در هشتمین دهه زندگی خود به سر می‌برد و همچنان تحت پیگرد نیروهای امنیتی قرار دارد. جایزه‌ای که برای اطلاعاتی که به محل اختفای او اشاره داشته باشد چیزی حدود پنج میلیون دلار است. از دیگر اقدامات فلیسین کابوگا می‌توان به دستکاری‌اش در شبکه‌های رادیویی اشاره کرد. با این کارش باعث شد افراد قبیله «هوتو» از کانال‌های رادیویی، عقیده‌هایی نژادپرستانه بشنوند و بخاطر عصبانیتشان از این بی‌احترامی، به قبیله «توتسی» حمله‌ور شدند. فلیسین، تعداد پانصد هزار سلاح سرد نیز در اختیار افراد این قبیله گذاشت تا در درگیری از آنها استفاده کنند. هنوز که هنوزه اثرات این قتل عام افراد قبیله «توتسی» را می‌توان در میان مردمش دید. چیزی حدود پانصدهزار کودک توتسی‌ای یتیم شده و پدر و سرپرست خودرا از دست داده‌اند و این درحالی است که زنان بسیاری، بخاطر آزارهای جنسی که در زمان حمله متوجه‌شان شد، با بیماری ایدز دست و پنجه نرم می‌کنند.

داوود ابراهیم Dawood Ibrahim

داوود ابراهیم، که گاهی اورا با لقب «برادر» می‌شناسند یک خلافکار بزرگ هندی است. از جمله فعالیت‌هایی که داوود هدایت آنهارا به عهده دارد می‌توان به قاچاق مواد مخدر و الماس‌های خونین اشاره کرد، اما مهمترین فعالیت و منبع درآمد او، جعل اسکناس است. داوود ابراهیم پول‌هایی که از راه خلاف بدست می‌آورد را در خرید و فروش املاک، سینمای هند (بالی وود) و نیز ارتباطات مخابراتی و دوربرد سرمایه‌گذاری می‌کند و بدین ترتیب قادر خواهد بود پول بیشتری به جیب بزند. او در لیست ثروتمندترین خلافکاران دنیا، رتبه دوم را به خود اختصاص می‌دهد. رتبه اول این لیست متعلق به پابلو اسکوبار مشهور است. سرمایه‌ای که داوود اکنون دراختیار دارد به چیزی حدود هفت میلیارد دلار می‌رسد و البته این رقمی است که گزارشات ما نشان می‌دهد و اینگونه افراد مطمئناً درآمدهایی هم دارند که کسی از آنها خبری ندارد و پشت پرده جریان دارند. بنا به اطلاعاتی که بدست آمده در سال 1993، داوود ابراهیم متهم به پشتیبانی از گروه القاعده شد که در آن سال در بمبئی بمب‌گذاری‌هایی ترتیب داده بودند. همین اتهام در بمب‌گذاری‌های سال‌های 2008 و 2011 نیز تکرار شد. این بار هم پای القاعده وسط بود. برخلاف اکثر تروریست‌ها، تنها انگیزه داوود از پشتیبانی از اینگونه حملات تروریستی، سود بیشتر است و به هیچ‌وجه پای ایدئولوژی‌های رایج میان تروریست‌ها در میان نیست..

متیو اف. هیل Matthew F. Hale

متیو یک نژادپرست تمام عیار و رهبر گروهی است به نام «کلیسای جهانی خالق». او خود را کشیشی می‌داند که از مرتبه‌ای بسیار بالاتر نسبت به سایر کشیش‌ها برخوردار است و تنفر علنی خودرا از هوادارنش هم دریغ نمی‌کند. متیو براین باور است که «دنیایی متشکل از افراد  سفیدپوست» هدفی است که او و یارانش باید با تمام توان دنبال کنند و برای بوجود آوردن «تمدنی پاکیزه و ارزشمند» این چیزی است که آنها بدان نیاز پیدا خواهند کرد. او هواداران خودرا ترغیب به شروع جنگی میان نژادها می‌کند، چراکه متیو این راهکار را تنها راه رسیدن به ایده آلی که در ذهن دارد، می‌داند. در سال 1998 متیو به خاطر عقاید افراطی‌اش از ادامه تحصیل در رشته حقوق منع شد. بنا به اطلاعاتی که درباره او بدست آمده بود، متیو از عقاید خود استفاده می‌کرد و مردم را از حقوق طبیعی‌شان منع می‌کرد. درنهایت زمانی که قصد داشت یک مأمور مخفی اف بی آی را متقاعد به کشتن جون لفکو که یک قاضی بلندپایه است، کند، گرفتار شد و حکم چهل سال حبس برایش بریدند. متیو قرار است در سال 2037 میلادی از زندان آزاد شود.

جیسون والتر بارنوم Jason Walter Barnum

جیسون والتر اهل آلاسکا یک افسر پلیس را در حین انجام وظیفه با شلیک گلوله مجروح می‌کند. این افسر پلیس برای تحقیق درمورد گزارشی که مبنی بر یک سرقت ارسال شده بود به محل حادثه می‌رود و درآنجا است که جیسون که در سرویس بهداشتی اتاق هتل حضور داشته، به سمت او شلیک می‌کند. جیسون والتر خالکوبی‌های روی صورت خودرا بگونه‌ای انتخاب کرده است که صورتش شبیه به یک اسکلت جمجه شود. در یک نشست مطبوعاتی که در مورد پرونده جیسون صحبت می‌شد، افسر پلیس و مسئول پرونده جیسون، مارک میو، طی اظهاراتی عنوان کرد که از سلامت عقل جیسون در زمانی که اقدام به شلیک به سمت افسران پلیس کرده بود، اطمینان ندارد. طی گزارشات و مدارکی که از جیسون موجود است، نیروهای پلیس اورا به عنوان یک مصرف‌کننده هروئین می‌شناسند و پس از این حادثه و زمانی که دستگیر می‌شود هم به نظر می‌رسیده است که پیش از حادثه هروئین مصرف کرده بوده است. یکی از افسران پلیس حاضر در صحنه درگیری از ناحیه کمر دچار جراحتی سطحی شد. نیروهای پلیس در جواب تیراندازی جیسون از سرویس بهداشتی اتاق هتل شروع به شلیک می‌کنند و جیسون زا ازناحیه بازو مجروح می‌کنند، مجروحیتی که منجر به شکستگی بازوی جیسون می‌شود. نیروهای پلیس از اتاقی که جیسون در آن بود تعدادی جواهرات پیدا کردند و نیز یک کیف کوله‌پشتی که پر از جواهرات بود. دونفر دیگری که همراه جیسون در اتاق هتل بودند نیز دستگیر شدند.

خطرناک‌ترین مجرمان جهان سیزده مورد بخش اول

نظرات

در ادامه بخوانید...

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش اول

در

سالیان بسیاری از زندگی انسان بر روی کره زمین می گذرد، با این وجود، پس از گذر صده ها  و هزاره ها، هنوز هم نقاطی بر روی کره زمین وجود دارند که زندگی در آن ها ممکن نیست و به گونه ای ممکن است به بهای جان افرادی تمام شود که پا به این نقاط دور افتاده می گذارند. در این مقاله قصد داریم اطلاعات دقیق تری در خصوص خطرناک ترین نقاط روی کره زمین در اختیار شما بگذاریم . با (سیارک)همراه شوید.

جزیره مارها در برزیل

اگر کمی از کرانه دریایی که برزیل در آستانه خود می بیند پا فراتر نهیم و به جزیره ها اطراف سرک بکشیم، با جزیره ای مواجه خواهیم شد که با نام جزیره مارها شناخته می شود. مشخصاً احتیاج به توضیح به خصوصی برای انتخاب این نام برای جزیره لازم نیست، با این حال، وجود گونه های بسیار خطرناک مارها (مار افعی و مار کبری از این قبیل اند) باعث انتخاب این نام شده است. زهری که به واسطه نیش اکثر گونه های مار های این جزیره وارد بدن فرد می شود، به قدری خطرناک است که می تواند ظرف کمتر از یک ساعت فرد را از پای در آورد که با توجه به دور افتاده بودن جزیره و نبود امکانات پزشکی می تواند بسیار خطرناک باشد. در حقیقت پیدایش و تکثیر این گونه های مختلف به خاطر افزایش سطح دریا بود که خاک جزیره را از سایر نقاط نزدیک به آن جدا کرد. بنا به تحقیقاتی که در این جزیره صورت گرفته است، چیزی بالغ بر چهار هزار مار در آن وجود دارد که معادل با یک مار در هر متر مربع این جزیره می شود. نتایج این تحقیقات در مجله ای با نام «اسمیتونیان» منتشر شد و بنا به همین نتایج، این جزیره بیشترین تعداد مار در کره زمین را در خود جای داده است. البته این در مقایسه با مکان هایی است که انسان قادر به شناسایی و انجام بررسی در آن ها بوده است. نیروی دریایی برزیل، به شدت از رفتن و لنگر انداختن قایق های تفریحی و کشتی ها در این جزیره جلوگیری می کند و تدابیر بسیار سخت گیرانه ای در این خصوص اتخاذ کرده است.

سنترالیا، پنسیلوانیا

حقیقتی که در این شهر متروکه وجود دارد از هر قصه و افسانه ای که تا کنون در کتاب ها خوانده اید، عجیب تر است. در سال 1962 بود که آتشی که تا آن زمان فعالیتی از خود نشان نداده بود، شروع به انتشار در یک معدن زغال سنگ کرد و از آن زمان تا کنون، هنوز خاموش نشده است. دود، گرما و تمامی گازهای سمی ای که از دهانه های معدن که به سطح زمین راه دارند، خارج می شود، منظره این شهر متروکه را شبیه به دروازه ای کرده که راه به دنیایی زیر زمینی و مخوف دارد. طبق بررسی هایی که انجام شده است، دمای هوای این شهر به طور معمول تا چیزی حدود 626 درجه فارنهایت گرم می شود. نکته ای که در خصوص این جزیره وجود دارد و آن را ترسناک تر از قبل می کند این است که حرارت این آتش زیرزمینی که در تمامی این سال ها به فعالیت خود ادامه داده است و هنوز خاموش نشده است، سبب شده که استحکام سطح زمین این شهر از بین برود و گاه به گاه، قسمتی از زمین به سبب همین از بین رفتن استحکام فرو می ریزد و گودالی بزرگ در آن نقطه به وجود می آید که تا کنون جانوران بسیاری را به کام مرگ کشانده است. یک پسر بچه هم طی سالیان گذشته به واسطه افتادن در یکی از این گودال ها که عمقی صد پایی داشت، جان خود را از دست داد. در نهایت در سال 1984 که دولت ایالات متحده آمریکا دستوری رسمی مبنی بر خطرناک بودن این شهر و تخلیه سریع آن صادر کرد و اکثر مردم این شهر به نقاط دیگر رفتند. با این حال هستند هنوز کسانی که به فاصله دورتری از مرکز فعالیت آتش زندگی می کنند و در شهر خود مانده اند، با این حال، آن ها هم از خطرات ناشی از این رخداد عجیب، مصون نیستند.

گرین لند

گرین لند در کرانه شمالی ایسلند واقع شده است و بر خلاف دو مورد قبلی، با جمعیتی حدود پنجاه هزار نفر، این شهر سردسیری هنوز کاملاً متروکه نشده است. شرایط جوی در این منطقه به گونه ای است که به هیچ وجه برای سکونت انسان مناسب نیست. پنجاه هزار نفری هم که در این شهر سکونت دارند، بیشتر در نواحی نزدیک به دریا مسکن گزیده اند، چرا که بالغ بر هشتاد درصد از مساحت این منطقه پوشیده از لایه های یخ بسته آب است. منطقه های بسیار سردسیر قطبی، فلات های پیچ در و پیچ و گونه های بسیار خطرناکی که از مارمولک و جانورانی که در این مناطق وجود دارند سبب شده که بسیاری از نقاط آن قابل دسترس نباشد و به همین خاطر تا کنون کسی به آن ها پا نگذاشته است.

ایسلند

شاید نام این کشور را زیاد شنیده باشید و به همین خاطر مشاهده آن در این لیست برایتان کمی عجیب و غیر منتظره باشد، اما جالب است بدانید که بیشتر نقاط این کشور، عملاً غیر قابل سکونت هستند. شرایط بد جوی، بیابان هایی که از نتیجه فعالیت مستمر کوه های آتشفشانی است، خود این کوه های آتش فشانی و در نهایت برف و نقاطی که به واسطه سرما یخ بسته اند، بخش اعظم مساحت این کشور را به خود اختصاص داده اند و از عواملی هستند که سبب شده نام آن در لیست ما موجود باشد. نکته دیگری که در خصوص این کشور وجود دارد این است که به واسطه این شرایط بد جوی، کشاورزی و کاشت سبزی و میوه جات در آن بسیار دشوار است.

جزیره دِوُن در کانادا (Devon Island)

این جزیره که بخش شمالی کانادا واقع شده است یکی از بزرگترین جزایری است که سکونت در آن غیر قابل تصور است. در سال 1934 بخشی از مردم بومی مناطق نزدیک به این جزیره، به آن کوچ کردند و قصد سکونت در آن را داشتند که به واسطه سرمای بیش از اندازه و بادهای بسیار شدید که سبب از بین بردن خانه ها و قایق هایشان می شد، به زودی از این تصمیم خود پشیمان شده و جزیره را ترک کردند. یک ساختمان تحقیقاتی نیز در این جزیره احداث شد و کسانی در آن مشغول به کار شدند و قصد تحقیق و بررسی در این جزیره را داشتند که باز هم به واسطه سرمای شدید و شرایط بد جوی جزیره مجبور به ترک آن شدند. قسمت هایی از جزیره به واسطه سرمای شدید یخ بسته است و همین مسئله کار گشت زنی و تحقیق در آن را با مشکل مواجه می کرد. البته با وجود تمامی این شرایط بدی که این جزیره بزرگ را متروکه کرده است، در سال های اخیر و به واسطه پیشرفت های بشر و تجهیزاتی که در اختیار او قرار گرفته است، تیم های تحقیقاتی عازم این محل می شوند، چرا که خاک و شرایط جوی این جزیره شباهت عجیبی به شرایط در کره مریخ دارد و این نکته است که آن را برای محققان بسیار جالب توجه کرده است. مرکز تحقیقاتی ناسا، از این جزیره برای آموزش افرادی که قصد دارد به فضا بفرستد استفاده می کند و نیز تا کنون بسیاری از تجهیزات تازه ساخته شده خود را در این مکان مورد آزمایش قرار داده است.

دره مرگ، کالیفرنیا (Death Valley)

این منطقه از لحاظ ارتفاع نسبت به دریا، در پایین ترین نقطه در کل قاره آمریکا قرار گرفته است و خشکی و گرمای بیش از اندازه آن سبب اتخاذ این نام برای آن شده است؛ شرایط در این منطقه به گونه ای است که به راحتی می تواند سبب مرگ افراد شود. بنا به تحقیقات و بررسی های صورت گرفته در این جزیره، میانگین دمای هوایی که در ماه جولای 2017 اندازه گرفته شد، چیزی حدود 119.6 درجه سانتی گراد بالای صفر بود. حداکثر میزان درجه حرارت هوا نیز 127 درجه سانتی گراد بالای صفر بود. این حرارت می تواند به راحتی سبب مرگ دام و جانوران این چنینی شود، منابع برقی را از کار بیندازد و حتی انسان هایی که با تجهیزات کافی وارد آن نشده باشند، در معرض مرگ قرار خواهند گرفت. پارک ملی ایالتی، رفتن به این دره را در ماه تابستان به طور کلی قدغن کرده است، با این وجود سالانه بین یک تا سه نفر به خاطر حرارت بالای این جزیره جان خود را از دست می دهند و بنا به اطلاعات منتشر شده، حتی نوشیدن آب هم در شرایط بحرانی در این دره افاقه نخواهد کرد و فایده ای نخواهد داشت. نکته عجیب و جالب توجه در خصوص این دره این است که بالاترین درجه حرارتی که تا کنون روی کره زمین ثبت شده است را به خود اختصاص داده است که رقمی معادل با 134.06 درجه سانتی گراد بالای صفر است.

دره مرگ، روسیه (Valley of Death)

برای نخستین بار، در سال 1975 بود که پای انسان به این جزیره باز شد. دره مرگ در دامنه کوه آتشفشانی کیخپینیچ واقع شده است و نکته ای که سبب شده این جزیره غیر قابل سکونت بماند، حرارت ناشی از کوه نیست، بلکه، فعالیت نهانی کوه آتشفشانی ای که این دره در دامنه آن واقع شده است، سبب شده تا گاز های سمی متختلفی به آن راه پیدا کند. این گاز های سمی، از دهانه هایی از دره که به سطح زمین راه دارند خارج شده و هوای این جزیره را به شدت سمی و خطرناک می کند. بنا به تحقیقاتی که توسط محققان روسی انجام شده است، این گاز سمی از عناصر خطرناکی چون سولفید هیدروژن، کربن دی اکسید، سولفید کربن و حتی سیانید تشکیل می شود که به شدت برای کسانی که در معرضش قرار گیرند، کشنده خواهد بود. تا کنون صدها جانور مختلف به واسطه استنشاق این گاز سمی در این جزیره، جان خود را از دست داده اند. از کلاغ و دیگر پرندگان گرفته تا خرس و دسته های گرگ از جمله این جانوران اند که به خاطر استنشاق گازهای سمی مرده اند. نکته جالب توجه در خصوص این جزیره این است که گونه جانوری کرکس به خوبی با شرایط موجود در جزیره کنار آمده و در آن زندگی می کند، چرا که هوای سمی موجود در جزیره امکان تشکیل و رشد باکتری های گوناگون را فراهم کرده است و این برای کرکس ها ایده آل است. دره مرگ روسیه خیلی هم دور افتاده نیست و به برخی از نقاط توریستی و جاذبه های گردشگری روسیه نزدیک می باشد. کسانی که علاقه مند به دیدن این جزیره باشند می توانند از برج های بلند دیده بانی و یا بوسیله هلیکوپتر از دور به تماشای آن بپردازند.

اسپینالونگا، یونان

جزیره اسپینالونگا، از سال 1903 تا 1957 به عنوان یکی از مستعمره های کشور یونان شناخته می شد و بیماری جذام در آن شایع شده بود. در سال 1940 که درمان قطعی این بیماری یافت شد، این جزیره بدل به یکی از آخرین مستعمره های اروپا شد که از منابع آن بهره می گرفتند. زمانی چیزی حدود چهارصد نفر در این جزیره سکونت داشتند، اما در نهایت در سال 1962 بود که آخرین نفری که در این جزیره بود (این فرد یک کشیش بود)، آن جا را ترک کرد و از آن زمان تا کنون تمامی خانه ها و قلعه موجود در جزیره متروک مانده است. دولت یونان در نهایت برای از بین بردن هرگونه ویروس حاوی بیماری در این جزیره اقدام به سوزاندن تمامی پرندگانی کرد که بر فراز آن پرواز می کردند و چند اقدام این چنینی دیگر نیز انجام داد تا امکان زندگی بر آن را فراهم آورد، با این حال دیگر کسی به طور دائم در این جزیره سکونت نمی کند و تنها گردشگرانی که علاقه مند به بازدید از آن باشند، به وسیله تور های مخصوص به این جزیره عجیب و مرموز فرستاده می شوند تا از نزدیک شاهد آن چه باشند که در کتب تاریخی خوانده اند یا جایی شنیده اند.

پریپیات، اوکراین

شهر پریپیات که در اوکراین واقع شده است، زمانی چهل و نه هزار نفر سکنه داشت و در نهایت به دنبال حادثه چرنوبیل در سال 1986، به طور کلی تخلیه شد و از آن زمان تا کنون متروکه مانده است. البته طی اقداماتی که دولت اوکراین انجام داده است، برخی از نقاط آن به گونه ای شده که با اتخاذ تدابیری به خصوص، می توان اجازه ورود گردشگران و کسانی که علاقه به دیدن این شهر دارند را صادر کرد، اما این گردشگران تنها قادر خواهند بود  تا نزدیکی شهری که در مجاورت راکتور شماره چهار وجود دارد، بروند و فرا تر رفتن از این منطقه ممکن است به قیمت جان شان تمام شود. مغازه ها، مدارس، بیمارستان ها، سینما و حتی یک پارک تفریحی (در تصویر مشاهده می کنید) از ساختمان های موجود در این شهر هستند که به شدت فرسوده شده و ظاهر افسرده و مخوفی به شهر داده اند. شهری که زمانی 49000 انسان در آن زندگی می کرده و کودکانی در این پارک ها به تفریح می پرداخته اند.

جزیره جاکو

جزیره جاکو بخشی از جزیره ای در جنوب شرقی قاره آسیا است که خانه قبیله ای آسیایی با نام «تیمور-لسته» می باشد و با وجود ساحل سر تا سر سفید و زیبا و دریای فیروزه فامش، متروک مانده است. البته این جزیره تفاوتی با سایر مواردی که تا کنون ذکر شده است دارد و به خاطر خطر جانی نیست که افراد پا به این جزیره نمی گذارند. در حقیقت مردم این قبیله، این جزیره را مقدس دانسته و ورود به آن را قدغن کرده اند. البته با گذر زمان نام این جزیره هم در لیست پارک های ملی کشور ثبت شده است و همه ساله، گردشگرانی از تمام نقاط دنیا برای بازدید از این مکان زیبا وارد آن می شوند و از زیبایی ها طبیعی آن لذت می برند، این در حالی است که اجازه ساخت و ساز و این گونه مسائل در این پارک صادر نشده و مردم بومی همچنان آن را مقدس می دانند.

جزیره هرد، Heard Island

این جزیره که در قاره استرالیا واقع شده است، تنها بخشی کوچک از مناطق دور افتاده و غیر قابل سکونتی است که شامل جزیره هایی در قطب جنوب می شود و به عنوان یکی از دور افتاده ترین نقاط روی کره زمین شناخته می شود. یک کوه آتشفشانی فعال در این جزیره وجود دارد که آخرین فعالیت اش به سال 2016 باز می گردد. بیش از چهل توده یخ غلطان نیز در این جزیره وجود دارد و آن را احاطه کرده است. در کنار این دو عامل، بیش از هشتاد درصد سطح این جزیره پوشیده از یخ است و باد های بسیار شدیدی در آن می وزد. گونه اصلی جانوری که قادر به سکونت در این جزیره و تحت این شرایط جوی است، پنگوئن است. تنها سکونت انسانی ای که در این جزیره ثبت شده است به سال 1800 میلادی باز می گردد که تعدادی شکارچی وارد آن شده و برای مدت یک سال یا بیشتر در آن بودند.

جزیره اُکونشیما در ژاپن

این جزیره که در میان عامه مردم با نام جزیره خرگوش ها نیز شناخته می شود، یکی از مکان هایی بود که دولت ژاپن در آن تسلیحات شیمیایی خود را مخفی کرده بود و این در حالی بود که در آن زمان یکی از کشور های عضو پیمان ژنوا بود که یکی از مفاد اصلی قوانین آن منع استفاده از هرگونه سلاح شیمیایی بود. کارخانه ای که در این جزیره ساخته شده بود، در کوران جنگ جهانی دوم، اقدام به تولید گاز خردل و گاز های اشک آور شیمیایی می کرد. پس از پایان جنگ جهانی، کارخانه ساخت تسلیحات آن تعطیل شد و جزیره بدل به پارک شد و خرگوش هایی که برای آزمایش مورد استفاده این کارخانه قرار می گرفتند نیز در آن رها شدند.

از آن زمان تا کنون، خرگوش های وحشی سر تا سر جزیره را پوشانده و ساختمان های موجود در آن نیز به مرور فرسوده شده و از ظاهر خرابه پیدا کرده اند. در حال حاضر موزه ای در این جزیره وجود دارد که با نام موزه «گاز سمی» شناخته می شود و در آن صدها خرگوش وحشی وجود دارند و منتظر کسانی هستند که به آن ها غذا بدهند و این منظره بسیار زیبایی را به وجود می آورد و می توان حداقل برای مدتی کوتاه از فکر کردن به حوادثی که در طول تاریخ جنگ رخ داده بود، دست کشید.ترجمه  itrans.ir

این مقاله ادامه دارد...

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش دوم

در

خلیج بزرگ کِی، باهاما

ژاپن تنها کشوری نیست که دارای جزیره ای است که در آن تنها می توان حیوانات وحشی و جالب توجه یافت. جزیره ای در باهاما وجود دارد که هیچ انسانی در آن زندگی نمی کند و به خاطر خوک های وحشی ای که برای نخستین بار در سال 2001 در این جزیره نمایان شدند، به آن لقب ساحل خوک ها نیز داده شده است. نکته جالب توجه در خصوص خوک های این جزیره این است که هنوز کسی متوجه نشده چگونه به طور ناگهانی در آن سال در این جزیره ظاهر شدند و منبع تولد و تکثیرشان از کجا آمده است. این خوک ها نه تنها در این جزیره سکنی گزیده اند، بلکه گاه به گاه تنی به آب دریا هم می زنند تا از غذاهایی که توریست ها و گردشگرانی که به نزدیکی جزیره آمده و در آب می اندازند، لذت ببرند.

جزیره هندرسون

هیچ انسانی تا کنون پا به این جزیره که در کرانه جنوبی اقیانوس آرام قرار گرفته است، نگذاشته است، به این خاطر که طبیعت جزیره به گونه ای است که برای سکونت انسان به هیچ وجه مناسب نیست و در کنار این مسئله، رفتن به این جزیره بسیار دشوار است، با این حال انسان به طور غیر مستقیم تأثیراتی بر این جزیره گذاشته است. جزیره هندرسون، در فاصله میان دو کشور شیلی و نیوزلند قرار گرفته است و تا کنون چیزی حدود سی و هشت میلیون قطعه پلاستیکی و زباله وارد آن شده است. بنا به اطلاعاتی که از نشنال جیوگرافی در اختیار عموم قرار گرفته است، دلیل این اتفاق، در حقیقت جریان آبی است که به طور معمول به سمت این جزیره حرکت می کند و زباله هایی که انسان در آب می اندازد در نهایت در ساحل این جزیره متروکه، جای می گیرند. تأثیری که انسان به طور غیر مستقیم بر این جزیره نهاده و در ابتدای متن عنوان شد، در حقیقت همین زباله هایی است که وارد آن کرده و سبب آلودگی بیش از اندازه آن شده که علاوه بر از بین بردن گونه های مختلف جانوری در آن، سکونت انسان را نیز در جزیره غیر ممکن کرده است.

سنت کیلدا، اسکاتلند (St. Kilda)

یکی از دور افتاده ترین شبه جزیره های بریتانیا که گاهی به خاطر وجود طوفان های سهمگینی که برای هفته ها و بعضاً ماه ها تداوم پیدا می کند، غیر قابل دسترسی شده است، شبه جزیره سنت کیلدا است. مورخان بر این باور اند که دلیل اصلی این که کسانی که پیش از این در این شبه جزیره سکونت داشته اند، فرهنگ، اقتصاد و به طور کلی همه چیز شان متفاوت از مردم سایر نقاط بریتانیا بوده است، همین مسئله است که امکان ارتباط میان آن با سایر نقاط بریتانیا وجود نداشته و ندارد. در طول تاریخ البته کسانی بوده اند که پای به جزیره گذاشته و قصد متمدن کردن مردم ساکن در آن را داشته اند، و در نهایت، دشوار شدن پیدا کردن منبعی برای کسب در آمد و گذران زندگی، مهاجرت اکثر ساکنان این جزیره به نقاط دیگر و مرگ و میر نوزادان و گردشگرانی که بعضاً پا به این جزیره گذاشته و به مردم آن به چشم انسان هایی احمق نگریسته اند (این گردشگران باعث پیدایش و شیوع بیماری های متفاوتی میان ساکنان بومی این شبه جزیره شدند)، سبب شده تا همان عده اندکی که در شبه جزیره ساکن بودند، در سال 1930 به طور کلی آن را تخلیه کرده و به نقاط دیگر مهاجرت کنند. با وجود تلاش هایی که برای قابل سکونت کردن این شبه جزیره طی سالیان بعد صورت گرفت، هنوز هم این جزیره غیر قابل سکونت مانده است و امکان مسافرت به آن تنها در صورتی فراهم می شود که این طوفان های مداوم قطع شوند.

کوه آهنی، کالیفرنیا (Iron Mountain)

برخی از اسیدی ترین و خطرناک ترین آب هایی که تا کنون روی کره زمین شناسایی شده است، از معدن های موجود در کوه آهنی کالیفرنیا سرچشمه می گیرد. در طول تاریخ از معدن های این منطقه به منظور استخراج منابع گوناگون موجود در آن (مس، زینک، طلا، نقره و پیرات از جمله منابع موجود در معادن این کوه است) استفاده شده است. آب های روان در این منطقه به قدری خطرناک است که یک منبع تحقیقاتی برای این منطقه نام «گودال جهنمی» را انتخاب کرده است و این آب ها به عنوان اصلی ترین منبع آلودگی آب های سایر نقاط قاره آمریکا شناخته می شود، چرا که با چیزی حدود نوزده درصد از منابع تأمین آبی که در کالیفرنیا استفاده می شود، ارتباط مستقیم دارد. به اندازه ای اسید خطرناک در آب های این منطقه کوهستانی وجود دارد که به راحتی می تواند سبب سوختن لباس و حتی پوست بدن شود و بسیاری بر این باور اند که خطرناک ترین آب موجود در جهان، همین آب است.

سلسله جزایر اسپارتلی

این سلسله جزایر، متشکل از یکصد جزیره کوچک است که چند کشور مختلف در بهره برداری از منابع و مالکیت آن ها برای مدتی طولانی است که با یکدیگر مشاجره دارند. این سلسله جزایر در کرانه جنوبی دریای چین قرار گرفته اند و از لحاظ موقعیت استراتژیک نظامی و قابلیت کشتی رانی، بسیار ارزشمند به شمار می روند. علاوه بر این در اطراف این جزایر منابعی غنی برای ماهیگیری و نیز منابعی از گاز طبیعی و نفت وجود دارد. چین، تایوان و ویتنام اصلی ترین کشور هایی هستند که ادعای مالکیت بر آن ها را دارند و قصد بهره گرفتن از منابع غنی موجود در اطراف این سلسله جزایر را. در این میان مالزی و فیلیپین نیز نقش کمرنگ تری در این مشاجرات داشته و ادعا هایی دارند. به خاطر همین مشاجرات و درگیری ها است که در نهایت سکنه مشخصی در هیچ کدام از این جزایر زندگی نمی کند و این در حالی است که چهل و پنج عدد از این جزایر، مکانی برای ایجاد پایگاه های نظامی ای توسط پنج کشور درگیر در مشاجرات شده که هر یک به نوبه خود از منابع اطراف جزایر استفاده می کنند. البته نا گفته نماند که عملکرد دولت چین طی این سالیان، همیشه سبب جنجال آفرینی شده و این مشاجرات را بیشتر کرده است. یکی از اقدامات دولت چین، ساخت جزایری مصنوعی در این نقاط برای بهره برداری هر چه بیشتر از منابع موجود در آن بوده است.

کاب وی، زامبیا

بنا به اطلاعات منتشر شده در روزنامه «گاردین»، کاب وی که شهری است در کشور زامبیا، از لحاظ شرایط آب و هوایی، سمی ترین نقطه روی کره زمین است. این شهر که از مستعمرات انگلیس به شمار می رفت، برای مدت یکصد سال، فعالیت هایی برای استخراج سرب در آن جریان داشته است و همین مسئله سبب بروز و نشت گاز های سمی ای در آن شد که نسل های آینده این شهر در معرض آن قرار گرفتند. البته در نهایت در سال 1994 این فعالیت ها به پایان رسید، اما اثرات بسیار بدی از خود به روی 220000 نفری که ساکن این شهر بودند به جای گذاشت و بنا به اطلاعات منتشر شده، میزان عناصر سمی موجود در هوایی که این افراد استشمام می کرده اند، بیش از ده برابر مقدار مجازی است که توسط مرکز سلامت ایالات متحده در نظر گرفته شده است. بانک جهانی مبلغی معادل با شصت و پنج میلیون دلار برای انجام اقدامات درمانی در این شهر در نظر گرفته است. افراد زیادی هستند که به خاطر عدم توانایی مالی و معضلات دیگر، قادر به ترک این شهر نیستند و متأسفانه اقداماتی که برای استخراج منابع این شهر در گذشته صورت گرفته بوده است، هنوز هم تأثیرات خود بر آب و هوای این شهر را حفظ کرده و سکونت در آن را بسیار خطرناک می کند.

ردوندا، آنتیگوآ و باربودا (جزایری در شرق دریای کارائیب)

ردوندا، یک جزیره در نزدیکی دریای کارائیب است که کسی در آن سکونت ندارد و در سال 1493 توسط جهان گرد و مکتشف مشهور، کریستف کلمب، کشف و نام گذاری شد. عدم وجود منابع کافی آب شیرین، نبود خاک حاصلخیز برای کشاورزی و کاشت محصولات دیمی و عدم وجود خشکی های قابل اطمینانی که بتوان بوسیله کشتی در آن لنگر انداخته و وارد جزیره شد، عواملی هستند که دست به دست هم داده و سبب شده اند تا این جزیره امکان فراهم آوردن مکانی برای زندگی انسانی را نداشته باشد. با وجود تمامی این مشکلات و عوامل، دو کلبه سنگی در این جزیره احداث شد و برای مدت پنجاه سال کسانی وارد آن می شدند و اقدام به جمع آوری فضولات پرندگان دریایی ای می کردند که در آن جزیره وجود داشتند. این فضولات منابع غنی ای از فسفر و نیتروژن به شمار می رفت و در تهیه کود برای کشاورزی از آن بهره گرفته می شود. این فعالیت ها از سال 1860 در این جزیره آغاز شد و تا پایان سال 1914 میلادی ادامه داشت و در این پنجاه و اندی سال، سالانه چیزی حدود چهار هزار تن از فضولات این پرندگان توسط کارگرانی که مشغول به کار در آن بودند، جمع آوری می شد.

خشکی های نومن، ماساچوست

این خشکی ها چیزی در فاصله تقریباً سه مایلی از مزارع انگور مارتا قرار گرفته اند. با وجود این که در گذشته دو روستا در این جزیره وجود داشته و مردمی در آن ساکن بودند، در سال 1940 نهایتاً به طور کامل تخلیه شده و بوسیله نیروی دریایی آمریکا از آن به عنوان مکانی برای آزمایش های موشکی استفاده می شد. این فعالیت ها تا سال 1996 ادامه داشت و با وجود تمامی اقداماتی که برای پاکسازی آن طی سال های اخیر صورت گرفته است، هنوز هم در جای جای این جزیره، بمب ها و موشک هایی وجود دارند که به طور کامل عمل نکرده و قابلیت انفجاری دارند، به همین خاطر است که به طور کلی ورود افراد عادی به آن قدغن شده است. امروزه، این خشکی به عنوان پناه گاهی برای پرندگان مهاجری شناخته می شود که به دلیل آتش سوزی جنگل ها، اقدام به ترک مأوای خود می کنند.

دره جاواری، برزیل

دره جاواری که در برزیل واقع شده است، دارای آب و هوای بارانی است و به این خاطر برای مردم متمدن امروزی غیر قابل سکونت شده است که قبایلی بومی در این جزیره سکونت دارند که هیچ گونه ارتباطی تا کنون با دنیا خارج نداشته اند. این جزیره بزرگترین سکونت گاه چنین قبایلی است که تا کنون بر روی کره زمین شناسایی شده است. بنا به تخمینی که دولت برزیل در این خصوص زده است، چیزی حدود چهارده قبیله مختلف در این جزیره سکونت دارند که هریک جمعیتی معادل با دو هزار نفر دارند. این اطلاعات بوسیله تصاویر ماهواره ای گرفته شده از این منطقه به دست آمده است. احتمال می رود که هر گونه برقراری ارتباط میان این قبایل با دنیای بیرون، سبب بروز و شیوع بیماری های مختلف میان آنان گردد و نیز سبک زندگی جدید و نا شناخته ای که مشاهده خواهند کرد، ممکن است به بهای نابودی شان تمام شود. با وجود تمامی تدابیری که دولت برزیل در خصوص رفتن به این جزیره اندیشیده و مسائل امنیتی که در نظر گرفته است، باز هم کسانی هستند که به طور غیر قانونی برای استخراج طلا، ماهیگیری و شکار موجودات مختلف وارد این منطقه می شوند.

دانوشکدی، هند

دانوشکدی، شهری ساحلی در هند است که در سال 1964 به واسطه طوفان موسمی شدیدی که در این شهر رخ داد، به طور کامل تخلیه و متروک شد. قدرت این طوفان به قدری بود که امواج دریا را تا ارتفاع بیست و سه پایی بالا آورده و به روی مردم شهر انداخت که در نهایت چیزی حدود هزار و هشتصد نفر از ساکنین این شهر جان باختند. قدرت این امواج به قدری بود که بخشی از سطح این شهر را به حرکت در آورد و از سایر نقاط جدا کرد. پس از این تجربه، دولت هند به این نتیجه رسید که احتمال رخ داد دوباره چنین حادثه دلخراشی دور از ذهن نیست و به همین خاطر بود که دستور رسمی مبنی بر غیر قابل سکونت بودن این منطقه صادر کرده و از آن زمان تا کنون این شهر ساحلی، متروک مانده است. طی سالیان اخیر البته سطح دریایی که این شهر را در خود فرو برد، پایین تر آمده است و اکنون، گردشگرانی از سراسر نقاط دنیا می توانند برای مشاهده بقایا و مخروبه هایی که از آن طوفان سهمگین به جا مانده است، وارد این شهر شده و از آن دیدن کنند.

آبسنگ کینگمن

(آبسنگ: نوار یا باریکه‌ای از صخره یا ماسه یا مرجان یا سازه‌های دست‌ساز در نزدیکی سطح آب یا برآمده از آن)

آبسنگ کینگمن، بخشی از جزایری است که به صورت پاره خطی در امتداد اقیانوس آرام تشکیل شده اند. با وجود اینکه ایالات متحده آمریکا، ادعای مالکیت بر این جزایر را دارد، این آبسنگ تنها از دو لایه ظریف تشکیل شده که سطح آن را تشکیل می دهد؛ این دو لایه متشکل از مرجان ها و صدف هایی هستند که سطح این آبسنگ را تشکیل می دهد و تنها پنج فوت از سطح دریا بالاتر است. یکی دیگر از نام هایی که برای این آبسنگ در نظر گرفته شده و به آن اطلاق شده است، «آبسنگ خطر» است که به واسطه بالا آمدن سطح آب و پوشیده شدن کامل آن این نام برای آن در نظر گرفته شده است. این منطقه کاملاً غیر قابل سکونت است و گواه این ادعا، بذر های درخت های نارگیلی است که در آن وجود دارند و امکان رشد نمی یابند.

ویتِنوم، استرالیا (Wittenoom)

این مکان که سابقاً منبعی غنی از پنبه نسوز آبی به شمار می رفت و به منظور استخراج این نوع به خصوص از پنبه از آن بهره برداری می شد، یکی از آلوده ترین نقاط موجود در استرالیا است. پنبه نسوز موجود در این مکان به قدری زیاد بود که به جرأت می توان گفت که خیابان های آن پوشیده از این پنبه بود و حتی تعطیلی معادن موجود در آن در سال 1966 هم چیزی از تعداد این پنبه ها نکاست. در گذشته چیزی حدود بیست هزار نفر در این شهر زندگی می کردند، اما زمانی که کارگران معدن در شهر در معرض بیماری مزوتلیوما قرار گرفتند که در نهایت به قیمت جان شان تمام می شد، به مرور از تعداد کسانی که در شهر سکونت داشتند کاسته شد (مزوتلیوما (انگلیسی: Mesothelioma) نوعی سرطان بدخیم و نادر است که منشأ ان سلولهای مزوتلیوم هستند؛ مانند سرطان ریه). بنا به تحقیقاتی که توسط دولت استرالیا صورت گرفت، در نهایت این نتیجه حاصل شد که پاک کردن کامل شهر از آلودگی ها هزینه سر سام آوری برای دولت در پی خواهد داشت و به همین خاطر بود که در نهایت، دستور رسمی مبنی بر ترک و تخلیه کامل آن صادر شد. نکته عجیب و قابل توجه در خصوص این شهر، این است که سه نفر از سکنه قدیمی با وجود تمامی خطراتی که متوجه شان است در این شهر باقی مانده اند و اینکه چگونه در این شهر متروکه زندگی می کنند جای بسی تعجب است.

مونوموی، ماساچوست (Monomoy)

این منطقه که در نزدیکی خلیج کاد قرار گرفته است، در سال 1970 به دستور مقامات ایالات متحده آمریکا، تبدیل به پناهگاهی برای حیوانات وحشی شد و از آن زمان تا کنون دیگر کسی به قصد سکونت وارد آن نشده است و از حضور انسانی، متروکه مانده است. اولین اطلاعاتی که از این شهر در دست است، به سال 1710 بر می گردد که در آن زمان ماهیگیران و دریا نوردانی بوده اند که در این منطقه زندگی می کردند و یک فانوس دریایی، مدرسه و یکی دو ساختمان دیگر از آن زمان به یادگار مانده است. یک طوفان دریایی شدید در سال 1860 این بندر را به ویرانی کشاند و کسانی که جان سالم به در بردند، به نقاط دیگر کوچ کردند و این منطقه را ترک کردند. در طی سالیان بعد نیز تلاش هایی برای سکونت مجدد در این شهر صورت گرفت که به واسطه طوفان های مجدد و خطراتی که افراد در این مسیر مشاهده کردند، تمامی این تلاش ها و اقدامات بی نتیجه ماند.ترجمه  itrans.ir

این مقاله ادامه دارد...

نظرات

در ادامه بخوانید...

ده بیماری خطرناک که ظرف مدت یک روز انسان را از پا در می آورند

در

در حال حاضر و با پیشرفت قابل ملاحظه ای که علم پزشکی به خود دیده است، بیشتر بیماری هایی که گریبانگیر انسان می شوند، قابل درمان خواهند بود و با در دسترس قرار گرفتن امکانات درمانی لازم، می توان از مزمن شدن آن ها و بروز خطرات احتمالی تا حدود بسیار زیادی جلوگیری کرد. با این حال، بیماری هایی هم وجود دارند که تهدیدی بسیار جدی برای جان انسان به شمار می روند و کمتر امکان درمان آن ها وجود دارد. دراین مقاله قصد داریم شما را با آن دسته از بیماری هایی آشنا کنیم که به قدری خطرناک و مهلک اند که می توانند تنها ظرف یک روز فرد را از پا در آورند. با سیارک همراه باشید تا اطلاعات دقیق تری در این خصوص در اختیارتان قرار دهیم.

طاعون بابونیک

(از این بیماری با نام های طاعون خیارکی و طاعون گاوی هم یاد می شود)

یکی از کشنده ترین و مهلک ترین بیماری هایی که در طول تاریخ بشر، گریبان گیر او شده طاعون بابونیک است. بنا به تخمینی که مورخان در این باره زده اند، تنها طی قرن چهاردهم میلادی بالغ بر پنجاه میلیون نفر به واسطه ابتلا به این بیماری جان خود را از دست دادند. بسیاری بر این باور اند که این بیماری به تاریخ پیوسته است و دیگر اثری از آن مشاهده نمی شود، حال آن که این باور کاملا اشتباهی است و مردم برخی از نقاط کره زمین هم چنان با آن دست به گریبان اند؛ مردم ساکن در قاره های آفریقا، آسیا و نیز برخی از مردم نواحی جنوبی قاره آمریکا بیشتر از سایرین در معرض ابتلا به این بیماری مهلک قرار دارند و موارد بیشتری از این بیماری در این نقاط مشاهده شده است.

پیش از هر چیز، حشراتی به خصوص اقدام به نیش زدن آن دسته از جانوران و موجوداتی می کنند که حاوی میلیزه ای (میلیزه:  نوعی باکتری میله‌ای‌شکل که طول آن دو یا چند برابر قطر آن است) با نام یرسینیا هستند (بیش از هر موجود دیگر این نوع به خصوص از باکتری در موش ها یافت می شود؛ جانورانی که نقش عمده ای در گسترش و شیوع انواع طاعون دارند) و سپس با نیش زدن انسان، بیماری را به بدن فرد منتقل کنند و به طور کلی، این طریقه ای است که طاعون بابونیک شیوع پیدا می کند. از متداول ترین علائم و نشانه هایی که خبر از وجود این بیماری در بدن فرد می دهند به این موارد می توان اشاره کرد: تب شدید، حالت تهوع، گیجی و منگی و ورم کردن ماهیچه های بدن. چیزی میان سی تا شصت درصد افرادی که به این بیماری مبتلا می شوند، در همان چند روز اولیه جان خود را از دست می دهند.

ابولا

ویروس حامل ابولا، تا کنون تنها در قاره آفریقا سبب مرگ هزاران انسان شده است و این بیماری به عنوان یکی از خطرناک ترین و کشنده ترین بیماری های حال حاضر دنیا به شمار می رود. خون، ترشحات و سایر مایعاتی که از بدن جانوران حامل این ویروس (بیشتر جانورانی چون گوریل، شامپانزه و آهوی کوهی) در معرض بدن انسان قرار می گیرد، به عنوان اصلی ترین راه انتقال ویروس آن شناخته می شود. تماس مستقیم فردی که این ویروس را در بدن خود دارد، با شخصی دیگر، به سادگی ویروس را به بدن او منتقل کرده و به این صورت است که در مدت زمانی کوتاه این ویروس در میان جمعیت مردم منطقه ای به خصوص گسترش خواهد یافت.

پس از گذشت مدت زمانی تقریبا بیست روزه که فرد طی آن ویروس ابولا را در بدن خود داشته است، نخستین علائم ظاهری آن پدیدار می شوند: تب شدید، درد گرفتن ماهیچه ها، سر درد و گلو درد از جمله مهم ترین این نشانه ها و علائم ظاهری نخستین هستند. پس از گذشت مدت زمانی طولانی تر البته بیماری شدت بیشتری پیدا خواهد کرد و علائمی چون حالت تهوع، اسهال، خارش پوست و جدی تر از تمامی این ها خونریزی های داخلی در بدن فرد بیمار پدیدار خواهند شد. در بسیاری از موارد مبتلا به این بیماری مشاهده شده که تنها بیست و چهار ساعت پس از پدیدار شدن علائم ثانویه و جدی تر بیماری در بدن فرد، جان خود را از دست داده است.

آمار و ارقام در خصوص تعداد افرادی که به واسطه ابتلا به این بیماری جان خود را از دست می دهند کمی ضد و نقیض است و بنا به تخمین های زده شده در این خصوص، بین بیست و پنج تا نود درصد افراد مبتلا به ابولا، بسته به شرایط بدنی و امکانات درمانی که در اختیار شان قرار می گیرد، امکان دارد جان خود را از دست بدهند.

وبا

وبا، بیماری ای است که بیش از هر عضو دیگری در بدن، روده ها را تحت تأثیر قرار می دهد و به واسطه مصرف خوراکی و یا آشامیدن آب حاوی باکتری ای به نام ویبریو، به بدن فرد منتقل شده و امکان گسترش بیماری فراهم می شود. بنا به آمار و ارقام منتشر شده توسط سازمان سلامت جهانی، همه ساله بین بیست و یک هزار تا صد و چهل و سه هزار نفر جان خود را به واسطه ابتلا به این بیماری از دست می دهند.

از زمانی که باکتری یاد شده به بدن فرد راه پیدا می کند، بین دوازده ساعت تا پنج روز (بازه زمانی ای که بسته به شرایط بدنی فرد متفاوت خواهد بود) زمان نیاز خواهد بود تا اسهال شدید در بدن فرد مبتلا به وبا گریبان گیر اش شود. در صورتی که امکانات درمانی و شرایط بهداشتی لازم برای بهبود بیماری در دسترس فرد نباشد، پس از گذشت مدت زمان کوتاهی، میزان قابل توجهی از آب موجود در بدن فرد از طریق اسهال دفع شده و این اختلال تا جایی ادامه پیدا می کند که ارگان های حیاتی بدن فرد از کار می افتند.

به همین خاطر است که به محض مشاهده علائم وبا، باید اقدامات لازم در جهت درمان بیماری انجام گیرند. اگر این شرایط برای بیماران مبتلا به وبا فراهم شود، تنها یک درصد آن ها جان خود را از دست خواهند داد و تعداد قابل توجهی قادر به غلبه بر بیماری خواهند بود. حال آن که اگر این شرایط درمانی لازم فراهم نشود، بالغ بر نیمی از افراد مبتلا به بیماری، به همان دلیل یاد شده، جان خود را از دست خواهند داد.

مننژیت

مننژیت، بیماری ای است که طی آن پرده های محافظی که مغز و نخاع را پوشانده اند، دچار التهاب می شوند و به واسطه راه یافتن باکتری و یا ویروس حامل بیماری به بدن فرد، امکان گسترش پیدا خواهند کرد (نام این پرده های محافظ به فارسی شامه گان است). این بیماری اغلب گریبان گیر نوزادان و کودکان کم سن و سال می شود، با این حال، افراد بالغ نیز از ابتلا به آن مصون نمی باشند. زمانی که فرد در تماس مستقیم با بزاق ترشح شده توسط شخصی قرار گیرد که حامل ویروس یا باکتری حامل بیماری است، به مننژیت دچار خواهد شد و این مسئله به عنوان اصلی ترین روش شیوع و گسترش بیماری شناخته می شود.

علائم و نشانه های ظاهری مننژیت شباهت زیادی با علائم آنفلوآنزا دارد: سر درد، تب، خشکی گردن و حساسیت چشم در مقابل نور از جمله این نشانه های ظاهری اند. متأسفانه عواقب بیماری و اختلالاتی که متوجه فرد می کند، بسیار جدی تر از آنفلوآنزا است و بیش از نیمی از افرادی که به این بیماری مبتلا می شوند، جان خود را از دست می دهند. این در حالی است که بین ده تا پانزده درصد افرادی که بر بیماری غلبه کرده و جان سالم به در می برند، تا پایان عمرشان از خسارتی جبران ناپذیر که بر سیستم عصبی بدن شان وارد شده است، رنج خواهند برد.

بیماری گوشت خوار

فاشئیت نکروزان، نامی است که در دنیای پزشکی برای این بیماری در نظر گرفته شده است و در میان عامه مردم با همان نام بیماری گوشت خوار شناخته می شود. این بیماری یک نوع عفونت باکتریایی است که طی آن بافت های نرم و آسیب پذیر بدن فرد تحت تأثیر بیماری قرار می گیرند. زخم ها و جراحات کوچکی که بر روی سطح بدن فرد وجود دارند، امکان ورود باکتری های حامل این بیماری به بدن را فراهم می کنند.

مهمترین علائم و نشانه های ظاهری که به هنگام مشاهده آن می توان به وجود و گسترش بیماری در بدن فرد پی برد، بافت مردگی (به انگلیسی نکروسیس، Necrosis است و ریشه نام بیماری از همین لغت گرفته شده است) است که طی آن سطح پوست فرد مشکی و یا بنفش می شود. اما این نشانه نهایی بیماری است و در مراحل پیشرفته آن بروز می کند؛ پیش از آن فرد مبتلا به این بیماری از علائمی چون تب شدید، لرز و پدیدار شدن لکه هایی قرمز رنگ بر پوست بدن خود رنج می برد.

متأسفانه در بیشتر مواردی که افراد به این بیماری مبتلا می شوند، پزشک متخصص چاره ای به جز قطع عضو برای جلوگیری از گسترش بیشتر بیماری و نجات جان فرد بیمار ندارد (البته این در حالی است که بیماری فرد را از پای در نیاورده باشد).

بین سی تا چهل درصد افرادی که از فاشئیت نکروزان رنج می برند، در نهایت جان خود را از دست می دهند و میزان قابل توجهی از افرادی که جان سالم به در برده و بر بیماری غلبه می کنند، عضوی از بدن خود را از دست می دهند (دلیل آن پیش تر عنوان شد).

هپاتیت فولمینانت

عوامل متعددی هستند که می توانند سبب بروز هپاتیت فولمینانت در بدن فرد شوند، با این حال، بررسی های انجام گرفته بر روی بیمارانی که از این نوع به خصوص از هپاتیت رنج می برند، حاکی از آن است که بیشتر آن ها ابتدا به هپاتیت نوع آ و یا هپاتیت نوع ب مبتلا شده اند و به واسطه عدم آگاهی از شکل گیری بیماری در بدن شان و در نظر نگرفتن تدابیر درمانی لازم، بیماری در بدن شان پیش رفت کرده و رفته رفته به هپاتیت فولمینانت بدل شده است. صرف نظر از این که علت مسئله چه باشد، در صورتی که هر کدام از علائمی که ذکر خواهد شد را تجربه می کنید، بدون فوت وقت با پزشک متخصص درباره آن صحبت کرده و علت را جویا شوید: خستگی شدید، درد مداوم ناحیه شکم و زرد رنگ شدن پوست بدن.

آمار و ارقام حاکی از آن است که بالغ بر چهل درصد افراد مبتلا شده به این بیماری جان خود را از دست می دهند. زمانی که بیماری در بدن فرد تا اندازه مشخصی پیشروی می کند، پیش از هر نقطه دیگری در بدن، کبد را تحت تأثیر قرار داده و سلول های حیاتی آن را از بین می برد. متأسفانه زمانی که در کارکرد طبیعی کبد اختلال ایجاد می شود، بدن قابلیت دفع سموم مضر را از دست می دهد و به همین خاطر پس از مدت زمانی نه چندان طولانی، فرد جان خود را از دست می دهد. اگر  مدت زمانی طولانی از شکل گیری بیماری در بدن فرد گذشته باشد و هنوز جان خود را از دست نداشته باشد، تنها راه نجات فرد، انجام عمل جراحی پیوند عضو است.

استافیلو کوک اورئوس مقاوم به متی‌ سیلین (به اختصار MSRA)

این بیماری در مقابل بیشتر آنتی بیوتیک هایی که تا کنون کشف شده و مصارف دارویی دارند، مقاوم است و در صورتی که فرد در تماس مستقیم با شخصی قرار گیرد که باکتری حامل بیماری را در بدن اش داشته باشد، به آن دچار خواهد شد.

MSRA به طور کلی با شکل گیری تاول هایی قرمز رنگ بر روی پوست بدن فرد همراه است؛ تاول هایی که درون شان چرک وجود دارد و زمانی که لمس می شوند، گرمای اندکی احساس می شود و علاوه بر این برای فردی که این تاول ها بر روی بدن اش شکل گرفته است، کمی دردناک می باشد. در بیشتر موارد با خارج کردن چرک موجود در تاول ها می توان عفونت ناشی از بیماری را از بدن فرد خارج کرد. از سوی دیگر اما، عفونت ناشی از بیماری چندان قابل کنترل نیست و امکان راه یابی آن به سایر ارگان های بدن وجود دارد (مجاری ادراری و ریه از جمله این ارگان ها هستند). از جمله علائم و نشانه های ظاهری این بیماری می توان به تب و لرز شدید، گیجی و منگی و درد گرفتن ماهیچه های اشاره کرد. بین ده تا سی درصد از کسانی که به این بیماری مبتلا می شوند، تنها چند روز پس از بروز علائم اولیه بیماری، جان خود را از دست می دهند.

انترو ویروس‌ دی 68

انترو ویروس دی 68 نوع به خصوصی از ویروس ها است که بیش از هر جای دیگری در بدن، مجاری تنفسی را تحت تأثیر قرار می دهد. سرفه کردن و بزاق ترشح شده توسط فرد حامل ویروس، از جمله مهمترین عوامل انتقال آن به بدن افراد دیگر به شمار می روند. نوزادان، کودکان و آن دسته از انسان های بالغی که به بیماری آسم دچار هستند، بیش از سایرین خطر ورود و گسترش فعالیت های این ویروس به بدن شان وجود دارد.

انترو ویروس دی 68 نیز پس از وارد شدن به بدن فرد علائمی همچون آنفلوآنزا در بدن فرد پدیدار می کند: تب، آبریزش بینی، سرفه کردن، عطسه کردن و درد گرفتن ماهیچه ها. در صورتی که ورود ویروس به بدن به سرعت تشخیص داده نشده و روند درمانی آغاز نشود، اختلالات بسیار جدی و مهلکی در دستگاه تنفسی فرد پدیدار خواهد شد؛ اختلالاتی که می تواند به قیمت جان افراد تمام شود.

بنا به آمار منتشر شده توسط سازمان سلامت جهانی، از هر ده نفری که این ویروس به بدن شان راه می یابد، یکی از آن ها جان خود را از دست می دهد.

پانکراتیت حاد

پانکراتیت حاد بیماری ای است که به هنگام ملتهب شدن پانکراس شکل می گیرد. برخی از افرادی که از این بیماری رنج می برده اند، دچار بافت مردگی شده اند و این اختلال، یکی از خطرناک ترین نتایج و علائم بیماری به شمار می رود و می تواند کشنده باشد.

نخستین علائم ظاهری پانکراتیت حاد، مشکل در هضم و گوارش غذا و درد های ناحیه شکم است؛ درد هایی که به مرور زمان به کمر نیز راه می یابند. این گونه علائم و نشانه ها به طور عمده پس از مصرف یک وعده غذایی بروز پیدا می کنند. برخی از افراد نیز از علائم دیگری همچون حالت تهوع، تب، عرق کردن و دشواری در تنفس رنج می برند. بین پنج تا سی درصد افراد مبتلا شده به پانکراتیت حاد جان خود را از دست می دهند.

شاگاس

شاگاس یا تریپانوزومیازیس آمریکایی، نوعی بیماری انگلی است که به طور عمده توسط حشره ای به نام ساس بوسه زن به بدن فرد راه پیدا می کند. بنا به آمار و اطلاعات منتشر شده توسط سازمان سلامت جهانی، بین شش تا هفت میلیون آمریکایی (در نواحی جنوبی قاره آمریکا) از این بیماری رنج می برند.

این بیماری انگلی شامل دو مرحله جداگانه است؛ در مرحله نخستین بیماری که نزدیک به دو ماه به طول می انجامد، فرد هیچ گونه ناراحتی ای احساس نخواهد کرد و علامت یا نشانه ظاهری ای در بدن او مشاهده نخواهد شد. اما پس از آن که انگل به جریان خون فرد راه یافت، به سمت قلب و سایر ارگان های بدن فرد به حرکت در می آید. در این هنگام است که اختلالات قلبی عروقی و یا اختلالات مربوط به دستگاه گوارش در بدن فرد پدیدار می شوند و این مرحله دوم پیشرفت بیماری است. در صورتی که پیشرفت بیماری نادیده گرفته شد، منجر به مرگ افراد خواهد شد و این در حالی است که خوشبختانه راه حل قطعی درمان بیماری یافت شده و اگر فرد به موقع به بیمارستان مراجعه کند، قادر به خارج کردن انگل حاوی بیماری خواهد بود. به طور کلی کمتر از پنج درصد افراد مبتلا به این بیماری در نهایت جان خود را از دست می دهند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

گربه هایی که مکان های عجیب غریب را دوست دارند 15 عکس

در
 خپل گربه

همه می دانند که گربه حیوانی مرموز است و معمولا به تنهایی پیاده روی می کند. گربه ها برای حفظ حریم خصوصی شان ناخوشایندترین مکان های عجیب غریب و دور از دسترس انسان ها را انتخاب می کنند.عکس ها را که نگاه کنیم، هر دو عجیب غریب و خنده دار  به نظر می رسند، هم گربه ها و هم مکان ها . در هر حال عکس های بسیار زیبایی هستند.
گربه ملوس
گربه ی مصمم
گربه ملوس
هیچ کی نمی تونه مثل من اینجا بشینه 
گربه ملوس
گربه مرتاض
گربه خوشکل
گربه کنجکاو
گربه ناز
گربه اخمو
گربه ملوس
گربه وحشی
گربه ایرانی
گربه ترسناک
گربه پرشین
گربه خجالتی
گربه سیاه
گربه یوگا کار
گربه ملوس
خپل خودمون
گربه ملوس
گربه پرسش گر
گربه ملوس
گربه فضول
گربه فضول
گربه بند باز
گربه بند باز
گربه وحشتناک
گربه وحشتناک
گربه مسخ شده
گربه تپل
گربه تپل
گربه تپل
تمام عکس ها متعلق به عکاسی ایتالیایی به نام سابرینا بویم می باشد.

نظرات

در ادامه بخوانید...