1. ایستگاه شهر هال، نیویورک، ایالات متحده آمریکا
این ایستگاه زیبا در سال 1904 ساخته شد و 41 سال بعد به دلیل تقاضای کم مسافران بسته شد.
2. پارک تفریحی سرزمین عجایب پکن، چین
قرار بود بزرگ ترین پارک تفریحی در آسیا باشد ولی به خاطر کمبود بودجه هرگز کامل نشد.
3. تیمارستان ویلارد برای دیوانگیهای مزمن در نیوروک، ایالات متحده آمریکا
این بیمارستان روانی در سال 1968 ساخته شد و در سال 1975 در مجاورت امکان تاریخی قرار گرفت. در سال 1995، تا 4000 بیمار روانی را در خود جای داد. اما در سال 1995 بسته شد.
4. تالار تاتر نیوبدفورد (New Bed Fort)، ماساچوست
در 15 آپریل، یعنی در همان روز غرق شدن تایتانیک، از این تالار پرده برداری شد.
5. قلعه بانرمن، جزیره پلپل، نیویورک، ایلات متحده آمریکا
فرانسیس بانرمن پنجم این قلعه را مازاد بر ماموریت نظامی ساخت. مهمات قدیمی در سال 1920 منفجر شدند و باعث ویرانی و متروکه شدن این قلعه شدند.
6. پریپیت، اوکراین
زمانی پریپیت اقامتگاه پنجاه هزار نفر بود. اما پس از فاجعه چرنوبیل در سال 1986 رها شد.
7. قلعه بودیام، انگلستان
یک قلعهی خاکریزی شده در اواخر قرن چهاردهم که به منظور مصون ماندن در برابر حملات بالقوهی فرانسویها در طول جنگ صد ساله ساخته شد.
8. پنسلوانیای مرکزی، ایالات متحده آمریکا
یک آتش سوزی در یک معدن زیرزمینی باعث شد این شهر در سال 1962 رها شود.
9. آنگکوروات، کامبوج
آنگکوروات پایتخت امپراطوری خمر بود که بین قرون نه تا پانزده میلادی به اوج خود رسید. این مکان معبد کاخ سلطنتی بوده و بیست هزار نفر در آن ساکن بودند.
10. کاتیو میراندا، سلز، بلژیک
این قلعه توسط یک نجیب زاده ی فرانسوی فرار کرده از انقلاب ساخته شد. بعدها به عنوان یتیم خانه از آن استفاده شد و در سال 1980 رها شد.
11. کراکو، ایتالیا
این شهر قرون وسطایی زمانی حدود 2000 نفر جمعیت داشت. اما زمین لزره ها و جنگها باعث رها شدن آن شد.(سیارک)
12. ددی پارک، ددیزل، پلژیک
این زمین بازی در سال 1950 ساخته و در سال 2002 رها شد.
13. سیلد، انگلستان
این قلعه در طول جنگ جهانی دوم ساخته و پس از پایان جنگ جهانی به صورت مخروبه درآمد.
14. دریاچه ی دیزنی، دریاچهی بوئنا ویستا، فلوریدا، ایالات متحده آمریکا
گفته شده که پس از پیدا شدن باکتریهای سمی در آب دریاچه، رها شد.
15. هتل دلسالتو، کلمبیا
آبریز آلوده ای در کنار هتل بوده که باعث عدم اقامت مهمانان و رها شدن هتل شده است.
16. ماچو پیکو، پرو
یک قلعهی شگفت انگیز که 2500 متر از سطح زمین بالاتر بوده، و یکی از نمادهای نشاط در تمدن اینگا است.
17. ایستگاه کنفرانس، اسپانیا
این ایستگاه زمانی یکی از مهمترین توقفگاهها در راهآهن بین فرانسه و اسپانیا بود. اما در سال 1970 یک پل در اثر تصادف تخریب و باعث بسته شدن راه آهن شد.
18. مهد کودک گالیور، کاواگوچی، ژاپن
پارکی بر اساس موضوع رمانهای سفر گالیور که در سال 1997 در نزدیکی ام.تی فوجی افتتاح شد، اما بعد از ده سال به دلیل کاهش بازدید کنندگان بسته شد.
19. ایستگاه مرکزی میشیگان، ایالات متحدهی آمریکا
این ساختمان که یکی از بلندترین ایستگاههای راه آهن در جهان بود، در سال 1912-13 ساخته شد و حدود سی سال است که رها شده است.
20. فانونس آنیوا،ساخالینساکای، روسیه
در سال 1905، بین روسیه و ژاپن جنگ اتفاق افتاد، و در نهایت روسیه جزیره را تسخیر کرد. این جزیره در حال حاضر متروکه میباشد.
21. مزرعهی سنکا، خانهی رعیتی نیویورک، ایالات متحده آمریکا
این مزرعه به عنوان یک گورستان ماشین قدیمی استفاده میشود.
22. هتل Ryugyong، پیونگ یانگ، کرده شمالی
هتل صد و پنج طبقهای که کار ساخت آن با شروع قطحی در کشور آغاز شد، اما به دلیل کمبود بودجه رها شد.(سیارک)
23. جزیره هیشیمو، ژاپن
معدن زغال سنگی که زمانی پنج هزار نفر در آن ساکن بودند. هنگامی که از نفت به عنوان سوخت اصلی استفاده شد، این جزیره نیز رها شد.
24. معدن میر سیبری، روسیه
به دستور و نظارت استالین حفاری این جزیره شروع شد. زمانی که حفاری معدن بیش از حد دشوار شد آن را رها کردند.
25. شهر آب گرفتهی شایچنگ، چین
بیش از 1300 سال پیش تاسیس شد، اما حدود 50 سال پیش توسط رودخانهی شایچنگ در زیر آب مدفون و رها شد.
26. زندان هولمز بورگ، فیلادلفیا، ایالات متحده آمریکا
در سال 1829 ساخته و در سال 1971 بسته شد. در آن زمان زندانیان معروفی مثل ویل ساتون و آلکاپون در آن زندانی بودند.
27. پارک شش پرچم جازلند، نیوآور لئان، لوئیزیانا، EUA
این پارک در سال 2005 پس از طوفان کاترینا مخروبه و رها شد.
28. مقر سانزهی، سانزیه، تایوان
این خانه های عجیب و غریب قرار بود به افسران نظامی ایالات متحده فروخته شوند، اما در سال 1980 به دلیل کمبود سرمایه گذاری متوقف شد.(سیارک)
29. مسیح در زیر دریای سان فروتوسو، ایتالیا
این مجسمه هفده متر زیر دریای سواحل ایتالیا قرار دارد.
30. سرزمین مقدس، ایالات متحده آمریکا، بروری، کانکتیکیوت، ایالات متحده آمریکا
یک پارک تفریحی با مزمون کتاب مقدس که زمانی سالانه چهل هزار بازدید کننده داشت، اما در سال 1984 به دلیل استقبال کم بسته شد. منبع: msn.com
ترجمه itrans.ir
اپی توریسم ، شکلی از گردشگری است که با فرهنگ و سنت های جوامع روستایی سر و کار دارد و می تواند به عنوان یکی از پایدار ترین روش های توسعه و گردشگری در نظر گرفته شود. اپی توریسم شکلی از گردشگری در ارتباط با زنبور به عنوان یک حرفه سنتی و با محصولات زنبور عسل از جنبه های محیط زیستی، مواد غذایی و دارویی است.
فعالیتهای مربوط به اپی توریسم شامل بازدید از زنبورستانها، موزه ها در هوای آزاد و موزه های زنبور عسل است که در آن گردشگران فرصت مشاهده کار پرورش دهندهء زنبور عسل، روش ساخت عسل، خواص و ویژگی های آنها، کشف اطلاعات در مورد محصولات زنبور عسل، تماشای نحوه زندگی کلنی زنبور عسل ، شناخت همبستگی زیست محیطی بین یک مرد و زنبور عسل را دارند . عملکرد خوب اپی توریسم در اروپا مشاهده شده است.
قرن 21 دوره توسعه اقتصادی شدید و افزایش تخریب محیط زیست طبیعی است. کاهش تنوع زیستی و اختلالات بسیاری از اکوسیستم ها مشکلاتی هستند که هر روز با آن مواجه هستیم. افزایش روند جهانی شدن، رفتار، سنن، فرهنگ و یکپارچگی جوامع محلی را تهدید می کند. از نقطه نظر زیست محیطی، مقابله با این فرایندهای منفی لازم است. اجرای اصول توسعه پایدار می تواند با مشکل مواجهه شود. گردشگری شاخه ای از اقتصاد است که در آن ارزش های فرهنگی و طبیعی باید حفظ شوند .
گرایش مشاهده شده در گردشگری در سال های اخیر، علاقه مندی به اشکال طرفداری از محیط زیست سفر است: اکوتوریسم و توریسم کشاورزی، طبیعت و توریسم فرهنگی. گردشگران به دنبال انواع فعال سپری کردن وقت آزاد خود هستند، با این حال، نه تنها فعالیت بدنی بسیار مهم است بلکه فعالیت شناختی هم اهمیت دارد. فرصت به دست آوردن تجربه های جدید، برای بازدید از ویژگی های طبیعی و فرهنگی یک منطقه انگیزه ای برای بسیاری از سفرهای توریستی می شود .
یک نمونه عالی از این شکل اپی توریسم است. اپی توریسم (نام برآمده از نام لاتین زنبور عسل - عسل Apis mellifera) یک شکل از گردشگری مربوط با زنبور به عنوان یک حرفه سنتی و با محصولات زنبور عسل در محیط زیست، مواد غذایی و جنبه دارویی است.
فعالیت های مربوط به اپی توریسم شامل بازدید از زنبورستانها، موزه ها در هوای آزاد و موزه های زنبور عسل است که در آن یک توریست فرصت مشاهده کار پرورش دهنده زنبور عسل، روش ساخت عسل، خواص و ویژگی های آن (از جمله مزه انواع عسل)، درک سایر محصولات زنبور عسل (گرده، موم، نان زنبور عسل، ژل )، تماشای نحوه زندگی کلنی زنبور عسل ، شناختن همبستگی زیست محیطی بین یک انسان و زنبور عسل را پیدا می کند .
ممکن است اپی توریسم بر اساس موزه های پرورش زنبور عسل فعلی و موزه های هوای باز باشد، اما به طور کلی، این پیشنهاد ممکن است توسط صاحبان زنبورستانها، مزارع زنبور عسل و کشت و اکوتوریسم مزارع با زنبورستانها خانه شکل گرفته باشد.
توسعه اپی توریسم فرصتی برای فعال شدن مناطق روستایی، ایجاد مشاغل جدید و ترویج فرهنگ و سنت یک منطقه می دهد.
اسلوونی کشوری است که رهبری بازار اپی توریسم را بر عهده دارد، که در آن اپی توریسم یکی از شاخه های گردشگری است که هم برای گردشگران داخلی و هم خارجی بسیار جذاب شده است. در طی 5 سال گذشته، توسعه پویای اپی توریسم در لهستان، آلمان، جمهوری چک، لیتوانی، اوکراین و اسپانیا ثبت شده است.
اتفاق ناخوشایندی که هفته گذشته آرامش را از مردم اندونزی سلب کرد و آنهارا عزادار عزیزانشان کرد، نکته تازهای درخود داشت که همه را نگران کرده است: بمبگذاریها توسط والدینی به همراه فرزندانشان صورت گرفته بود.
خانوادهای که درتصویر ملاحظه میکنید، کسانی هستند که مسئول بمبگذاری اخیر اندونزی شناخته شدهاند. همسایگان عنوان کردهاند که این خانواده به واسطه بخشیدن غذا به نیازمندان توانسته بودند در محله برای خود احترامی کسب کنند. برای سالهای متوالی غذاهای متفاوتی از موز سرخ شده تا برنج پخته شده از روی حصار حیاط خانهشان دست به دست میشده و برای نیازمندان محل برده میشده است. حتی بعدازظهر روزی که پوجی (خانم این خانواده) چهل و دو ساله با بمبهایی که به خود بسته بود وارد یک کلیسای اهل مسیحیت در اندونزی شده و خود را منفجر کرده است، در آشپزخانه خانهشان دیده شده است. وری تری و همسرش (از همسایگان این خانواده) تنها ساعاتی پیش از این اتفاق دلخراش، اورا دیدهاند که درحال خرید میوه و سبزی بوده است. وری در مصاحبهای دراین خصوص عنوان کرده است: «همسرم از او (پوجی) پرسید که چه میپزد و در پاسخ شنید که چیز بخصوصی نیست و چیز حاضری برای فرزندانش آماده میکند.»
این آخرین صحنهای است که در ذهن وری از این خانواده نقش بسته است و از روزی که خبری تحت این عنوان شنیده است که پوجی و همسرش، دیتا اوپریاتو، مسئول بمبگذاری اخیر در کلیساهای اندونزی هستند، بارها و بارها این صحنه را در ذهن خود مرور کرده است. این تازه تمام ماجرا نیست و این زن و شوهر از فرزندان خود نیز در این حمله انتحاری کمک گرفتهاند.
صبح روز یکشنبه بود که این زن و شوهر به همراه چهار فرزندشان سه حمله به کلیساهای مختلف در شهر سورابایای اندونزی را تدارک دیدند. در یک دهه اخیر در اندونزی، این پرتلفاتترین و خطرناکترین حمله تروریستی بوده است. دیتا، در ابتدای این حمله، همسر و دو دختر خود (فدیلای دوازده ساله و پاملای نه ساله) را دم درب ورودی یک کلیسا در این شهر پیاده میکند و سپس خود به همراه ماشینش که پر از مواد منفجره بوده است، به سمت کلیسای مرکزی این شهر میرود و باقی ماجرا. تمام این اتفاقات درحالی درجریان بود که از سوی دیگر دو پسر خانواده (یوسف هجده ساله و فرمان شانزده ساله) با موتور سیکلتی که درآن بمب کارگذاری شده بود به سمت کلیسای سانتا ماریای این شهر رفتند (کلیسای کاتولیک) و در آنجا اقدام به انفجار موتورسیکلت خود کردند. تمامی این حملهها در چیزی حدود نیم ساعت عملی شد و هجده کشته بجای گذاشت. هجده کشتهای که خود بمبگذارها هم شامل آن بودند.
اما زمانی که این خبر به گوش همسایگان این خانواده رسید، آنها بسیار متعجب شدند و هنوز در تلاشاند تا توضیحی منطقی برای کار آنها بیابند. وری، یکی از همسایگان آنها در مصاحبهای گفت: «سالها بود که هرروز آنها را میدیدم و با آنها آشنایی داشتم. پوجی به عنوان پرستار در بیمارستان کار میکرد، اما پس از مدتی از کار خود استعفا داد و دلیلش این بود که با دیدن خون حالت تهوع پیدا میکرد و حالش بد میشد. او از دیدن درد و رنج مردم به هم میریخت. با این چیزهایی که از پوجی میدانم برایم بسیار عجیب است که او با این روحیات چگونه حاضر شده است این کار را با فرزندان خود بکند؟
دیتا و همسرش، به چشم سایر اعضای محله، کاملا انسانهایی عادی بودند. آنها مؤدب بوده و رفتاری دوستانه داشتهاند. سرشان به کار خودشان بوده است، با اینحال در فعالیتهای محلهشان نیز شرکت میکردهاند. آنی دانی، یکی دیگر از همسایگان این خانواده گفت: «همه شگفتزده شدهایم. چیزهایی که با آوردن نام یک تروریست در ذهن انسان نقش میبندد، به هیچ وجه در کردار و رفتار این خانواده دیده نمیشد.» بنابه گفته همسایگان، بچههای این خانواده همانند بچههای عادی بعد از ظهرها به دوچرخهبازی مشغول میشدند و پدر خانواده، دیتا، شلوار جین و تیشرت میپوشیده (پوشش اسلامی به آن صورت نداشته است) و کسب و کار کوچکی داشته و بادام و روغن و اینگونه محصولات میفروخته است.
نورول احسان، خیاطی است که در محله قدیمی دیتا با او آشنایی داشته است و در خصوص او عنوان کرده که انسان دینداری بوده است، اما به هیچوجه تندرو نبوده. تنها یک نکته درخصوص او عنوان کرد که میتواند سرنخ کوچکی از حادثه اخیر بدست دهد. به گفته احسان، زمانی که دیتا جشنی یا دورهمیای چیزی برپا میکرد، هیچگاه کسانی را که مسیحی یا هندو بودند به مراسم خود دعوت نمیکرد.
حادثه بمبگذاری دلخراشی که در اندونزی رخ داده است نشان از حرکت افراطی جدیدی داشت که تاکنون بیسابقه بوده است: خانوادهای کامل به همراه فرزندانشان در یک حملهای که اصطلاحاً جهاد نامیده میشود شرکت کردهاند. این نخستین باری بود که در اندونزی یک حمله انتحاری بوسیله یک خانواده صورت میگیرد. نکته نگران کننده این است که تنها پس از بیست و چهار ساعتی که از این حمله گذشت، خانواده دیگری نیز دست به چنین کاری زدند.
پس از حملاتی که به کلیساها صورت گرفت، یک خانواده پنج نفره دیگر نیز چنین کاری را تکرار کردند. تری مورتیونو و همسرش، تری ارناواتی، به همراه سه فرزندشان دو موتورسیکلت را که بمبگذاری شده بوده را به سمت ایستگاه مرکزی پلیس در شهر سورابایا راندند و اقدام به انفجار آن کردند. در این حمله، به جز آیس، دختر هشتساله این خانواده، همه کشته شدند. آیس، میان پدر و مادر خود نشسته بوده و کمربند حاوی بمب به خود نبسته بوده است. این حمله در روز دوشنبه صورت گرفته بود.
تنها ساعاتی پیش از صورت گرفتن این حمله دوم، یعنی در بعد از ظهر روز یکشنبه، بمبی پیش از کارگذاری درخانه آنتون فبریانتو و خانوادهاش منفجر میشود (به دلیل نقص فنی یا مشکلی این چنینی). در این مورد نیز والدین خانواده به همراه دختر هفده سالهشان کشته میشوند. سه فرزند دیگر خانواده جان سالم به در میبرند.
پلیس اندونزی براین باور است که هرسه این خانوادهها عضو گروه اسلامی JAD اندونزی بودهاند و هر یکشنبه در نشستی از این گروه اسلامی شرکت میکردهاند که درآن ویدئوهایی پخش میشده که درآنها حملات جهادی در سوریه و عراق را کاری ارزشمند و خدادوستانه قلمداد میکرده و شهادت را راه رسیدن به خدا عنوان کردهاند. پلیس در ادامه توضیحات خود در خصوص این خانوادهها عنوان کرده است که فرزندان خود را در خانه درس میدادهاند تا با رفتن به مدرسه، افکار ضداسلامی در آنها شکل نگیرد. این خانوادهها در معرض ایدئولوژی کسانی چون خالد ابو باکار نیز بودهاند. خالد عضو سابق گروهک اسلامی نظامیای بوده است که در اندونزی فعالیت دارند و اکنون عضو گروه JAD شده است. او بدل به الگویی برای دیتا و بسیاری دیگر شده است. هیچیک از افراد این سه خانواده تاکنون به سوریه نرفتهاند، اما خالد ابوباکار، سال گذشته تلاش کرده بود به سوریه برود که در راه و در ترکیه دیپورت شده و اجازه این سفر به او داده نشد.
نوا نورانی که آنالیزور حملههای تروریستی است و درباره آنها تحقیق میکند در مصاحبهای عنوان کرده که مشارکت زنان و کودکان خانواده در حملههای تروریستی نوید شروعی تازه در حیطه فعالیتهای تروریستی در اندونزی را میدهد. او در ادامه صحبتهای خود گفت: «بله، این حادثه واقعا شوکهکننده بود. چراکه تاکنون خانوادهای اقدام به اینگونه کارها نکرده بوده است. اما اگر دقیقتر نگاه کنیم پیش از این نیز مشارکت زنان و کودکان در اینگونه حملات را مشاهده کردهایم (در سوریه). حالا هم همان است، اما اینبار در قالب خانواده.»
در دسامبر سال 2016، زنی اندونزیایی تلاش داشت تا خود را در کاخ ریاستجمهوری اندونزی منفجر کند که پیش از عملی کردن نقشه خود، دستگیر شد. چندماه پیش از این حادثه هم فرزند دوازده ساله یک تروریست محکوم به زندان، با نام هتف، به همراه جمعی از بستگانشان به سوریه سفر کرد. آنجا در درگیری درکنار یک عضو فرانسوی گروه داعش در درگیری کشته شد. پدرش درباره این اتفاق نوشت: «به سلامت، مجاهد کوچک من، پدر و مادرت به تو افتخار میکنند.»
علی فئوزی، تروریست سابق بر این باور است که کودکانی که دراینگونه حملات مشارکت دارند، به مرور زمان راضی به انجام این کار میشوند و روی فکر و ذهن آنها کاملا کار میشود. او در ادامه صحبتهای خود گفت: «پروسهای وجود دارد که بوسیله آن طی مدتزمانی افکار بخصوصی به کودکان القاء میشود. این چیزی است که من به آن نام تندرویِ زودهنگام را میدهم. من کاملا اطمینان دارم که خانواده بر سر فعالیتی که انجام دادهاند توافق کردهاند و هیچگونه توطئه و دروغی میان آنها نبوده است. انگیزه از انجام چنین کارهایی دنیایی نیست، بلکه مربوط به مسائل ایدئولوژی میشود. تمام افراد خانواده برای راهیابی به بهشت، دست به انجام این کارها میزنند.
علی فئوزی، که اکنون مدتها است دیگر این فعالیتها را دنبال نمیکند تندروی مذهبی را نوعی بیماری میداند. او دراین باره گفت: «من هم اینگونه بودم. زمانیکه کسی شبیه به شمارا میدیدم، زنی که لباس سفیدی به تن دارد، با خود فکر میکردم: `به سرش باید شلیک کنم یا به سینهاش؟`»
مسئولان پیگیری این مسئله در اندونزی براین باورند که گروه اسلامی JAD مسئول این حملات است. برخی دیگر هم بر این باورند که داعش باید مسئول این حملات باشد. البته در این ماه شورشی در یکی از زندانهای اندونزی رخ داده است که برخی آن را مرتبط با این حملات میدانند. روز هشتم ماه می بود که صد و پنجاه زندانی در اندونزی که به اتهام شرکت در فعالیتهای تروریستی دستگیر شده بودند، شورش کرده و پنج پلیس را که گروگان گرفته بودند به قتل رساندند (گروگان ششم زنده آزاد شد). این شورش چهل ساعت به طول انجامید. با تصاویری که از این شورش پخش شده انتظار حملات بیشتری میرود. برخی حتی علناً عنوان کردهاند که انتقام رفتاری که با این زندانیان میشود را خواهند گرفت.
کاریونو یک معلم بازنشسته است که برای مدتی بالغ بر چهل سال با دیتا و خانوادهاش آشنایی داشته است و در مصاحبهای که با او شد عنوان کرد: «شاید او این کلیساها را به این خاطر انتخاب کرده باشد که بخوبی راجع به آنها اطلاعات داشت.» کاریونو گفته که پس از دیدن چهره دیتا رو ی نمایشگر تلویزیون به سرعت به سمت خانه آنها دویده و بسیار شوکه شده است.
چند روز اول برایش بسیار دشوار بوده و نمیتوانسته توضیحی برای اینکار دیتا و خانوادهاش بیابد. کاریونو صحنهای را در صحبتهای خود توصیف کرد که بشدت اورا تحت تأثیر قرار داده است: اریک که مسئولیت روستایشان را به عهده دارد و یک مسیحی است، پدر و مادر، بمب گذارهارا تا ایستگاه پلیس همراهی کرده و تدابیر لازم را صورت داده تا بقایای اجساد فرزندانشان را دریافت کنند.(سیارک)
اگر از جمله کسانی باشید که به نقاشی کشیدن، نوشتن و خلق آثار این چنینی علاقه دارند، با استفاده از این اختراع جدید علاوه بر این که قادر خواهید بود آثار هنری خود را خلق کنید، در کنار آن آلودگی هوا را نیز تا حدودی کاهش خواهید داد؛ آلودگی ای که بنا به آخرین اطلاعات منتشر شده توسط سازمان جهانی سلامت، خطرناک ترین تهدید بیرونی برای سلامت انسان و نیز محیط زیست است و سالانه به طور میانگین نزدیک به 6.5 میلیون نفر، به واسطه قرار گرفتن در معرض این گونه آلودگی ها جان خود را از دست می دهند که در نوع خود رقم قابل توجهی است.
انیرود شارما، مهندسی است که به دنبال راهکار و راه حلی برای کمتر کردن این گونه آلودگی ها می گشت و در نهایت قادر به اختراع روشی شد که به واسطه آن فرد قادر خواهد بود کربن موجود در دود آلوده خارج شده از اگزوز خودرو ها را بازیافت و مورد استفاده های دیگر قرار دهد. دستگاه اولیه ای که انیرود به همراه تیم تحقیقاتی اش ساختند این امکان را به وجود می آورد که حدود نود و پنج درصد از کل کربن (کربنی که در این حالت معمولا شکل دوده به خود می گیرد) موجود در دود آلوده خارج شده از اگزوز خودرو ها (و نیز دودی که سایر موتور های سوختی آن را وارد جریان هوا می کنند) را بدل به جوهر و یا رنگی کرد که برای مصارف گوناگون مورد استفاده قرار بگیرد. انیرود بر محصول نهایی حاصل از این فرایند نام «Air-Ink (جوهر هوا)» را نهاده است.
آمار و ارقام استفاده سرانه کیسه های پلاستیکی در جهان سر سام آور است: در هر دقیقه حدود یک میلیون کیسه پلاستیکی در نقاط مختلف جهان خریداری و توسط افراد استفاده می شود. رودریگو گارسیا گنزالس شخصی است که راهکاری برای این مسئله پیدا کرده است. تکنیک و روشی در آشپزی حرفه ای وجود دارد که از آن تحت عنوان «کروی ساختن ذرات آب (Spherification)» یاد می شود و همان گونه که از نام اش بر می آید، با به کار بستن این روش ذرات آب شکل کروی به خود می گیرند. گارسیا گنزالس از این روش بهره گرفته است و به واسطه آن یک توپ کوچک یخ زده از آب را با ماده دیگری که از جنس عصاره جلبک دریایی است کاملا پوشش داده و از این عصاره به عنوان پوسته ای برای آب یخ زده خود بهره گرفته است. نتیجه این ایده خلاقانه یک حباب نسبتا کوچک آبی می شود که حالتی ژلاتینی به خود گرفته است و می توان از نمونه های بزرگ تر آن به عنوان جایگزینی برای کیسه های پلاستیکی بهره گرفت. نکته جالب توجه در خصوص این اختراع خلاقانه گارسیا گنزالس این است که این محصول مصرف خوراکی دارد و پس از استفاده به جای دور ریختن می توان آن را خورد؛ اگر هم در محیط زیست و آب دریا ها ریخته شود ضرری را متوجه جانداران دیگر نخواهد کرد.
اختراعاتی که می توانند کره زمین را از خطر نابودی نجات دهند بخش اول
پیش از این و در بخش نخست همین مقاله اطلاعاتی در خصوص سطلی داده شد که قادر به جمع آوری زباله های موجود در آب های آزاد بود. حال قصد داریم شما را با اختراع دیگری در این حوزه آشنا کنیم. بویان سالت شخصی است که این اختراع به نام او ثبت شده است. بویان از دانشگاه محل تحصیل خود انصراف داد تا تمامی وقت خود را صرف اختراع جدید اش کند؛ اختراعی که به وسیله آن می توان پلاستیک های موجود و شناور در آب های آزاد را جمع آوری کرد. در حال حاضر این اختراع بویان به عنوان یکی از وسایل اصلی طرحی به شمار می رود که هدف از پیاده ساختن آن، جمع آوری زباله های موجود در آب های اقیانوس آرام بوده است. در حال حاضر نزدیک به 1.8 تریلیون تکه پلاستیک در آب های آزاد شناور است؛ تکه هایی که به وسیله جریان آب وارد نقاط مختلف شده اند. دستگاهی که توسط بویان سالت اختراع شده است، در حقیقت یک لوله بسیار بزرگ و شناور است که می تواند پلاستیک های شناور در آب را به سمت خود کشیده و در محفظه هایی به خصوص جای دهد. این لوله ثابت نیست و به گونه ای طراحی شده است که به همراه موج های آب حرکت کند (البته لنگر هایی هم برای ثابت نگاه داشتن آن در مواقع ضروری تعبیه شده است). در نهایت پلاستیکی که توسط این لوله جمع آوری می شود، به وسیله قایق های موتوری به سمت خشکی برده می شوند.
معمولا برای خلاصی از زباله هایی چون لاستیک، مجبور به آتش زدن آن ها می شوند، چرا که تخریب پذیر نیستند و زمان قابل توجهی لازم است تا تجزیه شوند. آتش زدن لاستیک موجب به وجود آمدن ترکیبات شیمیایی و بسیار خطرناکی به شکل دود می شود که آب، خاک و هوا را به شدت آلوده می کند و خطری جدی برای محیط زیست به شمار می رود. حال دستگاهی اخترع شده است که امکان بازیافت کرده این لاستیک ها را فراهم می کند و به جای انباشتن و سوزاندن آن ها، می توان با استفاده از این دستگاه به تکه های بسیار کوچک لاستیک تجزیه شان کرد و از این تکه ها برای ساخت محصولات گوناگونی چون چمن های مصنوعی بهره گرفت.
طرز کار دستگاه این گونه است که ابتدا لاستیک را به قطعات کوچک تری بدل می کند و سپس این تکه های کوچک وارد روزنه های دیگر دستگاه شده و کوچک تر و کوچک تر می شوند تا در نهایت بتوان از آن ها در ساخت محصولات دیگر بهره گرفت. نکته دیگری که در خصوص این دستگاه وجود دارد این است که هر گونه ناخالصی موجود در لاستیک ها را نیز (فلز و یا هر ناخالصی دیگر) جدا کرده و بنا بر این لاستیک های کوچک به دست آمده کاملا خالص و قابل استفاده خواهند بود.
آکواکالچر نامی است که به انگلیسی به پرورش ماهی و آکواریم اطلاق می شود؛ هیدروپونیک نیز نامی است که برای کشاورزی بدون استفاده از خاک یا به عبارت دیگر کاشت محصولات کشاورزی در محلول های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد (معادل فارسی آن آب کشت است). در حال حاضر روش جدیدی اختراع شده است که به واسطه آن می توان با استفاده از فضولات جانداران آب زی (که در محیط مصنوعی پرورش داده می شوند، حوضچه یا آکواریوم)، گیاهانی را پرورش داد. این گیاهان در نهایت آب محل زندگی این جانداران آب زی را پاکیزه نگاه خواهند داشت. نامی که برای این روش تازه انتخاب شده است، آکواپونیک نام دارد که ترکیبی است از دو نامی که در ابتدای متن همین مورد عنوان شد.
این روش تازه اختراع شده می تواند نقشی مهم و اساسی در تولید محصولات طبیعی و ارگانیک داشته باشد: با استفاده از این روش می توان به جای ریختن فضولات جانداران آب زی در آب های آزاد و آلوده کردن این آب ها، آن ها را برای پرورش و تولید محصولات غذایی مورد استفاده قرار داد. فایده دیگری که استفاده از این روش دارد این است که آب را نیز از آلودگی پاک کرده و مصرف آب مورد نیاز برای حوضچه ها را به طور قابل ملاحظه ای کاهش خواهد داد. تصویری که مشاهده می کنید متعلق به نخستین منبع پرورش محصول آکواپونیک در کانادا است.
دستگاه دیگری که قصد داریم مورد بررسی قرار دهیم این قابلیت را دارد که با استفاده از بازمانده غذا ها و مواد خوراکی و نیز فضولات جانداران مزارع و جانوران دامی، انرژی تجزیه پذیر و پاکیزه ای تولید کرد و آن را برای مصارف گوناگون مورد استفاده قرار داد. نام این دستگاه «زیست گاز خانه (Home Biogas 2.0)» است (تصویری که مشاهده می کنید متعلق به همین دستگاه است) و به طور مستقیم به اجاق گاز موجود در خانه متصل می شود. تنها مسئله ای که در خصوص استفاده از این دستگاه منحصر به فرد وجود دارد این است که باید در شرایط آب و هوایی نسبتا گرمی باشید که بتوانید به طور بهینه از آن بهره بگیرد و این منبع سوخت رسانی را در خانه خود داشته باشید (میانگین دمای هوا در طول شبانه روز باید نزدیک به بیست درجه سیلسیوس یا شصت و هشت درجه فارنهایت باشد).
پس از نصب دستگاه، تنها کاری که لازم است انجام دهید، قرار دادن بازمانده های غذا و فضولات دامی در چاهکی است که روی قسمت فوقانی آن در نظر گرفته شده است. این غذا یا فضله دامی به داخل محفظه به خصوصی در دستگاه می افتد و سپس سایر فرایند های مربوط به تبدیل آن ها به انرژی و سوخت آغاز می شود. طرز کار این دستگاه به این صورت است که حرارت نور خورشید را دریافت کرده و به وسیله آن باکتری به خصوصی که در مخزن دستگاه جای دارد، فعال شده و شروع به کار می کند و بازمانده های غذا و فضولات دامی را بدل به زیست گاز می کند. گاز حاصل از این فرایند در مخزن دیگری که برای ذخیره آن تعبیه شده است، جای گرفته و با فشار بسیار اندک و به مرور زمان به سمت اجاق گاز آشپزخانه روانه می شود.
به جرأت می توان گفت که درختان مهمترین نقش را در بقای محیط زیست ایفا می کنند: گاز های گلخانه ای مضر برای هوا را در خود ذخیره می کنند، آب و هوا را تصفیه می کنند و کربن و سایر ترکیبات مضر را از آن ها جدا می کنند، غذا و سرپناه برای موجودات و انسان تأمین می کنند و به طور کلی عامل اصلی بقای اکو سیستم یا زیست بوم ها هستند. متأسفانه اما در هر دقیقه در سراسر جهان، به اندازه مساحت بیست و هفت زمین فوتبال درخت از دست می دهیم (آتش سوزی جنگل ها، خشکی، قطع درختان و عوامل این چنینی سبب این مسئله هستند).
این مسئله باعث شد تا یک شرکت مهندسی فعال در بریتانیا (شرکتی با نام زیست کربن (Bio Carbon)) اقدام به ساخت هواپیما های بدون سرنشینی کند (drone) که وظیفه کاشت درخت را به عهده گرفته و تا حدودی خسارت وارد آمده بر زمین را جبران کنند. طرز کار این هواپیما های بدون سرنشین به این صورت است که ابتدا مکان های مناسب برای کاشت درخت را شناسایی کرده و سپس خود را در ارتفاع دو متری سطح زمین جای گیر می کنند. پس از آن دانه های درختان را با سرعتی بر روی زمین پخش می کنند که در عمق مناسب برای رشد قرار بگیرند.
باد، منبعی عاری از هر گونه آلودگی و تجدید پذیر از انرژی است و به صورت تئوری می توان عنوان کرد که تنها با استفاده از همین انرژی حاصل شده از باد، می توان تمامی مصارف بشری را تأمین کرد و از هر گونه انرژی دیگر بی نیاز شد، البته این تئوری تنها در صورتی قابل عملی شدن خواهد بود که فضای بسیار بزرگی در اختیار داشته باشیم، چرا که به تعداد زیادی توربین بادی احتیاج خواهیم داشت. گزینه دیگری که در این خصوص پیش روی ما قرار دارد (به جز ساخت تعداد زیادی توربین بادی) این است که توربین های بادی غول پیکری بسازیم (توربین های بادی ای که ارتفاع شان از برج ایفل بلند تر باشد) که ده برابر توربین های بادی حال حاضر قدرت داشته باشند.
در حال حاضر گروهی از مهندسان در حال کار کردن بر روی همین مسئله هستند و قصد دارند توربین های بادی غول پیکری بسازند که تنها طول تیغه هاشان به چیزی حدود دویست متر خواهد رسید. البته نکته ای که در این خصوص اهمیت پیدا می کند، این است که چنین حجم بزرگی باید به گونه ای طراحی شود که قابلیت تحمل فشار باد در ارتفاع بالا را داشته باشد، به همین خاطر است که این مهندسان، قصد دارند این توربین ها را به گونه ای طراحی کنند که شبیه به درختان نخل، به هنگام وزش باد خم شوند تا قادر به تحمل فشار ناشی از آن باشند. بنا بر این طراحی این توربین های بادی غول پیکر به گونه ای خواهد بود که بتوانند حتی فشار ناشی از طوفان ها را نیز تحمل کنند.
بعضا شکستگی ها و آسیب دیدگی هایی در لوله هایی که حامل گاز متان هستند پدید آمده و سبب نشتی پیدا کردن این گاز خطرناک برای محیط زیست می شوند. نکته ای که در خصوص گاز متان وجود دارد این است که بی بو است و قابل مشاهده نیست، بنا بر این، در صورتی که به بیرون نشت پیدا کند، این امکان وجود دارد که برای ماه های متوالی به نشتی ادامه دهد و کسی هم نتواند از این مسئله آگاهی بیابد. گاز متان، برای محیط زیست بسیار خطرناک است و تا چیزی حدود هشتاد برابر گاز کربن امکان ذخیره کردن حرارت در خود را دارد. و اما راهکاری که برای این مسئله در نظر گرفته شده است فرستادن یک ماهواره با نام «متان ست (Methane SAT)» به فضا است که هر گونه نشتی در نقاط مختلف را روی نمایشگر های به خصوص نشان خواهد داد.
همان گونه که می دانید، به واسطه تغییرات اقلیمی و آب و هوایی شکل گرفته در کره زمین، حرارت به مرور در حال بالا رفتن است و پیش از هر چیز دیگری، این صخره های مرجانی هستند که به واسطه این بالا رفتن حرارت در معرض تهدید نابودی قرار می گیرند، چرا که قابلیت تحمل حرارت های بالا را ندارند و از بین می روند. مو احسانی، مهندسی است ساکن در آریزونا و برای این مسئله راهکاری اندیشیده است و در حال طراحی دستگاهی متشکل از یک لوله و یک پمپ یا تلمبه است و به وسیله آن می توان آب سرد تر موجود در بستر اقیانوس ها را به قسمت فوقانی آب و جایی که صخره های مرجانی در آن قرار گرفته اند منتقل کرد و بدین صورت دمای آن ها را پایین تر آورد. ایده اصلی مو احسانی این است که انرژی مورد نیاز برای این پمپاژ کردن آب به سمت بالا را از حرکت موج های دریا تأمین کند و در صورت عملی شدن این ایده خلاقانه، کمک شایانی به حفاظت از صخره های مرجانی خواهد کرد.
اگر این روندی که پیش گرفته ایم را تغییر ندهیم و همین مسیر را ادامه دهیم، تا سال 2050، نزدیک به دوازده میلیارد تن، زباله پلاستیکی روی کره زمین خواهیم داشت و این آمار بسیار نگران کننده است. گروهی از محققان ژاپنی البته راهکاری برای این مسئله پیدا کرده اند که تا حدودی از نگرانی های موجود خواهد کاست: این محققان آنزیمی جهش یافته اختراع کرده اند که با نام PETase شناخته می شود و در صورت استفاده تنها ظرف چند روز قادر خواهد بود زباله های پلاستیکی را تجزیه کند؛ فرایندی که در حالت عادی صد ها سال زمان می برد. البته نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که آنزیم های جهش یافته قادر به از بین بردن کلی پلاستیک نمی باشند و تنها می توانند آن را به مواد اولیه تشکیل دهنده اش تجزیه کنند که برای بازیافت پلاستیک مناسب خواهد بود.
صفحه های خورشیدی ای که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرند، بر روی پشت بام ها و یا زمین های آزادی قرار می گیرند که قابلیت جذب نور خورشید را بهتر از هر جای دیگری داشته باشند. اخیرا دانشمندان در حال انجام دادن تحقیقاتی هستند مبنی بر این که آیا عملی شدن این ایده قابل تصور است که از صفحه هایی استفاده کرد که به جای نور خورشید منبع دیگری برای تأمین انرژی داشته باشند؛ منبعی چون قطرات باران. یا این که صفحاتی که بر سطح جاده ها نصب شوند (تصویری که مشاهده می کنید متعلق به نمونه های آزمایشی همین صفحات است) و انرژی مکانیکی حاصل از عبور و مرور خودرو ها را به انرژی های دیگری بدل کنند. البته این تحقیقات هنوز در مراحل ابتدایی خود به سر می برد.
سرفصل های پست:
شاید تا کنون خبر هایی در خصوص اقداماتی که برای عدم استفاده از نی های پلاستیکی انجام شده است را شنیده باشید: برند استارباکس اعلام کرده است که تا سال 2020 نی های جدیدی در شعبه های مختلف خود مورد استفاده قرار خواهد داد که هیچ آسیبی به محیط زیست نخواهند رساند. این در حالی است که مک دونالد در حال امتحان کردن نی های کاغذی تازه خود در شعبه های بریتانیای اش است. شرکت های مسافر بری آمریکایی نیز یکی پس از دیگری در حال قطع کامل استفاده از نی های پلاستیکی هستند. دو شهر سیاتل و سان فرانسیسکو از پیشتازان این گونه فعالیت ها به شمار می روند و تا کنون جنبش های بسیاری در این دو شهر برای متوقف کردن استفاده از نی های پلاستیکی به راه افتاده است.
فعالان و دوستداران محیط زیست بر این باورند که ابتدا باید مردم را وادار کرد تا استفاده از محصول پلاستیکی به خصوصی را به طور کلی متوقف کنند و این اولین قدم برای شروع جنبشی به منظور عدم استفاده از پلاستیک به طور کلی خواهد بود. مهمترین مسئله در خصوص پلاستیک تخریب پذیر نبودن آن است و به همین واسطه خطرات و زیان های بسیاری را متوجه محیط زیست می کند؛ جالب است بدانید که بیش از هفتاد و نه درصد زباله های پلاستیکی سر از از زمین های آزاد در محیط زیست در می آورد (زمین هایی که زیستگاه گونه های مختلف جانوری و گیاهی است و ضرر های زیادی را به این واسطه متحمل می شوند) و یا به گونه ای دیگر خطراتی را متوجه محیط زیست می کند.
اما اگر واقع بین باشیم و مسئله را به طور گسترده تری مد نظر قرار دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید که عدم استفاده از نی های پلاستیکی تأثیر چندانی بر کاهش خطرات پلاستیک برای محیط زیست نخواهد داشت. بنا به آمار و اطلاعاتی که از شبکه خبری بلومبرگ در این زمینه به دست رسیده است، اگر تمامی تعداد نی هایی که تخمین زده شده در کناره اقیانوس ها و سواحل آن ها جای گرفته اند (بنا به این تخمین چیزی حدود هشت میلیارد نی پلاستیکی در کرانه دریا ها و اقیانوس ها وجود دارد) شسته شده و وارد آب های آزاد شوند، تنها 0.03 درصد از کل زباله های پلاستیکی موجود در این مناطق که سالانه وارد آب های آزاد می شوند از بین خواهد رفت و این آمار و ارقام خود پر گویای تأثیر بسیار ناچیز این گونه جنبش ها بر روند کلی فعالیت های مرتبط با پاک سازی زباله های پلاستیکی است.
با تمام این تفاسیر، در تحقیق نقش زباله در نابودی محیط زیست و نقش زباله در آلودگی محیط زیست قصد داریم آن را مورد بحث قرار دهیم و محصولاتی دیگر که بیشتر از نی های پلاستیکی مورد استفاده قرار می گیرند و به مراتب زباله بیشتری به نسبت آن تولید می کنند (زباله فاجعه محیط زیست ). با سیارک همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در این خصوص در اختیارتان قرار دهیم.
بنا به اطلاعات به دست رسیده از مؤسسه تروث (مؤسسه ای که در زمینه کنترل مصرف تنباکو فعالیت هایی انجام می دهد) سالانه نزدیک به چهار و نیم تریلیون فیلتر سیگار به عنوان زباله جمع آوری می شود؛ این میزان یک سوم کل زباله های جمع آوری شده را شامل می شود و در نوع خود بسیار قابل توجه است. مسئله ای که در خصوص فیلتر های سیگار وجود دارد و آن ها را بدل به تهدیدی بسیار جدی برای محیط زیست می کند این است که فیلتر های سیگار به شدت سمی هستند؛ اطلاعات منتشر شده توسط سازمان پیشگیری و درمان سرطان آمریکا حاکی از آن است که چیزی حدود هفتاد ترکیب شیمیایی خطرناک در سیگار وجود دارد که می توانند سرطان زا باشند (این ترکیب های شیمیایی در فیلتر سیگار باقی می مانند). در بسیاری از نقاط دنیا و در مناطق مختلف محیط زیست این فیلتر های سیگار روی هم انباشته شده و اگر به آب های آزاد راه پیدا کنند، به سرعت آن را آلوده می کنند و گونه های گیاهی و جانوری موجود در آب های آزاد را به شدت تهدید می کنند. این تنها یکی از خطراتی است که این زباله سمی می تواند متوجه محیط زیست کند.
بنا به اطلاعات رسمی منتشر شده، سالانه در سراسر کره زمین، نزدیک به یک تریلیون کیسه پلاستیکی مورد استفاده افراد مختلف قرار می گیرد؛ این در حالی است که کمتر از پنج درصد از این میزان قابلیت بازیافت شدن را پیدا خواهد کرد و باقی زباله های پلاستیکی یا به تهدیدی برای محیط زیست بدل شده و در نقاطی روی هم انباشته می شوند، و یا این که به گونه ای از بین می روند (که باز هم برای محیط زیست آسیب رسان خواهد بود). بنا به همین اطلاعات، مردم ایالات متحده آمریکا یکی از مصرف کنندگان عمده محصولات پلاستیکی در سراسر جهان به شمار می روند؛ آن ها سالانه چیزی حدود سیصد و هشتاد میلیارد کیسه پلاستیکی (و سایر محصولات پلاستیکی) مورد استفاده قرار می دهند. البته در چند سال اخیر جنبش هایی برای کنترل این روند روز افزون استفاده از پلاستیک در ایالات متحده آمریکا شکل گرفته است؛ برای نمونه در سال 2016 بود که مقامات کالیفرنیا، به طور کلی استفاده از پلاستیک و محصولات مرتبط با آن را ممنوع اعلام کرد و بدل به تنها ایالتی در میان سایر ایالات متحده آمریکا شد که چنین ممنوعیتی را به طور رسمی اتخاذ کرده است. این گونه به نظر می رسد که در نیویورک نیز اقداماتی در این خصوص در حال صورت گرفتن است و امکان دارد بدل به دومین مکانی در آمریکا شود که در آن استفاده از محصولات پلاستیکی ممنوع است.
وسایل ماهی گیری ای که توجه چندانی به شان نمی شود و در آب های آزاد رها می شوند (در میان فعالان محیط زیست و ماهی گیران، از این وسایل با نام «وسایل ارواح» یاد می شود) یکی از بزرگترین مسائلی هستند که در حال حاضر گریبان گیر محیط زیست شده اند. بنا به آمار و اطلاعات منتشر شده توسط سازمان جهانی حفاظت از حیوانات و گونه های جانوری، هر سال بالغ بر ششصد و چهل هزار تن وسیله ماهیگیری در آب های آزاد یافت می شود و این وسایل خطرات بسیاری را متوجه گونه های جانوری و گیاهی آب های آزاد اقیانوس ها می کنند. بخش بسیار زیادی از این وسایل ماهی گیری را تور های بزرگ ماهی گیری تشکیل می دهد؛ این تور ها عمدتا از جنس پلاستیک ساخته شده اند؛ بنا بر این ریختن پسماند های پلاستیکی در آب های آزاد با رها کردن تور های ماهی گیری در آن چندان تفاوتی ندارد. اخیرا با استفاده از آخرین تکنولوژی های هوایی روز دنیا تحقیقاتی بر روی نقاط آلوده آب های آزاد اقیانوس ها صورت گرفته است و نتایج حاکی از آن بوده است که بیش از چهل و شش درصد کل زباله های پلاستیکی موجود در آب اقیانوس آرام را تور های ماهی گیری تشکیل می دهد؛ یعنی تقریبا نیمی از آن که در نوع خود میزان قابل توجهی است.
در سال 2016 بود که پس از تبلیغات و برگزاری برنامه های متعدد جنبشی بسیار بزرگ برای جمع آوری زباله های موجود در کرانه آب ها و سواحل دریا ها و اقیانوس ها به راه افتاد؛ این جنبش متشکل از افراد داوطلبی بود که برای این کار به مجموعه بسیار بزرگی پیوسته بوده اند. در نقاط مختلف دنیا کسانی که به عنوان داوطلب به این جنبش پیوسته بودند اقدام به جمع آوری زباله های موجود در کرانه و سواحل آب ها کرده و در نهایت مشخص شد چیزی حدود یک میلیون و پانصد هزار بطری پلاستیکی در میان این زباله ها موجود بوده است. بنا بر این می توان عنوان کرد که پس از فیلتر های سیگار که بیشترین سهم را در میان زباله های موجود دارند، بطری های پلاستیکی به دومین زباله شایع در میان انسان ها بدل می شود. این جنبش برای نخستین بار در سال 2016 بود که شروع به فعالیت کرد و داوطلبانی از سراسر کشور های ایالات متحده آمریکا به علاوه صد کشور دیگر در نقاط مختلف جهان به آن پیوسته و شروع به جمع آوری زباله های موجود در آب دریاچه ها، رودخانه ها و نیز زباله های موجود در سواحل آب های آزاد کرده و حاصل کار خود را یادداشت نمودند. نتیجه آن بود که میزان زیادی از این زباله ها متشکل از بطری های پلاستیکی بوده است.
بنا به آمار و اطلاعات منتشر شده توسط مؤسسه حفاظت از آب های شمالی کره زمین (مؤسسه ای هلندی با نام ان جی او)، درب بطری های پلاستیکی به عنوان یکی از پنج مورد دیگری شناخته می شود که بیشترین خطرات را متوجه جان جانوران آبزی می کنند (بعضا پرنده های ماهی خوار نیز از خطرات آن مصون نمی مانند). در حقیقت اتفاقی که در این خصوص می افتد این است که جانوران آبزی، پرندگان و ماهی های گوناگون، درب کوچک بطری های پلاستیکی را که در آب کمی سطح براقی نیز پیدا می کند، با غذا اشتباه گرفته و آن را می خورند؛ بسته به جثه ماهی یا جاندار دیگری که درب بطری را می خورد، احتمال خفگی جاندار وجود دارد و همه ساله تعداد زیادی از جانداران آبزی و پرندگان به این واسطه می میرند. بنا به همین آمار و ارقام، نام درب بطری های پلاستیکی در میان پنج زباله شایع در کرانه آب های آزاد نیز دیده می شود و در حقیقت همین عامل است که سبب راه یافتن آن ها به آب های آزاد می شود. گزارش های منتشر شده از نتایج فعالیت های این گروه دوست دار محیط زیست حاکی از آن است که طی سی سال گذشته بیش از بیست میلیون درب بطری پلاستیکی از آب های آزاد جمع آوری شده است و به واسطه حجم کوچک آن ها، احتمالا تعداد بسیار زیادی نیز از دسترس این فعالان به دور مانده است.
در سال 1990 بود که نامه ای به وسیله شخصی برای روزنامه نیویورک تایمز ارسال شد و در زمان خود سر و صدای بسیار به راه انداخت؛ نامه ای که در آن در خصوص خطراتی که بادکنک ها متوجه محیط زیست می کنند، صحبت شده بود، اما از آن زمان تا کنون کمتر توجهی به این مسئله نشان داده شده است و هنوز هم بادکنک ها به عنوان خطری جدی برای محیط زیست به شمار می روند.
به طور کلی برای ساخت بادکنک ها از ماده ای با نام لاتکس استفاده می شود (لاتکس ماده ای لاستیکی مانند است که از صمغ درختی به همین نام که در افریقا و جنوب شرقی آسیا می روید به دست می آید) که به طور کلی به عنوان ماده ای زیست تخریب پذیر به شمار می رود، با این وجود، نکته ای که در خصوص این ماده وجود دارد این است که برای تجزیه شدن به مدت زمانی تقریبا طولانی نیاز دارد (مدت زمانی که بسته به میزان لاتکس استفاده شده در بادکنک می تواند بین شش ماه تا چهار سال به طول انجامد)؛ این مسئله به این معنا است که بادکنک برای مدتی تقریبا طولانی در محیط زیست باقی خواهد ماند و جانوران زمان کافی برای خوردن آن را در اختیار خواهند داشت که می تواند ضرر های بسیاری را متوجه سلامت شان کند.
اگر خاطر تان باشد پیش از این در خصوص گردهمایی و جنبش سالانه ای که در سال 2016 به منظور جمع آوری زباله های موجود در کرانه و سواحل آب های آزاد کلید خورد، صحبت شد؛ طی همان فعالیت ها و در سال 2016 بود که به اندازه ای پسماند بادکنک در این مناطق یافت شد که به وسیله تمامی آن بادکنک ها می شد یک شیر ماهی کاملا بالغ سه هزار پوندی (معادل با 1360 کیلوگرم) را بلند کرد و به هوا برد.
تهران شهر 15 میلیون نفری به سرعت در حال نشست است و این مسئله غیرقابل برگشت باشد.
تهران پرجمعیت ترین شهر در آسیای غربی است و در معرض خطر نشست است.
کلانشهر تهران، پایتخت ایران و خانه حدود 15 میلیون نفر ، قربانی نشست چشمگیری است، تحقیقات جدید نشان می دهد که نشست تهران در بعضی نقاط به بیش از 25 سانتی متر (تقریبا 10 اینچ) در سال می رسد
با استفاده از داده های ماهواره ای، محققان مرکز تحقیقات آلمانی علوم زمین در پوتسدام، GFZ، میزان نشست در منطقه تهران را بین سالهای 2003 تا 2017 بررسی کرده اند.
با توجه به تکنیکی به نام Interferometric Radar Aperture Synthetic Aperture (InSAR) که می تواند تغییرات بسیار ظریف در تغییر شکل زمین را در طول زمان تشخیص دهد، این تیم سه منطقه مجزا را شناسایی کرده که زمین آن بیش از 25 سانتیمتر در سال فرو می رود.
در مناطقی از نشست متوسط، مانند زمین های در مجاورت فرودگاه بین المللی تهران، در حدود 5 سانتی متر در سال می باشد.
نویسندگان در این مقاله توضیح می دهند: "در دهه های اخیر، رشد سریع جمعیت همراه با توسعه شهری و صنعتی و نیاز مبرم به منابع آب در دشت تهران را افزایش داده است."در نتیجه ی کاهش آب های زیرزمینی، دشت در معرض نشست زمین قرار گرفته است."
این نشست در تهران، تمرکز بسیاری از تحقیقات پیشین بوده است، اما آخرین اطلاعات، نشست در مناطقی بیشتر از شهر تهران را نشان می دهد.
مهندس روبرتو توماس از دانشگاه آلیکانته در اسپانیا، که در این تحقیق شرکت نکرده است، به مجله nature گفته است: "این نقاط در میان برخی از بالاترین میزان فعلی نشست در جهان است."
به گفته محققان، رشد اقتصادی و جمعیت تهران از دهه 1960 به بیش از 32،000 چاه برای بهره برداری از منابع آب زیرزمینی منطقه در سال 2012 منجر شد (در سال 1968 کمتر از 4000 چاه).
این، همراه با ساخت سد های متعدد در منطقه به نفع کشاورزی، کمک کرده است که منابع اب زیرزمینی را از بین ببرد و نه تنها منجر به کمبود آب، بلکه نشست چشمگیر زمین بر اثر خشک شدن این منابع آبی زیرزمینی شده است.
"محققان توضیح می دهند که میانگین سطح آب زیرزمینی در تهران از حدود سالیانه 12 متر (39.3 فوت) از 1984 تا 2011 کاهش یافته است.
"شکاف زمین، آسیب رساندن به ساختمان ها، تغییر در زمین و ترک های دیوار، شواهدی از تراکم ناشی از آب های زیرزمینی است که در دشت تهران مشاهده شده است."
محققان می گویند، هنگامی که منابع آب زیرزمینی تغییر شکل می دهند مانند آنهایی که در ایران صورت گرفته، فشرده سازی بعضی وقت ها غیر قابل برگشت است، اما برای جلوگیری از بدترین اثرات، محققان تصور می کنند که تصمیم گیرندگان باید با استفاده بهینه از آب به این مهم برسند.
یکی از این محققان، محقق زمین شناسی، می گوید: «علم و تحقیق می تواند از دولت ها و دولت های ایران حمایت کند تا سیاست های مدیریت آب خود را برای توسعه پایدار تجدید نظر کنند.
نویسندگان توضیح می دهند: "به استثنای مدیریت مداوم آبهای زیرزمینی، انتظار می رود که برای جلوگیری ازنشست در تهران به علت آسیب بیشتر به زیرساخت ها به ویژه در مناطقی با شیب زیاد و در مناطق شهری تهران و فرودگاه بین المللی مورد توجه بیشتر قرار بگیرد.
این خبر و یافته ها در Remote Sensing of Environment گزارش شده است.