دانشمندان ژن هوش انسانی را در میمون قرار می دهند

در
دانشمندان ژن هوش انسانی را در میمون قرار می دهند
دانشمندان ژن هوش انسان را در ژن های میمون قرار می دهند. سایر دانشمندان نگران هستند.(خدا بداد ما انسان ها برسد)
دانشمندان ژن  هوش انسان را به ژن میمون ها اضافه می کنند - این تحقیق مانند چیزی است که در فیلمی مانند Rise of the Planet of the Apes(فیلم ظهور سیاره میمون ها) می بینید. اما محققان چینی دقیقاً همین کار را انجام داده اند و در یک مطالعه منتشر شده در ماه مارس در مجله چینی National Science Review ، خاطرات کوتاه مدت میمون ها را بهبود بخشیده اند . در حالی که برخی از کارشناسان تأثیرات را به عنوان جزئی ارزیابی کردند ، نگرانی در مورد این تحقیق ادامه دارد.
 
هدف از این کار ، به رهبری متخصص ژنتیک، بینگ سو از مؤسسه جانورشناسی کونمینگ ، بررسی چگونگی ژن مرتبط با اندازه مغز ، MCPH1 ، می تواند در تکامل ارگان در انسان نقش داشته باشد. تمام نخبگان دارای تنوع این ژن هستند. با این حال ، در مقایسه با سایر نخبگان ، مغز ما بزرگتر ، پیشرفته تر و کندتر برای توسعه است. محققان این سوال را می پرسیدند که آیا تفاوتهایی که در نسخه انسانی MCPH1 تکامل یافته است ممکن است مغزهای پیچیده تر ما را توضیح دهد.
 
سو و تیمش 11 جنین میمون روسوس ماکائک را با ویروس حامل نسخه انسانی MCPH1 تزریق کردند . مغز میمونهای ترانس ژنیک - آنهایی که ژن انسانی دارند - با سرعتی آهسته تر شبیه به یک انسان رشد می کنند تا آنهایی که در میمون های عاری از تراریخته وجود دارند. و در زمانی که 2 تا 3 سال سن داشتند ، میمون های تراریخته بهتر عمل می کردند و سریعتر در تست های حافظه کوتاه مدت که شامل رنگ ها و اشکال مطابقت بود ، سریعتر جواب می دادند. با این حال ، هیچ تفاوتی در اندازه مغز و رفتارهای دیگر وجود نداشت. 
 
اما نتایج آن چیزی نیست که جامعه علمی را حیرت زده کرده است. برخی از افراد اخلاق وارد کردن ژن مغز انسان به میمون را مورد سوال قرار می دهند - اقدامی که ربکا واکر ، زیست شناس در دانشگاه کارولینای شمالی ، معتقد است می تواند آغاز شیب لغزنده به سمت تحریک حیوانات با هوش انسانی باشد. در مقاله ای در سال 2010 ، جیمز سیكلا ، متخصص ژنتیك دانشکده پزشکی دانشگاه کلرادو ، و مربیان این سؤال را مطرح کردند که آیا یک میمون انسانی در جامعه خود جای می گیرد یا به دلیل ژنهای تغییر یافته خود در شرایط غیر انسانی زندگی می کند. 
 
برای توجیه کار ، سو و نویسندگانش گفتند که می تواند بینشی در مورد اختلالات عصبی و اجتماعی - ارائه دهد اما آنها این برنامه ها را توصیف نمی کنند. واکر می گوید: "من واقعاً چیزی را در مقاله نمی بینم که باعث شود فکر کنم که [آزمایش] لزوماً ایده خوبی بود." 
 
سو درخواست اظهار نظر برای کشف را رد کرد ، اما در مقاله ای برای China Daily گفت: "دانشمندان موافق هستند که مدلهای میمون برای تحقیقات اساسی گاهی اوقات غیر قابل تعویض هستند ، به خصوص در مطالعه فیزیولوژی انسان ، شناخت و بیماری." و در مقاله تحقیق ، نویسندگان ادعا می کنند که "فاصله نسبتاً بزرگ فیلوژنتیک (حدود 25 میلیون سال واگرایی از انسان) ... نگرانی های اخلاقی را کاهش می دهد." (macak Rhesus از نظر ظرفیتهای اجتماعی و شناختی مانند انسان کمتر از نخبگان ، مانند شامپانزه ها است که از نزدیک  برای ما نزدیک تر هستند)
 
واکر می گوید: "واقعاً فرقی نمی کند که آنها از درخت فیلوژنتیک از انسان متمایز شوند." وی گفت: "آنها در مورد بهبود حافظه کوتاه مدت صحبت می کنند ، و این باعث می شود آنها از نظر تواناییهای شناختی به ما نزدیک شوند." 
 
سو در مقاله روزانه چین گفت: "در حالی که میمون ها و انسان ها ژنوم های مشابهی دارند ،" هنوز ده ها میلیون تفاوت ژنتیکی وجود دارد. تغییر یک ژن با دقت برای تحقیق ، منجر به تغییرات شدید نخواهد شد. "
 
سیكلا موافق است كه چنین تغییری جزئی باشد. با این وجود ، وی در مورد احتمال یافتن ژن با تأثیر زیادی در شناخت شگفت زده می شود.
 
سیکلا می گوید: "برخی از عوامل خطرناک برای پایین آمدن از این تحقیق وجود دارند." "باید درمورد عواقب مربوط به اینكه كجا منجر می شود و بهترین راه برای مطالعه این نوع سؤالات چیست ، بیندیشد."
 
واکر همچنین نگران این است که این کار به کجا منتهی می شود. وی می پرسد: "آیا می توانیم با این روش ها مغز انسان را تقویت کنیم؟" او متذکر می شود که علم می تواند به سرعت شگفت آور پیشرفت کند. به عنوان مثال ، CRISPR - تکنیک ویرایش ژن که زمانی به نظر می رسید از تحقیقات انسانی بسیار دور است - در چین برای ویرایش ژنوم دوقلوها در سال 2018 مورد استفاده قرار گرفت.
 
واکر می گوید: "انجام این تحقیق در پستانداران بسیار نگران کننده است." "و سپس به طور بالقوه به این فکر کنید که چگونه می توان از آن در انسان استفاده کرد."

نظرات

در ادامه بخوانید...

ویژگی غیرمنتظره که از والدین به ارث می بریم 22 ویژگی

در
هر سلول انسانی دارای 46 کروموزوم است و اگر یکی پس از دیگری در کنار هم ردیف شوند ، طول زنجیره به 2 متر می رسد . تصور کنید ژنوم ما از قد ما بلندتر است ، و نه تنها داده هایی در مورد رنگ چشم و مو را در بر می گیرد بلکه معلوم شده بسیاری از عادت ها نیز به ارث می رسند و حتی پاسخ ما به این سوال که لیوان نیمه پر است یا خالی است ، ممکن است به دلیل ژنتیک باشد.(نیمه پر لیوان را ببینیم یا نیمه خالی)
 
ما در  sayarak.com تمام روز را در مقایسه عادات ها به بررسی بین خودمان ، والدین و فرزندان گذراندیم و به شباهت های شگفت انگیز ی پی بردیم. ما از شما دعوت می کنیم تا در مورد 22 ویژگی ارثی یاد بگیرید.

خیانت

یک مطالعه در سال 2017 نشان داد که خیانت در 63٪ از مردان و 40٪ از زنان توسط ژنها ایجاد می شود. با این حال ، جامعه علمی هنوز این نظریه را به اتفاق آراء نپذیرفته است.

روابط ثابت یا کوتاه مدت

رفتار در روابط عاشقانه نیز توسط ژنها دیکته می شود. بنابراین ، این ویژگی ارثی تعیین می کند که آیا یک فرد پرشور باشد یا خویشتن دار ، قادر به عشق و از خودگذشتگی باشد، در رابطه ثابتباشد یا تمایل به روابط کوتاه مدت داشته باشد.

عشق به حیوانات

نتایج مطالعه سال 2019 شگفت انگیز است: معلوم شد که ما عاشق ژنتیکی گربه ها یا سگ ها هستیم. بنابراین احتمالاً صاحبان گربه و دوستداران سگ ، محبت این چهار پایان را از والدین به ارث برده اند.

رانندگی

متخصصان ژنتیک آمریکایی نتیجه گرفته اند که وجود یک ژن خاص بر توانایی رانندگی وسایل نقلیه تأثیر منفی می گذارد. افراد دارای این ژن تست رانندگی را 30٪ بدتر می دهند ، اشتباه بیشتری می کنند و در به خاطر سپردن اطلاعات جدید مشکل دارند.

موسیقی

طبق مطالعه نوکیا ، انتخاب موسیقی از نظر ژنتیکی 55 درصد، اما تمایل و در اصل گوش دادن به موسیقی فقط 25٪ به ارث بستگی دارد و با شخصیت و روحیه ما بیشتر تعیین می شود.

بی خوابی

بی خوابی می تواند از مادر به کودکان به ارث برسد، و خواب آلودگی در طول روز با احتمال تا 69 از هر دو والدین به فرزند برسد. 

میل به ماجراجویی

میل به ماجراجویی و میل به جدا شدن در هر لحظه ناشی از یک ژن خاص است. فقط در 20٪ از جمعیت رخ می دهد.

اعتیاد به برنزه شدن

اعتیاد به برنزه شدن نیز کار ژنها است. در سال 2019 ، ژنتیک یک آزمایش را انجام داد ، نتایج حاصل از آن نشان داد که تمایل به بروزرسانی اغلب برنزه به ژنوتیپ بستگی دارد و می تواند به ارث برسد.

اشتیاق برای خطر

اشتیاق برای افراط و در معرض خطر قرار گرفتن به ژنتیک مدیون است . چنین افرادی برای احساس لذت به دوپامین بیشتری احتیاج دارند ، بنابراین اغلب به ورزش های شدید معتاد هستند.

عشق به شکلات

وابستگی به شکلات هوس نیست بلکه ویژگی بدن است. این ژن توسط ژن کنترل کننده واکنش اکسی توسین کنترل می شود ، بنابر این خیلی سخت است که از یک خوردن شیرینی مورد علاقه خودداری کنید.

اعتیاد به کافئین

اعتیاد به کافئین از بدو تولد ذاتی است. دانشمندان در سال 2019 به این نتیجه رسیده اند که تنظیم یک ولع مصرف ارثی برای برخی نوشابه ها وجود دارد. محققان دیگر دریافتند که پاسخ بدن به کافئین از نظر ژنتیکی مرتبط است. بنابراین ، برخی بعد از یک فنجان قهوه سرزنده بودن را تجربه می کنند ، برخی دیگر اضطراب را تجربه می کنند ، و برخی دیگر نمی توانند شب ها بخوابند.

حس بویایی قوی

دوست نداشتن یا عشق به cilantro گشنیز نیز ناشی از ژنتیک است. تقریباً 13٪ از مردم بر این باورند که طعم این گیاه شبیه صابون است. و مسئله در ژنهایی است که حس بویایی را بر عهده دارند: حس بویایی این افراد آنقدر طعم گشنیز را دقیق پردازش می کند که می توانند بوی آلدهیدهایی را که در گشنیز و صابون یافت می شوند تشخیص دهند.
 

ویژگی های شخصیتی و ارگانیسم

یک نفر به دلیل ناکامی های جزئی دچار افسردگی می شود ،اما همین ناکامی های جزئی برای دیگری انگیزه ای برای افزایش انرژی می شوند. اما این بدان معنا نیست که کسی بهتر یا قوی تر باشد ، زیرا به گفته دانشمندان اتریشی ، مقاومت در برابر استرس ما به ژنتیک بستگی دارد و به سادگی ما استرس را انتخاب نمی کنیم.

تحرک و فعالیت بدنی 

پاسخ بدن به فعالیت بدنی نیز می تواند منوط به ژنوتیپ باشد. در سال 2015 ژن هایی کشف شد که بر عملکرد بدن تأثیر می گذارد. بنابراین ، همه افراد به طور یکسان در سالن ورزشی مناسب نیستند و هر کس قادر نخواهد بود با بارهای مساوی به نتایج مشابه برسد.

تنبلی

تنبلی و تعلل به هیچ وجه به دلیل عدم اراده نیست. دانشمندان ژن "تنبل" را کشف کرده اند که ممکن است مسئول عدم تحرک ما باشد. تخریب توسط ژن ها نیز تعیین می شود: در 46٪ موارد ، این بیماری "هدیه" مادر یا پدر است.

خوش بینی

یک مطالعه در سال 2011 نشان داد که خوش بینی نیز یک صفت ارثی است. با این حال ، دانشمندان تصدیق می کنند که ژنتیک به طور کامل آرایش روانی یک فرد را تعیین نمی کند.

تمایل به پرخاشگری

تمایل به پرخاشگری در دوران کودکی ناشی از ژن ها است. در این آزمایش، که نزدیک به 50000 کودک 3 تا 16 سال حضور داشتند. کودک هر چه کوچکتر باشد ، ژن های پرخاشگری در او قوی تر هستند.

زود باوری، توانایی همدردی و بی اعتمادی

زود باوری و توانایی همدردی به ارث برده می شود. اما بی اعتمادی ناشی از ژنها نیست و در درجه اول به عوامل اجتماعی بستگی دارد.

 عطسه در واکنش به نور

هر 4 نفر که به خورشید نگاه می کنند ، یک نفر ناگزیر شروع به عطسه می کند. این یکی از ویژگی های بدن است به نام عطسه در واکنش به نور. در سال 2012 دانشمندان دریافتند كه چنین واكنشی در 50٪ موارد به ارث می رسد.

ترس و فوبیا

پس از انجام آزمایشات بر روی موش ها ، متخصصان ژنتیک آمریکایی تشخیص داده اند که ترس و فوبیا به نسل بعدی انتقال می یابد. بنابراین ، اگر بصورت غیر قابل توضیح از چیزی می ترسید ، احتمالاً می توانید دلایل ترس خود را از والدین ، ​​مادر بزرگ ها و پدر بزرگ ها به ارث برده باشید.

یادگیری و میل به مطالعه

همه کودکان نمی توانند در مدرسه به خوبی درس بخوانند و اغلب اینها به آنها بستگی ندارد. زیرا به گفته محققان ، میل به مطالعه ، حداقل 20٪ از ژنها ناشی می شود. 80٪ باقی مانده توسط عوامل اجتماعی و عوامل دیگر تعیین می شود.

عقل و هوش

عقل و هوش نیز بصورت ارثی منتقل می شود اما همانطور که قبلاً تصور می شد ، همیشه از طرف پدر نیست. یک پدر می تواند توانایی های هوشی خود را فقط به دختر خود منتقل کند، زیرا دختر(XX) هم کروموزوم هایX پدر و X مادر را به ارث می برد. و یک پسر با توجه به کروموزوم XY می تواند نبوغ یا استعدادهای خود را فقط از مادر دریافت کند.
 
به نظر شما چه ویژگی هایی را از والدین خود به ارث برده اید  و فرزندان شما چه ویژگی هایی را  به ارث برده اند؟

نظرات

در ادامه بخوانید...

مغز تنها چیزی نیست که ضریب هوشی را تعیین می کند

در
4 قسمت بدن که می تواند نشان دهد چقدر باهوش هستید
مغز شما تنها چیزی نیست که ضریب هوشی شما را تعیین می کند.

رابطه قد با ضریب هوشی

در یک مطالعه، محققان دانشگاه براون و دانشگاه پرینستون اظهار داشتند كه افراد قد بلندتر ممكن است از افراد كوتاه قد درآمد بیشتری بدست آورند زیرا باهوش تر هستند. نویسندگان از مجموعه داده های دولت استفاده کردند که از قد ، وزن ، هوش ، تجربه تحصیلی و حقوق افراد متولد شده در ایالات متحده یا مقیم ایالات متحده در سال 1958 و 1970 از بدو تولد تا بزرگسالی جمع آوری شده است.
 
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دقیق آنها نشان داد که افرادی که در دوران کودکی قد بلند تری داشتند در تست های شناختی عملکرد بهتری داشتند. بعلاوه ، افراد بلند قد تمایل به مشاغل با حقوق بالاتر داشتند که به هوش بیشتر و مهارت های کلامی و پیشرفته تر احتیاج داشت. محققان همچنان از ارتباط بین قد و هوش مأیوس شده اند ، اما برخی گمان می کنند ژنتیک یا مراقبت های اولیه کودک می تواند نقش تأثیرگذاری بر مغز داشته باشد. 
 

رابطه چپ دست یا راست دستی با ضریب هوشی

4 قسمت بدن که می تواند نشان دهد چقدر باهوش هستید
دست غالب شما ممکن است به طور خودکار نبوغ شما را نشان ندهد ، اما می تواند مزایای آن را داشته باشد. در حقیقت ، چپ ممکن است (بدون هدف در نظر گرفته شده) در بهره‌مندی از مزایای شناختی بیشتری نسبت به راست برخوردار باشد. یک مطالعه از دانشگاه آتن حدود 100 دانشجو و فارغ التحصیل دانشگاه ،50 چپ دست و 50 راست دست گرفت و دو تست شناختی به آنها داد. در یک آزمایش از شرکت کنندگان را به چالش کشید تا در سریع ترین زمان ممکن گروهی از حلقه ها را دنبال کنند و در آزمایش دوم شامل توالی شماره نامه ها بود. در هر دو آزمایش ، چپ دست ها بهتر از افراد راست دست بودند که نشان می دهد حافظه کاری قوی و انعطاف پذیری ذهنی دارند. برخی از متخصصان گمان می کنند این توانایی های شناختی ممکن است به این دلیل باشد که افراد چپ دست می توانند هر دو طرف مغز خود را با سرعت بیشتری برای پردازش اطلاعات استفاده کنند.
 

رابطه چاقی با ضریب هوشی

4 قسمت بدن که می تواند نشان دهد چقدر باهوش هستید

چربی بالا در بدن  می تواند در بسیاری از جنبه های بهزیستی کلی شما ، از فشار خون تا سلامتی قلب و احتمالاً عملکرد شناختی شما تأثیر داشته باشد. در یک مطالعه پنج ساله از بیش از 2200 بزرگسال ، محققان دریافتند که افرادی که شاخص توده بدنی آنها (BMI) 20 یا کمتر است (دامنه BMI سالم 18.5-24.9 است) می توانند 56 درصد کلمات را در یک آزمون واژگان به یاد بیاورند ، در حالی که شرکت کنندگان چاق (BMI 30 یا بالاتر) فقط 44 درصد را به یاد داشتند. علاوه بر این ، یادآوری سوژه های بعدی هنگام آزمایش مجدد پنج سال بعد به 37.5 درصد کاهش یافت. دکتر ماکسیم کورنوت ، نویسنده اصلی این مطالعه ، این تئوری را تأیید کرد که هورمونهای چربی می توانند به سلولهای مغزی آسیب بزنند. "توضیح دیگر می تواند این باشد که از آنجا که چاقی به دلیل ضخیم شدن و سخت شدن رگ های خونی ، یک عامل خطرناک قلبی عروقی شناخته شده است، خون رسانی به مغز با اختلال مواجه می شود.
 

رابطه سر بزرگ با ضریب هوشی

4 قسمت بدن که می تواند نشان دهد چقدر باهوش هستید

هیچ کس دوست ندارد "کله گنده" خوانده شود ، اما به معنای واقعی کلمه داشتن یک سر بزرگ ممکن است شما را باهوش تر کند. مطالعه  منتشر شده در Molecular Psychiatry بیش از 500000 نفر در بریتانیا ارزیابی شناختی و فیزیکی و همچنین بررسی نمونه خون ، ادرار و بزاق را دادند. محققان دریافتند افرادی که دارای سر بزرگتر از زمان تولد و به عنوان شیرخوار داشتند ، در آزمونهای استدلال عددی کلامی از امتیاز بالاتری برخوردار بودند و احتمال بیشتری برای دریافت مدرک دانشگاهی داشتند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

چه تحقیقی در زمینه آلرژی پوستی انجام شده است

در

محققان با حمایت موسسه ملی آرتروز و بیماری های اسکلتی عضلانی و پوست (NIAMS) و موسسات دیگر موسسه ملی سلامت (NIH) در حال به دست آوردن درک بهتر از علل آلرژی پوستی و چگونگی مدیریت، درمان و در نهایت، جلوگیری از آن هستند. برخی راه های امیدوار کننده تحقیق در زیر توضیح داده شده است.
ژنتیک : اگرچه نقش ژنتیک (وراثت) در آلرژی پوستی خانواده ها نامشخص مانده است. به نظر می رسد که بیش از یک ژن درگیر در این بیماری است.


تحقیقات با روشن شدن مسیر وراثتی بودن آلرژی پوستی مورد کمک قرار گرفته است. مطالعات نشان می دهد که کودکان در خطر رو به افزایشی برای گسترش این بیماری در صورتی که سابقه خانوادگی بیماری آلرژیک دیگر وجود داشته باشد، مانند تب یونجه یا آسم، هستند. این خطر به طور قابل توجهی اگر هر دو والدین بیماری آلرژیک داشته باشند، بالا است. بعلاوه، شخصی که برادر دوقلو (غیریکسان) او آلرژی پوستی داشته باشد، سه برابر احتمال ابتلا به آلرژی پوستی بیشتری دارد تا کسی که در مکان عمومی است. مطالعات قل های یکسان نشان می دهد که کسی که قل یکسان او آلرژی پوستی دارد حتی احتمال ابتلا به آلرژی پوستی او از کسی که در مکان های عمومی است بیشتر است. این یافته ها نشان می دهد که ژن ها نقش مهمی را در تعیین اینکه چه کسی به این بیماری مبتلا می شود را دارند.
هم چنین، دانشمندان جهش هایی را در ژن خاصی که نقشی در تولید پروتئینی به نام فیلاگرین بازی می کند، کشف کردند. پروتئین فیلاگرین به طور طبیعی در لایه خارجی تر پوست یافت می شود و عملکردی مانند جزئی از مانع پوست دارد.جهش ژن توانایی فیلاگرین را در نگهداری مانع طبیعی پوست مختل می کند و به نظر می رسد که عامل ژنتیکی ای باشد که افراد را مستعد گسترش آلرژی پوستی و بیماری های دیگری که مانع پوست در آنها به خطر می افتد، می گرداند.
محققان امیدوارند که به سوالات زیادی درمورد ژنتیک پاسخ دهند و ژن های دیگر مسئول مستعد کردن افراد برای گسترش آلرژی پوستی را تعیین کنند.
توسعه و نگهداری پوست : اکتشافات مربوط به اینکه چگونه بدن پوست را ایجاد کرده و حفظ می کند در جستجو برای علل و درمان های بیماری هایی شبیه آلرژی پوستی که در آن مانع پوست تجزیه می شود، مفید خواهد بود. محققان در حال تلاش برای پیدا کردن داروهایی هستند که در حال حاضر در بازار می تواند به ترمیم مانع پوست کمک کند. همچنین، آنها به دنبال ملانین، جزئی از پوستی که به آن رنگدانه می دهد، هستند تا ببینند که آیا ارتباطی بین تولید ملانین و تنظیم عملکرد پوست وجود دارد.
برای نوزادانی که ممکن است در معرض خطر بالای گسترش آلرژی پوستی باشند، محققان در حال تلاش برای کشف تاثیراتی هستند که مرطوب کننده ها ممکن است اگر بر پوست نوزاد قبل از ظهور علائم اعمال شود، داشته باشند. دیگران به دنبال این هستند که چه سلول هایی با استرس بوجود می آیند و چگونه آن سلول ها به تجزیه پوست کمک می کنند.
درک خارش : یکی از سخت ترین علائم آلرژی پوستی، خارش، است که برای تعیین مکانیسم ایجاد احساس خارش مورد مطالعه قرار گرفته اند. محققان در حال مطالعه این هستند که چگونه سیستم عصبی و سیستم ایمنی ارتباط برقرار می کنند و باعث التهاب، خارش و دردی که در آلرژی پوستی دیده می شود، می شوند. همچنین، در تلاشی برای شکستن چرخه خارش، محققان در حال بررسی هستند که چگونه مغر و پوست با هم کار می کنند تا باعث خاراندنی شوند که حتی خارش پوست را نیز بیشتر می کند.
عدم تعادل سیستم ایمنی بدن : محققان در حال تلاش برای درک نقش سلول های درختی که سلولهایی هستند که در پوست و باقت های دیگر بدن یافت می شوند و یک پاسخ ایمنی را آغاز می کنند، هستند. محققان دیگر در حال تلاش برای دیدن این هستند که چه عوامل دیگری نقشی در پاسخ ایمنی ، ایجاد التهابی مانند التهاب در آلرژی پوستی، بازی می کنند.
کنترل آلرژی پوستی
- جلوگیری از خاراندن یا مالش در هر زمان ممکن
- محافظت پوست از رطوبت بیش از حد، محرک ها و لباس های زمخت
- نگهداشتن دمای خنک و ثابت و سطح رطوبت سازگار
- محدود کردن قرار گرفتن در معرض گرد و خاک، دود سیگار، گرده ها و شوره بدن حیوانات.
- تشخیص و محدود کردن استرس عاطفی.
امید به آینده
اگرچه علائم آلرژی پوستی می تواند سخت و ناراحت کننده باشد، این بیماری می تواند با موفقیت مدیریت شود. افراد مبتلا به آلرژی پوستی می توانند زندگی سالم و سودباری داشته باشند. همانطور که دانشمندان در مورد آلرژی پوستی و علل آن بیشتر یاد می گیرند، آنها همچنان به درمان های موثر، و شاید، در نهایت، یک درمان نزدیک می شوند. (سیارک

- آلرژی پوستی چیست؟

- چه کسی آلرژی پوستی دارد؟

- علل آلرژی پوستی

- علائم آلرژی پوستی

- مراحل آلرژی پوستی

- تشخیص آلرژی پوستی

- عواملی که باعث بدتر شدن آلرژی پوستی می شوند.

- آلرژی پوستی و کیفیت زندگی

- درمان آلرژی پوستی در نوزادان و کودکان

- انواع اگزما - درماتیت

- گرده های آلرژی زا

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.

مترجم توسط itrans.ir  

نظرات

در ادامه بخوانید...

می توانید حیوانات پنهان در هر یک از این چهار تصویر زیر را شناسایی کنید

در

 

با توجه به مطالعه اخیر، شناسایی یکی از آنها باید راحت تر از دیگران باشد.

 تصاویر زیررا چک کنید:

    نسخه ی نمایشی غیر علمی بالا : جهت عقربه های ساعت از بالا سمت چپ: پرنده، مار، گربه، ماهی.

به گزارش (سیارک) مطالعه ای از دانشگاه ناگویا نشان می دهد که انسان ، تصاویر تاری از مارها  را با دقت بیشتری از پرندگان، گربه و سگ تشخیص می دهد.

به شرکت کنندگان در این تحقیق ، یک سری از تصاویر تار از حیوانات مختلف نشان داده شده و در هر مرحله برای شناسایی حیوانات از آنهاخواسته اند یکی از چهار گزینه زیر را انتخاب کنند.

آنها قادر به شناسایی مارها با دقت 80 درصد بوده اند، امادر شناسایی حیوانات دیگر ضعیف عمل می کردند.

محققان این نظریه به این نتیجه رسیدن که، اجداد پیش پستاندار ما سیستم های بصری قوی تر برای تشخیص مار"درنده اول و ماندگار ترین خزنده" داشته اند.با توجه به این نظریه، این مراکز بصری در مغز ما  هم باقی مانده به خصوص درتشخیص  مارها . مطالعات دیگر نشان دهنده این است که کودکان و میمون ها در شناسایی مارها در مقایسه با سایر حیوانات واکنش سریع تر نشان می دهند. 

شرح مشاهده سری کامل از مطالعه در زیر است:

 

 

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

مرد فرانسوی که ۹۰ درصد مغز خود را از دست داده

در

 (سیارک) : دانشمندان درباره مرد فرانسوی که ۹۰ درصد مغز خود را از دست داده و در عین حال زندگی عادی و نرمالی دارد، مات و مبهوت مانده اند.

زندگی نرمال بدون 90 درصد از مغز!


یک مرد فرانسوی با وجود اینکه ۹۰ درصد از مغز خود را از دست داده اما با این حال زندگی نرمال و سالمی را پشت سر می گذارد، دانشمندان را به فکر فرو برده تا دوباره درباره آنچه که از دیدگاه بیولوژیکی باعث هوشیاری و آگاهی انسان شده، فکر کنند.

علیرغم چندین دهه پژوهش و تحقیق، دانش ما نسبت به هوشیاری و آگاهی – آگاه بودن از موجودیت یک فرد – بسیار اندک است. ما می دانیم که بنیان این آگاهی به نحوی در مغز ماست اما چگونه می شود که افرادی با وجود از دست دادن قسمت اعظمی از نورون ها و رشته های مغزی می توانند نسبت به خود و اطرافیانشان آگاه باشند؟

این مورد که برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ در The Lancet توصیف شده بود، درباره مردی است که حدودا ۱۰ سال دانشمندان را مات و مبهوت خود کرده است. (سیارک)

این مرد فرانسوی که در زمان انتشار این مقاله ۴۴ سال سن داشت، هویتش کاملا محرمانه باقی مانده و به همین واسطه، دانشمندان کاملا توضیح داده اند که این مرد چگونه بدون اطلاع از شرایط بسیار نادرش و بدون هیچ مشکلی به زندگی ادامه داده است.او به دلیل ضعف اندکی که در پای چپش حس می کرد به دکتر مراجعه کرد و پس از اینکه اسکن مغز بر روی انجام شد، تصاویر نشان می دادند که جمجمه او اکثر با مایعی پر شده است. اسکن مغز این شخص نشان می داد که تنها یک لایه نازک از بافت واقعی مغز باقی مانده و بخش داخلی مغز او تقریبا به طور کامل از بین رفته است. عکس زیر، اسکن مغزی این شخص را نشان می دهد:

تصویر اسکن مغز این مرد فرانسوی – تجمع مایعات ۹۰ درصد از مغز این فرد را از بین برده است.

پزشکان باور دارند که قسمت اعظم مغز این فرد به طور آهسته و در یک بازه زمانی ۳۰ ساله توسط تجمع مایعات از بین رفته است؛ پدیده شناخته شده ای که به آن هیدروسفالی می گویند. او از کودکی به این بیماری مبتلا بود که البته توسط یک استنت درمان شده بود؛ اما این استنت زمانی که او ۱۴ ساله بود برداشته شد و از آن پس، بخش اعظم مغز او از بین رفته است (شایان ذکر است که استنت در پزشکی به لوله توری مصنوعی از جنس فلز گفته می شود که در یک گذرگاه یا مجرایی طبیعی در بدن به منظور جلوگیری یا مقابله با انقباض موضعی جریان درون آن مجرا، قرار داده می شوند).

اما علیرغم باقی ماندن مقدار اندکی از بافت مغزی او، این شخص ناتوانی مغزی نداشت؛ او دارای یک ضریب هوشی پایین (۷۵) بود اما به عنوان یک کارمند دولت مشغول به کار بود. او همچنین ازدواج کرده، دارای دو فرزند و نسبتا هم سالم بود.

پرونده پزشکی پر رمز و راز این شخص، نه تنها در ذهن دانشمندان این سوال را به وجود آورد که او چگونه توانسته زنده بماند، بلکه دانش ما از هوشیاری و آگاهی را نیز زیر سوال برد.

در گذشته پژوهشگران اظهار می کردند که هوشیاری و آگاهی احتمالا به نواحی مختلف و بخصوصی از مغز مرتبط است؛ از جمله کلاستروم (یک لایه نازک از سلول های عصبی مابینِ نواحی اصلی مغز) یا قشر بینایی (کرتکس بصری).

اما اگر این فرضیه ها درست بودند، این شخص فرانسوی که قسمت اعظمی از مغز خود را از دست داده نباید از آگاهی و هوشیاری بهره مند می بود.

Axel Cleeremans، یک روانشناس شناختی از دانشگاه آزاد بروکسل در بلژیک در این خصوص به کوارتز (Quartz) گفت: "هر تئوری درباره هوشیاری و آگاهی باید بتواند توضیح دهد چرا این فرد که ۹۰ درصد از بافت مغزی اش را از دست داده همچنان به صورت کاملا طبیعی به زندگی خود ادامه می دهد”.

به عبارت دیگر، به نظر نمی رسد که یک قسمت خاص از مغز به تنهایی مسئول هوشیاری و آگاهی انسان باشد.

به نظر نمی رسد که یک قسمت خاص از مغز به تنهایی مسئول هوشیاری و آگاهی انسان باشد.

Cleeremans بر فرضیه ای معتقد است؛ پایه و اساس این فرضیه این است که انسان با هوشیاری به دنیا نیامده، بلکه مغز آگاهی و هوشیاری را بارها و بارها یاد می گیرد. این بدان معناست که محل قرارگیری هوشیاری در مغز ثابت نبوده و بسیار انعطاف پذیر است و فراگیری آن می تواند توسط مناطق مختلف مغز صورت پذیرد.

او در ادامه بیان می کند: "آگاهی، نظریه غیر مفهومی مغز درباره خودش است و از طریق تجربه به دست می آید و این نیز از طریق یادگیری، تعامل با خود، جهان و افراد حاصل می شود.”

Axel Cleeremans این فرضیه را در ابتدا در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد و حال در کنفرانس انجمن مطالعات علمی درباره آگاهی در مورد این موضوع سخنرانی کرد. این کنفرانس در ماه ژوئن امسال (سال ۲۰۱۶ میلادی) در بوئنوس آیرس برگزار شد.

او فرضیه خود را "تز شکل پذیری رادیکال” (radical plasticity thesis) نامیده است. این نظریه با پژوهش های اخیری که نشان می دهند مغز یک فرد بالغ نسبت به آن چیزی که در گذشته فکر می کردیم، سازگار تر است.

Olivia Goldhill برای کوارتز اینگونه می نویسد:

"Cleeremans بیان می کند که برای داشتن آگاهی، تنها دانستن اطلاعات کافی نیست، بلکه باید دانست که یک شخص، اطلاعاتی را می داند. به عبارت دیگر، برخلاف یک ترموستات که به سادگی دما را ثبت و ضبط می کند، انسان های آگاه، هم می داند و هم برایشان اهمیت دارد که می دانند. (سیارک)

کلیریمنس مدعی است که مغز به طور پیوسته و ناآگاهانه یاد می گیرد تا فعالیت خودش را دوباره تعریف کند و این حالت تعاریف، اساسِ تجربه آگاهانه است.”

اما تمامی این صحبت ها درباره فردی که با وجود باقی ماندن تنها ۱۰ درصد از مغزش زندگی می کند به چه صورت است؟

براساس گفته های کلیریمنس، با اینکه تنها قسمت کوچکی از مغز این شخص باقی مانده، همین بافت مغزی موجود قادر است نظریه ای درباره خودشان به وجود آورند و این بدین معناست که شخص هنوز آگاهی کامل نسبت به کارهایی که انجام می دهد، دارد.

این مفاهیم به نوبه خود چندان هم جدید نیستند و هر روزه ما چیزهای بیشتری درباره مغزمان یاد می گیریم و به این موضوع پی می بریم که مغزهای ما چقدر انعطاف پذیر و سازگارند. به عنوان مثال در هفته اخیر دانشمندان توانستند سلول های مغزی یک موش را برای رشد مجدد فعال کرده و در نتیجه بینایی را به یک موش نابینا باز گرداندند.

مغز ما بسیار انعطاف پذیر است

این های تنها نشانه های قابل توجهی است که به ما نشان دهد که چقدر مغز ما می تواند قدرتمند بوده و حتی می تواند در آسیب های فوق العاده زیاد هم به یادگیری خود ادامه دهد. این موارد نوری از امید را در دل های ما روشن کرده و نشان می دهد که شاید روزی انسان بتواند بیماری هایی که ناشی از تخریب نورون ها (بیماری های نورودژنراتیو) است را نیز درمان کند.

نظر شما در رابطه با آگاهی و هوشیاری انسان چیست؟ آیا شما با الکس کلیریمنس هم نظر بوده و یا فکر می کنید آگاهی متعلق به قسمت خاصی از مغز است؟ اگر اینگونه فکر می کنید، شما چگونه می توانید دلیل هوشیاری و آگاهی این شخص فرانسوی را توجیه کنید.منبع : عصر ایران

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

اسپری مخصوص برای تغییر ژنتیک گیاهان ساخته شد

در

(سیارک) : محققین استرالیایی یک اسپری ژن خاموش‌کن ساخته اند که گیاهان را بدون تغییر واقعی در DNA، اصلاح می کند.
این اختراع به این معنی است که می‌توان محصولات مقاوم تر به ویروس و خشکی داشت بدون اینکه اصلاح ژنتیکی شوند. این تیم امیدوار است این اسپری، دری به سوی تولید گیاهان سازگار با محیط زیست در آینده باشد که در شرایط سخت تری نیز پرورش داده شوند و متکی بر اصلاحات ژنتیکی نباشند.

نینا میتر از دانشگاه کوئینزلند می گوید "ما بر این باوریم این محصول قدمی برای تغییرات در محیط زیست پایدار و حفاظت از محصولات زراعی باشد.”

سایر محققین در گذشته اسپری های مشابهی تولید کرده اند اما این تیم می گوید اسپری آن‌ها توانسته است تنها با یک بار اسپری از گیاه تنباکو تا روز نسبت به ویروس حفاظت کند، که طولانی ترین نتیجه به دست آمده تاکنون است.

 

اسپری مخصوص تغییر ژنتیک گیاهان چگونه کار می کند؟

این اسپری با نام BioClay، به طور فعال DNA گیاهان را تغییر نمی دهد. در عوض سیستم دفاعی سلول های گیاه را برای مقابله با عفونت های ویروسی دستکاری می کند، که در این صورت به طور موقت جلوی بیان ژن را می گیرد.زمانی که ویروس ها به سلول حمله می‌کنند، سلول ها برخی RN های ویروسی را قطع کرده تا قطعات کوچکی از RNA دو برابر استاندارد بسازند. این روند تداخل RNA(یا به طور ساده تر RNAi) گفته می شود، و زمانی که RNAi یک RNA استاندارد را شناسایی می کند به آن وصل شده و آن را تنزل می دهد.

 

همان‌طور که ممکن است به یاد داشته باشید، DNA به RNA ترجمه می‌شود، که سپس از سلول بیرون رفته و ایجاد پروتئین می کند. اما اگر RNA شکسته شود، هیچ پروتئینی ساخته نشده و DNA خاموش می شود و نمی‌تواند هیچ تغییری در گیاه ایجاد کند.

دانشمندان می توانند با استفاده از RNAی ژن هایی که می خواهند در RNAi خاموش شود، این روند را غیرفعال کنند. زمانی که این کار را انجام می‌دهند، هیچ ویروسی در واقع معرفی نمی‌شود، بلکه به گیاه حقه می‌زنند تا RNA خود را به عنوان ویروس شناسایی کند که باعث فعال شدن سیستم ایمنی شده و بیان ژن را خاموش می‌کند، بدون اینکه توالی DNA را دستکاری کند.

 

در گذشته اسپری هایی که از همین رویکرد استفاده می‌کردند، تنها چند روز دوام داشت زیرا RNA سریع می شکند. و برای کشاورزان استفاده از آن‌ها چند بار پشت سرهم مقرون به صرفه نیست. برای طولانی تر کردن تاثیر آن، این تیم از گیاه تنباکو که معمولا مستعد پذیرش ویروس است، یک RNA برداشته و آن را با نانو ذرات رس با بار مثبت ترکیب کردند.

 

این نانوذرات رس از ورق های مواد معدنی ساخته شده اند که به طور منفی با RNA باردار شده و به تدریج می شکنند تا وارد سلول شوند. همین امر باعث طولانی تر شدن روند خاموش کردن بیان ژن می شود.اسپری های مشابه پیش ازاین تا ۱۰۰،۰۰۰ دلار به ازای هر گرم می‌رسید اما امکان دارد محصول جدید تا ۲ دلار به ازای هر گرم برسد.

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۸از این دانشمندا هر چی بگه بر میاد!!!!!

در ادامه بخوانید...