راز و رمز کره زمین بخش دوم

در

همان گونه که در بخش اول اشاره شد زمین سومین سیاره منظومه شمسی نزدیک به خورشید و بزرگترین سیاره در میان سیارات داخلی است. ساختار داخلی زمین مثل سایر سیارات داخلی از یک هسته داخلی جامد به همراه هسته خارجی مذاب و لایه های مذاب و خمیری و سنگی و جامد تشکیل شده است. هسته داخلی از جنس فلزهای آهن و نیکل به حالت جامد است و هسته خارجی فلز مذاب می باشد. شرایط جالب و تکامل زمین در طی حدود چهار و نیم میلیارد سال به طول انجامیده است که این تکامل به طور طبیعی و اخیرا به طور مصنوعی و با دخالت انسان همراه است. نسبت جرم زمین به حجم آن یعنی چگالی زمین از سایر سیارات بیشتر است که این خود نشان دهنده ی تراکم بیشتر ذرات در واحد حجم نسبت به سایر سیارات است. پس از سرد شدن سطح زمین پوسته جامد به دور زمین تشکیل شد و گاز های داغ و مواد مذاب از لایه های زیرین و از طریق دهانه های آتشفشانی بیرون زده و جو ضخیم زمین را به وجود آوردند. در طی گذشت مدت زمان بسیار طولانی جو زمین سرد شد و بخار آب موجود در هوا متراکم شد در نتیجه قطرات آب پدید آمد. قطرات آب به شکل باران شدید بر زمین بارید و اقیانوس ها و دریا ها به وجود آمد. پوسته زمین بر اثر فوران آتشفشان ها و زلزله ها چه در اقیانوس ها و چه در خشکی همیشه در حال دگرگونی است. نسبت گازهای اتمسفر هم به وسیله انسان تغییر داده شده است که تاثیرات زیان باری بر محیط زیست داشته است. همه ی آبهای زمین اعم از آب های زیر زمینی، دریاها، دریاچه ها، رودخانه ها و اقیانوس ها هیدروسفر یا آب کره نامیده می شود. همان طور که قبلا هم گفته شد عمیق ترین جایی که می توان در آن آب پیدا کرد گودال ماریانا در اقیانوس آرام است. حدود دو و نیم درصد از آب های موجود در زمین شیرین و نود و هفت و نیم درصد از این آب ها شور است. آب دریا ها تاثیر بسیار زیادی بر آب و هوای جهان دارد. در این قسمت جا دارد به پیدایش اتمسفر و هیدروسفر نگاهی بیاندازیم.(سیارک)

راز و رمز کره زمین بخش اول

هنگامی که زمین از غباری از ابر خورشیدی شکل گرفت دارای یک اتمسفر بود که در ابتدا خالی از اکسیژن بود. احتمال قوی وجود دارد که این اتمسفر از کربن دی اکسید و ازت تشکیل شده باشد یا شامل بخار آب، ازت، آمونیاک و متان بوده باشد. دانشمندان باور دارند که سیر تکامل اتمسفری که امروزه در جو زمین قرار دارد از این اتمسفر اولیه بوده است. به این صورت که اشعه های خورشیدی بخار آب را دچار واکنش شیمیایی کرده است و به وسیله آن اکسیژن آزاد تولید شده است. همچنین گاز های هیدروژن و هلیم نیز به مرور زمان در فضای بیرونی زمین پخش شده اند. در نهایت اکسیژن آزاد در حضور اشعه های خورشیدی دچار واکنش های فتو شیمیایی شده اند و از مواد معدنی اولین مواد آلی مورد نیاز برای به وجود آمدن تک سلولی های ابتدایی به وجود آمده اند. این تک سلولی ها جهش یافته  و به تک سلولی های پیچیده ترتکامل پیدا کرده اند.

پس از این تغییرات تک سلولی هایی به وجود آمده اند که توانایی بقا و تولید مثل داشته اند که دو شرط اساسی برای ادامه حیات موجودات زنده است و از این تک سلولی های پیشرفته موجودات پر سلولی شکل گرفته اند.

تحقیقات زمین شناسی نشان می دهد که قدیمی ترین سنگ های رسوبی بیشتر از ماسه سنگ ها و کنگلومراها تشکیل شده است که این موضوع خود نشان دهنده ی متفاوت بودن شرایط هیدروسفر و اتمسفر زمین در زمان گذشته است. ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

معرفی مهندسی نفت

در


مهندسی نفت شاخه ای از مهندسی است که با فعالیتهای مربوط به تولید هیدروکربن ها که میتوانند به صورت نفت خام یا گاز طبیعی باشند مرتبط است. اکتشاف و تولید برای قرار گرفتن در بخش بالادستی صنعت نفت و گاز تلقی میشوند. اکتشاف، با زمین شناسان و مهندسی نفت دو رشته زیرزمینی اصلی از صنعت نفت و گاز مرتبط است که بر روی حداکثر سازی بازیافت اقتصادی از هیدروکربن مخازن زیرزمینی متمرکز می باشد. زمین شناسی نفت و ژئوفیزیک بر ارائه یک توصیف ایستا از سنگ مخزن هیدروکربن متمرکز هستند در حالی که مهندسی نفت بر روی برآورد حجم بازیافتی این منابع، با استفاده از یک درک دقیق از رفتار فیزیکی نفت، آب و گاز با سنگهای متخلخل در بسیار بالا  متمرکز است.
تلاش های مشترک زمین شناسان و مهندسان نفت در سراسر زندگی در رابطه با انباشت هیدروکربن، روشی را که در آن یک مخزن توسعه یافته و تخلیه می شود را تعیین میکند و معمولا آنها بالاترین تاثیر را در زمینه اقتصاد دارند. مهندسی نفت به دانش درستی در رابطه با بسیاری از رشته های مرتبط نیاز دارد مانند ژئوفیزیک، زمین شناسی نفت، سنجش شکل گیری(ثبت درست)، حفاری، اقتصاد، شیبه سازی ذخایر، مهندسی چاه، سیستم های بالابر مصنوعی، تکمیل کننده ها و مهندسی تاسیسات نفت و گاز نیاز دارد.
جذب نیرو برای صنعت در طول دوره از رشته های فیزیک، مهندسی شیمی و مهندسی معدن بوده است. اموزش توسعه بعدی معمولا در شرکتهای نفتی انجام شده است.

تاریخچه مهندسی نفت

این حرفه شروع خود را در سال 1914 در موسسه آمریکایی معدن، متالورژی و مهندسین نفت (AIME) آغاز کرد. اولین مدرک مهندسی نفت در سال 1915 توسط دانشگاه پیترزبورگ اعطا شد. از آن زمان، حرفه ای تکامل یافته است که برای حل وضعیتهای دشوار فزایند استفاده میشود  بهبود در مدلسازی کامپیوتر، مواد و کاربردهای آمار، تجزیه و تحلیل احتمال و فناوری جدید مانند حفاری افقی و افزایش بازیافت نفت، به شدت در دهه های اخیر جعبه ابزار مهندسی نفت بهبود یافته است.
شرایط عمیق آب، قطب شمال و کویر معمولا در رقابت هستند. محیط با درجه حرارت بالا و فشار بالا (HTHP) در عملیات بطور فزاینده به امری عادی تبدیل شده است و به مهندسی نفت جهت درک موضوعات به عنوان دامنه گسترده ای از حرارت و هیدرولیک، ژئومکانیکی و سیستم های هوشمند نیاز است.
انجمن مهندسان نفت (SPE) بزرگترین جامعه حرفه ای برای مهندسان نفت میباشد و اطلاعات زیادی در مورد صنعت منتشر میکند. اموزش مهندسی نفت در 17 دانشگاه در ایالات متحده موجود است و بسیاری دیگر در سراسر جهان  در درجه اول در مناطق تولید کننده نفت و برخی از شرکتهای نفت کلاسهای آموزش مهندسی نفت در خانه قابل توجهی دارند.
مهندسی نفت از لحاظ تاریخی یکی از رشته های مهندسی با بالاترین دستمزد میباشد. اگرچه برای زمانیکه قیمت نفت کاهش می یابد تمایل به اخراج دست جمعی وجود دارد. در 4ام ژون سال 2007مقاله FORBES.COM گزارش داد که مهندسی نفت به عنوان بهترین دریافت کننده دستمزد در ایالات متحده بوده است. انجمن ملی دانشکده ها و نظرسنجی کارفرمایان در سال 2010 نشان داد که مهندسان نفت به عنوان دارندگان بالاترین دستمزد در فارغ التحصیلان 2010 بوده اند و میانگین دستمزد سالانه 125.220دلار بوده است.
برای افراد با تجربه دستمزدها از 170.000دلار تا 260.000دلار بطور سالانه بوده است. آنها بطور متوسط 112.000دلار در یک سال و تقریبا 53.75دلار در ساعت دریافت میکنند.

انواع

مهندسین نفت به انواع مختلفی تقسیم میشوند:
مهندسان مخزن که برای بهینه سازی تولید نفت و گاز از طریق قراردادن مناسب و همچنین سرعت تولید و روشهای بازیافت نفت کار میکنند.
مهندسان حفاری مدیریت جنبه های فنی اکتشافی حفاری، تولید و چاه های تزریقی را برعهده دارند.
مهندسان تولید، از جمله مهندسان زیرزمینی، مدیریت رابط بین مخزن و چاه شامل پرفوریشن، کنترل شن و ماسه، کنترل جریان حفره پایین و تجهیزات نظارتی حفره پایین است که روش بالابر مصنوعی را ارزیابی میکند و هم چنین تجهیزات سطح را که مایعات تولید( نفت ، گاز طبیعی . آب) را جدا میکند، انتخاب میکند . (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش سوم

در

کاهولاو، هاوایی (Kahoolawe)

بسیاری از مردم بومی آمریکا، حتی اسم این جزیره به گوش شان نخورده است. کاهولاو، کوچکترین جزیره در سلسله جزایری است که در کنار هم جزایر هاوایی را تشکیل می دهند و در نزدیکی جزیره ماوی قرار گرفته است. با وجود اینکه در زمان های بسیار دور، مردم بومی هاوایی در این جزیره سکونت داشته اند، اکنون خالی از سکنه است. علاوه بر نبود منابع کافی آب شیرین در این جزیره، تاریخ عجیب و غریبی نیز دارد. در قرن نوزدهم میلادی، این مکان به عنوان یک مستعمره شناخته می شد که از منابع موجود در آن بهره گرفته می شد، پس از آن بدل به یکی از نقاطی شد که توسط ارتش آمریکا برای آزمایش های موشکی خود مورد استفاده قرار گرفت؛ در سال 1965 یک آزمایش اتمی در این جزیره صورت گرفت و بمب اتمی روی آن انداخته شد که حفره ای بزرگ در سطح جزیره به وجود آورد. در نهایت هم در سال 1994، حق استفاده از این جزیره از ارتش آمریکا سلب شد و به فرمانداری خود هاویی سپرده شد.

لا اورویا، پرو

این شهر که جمعیتی معادل با سی هزار نفر داشت، از سال 1922 که کارخانه ذوب فلزات در آن تأسیس شد، تحت تأثیر آلودگی آب و هوای ناشی از فعالیت این کارخانه قرار گرفت. این کارخانه که توسط چند آمریکایی کنترل می شود و صاحب امتیاز آن بودند، در نهایت در سال 2009 اعلام ورشکستگی کرد، چرا که قادر به فراهم آوردن سرمایه لازم برای اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از آلودگی بیش از اندازه هوا را نداشت. با این حال هنوز هم هوای این شهر از لحاظ وجود مواد شیمیایی در آن، بسیار خطرناک است. مواد شیمیایی ناشی از فلزات، بر آب، هوا و خاک این منطقه تأثیر گذاشتند. بسیاری از کودکانی که در این منطقه زندگی می کنند، به خاطر این که در معرض این آلودگی ها قرار داشته اند، بیماری های بسیاری را تحمل می کنند. وضعیت آب و هوای این شهر، به هیچ عنوان با استانداردهای سازمان جهانی سلامت هم خوانی ندارد، با این حال هنوز هم عده بسیاری در آن زندگی می کنند.

بندر فمین، شیلی (Famine)

ترجمه تحت اللفظی فمین برابر با قحطی است و این بندر که در مسیر تنگه ای با نام Magellan در شیلی قرار گرفته است، پس از رویدادی عجیب با این نام شناخته شد. در سال 1584، گروهی سیصد نفره از مهاجران اطراف وارد این بندر شده و قصد سکونت در آن را داشتند که همه آن ها یا از گشنگی تلف شدند و یا به خاطر سرما و یخ زدگی جان خود را از دست دادند. شرایط جغرافیایی این بندر بسیار بد است و از لحاظ گیاهی و حاصلخیز بودن خاک آن، به هیچ وجه برای سکونت مناسب نیست. به همین خاطر، دیگر کسی پا به این بندر نگذاشت و از آن زمان تا کنون متروک مانده است. نکته ای جالب در خصوص این جزیره وجود دارد و آن این است که چارلز داروین، در طی سفر اکتشافی خود از آن دیدن کرد. در نهایت در سال 1840 بود که دولت شیلی تصمیم به احیای این بندر و استفاده مسکونی از آن گرفت که در نهایت موفقیتی در این مسیر عایدش نشد و این کار را کنار گذاشت. قلعه و بقایای  ساختمان های موجود در این بندر از بنا های تاریخی شیلی به حساب می رود.

جزیره بووِت (Bouvet)

این مکان دور افتاده ترین نقطه بر روی کره زمین است. جزیره بووِت که نروژ داعیه مالکیت آن را دارد، نزدیک ترین مکان به قطب جنوب در اقیانوس اطلس است و تنها چیزی حدود هزار مایل تا قطب جنوب فاصله دارد. نود و سه درصد سطح این جزیره که در مرکز آن شکلی شبیه به یک آتش فشان غیر فعال به وجود آمده است، پوشیده از توده های یخ غلطان و یخچال های طبیعی است. تنها امکان رویش خزه و جلبک، آن هم در هفت درصد باقی مانده جزیره وجود دارد که این هفت درصد نیز در معرض خطر ریزش بهمن های موسمی قرار دارد. در سال 1996 یک مرکز تحقیقاتی در این جزیره توسط دولت اتریش تأسیس شد که به واسطه زمین لرزه کاملاً از بین رفت و در نهایت در سال 2006 به وسیله طوفانی که در جزیره وزیدن گرفت، بقایای ساختمان این مرکز تحقیقاتی وارد آب اقیانوس شد.

جزایر کروگلن

این جزایر متعلق به فرانسه که در اقیانوس هند قرار گرفته اند، با نام جزایر Desolation (به معنای ویرانی، دل تنگی) نیز شناخته می شوند. به این خاطر این نام به این جزایر اطلاق شده است که بسیار دور افتاده هستند، هیچ سکنه ای در آن ها زندگی نمی کند (البته به جز تیم های تحقیقاتی که گاه به گاه وارد آن می شوند) و سرمای طاقت فرسا و باد های بسیار شدیدی دارد. نزدیک ترین مکان به این جزایر که سکنه ای در آن زندگی کنند، ماداگاسکار است که چیزی حدود 2051 مایل با این جزایر فاصله دارد. در سال 1912، مهاجرانی وارد جزیره شده و به همراه خود گوسفندانی آورده بودند تا به طور کلی در آن ساکن شوند که البته به این مهم دست پیدا نکردند و آن دسته از مهاجرانی که از این مکان جان سالم به در برده بود در سال 1931 از این جزیره خارج شدند.

جزیره هولند (Howland)

این جزیره متعلق به ایالات متحده آمریکا است و بر روی نقشه، جایی میان جزایر هاوایی و قاره استرالیا قرار گرفته است. هیچ کسی در این جزیره زندگی نمی کند و هیچ گونه بهره برداری اقتصادی ای نیز از آن نمی شود. یک باند فرودگاه آزمایشی در اواسط دهه سی میلادی در این جزیره ساخته شد که سبب شهرت یافتن آن شد. املیا ارهارت که در سال 1937 ناپدید شد و دیگر خبری از او نشد، قرار بود هواپیمای خود را در این جزیره بنشاند. تنها یک روز پس از حمله موشکی ژاپن به بندر پیرل در آمریکا در کوران جنگ جهانی دوم، این جزیره نیز مورد حمله موشکی قرار گرفت و این درحالی بود که تعدادی از سکنه جزایر دیگر هاوایی برای سکونت به این جزیره آمده بودند. این حمله موشکی که اکثر ساختمان های موجود در جزیره را نابود کرد، باعث شد تا از سال 1944 به بعد دیگر اقدامی در جهت قابل سکونت کردن مجدد این جزیره صورت نگیرد.

مرکز اطلاعاتی ملی نوادا

این مکان که در ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است، از لحاظ امکان سکونت در آن، کمترین قابلیت ها را نسبت به سایر نقاط آمریکا دارد و دلیل اصلی این مسئله، اقداماتی است که توسط انسان در آن صورت گرفته است. این منطقه که در فاصله هفتاد و پنج مایلی شهر لاس وگاس آمریکا واقع شده است، جایی است که ارتش ایالات متحده آمریکا، میان سال های 1951 تا 1992، در آن آزمایش های اتمی و موشکی بسیاری را انجام داد. ارتش ایالات متحده، چیزی حدود 921 سر افزار اتمی را در زیر زمین های این منطقه منفجر کرد و این مسئله سبب شد خاک این مکان به طور کلی قابلیت کشاورزی را نداشته باشد و 1.6 تریلیون گالون حجم آبی که در این منطقه وجود داشت نیز، توسط این آزمایش ها در معرض مواد شیمیایی مختلف قرار گرفته و دیگر قابلیت استفاده ندارد. حتی در حال حاضر نیز برخی از نقاط این منطقه به قدری حاوی مواد رادیو اکتیو است که بدون استفاده از تجهیزات و لباس های مخصوص نباید پا به آن گذاشت.

جزیره هاشیما، ژاپن

معادن زغال سنگی که زیر آب های این جزیره وجود داشت، باعث پیشرفت سریع و بهره برداری دولت ژاپن از آن شد. در سال 1974 بود که این معادن به طور کلی تعطیل شده و فعالیت شان متوقف شد. در همان سال بود که تمامی سکنه این جزیره آن را ترک کردند. برای مدت سه دهه این جزیره خالی از سکنه بوده است و تمامی ساختمان های سیمانی آن (شامل آپارتمان، یک مدرسه و سالن سینما) به مرور زمان تخریب شدند. همین حالت مخوف و ترسناک و عجیب شهر بود که باعث شد گردشگرانی از نقاط مختلف دنیا به دیدن آن علاقه مند باشند و این مسئله سبب شد تا برخی از نقاط شهر در سال 2009، به دستور مقامات ژاپنی برای بازدید گردشگران قابل دسترسی باشد. در سال 2015 نیز نام این جزیره به عنوان یکی از میراث های ملی ژاپن ثبت شد، چرا که به گونه ای نمایانگر، تاریخ ژاپن و انقلاب صنعتی آن است.

کراکو، ایتالیا

این شهر که در منطقه ای کوهستانی واقع شده است، در سال 1980 که آخرین کسانی که در آن سکونت داشتند، شهر را ترک کردند، خالی از سکنه باقی مانده است. سیستم فاضلاب و لوله هایی که برای انتقال آب در دل این صخره ها ایجاد شد، سبب شد تا زمین این منطقه کوهستانی که از پیش پتانسیل زلزله را در خود داشت، خطرناک تر شده و کمی حرکت کند. با وجود تمامی خطراتی که متوجه افراد می تواند باشد، همه ساله گردشگرانی از نقاط مختلف دنیا به بازدید از این منطقه می پردازند (با تور های مخصوص). برای فیلم برداری فیلم هایی چون Quantum of Solace نیز از این منطقه استفاده شده است و در کنار این همه ساله جشن هایی در آن بر پا می شود.

جزیره نورث بِرادر، نیویورک (North Brother)

در حال حاضر، از این جزیره که در کرانه شرقی رودخانه واقع شده است، به منظور حفاظت گاهی برای پرندگان استفاده می شود، اما نکته ای که در خصوص این جزیره وجود دارد و سبب شده تا افراد از سکونت در آن خود داری کنند، تاریخ عجیب و غریب و مرموز آن است. این جزیره در حقیقت به عنوان مکانی برای قرنطینه کردن افرادی مورد استفاده قرار می گرفت که بیماری های واگیر داری چون آبله داشتند. یکی از کسانی که به این جزیره فرستاده شد، ماری تیفوئید بود که برای مدت دو سال در این جزیره زندگی کرد و در نهایت در سال 1938 از دنیا رفت. چندین سال بعد نیز از ساختمان های موجود در این جزیره برای یک مرکز دارویی به خصوص استفاده شد و در سال 1963 نیز در نهایت به طور کلی خالی از سکنه شد و هر گونه استفاده از آن متوقف گردید. خرابه های ساختمان های قدیمی، همچنان در جزیره قابل مشاهده هستند و وجود دارند.

نوریلسک، روسیه

شهر نوریلسک که در روسیه واقع شده است، شمالی ترین شهر روی کره زمین است و در گذشته به عنوان سکونت گاه افرادی استفاده می شد که برای کار اجباری و دشوار به آن تبعید می شدند. به این خاطر که تنها 250 مایل از قطب شمال فاصله دارد، نوریلسک، دو ماه از سال به طور کلی تاریک است و خورشید در آن نمی تابد و میزان دمای میانگین ثبت شده در آن طی سال نیز چهارده درجه سانتی گراد زیر صفر است. بنا به مقاله ای که در روزنامه تایمز آمریکا منتشر شد، یکی دیگر از نکاتی که در خصوص این شهر وجود دارد، آلودگی بیش از اندازه هوای آن است که به واسطه معادن آهن موجود در آن و فعالیت هایی که در آن صورت گرفته است، عناصر فلزاتی چون مس، سرب، نیکل، آرسنیک و... وارد هوا شده است و به شدت آن را آلوده کرده است.  برفی که از آسمان در این شهر می بارد، تیره رنگ است، کسانی که در معرض هوای آن قرار می گیرند، مزه سولفور را احساس می کنند و تا فاصله سی مایلی یکی از کارخانه های ذوب نیکل این شهر، حتی یک درخت سالم و زنده یافت نمی شود.

خلیج ببرها، آنگولا

این خلیج که در آنگولا واقع شده است به عنوان یکی از منابع اصلی برای ماهیگری استفاده می شد. این مسئله البته تا زمانی بود که افزایش سطح آب اقیانوس اطراف آن، جزیره را از سایر نقاط شبه جزیره جدا کرد و در نهایت سبب شد منابع آب شیرینی که در شهر مورد استفاده بودند از بین رفته و وارد آب اقیانوس شوند. یکی دیگر از مسائلی که سبب شد تا این شهر متروکه شود، مشکلاتی بود که پس از افزایش سطح آب اقیانوس، در رفت و آمد به آن پیش آمد. در سال 1970 که جنگ داخلی در آنگولا اتفاق افتاد، تمامی ساکنین شهر به طور کلی آن را تخلیه کردند. اکنون از این خلیج به عنوان یک «جزیره متروکه» یاد می شود. این جزیره، زمانی که جزو مستعمرات پرتغال به شمار می رفت، ساختمان هایی توسط پرتغالی ها در آن تأسیس شد که هنوز بقایای آن ها وجود دارد.

شهر ماتانزا-ریاچوئلو، آرژانتین

نامی که مردم محلی برای این شهر که در حوزه رودخانه قرار گرفته است، در نظر گرفته اند، «رودخانه کشنده» است و با دانستن این نام، تعجبی ندارد اگر بدانیم که این شهر مکان مناسبی برای زندگی نیست. این شهر در کرانه جنوبی بوینس آیرس قرار گرفته است. متأسفانه رودخانه ای که به این شهر می رسد، از چیزی حدود هزار و پانصد کارخانه صنعتی عبور کرده و تمامی مواد شیمیایی ای که این کارخانه ها در آب رودخانه می ریزند در نهایت به این شهر می رسد و به طور مؤثری آب و هوای آن را تحت تأثیر قرار می دهد. البته با وجود تمامی خطراتی که آلودگی در این شهر متوجه افراد می کند، چیزی حدود پنج میلیون نفر در نزدیکی های آن زندگی می کنند که اکثراً جزو قشر فقیر آرژانتین هستند و در زاغه های اطراف شهر زندگی می کنند.

فلات تیبتان

زمانی که از ارتفاعی هشت هزار پایی از سطح دریا ها فرا تر می رویم و در چنین شرایطی قرار می گیریم، بدن انسان در معرض خطرات بسیاری قرار می گیرد که به واسطه این ارتفاع متوجه بدن می شود و بیشتر به خاطر کمبود اکسیژن این اتفاق رخ می دهد. این شهر که در ارتفاعی 14800 پایی نسبت به سطح دریا قرار گرفته است با نام «سقف دنیا» نیز شناخته می شود. در نقاط بسیاری از این فلات، توده ها یخ بزرگی قرار گرفته است و بیشتر بارش های آن به شکل تگرگ است. با وجود تمامی این مشکلات و مسائل، عشایر بومی در جای جای این فلات حضور دارند و حتی در خطرناک ترین نقاط آن هم زندگی می کنند.

یکی از خطرناک ترین نقاط شناخته شده در قاره آسیا، در این فلات قرار دارد که با نام چانتانگ شناخته می شود و ارتفاعش از سطح دریا به چیزی حدود 16000 پا می رسد. میانگین دمای ثبت شده در زمستان این منطقه چیزی حدود چهل درجه سانتی گراد زیر صفر است که عملاً امکان رویش گونه های گیاهی برای مصرف جانوران را غیر ممکن می کند.ترجمه  itrans.ir

در سیارک بخوانیم:

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش اول 

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش دوم 

نظرات

در ادامه بخوانید...

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش چهارم

در

جزیره کلیپرتون

این جزیره که اکنون از متعلقات فرانسه به شمار می رود، زمانی از مستعمره های مکزیک بود که برای منظور معادن آن مورد بهره برداری قرار می گرفت، اما اتفاق ناخوشایندی که در این جزیره افتاد سبب شد تا دیگر کسی این مکان دور افتاده را برای سکونت انتخاب نکند. در سال 1914 که مکزیک از این جزیره مستعمره خود بهره برداری می کرد، حدود صد نفر در آن به زندگی و کار می پرداختند. ناگفته نماند که بیشتر سطح این جزیره زمین بایر است و خیلی برای سکونت گزینه مناسبی نیست، اما طی آن سالیان که با انقلاب مکزیک همراه شد، به خاطر جود نا به سامانی که در مکزیک پدید آمد، دیگر فرستادن منابع غذایی و سایر امکانات لازم برای گذران زندگی این صد نفر به طور کامل قطع شد و آن ها مجبور شدند برای زنده ماندن راهی پیدا کنند. تلاش های آن ها اما برای دست یابی به این مهم بی نتیجه ماند و تنها سه سال پس از اینکه ارسال منابع غذایی و امکانات از مکزیک به طور کلی قطع شد، بیشتر جمعیت این جزیره به خاطر گرسنگی و بیماری از دنیا رفتند، تا آن جا که تنها پانزده نفر زنده ماندند که شامل زنان و کودکان بودند و تنها یک مرد در میان آن ها بود. متأسفانه شرایط بد روحی یا هر چیز دیگری سبب شد تا آن مرد خود را پادشاه جزیره بخواند و شروع به تجاوز به زنانی که زنده مانده بودند و کشتن آن ها کرد. در نهایت اما یکی از این زنان توانست این مرد را از پا در آورد. تمامی کسانی که از این همه سال و اتفاق جان سالم به در بردند تعدادشان به چهار زن و هفت کودک می رسید که توسط یکی از قایق های متعلق به نیروی دریایی آمریکا که از آن منطقه عبور می کرد، نجات یافتند.

جزیره ای در قطب جنوب

سراسر این جزیره به سختی می توان علائمی از حیات و زندگی پیدا کرد. نود و هشت درصد سطح این جزیره پوشیده از توده های بزرگ یخ زده است و دو درصد باقی مانده هم صخره هایی هستند که در سطح زمین وجود دارند و عملاً امکان رویش گیاه در آن ها وجود ندارد. این جزیره، سرد ترین و خشک ترین نقطه بر روی کره زمین را از لحاظ آب و هوایی دارد و به سرمای هوا، باید باد های شدید و طوفان های موسمی را نیز بیفزاییم. میانگین دمای هوا در این منطقه معمولاً پایین تر از نقطه انجماد است. چیزی که بسیاری این جزیره را به خاطر آن می شناسند، زمستان های طولانی آن است که به طور معمول هوا در طول این فصل در جزیره تاریک است. با وجود این که کشور های بسیاری گاه به گاه در این جزیره مراکز تحقیقاتی احداث می کنند، گونه های جانوری و گیاهی بسیاری کمی در آن مشاهده شده است و شاید تعداد این گونه ها به تعداد انگشت های دست هم نرسد. به همین خاطر است که بیشتر غذای مورد نیاز کسانی که پا به این جزیره می گذارند از نقاط دیگر برای شان ارسال می شود.

زابل، ایران

شهر زابل که در ایران واقع شده است، یکی از مناطقی است که به خاطر طوفان های شدید شن اش شناخته شده است. فصل تابستانبرای مردم زابل بسیار ناراحت کننده است ، چرا که باید خود را برای صد و بیست روز باد و طوفان و خاک آماده کنند. این آماری است که توسط مرکز جهانی تحقیقات جغرافیایی منتشر شده است. بنا به این آمار طوفان های شن در فصل تابستان در زابل به اوج خود می رسند و این زمانی است که خاک و دیگر ریزگردهای موجود در هوا، شهر را بمباران می کند. علت اصلی این ماجرا خشکی بی اندازه ای است که در اطراف این شهر به وجود آمده است و طی چند دهه اخیر، تقریباً تمامی منابع آبی اطراف شهر خشک شده اند و دمای بالای هوا نیز از دیگر عوامل این طوفان ها است.

 

بنا به تحقیقات صورت گرفته، اگر سی دقیقه هوای این شهر را تنفس کنید، تمامی عوامل مثبتی که از سی دقیقه ورزش کردن برای بدن فراهم شده است، از بین می رود. در سال 2016، سازمان رسمی سلامت جهانی، زابل را به عنوان آلوده ترین شهر جهان از نظر هوا و ریزگرد های موجود در آن معرفی کرد.

آرمرو، کلمبیا

 

در سال 1985 بود که یک کوه آتش فشانی، که تا آن زمان فعالیتی از خود نشان نداده بود، نا گهان فوران کرده و یکی از شهرهای کلمبیا را به خاکستر نشاند. مواد مذابی که از این کوه خارج شد، به اندازه ای حرارت داشت که سبب آب شدن سنگ و صخره هایی شد که سطح بیرونی کوه را تشکیل می دادند. در نهایت به خاطر فشار و لرزه ای که سطح زمین های نزدیک به کوه وارد آورد، خسارت جبران ناپذیری به شهر کوه پایه ای آرمور کلمبیا وارد آمد. متأسفانه در آن سال چیزی حدود بیست هزار نفر از کل بیست و نه هزار نفری که ساکن این شهر بودند، به خاطر فعالیت ناگهانی آتشفشان جان خود را از دست دادند. این آمار، این فعالیت آتش فشانی را بدل به مرگ بار ترین آتش فشانی می کند که بشر از سال 1500 میلادی به بعد به خود دیده است. پس از آن فعالیت اولیه، هنوز هم گاه به گاه مقداری مواد مذاب از دهانه این کوه آتشفشانی خارج می شود و به همین خاطر است که نزدیکی به آن به هیچ عنوان کار عاقلانه ای نیست و مردمی هم که جان سالم از این حادثه به در برده بودند، شهر را ترک کردند.

هزری باغ، بنگلادش

هزری باغ، شهری است که در نزدیکی پایتخت بنگلادش، داکا، جای گرفته است و به عنوان منبعی برای دفع زباله های شهر های اطراف استفاده می شود و همین عامل آن را به یکی از آلوده ترین نقاط دنیا تبدیل کرده است. هزاران تکه پلاستیک موجود در شهر، در کنار زباله های دیگر سبب افزایش چشم گیر مواد شیمیایی و گاز های سمی ای شده است که به طور قابل توجهی آب و هوای این شهر را تحت تأثیر قرار داده اند. سوختگی های موضعی ناشی از اسید موجود در هوا، درد های جسمانی، گیجی و منگی و اختلالات و بیماری های بسیاری دیگر، در میان کارگران و مردمی که در این شهر سکونت دارند، شایع است. این آمار و اطلاعاتی است که توسط دیده بان حقوق بشر اعلام شده است. همان گونه که پیش از این نیز عنوان شد، نام این شهر به عنوان یکی از آلوده ترین نقاط روی کره زمین ثبت شده است.

 

دالول، اتیوپی

دو آمار در خصوص این شهر وجود دارد که شاید برایتان جالب توجه باید. دالول که در صحرای داناکیل در کشور اتیوپی جای گرفته است، میانگین سالانه دمایش، به عنوان بالاترین دمای موجود بر روی کره زمین شناخته شده است که به رقمی معادل با صد و پنج درجه سانتی گراد بالای صفر می رسد که در نوع خود قابل توجه است، در کنار این حرارت بالای هوا، این منطقه به عنوان یکی از دور افتاده ترین نقاط بر روی کره زمین نیز شناخته می شود. در نزدیکی این شهر یک کوه آتش فشانی نیز وجود دارد که آخرین فعالیت ثبت شده آن به سال 2011 باز می گردد. در میان شهر و  کوه آتش فشانی نیز یک صحرای بی آب و علف وجود دارد که طوفان های پیاپی شن و فصل های بسیار گرم بهارش، به آن رنگ به خصوصی داده است که به رنگ نئون می ماند و به قدری ظاهر این منطقه را مخوف و ترسناک کرده است که تنها عشایری که برای مدت ها است در مناطق اطراف آن زندگی می کنند، جرأت این را دارند که آن را خانه و وطن خود بدانند. دالول در گذشته دور برای منظور معادن آن مورد بهره برداری قرار می گرفته است و در نهایت در سال 1960 به طور کلی خالی از سکنه شد و از آن زمان تا کنون این اوضاع ادامه پیدا کرده است.

دریاچه نیوس، کامرون

دریاچه نیوس، خصوصیاتی ویژه و منحصر به فرد دارد که آن را بسیار مشهور و متمایز از سایر دریاچه های روی کره زمین کرده است؛ این دریاچه که در نزدیکی مرکز فعالیت آتش فشانی در زیر پوسته زمین قرار دارد، قابلیت انفجاری دارد. پوسته زمین در اعماق این دریاچه، همانگونه که عنوان شد، در نزدیکی مراکز فعالیت آتش فشانی قرار دارد و به همین خاطر است که حاوی عناصری چون کربن دی اکسید است و این عناصر خود را وارد آب دریاچه می کند و البته هوای اطراف دریاچه نیز تحت تأثیر این کربن دی اکسید قرار می گیرد. البته به طور معمول اتفاق به خصوصی در این دریاچه ثبت نشده بود تا این که در سال 1986 طی اتفاقی ناگهانی پوسته زیرین زمین شروع به فعالیت کرده و سبب می شود چیزی حدود یک میلیون تن کربن دی اکسید، از سطح دریاچه، به صورت ابری سیاه رنگ به سمت آسمان برود. این میزان کربن دی اکسید به سادگی می تواند تمامی اکسیژن موجود در هوا را مقهور خود کند و به همین خاطر بود که در آن سال تمامی 1700 سکنه نزدیکی دریاچه، به همراه سه هزار و پانصد دامی که در اختیار داشتند از دنیا رفتند. این نخستین خفگی ای بود که در تاریخ بشر به علت عوامل طبیعی روی می داد و تا این حد تلفات داشته است. خطر تکرار شدن چنین اتفاقی باز هم وجود دارد و نیز دیواره های دریاچه طی سالیان متمادی که در معرض چنین فعالیت هایی بوده است، به شدت ضعیف شده و استحکام سابق را ندارد و همین موضوع سبب افزایش احتمال راه افتادن سیل آب ها را در پی دارد، با وجود تمامی این خطرات، مردم اطراف باز هم در مناطق نزدیک به این دریاچه سکونت کرده اند.

جزیره تیناکولا

سلسله جزایری در میان آب های اقیانوس آرام وجود دارد که با نام جزایر سلیمانیه شناخته می شود و تیناکولا نیز، یک جزیره آتش فشانی و متروکه است که بخشی از این سلسله جزایر را تشکیل می دهد. سکونت در این جزیره به شدت خطرناک است و هر آن احتمال فوران مذاب از آتش فشان هایی دارد که دهانه شان به سطح زمین راه دارد. در سال های 1840 و نیز 1971 افرادی وارد این جزیره شده و قصد سکونت در آن را داشتند که همگی به خاطر فعالیت های آتش فشانی و عوامل طبیعی از بین رفتند و هیچ یک از دو گروه موفق به سکونت در این جزیره خطرناک نشدند. البته فوران های آتش فشانی تنها عاملی نیست که این جزیره را تا این حد خطرناک کرده است؛ بخش اعظم این جزیره به خاطر فعالیت های مداوم زیر زمینی، پوشیده از خاکستر شده است و در کنار این موضوع امکان روی دادن زمین لرزه نیز در جزیره وجود دارد. همه این عوامل باعث شده است تا کرانه جزیره نیز که به دریا راه دارد به هیچ عنوان برای لنگر انداختن کشتی و قایق مناسب نباشد.

جزایر آنتی پودز، نیوزیلند

طی سالیان گذشته و در طول تاریخ، تلاش های بسیاری برای قابل سکونت کردن این منطقه صورت گرفته است و البته تمامی این تلاش ها بی نتیجه مانده است، چرا که شرایط در این جزایر به گونه ای است که به هیچ عنوان امکان زندگی انسان، حیوان و حتی گونه های گیاهی در آن وجود ندارد. به طور معمول از این جزیره برای منظور رهایی از بدنه هواپیماهایی که سقوط می کنند و نیز بدنه کشتی هایی که دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرند استفاده می شود و به همین خاطر است که در صورتی که کسی در جزیره گرفتار شود به این سادگی ها نمی توان اقدام به نجات آن فرد کرد. در سال 1978 اما، مقامات دولت نیوزلند اقداماتی جدید انجام داده و نام این جزیره را به عنوان یکی از میراث ملی نیوزلند ثبت کردند.

درژینسک، روسیه

بنا به اطلاعاتی که در مقاله ای در روزنامه تایمز آمریکا منتشر شد، درژینسک شهری است در روسیه که متحمل سنگین ترین ضرر هایی شد که هریک از شهر های روسیه در طی دوران جنگ سرد به واسطه تولید سلاح هایی که توسط دولت شوروی سابق صورت می گرفت، دیده بودند. مقامات شوروی برای ساخت سلاح، مجبور بودند ضایعات حاصل از این تولیدات را در شهر های اطراف بریزند. درژینسک، شهری بود که چیزی حدود سیصد هزار تن از این ضایعات در آن ریخته شد. ضایعاتی که به طور معمول متشکل از عناصر و مواد خطرناک شیمیایی بودند. مردمی که در این منطقه مانده اند و قصد ترک کردن شهر خود را نداشته و ندارند، بنا به اطلاعات به دست آمده، به شدت افسرده و آزرده خاطر هستند و مشکلات روانی زیادی را تحمل می کنند. یکی از عوامل این اختلالات روانی می تواند آب به شدت آلوده این شهر باشد که هفده میلیون بار، آلوده تر از آن چیزی است که توسط مرکز سلامت جهانی به عنوان آب استاندارد برای نوشیدن شناخته شده است.

جزیره سنتینل شمالی

این جزیره که بخشی از سلسله جزایری است که در شمال اقیانوس هند واقع شده اند، بر خلاف بیشتر مواردی که تا کنون ذکر شده است، خالی از سکنه نیست، با این تفاوت که سکنه ای که در این جزیره حضور دارند، طی سالیان زیادی از هر گونه ارتباط با دنیای بیرون محروم بوده اند و به همین خاطر سبک زندگی به خصوصی دارند و به شدت زندگی متفاوتی از انسان های متمدن امروزی تجربه می کنند. زمانی که کسی قصد رفتن به این جزیره را داشته باشد، همانند این که جن به سراغشان آمده باشد، به جنگل های انبوه واقع در جزیره می گریزند و یا با نیزه و تیر و کمان به جان کسانی می افتند که پای به این جزیره گذاشته باشند، حتی اگر این افراد مأمورینی باشند که از جانب دولت به جزیره فرستاده شده باشند. تا کنون قتل تعدادی ماهیگیر که به آب های نزدیک به این جزیره وارد شده بوده اند، ثبت شده است. به همین خاطر بود که در نهایت مقامات و سازمان های دولتی، تدابیری اندیشدند تا از ورود افراد معمولی به جزیره خود داری کنند و مردم بومی ساکن آن را به حال خود بگذارند. فعالیت هایی که در جزیره جریان دارد، از فاصله بسیار دور و بوسیله دوربین و تصاویر ماهواره ای زیر نظر گرفته شده است و بنا به اطلاعات به دست آمده، مردم بومی جزیره، برای گذران زندگی خود به شکار حیوانات موجود در جزیره و ماهیگری اکتفا کرده و هنوز قادر به کشاورزی و روشن کردن آتش برای گرما و پخت و پز نشده اند. تعداد افراد بومی ساکن در جزیره مشخص نیست و مقامات رقمی میان پنجاه تا پانصد نفر را برای تعداد ساکنین آن تخمین زده اند.ترجمه  itrans.ir

در سیارک بخوانیم:

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش اول 

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش دوم 

خطرناک ترین نقاط کره زمین بخش سوم  

نظرات

در ادامه بخوانید...

حقایقی باور نکردنی در رابطه با فضا

در

جستجو کردن و ماجراجویی در فضا می تواند به همان اندازه ای که در فیلم های سینمایی مشاهده می کنیم، عجیب و غریب باشد. بعداز این همه سال که دانشمندان و محققان بسیاری عمر خود را وقف این کار کرده و به دنبال تمامی سیاره های موجود در جهان هستی بوده اند، هنوز بخش بسیار زیادی از هستی، از دسترس انسان خارج بوده است، اما نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که هر روز نسبت به روز قبل، به یافتن تمامی سیاره ها و کهکشان ها و پی بردن به چند و چون آن ها نزدیک تر می شویم. در این مقاله قصد داریم شما را با چند حقیقت عجیب و جالب توجه در خصوص فضا آشنا کنیم. با سیارک همراه باشید.

ناسا صدا های عجیبی در فضا ضبط کرده است

ناسا از تکنولوژی ای بهره مند است که به واسطه آن امواج رادیویی، پلاسما و نیز میدان های مغناطیسی را دریافت می کند و همه آن ها را به امواج صوتی بدل می کند. قصد اصلی دانشمندان از این کار این است که تمامی صداهایی که در فضا وجود دارد را شناسایی کرده و به دنبال منابع تولید این صدا ها بگردند. به خاطر ماهیت اتمسفر موجود در فضا، صدا همانند آن چه که بر روی زمین وجود دارد، به صورت امواج صوتی رد و بدل نمی شود و کارکردی متفاوت دارد. تا کنون صدا های متفاوتی توسط دستگاه های ناسا ضبط شده است: از صدا هایی شبیه به بوق آمبولانس گرفته تا صدا های مداومی که انگار خبر از نزدیک شدن یک سفینه فضایی می دهند.

غروب خورشید در کره مریخ آبی رنگ است

مدت ها از زمانی که انسان برای نخستین بار پا بر روی کره مریخ گذاشت می گذرد، با این وجود تا سال 2015 طول کشید تا بالاخره اولین عکس رنگی از منظره غروب خورشید در این کره گرفته شد و در معرض دید همگان قرار گرفت. منظره ای که بسیار عجیب و جالب توجه بود و بسیاری را غافلگیر کرد. در حقیقت غروب خورشید در این سیاره متفاوت از غروب خورشید بر روی کره زمین است و تمامی آسمان در هنگام غروب، آبی رنگ می شود. اما دلیل این اتفاق چیست و چه می تواند باشد؟ ناسا در این خصوص عنوان کرده است که دلیل اصلی این اتفاق به جنس خاکی بر می گردد که بر روی کره مریخ وجود داشته و در حقیقت سطح آن متشکل از همین خاک است. این خاک به نسبت خاک موجود بر روی کره زمین تفاوت هایی دارد. خاکی که سطح کره مریخ را تشکیل می دهد از ملکول های بسیار ساده تشکیل شده است و به همین خاطر است که سطحی بسیار نرم دارد. همین سادگی ملکول های تشکیل دهنده خاک باعث شده است تا سطح کره مریخ به رنگ هایی که طول موج کمتری دارند، راحت تر اجازه وجود بدهد، رنگ هایی مانند آبی که در هنگام غروب سراسر آسمان مریخ را فرا می گیرد. در مقابل رنگ هایی چون نارنجی، زرد و قرمز که از طول موج بلند تری برخوردار هستند، کمتر اجازه وجود پیدا می کنند.

هزینه فرستادن وسایل مورد نیاز فضا نوردان سر سام آور است

اگر جنبه های مالی یک مأموریت فضایی را به طور دقیق مورد بررسی و تجزیه قرار دهیم و هزینه ارسال وسایل مورد نیاز فضا نوردان را برآورد کنیم، به رقم سر سام آوری خواهیم رسید. راوی مارکاشایم، که یک متخصص و مهندس ایستگاه فضایی است، در گفتگو با یک مجله اقتصادی در این خصوص عنوان کرد که برای فراهم کردن چیزی حدود نیم کیلوگرم از محصولات و وسایل مورد نیاز فضا نوردان و قرار دادن آن در فضا پیما ها به گونه ای که در خارج زمین برای شان قابل استفاده باشد، باید هزینه ای معادل با ده هزار دلار در نظر گرفته شود. حال این موضوع بسته به فضا پیمایی که سطح زمین را ترک می کند، ممکن است متفاوت باشد، چرا که برخی از فضا پیما ها با ویژگی ها و امکانات به خصوصی طراحی می شوند. برای مثال برای نیم کیلوگرم از این وسایل در فضا پیمایی با نام SpaceX، این هزینه تا بیست و هفت هزار دلار افزایش پیدا می کند. برای این که درک دقیق تری از این رقم پیدا کنید، هزینه ارسال یکی از مهمترین نوشیدنی های مورد نیاز فضا نوردان را برای شما عنوان می کنیم. برای ارسال یک بطری معمولی آب آشامیدنی به فضا، بسته به نوع کارکرد و طراحی فضا پیما، به هزینه ای میان 9100 دلار تا 43180 دلار احتیاج است که این رقم در نوع خود بسیار قابل توجه است.

جو فضا پر شده از زباله هایی که به طور معمول فلزی هستند

زمانی که موشکی در فضا استفاده می شود، راهی برای خلاصی از پوکه باقی مانده از آن وجود ندارد. همین مسئله در خصوص ماهواره هایی که دیگر کارکرد خود را از دست داده اند صادق است. به همین خاطر است که از زمانی که انسان پا به کره های دیگر گذاشته است، میزان قابل توجهی از این تکه های فلزی در فضا از خود به جای گذاشته است. نکته جالب توجه در خصوص این اشیاء فلزی این است که همانند کره های دیگر، روی مداری دایره شکل به دور زمین می چرخند. سرعت چرخش این اشیاء معادل با 17500 متر بر ساعت. این میزان ده برابر سرعت گلوله یک اسلحه است. طی سالیان اخیر مؤسسه ای برای نظارت بر این اشیاء به جای مانده تشکیل شده است که با نام اختصاری اس اس ان شناخته می شود. این مؤسسه تا کنون اعلام کرده است که چیزی حدود بیست و سه هزار شیء فلزی در فضا وجود دارد که اندازه ای بزرگتر از یک توپ فوتبال دارند. این اشیاء فلزی خطراتی را هم متوجه فضا نوردان می کند. در حقیقت اگر از مداری که در آن می چرخند خارج شوند، به یکدیگر برخورد کرده و ایجاد موانعی بر سر راه فضا پیما هایی خواهند کرد که پس از این راهی فضا خواهند شد. در سال 2013 فیلمی تحت عنوان «Gravity(جاذبه)» با بازی جرج کلونی و ساندرا بلاک روی پرده سینما ها رفت که در حقیقت از همین مسئله ایده می گرفت. سه کشوری که بیش از همه مسئول این زباله های فلزی هستند آمریکا با 3990 قطعه، روسیه با 3959 قطعه و در نهایت چین با 3893 قطعه هستند.

رد پای فضا نوردان می تواند تا چیزی حدود صد سال بر روی سطح کره ماه باقی بماند

میزان تحرک صخره ها و خاکی که سطح کره ماه را تشکیل داده است به 0.04 اینچ در یک میلیون سال می رسد. به همین خاطر است که رد پایی که از فضا نوردان در سطح آن به جای می ماند قابلیت حفظ کردن حالت خود را برای مدتی طولانی دارد. این مدت زمان می تواند بین ده تا صد سال باشد.

شرایط آب و هوایی در فضا همیشه سرد نیست و هوای آن می تواند گاهی بسیار گرم شود

در تاریک ترین نقاط فضا، دمای هوا می تواند تا چیزی حدود 454 درجه فارنهایت به زیر صفر برسد، با این حال نکته جالب توجه در خصوص میزان دما این است که اگر در معرض تابش مستقیم نور خورشید، در نزدیکی های مدار زمین در فضا باشید، دمای قابل توجه 250 درجه فارنهایت بالای صفر را تجربه خواهید کرد. در حقیقت یکی از دلایلی که لباس مخصوص فضا نوردان به واسطه آن سفید انتخاب شده است، همین حرارت بالا است. رنگ سفید لباس فضا نوردان سبب می شود گرمای هوا تا جایی که ممکن است به بدن شان آسیب نرساند و منعکس شود.

در سیاره زهره مدت زمان یک سال کمتر از یک روز است

سیاره زهره با سرعت بسیار اندکی در خلاف جهت مسیر مدار زمین، به دور خود می چرخد و برای یک چرخش کامل به 243 روز (روزی که با معیار زمین محاسبه می شود) احتیاج دارد. این در حالی است که برای چرخیدن به دور خورشید، تنها به 225 روز زمان نیاز دارد، چرا که به طور قابل ملاحظه ای به خورشید نزدیک است. به همین خاطر است که یک سال در سیاره زهره، کوتاه تر از یک روز آن به حساب می آید.

ایستگاه بین المللی فضایی (با نام اختصاری آی اس اس شناخته می شود) به اندازه یک زمین فوتبال است

این ایستگاه بین المللی که در فضا وجود دارد، طولی برابر با 357 فوت دارد و این یعنی تنها سه فوت دیگر لازم است تا به طول یک زمین فوتبال آمریکایی برسیم. وزن این ایستگاه فضایی برابر با 925000 پوند (هر پوند تقریباً نیم کیلوگرم است) است و به خاطر همین مشخصات است که بزرگترین سازه ای لقب گرفته است که تا کنون به دست انسان ساخته شده و به فضا ارسال شده است. تا کنون نزدیک به دویست و سی نفر از هجده کشور متفاوت، راهی این ایستگاه فضایی شده اند، تا مأموریت هایی را که بهشان محول شده بوده است را انجام دهند.

انسان بدون لباس مخصوص فضانوردان، بیش از پانزده ثانیه در فضا دوام نخواهد آورد

البته پوشیدن این لباس مخصوص دردسر های خود را دارد و می تواند بسیار فضا نورد را آزرده کند، همانگون که در فیلم Gravity، ساندرا بلاک که در نقش دکتر رایان بازی می کرد، لحظات سختی را در این لباس مخصوص تجربه کرد. با وجود این، بدون این لباس مخصوص، تنها ظرف چند ثانیه، انسان دچار خفگی خواهد شد. در حقیقت این اتفاق ریشه در ماهیت جوی فضا دارد. به خاطر این که چیزی تحت عنوان فشار هوا در این شرایط جوی وجود ندارد، باعث می شود هوا گسترش پیدا کند. این مسئله به این معنی است که هوای موجود در ریه های انسان (اگر بدون لباس در جو فضا باشد) گسترش پیدا کرده و فشار بسیار زیادی را متوجه بافت های ریه می کند. در نهایت تحت این شرایط بسیار دشوار است که بدن انسان، تمامی اکسیژن موجود در بدن را تنها ظرف پانزده ثانیه مصرف می کند تا با این عامل مقابله کند که در نهایت همین مسئله باعث کمبود اکسیژن و خفگی می شود. از دیگر مخاطرات مخوف قرار گرفتن در جو فضا بدون لباس مخصوص می توان به امکان رسیدن خون به نقطه جوش، ترکیدن اُرگان های داخلی بدن و نفخ شدید اشاره کرد.

حتی در فضا هم امکان رواج هرج و مرج وجود دارد

ممکن است فضا نوردان در فضا، کاملاً آزاد و معلق باشند، با این حال، قوانینی وضع شده است که چنین آزادی ای را در اختیار همگان نخواهد گذاشت. در حقیقت این قوانین توسط سازمان ملل متحد وضع شده است و هدف از وضع این قوانین جلوگیری از  این است که فضا بدل به یک منطقه جنگی شود و یا حتی بدل به مکانی برای انجام آزمایشات موشک های اتمی. برخی از این قوانین که توسط سازمان ملل متحد وضع شده اند، این ها هستند: کسی حق وارد کردن سلاح های کشتار جمعی به جو فضا و مدار زمین را ندارد، سفر های اکتشافی در فضا، تنها به منظور فعالیت های صلح آمیز می تواند صورت بگیرد و هر کشوری که وسیله ای وارد فضا می کند، برای خطرات و آسیب های احتمالی ای که آن وسیله برساند، مسئول است.

دلیل سیاه بودن جو فضا چیست؟

ممکن است البته به این فکر کنید که چیزی تحت عنوان سیاهی مطلق در فضا وجود ندارد و به هر سو که نظر بیندازید، بالاخره یک ستاره خواهید دید که کمی جو فضا را روشن کند. این تئوری ای است که با نام پارادوکس یا تضاد اولبر شناخته می شود. هاینریش ویلهلم اولبر کسی است که این نظریه را در سال 1823 مطرح کرد و به همین خاطر نام آن اولبر در نظر گرفته شده است. بنا به این نظریه اگر جهان هستی بی انتها، ثابت و بی زمان باشد، به هر سویی که نگاه کنید در نهایت ستاره ای خواهید دید.

با این حال چنین به نظر می رسد که این نظریه صحت ندارد و جهان هستی نه ثابت است و نه بی زمان. ادوین هابل کسی بود که این نظریه جدید را مطرح کرد. به باور او جهان هستی روز به روز در حال گسترش و بزرگ تر شدن است و تشعشعات حرارتی به جای مانده از انفجار بزرگ (Big Bang) گواه او برای این ادعا است. با استناد به این تشعشعات می توان گفت که اکنون جهان هستی چیزی حدود 13.8 میلیارد سال از عمرش می گذرد. نکته ای که وجود دارد این است که در جو فضا، این گونه نیست که به هر سویی که نگاه کنید، ستاره ای خواهید دید، چرا که بسیاری از ستاره ها آن قدری از عمرشان نمی گذرد که وقت کافی برای رسیدن نورشان به چشم ما وجود داشته باشد و هنوز این اتفاق رخ نداده است. به همین خاطر است که نظریه دوم از صحت بیشتری برخوردار است.

سیاره خورشید به تنهایی 99.8 درصد از کل منظومه شمسی را از لحاظ حجمی به خود اختصاص داده است

برای این که به حجم دقیق خورشید برسیم باید عدد 1.989 را در 1030 کیلوگرم ضرب کنیم. عددی که در نتیجه این عملیات ریاضی به دست می آید برابر با 99.8 درصد از کل منظومه شمسی خواهد بود. در حقیقت تمامی منظومه شمسی در برابر خورشید حکم ذره خاکی در هوا را دارند.

مرکز کهکشان راه شیری ده ها هزار حفره سیاه رنگ در خود دارد

بنا به تحقیقات جدیدی که صورت گرفته است، محققان به این نتیجه رسیده اند که ده ها هزار حفره سیاه رنگ در مرکز کهکشان راه شیری وجود دارد. این حفره های سیاه به تنهایی قابل مشاهده نیستند، چرا که نوری از سطح آن ها منعکس نمی شود و قابل دیدن نخواهند بود، این در حالی است که زمانی که این حفره های سیاه در کنار ستاره ها قرار می گیرند، دانشمندان و محققان قادر خواهند بود با استفاده از اشعه های ایکس-ری اقدام به شناسایی آن ها کنند. نتایج این تحقیقات حاکی از آن است که صد ها حفره سیاه رنگ در مرکز کهکشان راه شیری وجود دارد که با ستاره ها جفت شده اند و نیز رقم تخمینی ده هزار عدد برای حفره هایی در نظر گرفته شده است که به تنهایی در این مرکز جای گرفته اند.

به احتمال غریب به یقین چیزی بیشتر از یک سپتیلیون (عدد یک به همراه بیست و چهار عدد صفر) ستاره در کل جهان هستی وجود دارد

دانشمندان و محققان به این نتیجه رسیده اند که چیزی حدود صد بیلیون ستاره، تنها در کهکشان راه شیری وجود دارد. حال اگر این رقم را در تعداد تخمینی کل کهکشان هایی که به باور محققان در سرتاسر جهان هستی وجود دارد (بنا به باور محققان حداقل ده تریلیون کهکشان دیگر در جهان هستی وجود دارد) را ضرب در این عدد کنیم (صد بیلیون) به رقم یک سپتیلیون می رسیم؛ یعنی یک با بیست و چهار عدد صفر به دنبال آن. این البته در حالی است که کسانی چون دیوید کورنیچ که استاد یار دانشگاهی در ایالات متحده آمریکا است، بر این باور اند که تعداد کهکشان های موجود در جهان هستی بسیار بیشتر از آن چیزی است که محققان امروزی فکر می کنند و با پیشرفت تکنولوژی به مرور این مطلب روشن تر خواهد شد.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

ترسناک ترین مکان ها بر روی کره زمین بخش اول

در

کره زمین خانه ما انسان ها است و از گذشتگان بسیار دور نیاکان ما بر آن زیسته و روزگار گذرانده اند، با این وجود، نمی توان همیشه نام خانه ای فرح بخش و آرامش بخش را بر آن نهاد؛ به عبارت دیگر، نقاطی بر روی کره زمین وجود دارند که بیش از اندازه ترسناک و هراس آورند و هر کسی را یارای وارد شدن به آن ها نیست. نقاطی دیگر نیز هستند که اگر چه وارد شدن به آن ها به قیمت جان انسان تمام نمی شود، اما با دیدن منظره آن ها از شدت ترس مو بر تن آدمی راست می شود. به عبارت دیگر این مکان ها به گونه ای هراس آورند که کسی از آن ها برای تصویر کارت پستال ها و دیگر چیز های این چنینی استفاده نمی کند. در حقیقت این مکان ها به گونه ای هستند که کسی رفتن به آن را برای تجربه اوقاتی خوش به شریک زندگی اش پیشنهاد نمی کند و هیچ کس دوست ندارد شب ها در چنین مکانهایی تنها پرسه بزند (حتی در طول روز). از عوامل طبیعی و صخره های خطرناک و ارتفاع های بسیار بلند که به واسطه عوامل طبیعی پدید آمده اند گرفته تا مکان هایی که توسط انسان ساخته شده و چیز های ترسناکی چون استخوان انسان در آن ها یافت می شود، از جمله نقاطی هستند که بعضا فکر کردن به آن ها هم ترسناک است، چه رسد به این که بخواهید پای به این نقاط بگذارید. در این مقاله قصد داریم شما را با تعدادی از این مکان ها آشنا کنیم که به عنوان هراس آورترین نقاط روی کره زمین شناخته می شوند. با سیارک همراه باشید.

جاده یونگاس شمالی واقع در بولیوی

«جاده مرگ» نامی است که برای این جاده یک طرفه خاکی در نظر گرفته شده است که البته در سال های اخیر قسمت هایی از آن را هموار کرده و برای عبور عابران مناسب تر کرده اند. این جاده در نواحی جنوبی قاره آمریکا قرار گرفته است و مردم بومبی لقب «جاده مرگ» را برای آن در نظر گرفته اند؛ جاده ای که به عنوان خطرناک ترین جاده دنیا شناخته می شود. در  این جاده روستایی که نواحی مرتفع آندس در قاره آمریکا را به جنگل آمازون متصل می کند و جاده ای است شیب دار، سالانه چیزی حدود دویست نفر جان خود را از دست می دهند. این جاده در بالاترین نقطه خود فاصله ای 2000 پایی (609 متر) با سطح زمین دارد و عدم وجود حفاظ و نرده در کناره های جاده از مهمترین عوامل سقوط افراد و مرگ آن ها است. علاوه بر این، نکته دیگری نیز وجود دارد که عبور از این جاده را بیش از پیش خطرناک می کند؛ در اکثر فصول سال مه های بسیار غلیظی در این جاده شکل می گیرند که دید عابران را بسیار محدود کرده و بعضا خطر آفرین می شوند.

کابل (طناب سیمی) هاف دم (Half Dome Cable)، پارک ملی یوزمایت واقع در کالیفرینا

هاف دم (دم، به انگلیسی Dome، به معنی گنبد نیمه است) یک مسیر دایره ای شکل پانزده مایلی است (نزدیک به بیست و چهار کیلومتر) و کسانی که اقدام به مسافرت به این نقطه می کنند، منظره ای بسیار زیبا و فوق العاده از دره یوزمایت و های سیرا در پیش رو خواهند داشت، البته نکته ای که سبب شده نام این مسیر مرتع در میان سایر موارد ما جای گیرد بخشی از آن است که به وسیله کابل یا طناب های سیمی شکل گرفته است. در حقیقت در قسمت انتهایی این مسیر دو کابال آهنی بزرگ قرار گرفته است که برای رسیدن به قله و بالاترین قسمت این منطقه از لحاظ ارتفاعی، عابران باید از آن بالا بروند. تا کنون موارد زیادی گزارش شده که به واسطه افتادن از این کابل ها به هنگام صعود دچار جراحت های شدید شده اند.

پیاده روی هوئا شان واقع در چین

جاده ای در کناره کوهستان هوئای چین به منظور عبور عابران پیاده از آن ساخته شده است و شاید به توان گفت که یکی از هراس آور ترین جاده های کوهستانی در سراسر دنیا است؛ لقبی که به خوبی شایسته آن است. نرده و حفاظی که برای این جاده کوهستانی در نظر گرفته شده اس، زهوار در رفته و بسیار ضعیف است؛ علاوه بر این سطح جاده نیز متشکل از سنگ های نا هموار است و تا کنون اقدامی برای ایجاد سطحی صاف صورت نگرفته است و همین دو عامل، به عنوان عوامل اصلی حادثه های مرگباری شناخته می شوند که تا کنون در این منطقه رخ داده اند. البته به واسطه اتفاقات ناخوشایند بسیاری که در این مکان روی داده، تا کنون اقدامات بسیاری برای افزایش ایمنی عابران انجام گرفته است و به همین خاطر در حال حاضر خطر سقوط و مرگ عابران تا حدود زیادی کاهش یافته است.

تپه صلیب ها، لیتوانی

ظاهر به خصوصی که این تپه به خود گرفته است، انسان را به یاد فیلم های وحشت انگیز می اندازد و گویی موطن شبح ها است. اما مسئله به همین ظاهر شبح وار منطقه ختم نمی شود و داستانی در پس این تپه منحصر به فرد وجود دارد. در حال حاضر چیزی حدود دویست هزار صلیب و مقبره و زیارتگاه های گوناگون بر جای جای این تپه وصل کرده اند (که قسمتی از آن را در تصویر مشاهده می کنید). مدت ها بیش در این منطقه شورشیانی سر بر آورده و مقابل نیرو های اشغالگر تزاری روسیه قد علم کرده تا از کشور خود دفاع کنند و در پی این درگیری ها عده بسیار زیادی از این شورشیان کشته شدند. در سال 1831 مردم منطقه به عنوان یادبود کسانی که از جان خود گذاشتند تا در برابر قوای اشغالگر سر فرو نیاور اند اقدام به بنا کردن این مکان کردند. از آن زمان تا کنون، مردم بسیاری از نقاط مختلف دنیا به این مکان آمده و صلیب و یادبود هایی برای ادای احترام در آن قرار داده اند.

ویا فراتا، واقع در ایتالیا/اتریش

از قرن ها پیش مردم برای بالا رفتن از بلندی های گوناگون از نرده بان استفاده می کردند، اما در حال حاضر شرایط به گونه ای دیگر شده است و اجسام گوناگونی چون کابل های آهنی، طناب، پل های متحرک و جاده های چوبی برای برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرند. و اما منطقه ویتا فراتا که در مرز ایتالیا/اتریش واقع شده است نیز یکی دیگر از خطرناک ترین نقاطی است که می توان پای بدان گذاشت. ویتا فراتا به معنی «جاده آهنین» است. در فصول سرد سال و زمانی که برف می بارد، مکانی که برای گذر عابران در نظر گرفته شده است به شدت دچار یخبندان می شود و همین مسئله گشت و گذار در آن را بیش از پیش خطر ساز می کند؛ در سال 2009 برای نمونه زنی به هنگام عبور از این گذرگاه یخی لیز خورد و ارتفاع ششصد پایی سقوط کرد که به قیمت جان اش تمام شد.

جهان گمشده (The Lost World)، غار های وایتومو، واقع در نیوزلند

منطقه ای که در سراسر جهان با نام جهان گمشده شناخته می شود، حفره زیرزمینی ای تاریک و بسیار عمیق در مجموعه غار های وایتوموی نیوزلند است. بیش از هر چیز دیگری این منطقه به واسطه کرم های شب تابی که در آن حضور دارند شناخته می شود و گونه ای به خصوص از کرم های شب تاب هستند که کمتر در نقاط دیگر یافت می شوند. علاوه بر این در این مجموعه غار ها فسیل های بسیاری یافت می شود و می توان بقایای موجوداتی را در آن مشاهده کرد (موجوداتی که بعضا اندازه آن ها به بزرگی یک وال آبی است) که روزگاری در این منطقه زندگی می کرده اند و در حال حاضر منقرض شده اند. البته فضای داخلی به گونه ای است که هر کسی جرأت پای گذاشتن در آن را ندارد، اگر چه طبیعت منطقه برای کسانی که کنجکاو هستند و دوست دارند ایده ای کلی در خصوص فضای داخلی غار به دست آورند نیز راهکاری فراهم کرده است؛ نوعی دریچه پنجره مانند در قسمتی از فضای بیرونی غار وجود دارد که از طریق آن می توان به قسمت های داخلی اش سرک کشید.

آتش فشان ثرینیوکاگیگور، واقع در ایسلند

با وجود این که این کوه آتش فشانی برای هزاران سال متمادی فعالیتی نشان نداده و خاموش بوده است (به این معنی که امکان فعالیت دوباره آن تقریبا غیر ممکن است)، باز هم فضای داخلی آن به گونه ای است که به محض وارد شدن به آن ترس سراپای شما را فرا گرفته و با خود می گویید: «اگر احیانا پس از این همه سال فعالیت کند چی؟» و این ترسی است که غلبه بر آن کار هر کسی نیست. این کوه آتش فشانی باستانی که عمقی معادل با 700 پا (چیزی حدود 213 متر) دارد، به عنوان تنها کوه آتش فشانی ای شناخته می شود که می توان وارد حفره های آن شد و تجربه بی نظیر و بسیار مخوفی از مشاهده سطوح زیرین زمین به دست آورد. آسانسوری در این مکان تعبیه شده است که به واسطه آن پس از سفری هفت دقیقه ای قادر خواهید بود خود را به کانال ماگمایی برسانید که در اعماق این کوه آتش فشانی جای گرفته است که البته هر کسی را جرأت انجام این کار نیست و بسیاری به هنگام مشاهده آسانسور و ارتفاع زیرین آن پا پس می شکند.

مسیر کرانه غربی (West Coast Trail)، واقع در ونکوور کانادا

زمانی که برای عبور از مسیری که در کرانه غذبی ونکوور کانادا واقع شده است آماده می شوید، باید خود را با مواجه احتمالی تان با جانوران وحشی آماده کنید. بیش از هر حیوان دیگری، این مکان محل زندگی خرس های قهوه ای است. به هنگام وارد شدن به این منطقه، موانع و نا همواری های طبیعی بسیاری وجود دارد که باید از آن ها عبور کنید؛ از آن جمله می توان به جریان های آبی باریکی که به واسطه آب باران جاری شده اند و نیز صخره های روی سطح زمین اشاره کرد. نرده بان های چوبی نا مطمئنی نیز در این منطقه قرار دارند که بالا رفتن از آن ها بی خطر نیست و البته برای رسیدن به ارتفاعات بالاتر چاره ای جز استفاده از آن ها نخواهید داشت. وارد شدن به این مکان بسیار خطرناک است و فصل های به خصوصی از سال برای بازدید از آن در نظر گرفته شده است؛ از اولین روز اکتبر تا اواخر ماه آپریل، به عنوان بازه زمانی ای شناخته می شود که بازدید از این مکان غیر قانونی به شمار رفته و از ورود افراد به آن جلوگیری می شود. البته در این بازه زمانی هم می توان وارد منطقه شد، البته با احتساب این که دیگر کسی مسئول تلفات جانی کسانی که وارد آن می شوند، نخواهد بود. بسیاری از گردشگران حرفه ای، مخالف وارد شدن به این منطقه در این بازه زمانی هستند. جریان های آبی موجود در این منطقه بعضا بسیار شدید می شود و شنا کردن در آن تقریبا غیر ممکن، بنا بر این کسی که گرفتار این جریان آبی شود یا غرق می شود و یا سر از نا کجا آباد در می آورد. در فصل زمستان نیز طوفان های بسیار شدیدی در منطقه رخ می دهند.

جنگل آئوکیگاهارا واقع در ژاپن

نامی که برای این جنگل در نظر گرفته اند، «جنگل خود کشی» است و خود به خوبی گویای این مسئله است که وارد شدن به آن تا چه اندازه می تواند خطر ساز باشد. این جنگل در دامنه کوه فوجی قرار گرفته است و بنا به اطلاعات و تاریخچه ای که از این جنگل به دست داریم، به عنوان خطرناک ترین و به عبارت دیگر تسخیر شده ترین جنگل روی کره زمین شناخته می شود؛ اما چرا تسخیر شده؟ پاسخ این سؤال را باید از آماری جویا شد که در اختیار داریم: از سال 1950 تا کنون چیزی میان سی تا صد و پنجاه نفر پای به این جنگل گذاشته و پس از آن دیگر هیچ خبری از شان به دست نرسیده است. بنا به مستنداتی که «نشنال جیوگرافیک» در این خصوص در اختیارمان قرار داده است، در یک بازه زمانی سی و هفت روزه، مقامات ژاپنی سی و شش جسد در حوالی این جنگل پیدا کردند. این گونه مسائل نا خوشایندی که در جنگل آئوکیگاهارا رخ می دهد، سبب شده تا شایعاتی زیادی در میان مردم دامن گیرد؛ بسیاری از مردم بومی می گویند که ارواح مردگانی که اجساد را ترک می کنند، در جنگل باقی مانده و اقدام به شکار سایر افرادی می کنند که پای به منطقه می گذارند.

موزه ورولیک، واقع در آمستردام هلند

موزه ورولیک که در آمستردام هلند واقع شده است، از آن دسته موزه هایی است که هر جایی نمی توان یافت و بسیار منحصر به فرد است؛ در حقیقت اشیاء اصلی تشکیل دهنده محتویات این موزه، آن دسته از آناتومی های (استخوان های جمجمه و سایر نقاط) جانوران و انسان هایی است که متفاوت از آناتومی موجودات معمولی بوده و نا به هنجاری هایی در آن ها مشاهده می شود (تعدادی از این جمجمه های منحصر به فرد را در تصویر مشاهده می کنید). برای نخستین بار در اوایل قرن هجدهم میلادی بود که که این موزه به طور رسمی افتتاح شده و شروع به کار کرد؛ در آن زمان تمامی اشیاء موجود در موزه شامل آناتومی جنین ها و سایر انسان هایی می شد که به واسطه بیماری یا ضربات مهلک دچار نا هنجاری هایی شده بودند؛ مطمئنا بازدید از این گونه مکان ها به هیچ عنوان به کودکان توصیه نمی شود.

جزیره عروسک ها واقع در مکزیک

به زبان مردم بومی منطقه، این جزیره را ایسلادلامونکا (به معنی جزیره عروسک ها) می نامند. این جزیره را وقف روح از دست رفته دختر بچه ای کرده اند که در شرایطی بسیار عجیب و غریب جان خود را از دست داد و در حال حاضر در نواحی جنوبی مکزیک، زمانی که صحبت از جزیره عروسک ها می شود، نخستین چیزی که به ذهن مردم بومی می رسد آن دختر بچه است. هزاران نفر از مردم بومی مکزیک در نزدیکی این جزیره در کرانه جنوبی مکزیک زندگی می کنند، اما جزیره ای که در این منطقه قرار گرفته است، خالی از سکنه بوده و زمانی که وارد آن می شوید تنها صحنه ای که مشاهده می کنید، صد ها عروسک ترسناک است که در جای جای منطقه نصب شده اند؛ این عروسک ها حالت عادی ندارند و دست و پا ها شان کج و معوج است، برخی از آن ها سر ندارند و برخی دیگر کاسه چشم شان خالی است و دیدن چنین صحنه ای واقعا مخوف و ترسناک است. این فضای ترسناک جزیره باعث شده است تا افسانه هایی در میان مردم رواج پیدا کند؛ برخی از مردم بومی می گویند که عروسک ها قادر به تکان دادن سر و دستان خود هستند. برخی حتی تا آن جا پیش رفته اند که می گویند نجواهایی از سوی عروسک ها از سمت جنگل به سوی شان می آید؛ نجوا هایی که مردم را به آمدن به جزیره فرا می خوانند. 

 این مقاله ادامه دارد...

در سیارک بخوانیم:

قلعه هوارد + تصاویر

در کدام منطقه دبی هتل بگیریم؟

هنر معماری در کاروانسرای سعدالسلطنه

آرامگاه یعقوب لیث صفار/ اولین شهریار ایران بعد از اسلام

کویر گردی و روستاهای شگفت انگیز

جاذبه های دیدنی کوالالامپور را بشناسید

آنچه درباره سفر به استانبول باید بدانید

نظرات

در ادامه بخوانید...

ترسناک ترین مکان ها بر روی کره زمین بخش دوم

در

باغ مجسمه ویو رونکونن، واقع در فنلاند

مجسمه های بسیاری در این پارک وسیع و بسیار بزرگ وجود دارند؛ حتی برخی از این مجسمه های حالت های مربوط به ورزش یوگا را به خود گرفته اند. ویو رونکونن یک هنرمند و مجسمه ساز فنلاندی بود. بنا به اطلاعات به دست رسیده در خصوص گذشته او، زمانی که ویو جوان تر بود در یک کارخانه کاغذ سازی فعالیت می کرد و در همان زمان بود که به مرور شروع به ساخت مجمسه کرد. او به طور کلی چهارصد و پنجاه مجسمه درست کرد و نکته عجیب این بود که هیچ گاه اقدام به فروش و یا به نمایش گذاشتن مجسمه های خود نکرد و در حال حاضر نیز تمامی این مجسمه ها در باغ پارک مانند محل زندگی وی قرار گرفته اند که ظاهری عجیب و بعضا مخوف به این مکان داده است.

در سیارک بخوانیم:" ترسناک ترین مکان ها بر روی کره زمین بخش اول 

پیاده روی صخره های تیتلیس، واقع در سوئیس

بخشی از بلند ترین نقاط رشته کوه های آلپ در سوئیس قرار گرفته است و این پیاده رو بر روی همین ارتفاعات بنا شده است؛ به طور دقیق تر بر روی قله ای که مردم بومی بر آن نام تیتلیس را نهاده اند. این پل بی اندازه بزرگ و شگفت انگیز که بر ارتفاعات رشته کوه آلپ ساخته شده است، ارتفاعی معادل با 1640 پا (499 متر) از سطح زمین دارد. بنا به اطلاعات به دست رسیده، این پل از حیث ارتفاع، بیشترین فاصله را با سطح زمین در میان تمامی پل های قاره اروپا دارد؛ منظره ای که از بالای این پل می توان مشاهده کرد بسیار زیبا و جذاب است، اما نکته ای که وجود دارد این است که هر کسی را یارای پای نهادن به آن نیست، چرا که قرار گرفتن در آن ارتفاع بسیار مخوف و ترسناک است. در وب سایت رسمی ای که سازندگان و مسئولان این پل به وجود آورده اند این مطالب برای کسانی که قصد عبور از آن را دارند درج شده است: «برای عبور کردن از پل، شما به رشته های عصبی ای نیاز دارید که به قدرت طناب های سیمی و کابل های فلزی ای باشند که پل را در آن ارتفاع نگاه داشته اند.».

گذرگاه کیهیل، واقع در استرالیا

«پر شده از کروکودیل» بهترین نامی است که می توان به این مکان به خصوص اطلاق کرد؛ گذرگاه کیهیل مکان مورد علاقه و محل زندگی کروکودیل های آب شور است. طول این رود خانه نهایتا از سه مایل (4.8 کیلومتر) تجاوز نمی کند و با این وجود بیش از صد و بیست عدد از بزرگ ترین خزندگان حال حاضر کره زمین در آن پرسه می زنند؛ این کروکودیل ها به گونه ای در رود خانه استتار می کنند که از دور شبیه به کنده های درخت به نظر می رسند و این گونه منتظر طعمه خود می مانند و به محض نزدیک شدن طعمه به آن حمله کرده و می بلعند اش. با وجود اینکه مرتب در رسانه ها و سایر منابع خبری استرالیایی از خطرات ورود به این رودخانه صحبت می شود و از کروکودیل های چهارده فوتی ای گفته می شود که در آب شور این رود خانه وجود دارند (کروکودیل هایی که بعضا در گروه هایی با تعداد بیست تا سی عدد حرکت می کنند)، باز هم کسانی هستند که توانایی مقابله بر وسوسه عبور از این رود خانه خطرناک را ندارند و اقدام به عبور از آن می کنند. کسانی که بخت با آن ها یار نباشد، اگر خوش شانس باشند، پس از مدتی اجساد شان توسط مأموران حفاظتی پارک یافت می شود.

دروازه ورودی جهنم، ترکمنستان

این مکان یکی از مرموز ترین نقاط بر روی کره زمین است. بنا به اطلاعات به دست رسیده از نشنال جیوگرافیک در خصوص این مکان، چیزی حدود چهل سال پیش یک شکاف بسیار بزرگ و آتشین در صحرایی در نواحی شمالی ترکمنستان به وجود آمد. این گونه به نظر می رسد که علت اصلی پیدایش این شکاف آتشین، اشتباه محاسباتی ای بود که مهندسان در آن زمان در سوراخ کردن زمین به وسیله دریل کردند. دروازه آتش فشانی ای که در میان مردم بومی منطقه به عنوان دریچه ای به سوی جهنم شناخته می شود، هم چنان فعالیت می کند و از دهانه آن آتش به بیرون راه می یابد. شایعاتی وجود دارد مبنی بر این که محققان اتحاد جماهیر شوروی در گذشته این دهانه را فعال کرده و آتش درون اعماق زمین را به بیرون هدایت کردند تا به واسطه آن قادر به از بین بردن و سوزاندن گازهایی باشند که در آن زمان در منطقه وجود داشت؛ اما این گونه به نظر می رسد که محققان در آن زمان میزان سوخت موجود در آن نواحی را دست کم گرفته بودند.

ناگورو، واقع در ژاپن

روستای کوچک ناگورو در منطقه ای در دره شیکوکو ژاپن واقع شده است و روز به روز به واسطه حوادث طبیعی از وسعت آن کاسته می شود. این روستا به واسطه وجود عروسک های عجیب و مرموزی که در آن هستند شناخته می شود. داستانی که در خصوص این عروسک ها وجود دارد از این قرار است که سال ها پیش (حدود ده سال پیش) زنی پای به این روستای متروکه گذاشت. در آن زمان زن به شدت احساس تنهایی کرده و اقدام به درست کردن عروسک هایی کرد که در حال حاضر در روستا مشاهده می شوند، آن زن، عروسک ها را به عنوان یادبودی برای کسانی که زمانی در این روستا می زیستند درست کرد و در جای جای روستا قرار داد. در حال حاضر سیصد و پنجاه عروسک به ابعاد انسان در نقاط مختلف این روستا وجود دارند.

پل معلق کاپیلانو در گذر گاه صخره ای کانادا

بر فراز رودخانه کاپیلانو که در جنگلی بارانی در کانادا واقع شده است، کوهستانی صخره ای وجود دارد که بر آن پلی معلق ساخته اند و امکان پیاده روی بر آن وجود دارد. گذر گاه صخره ای کاپیلانو در سال 2011 به طور رسمی افتتاح شد و کسانی که پای به این مکان می گذارند قادر خواهند بود تا وارد اعماق این جنگل فوق العاده شوند. ارتفاع این پل معلق از سطح زمین در برخی نقاط به سیصد پا می رسد. نکته منحصر به فرد در خصوص این پل معلق جنس به خصوص شیشه ای مستحکم است که در برخی از نقاط پل برای ساختن اش از آن بهره گرفته شده است و به واسطه شفافیت اش عابران قادر خواهند بود زیر پای خود را به خوبی نگاه کنند و منظره ای به یاد ماندنی و البته مخوف را به خاطر بسپارند.

بیمارستان بلیتز هیلستاتن، واقع در شهر بلیتز آلمان

این بیمارستان در قرن بیستم احداث شد و هدف اصلی از ساخت آن رسیدگی به بیمارانی بود که در گذشته از بیماری سل رنج می بردند. سال ها پس از احداث بیمارستان، کاربرد آن تغییر یافته و بدل به بیمارستانی برای درمان مجروحان جنگی شد. نکته جالب توجه در خصوص این مکان درمان آدولف هیتلر جوان در آن بود که از جراحتی در ناحیه ران پای خود رنج می برد. در حال حاضر ساختمان آن به طور کلی متروکه شده و خرابه ای از آن بیش باقی نمانده است. از اوایل سال 1995 بود که به مرور زمان استفاده از ساختمان آن به متوقف شد و در نهایت در سال 2000 بود که به طور کلی متروکه شد. نکته ای که در خصوص این ساختمان وجود دارد  بوی مواد ضد عفونی کننده ای است که در گذشته در اتاق های عمل جراحی آن مورد استفاده قرار می گرفت و هنوز هم می توان آن بو ها را استشمام کرد که فضای ناخوشایندی را به وجود می آورند.

بن بست مری کینگ، واقع در اسکاتلند

سری خیابان هایی وجود دارند که در قسمت های زیرین ادینبورگ واقع شده اند و در قرن هفدهم میلادی بود که اقدام به ساخت این خیابان ها کردند؛ برای بازدید از این مکان تاریخی تور هایی وجود دارند که می توان در آن ها ثبت نام کرد و به همراه تور های در نظر گرفته شده وارد این مکان شد. زمانی در گذشته مردمی که در این منطقه زندگی می کردند گرفتار طاعون می شوند و تقریبا تمامی آن ها جان خود را از دست می دهند. از زمان متروکه شدن این نواحی، شایعاتی میان مردم اسکاتلند رواج یافته است که این مکان توسط ارواح و اجنه تسخیر شده و وارد شدن به آن شگون ندارد. «بن بست یا فضای محصور» نامی است که مردم اسکاتلند برای این مکان در نظر گرفته اند.

دخمه محل قبور کاپوچین، واقع در پالرمو ایتالیا

این دخمه محل قبور در گذشته برای دفن کردن راهب هایی مورد استفاده قرار می گرفت که در صومعه واقع در همین مکان زندگی می کردند. با این وجود، جمعیت کاپوچین پس از گذر چند سالی به سرعت رشد پیدا کرد و نخستین محفظه ای (گودال) که برای دفن راهب ها مورد استفاده قرار می گرفت، گنجایش کافی برای جای دادن تمامی اجساد در خود را نداشت. به همین خاطر بود که مردم محلی اقدام به گسترش زیر ساخت مورد استفاده برای دفن اجساد کردند. برای این منظور می بایست اجسادی که پیش از آن دفن کرده بودند را از دخمه خارج می کردند و آن ها را به مکانی دیگر منتقل می کردند؛ اما زمانی که اقدام به انجام این کار کردند، با صحنه ای بسیار عجیب رو به رو شدند: مردم محلی مشاهده کردند که تمامی اجساد راهب هایی که پیش از آن دفن کرده بودند، به طور طبیعی بدل به مومیایی شده و تا حدود زیادی سالم مانده بودند؛ تا حدی که صورت برخی از آن ها قابل تشخیص بود. پس از مشاهده این صحنه بود که باوری میان مردم منطقه شکل گرفت مبنی بر این که به خواست خداوند اجساد راهب ها این گونه سالم مانده است و تصمیم بر آن گرفتند که اجساد شان را در معرض دید عموم قرار دهند.

پریپیات، واقع در اوکراین

پیش از حادثه دلخراش چرنوبیل که در سال 1986 به وقوع پیوست، در شهر کوچک پریپیات نزدیک به چهل و نه هزار سکنه زندگی می کردند و پس از آن حادثه بسیاری از آن ها جان خود را از دست داده و آن هایی که زنده مانده بودند شهر را به طور کلی تخلیه نمودند. با وجود این که از آن سال تا کنون منطقه به طور کالی خالی از سکنه باقی مانده است، طبیعت تمامی شهر کوچک پریپیات را در احاطه خود در آورده است و درختان و گیاهان بسیاری در آن روییده اند. در حال حاضر بازدید از این مکان امکان پذیر است و تور هایی برای این منظور در نظر گرفته شده اند که علاقه مندان قادر خواهند بود در آن ها ثبت نام کرده و به بازدید از این مکان بپردازند. در ساختمان هایی که در گذشته به عنوان مدرسه مورد استفاده قرار می گرفتند، در حال حاضر درختان بسیاری روییده اند؛ در کتابخانه های شهر هنوز هم می توان کتاب هایی را دید که روی هم قرار گرفته اند؛ بر روی زمین مهد کودک های شهر نیز عروسک هایی دیده می شود که زمانی کودکان برای بازی و سرگرمی خود از آن ها بهره می گرفتند؛ این فضای قدیمی و مغموم حالتی مخوف برای شهر به وجود آورده و هر کسی را جرأت پای گذاشتن به آن نخواهد بود.

خانه قتلگاه تبر، واقع در ویلیسکا، آیووا

شب هنگام و زمانی که هیچ نوری قابل مشاهده نیست و صدایی به گوش نمی رسد، حالتی ترسناک بر انسان چیره می شود؛ این جا خانه ای است که با نام «قتلگاه» شناخته می شود. روز دهم ژوئن و در سال 1912 بود که تعدادی (یا شاید هم یک نفر) قاتل تمامی افراد خانواده جوسیاه مور که در این مکان زندگی می کردند و نیز دو مهمانی که آن شب نزد شان رفته بودند را به قتل رساندند (رساند) و پس از گذر این همه سال، هنوز که هنوزاست هویت قاتل یا قاتلان این افراد مشخص نشده است. تور هایی وجود دارند که علاقه مندان می توانند در طول روز به همراه آن ها به بازدید از این خانه و نواحی اطراف آن بپردازند، اما به هنگام شب به واسطه حالت مخوف منطقه بازدید از مکان ممنوع است و تنها هفت شب در طول سال اجازه بازدید از آن داده می شود.

تنگه واقع در قله لانگز، واقع در کلورادو

اگر جرأت کافی برای راهی شدن به این قله را در خود می بینید، پیش از آن که خود را برای این صخره نوردی مخوف آماده کنید باید بدانید که امکان برخورد صاعقه با شما وجود داشته و گذرگاه هایی که به سمت قله می روند بسیار باریک اند و کم پهنا و امکان لغزش و فرو افتادن وجود دارد. چند سال پیش بود که یک کوه نورد با تجربه و ماهر اقدام به بالا رفتن از این صخره ها به قصد رسیدن به قله لانگز کرد و بدل به پنجاه و نهمین نفری شد که در این راه جان خود را از دست داده است. این قله یکی از خطرناک ترین قلل (اگر نگوییم خطرناک تر از تمامی قلل دیگر) کلورادو است. صرف نظر از این که افرادی که اقدام به بالا رفتن از این صخره ها کرده بودند، طناب به همراه داشته بودند یا خیرف چیزی حدود دو سوم کسانی که جان خود را در این مکان از دست داده اند، سقوط کردند.

بزرگراه سیچوان-تبت، واقع در چین

بزرگراه سیچوان-تبت، از جمله مکان هایی است که در آن می توانید با ترس های خود رو به رو شوید. تا کنون موارد بسیاری از ریزش سنگ در جاده های محل عبور و مرور این مکان ثبت شده است و به واسطه ارتفاع بسیار زیاد اش از سطح زمین، خطر ریزش بهمن نیز در آن وجود دارد. در بیست سال اخیر، تصادفات خودرو ها در این مکان تقریبا دو برابر شده و افراد بسیاری جان خود را در این بزرگراه از دست داده اند.

محل نگاه داری استخوان های سدلک، واقع در جمهوری چک

مردم بسیاری در نقاط مختلف کره زمین احترام زیادی برای زیبایی کلیسا ها و معابد قدیمی ای دارند که از زمان های گذشته باقی مانده اند و هنوز هم بسیاری برای بازدید از این گونه مکان ها به نقاط مختلف کره زمین سفر می کنند. البته بسیاری از همین افراد احساس متفاوتی در باره این کلیسای متعلق به دوران گوتیک دارند؛ کلیسایی که از استخوان های متعلق به چیزی حدود چهل هزار قربانی طاعون در گذشته های دور، برای تزئین فضای درونی آن بهره گرفته شده است و تعجبی ندارد اگر بدانیم در حال حاضر بسیاری نام کلیسای استخوان ها را بر آن نهاده اند. در مرکز این کلیسا چلچراغ بسیار بزرگی از استخوان ها ساخته اند که به راستی اثری است زیبا و هنری.

خط الراس آئوناک ایگاک، واقع در اسکاتلند

این خط الراس در ارتفاعات باستانی و شناخته شده اسکاتلند قرار گرفته است و تنها چهار مایل با دره «گلن کو» فاصله دارد. دو قله ای که در مسیر این خط الراس واقع شده اند، سطح ناهمواری در آن به وجود آورده اند و همین مسئله باعث شده تا کسانی که برای گشت و گذار پای به این مکان می نهند، در صورت وخیم شدن شرایط جوی، با مشکلی جدی رو به رو شوند (وخیم شدن شرایط جوی در این مکان سابقه دارد و گاه به گاه این اتفاق رخ می دهد)، چرا که سطح زمین این خط الراس شیب تندی دارد و سراسر پوشیده از چمن است. مشکل این جا است که میانبری برای خروج از این خط الراس وجود ندارد و کسانی که در شرایط بد جوی در میانه های آن قرار گرفته باشند، خطری بسیار جدی متوجه شان خواهد شد.

 این مقاله ادامه دارد...

نظرات

در ادامه بخوانید...