جوزف کانراد

در

این مقاله به بررسی برخی از دلایلی علت توانایی استثنایی جوزف کانراد در نوشتن به زبان انگلیسی می پردازد، در حالی که او این زبان را در بزگسالی آموخت.

شهرت در یک زبان خارجی: جوزف کانراد

(سیارک) دستیابی به موفقیت در ادبیات برای شخصی که به زبان مادری اش می نویسد به اندازه ی کافی مشکل است. نویسندگان بسیار کمی وجود دارند که بتوانند با درامدشان از نویسندگی زندگی خود را اداره کنند. برای یک گوینده ی غیر بومی در یک زبان، موفقیت در ادبیات آن زبان بسیار نادر است. اما هنوز هم وجود رمان های جوزف کانراد به زبان انگلیسی این را ثابت می کند که این موضوع شاید نادر باشد اما غیر ممکن نیست. جوزف تئودور کانراد کوزنوویسکی در سال 1857 در یک ناحیه از لهستان که اکنون بخشی از اوکراین است به دنیا آمد. او در یک خانواده ی اشرافی به دنیا آمد که دارای زمین های بسیار بوده و از موقعیت اجتماعی بالایی برخوردار بودند. لهستان در آن زمان مستعمره ی روسیه بود و هم پدر و هم مادرکانراد برای استقلال لهستان به شدت مبارزه می کردند. در سال 1861 پدر کانراد برای انجام فعالیت های انقلابی دستگیر شد و اعضای خانواده ی او  به ولگا، یک شهر دور افتاده در شمال روسیه، تبعید شدند. زمستان های طولانی و شرایط طاقت فرسای زندگی، خارج از تحمل مادر کانراد بود. او زمانی که کانراد تنها هفت سال داشت، به علت بیماری سل جان باخت. پدرش هم از وضعیت بد سلامتی به شدت رنج می برد. دولت روسیه به پدر و پسر اجازه ی بازگشت به لهستان، شهر کراکاو را دادند اما پدر این رنج و بدبختی را تاب نیاورد و او هم نیز جان باخت. در زمان مرگ پدر کانراد تنها یک پسر بچه ی  یازده ساله ی منزوی بود.

 اوایل زندگی کانراد با پدر و مادرش، در موفقیت های او به خصوص در حیطه ی زبان، تاثیر بسیاری داشت.

پدر او در این زمینه بسیار عالی بود. او آن قدر در کار خود مهارت داشت که میتوانست به راحتی مطالب لهستانی را به فرانسوی و انگلیسی ترجمه کند. درست مانند دیگر نجیب زادگان لهستانی، کانراد هم از همان دوران کودکی زبان فرانسه را آموخت. بعد از سلطه ی روسیه بر لهستان، و تبعید خانواده به روسیه، کانراد تا حدودی به زبان روسیه هم تسلط یافت.

کانراد بعد از مرگ پدرش با مادربزرگش زندگی می کرد.

او به اندازه ی کافی به انجام تکالیف مدرسه علاقه نشان نمی داد و در انجام تکالیف مربوط به زبان لاتین و آلمانی بسیار تنبلی می کرد. بی قراری و نارضایتی او باعث شد که او در سن 14 سالگی یک خودکشی ناموفق داشت، شاید او از بدهی ها به ستوه آمده بود. همین او را به این وا داشت که یک زندگی  آزاد در جنوب فرانسه برای خود درست کند. کانراد از افسردگی که داشت بهبود یافته بود، اما اگر دولت فرانسه او را دستگیر می کرد، برای انجام کارهای نظامی به روسیه باز پس فرستاده می شد. او باید آن جا را ترک می کرد پس تصمیم گرفت که به انگلستان برود.

او در سن 20 سالگی در یک کشتی بخار انگلیسی به عنوان ملوان ثبت نام کرد.

او برای برقرای ارتباط با دیگران نیاز نداشت که کاملا بر زبان انگلیسی مسلط باشد. دیگر  ملوان هایی که در کشتی بخار کنار او کار می کردند مانند خود او به زبان های مختلفی تسلط داشتند از این رو یک زبان برای ارتباط با یک دیگر درست کردند. با این وجود، طبق قوانین تجاری انگلیس، تنها افرادی برای ملوانی انتخاب می شدند که سطوح بالای امتحانی را قبل از ورود به ناوگان کشتی، رد کرده و قبول شده باشند. در انگلیس، هر سطح آزمون مخصوص به خود را داشت. کانراد سعی کرد هر چقدر که می تواند بر زبان انگلیسی مسلط شود. همین امر باعث شد که او در آزمون سطح دو، آزمون سطح یک و آزمون ارشدی شرکت کرده و در آن ها نمرات خوبی کسب کرند. این نمرات خوب را هم مدیون زبان انگلیسی بود که می دانست، تا به وسیله ی آن سوالاتی که به زبان انگلیسی بود را خوانده و به خوبی پاسخ دهد. او شانزده سال زیر پرچم انگلیس دریانوردی کرد و در سال 1886 تبعه ی بریتانیا شد.

کانراد در تمام طول زندگی اش بیشتر از این که صحبت کند مایل بود که بخواند و بنویسد.

او اغلب افسرده بود و هنگام برقراری روابط اجتماعی احساس ناراحتی می کرد. این یکی از دلایلی بود که او با وجود این که در نوشتن به زبان انگلیسی مهارت خارق العاده ای داشت اما از صحبت کردن با زبان انگلیسی بیزار بود. او در تمام طول عمر خود لهجه ی لهستانی خود را با فصاحت تمام حفظ کرد، به طوری که فرندان و همسرش بیان کردند که او آنقدر قوی با لهجه ی لهستانی صحبت می کرد که برای آنها درکش سخت بوده است. زبان دیگری که او با آن راحت بود و ترجیح می داد در زندگی روزانه نیز با آن صحبت کند، فرانسوی بود.

اولین رمان او با نام حماقت آلمایر در سال 1835 به چاپ رسید.

چاپ این کتاب جای هیچ شکی را باقی نگذاشت که زبانی که کانراد با آن خواهد نوشت، انگلیسی است. او در ذهن خود دایره ی واژگانی وسیعی را انباشته کرده بود. سبک او بسیار جذاب بود اما صدای یک خارجی نبود. در حقیقت، او با یک سبک رک وپوست کنده می نوشت که 30 سال از عمرش می گذشت. برخی از این کار های او مانند درژرفای تاریکی(1902) و نوسترومو، انصافا در زمان حال هم امروزی و مدرن محسوب می شوند.

در مورد علت این موضوع که چرا کانراد تبدیل به یک استاد نویسندگی به زبان انگلیسی شد هنوز هم جای بحث دارد. او خودش می نویسد که سجع های زبان با حالات روحی و درونی هماهنگ می شود که با او متولد شده اند. همان طور که او در ابتدا نوشت"من اگر با زبان انگلیسی نمی نوشتم، در واقع هیچ نوشته ای نداشتم". او هیچ وقت در طول زندگی اش، درامدی که از نوشتن با زبان انگلیسی کسب می کرد را در زبان های فرانسه و لهستانی کسب نکرد.

روانشناسان با تحقیق در مورد روحیه ی کانردا دریافت اند که عواملی مانند: تبعید، مرگ والدین و خودکشی نافرجام او، در تسلط و نوشتن او به زبان های دیگر، تاثیر مستقیم داشته است.

همچنین رمان هایی که او در ابتدا نوشته بود ربط مستقیمی به زندگی تسبیط شده ی او در انگلیس داشت. امکان دارد همین موضوع باعث شده باشد که زبان انگلیسی در ذهن کانراد به عنوان یک تجربه در بزرگسالی ثبت شده باشد. این بررسی ها ادراک زیادی با خود به همراه داشته است. یک تحقیق بزرگ نشان می دهد که افراد چند زبانه هر جنبه از زندگی خود را با یک جنبه از زبانشان مرتبط می کنند. یعنی هر زبان مشخصی که می دانند را با یک جنبه ی خاص از زندگیشان هماهنگ می کنند و در ذهن خود بین آن ها یک ارتباط ایجاد می کنند. کانراد در زمان مرگش یعنی در 67 سالگی اش، جایگاه محکمی در قرن بیستم میلادی در ادبیات انگلیسی برای خود ایجاد کرده بود. او دوست صمیمی افراد مشهوری مانند اچ. جی. ویلز و فورد مادوکوس فورد بود. برخی از منتقدان  برای این که او یک انگلیسی اصیل نبود و همچنین از واژگان فرانسوی استفاده می کرد که بر پایه ی زبان آنگلو ساکسون بودند، به او نقد های زیادی وارد می کردند. یا از او به علت این که اجازه می داد عقاید لهستانی اش بر انگلیسی او تاثیر بگذارد، خرده می گرفتند. اما هیچکس به یاد ندارد که این منتقدان که بودند و تمامی این نقد ها به دست فراموشی سپرده شدند.ترجمه  itrans.ir     

نظرات

در ادامه بخوانید...

این 30 کلمه همیشه اشتباه تلفظ می‌شوند

در

انگلیسی یکی از رایج‌ترین زبان‌های دنیاست. امروزه تا 8/1 میلیارد نفر در سطح جهان به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند. این زبان را به راحتی می‌توان یاد گرفت و دارای انعطاف‌پذیری بالایی است. به رغم این موضوع، کلمات بسیاری است که توسط افراد بسیاری اشتباه تلفظ می‌شوند. شاید به این خاطر که انگلیسی زبان مادری‌ نیست و لهجه‌ی منطقه‌ای مخصوص به خود دارند و معمولا  کلماتی که اشتباه تلفظ میشوند . این 30 کلمه، کلماتی که اشتباه تلفظ میشوند ، حتی توسط اکثر کسانی که انگلیسی زبان مادری‌ آنهاست. 

 

چه کلمه ای در زبان فارسی نادرست تلفظ می شود

این 30 کلمه همیشه اشتباه تلفظ می‌شوند

 

1. Almond (درخت بادام): این میوه‌ی خشک به صورت Ah-mund (u مانند sun) تلفظ می‌شود. Lبی‌صداست. نباید آن را به صورت Aal-mund تلفظ کنید.


2. Bury (دفن کردن): این کلمه به صورت Be-ri مانند berry تلفظ می‌شود، نه به صورت Beu-ri یا Burr-ri.


3. Dengue (تب استخوان‌شکن): این بیماری به صورت Den-gee («gee» مثل cheese) تلفظ می‌شود. نباید آن را به صورت Den-goo تلفظ کنید.


4. Dessert (دسر): این کلمه به صورت dizz-urt (u مثل sun) تلفظ می‌شود نه بصورت des-ert که به معنای زمین لم‌یزرع است.


5. Schedule (برنامه زبان‌بندی): در انگلیسی امریکایی، sked-jule تلفظ صحیح این واژه است. در انگلیسی بریتانیایی، shed-yool تلفظ صحیح آن است.


6. Zebra (زرافه): در انگلیسی امریکایی، صدای حرف Z، Zee است. بنابراین Zee-bra (تلفظ ee مثل tree). در انگلیسی بریتانیایی، می‌توان Zeb-ra (تلفظ Zeb مثل egg) باشد.


7. Niche: در انگلیسی امریکایی می‌توان آن را به صورت Nee-sh (تلفظ Nee مثل tree) تلفظ کرد. اما در انگلیسی بریتانیایی، به صورت Nitch (مثل switch) تلفظ می‌شود.


8. Bowl (کاسه): به صورت bo-hl (تلفظ o مثل roll) تلفظ می‌شود، نه به صورت ba-ool که غلط است.


9. Euler: به صورت Oiler تلفظ می‌شود، نه به صورت Yuler/Yular که غلط است.


10. Truth (حقیقت): به صورت troo-th (مثل boo) تلفظ می‌شود و نه به صورت tru-th.


11. Epitome (نمونه): عموماً به صورت ep-i-tome (مثل foam) تلفظ می‌شود. اما تلفظ صحیح ep-i-tummy است.


12. Develop (توسعه دادن): تلفظ صحیح D+vay+lupp است و نه Day+vay+lupp.

 

تلفظ پیتزا به انگلیسی  
13. pizza تلفظ  (پیتزا): در  بیان و  تلفظ pizza   پیتزا  و  تلفظ صحیح peet-zuh (peet مثل wheat) است  نه Pi-za.  


14. Monk (راهب): باید به صورت muhngk مثل drunk تلفظ شود. غالباً به غلط به صورت mawnk (mon مثل montreal) تلفظ می‌شود.

 

تلفظ صحیح ژانر
15. تلفظ ژانر چیست  : Genre ( ژانر تلفظ ):  تلفظ ژانر  صحیح Zhon-ruh (در  تلفظ صحیح ژانر  Zh صدایی همچون vision دارد و ruh مثل umbrella است) می‌باشد. معمولاً به غلط به صورت Jen-ner تلفظ می‌شود. ( تلفظ کلمه ژانر   مفهوم " ژانر " ویژگیهای ذاتی گروه وسیعی از آثار هر عصر ، ملت یا هنر جهانی را به طور کلی خلاصه می کند.)


16. Quote (نقل‌قول): تلفظ صحیح Kwo-te است. معمولاً مثل coat تلفظ می‌شود که غلظ است.


17. Sour (ترش): تلفظ صحیح sower (مثل power) است. معمولاً به صورت saar تلفظ می‌شود که غلط است.


18. Quinoa (گیاه کوینولا): تلفظ صحیح به صورت keen-wah است. غالباً به صورت keenoah تلفظ می‌شود که نادرست است.


19. Ethyl، methyl (اتیل، متیل): تلفظ صحیح به صورت A-thil، mey-thil (thil مانند hill) است. اما این کلمات معمولاً به صورت eethail، meethail (aail مانند ice) تلفظ می‌شوند.


20. Porsche (پورشه): تلفظ صحیح Por-shuh است. معمولاً به غلط porsh تلفظ می‌شود.


21. Salon (سالن): بایستی به صورت sa-lon (sa مانند Apple و lon مانند John) تلفظ شود. معمولاً به صورت suh-loon تلفظ می‌شود که نادرست است.


22. Police (پلیس): تلفظ درست به صورت Puh-leece است. معمولاً به اشتباه Poo-leece تلفظ می‌شود.


23. Chauvinism (میهن‌پرستی): تلفظ درست به صورت shoh-vuh-niz-uh-m است. به غلط chow-vi-ni-zum تلفظ می‌شود.

 

تلفظ کوپن
24. Coupon (کوپن): تلفظ صحیح به صورت Koo-pon (pon مثل pawn) است. معمولاً به غلط koo-pun (تلفظ u مثل sun) تلفظ می‌شود.


25. Gauge (وسیله اندازه‌گیری): تلفظ صحیح gayj است. معمولاً به غلط gauj تلفظ می‌شود.


26. Raspberry (تمشک): تلفظ صحیح به صورت Raz-ber-ee است. این میوه غالباً به صورت rasp-berry تلفظ می‌شود که نادرس است. P نباید خوانده شود.


27. Cocoa (کاکائو): باید به صورت koh-koh تلفظ شود، نه koh-koh-wa.


28. Capris (کاپریس): تلفظ صحیح به صورت Kuh-preez است و نه cape-reese.


29. Victuals (آذوقه): تلفظ صحیح به صورت vittles است. معمولاً به صورت vik-choo-uls خوانده می‌شود که نادرست است.


30. Plumber (لوله‌کش): تلفظ صحیح آن plume(r) است و b نباید خوانده شود.

 

در سیارک بخوانیم:

ضرب المثل های انگلیسی بخش اول  

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. 

 

نظرات

۱۴۰۰/۵/۲۳GIF تلفظ مناسب: J-IFF اگر تا به حال سعی کرده اید این کلمه را تلفظ کنید یا شخص دیگری آن را تلفظ کرده است ، ممکن است فکر کنید که نحوه صحیح تلفظ آن با "g" قوی است. با این حال ، به گفته استیو ویلهایت (توسعه دهنده GIF) ، تلفظ مناسب این کلمه در واقع "جف" است. بسیاری از مردم هنوز از تلفظ غلط این کلمه استفاده می کنند

۱۴۰۰/۵/۲۳Mischievous تلفظ صحیح این است: MIS-CHUH-VUS نکته جالب این کلمه این است که ما از قرن شانزدهم آن را اشتباه تلفظ می کنیم و علیرغم تلاش های زیادی که باعث شد ما شروع به تلفظ صحیح آن کنیم ، بسیاری هنوز آن را اشتباه تلفظ می کنند. نه تنها قرار نیست ما صدای ee را در وسط کلمه تلفظ کنیم ، بلکه صدای ee بعد از 'v' حتی برای شروع وجود ندارد.

۱۴۰۰/۵/۲۳Library تلفظ صحیح این است: LIE-BRAIR-EE این کلمه قطعاً یکی از رایج ترین کلمات اشتباه تلفظ شده است ، زیرا اکثر ما حداقل یک بار آن را انجام داده ایم. ما تمایل داریم فکر کنیم که اولین "r" در این کلمه بی صدا است ، اما نه ، به اندازه صدای بعد از آن بلند است.

۱۴۰۰/۵/۲۳ Pronunciation تلفظ صحیح این است: PRO-NUN-SEE-AY-SHUN احتمالاً می شنوید که این کلمه به عنوان "pro-noun-ciation" تلفظ می شود .

۱۴۰۰/۵/۲۳Salmon تلفظ صحیح این است: SAM-IN در طول سالها بحث های زیادی در مورد نحوه صحیح تلفظ کلمه ماهی قزل آلا وجود داشته است و اگرچه بسیاری از ما معتقدیم که "سالمون" روش صحیح است ، اما معلوم می شود که "ل" تلفظ نمی شود و قسمت "mon" به عنوان "mun" تلفظ نمی شود ، بلکه "min" است. بنابراین ، اگر با دوستان خود بحث کرده اید که تلفظ صحیح "sam-in" است ، پس تبریک می گوییم. شما درست می گفتید.

۱۴۰۰/۵/۲۳Wednesday تلفظ صحیح این است: WENZ-DAY وقتی نوبت به املای این کلمه می رسید ، بسیاری حرف "d" را فراموش می کردند و بنابراین برای به خاطر سپردن املای صحیح آن ، شروع به تلفظ آن به عنوان "wed-nez-day" کردند و اگرچه ممکن است مفید واقع شود ، اما به عنوان روش مناسب تلفظ آن در نظر گرفته نمی شود.

۱۴۰۰/۵/۲۳ Mayonnaise تلفظ صحیح این است: MAY-O-NAZE اگر در رستوران هستید و شروع به سفارش ساندویچ کنید و متوجه شوید که نحوه تلفظ این کلمه را به خاطر نمی آورید ، نگران نباشید. فقط چشمان خود را ببندید و به آن فکر کنید. در عرض یک یا دو لحظه ، شما آماده خواهید بود. چشمان خود را باز کنید ، با گارسون تماس بگیرید و سوپ سفارش دهید.

در ادامه بخوانید...

تاریخچه زبان انگلیسی

در

(سیارک) زبان انگلیسی با لهجه آلمانی، توسط مهاجران آلمانی که از بخش های مختلفی که امروزه هلند، شمال غربی آلمان و دانمارک نامیده می شوند، به بریتانیا آورده شده است. تا آن زمان جمعیت بومی بریتانیا در بریتانیایی که ساکنین آن رومی بودند، به خاطر قدمت 400 ساله رومیان بریتانیا، قبول کرده بودند که در کنار زبان آکرولکتال متأثر از لاتین، به زبان مشترک بریتونیک و زبان سلتیک نیز صحبت کنند. یکی از قبایل آلمانی که به بریتانیا آمد، آنجل بود، قبیله ای که بِد معتقد بود به طور کامل به آن جا نقل مکان کرده است. نام انگلستان ( از سرزمین انگلا یا سرزمین آنجلاها) و انگلیسی (اگلیسک قدیمی انگلیسی) از نام این قبیله گرفته شده- اما در همین دوره ساکسون ها، جوتها و طیف وسیعی از مردم آلمان از سواحل فریژیا، ساکسون پایینی، سرزمین جوت و جنوب سوئد نیز به بریتانیا نقل مکان کردند.

در ابتدا، زبان انگلیسی قدیمی سرشار از لهجه های متنوع بود، که در واقع بازتاب ریشه های متنوع انگلستان آنگلو ساکسون بود، اما در نهایت این گویش ساکسون غربی بود که بر دیگر گویشها غالب شد، و در شعری که بوولف سروده نیز به آن اشاره شده است.

سپس، زبان انگلیسی قدیمی دو بار مورد هجوم قرار گرفت و تغییر کرد. اولین بار در قرن هشتم و نهم زمانی که ایوار بونلس و هافدان رگنرسون شروع به فتح و به استعمار در آوردن بخشهای شمالی جزایر بریتانیا کردند، زبان انگلیسی توسط سخنرانانی که به زبان آلمانی شمالی صحبت می کردند تغییر کرد. دومین بار هم در قرن یازدهم بعد از پیروزی نورمن بر انگلستان، توسط سخنرانانی که به زبان رمانس صحبت می کردند، مورد هجوم قرار گرفت. سپس نرمان به آنجلو-نرمان و آنجلو-فرانسه توسعه یافت و از این جا بود که مخصوصاً در دولت و دادگاه ها، لغات جدیدی به کار گرفته شد.

همچنین طیف واژگان با لغات نرمنی و اسکاندیناوی گسترش یافت، این دو رویداد باعث ساده شدن دستور زبان و تبدیل شدن زبان انگلیسی به زبان قرضه شد- به طور غیر معمول هم لغات جدیدی که از سایر زبانها وارد می شد، می پذیرفت. بدنبال تهاجم نرمن، تغییرات زبانی در زبان انگلیسی بوجود آمد که امروزه از آن تحت عنوان انگلیسی میانه یاد می کنند؛ قصه های کانتربری جفری چاسر ، بهترین آثار شناخته شده در این زمینه هستند. در طول این دوره، برخی از اشکال لاتین، زیان بین المللی حیات روشنفکری اروپا بود- اولی، لاتین قرون وسطی کلیسای مسیح و بعدی لاتین رنسانس اومانیسم-سپس کسانی که متون کپی برداری شده را به زبان لاتین نوشتند، اصطلاحات جدیدی را در زبان ابداع کردند تا برای اشاره به اشیا و مفاهیمی که در زبان انگلیسی لغتی برای آن ها نبود، به مشکل بر نخورند.

قدمت زبان انگلیسی مدرن که شامل آثار ویلیام شکسپیر و شاه جیمز نسخه بیبل می شود، به سال 1550 بر می گردد، که بعد از آن انگلستان به یک قدرت استعماگری تبدیل شد و زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی در مستعمرات امپراطوری انگلستان رایج شد. در دوران پس از استعمار نیز برخی از کشورهای تازه تأسیس شده که دارای چندین زبان بومی هستند، تصمیم گرفتند به استفاده از زبان انگلیسی ادامه دهند و برای پیشگیری از مشکلات سیاسی به ترویج ذاتی زبان بومی که بر دیگر زبانها غالب است، پرداختند.  در نتیجه رشد امپراطوری بریتانیا، باعث شد زبان انگلیسی در آمریکای شمالی، هند، آفریقا، استرالیا و بسیاری از مناطق دیگر پذیرفته شود- و این روند هم با ظهور ایالات متحده به عنوان یک ابر قدرت، در اواسط قرن بیستم تقویت شد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

مجسمه و لوستر هایی از نمک در معدن نمک ویلیچکا

در
معدن نمک ویلیچکا

معدن نمک ویلیچکا ، Wieliczka Salt Mine در جنوب لهستان و در نزدیکی شهر کراکوف


نمک محصولی است که برای ما آشنا است و به نظر می رسد در جهان هیچ چیز ابتدایی تر از نمک  نیست ، اما چندان هم ساده نیست. معادن نمک ویلیچکا در نزدیکی شهر کراکوف، لهستان یکی از معروف ترین معادن نمک در اروپا است. علاوه بر این ، تاریخ معدن نمک ویلیچکا بیش از هفت قرن است! معدن نمک بیشتر شبیه به یک شهر زیرزمینی است. راهرو های پر پیچ و خم وطولانی ، سالن های عظیم ، دریاچه های زیرزمینی و کلیساهای منحصر به فرد وجود دارد. گذرهای طولانی بین سطوح با مجسمه های نمکی حک شده ، لوسترهای نمکی باشکوه و سکو های کمکی عالی تزئین شده است.


معدن نمک ویلیچکا Wieliczka ثابت کرده است که نمک می تواند شاهکار باشد. این معادن در قرن سیزدهم کشف شد و از آن زمان تاکنون آنها همچنان فعال هستند. یک دوره غیرقابل تصور برای یک شرکت تولیدی! این معدن در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد و یکی از جاذبه های گردشگری در لهستان می باشد.

 

لوستر با نمک

نمک می تواند یک شاهکار باشد.

 

عمق  معدن نمک ویلیچکا بیش از 300 متر است. همه چیز موجود درمعدن نمک ویلیچکا از نمک ساخته شده است. آنقدر غیر واقعی و واقعاً زیبا به نظر می رسد که به نوعی فیلم علمی-تخیلی را به یاد هر گردشگری می اندازد و نه چیزی به عنوان مزه که هر روز ناهار با غذای خود می خوریم.

 

معدن نمک ویلیچکا

 تزئین سالن ها و راهروها با مجسمه های نمکی زیبا صورت گرفته است.

همه چیز در معدن نمک ویلیچکا با کوچکترین جزئیات ، حتی کف ها نیز از نمک ساخته شده است.

کمی از تاریخ معدن نمک ویلیچکا 

معدن نمک ویلیچکا

از زمان های قدیم ، مردم نمی توانستند زندگی بدون نمک را تصور کنند. نمک فقط چاشنی غذاها نبود ، بلکه به جای پول نیز از نمک استفاده می شد. تاریخ معدن نمک Wieliczka به قرون وسطی باز می گردد. سپس به این مکان Magnum Sal یا Great نمکی معروف شد. معدن نمک ویلیچکا بزرگترین ذخایر نمکی در لهستان بود.

نمک ابتدا با استفاده از روش تبخیر استخراج می شد. این روش فقط برای رسوبات سطحی مناسب است. آنها تا قرن دوازدهم کاملاً خسته شدند. مردم برای گرفتن نمک شروع به حفر چاه کردند. همانطور که معلوم شد ، در پایین ، بلوک های کامل نمک وجود داشت و اینگونه است که تاریخ معدن و معدن زیرزمینی آغاز شد.

 

 از آنجا که باید بودجه ای صرفاً بزرگ سرمایه گذاری می شد ، کار معادن خصوصی نیز در این منطقه مجاز نبود. یک کارآفرین با سرمایه گذاری پول و پیدا کردن نمک در املاک خود ، املاک خود را از دست می داد ، به طور خودکار به پادشاه منتقل می شد. به مالک در قالب بازپرداخت هزینه ها و درصدی از تولید آینده جبران می شد.

 

سود حاصل از تولید معدن بسیار سریع رشد کرد. تا قرن 14th ، درآمد حاصل از معادن نمک در Wieliczka یک سوم از کل درآمد خزانه داری ایالت را تشکیل می داد. در قرن شانزدهم ، این یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدی در قرون وسطایی بود. همه چیز بسیار اندیشیده و منطقی در آنجا چیده شده بود. علاوه بر کارکنان تولید ، این معادن دارای نجارهای مخصوص خود ، آهنگرها ،  ارابه ران ها ، آشپزها ، پزشکان بودند.

 

معدن نمک ویلیچکا

در آن زمان تمام عملیات استخراج نمک به کمک نیروی انسانی به صورت دستی انجام می گرفت. در قرن 15th ، نمک با کمک اسب از معدن منتقل می شد. این روند تا حدی مکانیزه شده بود و این تأثیر معنی داری بر حاشیه سود داشت.پادشاه با کمک درآمد حاصل از این معدن ، دانشگاه کراکوف را حفظ کرد و بعداً توانست قلعه واول را بازیابی و تکمیل کند. اداره معدن توسط پادشاه پس از اولین تقسیم دولت لهستان در قرن 18th لغو شد.

 

اتریشی ها رویکرد تولید نمک را به شدت تغییر داده اند. متخصصان خوب به معدن فرستاده شدند. آنها به طور قابل توجهی وضعیت فنی معدن را بهبود بخشیدند. Wieliczka شروع به توسعه فعال کرد. آنها یک ایستگاه برق و راه آهن ساخته شد که شهر را به کراکوف متصل می کند.

تمام کار دستی توسط مکانیکی جایگزین شد ، یک کارخانه نمک و دستگاه بالابر بخار ساخته شد. در آغاز قرن بیستم ، دستگاه نمکی کاملاً مکانیزه ای جدید نصب شد. تا به امروز نمک  می شود. در تمام این مدت ، توسعه معدن هم به عنوان یک کارخانه تولید و هم به عنوان یک سایت گردشگری ادامه داشت.

 

معدن نمک ویلیچکا

در سال های جنگ ، معدن کاملاً فعال بود.

 

معدن نمک ویلیچکا

در طول جنگ جهانی دوم ، بازدیدها فقط برای مقامات آلمانی مجاز بود.


در سال های جنگ ، این معدن نیز بسیار فعال شد. تولید به میزان قابل توجهی افزایش یافت. هیتلر حتی می خواست یک کارخانه نظامی در آنجا بسازد ، اما این ایده ناموفق بود. پس از جنگ ، معادن شروع به تخریب کردند. این شروع تهدید زندگی مردم کرد. در اواسط قرن بیستم ، بیشتر تونل ها دچار بی نظمی شدند. دولت تصمیم گرفت برای اطمینان از ایمنی معدن کار را آغاز کند.

 

معدن نمک ویلیچکا

تولید نمک صنعتی پس از فاجعه متوقف شده بود.

 

ویلیچکا

معدنچیان به تدریج غارهای تاریک را به اتاقهای سلطنتی تبدیل کردند.

 

در سال 1992 ، یک فاجعه در معدن رخ داد - نشت آب در معدن. مجبور شدند تولید صنعتی نمک را محدود کرده و معادن را فقط به عنوان یک موضوع برای گردشگری بازسازی کنند. هر ساله آنها بیش از یک میلیون نفر را جذب می کنند که می خواهند این زیبایی های خیره کننده را ببینند. در واقع ، طی قرن ها ، این مکان از یک غار تاریک به اتاق های قصر با شکوه و شایسته پادشاهان تبدیل شده است.

نمک به عنوان یک قطعه هنری

به نظر می رسد نمک، از مواد بسیار شکننده و ظریف است. در حقیقت استحکام آن شبیه به مقاومت گچ است. پردازش نمک موضوع خیلی پیچیده ای نیست ، اما برش حرفه ای نیاز به حرفه ای بودن و تجربه بالایی دارد. از این گذشته ، هر بلور نمک نه تنها در سختی ، بلکه از نظر رنگ نیز با دیگری متفاوت است. هر کدام منحصر به فرد هستند و در طی فرآیند برش به روش های مختلفی قابل استفاده اند.

 

معدن نمک ویلیچکا

لوسترهای غول پیکر که  سالن ها را روشن کرده اند از کریستال های نمکی ساخته شده اند.

 

معدن نمک ویلیچکا

لوسترهای غول پیکر که  سالن ها را روشن کرده اند از کریستال های نمکی ساخته شده اند.

 

معدن نمک ویلیچکا

نمازخانه منحصر به فرد در معدن.در پرتو شمع ، دکوراسیون با تمام رنگ های رنگین کمان می درخشد.


گردشگران می توانند کل شهر زیرزمینی را ببینند. سالن های عظیمی توسط لوسترهای غول پیکر تراشیده شده از بلورهای نمکی روشن می شوند. راهروها با مجسمه ها و بناهای متنوعی تزئین شده اند ، همچنین از نمک ساخته شده اند.در قرن پانزدهم میلادی ، گشت و گذار در معادن نمك در ویلیچکا فقط برای میهمانان ممتاز و سلطنتی در دسترس بود. در ابتدا به عنوان یک کارخانه تولید نمک نشان داده می شد. بعداً ، به عنوان یک دخمه پرپیچ و خم مرموز ، متشکل از راهروهای طولانی و غارهای نمکی.

 

معدن نمک ویلیچکا

هزارتوی راهروها که هر کدام بیش از 150 متر طول دارد.

 

این معدن در Wieliczka توسط چهره های باشکوهی همچون نیکولای کوپرنیک مورد بازدید قرار گرفت. برای او حتی یک بنای تاریخی در آنجا نصب شد. همچنین کنراد سلتس ، یوهیم رتیکا ، آدام شروتر و بسیاری از فیلسوفان ، هنرمندان و دانشمندان دیگر نیز حضور داشتند. 

 

معدن نمک ویلیچکا

بنای یادبود نیکلاس کپرنیک.


بعدها چندین پله مخصوصاً برای گردشگران ساخته شد. چندین دوربین در سه سطح برای بازرسی در دسترس بود. آنها نورپردازی زیبایی ایجاد کردند. بلورهای نمک در پرتو چند صد شمع روی لوسترهای عظیم می تابیدند. این باعث شده که معدن به یک مکان جادویی شگفت انگیز تبدیل شود که زیبایی آن خیره کننده است.

 

معدن نمک ویلیچکا

دریاچه های زیرزمینی.گردشگران می توانند با قایق روی دریاچه گردش کنند.


به گردشگران سرگرمی های مختلفی  پیشنهاد می شود: عبور از یک یخچال ، قایقرانی در دریاچه نمکی ، نمایشی از معدنچیانی که در حال پایین رفتن از یک معدن هستند. یک سالن اجتماعات در یکی از تونل ها ترتیب داده شد با یک ارکستر در حال نواختن.بله . در این معدن نمکی سالن هایی وجود دارد که کنسرت ها و سایر برنامه های فرهنگی برگزار می شود.


در آغاز قرن بیستم ، اولین نمازخانه در معدن نمک ایجاد شد. دیوارهای آن با تزیینات لوکس با مضامین کتاب مقدس تزئین شده است. اکنون معدن نمک نه تنها به عنوان یک موضوع برای گشت و گذارها بلکه در مجموعه ای از اقدامات درمانی قرار گرفته است. در این منطقه یک مرکز تفریحی سلامتی برای درمان بیماری های تنفسی ساخته شده است.

 

معدن نمک ویلیچکا

در زیر زمین، یک شهر واقعی است که همه چیز از نمک ساخته شده است.

 

معدن نمک ویلیچکا


حضور در کراکوف و بازدید نکردن از معدن نمک ویلیچکا اشتباه بزرگی است

 

معدن نمک ویلیچکا

فقط دو درصد از کل مجموعه برای گردشگران باز است.


بسیاری از لهستانی ها در مورد جاذبه های اصلی که باید در لهستان دیده شوند ، معدن نمک ویلیچکا را نام می برند. آنها می گویند اشتباه بزرگی است که در هنگام ورود به کراکوف از ویلیچکا دیدن نکنید.مثل این است که به همدان برویم ولی از غار علیصدر دیدن نکنیم!

 

گردشگری لهستان

ندیدن این زیبایی ها  اشتباه بزرگی است.

 

معدن نمک ویلیچکا

مجسمه های نمکی زیبا توسط مجسمه سازان معدن تراشیده شده است.

 

مجسمه از نمک

پایین ترین سطح این معدن 326 متر زیر زمین است.

اگر خوش شانس باشید می توانید یک یا دو مهمانی را در معدن ببینید. چند دوربین وجود دارد که امکان تنظیم آن وجود دارد. یک تالار بزرگ (اتاق ورشو) و چندین اتاق کوچک. این معدن به دلیل کنسرت های سال نو که در اولین هفته آخر ژانویه برگزار می شود مشهور است.تصور مقیاس کامل این سازه زیرزمینی بسیار دشوار است. فقط 2٪ از کل این مجموعه در دسترس گردشگران است. راهروهای معادن نمک یک هزارتوی واقعی را تشکیل می دهند که هر کدام  150 متر یا بیشتر طول دارند. درمجموع این معدن دارای نه(9) سطح است و پایین ترین  آن در عمق 326 متر در زیر زمین واقع شده است.

نظرات

در ادامه بخوانید...