آیا این تقلب است؟

در


تعاریف زیادی برای تقلب وجود دارد.اما در صورتی که هیچ تعریفی از پیش تعیین نشده باشد، کارمندان ممکن است دچار سردرگمی و  کج فهمی شوند یا ممکن است در مورد این که چه چیز باعث تقلب یک کارمند می شود توافق نداشته باشند.تقلب تا حدودی مانند دانه های برف است هیچ دو تقلبی مثل هم نیستند. هر یک باید به صورت یک مورد جدا رسیدگی شود. از نظر کرونولوژیکی، تقلب ها قابل کشف هستند چرا که معیارهای پیشگیرانه یا وجود نداشته اند یا موفق عمل نکرده اند، و توسط روشی کشف شده اند که بعد از آن نهاد باید به تقلب و آثار آن پاسخ دهد. اما اولین کاری که نهاد باید در تدوین برنامه ضد تقلب انجام دهد ایجاد برنامه پاسخ به تقلب است. 
بر فرض مثال اگر یک کارمند دوربین دیجیتال کارفرما را قرض بگیرد، تصاویری از خودش یا اموالش تهیه کند، از کامپیوترها برای ایجاد یک حساب کاربری در ebay استفاده کند، و از آن حساب برای مدیریت اموالش استفاده کند، و چنین کارهایی را در زمان کار انجام دهد آیا این تقلب است؟ یک قاضی، بدون یک تعریف از تقلب که همه طرف ها سر آن به توافق رسیده باشند ممکن است با این باور گریبانگیر باشد که این کار یک تقلب است. یا در مورد کارمندانی که ابزارهای سنگینی را برای آخر هفته قرض گرفته اند تا برای خودشان یا دوستانشان کاری انجام دهند چرا که از آن وسیله تا شنبه بعدی استفاده نمی شود. لذا برنامه ضد تقلب باید تعیین کند که چه فعالیت هایی تقلب هستند و با دقت تعریفی به عنوان بخش کلیدی برنامه ضد تقلب ایجاد کند.
مسائلی که باید در تعریف تقلب در نظر گرفت:
• هر گونه فعالیت عدم صادقانه یا جعلی
• تخطی از مسئولیت های امانتی
• عدم تناسب بودجه ها، امنیت ها، منابع یا سایر دارایی ها
• استفاده بدون مجوز از دارایی ها؛ مانند ابزار برای استفاده شخصی، یا کامپیوترهای استفاده شده برای منافع شخصی
• ناشایستگی در گزارش دهی در مورد مبادلات مالی و پولی
• احتکار در نتیجه دانستن فعالیت های هویت
• فاش کردن اطلاعات برای افراد خارجی
• فاش کردن فعالیت های امنیتی
• پذیرش هر چیزی با ارزش مادی از پیمانکاران، یا افرادی که خدماتی را تامین می کنند. استثنا: هدایای کمتر از 50 دلار
• تخریب، حذف، یا استفاده نامناسب از رکوردها (کاغذی یا دیجیتال)، مبلمان یا ابزار
• فعالیت های مخرب با هدف آسیب به کامپیوترها، سیستم ها یا فناوری
• هر گونه تخطی از فعالیت های قانونی
• هر گونه بی قانونی مشابه یا مربوط
 مدیریت باید تصریح کند چه کسی، چه چیزی، کجا و کی ، به هر شکایت یا نکته ای مربوط می شود مخصوصا در مورد مسائلی که چنین گزارشاتی وجود دارد. برنامه ضد تقلب همچنین باید بحث کند که چگونه ساختار رسمی برای رسیدگی به این گزارشات وجود داشته باشد و تصمیماتی در مورد بررسی، و رسیدگی کردن به بررسی ها اتخاذ کرد. برنامه ضد تقلب باید تعیین کند که چگونه باید مراقب باشد تا از اتهامات اشتباه به مظنونین اجتناب کند تا بررسی کامل انجام شود. هیچ اطلاعاتی در مورد ذات هر گونه بررسی یا وضعیت هر گونه بررسی نباید علنی شود به جز مواردی که مدیریت مجوز آن ها را صادر کند یا به دلایل قانونی مورد نیاز باشد.
برنامه ضد تقلب باید تعیین کند که کدام واحد مسئولیت انجام بررسی تقلب، هر گونه فعالیت مشکوک طبق تعریف برنامه ضد تقلب را دارد. آن واحد می تواند یک حسابرسی داخلی را شروع کند، یک واحد اخلاقیات، یک واحد ویژه، یک مشاور خارجی، یک شرکت حسابداری قانونی، یا یک شرکت قانونی. تمام بررسی ها باید مجوز داشته باشند و سیاست باید تعیین کند که آن چیست و چگونه باید انجام شود.
برنامه ضد تقلب باید بیان کننده نیاز برای حفظ سطح مناسب محرمانگی باشد، مخصوصا محافظت از حقوق کارمندان بی گناهی که ممکن است به صورت تصادفی وارد بررسی شوند.
مدیریت باید مساله واکنشی که فرد ممکن است در صورت متهم شدن به تقلب یا تخطی از برنامه ضد تقلب با آن روبرو شود را در نظر بگیرد. برای مثال، باید رهنمودهایی برای این که چه زمانی باید پیگرد قانونی را انجام دهد، بر مبنای میزان تلفات، موقعیت کارمند، یا هر عامل دیگری که در پیگرد قانونی کلیدی می باشد را داشته باشد.
برنامه ضد تقلب همچنین باید نشان دهد که چه زمان یک وکیل باید درگیر شود، که ممکن است در بیشتر موارد بهترین حالت باشد. به خاطر احتمال این که هر بررسی ممکن است به دعوی قضایی ختم شود، استخدام وکیل در ابتدای بررسی کار عاقلانه ای خواهد بود.
سایر مسائل مشابهی که باید در برنامه ضد تقلب در نظر گرفته شوند شامل شرایطی می باشد که تحت آن ها مدیریت از مشارکت حسابداری قانونی به عنوان مشاور استفاده می کند، یا از SMEهای قانونی دیجیتالی/ سایبری. گاهی اوقات بهترین شاهد دیجیتال است یا در فناوری پنهان شده است. یا حجم داده هایی که باید بررسی شوند بگونه ای است که ابزار استخراج داده و متخصصین برای ایجاد مدارک کافی و شایسته برای این که تقلب اتفاق افتاده است یا نه ضروری هستند. اگر ممکن باشد یک یا تعداد بیشتری SME ممکن است لازم باشند، برنامه ضد تقلب باید کاندیداهای ممکن را قبل از کشف تقلب شناسایی کند چرا که این SMEها معمولا کمیاب بوده و به سختی در شهرها یافت می شوند. برخی اوقات شرکت ها یک شرکت حسابداری قانونی مشخص دارند که به صورت منظم کار می کند و باید در نظر گرفته شود.
برنامه ضد تقلب باید با تمام کارمندان در میان گذاشته شود و درست مانند یک سیاست اخلاق، باید توسط هر کارمند امضا شود تا توافق او را نشان دهد. نیازی به گفتن نیست که برنامه ضد تقلب باید مخابره شده و ترویج داده شود. برای مثال، بحث در مورد برنامه ضد تقلب باید بخشی از جهت گیری کارمندان برای شروع استخدام باشد. باید در متون شرکت مانند خبرنامه ها و غیره اعلام و ترویج داده شود.
توسعه یک برنامه پاسخ موثر شامل یک برنامه ضد تقلب موثر، ایجاد یک تیم پاسخ تقلب رسمی و توسعه راهبردی برنامه بازیابی مالی می باشد. مطالعه موارد تقلب و بررسی تقلب ها نشان می دهد که نهادهایی که برای تقلب آمادگی ندارند (برنامه پاسخ موثری ندارند) از تلفات مالی رنج می برند، از از دست دادن تصویر عمومی رنج می برند، کمتر از یک بررسی موثر رنج می برند، و با احساسات و تالمات ذهنی دست و پنجه نر م می کنند چرا که متقلب معمولا یک کارمند مورد اطمینان است. بنابراین یک برنامه پاسخ موثر مزایای بسیاری برای نهادهایی دارد که مایل باشند و بتوانند چنین برنامه ای ایجاد نمایند. ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

تقلب دانش آموز چینی در امتحان کنکور به شکل بسیار پیشرفته

در

دستگیری دانش آموز چینی که به شکل بسیار پیشرفته قصد تقلب در امتحان کنکور را داشت.

این دانش آموز که درجلوی عینک خود دوربینی نصب نموده و با نگاه کردن به سوالات تصاویر سوال را به بیرون ارسال می نمود وبعد از ارسال تصویر سوال ها ، شخصی بیرون از محل برگزاری امتحان، جواب سوال را به گوشی کوچکی که در قسمت دسته عینک قرار داشت ، برای دانش آموز می خواند . گیرنده این فرستنده  کوچک در یک سکه که در جیب دانش آموز بود جاسازی شده بود.

نظرات

در ادامه بخوانید...

وقتی پورشه تقلب می کند

در

آلکساندر دوبرینت، وزیر راه و ترابری آلمان اعلام کرد که در بعضی مدل‌های پورشه کاین نرم‌افزارهایی غیرقانونی نصب شده‌اند که صرفا در مرکز معاینات فنی سیستم تصفیه آلاینده‌های هوا را در موتور خودروها به کار می‌اندازد.

وزیر راه و ترابری آلمان روز پنج‌شنبه (۵ مرداد / ۲۷ ژوئیه) در برلین اعلام کرد که شرکت خودروسازی پورشه باید ۲۲ هزار خودروی مدل کاین با موتورهای دیزلی ۳ لیتری (تی‌دی‌آی) را برای برطرف کردن اشکالات به تعمیرگاه‌ها فراخواند.

آلکساندر دوبرینت همچنین تاکید کرد که مجوز تولید بعضی انواع خودروی شرکت پورشه نیز تا اطلاع بعدی از این شرکت گرفته می‌شود تا چنین مدل‌هایی وارد بازار نشوند.

دادستانی شهر اشتوتگارت آلمان در ارتباط با رسوایی تقلب در خودروهای دیزلی بیشتر به شرکت خودروسازی پورشه مظنون است. این دادستانی  دوهفته‌و‌نیم پیش تحقیقات در این باره را آغاز کرده است. شرکت خودروسازی پورشه مظنون به تقلب در سیستم‌های سنجش آلاینده خودروها و همچنین تبلیغات کاذب در باره خودروهای خود است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

دزدی ، اختلاس ، تقلب چیست ؟

در

فرق اختلاس و دزدی، دزدی چیست، تفاوت اختلاس با دزدی، دزدی و اختلاس، تفاوت سرقت و تقلب و بالاخره اختلاس چیست به تمام این سوالات به نوعی کلاهبرداری در این مقاله پاسخ داده می شود.

 

تعریف قانونی تقلب چیست؟

در گسترده ترین معنی، تقلب می تواند هر جرمی را شامل شود که در آن، روش اصلی برای بدست آوردن چیزی با فریب باشد. این فریب از طریق نقشه های مختلف انجام می شود: روش های خاصی برای ارتکاب و پوشش این عمل متقلبانه مورد استفاده قرار می گیرد. سه روش برای گرفتن پول از قربانی بصورت غیرقانونی وجود دارد: زور، حقه یا سرقت. جرایمی که در آن از حقه استفاده می شود را تقلب می گویند.

تعریف قانونی تقلب این است که آیا بزه کیفری است یا حقوقی.

تقاوت در این است که موارد کیفری باید در سطوح بالاتر تایید شوند. برای مثال بیایید کارمندی را فرض کنیم که در انبار یک کارخانه ی تولید کامپیوتر کار می کند و وقتی کسی مواظب او نیست تراشه های ارزشمند کامپیوتری را می دزدد و به شرکت رقیب می فروشد. این عمل قطعا غیرقانونی است ولی این کارمند چه قانونی را نقض کرده است. آیا مرتکب تقلب شده است؟ پاسخ این است که قطعا بستگی دارد. بگذارید اقسام حقوقی دزدی را مرور کنیم.

 

دزدی یا سرقت چیست؟

عبارت حقوقی دزدی سرقت است که این گونه تعریف می شود: دزدی تبهکارانه، برداشتن، حمل، هدایت، راندن یا رانندگی با اموال فرد دیگر با نیتِ تبدیل کردن یا محروم کردن صاحبِ آن. به منظور اثبات اینکه فردی مرتکب سرقت شده است باید چهار مولفه ی زیر به اثبات برسد:
1. برداشتن یا کش رفتن اتفاق افتاده باشد.
2. پول یا اموال شخص دیگری باشد.
3. بدون موافقت صاحب آن انجام شده باشد.
4. به نیت محروم کردن صاحب آن چیز از استفاده یا تملک آن باشد.
در مثالی که زدیم، کارمند قطعا اموال کارفرمایش را کش رفته است و ما می توانیم با اطمینان بگوییم که بدون موافقت او این اتفاق افتاده است. علاوه بر این، با برداشتن تراشه های کامپیوتری از انبار و فروختن آنها به یک شخص ثالث، کارمند به وضوح نشان داده که نیتش محروم کردن کارفرمایش از توانایی تملک و استفاده از آن تراشه ها بوده است. بنابراین این کارمند در استفاده ی غیرقانونی از اموال شرکت دخالت داشته است. 

 

تفاوت اختلاس با دزدی چیست؟

تفاوت اختلاس با دزدی چیست

علاوه بر این، عمل دزدیدن تراشه های کامپیوتری اختلاس هم محسوب می شود. اختلاس به معنی برداشتن یا استفاده ی غیرقانونی عمدی از پول و اموال شخصی دیگر است که مجرم این اموال را به واسطه ی اداره یا کارمند یا یک شخص امین بدست می آورد. عبارات کلیدی در این تعریف«بدست آوردن مالکیت از طریق قانونی» است. برای رخداد یک اختلاس، شخصی که آن مال را دزدیده باید در زمان دزدیدن مالک و آن اموال بوده باشد. به خاطر داشته باشید، مالک بودن با صاحب بودن یکی نیست. در مثالی که زدیم، شاید کارمند مالک تراشه های کامپیوتری باشد (تا آنها را سر هم بندی، بسته بندی و نگهداری کند) ولی روشن است که تراشه ها متعلق به کارفرما است نه کارمند. وقتی کارمند تراشه ها را می دزدد مرتکب اختلاس شده است.


شاید کارمندانی را مشاهده کنیم که از لحاظ حقوقی قیم یا امین کارفرمایشان باشند. عبارت قیم بر اساس دیکشنری حقوقی مشکی، ریشه ی لاتین دارد و به معنی شخصی است که برحسب اعتماد و اطمینان و حسن نیت و خلوصی که نیاز دارد دارای شخصیتی شبیه امانت دار باشد، وقتی کسب و کاری که فرد در آن کار می کند یا پول یا مالی که آن را مدیریت می کند برای خودش منفعتی ندارد بلکه منفعتش به شخص دیگری می رسد، گفته می شود شخص قیم است مانند کسی که رابطه ای را حفظ می کند که مستلزم اطمینان و اعتماد کامل از یک سو و حد زیادی از حسن نیست از سوی دیگر است. بطور خلاصه قیم کسی است که به نفع دیگری کاری را انجام می دهد.


امانت داری وظیفه ای را بر گردن کسی که آن را دارد قرار می دهد. وقتی در این وظیفه کوتاهی شود، فرد محکوم به عمل خیانت در امانت می شود. مولفه های دلایل این کار در بین محاکم با هم فرق می کند ولی بطور کلی شامل موارد زیر است:
1. رابطه ی امانت داری بین مدعی و متهم وجود دارد.
2. متهم نسبت به وظایفی که نسبت به مدعی داشته کوتاهی کرده است.
3. این کوتاهی منجر به آسیب به مدعی یا منفعتِ متهم شده است.
وظیفه ی امانت داری از استاندارد بسیار بالایی برخوردار است که نمی توان آن را به سادگی تحمیل کرد. این وظیفه به وجود یک رابطه ی قیومیت یا امانت داری بین دو طرف بستگی دارد. در سناریوی استخدام، رابطه ی قیومیت معمولا تنها وقتی ایجاد می شود که کارمند بسیار قابل اعتماد باشد و از رابطه ی ویژه یا بر پایه ی اعتماد با کارفرما لذت ببرد.

اگر بخواهیم عملی صحبت کنیم، قانون اساسا وظیفه ی امانتداری را برای مدیران و متصدیان امر می پذیرد نه کارمندان معمولی. در برخی موارد ممکن است وظیفه ی امانتداری مشابهی برای کارمندانی که اسرار تجاری در اختیارشان هست نیز وجود داشته باشد. آنها وظیفه دارند که اطلاعات محرمانه را افشا نکنند. نتیجه اینکه، کارمند مثال ما به احتمال زیاد وظیفه ی امانتداری را برای کارفرمایش به خوبی انجام نداده و بنابراین پاسخگوی نقض وظیفه ی امانتداری نیست.

به هر حال اگر این مثال به گونه ای تغییر کند که یک مدیر یا متصدی اسرار تجاری شرکت را به سرقت ببرد، شاید این جرم اتفاق بیفتد.

 

تفاوت سرقت و تقلب چیست؟

تقلب چیست

اما تقلب چی؟ به خاطر داشته باشید که تقلب همیشه شامل نوعی خدعه است. اگر کارمند مورد سوال صرفا با جعبه ای از تراشه ها که زیر کتش پنهان کرده از انبار خارج شود این عمل تقلب محسوب نمی شود زیرا خدعه ای در کار نبوده است (اگرچه بسیاری این کار را خدعه آمیز می دانند، آنچه واقعا ما درباره ی آن صحبت می کنیم وقتی از خدعه حرف می زنیم، همانطور که در مولفه های ارتکاب گفته شد، مجموعه ای از صورتحساب های خلاف واقع است که قربانی به آن اعتماد می کند).
به هر حال فرض کنید که او جعبه تراشه ها را زیر کتش می گذارد و از انبار خارج می شود، کارمند می کوشد تا ردپای خودش را با دستکاری صورت اموال موجود در انبار پاک کند. اکنون صورت جرم تغییر کرده است. آن ثبتیات صورتحساب از سطوح موجودی انبار شرکت است و کارمند عامدانه آنها را تحریف کرده است. این ثبتیات قطعا اطلاعات است زیرا برای پیگیری مقدار اقلام موجود در انبار مورد استفاده قرار می گیرد و شرکت وقتی به لیست موجودی انبار نیاز دارد برای تعیین مقدار کالایی که در انبار دارد به آنها اطمینان می کند. علاوه بر این، شرکت متضرر می شود زیرا دچار کمبودی در موجودی انبار شده است که از آن خبر ندارد.
بنابراین تمام مشخصه ی تقلب وجود دارد: کارمند اطلاعات جعلی داده است، کارمند می دانسته که این ادعا کذب است، شرکت به این ادعا اعتماد کرده و متضرر شده است. بر اساس قانون این کارمند می تواند متهم به طیف گسترده ای از جرایم حقوقی و کیفری بشود: تقلب، سرقت، اختلاس یا تحصیل مال غیر. به عنوان یک موضوع عملی، او شاید تنها متهم به سرقت شود. به هر حال نکته اینجاست که تقلب شغلی همیشه مستلزم خدعه است و اعمالی که شبیه اشکال دیگر سوء استفاده است مانند سرقت، در حقیقت ممکن است مستلزم دسته ای از تقلب ها باشد. ....ادامه دارد

ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

تقلب در PUBG Mobile

در

مشکل از جایی شروع شد که برخی بازیکنان متوجه عکس العمل سریع برخی رقبا شدند. برخی متقلبان با نصب موس و کیبورد لذت بازی موبایل را از بین بردند. شرکت سازنده هنوز محدودیتی اعمال نکرده است. این موارد باعث شده تعداد بازیکنان بشدت کاهش پیدا کند.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

چرا دروغ می گوییم؟ مغز و بدن چگونه در برابر دروغ واکنش نشان می دهد؟

در

مغز

 

ما همیشه دروغ می گوییم. مطالعه ای توسط روانشناس رابرت فلدمن از دانشگاه ماساچوست نشان داد که 60٪ افراد حداقل در هر 10 دقیقه مکالمه دروغ می گویند. به طور متوسط ​​، در این دوره از زمان ، فرد دو تا سه بار دروغ می گوید. ما می گوییم که چگونه در این زمان تقلب می کنیم و چه اتفاقی برای بدن ما می افتد.

 

چرا دروغ می گوییم؟

مردم دروغ می گویند تا اشتباهات خود را پنهان کنند: این همان کاری است که رایان لوخته ، شناگر آمریکایی ، هنگامی که در جریان بازی های المپیک تابستانی 2016 ادعا کرد که در یک پمپ بنزین با حمله و اسلحه مورد سرقت قرار گرفت ، این کار را کرد. در واقع ، نگهبانان مسلح او ، هم تیمی هایش را پس از یک مهمانی مست پیدا کردند و به اموال دیگران آسیب رساندند. حتی در علوم آکادمیک   جهانی که به طور کلی توسط افرادی اداره می شود که زندگی خود را وقف جستجوی حقیقت کرده اند - پر از کلاهبرداران است .

 

این دروغگوها به این مشهور شدند که فریب کاری و تقلب  آنها آشکار ، جسارت آمیز یا خطرناک است. اما فریب ، تقلب و دروغ آنها قابل تصور نیست. 

بیشتر ما در مورد دروغ گفتن متخصص واقعی هستیم. ما دائما و به طور طبیعی دروغ می گوییم: در موارد کوچک و در مقیاس بزرگ ، به افراد غریبه و نزدیک ، وقتی امنیت ما به آن بستگی دارد و کوچکترین حسی در آن وجود ندارد. توانایی فرد در غیر صادق بودن به اندازه ضرورت اعتماد به دیگران اساسی است. هرچقدر که متناقض به نظر برسد ، ما اغلب در تشخیص دروغ و تقلب ضعیف هستیم.

 

چشم


دروغ و تقلب چنان در عمق طبیعت ما بافته شده است که نمی توان عبارت "دروغ گفتن انسانی است" را دروغ خواند. همه جا دروغگویی اولین بار بلا دی پائولو ، روانشناس اجتماعی در دانشگاه کالیفرنیا ، سانتا باربارا ، به طور سیستماتیک توصیف شده است.

 

بیست سال پیش ، دی پائولو و همکارانش از 147 نفر به مدت یک هفته خواستند تا تمام دفعاتی را که سعی در دروغ و تقلب و گمراه کردن شخصی داشتند ، یادداشت کنند.

 

در اکثر موارد ، این دروغ ها بی ضرر بودند: برای سرپوش گذاشتن بر نظارت ها یا محافظت از احساسات دیگران. بعضی اوقات بهانه می شد: یکی از شرکت کنندگان زباله ها را بیرون نیاورد و دروغ گفت که نمی دانست زباله ها را کجا ببرد. نوع دیگری از دروغ - مانند تلاش برای جعل هویت پسر یک دیپلمات - با هدف ایجاد برداشت متفاوت از خودش بود. این تخلفات جزئی بود ، اما مطالعه بعدی توسط دی پائولو و همکارانش در مورد نمونه مشابه شرکت کنندگان نشان داد که در بعضی موارد بیشتر افراد دروغ بزرگ می گویند ، به عنوان مثال هنگام مراجعه به دانشگاه رابطه نامزدی را از همسر خود پنهان می کنند یا اظهارات دروغ می کنند.

 

چگونه دروغ می گوییم؟ 

دروغ گفتن یک پروسه پیچیده است. دروغ گفتن نه تنها از نظر روانشناختی ، بلکه از دیدگاه علوم اعصاب نیز دشوار است. در سر ما "بخش دروغ گفتن" خاصی وجود ندارد - بسیاری از قسمت های مغز در این روند دخیل هستند. مطالعات انجام شده با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی نشان داده است که دروغ ها در قشر پیشانی - منطقه مسئول توجه ، برنامه ریزی و تصمیم گیری - و قشر قدامی (شامل انتظار پاداش ، تصمیم گیری ، مدیریت تکانه) نیز درگیر هستند. ) ، و شکنج فرونتال فوقانی (همراه با خودآگاهی) ، و قشر جداری قدامی ، و قشر premotor و سایر مناطق.

و هنگامی که ما حقیقت را می گوییم ، بسیار آرامتر می شود ، زیرا سیستم لیمبیک ما با دروغ گفتن تحت فشار قرار نمی گیرد ، و لوب پیشانی ما با حقیقت تداخل پیدا نمی کند.

 

مغز


مجموعه مطالعات بررسی همبستگی عصبی فریب در طول سالها به طور قابل توجهی رشد کرده است ، و منجر به شناسایی تعدادی از مناطق کاندیدا می شود که به طور بالقوه در فریب نقش دارند. در یک انتشار اخیر ، دانشمندان  با انجام یک متاآنالیز از این مطالعات سعی در شناسایی ساختارهای مغزی داشتند که به طور مداوم در طول دروغ فعال می شدند. محققان 23 مطالعه را تجزیه و تحلیل کردند که در مجموع 321 ضایعه مورد علاقه را توصیف کردند.

دانشمندان  تنوع قابل توجهی در نتایج تحقیق یافتند ، با این حال ، تعدادی از مناطق به طور کلی در طول فریب فعال بودند ، از جمله بخشهایی از قشر پیشانی ، لوب آهیانه تحتانی ، قشر جلوی جلوی جلویی و قشر جلوی جلوی داخلی.

 

چگونه می توان با کمک علم دروغ را شناخت؟

بسیاری از دروغ ها پیش پا افتاده است و به راحتی برای حفظ آرامش یا روحیه دادن به شخصی گفته می شود. اما دروغ های خطرناک تر ، مانند اتهام زدن به کسی به جرمی واهی یا دروغ گفتن به سرمایه گذاران ، پیامدهای مخربی نه تنها برای افراد فریب خورده ، بلکه برای دروغگو نیز به همراه دارد. عدم صداقت باعث افزایش هوشیاری مغز می شود و با افزایش دامنه دروغ ، این استرس بیشتر می شود.

 

چرا مغز به صداقت اهمیت می دهد؟

ما به عنوان حیوانات اجتماعی به اعتبار خود اهمیت می دهیم. بقای ما به این بستگی دارد که قبیله ما را بپذیرد. در نتیجه ، بیشتر مردم سخت تلاش می کنند تا چهره یک فرد قابل قبول و، شایسته  را حفظ کنند.

دانستن اینکه عدم صداقت می تواند لطمه جبران ناپذیری به اعتبار شما وارد کند ، دروغ گفتن ذاتاً استرس زا است. وقتی تقلب می کنیم ، تنفس و نبض ما سریع می شود ، شروع به تعریق می کنیم ، دهان خشک می شود و صدای ما می لرزد. برخی از این تأثیرات فیزیولوژیکی اساس آزمایش کلاسیک پلی گرافی را تشکیل می دهند.

 

افراد از نظر توانایی دروغ گویی تا حدی به دلیل تفاوت مغز با هم تفاوت دارند . برای نمونه ای افراطی ، جامعه شناسان فاقد همدلی هستند و بنابراین پاسخ فیزیولوژیکی معمول به دروغ را نشان نمی دهند. اگر به دروغگویان در طول آزمون آرامش یاد داده شود می توانند تست پلی گرافی نیز انجام دهند. به همین ترتیب ، افراد بی گناه ممکن است در یک آزمون قبول نشوند ، فقط به این دلیل که می ترسند و با تجهیزات ترسانده می شوند. به همین دلایل ، دقت یک تست پولی گراف اغلب به چالش کشیده می شود. روش دیگر ، تصاویر fMRI پیشنهاد می شود.

 

تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی یا fMRI نوعی MRI است که برای اندازه گیری پاسخ های همودینامیکی (تغییرات جریان خون) ناشی از فعالیت عصبی در مغز یا نخاع انجام می شود. این روش مبتنی بر این واقعیت است که جریان خون مغزی و فعالیت عصبی با هم مرتبط هستند. وقتی ناحیه ای از مغز فعال است ، جریان خون در آن ناحیه نیز افزایش می یابد .

 

fMRI به شما امکان می دهد در طی عملکرد طبیعی آن تحت تأثیر عوامل مختلف جسمی (به عنوان مثال حرکت بدن) و تحت شرایط مختلف پاتولوژیک ، فعالیت منطقه خاصی از مغز را تعیین کنید.

 

امروزه این یکی از فعال ترین انواع تصویربرداری عصبی است. از اوایل دهه 1990 ، MRI عملکردی در تصویربرداری از فرایندهای مغز به دلیل تهاجمی بودن نسبتاً کم ، عدم قرار گرفتن در معرض اشعه و در دسترس بودن نسبتاً گسترده ، در تصویربرداری از فرایندهای مغز غالب شده است.

 

مغز


همپوشانی نقشه ارزش (نارنجی) در جانبی (بالا) و داخلی (پایین) مغز ، مناطقی را نشان می دهد که به طور مداوم درگیر فریب در طول مطالعات هستند.
MFG: شکنج پیشانی میانی ؛ IFG: شکنج پیشانی تحتانی ؛ IPL: لوب آهیانه تحتانی؛ m / SFG: شکنج پیشانی داخلی / فوقانی


در مقابل ، مطالعات استفاده شده از تصویربرداری مغز اثبات شده است که برای مطالعه پاسخ بدن به دروغ بسیار آموزنده تر است . علائم اضطراب از این واقعیت ناشی می شود که دروغ گفتن سیستم لیمبیک مغز را فعال می کند ، همان ناحیه ای که پاسخ جنگ یا گریز را در هنگام فشارهای دیگر ایجاد می کند. وقتی افراد رک و پوست کنده باشند ، این ناحیه از مغز حداقل فعالیت را نشان می دهد. اما وقتی او دروغ می گوید ، این ناحیه از مغز مانند آتش بازی روشن می شود. یک مغز صادق آرام است ، و یک مغز دروغگو فوق العاده فعال است.

 

دروغ چه تأثیری بر بدن دارد؟

تحقیقات زیادی در مورد تأثیرات دروغ های آسیب شناختی بر سلامتی انجام شده است ، و می دانید چه؟ این می تواند به سلامتی شما آسیب برساند.

طبق گفته آرتور مارکمن ، لحظه ای که شخص دروغ می گویید ، بدن کورتیزول آزاد می کند. فقط چند دقیقه بعد ، حافظه شما شروع به بارگیری می کند ، سعی می کند دروغ و حقیقت را به خاطر بسپارد. تصمیم گیری دشوارتر می شود و حتی ممکن است ناراحتی خود را به صورت عصبانیت نشان دهد. این همه در 10 دقیقه اول است.

 

پس از این واکنش های اولیه ، ممکن است نگران قابل قبول بودن دروغ باشید یا اینکه گرفتار آن شوید. برای مقابله با این احساس ، نگرش نسبت به شخصی که فریب داده اید می تواند تغییر کند. از یک رابطه دوستانه تر از حد معمول تا عصبانیت ، خود را متقاعد خواهید کرد که دروغ شما تقصیر طرف مقابلتان  بوده است.

 

روز بعد از دروغ ، یکی از دو اتفاق ممکن است رخ دهد. اگر به دروغ های آسیب شناسانه عادت کرده اید ، پس می توانید به آنها اعتقاد داشته باشید. در غیر این صورت ، ممکن است احساس بدی داشته باشید و سعی کنید از ملاقات با شخصی که به او دروغ گفته اند اجتناب کنید. احساس گناه طولانی مدت منجر به اختلال در خواب برای چندین روز می شود.

 

تمام این استرس اضافی بر سلامتی شما نیز تأثیر منفی می گذارد. این می تواند فشار خون را افزایش دهد ، باعث سردرد و کمر درد شود و تعداد گلبول های سفید خون را کاهش دهد. انرژی ذهنی زیادی برای گفتن و حمایت از دروغ صرف  شود ، که شما را مضطرب و در بعضی موارد افسرده می کند. این همه ماجرا نیست. این احساسات بر هضم شما تأثیر می گذارد ، باعث اسهال ، سو هاضمه ، حالت تهوع و .... می شود.

 

خون

 

پروژه تحقیقاتی در دانشگاه نوتردام در ایندیانا مورد بررسی قرار اثرات دروغ پاتولوژیک است. در این مطالعه 110 داوطلب شرکت کردند که نیمی از آنها موافقت کردند دروغ بگویند و نیمی دیگر هیچ دستورالعملی دریافت نکردند. پس از 10 هفته ، گروهی که کمتر دروغ می گفتند 54٪ شکایت ذهنی کمتر (مانند استرس یا اضطراب) و 56٪ مشکلات بهداشت جسمی کمتر (مانند سردرد یا مشکلات گوارشی) داشتند.

 

نتیجه دروغ؟

به نظر می رسد علاوه بر استرس و ناراحتی کوتاه مدت ، زندگی غیر صادقانه بر سلامتی نیز تأثیر منفی بگذارد. طبق یک مقاله مروری 2015 ، دروغ های مداوم با تعدادی از اثرات منفی سلامتی ، از جمله فشار خون بالا ، افزایش ضربان قلب ، انقباض عروق و افزایش سطح هورمون های استرس در خون در ارتباط است.

 

تحقیقات دیگر نشان می دهد که اثرات طولانی مدت ممکن است کم باشد ، زیرا به نظر می رسد هرچه بیشتر این کار را انجام دهیم ،  دروغ گفتن راحت تر است. به عبارت دیگر ، ما تحمل اضطرابی در برابر دروغ گفتن پیدا می کنیم.

 

آزمایشات تصویربرداری از مغز که توسط تالی شاروت از کالج دانشگاهی لندن انجام شده نشان می دهد مغز با رفتارهای غیر صادقانه سازگار می شود . شرکت کنندگان در حالی که دروغ بیشتری می گفتند ، کاهش فعالیت سیستم لیمبیک خود را نشان دادند و از این ایده حمایت می کنند که هر دروغ جدید این روند را برای بدن آسان می کند و آن را به صورت عادی در می آورد. مغز در سازگاری عالی است. با این حال ، این همیشه مفید نیست .

 

قلب


اگر دروغ بخشی از زندگی روزمره شماست (و صادقانه بگویم ، احتمالاً اینگونه است) ، کنار گذاشتن آن دشوار خواهد بود. خلاص شدن از دروغ های آسیب شناسانه زمان بر است. به خود بگویید که می خواهید صداقت بیشتری داشته باشید و آگاهانه تلاش کنید تا دروغ های خود را کاهش دهید. قبل از پاسخ دادن به یک سوال ، خوب فکر کنید. آیا نمی توانید به آن پاسخ دهید؟ آیا راهی برای پاسخ دادن به آن و حذف حقیقت وجود دارد؟

 

یک راه عالی دیگر برای کنترل دروغ های آسیب شناختی وقت گذراندن با افرادی است که حقیقت را ارزش می دهند. داشتن دوستانی که ترجیح می دهند حقیقت را بشنوند و شما را به گفتن حقیقت ترغیب کنند ، واقعاً می تواند یک عامل محرک باشد. و اگر همه راه های دیگر به شکست منجر شد ... به سلامتی خود فکر کنید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

قوانین آمریکا که بسیاری از آن اطلاع ندارند

در

قوانین
7 تابو در ایالات متحده آمریکا که بسیاری از مردم حتی از آن اطلاع ندارند زیرا در ایران.......

 

هر کشوری قوانین و مقررات خاص خود را دارد که ممکن است با آنچه در ایران و سایر کشور ها پذیرفته شده است تفاوت اساسی داشته باشد. در واقع ، بسیاری حتی به این فکر نمی کنند که عدم رعایت موازین عمومی پذیرفته شده در ایالات متحده آمریکا چقدر می تواند به آنها  آسیب برساند ، و گاهی اوقات باعث مجازات کیفری شود. 

 

تعامل با افسران اجرای قانون

مامور پلیسمامور پلیس.  / عکس


در ایالات متحده آمریکا ، افسران پلیس لازم است تا حد ممکن مودب و دوستانه رفتار کنند. تلاش برای قطع حرف افسر اجرای قانون ، نه تنها فریاد زدن ، بلکه حتی بلند کردن صدای خود ، یا اثبات عاطفی قضیه کاملاً ممنوع است. این می تواند به عنوان بی احترامی به نمایندگان قانون تلقی شود و شامل مجازات های جدی ، تا زمان دستگیری می شود.

 

مامور پلیس

بررسی در جاده.  / عکس


اگر ماشین در جاده متوقف شود ، راننده نباید ماشین را ترک کند. به طور معمول ، در ایران ، راننده پس از متوقف شدن توسط یک افسر پلیس راهنمایی و رانندگی ، مدارک را برداشته  و از ماشین پیاده می شود تا با نماینده سفارشی صحبت کند. در ایالات متحده آمریکا ، چنین تخلفاتی می تواند به عنوان تلاشی برای فرار در صورت نقض راهنمایی و رانندگی تلقی شود. یا به عنوان تجاوز به امنیت یک افسر پلیس. در ایالات متحده آمریکا ، باید متوقف شوید ، شیشه را پایین بیاورید ، دستان خود را روی فرمان نگه دارید و تا حد ممکن رفتار مودبانه و آرام داشته باشید. فقط پس از دستور پلیس می توانید از ماشین پیاده شوید.

 

مباحث ممنوع

ممنوع
صحبت درباره موضوعات ممنوعه ناشایست تلقی می شود.  / عکس


در ایالات متحده آمریکا ، صحبت در مورد پول بسیار ناشایست تلقی می شود. سوالات مربوط به حقوق ، هزینه آپارتمان یا اتومبیل اخیراً خریداری شده ، مبلغی که برای درمان پزشکی یا پوشاک هزینه می شود باعث ایجاد کینه در آمریکایی ها خواهد شد. این موضوع یا با افراد ناآشنا ، یا با دوستان و خانواده بحث نمی شود. و این ممکن است دلیلی برای امتناع از برقراری ارتباط بیشتر با شخصی باشد که موضوع ممنوعه ای را مطرح کرده است.

 

صحبت درباره سیاست ، دین و گرایش جنسی واکنش منفی کمتری در جامعه ایجاد می کند. در این حالت ، به راحتی نمی توان پیش بینی کرد که متکلم چگونه به یک سوال واکنش نشان خواهد داد ، و آیا سوال کننده او را آزرده خواهد کرد یا خیر. علاوه بر کینه شخصی ، شما می توانید مورد انتقاد عمومی و حتی آزار و اذیت قرار بگیرید.

 

رشوه دادن و رشوه گرفتن  

رشوه
رشوه در ایالات متحده آمریکا  ممنوع است.  / عکس


اغلب اوقات ، شهروندان در ایران حتی به این واقعیت هم فکر نمی کنند که قدردانی "اندک" از پزشک یا تلاش برای "توافق" در قبولی در امتحان با معلم ، رشوه است. در ایالات متحده آمریکا ، تلاش برای رشوه گرفتن بسیار جدی تر است. و پیشنهاد پول می تواند نه تنها به جرایم عمومی ، بلکه به یک جریمه نقدی بزرگ و حتی بازداشت تبدیل شود.

 

ریختن آشغال

جاده
کنار جاده ها همیشه تمیز است.  / عکس


ریختن پسماند در خیابان ها و کنار جاده ها در ایالات متحده آمریکا کاملاً ممنوع است. یک ماشین پلیس می تواند ماشین را دنبال کند و نمایندگان قانون می توانند جاده را از یک نقطه پنهان رصد کنند. حتی یک دستمال پرتاب شده از شیشه اتومبیل نیز جریمه بزرگی را در پی دارد ، مثلاً یک بسته بندی آب نبات که از دست شما می افتد و به موقع در مکان عمومی جمع نمی شود. ضمناً ، در برخی از ایالت ها ، به عنوان مثال ، در فلوریدا ، در صورت ثبت چهار مورد پرتاب زباله در جاده ، می توانید مجوز رانندگی خود را به مدت یک ماه از دست دهید.

 

خلق و خوی غیر مودبانه

زنان

برای بسیاری ، مدتهاست که استفاده از روحیه به اصطلاح زود پسر خاله شدن در ارتباطات روزمره به یک قاعده تبدیل شده است. در ایالات متحده آمریکا ، چنین مراودتاتی وجود ندارد و فقط در مواردی استفاده می شود که مودبانه ترین درخواست ها را داشته باشد: "لطفاً نمک را رد کنید". نادیده گرفتن این قانون باعث تقویت اعتبار فرد در بی ادبی و نادانی می شود.

 

در ایالات متحده آمریکا ، این به طور کلی اولین نشانه از یک رابطه ناسالم است ، بنابراین برقراری ارتباط مودبانه با غریبه ها و دوستان خود بسیار مودبانه است.به طور کلی ، در ایالات متحده آمریکا رسم است که دوستانه و صراحت نشان می دهد ، حتی برای چیزهای کوچک تشکر می کنند ، برای کوچکترین ناراحتی و نگرانی عذرخواهی می کنند.

 

نقض آزادی و سلب آسایش

پلیس
همسایگان می توانند بدون هیچ اخطاری با پلیس تماس بگیرند.  / عکس


آمریکایی ها به آزادی حقوق ، آزادی اندیشه و آزادی بیان احترام زیادی می گذارند. تعمیر و بازسازی های آینده باید با همسایگان در میان گذاشته شود تا اثرات صدا به حداقل برسد و کارها به گونه ای انجام شود که حداقل باعث ناراحتی دیگران شود. مهمانی پر سر و صدا به راحتی می تواند باعث تماس با پلیس ، شکایت از همسایه پر سر و صدا و مشکلات زیادی شود.

 

قانون شکنی و تقلب

تقلب
قوانین باید رعایت شود.  / عکس 

 

آمریکایی ها سعی می کنند همه قوانین ، مقررات و قوانین را رعایت کنند. به عنوان مثال ، تقلب در دانشگاه یا حتی در مدرسه غیر قابل قبول است و نه تنها توسط معلمان ، بلکه توسط دانشجویان دیگر قابل قبول نیست ، و حتی در حین تحصیل در دانشگاه ممکن است منجر به اخراج شود. در عین حال ، مقاله ای که به منظور سفارش نوشته شده است ، نه تنها با ارائه دهنده آن ، بلکه با نویسنده نیز برخورد جدی خواهد شد.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...