اقیانوس شناسی مطالعه اقیانوسها است، اقیانوس ها قرن ها است که مورد تحقیق و مطالعه قرار میگیرند. کنت ال.اف مارسیگلی یکی از اولین کتابهای خود را در همین موضوع نوشته است که در سال 1725 چاپ شده است. در سال 1786 این کتاب توسط بوئرهاوی به زبان هلندی ترجمه شد؛ یک کپی از آن در کتابخانه دانشگاه لیدن موجود است.(سیارک)
یک افسر نیروی دریایی ایالات متحده به نام ام.اف.مائوری اولین کتاب اقیانوسشناسی "مدرن" را در سال 1855 نوشت، وی در آن زمان سرپرست دفتر هیدروگرافی نیروی دریایی بود. بسیاری از مشاهدات او (در ترکیب با گزارشات ثبت شده کشتیها) عالی هستند؛ و همگی به شیوه جالبی توضیح داده شدهاند، حتی با اینکه او هیچ آگاهی از ژئوفیزیک نداشته است.
اولین مطالعه خاص و سیستماتیک در مورد اقیانوسها در توسط چلنجر H.M.S انجام شد.
این کشتی در تاریخ 21 دسامبر 1872 از پورتسموث انگلستان حرکت کرد و در طی سه سال بیشتر از 100.000 کیلومتر دریانوردی کرد و پنجاه جلد گزارش تهیه کرد. این اولین همچنین گزارش با توجه به تقسیمبندی اقیانوسشناسی به چهار زمینه بزرگ مدرن بود: بیولوژیکی (زیستشناسی)، شیمیایی، زمینشناسی و فیزیکی.
اقیانوسشناسی بیولوژیکی مربوط به زندگی و حیات در دریاها است. مهندسی سواحل به ندرت به طور مستقیم شامل مسائل بیولوژیکی میشود، اما عوامل بیولوژیکی میتوانند نقشهای غیرمستقیم مهمی بازی کنند. به عنوان مثال رسوبهای سازههای دریایی و مطالعه اثرات زیست محیطی مربوط به آن میتواند مهم باشد.(سیارک)
بدیهی است که شیمی آب دریا اهمیت زیادی برای بیولوژیستهای دریایی دارد اما اهمیت آن برای مهندسین سازههای دریایی نیز در حال افزایش است. مواد و مصالح مورد استفاده در سازههایی که در اقیانوس قرار میگیرند ممکن است زمانی که در معرض آب دریا و تحت فشار قابل توجهی (عمق آب) قرار میگیرند، رفتار عجیب و غریب و غیرمنتظرهای از خود نشان دهند؛ متخصصان بتن در مورد عمق چند صدمتری آب نگران هستند. مسائل خاص خوردگی و شکستگی در اعماق بیشتر در مورد فولاد نیز وجود دارد.
زمینشناسانی که مواد معدنی با ارزش تجاری در پایین و زیر سطح دریا پیدا میکنند به طور غیرمستقیم مسئول فراهم کردن شغل برای بسیاری از مهندسین سواحل هستند. در حالی که انتظار نمیرود مهندسین سواحل خودشان بیولوژیست باشند اما قطعا باید اطلاعات اولیه در مورد مشکلات پایهای ممکن در مورد یک طرح سازهای پیشنهادی توسط زمینشناسان دریایی را داشته باشند.
اقیانوسشناسی فیزیک بیشترین شباهت را به مهندسی سواحل دارد. به طور کلی هر دو به مسائل و مشکلات مربوط به امواج، جزر و مد و مشکلات هیدرودینامیکی میپردازند. نگرانی در مورد امواج اگر جدی نباشد جالب است. اقیانوسشناسان معمولا امواج را به عنوان یک عامل لازم در نظر میگیرند؛ از سوی دیگر مهندسین سواحل چالشبرانگیزترین مسائل خود را از امواج استخراج میکنند. هر چه کارهای دریایی به آبهای عمیقتر نفوذ کنند، مهندسین سواحل باید به تفکر در مورد موضوعی که در گذشته منحصر به اقیانوسشناسان فیزیکی بود، بپردازند: محل و قدرت جریانهای اصلی و عمدۀ اقیانوس.ترجمه itrans.ir