جهانی شدن و ارزش جهانی
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
پنجاه سال گذشته را می توان با افزایش جهانی شدن در سطح جهان و پیامدهای مثبت و منفی آن توصیف کرد. تاثیر جهانی شدن را به می توان به طور محسوس در زمینه اقتصاد احساس کرد که به طور فزاینده ای به قدرت های مافوق ملیت و گرایش ها وابسته است. در عمل، می توانیم دو نوع جهانی شدن را، یکی از بالا و دیگری از پایین مشخص کنیم. جهانی شدن از بالا در شکل شرکت های چند ملیتی، جریان های سرمایه ای بین المللی و بازارهای جهانی است. در بسیاری از موارد، تولید غیر متمرکز شده و بازاریابی طبق سیستم بین المللی انتشار می شود. در نتیجه، وابستگی متقابل تکنولوژی های استاندارد افزایش می یابد و به طور خاص وابستگی سیستم جهانی اقتصاد اتفاق می افتد.
چندین سازمان بین المللی که در بافت جهانی عمل می کنند وجود دارد: سازمان تجارت جهانی (WTO ) یکی از این موارد است که در سال 1991 تاسیس شد. دیگر موارد شامل بانک جهانی و صندوق بین المللی پول است که در حال حاضر با انتقادهای جدی مواجه هستند. در واقع، بانک جهانی ابتکارهای مختلفی را اتخاذ کرده است که می تواند به تغییر جهت سیاست هایش کمک کند. نوع دیگرجهانی شدن می تواند از پایین باشد که حقوق بشریت، مسائل زیست محیطی و همچنین تمام مباحث میراث فرهنگی را در بر می گیرد. جهانی شدن از پایین به وابسته به روش ها و فرایندهایی است که آگاهی از فرهنگ محلی، منابع اقتصادی و بافت ها را افزایش می دهد، در حالی که جهانی شدن از بالا به منابع خارجی و تاثیرات آن مربوط است.
ارزش جهانی
بحث ارزش ها تا حد زیادی به جهانی شدن مربوط است. به طور کلی، می توان ارزش ها را مربوط به بافت فرهنگی دید و بنابراین خاص است. با این حال، در آن واحد، باید برخی مراجع عمومی به منظور توجیه ارزیابی مسائل که از لحاظ ملی دارای اشتراک هستند وجود داشته باشد. کوفی عنان در سال 2003 در سخنرانی اش در رابطه با جهانی شدن پرسید: آیا ما هنوز هم ارزش های جهانی را داریم؟ (روزنامه آنلاین گلوبالیست). او به اعلامیه جهانی حقوق بشر اشاره کرد، که با توجه به آن هر کس این حق را دارد که سطح زندگی ای مناسب برای تندرستی و خوشبختی خود و خانواده اش داشته باشد، مانند غذا، پوشاک، مسکن، مراقبت پزشکی و خدمات اجتماعی لازم. او بیشتر به اعلامیه هزاره سازمان بین الملل توجه کرد (A/55/L.2/September 2000)، که :
ارزش های اساسی بشریت منسوب به آزادی، برابری، اتحاد و یکپارچگی، شکیبایی، توجه به طبیعت و تقسیم وظایف است.
کوفی عنان اظهار می کند که این ارزش ها در جهت خدمت به فیلسوفان و نظریه پردازان ایجاد نشده اند، بلکه برای کمک به زندگی مردم و سازماندهی جوامع آنها شکل گرفته اند. جهانی شدن افراد را به یکدیگر نزدیک تر می کند از آن جایی که عمل هر کس بر اعمال بقیه تاثیر خواهد گذاشت. در عین حال، این افراد دارای سهم برابر از مزایا و بار جهانی شدن نیستند. کنواسیون میراث جهانی 1972 بر پایه این اعتقاد است که فرهنگ، شرط حیاتی رفاه و تندرستی تمام جوامع بشری است. در نتیجه، میراث بشریت، که محصولی فرهنگی است به طور اساسی با مفهوم اصل عمومیت و از این رو ارزش جهانی ادغام شده است. ضمنا، این مورد با تنوع خلاق نیز توصیف می شود، همان گونه که از طریق اعلامیه جهانی درباره تنوع فرهنگی توسط یونسکودر سال 2001 و کنواسیون پس از آن در جهت ایجاد و ارتقائ بیانات فرهنگی مشخص شد (2005).
در دوران پس از جنگ جهانی دوم، شناخت تشابه میراث بشریت درحفظ صلح نقشی را ایفا کرد که با کمک به همبستگی و مقاومت بشریت و همچنین تقاضای تقسیم مسئولیت ها انجام گرفت. ارزش جهانی میراث فرهنگی و طبیعی ناشی از بحث تکامل به طور تدریجی بازشناخت مدرنش را دراصول بین المللی یافت. این مساله به طور ویژه ای در بافت کنواسیون میراث جهانی بحث شده است و این تعریف موجب نشست کارشناسان در سال 1998 در آمستردام شد: لازمه برجسته سازی ارزش جهانی که با میراث فرهنگی وطبیعی مشخص می شود باید به عنوان یک پاسخ عالی به مسائل مربوط به ماهیت جهانی مشترک برای انسان ها تعبیر شود ویا تمام فرهنگ های انسانی را مخاطب سازد. در رابطه با فرهنگ، این مساله در خلاقیت انسان و تنوع فرهنگی ناشی از آن منعکس می شود. با این وجود، تعریف ارائه شده در این جا اشاره خاصی به مفهوم برجسته سازی چنین ارزش هایی داشت، و همچنین دیده شده است که کاربرد کلی تری نیز دارد.
بررسی ICOMOS برلیست میراث جهانی در زمینه پر کردن اختلاف وفاصله- برنامه ای عملیاتی برای آینده(2005) ، که به طور کلی گپ ریپورت(گزارش اختلاف) نامیده شد، سه چارچوب را برای شناسایی مسائل ماهیت جهانی که در انسان ها مشترک هستند مورد هدف قرار داد و از این رو به منابع بالقوه ای برای بازبینی الزامات ارزش های جهانی که در کنواسیون تعریف شد، پرداخت. این منابع شامل مسائلی است که جامعه، روح آن، جنبه های فرهنگی-اجتماعی آن، روابط آن با محیط طبیعی و ظرفیت خلاق آن برای پاسخ به تقاضاهای خاص و نیازمندی ها را در طول زمان مشخص می کند.
بیانیه اهمیت درتوجیه برجسته سازی ارزش جهانی می تواند به عنوان یک قضیه تعریف شود که ناشی از فرایند ارزیابی است و باید مراحل زیر را در بر گیرد:
1.مفهوم مکان:
شناخت زمینه های ماهیت جهانی با توجه به این که کدام مکان تاسیس شده و توسعه یافته است، یعنی، معنای مکان چیست و برچه چیزی دلالت دارد؟ (مثلا: بازرگانی، کشاورزی، دفاعی، سمبل، معنویت)
2. تمامیت:
شناخت عناصر ملموس/مادی و مسائل فرهنگی/غیرمادی که تم های مربوط به این دارایی را نشان می دهند و یا بیان می کنند. به عنوان مثال، بازبینی تمامیت اجتماعی-کاربردی، تاریخی-ساختاری و همچنین بصری-هنری محل.
3.اعتبار:
بازبینی (ارزیابی) اصالت تاریخی و اجتماعی-فرهنگی (صداقت) عناصری که تمامیت این صفت خاص تعریف شدند.
4.مطالعه موضوعی:
تشخیص و توضیح مفاد مربوط به عناصر تاریخی-فرهنگی یا کاربردی-تاریخی در مطالعات موضوعی را در بر می گیرد که هدف آن باید تعریف بخش های مربوط فرهنگی باشد که در آن ویژگی های نظیر یافت شده است. در مورد حرکت مدرن معماری، چنین مطالعات موضوعی باید با توجه به گسترش وسیع مدرنیته به قدر کافی جامع باشند.
5. مطالعه تطبیقی:
مطالعه ای تطبیقی را بر اساس تحلیل های مذکور فراهم می کند. به عنوان مثال، بازبینی ارزش (های) نسبی یک مکان در مقایسه با مکان های دیگر که ویژگی ها یا خصوصیات مشابه و یا قابل قیاس دارند.
6. دسته بندی بناها:
تصمیم گیری درباره گروه این دارایی ها ( اثریادبود، مجموعه ای از ساختمان ها یا اماکن) واینکه آیا باید به صورت تکی یا به طور پیاپی نامگذاری شوند.
7. بیان اهمیت:
بیانیه ترکیبی در رابطه با مفهوم بنا است، به عنوان مثال، داستان یا داستان هایی که با آن ادغام شده اند و اهمیت یا ارزش نسبی آن در زمینه مربوط.
8. معیارهای میراث جهانی:
به کار بردن معیارهای میراث جهانی در زمینه ها و خصوصیاتی که توسط بنا ارائه شده است، یعنی چگونه بنا یک یا چند مورد از این معیارها را داراست.
9. حفاظت و مدیریت
10. بیان اهمیت میراث جهانی
با توجه به موارد فوق می توان نتیحه گرفت که بیانیه اهمیت نباید فقط به ارزش ها اشاره کند بلکه باید به طور واضح معنا و حقیقت اماکن را نشان دهد.به این منظور، همچنین باید تعریف حدود و دسته بندی مکان تعیین شده را نیز به حساب آورد.با توجه به تعریف های ارائه شده در نسخه2005 رهنمودهای عملیاتی می توانیم ثابت کنیم که ارزش برجسته جهانی(OUV)یک ارزش کاملا دقیق و کامل نیست.اول از همه،این ارزش نمی تواند به سادگی براساس ملیت یا ارزش های محلی انتخاب شود و فقط از طریق مقایسه کیفیت ها یا ویژگی های مشابه که می توانند عناصر ضروری را برای توجیه ارزش برجسته جهانی یک بنا ارائه دهند مشخص می شود.ارزش برجسته جهانی شرط اولیه برای قرار گرفتن بناهای واجد شرایط جهت ثبت شدن در فهرست میراث جهانی و طرحی مبتنی بر تحقیق است که باید الزامات اجرایی خاصی را نیز از سر بگذراند.در حقیقت،با توجه به نسخه2005 رهنمودهای عملیاتی در جهت پیاده سازی کنواسیون میراث جهانی،با فرض ارزش برجسته جهانی،بنا باید شرایط تمامیت یا اصالت را داشته باشد و دارای حفاظت مناسب و سیستم مدیریتی برای تامین حفاظت آن باشد.
بنا باید با دیگر الزامات اجرایی مطابق باشد،که به عنوان شرایط اضافی در نسخه های قبلی این رهنمودها تفسیر شده اند.(سیارک)