سخنان کویچی توهی در مورد چی بخش دوم

در

       26.

   چیز‌ها، بسیار پیچیده ظاهر‌ می‌شوند اما در واقع آن‌ها بسیار ساده هستند. مردم چیزها را با اضافه کردن بر مزایا و دیدگاه‌شان پیچیده‌ می‌کنند. اگر شما همه‌ی چیزهایی را که ضروری است حذف کنید، مشکلات بزرگ راه حل‌های خیلی ساده دارند.

          27.

 وقتی شما به مردم آموزش‌ می‌دهید بی فایده است تلاش کنید ویژگی‌های آن‌ها را تغییر دهید. ابتدا عادت‌های بد آن‌ها را اصلاح کنید، سپس از این طریق، ویژگی‌های خوب آن‌ها‌ می‌تواند ایجاد شود. معلمان باید ذهن‌های مثبت داشته باشند. اگر نگرش آن‌ها منفی است، این‌ می‌تواند دانش آموزان آن‌ها را آلوده کند. دانش آموزان‌ نمی‌توانند از طریق مثال‌های بد یاد بگیرند قدرت‌های قضاوت خود را توسعه دهند.

       28.

   تا زمانی که شما بتوانید به طور واضح ذهن‌‌‌تان را به روشنی شکل دهید، شما بهتر است کاری انجام ندهید. عادت‌های تعیین کننده در امور روزمره‌‌‌تان ایجاد کنید. برخی از مردم‌ می‌توانند بشنوند که‌ می‌گویند: "اگر من کشته شوم، باید چه کاری انجام دهم؟!" اگر شما بمیرید، شما‌ نمی‌توانید کاری انجام دهید. هر چیزی که مجبور هستید انجام دهید، آن را الان انجام دهید. در حالی که شما هنوز زندگی‌ می‌کنید. شما باید تمرین کنید که قادر باشید در هر لحظه‌ای به اصل‌های اساسی برگردید.

29.

          انسان بدون احساس حق شناسی(gratitude) نمی‌تواند رشد کند. حق شناسی در مقابل چیز‌ها یک نگرش است که رشد را تقویت‌ می‌کند.

30.

          نیرومند و پر از انرژی باشید و تلاش‌های بی وقفه انجام دهید. به عنوان مربیان، شما همیشه باید از انرژی مثبت چی پر باشید. این به این معنی است که چیزهای کوچک نباید شما را دلسرد کنند و شما با همه چیز مردانه وار با نگرشی راسخ برخورد کنید. حتی وقتی وارد دوجو (اتاق یا فضایی که ورزشکاران جودو یا رشته‌های رزمی دیگر در آن تمرین‌ می‌کنند)‌ می‌شوید، شما باید در قالب مثبت ذهن باشید. دانش آموزان به منظور تغییر ذهن‌‌‌‌شان از منفی به مثبت به دوجو‌ می‌آیند. اگر مربی منفی باشد، نیازی به آمدن نیست.

در سیارک بخوانیم : سخنان کویچی توهی بخش اول 

31.

        چی جهان مطلق است. هیچ چیزی مانند چی قوی در مقابل چی ضعیف وجود ندارد. سخن درست این است که چی قوی است فقط به این دلیل که آن با قدرت گسترش یافته است، وقتی ضعیف است که به شدت گسترش نیافته باشد. اگر شما خود را برای گسترش به شدت چی آموزش دهید، هیچ محدودیتی برای قوی کردن چی‌‌‌تان وجود نخواهد داشت.

32.

          بدن محدود است اما ذهن محدود نیست.

این خوب است که شما جسم‌‌‌تان را آموزش دهید ولی نباید به این کفایت کنید. در حالی که شما هنوز جوان هستید، شما باید ذهن‌‌‌تان را آموزش بدهید. بدن سن دارد اما ذهن این گونه نیست. شما هر چه بزرگ‌تر شوید، آیکیدو و چی مؤثر‌تر می‌شوند، زیرا شما کمتر به توانایی فیزیکی جسم‌‌‌تان وابسته‌ می‌شوید و بنابراین‌ می‌توانید کاملا آرام باشید. آیکیدو بدون چی با مسن‌تر شدن، ضعیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شود.

33.

          مردمی وجود دارند که وقتی آن‌ها به یک سخنرانی چی گوش‌ می‌دهند،‌ می‌گویند: "اُه، من این داستان را قبلا شنیده ام." با گفتن این، آن‌ها شانس کشف کردن چیزهای جدید درون آن را از دست‌ می‌دهند. واقعیت این است که صداهایی همانند آن‌ها فقط اثبات‌ می‌کنند که ذهن آن‌ها کوچک‌تر از آن است که سخنان چی را در بر بگیرد.

34.       

  چی جهان(universe) حتی برای یک لحظه از حرکت کردن متوقف‌ نمی‌شود. ما این رشد و توسعه‌ی ادامه دار را‌ می‌خواهیم. آیا شما فکر‌ می‌کنید این عجیب است که انسان‌ها تنها موجوداتی هستند که سعی‌ می‌کنند حرکت چی را متوقف کنند؟

35.

          به این دلیل که چهار اصل پایه‌ای در نهایت یکسان هستند، اگر یکی را دریافت کنید، شما به طور طبیعی سه تای دیگر را دارید. با این وجود، در عمل این آسان نیست. وقتی شما از یک جهت آموزش‌ می‌دهید، شما تمایل دارید تا خیلی دورتر بروید و وقتی شما از جهتی دیگر نزدیک‌ می‌شوید، شما تمایل دارید به همین شیوه عمل کنید. پس شما باید برگردید و ابتدا مانند یک آونگ، به تدریج به مرکز نزدیک شوید. به نظر‌ می‌رسد پس از همه‌ی این‌ها، شما به چهار رویکرد مختلف برای عمل نیاز دارید.

36.

          آیا این کار که شما ذهن و بدن‌‌‌تان را در یک مکان ساکت هماهنگ کنید خوب است؟ اگر شما نتوانید در میان کارهای روزمره‌‌‌تان یکپارچه شوید، این کاری که انجام‌ می‌دهید چه خوبی دارد؟ اگر شما‌ می‌خواهید آرامش درست را تجربه کنید، شما باید راهی را پیدا کنید تا امواج ذهن‌‌‌تان را در زندگی روزانه آرام کنید.

37.

          با تلاش برای رها شدن از شر افکار منحرف، این تلاش خیلی زیاد، فقط ذهن را آشفته‌تر می‌کند.

درست همانند این که شما نتوانید امواج سطح آب را با دست‌‌‌تان صاف کنید، ذهن‌ نمی‌تواند خودش را آرام کند. اگر شما خیلی سخت برای گسترش چی تلاش کنید، شما سخت و عصبی‌ می‌شوید و این کار نخواهد کرد. اگر شما سخت تلاش کنید ذهن‌‌‌تان را در یک نقطه آرام کنید، شما برای انجام آن خیلی عصبی‌ می‌شوید. به جای آن فکر کنید که شما باید چی را گسترش دهید یا یک نقطه را نگه دارید، فقط فکر کنید که چی در حال گسترش یافتن است، یا این که ذهن شما در حال آرام شدن در یک نقطه است و فقط به آن اجازه دهید.

38.

          قدرت کی یا چی (Ki) یک قدرت واقعی است. اگر شما آن را به بیرون ارسال کنید، آن‌ می‌رود. به همین شیوه ممکن است از کسی در فاصله‌ای پشتیبانی کرد. وقتی شما به این که قدرت چی واقعی است باور دارید و عمل‌ می‌کنید، قدرت چی مؤثر واقع‌ می‌شود.

39.

          از آنجا که شما تا زمانی که زنده هستید باید نفس بکشید، شما همچنین ممکن است به خوبی تمرین تنفس چی کنید. وزیدن باد و جریان ابرها در ریتم‌های جهان تجلی پیدا‌ می‌کنند. هر برگ منحصر به فردی که از درخت سقوط‌ می‌کند، ریتم خاص خود را دارد. همین در مورد تنفس چی هم صادق است. ریتم مخصوصی بین بیرون دادن و درون دادن وجود دارد.

   40.  

    مردمی که یادگیرندگان سریع هستند، تمایل دارند تا چیزهایی را سریع جمع کنند که آن‌ها فرصت برای یادگیری مکرر را از دست‌ می‌دهند. حتی اگی شما چیزهایی را سریعا با ذهن هوشیار یاد بگیرید، بعد از این که تمرین کردن را متوقف کنید شما آن را به آسانی فراموش خواهید کرد. آنچه که با ذهن ناخودآگاه یادگرفته‌ می‌شود به آسانی فراموش‌ نمی‌شود. بنابراین، برای فراگیری برخی چیزها با ذهن ناخودآگاه، ماه‌ها و سال‌ها تمرین مورد نیاز است. فقط به این دلیل که شما قبلا قادر بودید آن را انجام دهید نباید فرض کنید که شما‌ می‌توانید بار دوم آن را به همان خوبی انجام دهید. هر بار که شما چیزی را انجام‌ می‌دهید شما باید به ذهن اول بار برگردید و آن را بهتر کنید.

41.

          شما نباید به آنچه که یاد گرفته اید به عنوان چیزی که متعلق به شما است فکر کنید. یادگیری شما فقط به دلیل کسانی ممکن شده است که به شما آموزش داده‌‌اند. اگر شما این را فراموش کنید، قبل از این که شما بدانید، در این توهم خواهید افتاد که شما تنها کسی هستید که‌ می‌تواند آن را انجام دهد یا تنها کسی که درک‌ می‌کند. این مملو از خود بودن نامیده‌ می‌شود. این نحوه فکر کردن که "من قوی هستم" اشتباه است زیرا این قدرت چیزی جز ضعف نیست. شما باید فکر کنید چگونه در محدوده‌ی اصول جهانی عمل کنید.

   42.  

    مربی‌ها باید همیشه مثبت باشند. حتی اگر کسی در چیزی شکست بخورد، شما باید انرژی داشته باشید تا او را به موفقیت بازگردانید.

وقتی در حال آموزش هستید، همیشه راه درست را با نادرست در کنار هم، مقایسه کنید. سپس دلایل راه درست آشکار‌ می‌شود. شما باید هر دو را بدانید.

43.

          برای اینکه با اعتماد به نفس هدایت شوید ابتدا باید چی را گسترش دهید. هر زمانی که کاری را بر عهده گرفتید، قبل از اینکه شروع کنید باید به خودتان بگویید، شما‌ می‌توانید و آن را انجام خواهید داد. اگر این عادت را در خودتان ایجاد کنید، شما خواهید فهمید که بیشتر کارهایی را که در تلاش هستید را‌ می‌توانید  انجام دهید. اگر خودتان را مجبور به رفتن به سمت یک مکان خطرناک دیدید، بسیار مهم است که چی مثبت(plus) را به شدت گسترش دهید.

44.

          اگر به خودتان اجازه‌ می‌دهید، پس از انجام دادن یک کار بزرگ به خودتان سخت نگیرید، پس چی شما در حال کاهش یافتن است و شما برای کار بعدی آمادگی نخواهید داشت. شما چگونه‌ می‌توانید انتظار داشته باشید اینگونه هر کاری را انجام دهید؟ اگر شما چی خود را از دست ندهید پس آماده نخواهید شد. فکر‌ می‌کنید چرا ما از هشت راه برای فرستادن چی شما به یک میزان در همه‌ی جهات تمرین‌ می‌کنیم؟

45.

          شما خودتان با کیاتسوهو شخص دیگری را شفا ندهید. با پر کردن بدن خود از چی جهانی، شما قادر خواهید بود بعداً آن را در بدن شخصی دیگر قرار دهید، زندگی این فرد را مجبور به تحریک شدن کنید که این همان چیزی است که شما شفا دادن‌ می‌نامید. برای این منظور، کسی که کیاتسو‌ می‌دهد باید اول ذهن و بدنش را یکپارچه کند.

46.

          اگر شما سنگی را به درون یک دریاچه پرتاب کنید، در سطح آن موج‌هایی ایجاد‌ می‌شود. در نهایت موج‌ها ناپدید‌ می‌شوند ولی فقط به این دلیل که شما مدتی‌ می‌توانید آن‌ها را ببینید به این معنی نیست که آن‌ها رفته‌‌اند. آن‌ها آنقدر کوچک‌ می‌شوند که ما‌ نمی‌توانیم آن‌ها را ببینیم. به همین ترتیب، ما ذهن‌‌مان را نیمه ،نیمه، نیمه... آرام‌ می‌کنیم و امواج ذهن بی نهایت آرام‌ می‌شوند. آن‌ها در واقع هیچ وقت متوقف‌ نمی‌شوند.

47.

          آن‌ها‌ می‌گویند که شما باید به مدت سه سال بر روی یک تخته سنگ بنشینید. اگر شما برای مدت زمانی بر روی چیزی پافشاری‌ می‌کنید، شما به تدریج به نتایج محسوسی‌ می‌رسید. هنگامی که شما در آموزش با یک مانع (obstacle) مواجه‌ می‌شوید، شما باید کاملا پشتکار داشته باشید. سپس شما همیشه قادر خواهید بود بر آن مانع غلبه کنید؛ بعد از آن شما مانع دیگری را خواهید دید. این روند بی نهایت ادامه دارد. ولی دلیل این که شما‌ می‌توانید ادامه دهید این است که شما‌ می‌دانید که دیوار ناپدید خواهد شد. آیا این شبیه به این نیست که در ابتدا دیواری وجود ندارد؟

48.

          وقتی چیز جدیدی را یاد‌ می‌گیرید، شما نباید هرگز در آغاز از خودتان انتقاد کنید.

همیشه پس از کوشش و خطا فکر کنید. اکثر مردم ذهن‌‌‌‌شان را از یک جهت شکل‌ می‌دهند یا سایرین قبل از این که شروع کنند ذهن‌‌‌‌شان را شکل‌ می‌دهند. گام بسیار مهم این است که شما عینک‌های رنگی را کنار بگذارید و دیدی واضح داشته باشید.

49.

          هنگامی که تکنیک شما خشن است به این معنی است که شما در برابر اصول مقابله‌ می‌کنید؛ اثبات‌ می‌کنید که شما هنوز نابالغ هستید. شما قادر نخواهید بود در مقابل قوی‌ترین حریف بایستید، شما باید تلاش کنید تا اصل‌ها را دنبال کنید. ویژگی‌های شما از تکنیک‌های شما ایجاد‌ می‌شود. پس عادت‌های ذهن‌‌‌تان را انجام دهید. با اصلاح کردن تکنیک‌ها، شما‌ می‌توانید عادت‌های بد ذهن‌‌‌تان را اصلاح کنید. اگر شما در تمرین دائماً در حال برخورد با دیگران هستید، ذهن شما عادت درگیر شدن با دیگران را توسعه خواهد داد.

50.

          هدف چی آیکیدو دفاع از خود(self-defense) نیست. هدف صرفاً حمایت کردن است. این خیلی مهم است که کنترل ذهن و بدن را یاد بگیرید. اگر سعی کنید زمانی که شمشیر را بر‌ می‌دارید ذهن خود را آرام کنید، خیلی دیر است. باید ابتدا سعی کنید ذهن خود را آرام کنید، سپس شمشیر را بردارید. وقتی که شما شمشیر را بالای سر‌ می‌برید، چی‌‌‌تان را قطع نکنید. به آرام کردن ذهن به صورت نیمه، نیمه، نیمه ادامه دهید و آرامش زندگی را در این کاهش بی نهایت ایجاد کنید. وقتی تمرین بریدن با شمشیر را انجام‌ می‌دهید، شما فقط با پنج تا ده بار بریدن با چی کاملا گسترش یافته، ارزش بی نهایتی پیدا خواهید کرد، پس شما صرفاً با قدرت فیزیکی هزاران بار در حال بریدن هستید.

51.

          برخی از مردم سریع، دلایل این که‌ نمی‌توانند کاری را انجام دهند را پیدا‌ می‌کنند و عذر خواهی‌ می‌کنند. این چی آن‌ها را قطع‌ می‌کند و در این زمان انگیزه( Motivation) کاملا خاموش‌ می‌شود. انگیزه چی را گسترش‌ می‌دهد، دریافت آن نیست. مردم امروزه بیشتر در مورد چیزهایی که دریافت‌ می‌کنند نگران هستند تا چیزهایی که‌ می‌توانند به دیگران بدهند یا برای آن‌ها انجام دهند. این دلیلی است که آن‌ها‌ نمی‌توانند چی را گسترش دهند. حتی آموزش‌های ما‌ می‌تواند اینتوکو باشد یا کار خوبی باشد که در خفا انجام شود. زیرا روزی میوه‌ای برای کمک به توسعه‌ی دیگران خواهد داد.

52.

          تا زمانی که شما ذهن ناخودآگاه را تغییر ندهید،‌ نمی‌توانید بگویید که چیزی را یاد گرفته اید.

اگر چیزی ارزش یادگیری دارد، شما باید با آن بمانید تا ذهن ناخودآگاه‌‌‌تان را تغییر دهید. اگر‌ می‌خواهید چیزی به آرامی پیش برود، چی را کاملاً به آن بفرستید. تنبل بودن فقط آن را سخت‌تر می‌کند و در نهایت آن را رها‌ می‌کنید. فرستادن چی‌‌‌تان به چیزی ساده‌ترین راه برای ادامه دادن است.

53.

          اگر یک چوب بلند را محکم در دست‌‌‌تان نگه دارید و سعی کنید آن را بالای سرتان ببرید، احساس‌ می‌کنید خیلی سنگین است. اگر آن را به آرامی بگیرید، احساس‌ می‌کنید سبک است. به همین ترتیب شما نباید با چیز‌ها با دید و نگرشی جدی روبرو شوید. نقطه نظر نرم و سبک تری داشته باشید. به عبارت دیگر مثبت‌تر فکر کنید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

سخنان کویچی توهی بخش اول

در

  1. پند و اندرز

اجازه دهید ما روحی (spirit) جهانی داشته باشیم که همه چیز را دوست دارد و از همه‌ی خلقت مواظبت‌ می‌کند و برای رشد و توسعه به همه چیز کمک‌ می‌کند. هدف نهایی مطالعه‌ی ما یکپارچه کردن ذهن و بدن و تبدیل به یکی شدن با جهان است.

چهار اصل عمده برای سازمان دهی ذهن و بدن:

  1. بر روی یک نقطه تمرکز کنید
  2. کاملا آرام باشید
  3. وزن را پایین نگه دارید و
  4. گسترش کی (Ki)

 ارزش وجودی ما

          زندگی ما از چی از جهان متولد شده است. بگذارید از متولد شدن به خاطر اینکه حیوان یا گیاه نشدیم تشکر کنیم، به عنوان اینکه انسان‌هایی هستیم که از داشتن ذهنی جهانی خوشمان‌ می‌آید. اجازه دهید ما با کمک به هدایت توسعه و ایجاد جهان، وظایفمان را انجام دهیم.

  1. راهی برای اتحاد با کی (Ki)

          جهان مطلق یکی است.

ما این را چی می‌نامیم. زندگی و بدن ما از چی، از جهان متولد‌ می‌شوند. ما به طور کامل اصول جهان را مطالعه‌ می‌کنیم و آن‌ها را تمرین‌ می‌کنیم. ما با جهان یکی هستیم. نیازی به تفرقه نیست، نیازی به ترس نیست. راهی که ما دنبال‌ می‌کنیم، راه جهان است، که هیچ مشکل سختی‌ نمی‌تواند مانع آن شود. بگذارید ما شجاعانه بگوییم: "اگر من وجدان روشن و روح آرام داشته باشم، من جرأت‌ می‌کنم با دشمنی ده میلیون نفره روبرو شوم".

  1. وحدت ذهن و بدن

          ذهن و بدن در اصل یکی بودند. فکر نکنید که قدرت شما تنها قدرتی است که معمولا استفاده‌ می‌کنید و اعتراض‌ می‌کنید که قدرت کمی دارید. قدرتی که شما معمولا استفاده‌ می‌کنید مانند بخش قابل مشاهده و کوچکی از یک کوه یخ است. وقتی ما ذهن و بدنمان را یکپارچه‌ می‌کنیم و با جهان یکی‌ می‌شویم، ما‌ می‌توانیم از قدرت بزرگی که به طور طبیعی مال ما است استفاده کنیم.

  1. یک نقطه در پایین شکم/abdomen

          جهان یک دایره‌ی بی حد و مرز با شعاع بی حد و حصر است. این چگالی یک نقطه در پایین شکم است که مرز جهان است. بگذارید ذهن‌مان را بر روی این یک نقطه متمرکز کنیم و با جهان یکی شویم و به طور دائم چی‌مان را به جهان بفرستیم.

  1. آرامش

          ما عادت داریم با نگرانی‌های غیر ضروری روبرو شویم. عصبی بودن باعث گرفتگی رگ‌های خونی‌ می‌شود، دورکردن ناخالصی‌ها از بدن را سخت‌ می‌کند و به همین ترتیب باعث حساسیت و آسیب پذیری در برابر بسیاری از بیماری‌ها‌ می‌شود. آرامش واقعا یک اکسیر زندگی است. اجازه دهید ما روش واقعی آرامش را گسترش دهیم که ما را قادر‌ می‌سازد تا هر روز با یک روح مانند نسیم خنک بهاری روبرو شویم. اگر ما این را تمرین کنیم، دیگر هرگز نیازی به عصبانی شدن و هیجان زده شدن در امور روزمره‌ی زندگی‌مان نخواهیم داشت.

  1. آرامش زندگی

در حالت طبیعی وزن اشیاء همیشه در قسمت پایین است. بنابراین، بیان فیزیکی آرامش زندگی این است که وزن هر قسمت از بدن ما نیز در پایین باشد. آرامش همانند سطح آب است که ماه و پرنده‌ی پروازی را نشان‌ می‌دهد، آرامش زندگی واقعی شرایط ذهن ما است که همه چیز را به وضوح نشان‌ می‌دهد. این حالت اصلی و طبیعی ما است. با درک این اصول‌ می‌توانیم آرامش زندگی واقعی را به دست بیاوریم.

  1. زندگی مثبت

          جهان مطلق یکی است. سپس دو نیروی مخالف ظاهر شد و جهان نسبی متولد شد. در شرق این دوگانگی یین و یانگ، در غرب پلاس (مثبت) و مینوس (منفی) نامیده‌ می‌شود. یک زندگی روشن و شاد زندگی مثبت نامیده‌ می‌شود و یک مروارید تاریک منفی نامیده‌ می‌شود. اجازه دهید ما فکر هر منفی را از بین ببریم و از این پس برای زندگی مثبت تلاش کنیم.

  1. ناخودآگاه

          ذهن ناخودآگاه(subconscious) به عنوان یک انبار دانش و تجربه‌های گذشته عمل‌ می‌کند.

مواد ذخیره شده در ذهن ناخودآگاه، ذهن هوشیار(conscious) را تشکیل‌ می‌دهند. از این پس اجازه دهید ما تمام مواد منفی(مینوس) را به ناخودآگاه بسپاریم. اجازه دهید همیشه چی مثبت را گسترش دهیم و زندگی‌‌مان را با یک نگرش مثبت زنده کنیم.

  1. اصل عدم اختلاف

          هیچ تناقضی در جهان مطلق وجود ندارد، اما در جهان نسبی درگیری وجود دارد. اگر ما ذهن و بدن‌مان را متحد کنیم، با جهان یکی‌ می‌شویم. دیگران با خوشحالی ما را دنبال خواهند کرد. نگویید که این جهانی است که ما هر روز تلاش‌ می‌کنیم تا در آن زندگی کنیم. راه حقیقی برای موفقیت دقیقاً یکی و همان اصل عدم اختلاف است و این راه صلح (peace) است.

  1. تعریف کی

          ما در شمارش هر چیزی با شماره 1 شروع‌ می‌کنیم. این غیر ممکن است که این یک بتواند به صفر کاهش پیدا کند. به این دلیل که چیزی‌ نمی‌تواند از هیچ ساخته شود. یک‌ نمی‌تواند از صفر ساخته شود. چی همانند شماره یک است. چی از ذرات بی نهایت کوچک تشکیل شده است، کوچکتر از یک اتم. چی جهانی فشرده شده، به درون یک فرد‌ می‌آید که بیشتر به یک نقطه در پایین شکم تبدیل‌ می‌شود و هرگز صفر‌ نمی‌شود، اما با جهان یکی‌ می‌شود. بنابراین ما ماهیت چی را درک‌ می‌کنیم.

  1. تمرین توسعه‌ی کی

          هماهنگ کردن ذهن و بدن در زمانی که ما نشسته یا ایستاده‌ایم، ساده‌تر از زمانی است که ما در حال حرکت هستیم. اما اتحاد واقعی به معنای حفظ هماهنگی ذهن و بدن حتی در زمانی است که ما در حال حرکت هستیم. تمرین توسعه‌ی چی به یک نفر یاد‌ می‌دهد تا هماهنگی ذهن و بدن را در زندگی روزانه حفظ کند. با استفاده از آن‌ها در زندگی‌مان، ما‌ می‌توانیم در تمامی شرایط بهترین عملکرد را از توانایی‌هایمان داشته باشیم.

  1. وحدت آرامش و عمل

          درست همان طور که پایداری چرخش با سرعت و شدت در حال ثابت شدن است، سریع‌ترین حرکت باعث آرامش‌ می‌شود.

همانند چشم طوفان که صلح آمیز است، آرامش درونی موجب‌ می‌شود تا قدرت عظیمی در عمل ایجاد شود. آرامش و عمل در حقیقت یکی هستند. تنها زمانی که ما یک نقطه را حفظ‌ می‌کنیم و ذهن(mind)و بدن‌مان را متحد‌ می‌کنیم،‌ می‌توانیم وقت آزاد خود را حتی زمانی که مشغول هستیم پیدا کنیم. ذهن‌تان را آرام نگه دارید و شما قادر خواهید بود که به بهترین شیوه‌ی ممکن از توانایی های‌تان استفاده کنید، حتی در شرایط اضطراری یا وقتی در حال کارهای مهمی هستید، به بهترین وجه عمل‌ می‌کنید.

  1. فودوشین

          فودوشین درست، یک سطح سفت و سخت و بی حرکت ذهن نیست، بلکه شرایطی ثابت است که از سریع‌ترین حرکت به دست‌ می‌آید. به عبارت دیگر، مانند پایداری چرخش، وضعیت پایداری کامل روحی و فیزیکی ناشی از جنبشی است که بی نهایت ادامه‌ می‌یابد و به طوری بی نهایت سریع است که ناشناخته است. این حرکت در یک نقطه در پایین شکم قرار دارد. با قرار دادن همه چیز در نقطه‌ی چی، ما‌ می‌توانیم فودوشین را تجربه کنیم و ثبات خود را از دست ندهیم، مهم نیست که چه اتفاقی‌ می‌افتد.

  1. تمرین تنفس کی

          نفس‌تان را بیرون دهید، به طوری که نفس شما به بی نهایت تا پایان جهان سفر کند: نفس‌‌‌تان را به درون بدهید، به طوری که، نفس شما به یک نقطه‌ می‌رسد و بی نهایت در آن جا ادامه دارد. روش‌های تنفس چی راه‌های مهمی در متحد کردن ذهن و بدن هستند. در شب زمانی که همه چیز آرام و ساکت است، این تمرین را به تنهایی انجام دهید و شما احساس خواهید کرد که شما جهان هستید و جهان شما است. این شما را به خلسه‌ای عالی برای یکی شدن با جهان هدایت‌ می‌کند. در این لحظه قدرت زندگی که در حقیقت مال شما است کاملا فعال شده است.

  1. کیاتسوهو شفا با کی

ما هماهنگی ذهن و بدن و روش‌های تنفس چی را آموخته ایم. بنابراین ما‌‌‌‌ در هر زمانی‌ می‌توانیم چی جهان را به بدن‌مان وارد کنیم. هنگامی که یک پمپ آب خشک‌ می‌شود، آب خوب به داخل پمپ جریان پیدا‌ نمی‌کند. برای شروع مجدد جریان باید آب را به پمپ بازگردانیم. به همین شیوه، چی در افرادی که از بیماری یا بدبختی رنج‌ می‌برند به خوبی جریان پیدا‌ نمی‌کند. اجازه دهید برای برگرداندن چی به این افراد کیاتسوهو را تمرین کینم. جریان چی خود را تحریک کنند و به آن‌ها تازگی بدهد و شادی را شروع کنند.

 

  1. ریسیشین/reiseishin  ذهن جهانی

          ما از داشتن روحی که با روح جهان یکی است خوشحال هستیم.

این روح "ریسیشین" نامیده‌ می‌شود. وقتی که آب آرام است، ماه به وضوح در آب منعکس‌ می‌شود. مشابه با این، وقتی ذهن و بدن ما آرام و هماهنگ هستند، ریسیشین ما به طور کامل خود را نشان‌ می‌دهد. هنگامی که این اتفاق‌ می‌افتد، همه‌ی رنج‌ها و خواسته‌های شرور از بین‌ می‌روند و ذهن جهانی عشق و حمایت از همه چیز در ما ظاهر‌ می‌شود. بیایید تلاش کنیم ریسیشین‌مان را تحقق ببخشیم.

  1. ذهنی که به دنبال حقیقت است

          ما ذهنی را فرا‌ می‌خوانیم که به دنبال روشن کردن راه جهان باشد و آن را در عمل اجرا کند، ذهنی که به دنبال حقیقت باشد. با این وجود یک میمون یا سگ باهوش شاید نتوانند ذهن جهانی را درک کنند. فقط انسان‌ها دارای توانایی و امتیاز برای درک آن هستند. اگر شما ذهنی دارید که به دنبال حقیقت است، شما خوشحال هستید، این ثابت‌ می‌کند که شما واقعا یک انسان هستید.

  1. نیروی اراده

          یک سخنرانی قدیمی شرقی به ما‌ می‌گوید: "هنگامی که نیروی اراده‌ی ما در هماهنگی با جهان قرار‌ می‌گیرد و روی یک سنگ متمرکز‌ می‌شود،‌ می‌تواند از آن عبورکند. در چنین حالتی‌ می‌تواند باد، باران و رعد و برق را اداره کند." اما از کجا‌ می‌توانیم نیروی اراده‌مان را بیاوریم؟ کسانی که این سوال را‌ می‌فهمند و پاسخ‌ می‌دهند کسانی هستند که وظایف مهم را انجام‌ می‌دهند. هنگامی که ما ذهن و بدن‌مان را توسط ماندن بر امواج ذهن‌مان برای کاهش نامحسوس و بی نهایت ناخالصی‌ها هماهنگ‌ می‌کنیم، ما‌ می‌توانیم نیروی اراده‌‌مان را بفرستیم که‌ می‌تواند جهان را حرکت دهد.

  1. اینتوکو کار خوب در نهان

          درست همان طور که شماره یک هرگز‌ نمی‌تواند به صفر کاهش یابد، هنگامی که ما صحبت‌ می‌کنیم یا کاری را انجام‌ می‌دهیم، سخن یا عمل ما هیچ وقت به طور کامل از بین‌ نمی‌رود. یک سخن قدیمی شرقی به ما‌ می‌گوید: "کاشت خوب است، پس برداشت خوب خواهد بود. بد بکارید و بد برداشت کنید.

" ما باید بدانیم، هر کاری که انجام‌ می‌دهیم به خود ما بر‌ می‌گردد.

بنابراین، قبل از امیدواری برای شادی و رفاه خودمان و فرزندان‌مان، ما باید کارهای خوبی را در نهان انجام دهیم. انجام دادن کار خوب در نهان به معنی انجام دادن کار خوب بدون انتظار ستایش و توجه است، عمل کردن بدون هر امیدی برای پاداش. این کار اینتوکو نامیده‌ می‌شود. از راه‌های متنوعی که برای انجام اینتوکو وجود دارد، از راه جهان رفتن و هدایت دیگران به این راه بهترین راه است.

  1. ستسودو- آموزش راه جهان

          مردم خودخواه(selfish) در گذشته هرگز راه جهان را درک نکردند و در آن قدم نگذاشتند. بنابراین، وقتی که ما اصول و راه جهان را درک‌ می‌کنیم، جهان مسئولیت گسترش آن‌ها به تمام دنیا را به ما‌ می‌دهد. فکر نکنید که شما‌ نمی‌توانید به دیگران کمک کنید. چیزی که شما امروز یادگرفتید را‌ می‌توانید روز بعد به دیگران یاد بدهید. جهان پر از مردمی است که راه جهان را گم کرده‌‌اند و از بیماری رنج‌ می‌برند. بگذارید ما با توضیح دادن اصول اصلی جهان به آن‌ها، بهترین کار را انجام دهیم.

  1. گنجینه‌ی آزمایش چی

          هیچ رنگ، بو و شکلی ندارد، ذهن چیزی نیست که بتواند توسط حواس درک شود. با این وجود، بر اساس اصلی که‌ می‌گوید ذهن و بدن در واقع یکی هستند، ما‌ می‌توانیم در مورد سطح این ذهن غیر قابل درک با آزمایش کردن بدن که برای حواس ما در دسترس است، بدانیم. آزمایش‌های چی بر پایه‌ی آزمایش برای قدرت یا ضعف نیستند. فاکتور بسیار مهم در آزمایش چی، آگاه کردن دقیق شخص از سطح ذهنی اش است. در نتیجه، کسی که آزمایش چی را انجام‌ می‌دهد باید از ابتدا به درستی یکپارچگی ذهن و بدن را درک کرده باشد و به نمایش بگذارد و سپس آزمایش را به درستی انجام دهد.

23.

طبیعت برای ما در چهار فصل ظاهر‌ می‌شود. بهار روشن و گرم، تابستان کند و داغ است. پاییز با رنگ، با ردی از غم و اندوه تزئین شده است و زمستان مات و شدید است. به طور مشابه، حرکت شین شین تویتسو آیکیدو غنی و متنوع است. هر دو مورد شدت و مهربانی، سرعت و آرامش وجود دارد. این طراحی شده است تا بسیاری از حالات و ویژگی‌های زنان و مردان، جوان و پیر را توضیح دهد. ولی اگر این، برای یک لحظه از اصل‌های جهان متفاوت باشد، دیگر آیکیدو با چی نخواهد بود.

24.

          چیزی انجام ندهید، به این معنی نیست که هیچ کاری نکنید، مو یا هیچ چیز صرفا به معنی نبودن هیچ چیز نیست. این به سطحی که در آن ذهن به طور غیر قابل مشاهده‌ای آرام رشد کرده است اشاره‌ می‌کند و سپس به اشیاء اجازه‌ می‌دهد تا روند طبیعی خود را داشته باشند. اگر شما بتوانید همه چیز را به طور کامل به جهان برسانید و کوچکترین مقاومت را نداشته باشید،‌ می‌توانید بالاترین سطح آزمایش‌های چی را دریافت کنید.

    25.

     بعد از درک کردن اصل (principle)، شما‌ نمی‌توانید انتظار داشته باشید به درک درستی برسید، مگر اینکه آن را با بدن‌تان یاد بگیرید. به طور خاص اندیشمندان تمایل دارند تا فقط در تئوری یادبگیرند. شما باید تمرین کنید تا قادر باشید در هر لحظه به اصل‌های اساسی برگردید.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

مهارت های ارتباطی

در

 

این مقاله به بیان این موضوع که چگونه می توان  مهارت های ارتباطی خود را بهبود ببخشیم، می پردازد.

(سیارک) در دنیای امروز یکی از مهمترین مهارت هایی که باید یک فرد داشته باشد مهارت های ارتباطی است. دنیای امروز ما بر پایه ی ارتباط برقرار است و  نحوه ی برقراری ارتباط  روی تمام جنبه های مختلف زندگی  ما تاثیر می گذارد. موقعیت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما تحت تاثیر روابط ما قرار دارند. در دنیای امروز افرادی که در ارتباط و مهارت های ارتباطی قوی هستند، بیشتر از بقیه ی افراد در اجتماع موفق هستند. این افراد در مجالس چون شمعی می درخشند و در تجارت حرف اول را می زنند . داشتن مهارت های ارتباطی در جامعه نقش بسیار مهمی در موفقیت فرد در جامعه و اجتماع ایفا می کند.

 آیا دوست دارید با افراد جدید ملاقات داشته و با آن ها دوست شوید؟

آیا دوست دارید با دیگران صحبت کنید اما خجالت می کشید؟

در هر حال راه کار شما پیش ماست.این راهنمایی ها می تواند به شما کمک کند تا مهارت های ارتباطی و مکالماتی خود را بهبود بخشید.

 

1: همیشه یک موضوع روتین و عادی به صورت آماده در ذهن خود داشته باشید.

شاید کمی عجیب بنظر برسد ولی سعی کنید همواره راجع به موضوعات جدید روز اطلاعات کافی داشته باشید. داشتن اطلاعات کافی این جذابیت را به شما می دهد که همواره افراد مختلف با سلیقه های متفاوت را به خود جلب نمایید. این یک نوع مهارت ارتباطی موثر است زیرا به موجب این مهارت است که افراد از اقشار مختلف با شما آشنا و جذب شما می شوند.این خود یک قدم بزرگ برای بهبود مهارت های مکالماتی است زیرا با صحبت کردن با دیگران از نحوه ی برخورد و ارتباط درست آگاه می شوید و تجربه های بسیار خوبی نیز برای شما با خود به همراه دارد.

 ۲:مکالمه ی خود را جذاب کنید.

جذاب کردن یک مکالمه باعث می شود که مخاطب با اشتیاق با شما همراهی کند. زمانی که با یک دوست قرار گذاشته اید راجع به موضوعاتی صحبت کنید که برای هر دوی شما جذاب باشد. هیچ کس دوست ندارد که به موضوعات خسته کننده ای گوش کند که نه از آن اطلاعی دارد و نه موضوع مورد علاقه اوست. این گونه ارتباط ها بر روی یک محور می چرخند و تنها فردی که صحبت می کند احساس می کند مکالمه جذاب است در نتیجه شخص مقابل بلاخره خسته می شود و به ارتباط یک طرفه ای که در آن راجع به مسائل خسته کننده صحبت می شود، پایان می دهد.

۳:یک‌ شنونده  ی خوب باشید.

افرادی که سنگ صبور همه هستند و گوش شنوا برای همه دارند، بیشترین مهارت های ارتباطی را دارند زیرا این افراد آموخته اند که برخی اوقات انسان ها نه به نصحیت و نه به راه کار نیاز ندارند. تنها گوش شنوایی می خواهند بدون این که مواخزه شوند و یا کسی به دنبال ارائه راه کار به آن ها باشد. افرادی داری مهارت گوش شنوا داشتن تنها گوش می دهند و صبورانه منتظر می شوند که طرف مقابل سبک شود. شاید با خود بگوید چه کار بیهوده ای خواهد بود این که ساعت ها به یک نفر گوش کنی اما این افراد زمانی که حالشان خوب است به یاد سنگ صبور خود خواهند بود و در شادی ها و خوشی های خود او را نیز همراه می کنند. این یک راه بسیار خوبی برای برقراری ارتباطات مستحکم با دیگران است.

۴:خسته کننده نباشید.

منظور از این که خسته کننده نباشید این است که لازم نیست مدام خودنمایی کنید و محور تمام گفت و گو ها خودتان باشید. این گونه رفتار ها باعث می شوند که افراد از شما دور کنند زیرا از مصاحبت با شما خسته می شوند. هیچ کس تمایلی ندارد که به فردی گوش کند که مدام خود محور اصلی مکالمات است. سعی کنید از موضواعت مختلف صحبت کنید. احوال طرف مقابلتان را بپرسید ، از آخرین پیشرفت هایش سوال کنید، راجع به تصمیمات آینده اش علاقه نشان دهید، سعی کنید اگر راهنمایی خواست یا در موردی تجربه داشتید در اختیارش بگذارید و در آخر احساس مفید بودن یک گفت و گوی دو نفره و یا چند نفره را به اطرافیانتان القا  کنید. بدون شک با این راه کار نه تنها فرد خسته کننده ای بنظر نمی رسید بلکه همه برای مصاحبت با شما لحظه شماری خواهند کرد.

۵: متکلم وحده نباشید.

برخی از افراد به شکل بسیار بی رحمانه ای تنها متکلم یک جمع هستند. این رفتار به شدت باعث گریز جمع از شما می شود زیرا شما فردی پر حرف و خودخواه جلوه می کنید که به دیگران اجازه ی صحبت نمی دهد. به دیگران نیز اجازه ی صحبت کردن بدهید و به آن ها گوش دهید. این مهارت ها افراد را به این وا می دارد که بیشتر برای ارتباط با شما از خود میل و رغبت نشان دهند.

۶:سوالاتی راجع به اطلاعات شخص بپرسید.

اگر با یک فرد اولین برخورد را دارید سعی کنید راجع به خود او سوال کنید. اما به این نکته توجه کنید که برخی از افراد مایل نیستند که زیاد راجع به خود اطلاعات زیادی بدهند. در مورد این افراد محتاطانه برخورد کنید. سعی کنید تا آن جا که شخص اجازه می دهد جلو بروید. به مرور زمان و با برخورد با آدم های مختلف تجربه کسب می کنید و با تجربه می توانید به این موضوع واقف شوید که چه کسی و تا چه حد مایل به ارتباط است.

 

۷:مثبت باشید.

سعی کنید یک فرد مثبت باشید. افرادی که افکار منفی دارند نا خداگاه دیگران را از خود دور می کنند. انرژی مثبت و روحیه ی شاد افراد را به خود جلب می کند. مهارت مثبت اندیشی یک دفعه ای به دست نمی آید و نیازمند وقت است. به خود فرصت دهید که این مهارت را بیاموزید. برای شروع از افراد منفی دوری کنید و سعی کنید به مسائل روزمره با یک دید مثبت نگاه کنید. این باعث می شود که افراد نا خداگاه جذب شما شوند و هم نشینی و مصاحبت با شما را ترجیح دهند.

۸:لبخند بزنید.

لبخند زدن باعث می شود که به چشم بیاید. همواره مردم از افرادی که اخمو هستند دوری می کنند و آن ها را افرادی عبوث و بد خلق می پندارند حتی اگر این موضوع درست نباشد. پس لبخندبزنید. لبخند زدن به دیگران حس مثبتی می دهد و شما را یک فرد خوش برخورد نشان می دهد و تمایل افراد برای همنشینی با افراد خوش رو و خنده رو بیشتر است از افرادی که مدام اخم بر پیشانی دارند و بداخلاق هستند.

این راه کار ها تنها راه کار های موجود برای ارتباط برقرار کردن با دیگران نیست. همواره با توجه به موقعیت و فرهنگ راه کار های زیادی وجود دارد. حتی می توان به راحتی با صحبت کردن راجع به آب و هوا بحث را با یک نفر شروع کرد و ارتباط موفقی داشت.سعی کنید از خود خلاقیت نشان دهید و با توجه به موقعیتی که در آن هستید یک راه کار مناسب برای برقراری ارتباط برای خود بیابید.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...