ترسناک ترین مکان ها بر روی کره زمین بخش اول
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸کره زمین خانه ما انسان ها است و از گذشتگان بسیار دور نیاکان ما بر آن زیسته و روزگار گذرانده اند، با این وجود، نمی توان همیشه نام خانه ای فرح بخش و آرامش بخش را بر آن نهاد؛ به عبارت دیگر، نقاطی بر روی کره زمین وجود دارند که بیش از اندازه ترسناک و هراس آورند و هر کسی را یارای وارد شدن به آن ها نیست. نقاطی دیگر نیز هستند که اگر چه وارد شدن به آن ها به قیمت جان انسان تمام نمی شود، اما با دیدن منظره آن ها از شدت ترس مو بر تن آدمی راست می شود. به عبارت دیگر این مکان ها به گونه ای هراس آورند که کسی از آن ها برای تصویر کارت پستال ها و دیگر چیز های این چنینی استفاده نمی کند. در حقیقت این مکان ها به گونه ای هستند که کسی رفتن به آن را برای تجربه اوقاتی خوش به شریک زندگی اش پیشنهاد نمی کند و هیچ کس دوست ندارد شب ها در چنین مکانهایی تنها پرسه بزند (حتی در طول روز). از عوامل طبیعی و صخره های خطرناک و ارتفاع های بسیار بلند که به واسطه عوامل طبیعی پدید آمده اند گرفته تا مکان هایی که توسط انسان ساخته شده و چیز های ترسناکی چون استخوان انسان در آن ها یافت می شود، از جمله نقاطی هستند که بعضا فکر کردن به آن ها هم ترسناک است، چه رسد به این که بخواهید پای به این نقاط بگذارید. در این مقاله قصد داریم شما را با تعدادی از این مکان ها آشنا کنیم که به عنوان هراس آورترین نقاط روی کره زمین شناخته می شوند. با سیارک همراه باشید.
جاده یونگاس شمالی واقع در بولیوی
«جاده مرگ» نامی است که برای این جاده یک طرفه خاکی در نظر گرفته شده است که البته در سال های اخیر قسمت هایی از آن را هموار کرده و برای عبور عابران مناسب تر کرده اند. این جاده در نواحی جنوبی قاره آمریکا قرار گرفته است و مردم بومبی لقب «جاده مرگ» را برای آن در نظر گرفته اند؛ جاده ای که به عنوان خطرناک ترین جاده دنیا شناخته می شود. در این جاده روستایی که نواحی مرتفع آندس در قاره آمریکا را به جنگل آمازون متصل می کند و جاده ای است شیب دار، سالانه چیزی حدود دویست نفر جان خود را از دست می دهند. این جاده در بالاترین نقطه خود فاصله ای 2000 پایی (609 متر) با سطح زمین دارد و عدم وجود حفاظ و نرده در کناره های جاده از مهمترین عوامل سقوط افراد و مرگ آن ها است. علاوه بر این، نکته دیگری نیز وجود دارد که عبور از این جاده را بیش از پیش خطرناک می کند؛ در اکثر فصول سال مه های بسیار غلیظی در این جاده شکل می گیرند که دید عابران را بسیار محدود کرده و بعضا خطر آفرین می شوند.
کابل (طناب سیمی) هاف دم (Half Dome Cable)، پارک ملی یوزمایت واقع در کالیفرینا
هاف دم (دم، به انگلیسی Dome، به معنی گنبد نیمه است) یک مسیر دایره ای شکل پانزده مایلی است (نزدیک به بیست و چهار کیلومتر) و کسانی که اقدام به مسافرت به این نقطه می کنند، منظره ای بسیار زیبا و فوق العاده از دره یوزمایت و های سیرا در پیش رو خواهند داشت، البته نکته ای که سبب شده نام این مسیر مرتع در میان سایر موارد ما جای گیرد بخشی از آن است که به وسیله کابل یا طناب های سیمی شکل گرفته است. در حقیقت در قسمت انتهایی این مسیر دو کابال آهنی بزرگ قرار گرفته است که برای رسیدن به قله و بالاترین قسمت این منطقه از لحاظ ارتفاعی، عابران باید از آن بالا بروند. تا کنون موارد زیادی گزارش شده که به واسطه افتادن از این کابل ها به هنگام صعود دچار جراحت های شدید شده اند.
پیاده روی هوئا شان واقع در چین
جاده ای در کناره کوهستان هوئای چین به منظور عبور عابران پیاده از آن ساخته شده است و شاید به توان گفت که یکی از هراس آور ترین جاده های کوهستانی در سراسر دنیا است؛ لقبی که به خوبی شایسته آن است. نرده و حفاظی که برای این جاده کوهستانی در نظر گرفته شده اس، زهوار در رفته و بسیار ضعیف است؛ علاوه بر این سطح جاده نیز متشکل از سنگ های نا هموار است و تا کنون اقدامی برای ایجاد سطحی صاف صورت نگرفته است و همین دو عامل، به عنوان عوامل اصلی حادثه های مرگباری شناخته می شوند که تا کنون در این منطقه رخ داده اند. البته به واسطه اتفاقات ناخوشایند بسیاری که در این مکان روی داده، تا کنون اقدامات بسیاری برای افزایش ایمنی عابران انجام گرفته است و به همین خاطر در حال حاضر خطر سقوط و مرگ عابران تا حدود زیادی کاهش یافته است.
تپه صلیب ها، لیتوانی
ظاهر به خصوصی که این تپه به خود گرفته است، انسان را به یاد فیلم های وحشت انگیز می اندازد و گویی موطن شبح ها است. اما مسئله به همین ظاهر شبح وار منطقه ختم نمی شود و داستانی در پس این تپه منحصر به فرد وجود دارد. در حال حاضر چیزی حدود دویست هزار صلیب و مقبره و زیارتگاه های گوناگون بر جای جای این تپه وصل کرده اند (که قسمتی از آن را در تصویر مشاهده می کنید). مدت ها بیش در این منطقه شورشیانی سر بر آورده و مقابل نیرو های اشغالگر تزاری روسیه قد علم کرده تا از کشور خود دفاع کنند و در پی این درگیری ها عده بسیار زیادی از این شورشیان کشته شدند. در سال 1831 مردم منطقه به عنوان یادبود کسانی که از جان خود گذاشتند تا در برابر قوای اشغالگر سر فرو نیاور اند اقدام به بنا کردن این مکان کردند. از آن زمان تا کنون، مردم بسیاری از نقاط مختلف دنیا به این مکان آمده و صلیب و یادبود هایی برای ادای احترام در آن قرار داده اند.
ویا فراتا، واقع در ایتالیا/اتریش
از قرن ها پیش مردم برای بالا رفتن از بلندی های گوناگون از نرده بان استفاده می کردند، اما در حال حاضر شرایط به گونه ای دیگر شده است و اجسام گوناگونی چون کابل های آهنی، طناب، پل های متحرک و جاده های چوبی برای برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرند. و اما منطقه ویتا فراتا که در مرز ایتالیا/اتریش واقع شده است نیز یکی دیگر از خطرناک ترین نقاطی است که می توان پای بدان گذاشت. ویتا فراتا به معنی «جاده آهنین» است. در فصول سرد سال و زمانی که برف می بارد، مکانی که برای گذر عابران در نظر گرفته شده است به شدت دچار یخبندان می شود و همین مسئله گشت و گذار در آن را بیش از پیش خطر ساز می کند؛ در سال 2009 برای نمونه زنی به هنگام عبور از این گذرگاه یخی لیز خورد و ارتفاع ششصد پایی سقوط کرد که به قیمت جان اش تمام شد.
جهان گمشده (The Lost World)، غار های وایتومو، واقع در نیوزلند
منطقه ای که در سراسر جهان با نام جهان گمشده شناخته می شود، حفره زیرزمینی ای تاریک و بسیار عمیق در مجموعه غار های وایتوموی نیوزلند است. بیش از هر چیز دیگری این منطقه به واسطه کرم های شب تابی که در آن حضور دارند شناخته می شود و گونه ای به خصوص از کرم های شب تاب هستند که کمتر در نقاط دیگر یافت می شوند. علاوه بر این در این مجموعه غار ها فسیل های بسیاری یافت می شود و می توان بقایای موجوداتی را در آن مشاهده کرد (موجوداتی که بعضا اندازه آن ها به بزرگی یک وال آبی است) که روزگاری در این منطقه زندگی می کرده اند و در حال حاضر منقرض شده اند. البته فضای داخلی به گونه ای است که هر کسی جرأت پای گذاشتن در آن را ندارد، اگر چه طبیعت منطقه برای کسانی که کنجکاو هستند و دوست دارند ایده ای کلی در خصوص فضای داخلی غار به دست آورند نیز راهکاری فراهم کرده است؛ نوعی دریچه پنجره مانند در قسمتی از فضای بیرونی غار وجود دارد که از طریق آن می توان به قسمت های داخلی اش سرک کشید.
آتش فشان ثرینیوکاگیگور، واقع در ایسلند
با وجود این که این کوه آتش فشانی برای هزاران سال متمادی فعالیتی نشان نداده و خاموش بوده است (به این معنی که امکان فعالیت دوباره آن تقریبا غیر ممکن است)، باز هم فضای داخلی آن به گونه ای است که به محض وارد شدن به آن ترس سراپای شما را فرا گرفته و با خود می گویید: «اگر احیانا پس از این همه سال فعالیت کند چی؟» و این ترسی است که غلبه بر آن کار هر کسی نیست. این کوه آتش فشانی باستانی که عمقی معادل با 700 پا (چیزی حدود 213 متر) دارد، به عنوان تنها کوه آتش فشانی ای شناخته می شود که می توان وارد حفره های آن شد و تجربه بی نظیر و بسیار مخوفی از مشاهده سطوح زیرین زمین به دست آورد. آسانسوری در این مکان تعبیه شده است که به واسطه آن پس از سفری هفت دقیقه ای قادر خواهید بود خود را به کانال ماگمایی برسانید که در اعماق این کوه آتش فشانی جای گرفته است که البته هر کسی را جرأت انجام این کار نیست و بسیاری به هنگام مشاهده آسانسور و ارتفاع زیرین آن پا پس می شکند.
مسیر کرانه غربی (West Coast Trail)، واقع در ونکوور کانادا
زمانی که برای عبور از مسیری که در کرانه غذبی ونکوور کانادا واقع شده است آماده می شوید، باید خود را با مواجه احتمالی تان با جانوران وحشی آماده کنید. بیش از هر حیوان دیگری، این مکان محل زندگی خرس های قهوه ای است. به هنگام وارد شدن به این منطقه، موانع و نا همواری های طبیعی بسیاری وجود دارد که باید از آن ها عبور کنید؛ از آن جمله می توان به جریان های آبی باریکی که به واسطه آب باران جاری شده اند و نیز صخره های روی سطح زمین اشاره کرد. نرده بان های چوبی نا مطمئنی نیز در این منطقه قرار دارند که بالا رفتن از آن ها بی خطر نیست و البته برای رسیدن به ارتفاعات بالاتر چاره ای جز استفاده از آن ها نخواهید داشت. وارد شدن به این مکان بسیار خطرناک است و فصل های به خصوصی از سال برای بازدید از آن در نظر گرفته شده است؛ از اولین روز اکتبر تا اواخر ماه آپریل، به عنوان بازه زمانی ای شناخته می شود که بازدید از این مکان غیر قانونی به شمار رفته و از ورود افراد به آن جلوگیری می شود. البته در این بازه زمانی هم می توان وارد منطقه شد، البته با احتساب این که دیگر کسی مسئول تلفات جانی کسانی که وارد آن می شوند، نخواهد بود. بسیاری از گردشگران حرفه ای، مخالف وارد شدن به این منطقه در این بازه زمانی هستند. جریان های آبی موجود در این منطقه بعضا بسیار شدید می شود و شنا کردن در آن تقریبا غیر ممکن، بنا بر این کسی که گرفتار این جریان آبی شود یا غرق می شود و یا سر از نا کجا آباد در می آورد. در فصل زمستان نیز طوفان های بسیار شدیدی در منطقه رخ می دهند.
جنگل آئوکیگاهارا واقع در ژاپن
نامی که برای این جنگل در نظر گرفته اند، «جنگل خود کشی» است و خود به خوبی گویای این مسئله است که وارد شدن به آن تا چه اندازه می تواند خطر ساز باشد. این جنگل در دامنه کوه فوجی قرار گرفته است و بنا به اطلاعات و تاریخچه ای که از این جنگل به دست داریم، به عنوان خطرناک ترین و به عبارت دیگر تسخیر شده ترین جنگل روی کره زمین شناخته می شود؛ اما چرا تسخیر شده؟ پاسخ این سؤال را باید از آماری جویا شد که در اختیار داریم: از سال 1950 تا کنون چیزی میان سی تا صد و پنجاه نفر پای به این جنگل گذاشته و پس از آن دیگر هیچ خبری از شان به دست نرسیده است. بنا به مستنداتی که «نشنال جیوگرافیک» در این خصوص در اختیارمان قرار داده است، در یک بازه زمانی سی و هفت روزه، مقامات ژاپنی سی و شش جسد در حوالی این جنگل پیدا کردند. این گونه مسائل نا خوشایندی که در جنگل آئوکیگاهارا رخ می دهد، سبب شده تا شایعاتی زیادی در میان مردم دامن گیرد؛ بسیاری از مردم بومی می گویند که ارواح مردگانی که اجساد را ترک می کنند، در جنگل باقی مانده و اقدام به شکار سایر افرادی می کنند که پای به منطقه می گذارند.
موزه ورولیک، واقع در آمستردام هلند
موزه ورولیک که در آمستردام هلند واقع شده است، از آن دسته موزه هایی است که هر جایی نمی توان یافت و بسیار منحصر به فرد است؛ در حقیقت اشیاء اصلی تشکیل دهنده محتویات این موزه، آن دسته از آناتومی های (استخوان های جمجمه و سایر نقاط) جانوران و انسان هایی است که متفاوت از آناتومی موجودات معمولی بوده و نا به هنجاری هایی در آن ها مشاهده می شود (تعدادی از این جمجمه های منحصر به فرد را در تصویر مشاهده می کنید). برای نخستین بار در اوایل قرن هجدهم میلادی بود که که این موزه به طور رسمی افتتاح شده و شروع به کار کرد؛ در آن زمان تمامی اشیاء موجود در موزه شامل آناتومی جنین ها و سایر انسان هایی می شد که به واسطه بیماری یا ضربات مهلک دچار نا هنجاری هایی شده بودند؛ مطمئنا بازدید از این گونه مکان ها به هیچ عنوان به کودکان توصیه نمی شود.
جزیره عروسک ها واقع در مکزیک
به زبان مردم بومی منطقه، این جزیره را ایسلادلامونکا (به معنی جزیره عروسک ها) می نامند. این جزیره را وقف روح از دست رفته دختر بچه ای کرده اند که در شرایطی بسیار عجیب و غریب جان خود را از دست داد و در حال حاضر در نواحی جنوبی مکزیک، زمانی که صحبت از جزیره عروسک ها می شود، نخستین چیزی که به ذهن مردم بومی می رسد آن دختر بچه است. هزاران نفر از مردم بومی مکزیک در نزدیکی این جزیره در کرانه جنوبی مکزیک زندگی می کنند، اما جزیره ای که در این منطقه قرار گرفته است، خالی از سکنه بوده و زمانی که وارد آن می شوید تنها صحنه ای که مشاهده می کنید، صد ها عروسک ترسناک است که در جای جای منطقه نصب شده اند؛ این عروسک ها حالت عادی ندارند و دست و پا ها شان کج و معوج است، برخی از آن ها سر ندارند و برخی دیگر کاسه چشم شان خالی است و دیدن چنین صحنه ای واقعا مخوف و ترسناک است. این فضای ترسناک جزیره باعث شده است تا افسانه هایی در میان مردم رواج پیدا کند؛ برخی از مردم بومی می گویند که عروسک ها قادر به تکان دادن سر و دستان خود هستند. برخی حتی تا آن جا پیش رفته اند که می گویند نجواهایی از سوی عروسک ها از سمت جنگل به سوی شان می آید؛ نجوا هایی که مردم را به آمدن به جزیره فرا می خوانند.
این مقاله ادامه دارد...
در سیارک بخوانیم: