بهداشت برای آحاد مردم جهان و بیانیه آلما آتا
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸30 سال بعد از بیانیهی آلما آتا در سال 1978، هنوز هدف مراقبت اصلی بهداشت برای رسیدن به «یک سطح قابل قبول از بهداشت برای آحاد مردم جهان تا سال 2000» در بسیاری از کشورهای در حال توسعه برآورده نشده و دور از دسترس مانده است. این بیانیه، کاربرد فوری طیف وسیعی از راهبردها از جمله کاهش فقر، بهبود سواد، تدارک خدمات و زیرساختارهای اساسی بهداشت، فناوری مناسب، همکاری بین بخشی، بسیج و مشارکت جامعه، یک ارادهی قوی سیاسی، توسعهی اقتصادی و اجتماعی بر مبنای یک نظم جدید اقتصادی بین المللی و همکاری بین المللی برای بهبود وضعیت بهداشت افراد، خانوادهها و جوامع است. این راهبردها از جمله تعیین کنندههای مهم موفقیت مراقبت اولیهی سلامت هستند. یکی از آنها، همکاری بین بخشی، تمرکز اصلی این مقاله است.
در ادبیات بهداشت، اصطلاح همکاری بین بخشی به کرّار به اقدامات جمعی شامل بیش از یک نمایندگی متخصص اطلاق میشود که نقشهای متفاوتی را برای یک هدف مشترک ایفا میکنند. اما باید به این نکته اشاره کرد که اقدامات چند بخشی برای همکاری بین بخشی لازم هستند اما کافی نیستند. بنابراین، اقدامات چند بخشی عمودی اما مرتبط، تشکیل دهندهی همکار بین نقشی نیستند. هماهنگی تلاشهای بخشها به عنوان یک شرط ضروری برای همکاری بین بخشی در بند 6 بیانیهی آلما اتای سال 1978 مورد تاکید قرار گرفته است.
مراقبتهای بهداشتی اولیه علاوه بر بخش بهداشت، شامل کلیهی بخشها و ابعاد مرتبط توسعهی ملی و اجتماع به ویژه بخشهای کشاورزی، دام پروری، غذایی، صنعت، آموزش، مسکن، کارهای عمومی، ارتباطات و سایر بخشها است؛ و نیازمند تلاشهای هماهنگ کلیهی آن بخشها است؛ کلیهی دولتها باید سیاستها، راهبردها و برنامههای عمل ملی را برای شروع و حفظ مراقبتهای بهداشتی اولیه به عنوان بخشی از یک سیستم جامع بهداشت ملی و در هماهنگی با سایر بخشها تدوین کنند. به این منظور، اعمال ارادهی سیاسی جهت بسیج منابع کشور و استفادهی منطقی از منابع بیرونی در دسترس ضروری است.
به تازگی، سازمان بهداشت جهانی، مفهوم اقدام بین بخشی برای بهداشت را به صورت «یک ارتباط اثبات شده بین بخش یا بخشهای بهداشت با سایر بخشهایی که برای اقدام به عمل دربارهی یک مسئله شکل گرفتهاند، و به منظور رسیدن به پیامدها (یا پیامدهای میانی بهداشت) به طریقی که دارای اثربخشی، بازدهی یا پایداری بیشتری از عملکرد بخش بهداشت به تنهایی باشد» تعریف کرده است.
یک ارتباط اثبات شده، اشاره میکند که عمل بین بخشی برای بهداشت، یک فرآیند مدیریت شده است. میتوان اشتغال بخشهای مختلف را این گونه درک کرد که به ماهیت ساختاری و عملکردی ارتباط و نه تنها یک ماهیت مفهومی، اشاره دارد.
اثربخشی، بازدهی و پایداری بهتر به فوایدی اشاره دارد که از این ارتباط براساس نقشها و مسئولیتهای مشخصی که ایفا میشوند انتظار میرود. به خاطر هدف این مقاله، میتوان اقدام بین بخشی برای بهداشت را مترادف با همکاری بین نقشی برای بهداشت در نظر گرفت. باید به خاطر داشت که همکاری میتواند بین ادارهها و مجموعههای مختلف درون دولت، بین اقدام کنندگان درون و بیرون دولت، مثل سازمانهای جامعهی مدنی، به نفع سازمانها و جوامع غیردولتی و خصوصی باشد؛ ممکن است همهی اقدام کنندگان بیرون از دولت باشند.
سازمان بهداشت جهانی، بهداشت را به عنوان «حالتی از بهزیستی جسمی، ذهنی و اجتماعی کامل» تعریف میکند که در منشور خود 3 در بیانیهی آلما آتا 1 انعکاس یافته است. این ابعاد گستردهی بهزیستی بسیار فراتر از آن چیزی است که بخش بهداشت به تنهایی بتواند از عهدهی آن برآید.
راهبردهای مراقبتهای بهداشتی اولیه که پیشتر اشاره شدند و به صورت انفرادی در نظر گرفته شدند، نیازمند طیف بسیار وسیعی از ورودیها از بخشهای بسیاری است. برای مثال، بهبود سواد به طور عمده وظیفهی بخش آموزش و پرورش است؛ توسعهی فناوری مناسب یک امر چند بخشی است اما ممکن است نیازمند ورودیهای مهمی از بخشهای فناوری و صنعتی است؛ و کاهش فقر از ابتکارهای راهبردی بخشهای برنامه ریزی اقتصادی برای به کارگیری چند بخشی بهره خواهد برد. بنابراین، راهبردهای مراقبتهای بهداشتی اولیه اساساً نیازمند ورودیهای چند بخشی است.
برخی خدمات به طور عادی نیازمند چند رشته و گاهی اوقات ورودیهای بین بخشی است. برای مثال، برنامههای بهداشت مدرسه که ممکن است شامل بخشهای بهداشت و آموزش باشد، هدفشان بهبود بهزیستی کودکان و در نتیجه کاهش غیبت در مدرسه و بهبود یادگیری است.
خدمات بهداشت مدرسه در جهان رایج هستند. در سطح بین المللی، از این مفهوم برای ایجاد برنامهی تمرکز منابع بر بهداشت مؤثر مدرسه استفاده شده است که هدف آن «بهبود یاد گیری و پیشرفت تحصیلی از راه بهبود وضعیت بهداشت و تغذیهای کودکان سنین مدرسه است.
شراکت برنامهی تمرکز منابع بر بهداشت مؤثر مدارس توسط بانک جهانی، سازمان بهداشت جهانی، یونیسف و یونسکو ایجاد شده است.» به زبان رئیس عمومی سازمان بهداشت جهانی دربارهی برنامهی تمرکز منابع بر بهداشت مدارس، «بدون آموزش مناسب، بهداشت نیز رنج میبرد. و بدون بهداشت مناسب، آموزش خوب نیز ممکن نیست. در این رابطه کار ما به یکدیگر مرتبط و وابستهاند.» به همین، رئیس عمومی یونسکو گفت «اگر بدن یادگیرندگان سالم باشد، ذهنشان نیز بیشتر پذیرای یادگیری است. با مطمئن شدن از بهداشت و یادگیری جوانان، نیرومندترین ابزار را جهت ریشه کن کردن فقر ارائه میکنید.» به علاوه، بخش بهداشت معمولاً بخش اطلاعات را جهت حمایت از اقدامات جمعی اطلاعات و بسیج برای برنامههای مصون سازی جمعی به همان صورتی که اغلب در نیجریه انجام میگیرد، به کار میبندد.
همپوشی بین فواید حاصل شده از راهبردهای مراقبتهای بهداشتی اولیه به همان صورتی که در پاراگراف قبلی نشان داده شد امکان پذیر است. در این رابطه، تدارک زیرساختارهای اساسی مثل برق یک راهبرد مراقبتهای بهداشتی اولیه است که میتواند با فراهم کردن انرژی برای بخش تولید و سپس تولید شغل و درآمد، موجب کاهش فقر شود. کاهش فقر از راه طرحهای ذخیره و بازاریابی محصولات کشاوری از کشاورزهای مقیاس کوچک تا متوسط که توسط دولت تسهیل شدهاند قابل دستیابی است. چنین ابتکاری میتواند به لحاظ اقتصادی جامعهی کشاورزی را قادر سازد تا مشغول پروژهها همکاری در توسعهی زیرساختاری با دولت شوند (مشارکت اجتماع). بهبودی بهزیستی اجتماعی مشتق از این راهبردها، تشکیل دهندهی بهبود بهداشت و توانمندسازی اقتصادی است که میتواند رفتار سالم و دسترسی مالی به خدمات بهداشت را بهبود ببخشد.
آرمان(MDG(Millennium Development Goals ها کاهش مرگ کودک، بهبود در بهداشت مادری و مبارزه با HIV/AIDS، مالاریا ، توبر کلوز و سایر بیماریهای عمده است. کلیهی اینها نیازمند یک سیستم بهداشتی با عملکرد خوب است اما شدیداً به ورودیهای سایر بخشها وابسته است. برای مثال، تدارک بهینهی انرژی عمومی برای حفظ مؤثر زنجیرههای سرد واکسن به منظور حفظ توان واکسنها برای کاش مرگ کودکان و برای بانک های خون برای ارائهی خون به منظور حفظ جان زنان دچار خونریزی در زایمان نیاز است. به علاوه، برخی MDG های دیگر نیز به بخش بهداشت مرتبط هستند. برای مثال، ریشه کن کردن فقر و گرسنگی شدید (مرتبط با رشد اقتصادی و بخش کشاورزی) و تضمین یک محیط پایدار (مرتبط با بخش محیطی) فواید بهداشتی خواهد داشت. دست کم سه نکتهی کلیدی از این مشاهدات حاصل میشود.
نخست، همانطور که توسط مداخلههای مرتبط با بهداشت مادر و کودک، آب و محیط و ریشه کن کردن فقر نششان داده شده است، MDG ها و سایر شاخصها به طور نزدیکی به اصول مراقبت اولیه بهداشت مرتبط هستند.
دوم، هدف مداخلههای ایجد شده در پاسخ به بیانیهی آلما آتا دربارهی مراقبتهای بهداشتی اولیه در بیش از 30 سال پیش این بود که فوری باشند، و MDG ها محدود به زمان و اکنون فوری هستند. بنابراین، به نظر میرسد MDG ها حداقل به لحاظ مفهومی به مرابت اولیهی بهداشت سرعت میبخشند.
سوم، در حالی که همکاری بین بخشی به خودی خود به طور رسمی به عنوان یک راهبرد MDG ارائه نشده است، چنان که برای مراقبت اولیه بهداشت توضیح داده شد، در این رابطه مورد نیاز است.