شانس برنده شدن در لاتاری امریکا چقدر است؟

در

اطلاعات زیر از لاتاری امریکا سال 2017 استخراج شده است. نسبت برنده شدن هر کشور و عدم دریافت ویزا برای برنده شدگان در زیر آورده شده است. جالب است که بدانید از هر 4 برنده ایرانی فقط 1 نفر توانسته ویزا بگیرد، عدم دریافت ویزا معمولا به دلیل ارائه اطلاعات غلط در فرم های ثبت نام اولیه است.

شانس برنده شدن یک ایرانی در لاتاری آمریکا 0.61% است.

 

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

فضاپیمای شاتل و بوران

در

 شاتل و بوران

 

 

ایستگاه فضایی ISS  تنها ایستگاه مداری دردنیا درحال حاضرکه توسط 10 کشور جهان یعنی امریکا، روسیه ، ژاپن ، برزیل ، کانادا و 5 کشور اروپایی اداره میشود و درحال تکمیل شدن است.

 

 اززمانی که بشر پا به عرصه فضا گذاشت نیاز به حمل ونقل کم هزینه با بارمفید بیشتر احساس می شد، که دراین راستا ساخت فضاپیمای قابل استفاده مجدد با ظرفیت حمل بالا دراولویت قرار گرفت. ازهمان آغاز دو پیشگام اکتشافات فضایی ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی توجه خاصی را به این امرداشتند و دراین راستا تلاشهایی صورت دادند که با پیروزی ها و شکستهایی توأم بود .

 بوران که کارطراحی آن درشوروی درسال 1976 آغاز شده بود دارای 5 نوع بود با نامهای 1/01 , 1/02 , 2/01 , 2/02 , 2/03، که از این بین فقط دو نوع تکمیل شد و سه نوع دیگربه علت کمبود بودجه ناتمام ماند و همچنین از انواع بوران تنها اولین آن یعنی بوران 1/01 موفق به پرتاب شد.

 قبل ازاینکه به چگونگی مطرح شدن طرح شبیه به شاتل امریکا در شوروی و همچنین ساخت آن بپردازیم، لازم است توضیحاتی درباره تاریخچه شاتل و همچنین فضاپیماهای مشابه آن چه درامریکا و چه درشوروی بیان کنیم:

 

 

 تاریخچه سفینه های قابل استفاده مجدد

 

فضا پیمای بوران  اخرین رقابت جنگ سرد میان امریکا و شوروی در واپسین سالهای عمراتحاد جماهیرشوروی که به دلیل کمبود بودجه نتوانست هیچ مأموریتی انجام دهد و فقط یک بار دریک پرتاب ازمایشی درسال 1978 به فضا پرتاب شد.

 

طرح استفاده ازوسایل بالداری مانند هواپیما برای پروازهای فضایی از آغاز تاریخ مطرح شدن ایده های اکتشافات فضایی در ذهن مشتاقان فضا بود.

 در پایان جنگ جهانی دوم نیروی هوایی امریکا هم طرحی در این زمینه ارائه داد که یک گلایدر سرنشین دار به وسیله موشک تایتان 3 به طرف اتمسفر پرتاب می شد و بعد از نزول سری در جو درباند پرواز فرود می آمد که البته این طرح عملی نشد.

 دراواسط دهه 1960 دفتر طراحی میکویان اولین فضاپیمای قابل استفاده مجدد هایپرسنیک را که اندازه کوچکی داشت و spiral نام داشت را طراحی کرد که این طور عمل می کرد که برروی یک هواپیمای مافوق صوت قرار می گرفت و بعد از جدایی ازآن در جو با موشکی که به آن وصل شده بود سرعت می گرفت و سرعت آن حتی به ماخ 6 هم می رسید.

 

 فضاپیمای مافوق صوت اسپیرال

 

 

 توسعه نسل امروزی شاتلها

 دراوایل دهه 1970 ایالات متحده امریکا به فکر ساخت نخستین پروژه سرنشین دار خود که از مدتها پیش به فکر آن بود،  وشاتل نام داشت افتاد .

  کار اداری طراحی شاتل ازسال 1972 شروع شد و 9 سال بعد در 12.04.1981 اولین پروازخود را انجام داد، این طرح برای امریکا هزینه ای برابر 17 میلیارد دلار در برداشت و بعد از ساخت اولین شاتل، چهارشاتل دیگر ساخته شد که دو شاتل با با نام های چلنجر و کلمبیا درهنگام انجام ماموریت با سانحه مواجه شده و کلیه سرنشینان آنها کشته شدند، چلنجر در هنگام بلند شدن اززمین به علت نقص درسیسم موتور سوخت جامد بوسترهای آن، به همراه هسته مرکزی و بوسترها درچند ثانیه بعد از پرتاب منفجرشد، کلمبیا هم در سال 2003 درهنگام بازگشت از فضا در جو منفجر شد. پس از آن شاتلهای امریکا چند مأموریت دیگر را با موفقیت انجام دادند تا اینکه سرانجام در سال 2011 با انجام آخرین مأموریت شاتلها به ایستگاه فضایی توسط شاتل آتلانتیس از پایگاه فضایی کندی امریکا و در حضور جمعیت زیادی که در اطراف سایت پرواز گرد آمده بودند، شاتلهای فضایی برای همیشه بازنشست شدند.

 

شاتل امریکا، فضاپیمای قابل استفاده مجدد امریکا که کار اداری طراحی آن  درسال 1972 اغاز و در سال 1981 اولین پروازخود را انجام داد، در مجموع 5 شاتل ساخته شد.

 

 پس از ساخت شاتل توسط  امریکا در ابتدای دهه 1970، رهبران اتحاد جماهیرشوروی تصمیم گرفتند به این طرح امریکا پاسخ دهند. چون هر یک ازفضاپیماهای قابلیت پروازسرنشین دار سایوز و ووستوک ظرفیت حمل بالایی را نداشتند و هم به وسیله موشکهایی با سایز متوسط پرتاب می شدند. به هرحال آنها در ژوئن 1974 تصمیم به کار بر روی یک سیستم فضایی قابل استفاده مجدد (MKS)  گرفتند و مسئولیت این طرح هم به شرکت طراح فضاپیمای سایوز سپرده شد. از همان آغاز کار، مهندسان روسی شروع به مطالعه بادقت طرح شاتل کردند، البته این مطالعه برروی شکل ظاهری و سایر اطلاعات کمی که ازشاتل به آنها رسیده بود، صورت می گرفت و جنبه های مختلف آن را به دقت مورد برسی قراردادند. البته مشکلاتی دراین طرح مشاهده می شد اول اینکه اساساً تکنولوژی موجود دراتحاد جماهیرشوروی انعطاف پذیری لازم برای انجام این طرح را نداشت و همینطوراین طرز فکر در اتحاد جماهیرشوروی وجود داشت که آنها فقط بایداز تکنولوژی موجود درکشور استفاده کنند و نباید از تکنولوژی خارجی بهره گیرند و البته مشکل دیگر استفاده از موشک سوخت جامد بود که اساسا شوروی هیچ تجربه ای درموشک سوخت جامد دراین وسعت که امریکا درشاتل استفاده میکرد، را نداشت و بزرگترین موتور سوخت جامد که درراکتهای روسی ازآن استفاده می شد11D57 بود که البته قدرت لازم برای انجام این کار را نداشت و همین طور ساخت موتور سوخت جامد به این اندازه برای پرتاب شاتل وقت زیادی لازم داشت که دراین مدت کوتاه امکان پذیرنبود. البته آنها بعدها تصمیم گرفتند که ازموتورهای سوخت مایع استفاده کنند که البته مزایایی نسبت به سوخت جامد داشت.

به هرحال سه طرح برای سیستم فضایی قابل استفاده مجدد (MKS) پیشنهاد شد. نخستین طرح الگوبرداری ازشاتل بود که همانطورکه گفته شد مشکلات خاص خودرا داشت، دومین طرح راشرکت انرگیا مطرح کرد، آنها گفتند طراحی چنین سازه عظیمی که دارای بال باشد و از جو عبور کند و با سرعت هایپرسونیک برگردد بسیار مشکل است بنابراین آنها طرح خودشان را که شبیه به سایوز بود، پیشنهاد کردند.

 

 

  که این طرح شامل 3 بخش می شد بخش بالایی ; شامل کابین خدمه، بخش استوانه ای وسط ;مخصوص حمل بار، و بخش پایانی; مخصوص موتورها و مانور درمدار. طرز کار آن به این صورت بود که مدول پس از خارج شدن ازمدار و نزول به سمت زمین درسرعت هایپرسونیک چترهایش بازمی شد و ترمز اولیه انجام می شد و در نهایت برای کاهش بیشتر سرعت با روشن کردن موتورهای خود ترمز نهایی را انجام می داد و در نتیجه با سرعت و شتاب بسیار کم فرود می آمد. طرح دوم طرح شبیه به فضاپیمای ما فوق صوت اسپیرال بود و طرح سوم طرح کپی برداری ازشاتل بود که همین طرح هم مورد موافقت قرار گرفت. علت مورد موافقت قرار گرفتن این بود که اولاً درمطالعه های شرکت (Npo-Energia ) برروی طرحهای مختلف ازفضاپیماهای بالدار که به آن ارائه شده بود این نتیجه گرفته شده بود که برآیند همه این طرحها همان طرح فضاپیما به سبک شاتل امریکاست، چون امریکایی ها از سال 1960 تا 1970 مسلماً  بر روی همه این طرحها کارکرده بودند و مسلماً بهترین آنها را انتخاب کردند که با این کپی برداری ازشاتل امریکا، شوروی از تحقیقات امریکا استفاده می کرد، ازطرفی این طرح 6 سال بعد ازشاتل امریکا انجام می شد. این طرح بوران انرگیا نام گرفت (بوران نام فضاپیما , انرگیا موشک حامل آن).

هدف این طرح این گونه مشخص شد :

حمل 30 تن باربه فضا واجرای عملیات مداری درطی 7 روز و همینطور رفتن به مدارهایی با ارتفاع 260km و همینطور برگرداندن 20 تن بار از فضا به زمین.

  

 

 

ساخت بوران

 

 

 کارساخت بوران ازسال 1976 این طور آغازشد که می بایست نخست آزمایشهای گوناگونی برروی مدلهای تستی بوران که شامل 8 نوع بود انجام می شد که این آزمایشها شامل انواع تستهای دینامیکی، استاتیکی، و آیرودینامیکی بود و بعد از انجام آزمایشها مدل اصلی ساخته می شد. اما مهمترین، جالبترین وخلاقانه ترین مدل تستی بوران آنالوگ GL002 یا آیروبوران بود که به (ok بوران) هم مشهور بود.

 اما علت ساخت آن: همانطورکه گفته شد بوران به سبک شاتل امریکا طراحی شد و دارای بال بود و می بایست با یک فرود سری مانند گلایدر به سمت زمین می آمد و در فرودگاه landing می کرد که این کار مشکل به نظرمی رسید چون سرعت بوران پس از خارج شدن از مدار و نزول به سمت زمین به 25M ماخ هم می رسید که برایlanding  باید به 0.2M ماخ می رسید. بنابراین کاهش سرعت بوران در هنگام نزول از جو و قبل از landing از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. دراین ارتباط تصمیم گرفته شد درعقب بوران اوربیتر بر روی tail horizontal   (دم افقی) ازیک "دوبل رادر" استفاده شود که عملکرد آن به این صورت بود که اگر هر دو لایه رادر به یک سمت متمایل شوند ماکزیمم زاویه آنها با صفحه دم افقی tail horizontal  23 درجه می شود  که برای دور زدن از آن استفاده می شود که البته باعث کاهش سرعت می شود.

 اگر هر یک از رادرها به یک سمت متمایل شوند زاویه هر یک ازانها با صفحه دم عمودی  vertical tail ماکزیمم 45 درجه می شود که برای ترمزنهایی ازآن استفاده می شود. به این ترتیب دم افقی tail horizontal  ساخته شد.

 

 

 برای امتحان عملکرد دم ازتونل باد استفاده شد با این که تست تونل باد موفقیت امیزبود ولی برای تست هرچه بیشتر و واقعی تردم وهمچنین طراحی سیستم فرود خودکار، مشهورترین ومبتکرانه ترین مدل تستی بوران به نام بوران انالوگ  GL002 ساخته شد. این مدل تستی که  پرسپکتیوهای آن رامی بینید همان خصوصیات مرکزجرم حالت ایرودینامیک ودیگرخصوصیاتی را داشت که بوران نوع اصلی دارا بود .

 

 

 ازجمله سیستمهای ضروری بوران شامل صندلیهای قابل Eject , RM1 و RM2 سیستم ناوبری VIU ,GSP -ارابه های فرود - آنتن سیستم فرود - حسگرهای گرمایی و شتاب سنجهای گروه 1و2 و... میشوند. 4 موتور پرقدرت توربوجت AL-3I  موجود دراتحاد جماهیر شوروی که قدرتی برابر 40 تن تولید می کردند و زاویه ای برابر 4 درجه نسبت به سطح افق داشتند را بر روی آیروبوران مجهزکردند که فرق اصلی آن با بوران اصلی هم همین بود.

 

 

 موتورهای جت برای take off  ازروی باند بکارمی رفتند. نحوه عملکرد آیروبوران این طور بود که با استفاده از این موتورها از روی باند take off می کرد و بعد ازرسیدن به ارتفاع 5000 موتورهای آن خاموش می شدند و یک فرود گلایدری خودکار بدون خلبان (اتومات) یا با خلبان انجام می داد که در طی این کار سیستم های فرود landing و دم افقی tail horizontal و سایرسیستمهای آیرودینامیکی مورد آزمایش قرارمی گرفتند. 

 

 

 

آیروبوران هم اکنون درمرکز تست ژکفسکی نگهداری می شود و هر از چند گاهی برای نمایش در نمایشگاهای هوایی به بیرون حمل می شود. این مدل چندی پیش برای نمایش درنمایشگاهی به استرالیا برده شد که به علت حجم عظیم آن مجبورشدند قطعات آن را جدا و سپس حمل کنند وبرای assemble نهایی آن 25 مهندس روسی با کشتی حامل عازم استرالیا شدند.

 

 

سپرحرارتی

 عبور سریع بوران از میان لایه های جو احتیاج  به یک سپرحرارتی قابل استفاده مجدد با توان تحمل حداقل 100 پرواز را داشت. برای بوران سه نوع سپر حرارتی پیشنهاد شد همانطور که درسمت راست تصویر دیده می شود.

 

 

 الف) ماده کامپوزیت کربن-کربن. ماده ای با ماکزیمم توان تحمل حرارتی، که تا دمای بالاتر از 1650 درجه را می توانست تحمل کند که با رنگ نارنجی در تصویر بوران  دیده می شود. (همانطورکه درتصویر دیده می شود درنوک دماغه فضاپیما و درلبه های جلویی بال از آن استفاده می شود).

 

ب) کاشی های سرامیکی که برای قسمتهای بالای 1250 درجه دربدنه جلویی و در بدنه پهلویی که در تصویر با رنگ قرمز و سبز دیده می شود، استفاده می گردد.

 

ج) مواد قابل انعطاف برای قسمتهای سطحی که دارای دمای بالاتر از 379 درجه نیست که با رنگ خاکستری در تصویردیده می شود.

 

البته همانطور که درتصویر درسمت چپ دیده می شود مواد کامپوزیتی که درشاتل امریکا بکار رفتند ازکیفیت دمایی بالاتری برخورداربودند.

 

 

تکنولوژیهای بدست آمده ازساخت شاتل و بوران

 یکی ازنکات جالب درساخت بوران این است که تقریبا هر یک از40 هزار کاشی عایق سرامیکی که درساخت بوران مورد استفاده قرارگرفت بسته به جای قرارگرفته برروی سطح بوران (اعم ازسطح پهلویی، سطح خمیده جلویی و همچنین دربریدگیها وخمیدگیها ) شکل هندسی مخصوص به خود داشتند یعنی هریک ازآنها با دیگری تفاوت داشتند.

 

 

 البته طراحی این سرامیکها از نظر هندسی و قراردادن آنها در کنار هم بطورمرتب و دقیق بسیار مشکل بود و باید در بیش از 100 نقطه از سطح زیر کاشی ها در روی بدنه اندازه گیریهای هندسی انجام می گرفت که تقریبا با دست غیر ممکن بود.

  بنابراین یک نرم افزار مخصوص توسعه یافت که با استفاده از آن نصب و تولید کاشی ها بطور الکتریکی و بدون نصب و اندازه گیری دستی انجام می شد، این نرم افزار بانک اطلاعات نام داشت که حاصل همکاری بین دفتر طرح و کارخانه تولید بود. اطلاعات بانک اطلاعات شامل توصیف هندسه، پارامترها و ... بود که حاصل از یک میلیارد برنامه تست و کنترل تولید اتوماتیکی در کارگاه بود.

 اما نکته بسیار جالب این است که طراحی شاتل در امریکا و بوران دراتحاد جماهیر شوروی باعث پیشرفتهای زیادی درزمینه های تکنولوژی، اقتصاد، مهندسی، پزشکی و ... شد. به عنوان مثال بدست آمدن نرم افزاربانک اطلاعات در شوروی از ساخت بوران و استفاده از بعضی مواد بکاررفته در شاتل در صنعت دندانپزشکی امریکا نمونه هایی از این پیشرفتها هستند.

 

 

 با توجه به اینکه در قسمتهای قبل به شاتل اشاره ای شد بهتراست مقایسه ای هرچند کوتاه بین شاتل و بوران داشته باشیم. درنگاه اول به نظرمی رسد شاتل امریکا و شوروی از جهات مختلف به هم شبیه اند و اختلاف اندازه ها کمتر از چند سانتیمتر است اما اختلافات بسیار مهم دیگری در زیر سطح ظاهری آنها وجود دارد. در اینجا برخی از این تفاوتها را ذکر می کنیم.

 

مقایسه کابین خدمه شاتل و بوران

 

 

 

مقایسه آماری کوتاه بین شاتل و بوران

 

 

وزنها(kg)                                  بوران                                  شاتل

 

چهارچوب واسکلت                     42000                                 46000

 

موتورها                                   33000                                  37000

 

ماکزیمم بار قابل حمل               30000                                  25000

 

سرعت                                  105M                                     123M

 

 

 

ابعاد

 

طول                                     36.7m                                37.25m

 

طول بال                                 23.92m                              23.8m

 

ارتفاع ارابه های فرود           16.35m                                      17.25m      

    (چرخها)

 

محورنوسان فلپ سکان عقب      78                                          81

 

محورنوسان فلپ سکان بالا       45                                            45

 

شروع پروژِه                       12feb1988                             26jul1972

 

تحویل برای پرتاب                9.3سال بعد                              6.6سال بعد

 

اولین پرتاب وسیله             11.2 سال بعد                           8.7   سال بعد

 

اولین پرتاب مداری              12.7سال بعد                               8.7سال بعد

 

 

  

 

 

 

اولین وتنها پرتاب بوران به فضا

 درسال 1986 بعد از طی مراحل مقدماتی و انجام آزمایشهای مختلف برروی مدلهای بوران، طراحی اولین بوران با نام بوران 1/01 به پایان رسید، البته بعد از تکمیل هم به مدت 2 سال یک سری آزمایشهای مختلف برای تست سیستم های خود انجام داد.

 

 

 اما درماه مارس 1988 شایعه هایی در دنیا شنیده شد مبنی براینکه ماهواره های امریکا عکسهایی از راکت حمل کننده Energia گرفته اند که به محل پرتاب حمل  و سپس برگردانده شد. بعد ازاین اخبار شوروی به طورضمنی نه رسمی گفت درحال آزمایش سیستم های تست پرتاب بود. سیستم تست پرتاب برای این طراحی شده بود که مشکلات کمتری درهنگام پرتاب پیش بیاید. درماه سپتامبر همان سال رادیو مسکو گزارش داد که فضانوردان در حال انجام تمرین های سفر به فضا بودند که از این خبر این طور برداشت شد که مأموریت بوران سرنشین دار خواهدبود که هرگز چنین امری اتفاق نیفتاد و پرتاب بدون سرنشین انجام شد.

 اما در ماه آوریل 1988 اتحاد جماهیر شوروی به طور رسمی اعلام کرد که فضاپیمای خود Buran را به کمک موشکهای Energia به فضا پرتاب می کند. با اعلام قطعی این خبر عکسهای مختلفی ازبوران-انرگیا به سراسر جهان مخابره شد.

 

 

 همچنین روسها اعلام کردند که پرتاب بوران به فضا به طور مستقیم پخش خواهد شد که چنین نشد. تصاویر ضبط شده بعد از پرتاب منتشر شد .

ابتدا قرار بود پرتاب در 29 اکتبر انجام بگیرد اما به علت اشکالی که در سیستم پرتاب پیش آمد پرتاب موقتاً لغو شد.

 ** تا اینکه در  15نوامبر  1988 درساعت  5و 55دقیقه، به وقت مسکو، بوران انرگیا از پایگاه فضایی بایکانور (قزاقستان) به فضا پرتاب شد.

 بعد از 2:57 دقیقه از پرتاب بوسترهای زنیت درارتفاع 60km  از هسته مرکزی و بوران جدا شدند و هسته مرکزی شروع به کارکرد، بعداز8 دقیقه درحالی که بوران را به ارتفاع 160km رساند ازبوران جداشد، 1:02 دقیقه بعد از جدایی، بوران مانوری را به مدت 42 ثانیه انجام داد و خودش را به مدار 252-256 رساند. در طول مدت پرتاب تا فرود landing بوران با استفاده از دو کشتی شوروی که در دو سوی اقیانوس اطلس قرارداشتند با سایت کنترل پرتاب در تماس بود و ماهواره های مولینا این ارتباط را تقویت می کردند و همینطور دوربین هایی درکابیین خدمه قرارداشتند که عکسهایی را به کنترل زمینی مخابره می کردند.

 

تصاویری از اولین و تنها حضور بوران در فضا در سال 1978

 

 بوران اولین گردش مداری خود را همانطور که در تصویر می بینید به ترتیب بر روی امریکای شمالی، اقیانوس آرام شمالی، افریقا و شوروی انجام داد. در دور دوم خود در بالای اقیانوس آرام جنوبی نرسیده به امریکای جنوبی در ساعت 8:20 دقیقه با استفاده ازموتورهای retrorocket سرعت خود و متعاقباً ارتفاع خود را کم کرد و به مدار پایین تر در ارتفاع 122km رساند و لایه های بالایی جو را لمس کرد و بعداز 20 دقیقه گردش به دور مدار به علت وجود هوای رقیق ترمزهای آیرودینامیکی انجام داد و به داخل جو سرخورد و بعد از عبور از جو پلاسما وارد جو معمولی شد و دوباره با استفاده از ترمزهای آیرودینامیکی با زاویه  45 درجه همانطورکه در قبل گفته شد خودش را به ارتفاع 40km رساند از آنجا شروع به طی یک مسیر 1000km تا محل فرود کرد.

 

 

 و همچنین از همان ارتفاع توسط دو هواپیمای جنگنده که خلبانی آنها توسط دو تن از خلبانان  آیروبوران صورت می گرفت اسکورت شد.

 همینطور آنها از داخل هواپیمای خود از ورود شاتل فیلم برداری کردند. درقبل از ورود بوران به باند فرود در6km بایکانور یک هواپیمای توپولوف  154یک take off و landing به طور سریع انجام داد.

 

ترسیمه ریاضی landing بوران

 

تا سرانجام انتظارها به سر رسید و درساعت 9.44دقیقه به وقت مسکو بوران عملیات landing خودش را انجام داد و به زمین نشست.

بعدازاین عملیات موفقیت آمیز بوران های دیگری هم ساخته شد که به علت فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی درسال 1990  وهزینه سنگین پرتاب ها پرواز بوران تا هم اکنون انجام نشده است.

 

 

 

بوران 1/01

تاریخ ساخت : 1986

پروازفضایی : یک مرتبه در 15 نوامبر 1988 (همانطور که ذکر شد)

مکان فعلی : پایگاه فضایی بایکانور.

وضعیت : خراب شده

 

مشهورترین بوران، تنها فضاپیمایی است که درسال 1988 به فضا رفت. ساخت این فضاپیما که اولین شاتل از5  شاتل شوروی بود. همانطورکه ذکرشد درسال 1986، بعدازاینکه تستهای وسیع و گسترده روی 8  مدل تستی و با اندازه های واقعی بوران انجام شد، شروع گردید. بوران 1.01 قبل ازاینکه به وسیله یک هواپیمای M-3 برای اسمبل نهایی به پایگاه فضایی بایکانوربرده شود قسمت اعظم آن درمسکو ساخته شد و اتمام آن دربایکانور صورت گرفت و برروی یک سیستم بالابرنده انرگیا سوارشد و به اولین و تنها مأموریتش پرتاب شد و با امنیت و بدون اینکه آسیب ببیند دربایکانور به زمین نشست. با توجه مشکلات مالی که برنامه های فضایی روسیه به علت فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی با آن روبروشده بود، پروازهای بعدی بوران لغوشد و در انبار جا گرفت.

یک سال بعد بوران 1/01 به وسیله بزرگترین هواپیمای دنیا AN-225 MRIYA به پاریس منتقل شد تا درنمایشگاه هوایی پاریس به نمایش درآید.

 بوران 1/01 درواقع تحت مالکیت قزاقستان بود زیرا روسیه به جای تمدید قرارداد بایکانور، این بوران را به قزاقها داده بود.

 هواپیمای عظیم آنتونوف برای حمل بوران به نمایشگاه هوایی پاریس استفاده شد.

 

 هواپیمای عظیم انتونوف درحال حمل بوران به نمایشگاه

 

بوران 1/02 (ptichka)  پرنده کوچک

 تاریخ ساخت : 1988

پرواز فضایی : طبق زمانبندی قبلی 1993 اما لغو شد.

مکان فعلی : روی موشک انرگیا سوپر بوستر سوار است دربایکانور.

وضعیت : درانباری مخفی

 

 بوران   1/02 دقیقاً زمانی تکمیل شد که برنامه بوران -انرگیا دچار کمبود بودجه شد. آمادگی آن برای پرواز که برای ابتدای سال 1993 برنامه ریزی شده بود حدود  95-97% بود . فقط چند سیستم الکترونیکی باید جایگزین می شد. نخستین پرواز زمانبندی شده آن سال درسال 93 بود که قراربود به ایستگاه فضایی میرپروازکند، اما این ماموریت به علت کمبود بوجه هرگزانجام نشد و در نهایت این مأموریت بوسیله شاتل امریکا انجام شد.

 

شاتل در حال ducking با استگاه فضایی میر در سال 1993

 

 پیچکا همیشه با دقت زیاد درساختمان MIK بایکانور نگهداری می شود، البته ممکن است از این قسمت به جای دیگری منتقل شود همانطورکه از تصویر مشخص است بوران درخارج آشیانه و در روی انرگیا سوار است و مشخص نیست در چه مکانی است .

 

بوران2/01

 تاریخ ساخت : 1990

پروازفضایی : نداشت

مکان : کارخانه ماشین توشینو در مسکو

وضعیت : ناتمام

  

بوران 2/02 اولین بوران ازنسل دوم بوران ها بود، تفاوت مهمی که بین نسل دوم و اول بورانها بود این بود که نسل دوم نسبت به 1/01 و 1/02 دارای COCKPIT   پیشرفته تری بود پیشرفت کارساخت بوران 2.01 هنگام لغو پروژه حدود 30-50% حدس زده می شد و هم اکنون درکارخانه توشینو در خارج مسکو قرار دارد.

 

 

بوران 2/02

 تاریخ ساخت :1991

پرواز فضایی: نداشت

مکان :کارخانه توشینو  مسکو

وضعیت : ناتمام

 

 بوران 2/02 دومین بوران ازنسل بوران ها بود. درزمان خوابیدن پروژه بوران انرگیا بوران 2/02 درمرحله ساخت درکف کارخانه توشینو درحومه مسکو بود. درصد پیشرفت پروژه حدود 10-20% بود .

 

 

بوران 2/03

تاریخ ساخت : 1992

پروازفضایی : نداشت

مکان: کارخانه توشینو

وضعیت : ناتمام

 

بوران 2/03 جوانترین بوران است که مرگ سریعی داشت . این بوران آخرین مدل ازنسل دوم بورانها بود و در توشینو ساخته شد. و براثر توقف پروژه بوران -انرگیا درسال 93 کار روی بوران 2/03 متوقف شد و بوران 2/03 ناتمام ماند و در نهایت آن را خراب و جداسازی کردند و امروزه اثری از آن نیست .

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

۶ شرط برای گرفتن ویزای آمریکا

در

مسئولان مرزی و گمرکی آمریکا در اجرای نسخه فرمان منع مهاجرت که به تایید دیوان عالی رسیده نقش اصلی را بازی می کنند. این ماموران که در فرودگاه ها و معابر مرزی با اونیفرم آبی مدارک مسافران ورودی به آمریکا را کنترل می کنند.

پیشتر در ماه فوریه و صدور فرمان اولیه اجرایی ترامپ در منع مسافرت، این ماموران کنترل مرز و گمرک دچار سردرگمی شده و بسیاری از مسافران دارای ویزای آمریکا را راه نداده بودند، هرچند این افراد بعدا توانستند وارد آمریکا شوند.

این قانون در مورد شهروندان ایران، سوریه، یمن، لیبی، سودان و سومالی اعمال می شود.

خبرگزاری آسوشیتدپرس می گوید قانون فوق بیش از همه فرودگاه ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد و اتباع شش کشور تحت تاثیر آن عمدتا از فرودگاه های نیویورک، میامی، لس آنجلس و سانفرانسیسکو وارد آمریکا می شوند.

ویزاهایی که تاکنون صادر شده اند تحت تاثیر قرار نمی گیرند اما وزارت خارجه دستورالعمل جدیدی صادر کرده که می گوید متقاضیان ویزا از شش کشور مورد نظر باید رابطه نزدیک خویشاوندی با فردی در آمریکا را ثابت کنند.

این رابطه شامل والدین، فرزند، همسر، داماد و عروس، و یا خواهر و برادر می شود.

این بند با برخی استثنائات دربرگیرنده پناهجویانی می شود که در انتظار تایید ورودشان به آمریکا هستند.

طبق قوانین جدید مادربزرگ و پدربزرگ، نوه، عمه و خاله، عمو و دایی، خواهرزاده و برادرزاده، خاله- عمه- دایی- و عموزاده، خواهر و برادر همسر، و نامزد جزو روابط نزدیک خویشاوندی قلمداد نمی شود. این قانون از ساعت ۸ شب شرق آمریکا در روز پنجشنبه اجرایی می شود.

دولت ترامپ برای کنترل بیشتر مرزهای زمینی عمدتا با مکزیک، برای کنترل بیشتر افرادی که وارد خاک آمریکا می شوند و همچنین کنترل بهتر بر موارد قاچاق مواد مخدر، به تازگی از ۱۴۰۰ ردیف شغلی جدید برای مراکز ورودی مرزی اعلام کرده است.

استثناها

مأموران کنسولی یا مرزبانی آمریکا براساس فرمان ۱۳۷۸۰ اختیاراتی دارند که براساس آن می توانند آن دسته از اتباع این شش کشور که شامل موارد فامیل نزدیک یا کار و دانشجویی نیستند را مستثنی کنند و به آنها ویزا بدهند. چنین افرادی از ممنوعیت ویزا معاف شده اند:

- افرادی که برای مدتی طولانی قبل مجوز کار، تحصیل و دیگر فعالیت های بلند مدت در آمریکا را داشته اند و اکنون خارج از آمریکا هستند.

- شهروندان این شش کشور که تابعیت یک کشور دیگر را دارند و گذرنامه شان معتبر است.

- شاغلان کسب و کار عمده که جلوگیری از ورود آنها به آمریکا به تعهدات شان ضربه می زند.

- افرادی که برای دیدار با یکی از اعضای خانواده قصد ورود به آمریکا دارند و جلوگیری از ورود شان می تواند ایجاد دشواری کند.

- اگر متقاضی نوزاد، کودک یا افراد نیازمند به مراقبت پزشکی است.

- شهروندان این شش کشور که توسط دولت آمریکا یا از جانب دولت استخدام شده اند و به آمریکا خدمات می دهند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

افرادی که با ایده هایی خلاقانه میلیونر شدند بخش اول

در

بنا به آخرین آماری که منتشر شده است، در حدود سی و شش میلیون نفر میلیونر و ثروتمند در حال حاضر در نقاط مختلف جهان زندگی می کنند (این آماری است که در دسامبر 2017 منتشر شده است). بیشتر این افراد مطمئناً از شیوه های رایج و معمول در پس انداز کردن برای جمع آوری این ثروت عظیم خود استفاده کردند و بعد از این که سرمایه کوچکی فراهم کرده اند، در فعالیت های مختلف از این سرمایه خود استفاده کرده و به ارزش آن افزوده اند. بسیاری نیز ممکن است  پول هنگفتی به ارث برده باشند و به این واسطه بدل به یکی از ثروتمندان جهان شده باشند. با این وجود موضوعی که در این مقاله با آن سر و کار خواهیم داشت، به هیچ یک از این دو گروه وابسته نخواهد بود و در حقیقت، تمرکز ما بر روی گروه سومی است که معمولاً بسیار تعدادشان کمتر از افراد دو گروه اول است، با این وجود، نکات جالبی در خصوص آن ها وجود دارد که ذکرشان خالی از لطف نخواهد بود. در حقیقت این افراد کسانی هستند که با ایده هایی خلاقانه قادر به فراهم کردن سرمایه بزرگی برای خود بوده اند و از پول بسیار کمی که در اختیار داشته اند، سرمایه ای عظیم برای خود به ارمغان آورده اند. برای نمونه برادرانی را سراغ داریم که در پارکینگ منزل خود اقدام به فروش مرغ می کردند و از این طریق سرمایه بزرگی به هم زدند. یا مردی که برای دهه های متوالی دست از بازی و شرط بندی نمی کشید. به هر عنوان، در این مقاله قصد داریم شما را با مواردی از این  قبیل آشنا کنیم که در آن افراد به وسیله روش هایی خلاقانه و بعضاً عجیب و غریب، قادر به جمع آوری سرمایه ای برای خود شده اند؛ سرمایه ای که از مرز یک میلیون دلار عبور می کند. البته به کار گرفتن این روش ها برای ثروتمند شدن توصیه نمی شود، چرا که این گونه به نظر می رسد که این روش های تنها یک بار جواب می دهند. با سیارک همراه باشید.

بوسیله طراحی یک عکس

تصویری که مشاهده می کنید، برای مدتی طولانی همگان را شیفته خود کرده بود و در فضای مجازی و اینترنت بسیاری از افراد از آن استفاده می کردند؛ تصویری که در آن گربه ای با دهان باز درخواست یک همبرگر پنیری می کند. این عکس نزدیک به 352 میلیون بار در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شد (رقمی که تخمین زده شده است) و در بسیاری از وب سایت ها نیز مورد استفاده قرار گرفت و به سرعت هواداران بسیاری پیدا کرد. اریک ناکاگاوا، شخصی بود که این عکس را طراحی کرده و برای نخستین بار در فضای مجازی قرار داده بود و در نهایت این ایده خلاقانه اش، چیزی حدود ده میلیون دلار برایش به ارمغان آورد، سرمایه ای که با سال ها زحمت و تلاش هم امکان به دست آوردن آن به مسائل گوناگون دیگری خواهد بود و شاید ناکاگاوا در خواب هم نمی دید که این عکس ساده، برایش چنین سرمایه ای رقم زند.

بوسیله ثبت کردن یک URL

(کلمه اختصاری URL که مخفف Uniform Resource Locator است، راهی است برای شناسایی مکان یا موضع یک فایل بر روی اینترنت)

کسانی که فعالیت های خود را در زمینه هاست و دامین متمرکز می کنند کم نیستند. این افراد به طور معمول URLهایی را خریداری می کنند که به نظرشان قابلیت بدل به شدن به یک آدرس اینترنتی پربازدید را خواهد داشت و در نهایت سعی می کنند، همین URLهایی که خریده اند را با قیمتی بالا تر به خریداران احتمالی اش به فروش برسانند. بنابر این ایده کلی این کار چندان خلاقانه نیست و این یکی از منابع درآمد افراد در فضای مجازی اینترنت است. البته چیزی که در این خصوص عجیب است و توجه ما را به خود جلب کرده است، هزینه ای دو و نیم میلیون دلاری است که برای خرید یکی از این آدرس ها شده است. هزینه ای که در سال 2008 به کریس کلارک پرداخت شد تا pizza.com، را از او خریداری کنند. کریس کلارک این آدرس اینترنتی را در سال 1994 و به قیمت بیست دلار خریداری کرده بود. تصویری که مشاهده می کنید، مربوط به صفحه نخست همان سایت خریداری شده است (pizza.com) و به همین اواخر مربوط می شود.

به وسیله عمده فروشی مرغ

در سال 2009 بود که دو برادر با نام های مایک و جی سی کنارد، شروع به فعالیت خود کردند. فعالیتی که ممکن است برای تان عجیب به نظر برسد. این دو برادر از پارکینگ منزل شان در واشینگتن آمریکا استفاده کرده و در آن اقدام به فروش مرغ می کردند. ایده خلاقانه ای که این دو برادر برای فروش مرغ های خود به کار گرفته بودند، این بود که به ازای هر پوند (یک پوند برابر با نیم کیلوگرم) مرغ، 1.49 دلار از خریداران خود دریافت می کردند و این تقریباً نصف قیمت اصلی مرغ، در بازار آن روزهای آمریکا می شد. البته برای این کار خود دلیلی نیز داشتند و تنها در صورتی به این قیمت اکتفا می کردند که خریدارشان حداقل چهل پوند (برابر با بیست کیوگرم) مرغ از آن ها بخرد. تنها پس از گذشت دو روز این دو برادر قادر به فروش نزدیک به هشت هزار پوند (چهار هزار کیلوگرم) مرغ شده بودند و در نهایت با سرمایه ای که از طریق فروش این مرغ ها به دست آوردند اقدام به راه اندازی کسب و کاری جدید کردند که کاملاً بر صنعت مد و لباس نظارت داشت. نام این مرکزی که توسط این دو برادر راه اندازی شد، زایکون (Zaycon) است و در حال حاضر نزدیک به هشتاد نفر در آن کار می کنند.

به وسیله فروش قطعات خودرو

اوایل دهه نود میلادی بود که فردی به نام جان کُن، مغازه ای در نیویورک آمریکا بر پا کرد که هدف اصلی از راه اندازی آن فروش قطعات خودرو بود. البته این چیز عجیب و یا خلاقانه ای نیست و بسیاری در نقاط مختلف جهان به این کار مشغول هستند. پس چه چیزی باعث تمایز کار جان از دیگران شد و او را بدل به یک میلیونر کرد؟ در پاسخ به این سؤال باید عنوان کرد که سه عامل مختلف باعث این رخداد جالب توجه شدند. اولین نکته در خصوص کار جان کُن این بود که او اقدام به وارد کردن قطعات کم یاب (و بعضاً نایاب) خودرو از قاره آسیا می کرد؛ قطعاتی که به سادگی در هر مغازه ای نمی شد آن ها را پیدا کرد. دومین نکته این بود که این قطعات به صورت انحصاری توسط جان و در مغازه او به فروش می رسید و جای دیگری نمی شد، شبیه به آن ها را پیدا کرد. سومین نکته که شاید مهمترین آن ها نیز باشد، عنوان شدن نام اگزبیت (Xibit)، خواننده رپ مشهور آمریکایی به عنوان یکی از خریداران پر و پا قرص جان بود. در حقیقت این خواننده آمریکایی در آن زمان برنامه ای در شبکه اِم تی وی داشت تحت عنوان «Pimp My Ride» که در آن خودروهای مردمی که کمتر بضاعت مالی داشتند را تحویل می گرفت و پس از استفاده از قطعاتی بسیار قدرتمند و اسپورت کردن تمام عیار خودرو، آن را به شخصی که از او تحویل گرفته بود بر می گرداند.

به وسیله فروش صندلی های مخصوص دفاتر اداری

به دست آوردن ثروتی میلیون دلاری، آن هم در حالی که در زمان شروع کار پانصد دلار سرمایه داشته باشید، داستانی نیست که برای هر کسی به حقیقت بپیوندد. حال اگر کسی که این رؤیا را تحقق می بخشد، چهارده سال بیشتر نداشته باشد، این داستان عجیب تر هم می شود. اما به هر صورت شان بنلیک، پسر چهارده ساله ای که در سال 2001، اقدام به راه اندازی یک خرده فروشی صندلی های مخصوص دفاتر اداری کرد، موفق شد این داستان و رؤیای عجیب و غریب را به حقیقت بدل کند. شان بنلیک، سایتی با نام «bizchair.com» راه اندازی کرد و به وسیله آن صندلی دفاتر می فروخت. تنها چهار سال پس از راه اندازی سایت بود که درآمد آن در سال به رقم فوق العاده چهارده میلیون دلار رسیده بود. در سال 2008 هم این درآمد سالانه سه برابر شد.

به وسیله فروش یک توپ بیس بال

بیست و هفتم سپتامبر سال 1998 بود که بازی بیس بالی در آمریکا برگزار شد و مارک مک گوایر افسانه ای نیز در آن بازی حضور داشت. مارک که در آن زمان هفتادمین بازی خانگی خود را تجربه می کرد، ضربه محکمی به توپ نواخت و آن را میان تماشاچیان فرستاد؛ ضربه ای که رکورد های قبلی را شکست و بدل به قدرتمندترین ضربه ای شد که تا آن زمان در دنیای بیس بال شاهد آن بودیم. البته موضوع اصلی ما در خصوص یک تماشاچی خوش شانس است و نه مک گوایر. فیلیپ اوزرسکی، تماشاچی خوش شانسی بود که توانست توپ مک گوایر را در میان آن همه تماشاچی از آن خود کند و تنها سه ماه پس از این مسئله بود که اتفاق خوشایندی برای او افتاد که زندگی اش را دچار تغییر و دگرگونی کرد. فیلیپ در یک مزایده شرکت کرد و توانست این توپ را به قیمت سه و نیم میلیون دلار به فروش برساند. هنوز که هنوزه، گاهی خبرنگاران در سالگرد آن رویداد (شکستن رکورد قدرتمند ترین ضربه توس مک گوایر)، با فیلیپ قرار ملاقات گذاشته و صحبت می کنند.

به وسیله شرکت در مسابقه لاتاری

البته شرکت کردن در مسابقه لاتاری به نظر کار عجیبی نمی آید، چرا که سالانه بسیاری از مردم در نقاط مختلف جهان در این گونه مسابقه ها شرکت می کنند. البته کسی که قصد داریم در موردش صحبت کنیم، یعنی استفان ماندل، نکته ای دارد که او را متمایز از سایر شرکت کنندگان در این مسابقات می کند. استفان ماندل چهارده بار در این مسابقه شرکت کرد. استفان فعالیت خود در این زمینه را از اوایل دهه پنجاه میلادی آغاز کرد و از همان زمان، در مسابقات لاتاری ای که در نقاط مختلف جهان برگزار می شد (از رومانی گرفته تا استرالیا)، شرکت می کرد و تا جایی که برایش مقدور بود، هیچ یک را از دست نمی داد. استفان از همان زمان هر بلیطی که شانسی برای برنده شدن به واسطه خریدن آن وجود داشت را تهیه می کرد. در نهایت هم در سال 1992 بود که درختی که استفان کاشته بود، بالاخره ثمره داد و توانست به مبلغی بالغ بر بیست و هفت میلیون دلار دست پیدا کند که رقم جایزه ای بود که آن زمان برای برنده لاتاری در نظر گرفته شده بود. استفان، تا جایی که برایش مقدور بود، بلیط تهیه می کرد (برای یک مسابقه لاتاری) و به این صورت بود که شانس خود را افزایش داده و در نهایت هم برنده این مسابقه شد. البته در حال حاضر مجموعه کسانی که در این مسابقه شرکت می کنند، با افزایش چشم گیری رو به رو شده است و با تغییرات جزئی ای که در روند مسابقات نیز همراه شده است، این گونه بردن مسابقه، تقریباً غیر ممکن شده است.

به وسیله فروش یک حیوان خانگی کاملاً جدید

گری داهل کسی بود که ایده بسیار خلاقانه ای داشت و به نظر او حیوان خانگی ایده آل، آن حیوانی است که نیازی به غذا و خوراکی نداشته باشد و نیز نیازی به بیرون بردن آن برای کمی خیابان گردی نباشد. حیوان خانگی ایده آل، به نظر داهل، آن حیوانی بود که نیازی به بردن آن به کلینیک مخصوص حیوانات هم نباشد و مهمتر از همه این که نباید هیچ وقت بمیرد و همیشه کنار صاحبش باشد. اما چه حیوانی است که بتواند چنین خصوصیات عجیبی داشته باشد؟ مطمئناً سگ و گربه ای روی کره زمین نیست و هیچ گاه هم نخواهد بود که توان برآورده کردن این نیاز ها را داشته باشد. اما یک تخته سنگ چطور؟ بله حقیقت این است که تنها یک تخته سنگ قادر به برآورده کردن این نیاز ها خواهد بود. در سال 1975 بود که ایده خلاقانه ای به ذهن گری داهل رسید و گری با پیدا کردن سنگ هایی که از لحاظ حجمی شکل مناسبی داشتند، کمی آن ها را تزئین کرده و به عنوان حیوان خانگی به فروش می رساند. گری روی هر سنگی که می فروخت نزدیک به یک دلار سود می کرد و در نهایت، پس از گذشت چیزی حدود یک سال، توانست بیش از یک میلیون عدد از این سنگ ها را به فروش برساند و همین ایده خلاقانه او بود که گری را بدل به یک میلیونر کرد.

به وسیله فروش پیکسل

در سال 2005 بود که شخصی با نام الکس تیو، در سایت milliondollarhomepage.com ثبت نام کرد. این سایت به گونه ای طراحی شده است که ابعادی برابر با هزار در هزار پیکسل دارد و تمامی خانه های آن خالی رها شده است و به منظور تبلیغات شرکت های گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد. الکس که این صفحه را خریداری کرده بود، هر نقطه از این صفحه را به قیمت یک دلار در اختیار شرکت های بازرگانی ای می گذاشت که قصد داشتند به منظور تبلیغات از آن بهره بگیرند. بسیاری از این شرکت ها، تا چیزی حدود دوازده خانه خالی از این صفحه را خریداری کرده و بنر محصول و شرکت خود را بر آن می نهادند. تنها چند ماه از فعالیت های الکس نگذشته بود که متوجه سرمایه هنگفتی شد که از این کار به هم زده بود. در حقیقت پس از این چند ماه، الکس بدل به یک میلیونر شده بود. الکس تیو، از این سرمایه خود کمال استفاده را برد و سود حاصل از این کار خلاقانه خود را در سرمایه گذاری دیگری به کار بست و اپلیکیشنی برای دستگاه های تلفن هوشمند طراحی و روانه بازار کرد که با نام «Calm (آرامش)» شناخته می شود و به عنوان ابزاری برای تمرکز و خوابیدن به کار گرفته می شود.ترجمه  itrans.ir

این مقاله ادامه دارد.... 

نظرات

در ادامه بخوانید...

دعوا برای دستمال توالت: چرا آمریکایی ها اینگونه رفتار کردند؟

در
هنگامی که با اعلام اپیدمی کروناویروس ، آمریکایی ها شروع به خرید ملزومات اساسی در سوپر مارکت ها کردند ، تا دعوا برای دستمال توالت پیش رفتند ، چنین وحشتی باعث تمسخر و حیرت شد. خوب ، اروپا پس از همه بدبختی های جنگ جهانی دوم هنوز از عصبیت رنج می برد و ممکن است کنترل خود را از دست بدهد ، اما چرا آمریکا ییها باید اینگونه رفتار کنند؟
 
با این حال ، ساکنان ایالات متحده ، در سراسر کشور هنوز حافظه خود را از خسارات سنگین " رکود بزرگ" به خاطر دارند.رکود بزرگ فقط سالهایی نیست که بیشتر دوران ایالات متحده در فقر صرف شده است. در طی این سالها ، صدها و هزاران نفر در اثر گرسنگی و بیماری های ناشی از فقر درگذشتند ، خانواده های بسیاری، بی خانمان و سرگردان در سراسر کشور بودند و بسیاری تصور می کردند کشور و زندگی آنها به پایان رسیده است.
 
این بیماری همه گیر فقط به این واقعیت مربوط نمی شود که بسیاری از افراد آلوده می شوند و بسیاری مجبورند روزها در قرنطینه سخت بنشینند. این ، مانند هر مصیبت بزرگ ، در مورد بحران های اقتصادی است - آمریکایی ها در پشت سر آن صدا و بوی آن را می شنوند. جای تعجب نیست که برای خیلی ها، این اپیدمی یک خاطره وحشتناک را تداعی کرد. اما وحشت گرسنگی و ناتوانی در خرید تنها اثری نیست که رکود بزرگ در ذهنیت آمریکایی ها برجای گذاشته است.
رکود بزرگ در حافظه بسیاری از خانواده های آمریکایی تا حد زیادی باقی مانده است.
 
غالباً می خوانیم كه ایالات متحده در دهه پنجاه به مصرف گرایی چنان سیری ناپذیر دچار شد كه حتی در مناسب ترین زمانه هم نمی توانید در سایر كشورهای توسعه یافته وضعیت اقتصادی مشابه آن را پیدا كنید. رونق مصرف، که به طرز ماهرانه ای توسط بازاریاب ها تحریک شده است ، در حدود چهل سال ادامه داشت.
 
بیشتر اوقات ، آغاز رونق با تمایل به صلح آمیزترین زندگی پس از پایان جنگ همراه است ، اما شایان ذکر است که این کشور مستقیماً از رکود بزرگ وارد جنگ جهانی دوم شد و در طی آن فقر و ریاضت ، مد ، رژیم و خانه داری را دیکته می کرد. جنگ فقط با سفت کردن کمربندها به زندگی ادامه داد و پس از آن پاندول بصورت بسیار شدید در جهت مخالف چرخید.(خرید بی رویه) فقط در زمان ما است که امریکا بر اساس شعارهای محیط زیستی ،  و جلوگیری از نابودی کره زمین از شر وسواسی برای پر کردن خانه با هر چیزی تا حد سرریز ، خلاص شده است.
  آنها به معنای واقعی کلمه در یک ماشین زندگی می کردند و در جستجوی کار در تمام ایالات متحده سفر می کردند.

در دوران رکود اقتصادی زنان سیاهپوست به هیچ وجه شانس کار نداشتند.  حتی لباسشویی که سخت ترین کار برای زنان بود. رقابت شدیدی برای مشاغل وجود داشت. رقابت حتی برای حداقل دستمزد به حدی بود که نمی توانست بدون تنش باشد و نژاد پرستی و نابرابری جنسیتی را به دلیل تمایل به یافتن رقیب، تقویت کرد.

روانشناسی لبخند

در بحبوحه تنش اجتماعی ، روانشناس دیل کارنگی تصمیم گرفت که برای امنیت روانشناختی عمومی باید نگرش جدیدی نسبت به یکدیگر بیاموزید. او کتابهای معروف خود را در مورد چگونگی برقراری ارتباط بدون تعارض و دوستی نوشت. البته برای اینکه کتاب به فروش برسد ، او مجبور بود آن را تا حد امکان به موفقیت در کسب و کار گره بزند ، اما در متن، ما داستانهایی را می خوانیم که چقدر خوب است به طور اتفاقی خلق و خوی حتی یک غریبه را بهبود ببخشید ، در صورتی که  می توانید یک کلمه خوب بگویید. و البته لبخند هرگونه ارتباطی را نرم می کند. بنابراین آمریکا دائما لبخند زد. دشوار است بگوییم که آیا این باعث افزایش میزان تنش در شرایط روزمره شده است - در آن روزها کسی چنین تحقیقاتی را انجام نمی داد.
 
امریکا در دوران رکود اقتصادی بزرگ از روانشناسی لبخند و سینما حمایت کرد. هر عکاس می دانست که یک لبخند باعث می شود تا یک فرد زیباتر و فتوژنیک تر شود ، بنابراین بازیگرانی که در استودیوها وجود داشتند یاد گرفتند که هنگام تماشای دوربین هدفمند لبخند بزنند. در دهه سی یک هدف واقعی در سینما وجود داشت ، عکس بازیگران به صورت کارت پستال و کلیپ هایی از مجله ها در خانه نگهداری می شدند ، اگر این همه نباشد ، بسیاری از افراد ، و ستاره های فیلم در تمام این پرتره ها لبخند می زدند. لبخند الهام بخش و مسری است که بعد از آنها تکرار کنید و لبخند بزنید.به طور کلی ، دیل کارنگی می خواست بگوید وقتی همه افراد اطراف خیلی بد هستند ، هیچ دلیلی وجود ندارد که دائما اوضاع را بدتر کنید.

در یک روز بد، چیز خوبی را ببینید

تقریباً تمام اشکال قالبهای تلویزیونی که اکنون از آنها استفاده می کنیم در واقع در سالهای رکود اقتصادی بزرگ در امریکا توسعه یافته اند - مسلماً در رادیو ، زیرا هنوز تلویزیون وجود نداشت. مردم می خواستند نگرانی های روزمره خود و وحشت و اندیشه درباره آینده را فراموش کنند و فیلم و رادیو از همیشه محبوب تر شدند.
در واقع ، آمریکایی ها عادت کردند که برای پرداخت اشتراک رادیویی ، گاه آخرین سنت خود را خرج کنند. اگر پولی برای رادیو نبود ، آنها به دیدار کسانی که برای آنها هنوز کار می کنند - برای گوش دادن به آنالوگ های گفتگوی نمایش ، تولید فیلم و موسیقی می رفتند.
خب. گر احساس بدی کردید ، میان وعده بخورید ، نمایش را تماشا کنید و فیلم ببینید. و بعد از آمریکایی ها ، دیگران شروع به تکرار کردند ، زیرا این بهترین روش برای خالی کردن مغز از مشکل بود.
صنعت فیلم در دهه سی برای یک لحظه هم متوقف نشد.
 

دولت باید مشکلات جامعه را حل کند

کارهایی مانند تأمین شغل برای بیکاران با هزینه پروژه های اجتماعی ، تهیه غذا و مزایا ، راه اندازی اردوگاه های اجتماعی که در آن تعداد زیادی از افراد مضطرب بتوانند منتظر گذر از اوقات بد باشند - به طور کلی ، هر آنچه که اکنون به عنوان یک وظیفه برای دولت تلقی می شود قبل از رکود بزرگ غیرقابل قبول بود.
 
با تلاش های روزولت در دوران رکود بزرگ ، توانست سازمان کمک رسانی ، به ویژه در هنگام بلایای ملی را توسط دولت عادی سازد. بنابراین ، برای تأمین هزاران شغل برای آمریکایی ها در حالی که 25 درصد در این کشور  بیکار بودند ، رئیس جمهور برنامه ای را برای ساخت تسهیلات مهم اجتماعی آغاز کرد که بعداً برای همان شهروندان مفید خواهد بود: بیمارستان ها ، مدارس ، استادیوم ها و غیره. آنها بدون داشتن تجربه در سایت های ساخت و ساز مشغول شدند و حتی برای کارگران خسته ، ضعیف ، کارهایی پیدا کردند که روند کار را به پیش می بردند.

نظرات

در ادامه بخوانید...