نسل جوان چه می خواهد و به كجا ميرود

در

مطلبی که در این پست می خوانید مصاحبه با دکتر هشترودی در سال 1342 می باشد.

پرسش: خواهشمندم نظر خودتان رادرمورد نسل جوان كشور اظهار فرمائيد؟

پاسخ: در مورد نسل جوان چه نظري ميتوان داشت، نسلي كه مسئول آينده است و قطعا بايستي راه او را نسل فعلي آماده ساخته باشد. ميراثي كه گذشتگان به ما تحويل داده اندما بايدبراي آيندگان بازگذاريم و واسطه اين، تسليم و تحميل جوانان امروزند. هر چه را كه ما به آنان عطا كنيم به آيندگان واميگذارند.

پرسش: جوانان ما چه چيز كم دارند و چگونه بايد باشند؟ پاسخ: گويا جواب كلي اين سئوال در جوابقبلي ادا شده است ولي كم داشت جوانان با ديدگان نزديك بين ما ديده نميشود. بهتر است پاسخ اين سئوال را به طور مستقيم از خود جوانان جويا شد! و قطعا آنچنان هستندكه بايستي باشندو بايدآنچنان باشند كه ديده ميشوند! فراموش نشود كه ديده ما نزديك بين است! پرسش: نظر شمادرباره نسل جوان در جهان امروز چيست و چه بايد كردتا پايه علم ودانش در كشور ما بالا رود؟ پاسخ: سئوالي است كه مرا ياراي جوابتان نيست! ولي به طوركلي جوانان تمام دنيا در نوعي آشفتگي و سراسيمگي به سر ميبرند كه نتيجه مستقيمدوران نابسامان کنوني است. دقائق اضطراب و عدم اطميناني که دنيا ميگذارند بيشک ذهن صاف و بيگناه جوان را کدر و آلوده ميسازد و موجب آشفتگي و تزلزل ميشود. خصوصا اگر در نظر بگيريم که در کنار جنگها، جوانان پيش قراول و فدائيان غوغا و آشوبند به خوبي معلوم ميشود که اضطراب و دغدغه و آشوب درون با جوانان چه مي‌کند و چگونه آنها را به نوعي بيقيدي و لااباليگري سوق ميدهد که از دوران کوتاه عمري که با شروع جنگ محکوم به فناست، حداکثر استفاده و انتفاع را ببرند. توجه شود که يکي از تعارضات و تضادهاي جنگ همين فدا شدن جوانان در قبال پيران است! اي عجب جوانان امروز که سازندگان دنياي فردا هستند امروز خود را فداي آينده موهوم پيران مي‌کنند در حالي که از نظر منطق و عقل خلاف آن معقول به نظر ميرسد.(سیارک

پرسش: استعداد جوانان ايراني را چگونه مييابيد و چرا دانشمندان کشور ما به طور کلي نميتوانند دست به اختراع يا اکتشاف بزنند؟ پاسخ: استعداد جوانان ما مانند استعداد ساير جوانان دنياست. اساسا اين سئوال در هر مکان و زمان همين جواب را دارد. استعداد امري نفساني است که با امکانات محيط و شرايط مکاني و زماني متوافق و همعنان است. اگر جوان مستعدي را كه شائق به علوم طبيعي و تجربي است، در محيطي که امکان مشاهده و تجربه علمي ميسر نيست به کار وادارند ناچار به هنر و ادبيات و احيانا به فلسفه و مطالعات نظري رو مي‌کند که استعداد فطري را مهمل نگذارد و به کار اندازد و شايد نيز کم و بيش توفيق يابد و هنرمندي ارجمند يا متفکري صاحبنظر بار آيد، ولي شبهه نيست که اگر در حوزه مورد ميل و نظر يعني علوم تجربي به کار ميپرداخت قطعا کامياب تر ميبود و موفقيت او بهره بخشتر ميگرديد. از همين جا معلوم ميشود که چرا دانشمندان ما نميتوانند دست به اختراع و اکتشاف بزنند و هکذا !

پرسش: چه بايد کرد که جوانان با استعداد در کشور ما تشويق شوند؟ پاسخ: تشويق در مورد استعدادي که در كمون است حاصلي ندارد و شايد اساسا مستحيل باشد. درمواردي که استعداد بروز ميکند و حاصل کوشش وجديت ظاهر است، گمان مي‌کنم هر کس بداند که راه تشويق چيست؟ به گمان من سئوال اساسي مورد اول است، يعني چه بايد کرد که استعدادهاي نهفته آشکار شوند و جواناني که لايق و عاشقند به کار و کوشش برخيزند و به آموختن و به کار بستن رغبت کنند؟ خالصه به توليد و ايجادش کوشش کنند و ازمقام نظر به رهرو عمل قدم گذارند. به راستي من نميدانم که رمز اين رخوت و سستي چيست؟ و چگونه ميتوان با آن مبارزه کرد؟ شايد گفتني بسيار باشد اما من گنگ خواب ديده و عالم تماما کر... و چه بايد کرد...؟ و بازهم چه بايد کرد؟ از اين »چه بايد کرد« ها فراوان داريم! ميدانيم و ميدانند که بسياري امور هم بستگي هائي محرم و نزديک دارند که براي سامان بخشيدن هر يک آن ديگري را هم بايد اصلاح کرد. در قرني که پيشرفت علمي مساحت کيهان را جولانگاه آدميزادگان کرده است حصول نتيجه در اين منظور، همکاري بسياري از دانشمندان را ايجاب نموده است. طبيب و روانشناس با عالم فيزيک و رياضيدان و مهندس و شيميست همکاري کرده اند تا جواني از آمريکا يا شوروي ساعاتي يا روزي در فراخناي فضاي گسترده گرد زمين به گردش برخاسته است. همکاري و هم آهنگي دانشمند اقتصاد با بانکدار و آمارگر و در نتيجه معلم و رياضيدان و اي بسا کارورزان ديگر موجب توسعه اقتصادي و گسترش علمي و پيشرفت دانش و هنر فی المثل در آمريکا شده است. پس عجب نکنيد اگر براي پيشرفت دانش و علم ، قدرت بنيه اقتصادي کشور و تعميم و توسعه و اصلاحدادگستري و افزايش نفوس و گسترش بهداشت و زندگي و... و... را عوامل ضرور بدانم. شئون اجتماعي در هر مرحله به هم پيوسته اند و نميتوان در حصول نتيجه در هر يک از فعاليتهاي اجتماعي آنها را از هم تفکيک کرد مجال و فرصت گفتگو در اين زمينه فعال تنگ است و حوصله صفحات مجله نيز اجازه اطاله نميدهد و با اشاره به اين نکته بيمورد نيست گفته شود که مجال و فرصت براي کشور ما نيز بسيار تنگ است و نميتوان در انتظار فرصت نوبت به نوبت به يک يک مسائل مبتالبه پرداخت. بايد يک جا براي تقويت و ترميم هر يک از شئون اجتماعي برخاست و دانش و علم و اقتصاد و هنر و ادب و صرف و صنايع و فنون مختلف را يک مرتبه و يک جا نو کرد و جان داد و تقويت نمود بيشبهه در تمام اين کوششها جوانان عهده دار وظايف مهم و ثمر بخشاند و حاصل تجربه پيران نمونه مقدماتي و ابتدايي کار آنان است. جهان آينده دنياي زندگي جوانان است و آنها خود بايد به نياز دنياي زندگي خود را پي نهند. چه خوب است اگر مجله از جوانان خواستار نظر باشد و از انديشه و نيات خود آنان جويا گردد.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

نظرات

در ادامه بخوانید...