زندان آلکاتراز ، جایی که هزینه نگهداری یک زندانی برابر با اقامت در لوکس ترین هتل ایالات متحده بود

 آلکاتراز

به لطف فرهنگ عامه ، زندان آلکاتراز با خیال راحت می تواند به عنوان زندان مشهور جهان افتخار کند. کنایه اصلی این است که تاریخ واقعی این نهاد به سختی و غم انگیز بودن آنچه که خالقان آثار هنری(سینما) سعی در نشان دادن آن دارند ، نیست. علاوه بر این ، زندان آلکاتراز آن چیزی نیست که در نگاه اول به نظر می رسد. 7 واقعیت در مورد زندان آلکاتراز  ایالات متحده به شما کمک می کند تا آن را بهتر درک کنید و ظرافت های اساسی را درک کنید.

 

1. زندان آلکاتراز زندان افسران اطلاعاتی شوروی

 آلکاتراز

یک افسر اطلاعاتی شوروی 


در سال 1950 افسر اطلاعاتی شوروی مورتون سوبل در زندان آلکاتراززندانی شد. وی به جرم جاسوسی به 30 سال زندان محکوم شد. سوبل مهندس ارشد رادیو جنرال الکتریک بود. از او بود که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آموخت که آمریکایی ها کار بر روی سیستم های کنترل موشک های حامل کلاهک هسته ای را آغاز کرده اند. او 17 سال و 9 ماه را در زندان آلکاتراز گذراند و پس از آن آزاد شد.

 

2. آل کاپون در زندان آلکاتراز نوازنده شد

آل کاپون

FBI نتوانست آل کاپون را بگیرد اما کمیسیون مالیات این کار را کرد.  | عکس

 

معروف‌ترین گانگستر و تبهکار آمریکایی که نیازی به معرفی ندارد ، آل کاپون ، نیز در زندان زندان آلکاتراز بود. و ظاهراً زندگی در آنجا برای او خیلی بد نبود. البته نه مانند پنت هاوس در دیترویت ، اما با این وجود آل کاپون حتی در یک گروه راک محلی به نام Rock Islanders عضو شد.  زندان آلکاتراز به این مجموعه اجازه می داد كه مرتباً در مقابل زندانیان كنسرت برگزار كند.

 

3. آیا هیچ فراری از زندان آلکاتراز نبود ...  این قطعی نیست

آلکاتراز

فیلم فرار از آلکاتراز موفق ترین تلاش در سال 1979 فیلمبرداری شد.  | عکس


به طور رسمی ، 14 تلاش برای فرار از زندان آلکاتراز وجود داشت که 34 زندانی در آن شرکت داشتند. تقریباً همه آنها دستگیر ، تیرباران یا به سادگی غرق شدند. با این حال ، اجساد چندین "غرق شده" هرگز پیدا نشد ، که مقامات را مجبور به اعلام موفقیت فرار کرد. علاوه بر این ، پس از بسته شدن زندان ، ثابت شد که یک شخص می تواند به راحتی از طریق خلیج شنا کند.

علاوه بر این ، زندانیان نیز موفق به فرار شدند. جان پل اسکات قادر به شنا در خلیج  بود که در سال 1962 از زندان آلکاتراز فرار کرد. درست است که او در پل گلدن گیت گرفتار شد. پلیس او را با هیپوترمی و تقریباً کاملاً خسته پیدا کرد. از آن زمان ، هر سال مسابقه سه گانه فرار از زندان آلکاتراز در ایالات متحده آمریکا برگزار می شود که با زندانیان به زندان جزیره می رود.

 

4- زندان آلکاتراز به نام پرنده دریایی نامگذاری شده است

آلکاتراز

زندان آلکاتراز از مرغ دریایی نامگذاری شده است.  | عکس


نام این جزیره در سال 1775 رقم خورده است ، زمانی که اولین اروپایی از طریق دروازه طلایی عبور کرد. نام کرانه های صخره ای که اکنون برای همه جهان شناخته شده است توسط ستوان ناوگان اسپانیایی خوان مانوئل دی آیالا - La Isla de los Alcatrases ابداع شد که به معنی "جزیره گانت" است.(نوعی مرغ دریایی) جزیره آلکاتراز در مرکز خلیج سانفرانسیسکو در کالیفرنیا واقع شده و تا سال‌ها پیش به عنوان یک محدوده نظامی شناخته شده بود و پس از آن نیز امن‌ترین زندان در جهان به‌شمار می‌رفت اما امروزه این جزیره با نظارت آژانس پارک‌های ملی آمریکا، به مکانی تاریخی تبدیل شده و به عنوان بخشی از جاذبه‌های توریستی و گردشگری این ایالت در معرض دید همگان قرار دارد.

 

5-  سرخپوست ها سعی کردند این جزیره را خریداری کنند

آلکاتراز

 سرخپوست ها سعی کردند این جزیره را خریداری کنند.  | عکس

 

در نوامبر 1969 ، سرخپوست ها سعی کردند این جزیره را خریداری کنند. آنها زندان را تصرف کردند و با استناد به یکی از قوانین فدرال خواستار واگذاری زندان آلکاتراز به آنها جهت ایجاد یک مرکز فرهنگی و دانشگاه در جزیره شدند. علاوه بر این ، سرخپوست ها پیشنهاد پرداخت 24 دلار دانه های شیشه ای و پارچه قرمز به مقامات فدرال را دادند. مورد دوم یک تمسخر بود - این همان مقدار است که در سال 1626 اروپاییان منهتن را از قبایل محلی خریداری کردند. مقامات اما این معامله را دوست نداشتند و سرخپوستان به راحتی اخراج شدند.

 

6. فقط یک فانوس دریایی

فانوس دریایی

یک فانوس دریایی مهم در اینجا فعالیت می کند.  | عکس


اولین ساختمان در این جزیره یک فانوس دریایی بود. در سال 1854 ساخته شد. ارتش آمریكا در اوایل دهه 1900 ساخت زندان را در اینجا آغاز كرد. در سال 1909 ، فانوس دریایی دوباره ساخته شد ، تقریباً دو برابر بلندتر ساخته شد. در طول تاریخ زندان ، ملوانان زندان آلکاتراز را در درجه اول به عنوان یک فانوس دریایی می شناختند. این عملکرد تا به امروز وجود دارد.

 

7. زندان آلکاتراز یک زندان نمونه بود

آلکاتراز

زندان آلکاتراز بهترین شرایط را داشت.  ¦ عکس


زندان آلکاتراز غذای عالی و زندانیانی بر اساس اصل "یک نفر - یک سلول" برخودار بود. مورد اخیر خصوصاً توسط کسانی که به زندان رفتند مورد پسند قرار گرفت ، زیرا چنین سیاستی خطر تلاش برای کشف هویت آنها توسط "رفقا" را کاهش می داد. علاوه بر این ، زندان آلکاتراز یکی از اولین زندانهای آمریکایی بود که اوقات فراغت در آن سازمان یافته بود: آنجا کتابخانه ای با 15 هزار کتاب ، نمایش فیلم ، کنسرت و اشتراک مشترک مجلات مشهور وجود داشت. بسیاری از زندانیان درخواست انتقال به زندان آلکاتراز را داشتند.به این دلیل که این نهاد مثال زدنی بود.و در نتیجه ، زندان آلکاتراز به همین دلیل تعطیل شد: مقامات فدرال هزینه نگهداری یک زندانی در جزیره را محاسبه  و وحشت کردند. برچسب قیمت روز بیش از هزینه زندگی در لوکس ترین هتل ایالات متحده است.

 

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام
  • سعید :

    زندان آلکاتراز که با نام صخره نیز شناخته می شود، مملو از افسانه هاست. بدون شک زندان آلکاتراز معروف ترین زندان جهان است. انزوای آن امکان فرار را کاملاً منتفی می‌کرد. از این رو انبوه داستان های ترسناک و بدنامی درباره زندان آلکاتراز موجود است. زندانیانی که به اینجا رسیدند می دانستند که نمی توانند خارج شوند. کسانی که تلاش کردند به جای آزادی، مرگ را یافتند. و زندانیان در آلکاتراز خیلی معمولی نبودند. سطح هوش جنایتکاران محلی در سایر مکان های محروم از آزادی بسیار فراتر از این شاخص است. پس واقعاً زندگی در این زندان بدنام چگونه بود؟

    1400/12/3 18:09
  • سعید :

    آلکاتراز 336 سلول داشت. مساحت هر سلول 4 متر مربع، داخل تختخواب، سینک و سرویس بهداشتی. روی توالت صندلی نبود و فقط آب سرد یخی از شیر آب جاری بود. زندان بلوک D داشت که سلول ها بزرگتر بودند. جنایتکارانی بودند که از پیاده روی منع می شدند. به ندرت بیش از سیصد زندانی وجود داشت، آلکاتراز هرگز شلوغ نبود. برای بعضی ها حتی نوعی موهبت بود. بنابراین، نه تنها ارتباط به حداقل رسیده ، بلکه هرگونه ابهام نیز حذف شده است. بدون معاشقه و بدون دعوا.

    1400/12/3 18:11
  • سعید :

    هر محکوم فقط چهار حق داشت. این حق پوشاک، غذا، سرپناه و مراقبت های پزشکی است. دومی توسط بهداری محلی واقع در مجاورت ساختمان زندان تهیه شده است. حتی یک دندانپزشک و یک روانپزشک هم وجود داشت. از طریق سخت کوشی و رفتار خوب، می توان حق رفتن به کتابخانه، گوش دادن به رادیو و تماشای تلویزیون، بازی سافت بال یا بیسبال، شطرنج یا چکرز، یا رفتن به کلیسا را ​​به دست آورد. برای زندانیان، فرصتی برای تحصیل از طریق مکاتبه در دانشگاه کالیفرنیا وجود داشت. این فرصت شامل تقریباً ۱۲دوره مختلف از ریاضیات و ادبیات تا دامپروری بود.

    1400/12/3 18:13
  • سعید :

    به گفته یکی از اولین نگهبانان این زندان سخت، باید غذای خوبی برای زندانیان فراهم می شد. غذای خوشمزه و باکیفیت به مقدار مناسب هرگونه نارضایتی را خاموش می کند و تلاش می کند تا شورشی را در نطفه خفه کند. غذا در آلکاتراز به طور منظم در ساعت های 6:45، 11:40 و 16:25 سرو می شد. منو شامل صبحانه، ناهار و شام بود. صبح ها معمولاً غلات را با شیر، نان، کمپوت و قهوه سرو می کردند. ناهار شامل غذای اول و دوم، گوشت، سبزیجات و همچنین نان و چای بود. می توانید پای، سالاد یا ذرت روی بلال بدهید. در عصر معمولاً همان چیزی را که هنگام ناهار ارائه می شود ارائه می دهند. گاهی اوقات زندانیان میوه، ژله یا کیک را به عنوان دسر می خوردند.

    1400/12/3 18:14
  • سعید :

    آلکاتراز همان طرح دوش های زندان های دیگر را داشت. فقط در اینجا آنها همیشه بسیار گرم و حتی آب گرم نداشتند. البته این کار برای اذیت زندانیان انجام نمی شد. فقط دمای آب در خلیج هرگز از 10-12 درجه سانتیگراد بالاتر نرفت. افرادی که به دوش آب گرم عادت کرده اند نمی توانند بیش از 20 دقیقه در چنین آب سردی دوام بیاورند. بنابراین چنین اقدامی به عنوان بیمه اضافی در صورت فرار عمل می کرد. این استراتژی جواب داد: هیچ یک از فراری ها نمی توانستند در سراسر خلیج شنا کنند، همه توسط اقیانوس یخی بلعیده می شدند.

    1400/12/3 18:18
  • سعید :

    آلکاتراز حتی گروه جاز خود را داشت که از زندانیان تشکیل شده بود. این گروه The Rock Islanders نام داشت. برای تمرین، ساعت از 17:30 تا 19:00 بود. اگر کسی سعی می کرد زودتر یا دیرتر حتی برای یک دقیقه بنوازد، ساز توقیف می شد. در حین تمرین، آواز خواندن و سوت زدن ممنوع بود که تنبیه شدیدی نیز به دنبال داشت. این گروه معمولاً در روزهای تعطیل و یکشنبه ها کنسرت برگزار می کرد. برخی منابع ایجاد گروه ‌های راک را به آل کاپون نسبت می‌دهند. می گویند مافیوسی ها به آل کاپون التماس کردند که اجازه ایجاد یک گروه موسیقی را بدهد و او در نهایت موفق شد. طبق نامه های کاپون، او در زندان نواختن گیتار، بانجو و ماندولا را آموخت.

    1400/12/3 18:20
  • سعید :

    زندانیان در رختشویی، در آشپزخانه کار می کردند، زباله ها را بیرون می آوردند و باغبانی می کردند. آنها از 5 تا 12 سنت در ساعت درآمد داشتند. پول چیز اصلی نبود. مهم این بود که با کار و رفتار خوب بتوان آزادی خود را نزدیک کرد. به عنوان مثال، کار در یک کارخانه نجاری و در یک خشکشویی به همه اجازه می داد به ازای هر ماه کار دو روز از زندان خود کم کنند. این تنها سال اول اجرای حکم است. از سال دوم تا چهارم، چهار روز و در هر سال بعد، پنج روز کم می شد.

    1400/12/3 18:22
  • سعید :

    آلکاتراز مکانی برای زندانیان خاص بود. بنابراین، حفظ نظم یکی از جنبه های بسیار مهم زندگی روزمره زندان بود. زندانیان با تماس تلفنی بیش از ده بار در روز کنترل می شدند. فلزیاب نه تنها برای بررسی زندانیان، بلکه برای بازدیدکنندگان آنها نیز مورد استفاده قرار می گرفت. یک مورد خنده دار توضیح می دهد که چگونه مادر آل کاپون یک بار مجبور شد لباس زیر خود را در بیاورد. موضوع این بود که در کرست او فلز بود. نگهبانان معتقد بودند که او در آنجا اسلحه پنهان کرده است. هر ماه یک بار اجازه ملاقات داده می شد. گفتگوها به شدت کنترل می شد و اگر مدیریت موضوع را دوست نداشت، بازدید بلافاصله پایان می یافت.

    1400/12/3 18:23
  • سعید :

    سکوت مطلق و کنترل مکاتبات به محض اینکه آلکاتراز کار خود را به عنوان زندان آغاز کرد، قانون عجیب دیگری وجود داشت. به زندانیان دستور داده شد که سکوت مطلق را رعایت کنند. هیچ صدایی جز هنگام دریافت غذا شنیده نمی شد. گفت و گو فقط در کارگاه ها یا پیاده روی در حیاط زندان در بعدازظهرهای شنبه و یکشنبه صبح مجاز بود. این قانون در سال 1937 لغو شد. مکاتبات نیز کاملاً کنترل شده بود. اجازه نوشتن بیش از دو صفحه داده نمی شد. زندانیان فقط به خویشاوندان خونی می توانستند نامه بنویسند. پاسخ های اصلی داده نمی شد. معمولاً دفتر زندان نسخه هایی از پاسخ های اصلی تهیه می کرد و سپس به زندانیان داده می شد تا بخوانند

    1400/12/3 18:27
  • سعید :

    برای سرسخت ترین زندانیان، شش سلول ویژه در بلوک D وجود داشت. بدترین سلول، سلول مجازات بود که به آن سلول استریپتیز نیز می گفتند. هرچند می شد تا 19 روز را در 5 بلوک D سپری کرد، آنها را 1-2 روز در اینجا قرار می دادند. تحمل " سلول مجازات " مصیبت بزرگی بود. اتاق کوچکی بود که با فلز پوشیده شده بود، چیزی جز سوراخی در کف برای دفعدزباله های طبیعی وجود نداشت. شلنگ فلاشینگ توسط یک نگهبان کنترل می شد. زندانی تنبیه شده را بدون لباس در این سلول می گذاشتند و جیره بسیار ناچیزی به او می دادند. در آنجا او در تاریکی و سرمای یخبندان لخت مادرزاد می نشست. شب تشک می دادند و سحر تشک را می بردند.

    1400/12/3 18:31
  • سعید :

    علاوه بر سایر شرایط سخت بازداشت، قانون دیگری وجود داشت که به عنوان یک شکنجه روانی واقعی برای زندانیان عمل می کرد. نگهبانان هر شب به سمت اهداف شلیک می کردند. معمولاً مانکن ها را در طول مسیر کار قرار می دادند و تیراندازی می کردند. هیچ کس در زندان نمی توانست بخوابد تا زمانی که این تیراندازی متوقف شود. سپس "کشته شدگان !" را تا صبح در جای خود رها می کردند تا "زندان ها" بتوانند درس بگیرند که حتی ارزش تلاش برای فرار از اینجا را نداشت.

    1400/12/3 18:34
  • سعید :

    آل کاپون احتمالاً مشهورترین زندانی آلکاتراز بود. ابتدا او را در زندان دیگری نگه داشتند. در آنجا شرایط مجلل سلطنتی داشت. اثاثیه گران قیمت در سلول وجود داشت، تخت با کتانی ظریف پوشیده شده بود، یک تلویزیون شخصی وجود داشت. در اینجا، کاپون به سرعت متوجه شد که او هیچکس نیست و راهی برای تماس با او وجود ندارد. بدون امتیاز. اینجا مثل بقیه بود. این چیزی است که عدالت به نظر می رسد.

    1400/12/3 18:35
  • سعید :

    ارواح آلکاتراز....... امروزه داستان‌های ترسناک زیادی درباره زندان‌های متروکه نقل می‌شود که ارواح زندانیان سابق در راهروهای آن‌ها بی‌قرار سرگردان هستند. آنها در مورد آلکاتراز می گویند که ارواح همیشه در اینجا زندگی می کردند. برخی از نگهبانان این شبح را توصیف کردند که آن را "The Thing" نامیدند. چشمانش می درخشید، گریه و ناله می کرد.به گفته زندان‌های وقتی این شبح ظاهر می شد، اتاق پر از بوی بد و غیرقابل تحمل می شد. ظهور روح با شلیک های نگهبانان همراه بود. آنها آنقدر واقعی بودند که نگهبانان اغلب فریب خورده فکر می کردند "زندانی‌ها" خود را مسلح کرده و فرار می کردند.

    1400/12/3 18:39
  • سعید :

    داستان توصیف می کند که چگونه یک بار یک نگهبان که به ارواح اعتقادی نداشت، برای بازرسان به گشت و گذار در زندان می پرداخت. ناگهان صداهای واضح هق هق زنان را شنید که مستقیماً از دیوار می آمد. همه شروع به چسباندن گوش های خود به دیوار کردند تا بفهمند صداها از کجا آمده. وقتی گریه قطع شد، نوعی جریان هوای سرد از میان حاضران عبور کرد! یک مورد هم بود که نگهبانان در رختشویی بوی دود حس می کردند. وقتی وارد شدند، چنان دود سیاه غلیظی بود که از ترس فرار کردند. در عرض چند دقیقه دود بدون هیچ اثری ناپدید شد. موارد مشابه زیادی وجود دارد، آیا همه آنها درست است؟ به احتمال زیاد نه اما به این ترتیب داستان رنگ وحشتناک تری به خود می گیرد، اینطور نیست؟...

    1400/12/3 18:42

بیشتر بخوانید