کره شمالی به روایت تصویر بخش اول

در

هم‌اکنون ما از آنچه در کره شمالی می‌گذرد بیش از پیش اطلاعات داریم. مرگ جوان بیست و دو ساله آمریکایی که به جرم سرقت بازداشت شده بود، جرقه‌ای برای فهمیدن رخدادهای شومی بود که در کره شمالی اتفاق می‌افتد. دراین مقاله قصد داریم شمارا با برخی از حقایق تلخی که در این کشور وجود دارد آشنا کنیم، چراکه به نظر می‌رسد با تمدیداتی که مسئولین این کشور اندیشیده‌اند، کسی خبر چندانی راجع به وضعیت زندگی مردم این کشور نمی‌داند. حال ممکن است این سؤال پیش بیاید که ما چگونه از این حقایق آگاه شده‌ایم. این حقایق را مدیون جوان دیگری اهل کشور آمریکا هستیم که کمی بعد از زمان رخداد آن حادثه برای جوان دیگر آمریکایی (در خطوط بالا به آن اشاره شد) وارد کره شمالی شده و عکس‌هایی گرفته که مطمئنا کسی از مسئولان این کشور دوست ندارد مردم دنیا آنها را ببینند. درنهایت این عکاس آمریکایی این هفتاد عکسی را که در زمان اقامتش در کره شمالی می‌گیرد، به صورت قاچاقی، از مرز خارج کرده و در اختیار عموم می‌گذارد. عکس‌هایی که مطمئنا کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، دلش نمی‌خواهد به کسی نشان داده شوند. آیا مشتاق دیدن این عکس‌ها هستید؟ با سیارک همراه باشید.

  1. تعظیم کردن

مردم کره شمالی، رعب و وحشتی مثال‌نزدنی از کیم جونگ اون و رهبران پیش از او دارند. این وحشت تاحدی است که باعث می‌شود این رهبران همانند خدایان قدیم پرستیده شوند و مردم در برابرشان سر تعظیم فرود آورند. این یکی از نکاتی است که مردم دنیارا بسیار متعجب می‌کند. شما هم ممکن است با دیدن این عکس کمی تعجب کنید، اما اگر جای مردم کره شمالی بودید، تعظیم در برابر مجسمه رهبران دیکتاتور این کشور، برای شماهم تبدیل به وظیفه می‌شد. درحقیقت این رفتار برای خود مردم هیچ تعجبی ندارد و در کره شمالی این کار مرسوم شده است. ناگفته نماند که سرپیچی از این وظیفه شهروندی، عواقبی به دنبال خواهد داشت. اگر در هنگام تعظیم دربرابر مجسمه به اندازه کافی احترام و خضوع در کسی مشاهده نشود، توسط مأمورین مجازات خواهد شد.

  1. خاموشی

یکی از مسائلی که کمتر کسی در مورد کره شمالی از آن اطلاع دارد، کمبود انرژی الکتریکی در این کشور است. خاموشی‌های سرتاسری برای مردم کره شمالی تبدیل به اتفاقی تکراری شده است. حتی پایتخت کره شمالی، پیونگ‌یانگ نیز از این قاعده مستثنا نیست. دیدن شهری که در خاموشی کامل و مطلق فرو می‌رود منظره خوشایندی نیست. البته همیشه چراغ کوچکی عکس رهبر کره شمالی را (همانگونه که در عکس نیز مشاهده می‌کنید) روشن نگه می‌دارد. مردم نباید فراموش کنند که رهبرشان از چه مقام و شأن بالایی برخوردار است.

  1. رسانه‌ها

تصور کنید در مکانی هستید که همیشه مجبور به روشن نگاه داشتن رادیو و تلوزیون خود باشید. این تمام ماجرا نیست و تلوزیون و رادیو در کره شمالی، همیشه درحال پخش برنامه‌هایی راجع به تاریخ این کشور، سخنرانی‌های رئیس جمهوری و موزیک ویدئوهایی میهن‌پرستانه است. بنابراین تفاوتی نمی‌کند که در یک رستوران باشید یا در منزل خود، همیشه باید چشم به صورت رهبر دیکتاتوری داشت که زندگی را به کام مردم تلخ کرده است. خاموش کردن تلوزیون و رادیو با مجازات زندان همراه است.

  1. خانه وحشت

زمانی که وارد پایتخت کره شمالی، شهر پیونگ یانگ، می‌شوید. با تعدادی ساختمان زیبا و خوش‌ساخت روبه‌رو می‌شوید که در مرکز این شهر قرار گرفته‌اند. این‌طور که به نظر می‌رسد معماران کره‌ای برای ساخت این ساختمان‌ها از آخرین طرح‌هایی که در چین، آمریکا و اروپا پیاده می‌شود الهام گرفته‌اند. اما باید بدانید که این ساختمان‌ها صرفا جهت نشان دادن نمای بیرون آنها بنا شده‌اند.

از دور که به این ساختمان‌ها نگاه می‌اندازید، اینطور به نظر می‌رسد که قسمتی ا ز آنها به کار تجاری اختصاص داده شده‌اند و قسمتی دیگر برای سکونت مردم طراحی شده است. اما حقیقت این است که در این ساختمان‌ها به جز سالن‌های بزرگ و خالی چیزی وجود ندارد. احتمالا به این می اندیشید که چرا باید چنین هزینه‌ای صرف کرد و از ساختمان استفاده نکرد. در پاسخ باید گفت که بنای این ساختمان‌ها تنها به این منظور بوده است که گردشگرانی که وارد این شهر می‌شوند با صحنه‌ای چشم‌نواز مواجه شده و از شهر مدرن و زیبای پیونگ یانگ تعریف و تمجید کنند. مدت‌ها است که این ساختمان‌ها خالی از هرگونه سکنه هستند و تنها نشان می‌دهند که کره شمالی چه کشور پیشرفته و مدرنی است!

  1. وهم

سفر از شهری به شهر دیگر برای مردم کره شمالی یک امر پرهزینه و بی‌مصرف محسوب می‌شود. اگر کسی قصد داشته باشد چنین سفری را ترتیب دهد، باید پیش از آن با مسئولان ذی‌ربط هماهنگی‌های لازم را به عمل بیاورد و سپس اقدام به خروج از شهر کند. ناگفته نماند که تمام این پروسه باید روی کاغذ و با مهر و امضای مسئولین همراه باشد. پس قطار و ریل راه آهنی که درتصویر مشاهده می‌کنید، به چه منظوری طراحی شده‌اند؟ این امکانات در حقیقت مختص استفاده گردشگران است. البته این گردشگران هم  تحت نظارت شدید امنیتی هستند و تمام کارهای آنها زیر نظر گرفته می‌شود. ممکن است عکس‌هایی در گوشه و کنار اینترنت مشاهده کرده باشید که نشان‌دهنده واگن‌های پر قطارهای مسافربری در کره شمالی باشد (واگن‌هایی که از مردم کره پر شده‌اند) و تناقضی با این گفته ما پیدا کنید. باید بدانید که این عکس‌ها نیز همانند ساختمان‌هایی که در مورد قبلی به آن اشاره شد، تنها برای نمایش است و برای اینکه بگویند چه سیستم حمل و نقل عظیمی دارند. این عکس‌ها هم توسط مسئولین دولتی و با اجیر کردن مردم گرفته می‌شود.

  1. قفس

کره شمالی توسط دریایی احاطه شده است که به مرزهای این کشور قابلیت این را می‌دهد که به یکی از زیباترین مقاصد گردشگران نقاط مختلف دنیا بدل شود. متأسفانه اما، اقدامات مسئولین این کشور ظاهری ناخوشایند به این مرزهای دریایی داده است. در جای‌جای کره شمالی جاده‌هایی را خواهید دید که توسط سیم‌های خاردار الکتریکی حصارکشی شده‌اند. درحقیقت این اقدامات بدین سبب صورت گرفته تا از فرار احتمالی مردم از کره شمالی جلوگیری شود. دولت‌مردان کره قفسی طراحی کرده‌اند تا مردم خودرا در آن محبوس کنند.

  1. تله

زمانی که درحال رانندگی در جاده‌های کره شمالی هستید، در دو سمت این جاده‌ها تخته‌سنگ‌هایی به شکل مربع خواهید دید که برروی دیوارهایی با ارتفاع کم قرار گرفته‌اند. اگر فکر می‌کنید که این تخته‌سنگ‌ها به منظور جلوه دادن به جاده ها و زیبایی طراحی شده‌اند، سخت در اشتباهید. درحقیقت هدف و نقشه‌ای پشت این پروژه وجود دارد. این تخته‌سنگ‌ها به گونه‌ای قرار داده شده‌اند که در صورت بروز هرگونه خطر احتمالی (از قبیل حمله نظامی) این قابلیت را دارند که پایین افتاده و مسیر جاده را مسدود کنند. این انسداد سبب می‌شود هیچ وسیله‌ای قادر به عبور از جاده نباشد. در کنار این تخته‌سنگ‌های عظیم‌الجثه، در خود دیوار نیز سنگ‌های کوچکتری کار گذاشته شده‌اند که در صورت لزوم می‌توانند آنها را منفجر کرده و به پیاده نظامی که از جاده عبور می‌کند، تلفات وارد آورند. اگر گذرتان به این جاده‌ها خورد بهتر است از تله‌هایی که برای شما کار گذاشته‌اند، مطلع باشید.

  1. گرسنگی

فقر و گرسنگی از شایع‌ترین مشکلاتی هستند که مردم کره شمالی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. چیزی حدود نود درصد مردم کره شمالی توان مالی خرید از مغازه‌های اغذیه فروشی را ندارند. این مسئله مردم را به این وامی‌دارد که برای رفع گرسنگی خود هرچیزی که به دستشان می‌رسد را استفاده کنند؛ فرقی نمی‌کند این چیز پرنده باشد، موش و یا حتی چمن. البته دولت‌مردان کره شمالی کاملا به این مشکل وقوف دارند، اما به نظر می‌رسد برایشان اهمیت چندانی ندارد. شاید به این فکر کنید که چگونه به خود اجازه می‌دهیم اینگونه درباره دولت‌مردان کره شمالی قضاوت کنیم؛ باید بدانید که همه‌ساله کتاب‌هایی از سوی دولت میان مردم پخش می‌شود (کتاب‌های آشپزی) که درآن توضیحاتی کامل مبنی بر اینکه کدام انواع چمن قابلیت خوراکی دارند، وجود دارد. بخش‌هایی هم در این کتاب‌ها وجود دارد که توضیحاتی درباره فواید چمن داده و ضرر و زیان آن برای بدن را انکار می‌کند. کمی باور کردنش سخت است، اینطور نیست؟

  1. نان‌آور خانواده

بیشتر مردم کره‌ شمالی در فراهم کردن دو وعده غذای روزانه برای خود و خانواده‌شان، و سیر کردن شکم خود با مشکل مواجه‌اند. مرد کره‌ای که در عکس مشاهده می‌کنید، بوسیله تیوپ لاستیک یک تراکتور به آب زده و تلاش می‌کند برای غذای خانواده خود ماهی بگیرد. به نظر می‌رسد حتی توان مالی کرایه کردن یک قایق برای این کار را ندارد و مجبور است با خطرات احتمالی این کار مواجه شود تا شاید چیزی برای خوردن پیدا کند.

کره شمالی به روایت تصویر بخش دوم

نظرات

در ادامه بخوانید...

کره شمالی به روایت تصویر بخش دوم

در
  1. مشکلات کسب درآمد

کسی در کره شمالی اجازه راه‌اندازی و کسب درآمد از مکان‌های تجاری شخصی را ندارد. درحقیقت دولت این اجازه را به شهروندان نمی‌دهد. حال اگر این مشکل را در کنار بیکاری‌ای که در این کشور بیداد می‌کند بگذاریم، این سؤال پیش می آید که مردم کره شمالی برای کسب درآمد، چه کاری ازشان ساخته است؟ به نظر می‌رسد صحنه‌هایی شبیه به آنچه در تصویر می‌بینید این روزها در کره شمالی تبدیل به یک اپیدمی شده است. مردم کره شمالی دیگر چاره‌ای جز فروش محصولات قاچاق، از قبیل سیگار و شکلات چینی ندارند و تنها بدین وسیله است که می‌توانند کمی کسب درآمد داشته باشند.

  1. انجام کار نامرتبط با تخصص

کشاورزی در کره شمالی به گونه‌ای تبدیل به یک وظیفه ملی شده است. بخش اعظم جمعیت این کشور بیشتر وقت خودرا به کشاورزی اختصاص می‌دهند. درحقیقت بسیاری از آنها خودرا وقف این کار می‌کنند. نکته قابل توجه این است که افرادی که تخصص‌های دیگری هم دارند مجبور می‌شوند رو به این‌کار بیاورند (در کنار کار اصلی‌شان). چراکه تنها بدین گونه قادر خواهند بود از پس مخارج زندگی خود بربیایند.

حقوق سربازان هم به قدری کم است که مجبور می‌شوند اوقات بیکاری خود را در روز به کمک به کشاورزان بپردازند؛ کاری که در ازایش غذا و گاهی پول دریافت می‌کنند. دولت حتی به کسانی که به سرپا ماندن حکومتشان کمک می‌کنند هم گاهی بی‌اعتنا است.

  1. بیگاری کشیدن از کودکان

این یکی دیگر از مشکلاتی است که کودکان این کشور در معرض آن قرار گرفته‌اند. دیده شده که حتی کودکانی شش یا هفت ساله مشغول کار طاقت‌فرسا در مزارع کشاورزی هستند. به نظر می‌رسد بدون کار کشیدن از این کودکان، محصول جمع‌آوری شده از این مزارع بشدت کاهش پیدا خواهد کرد. این درحالی است که دولت سن کم این کودکان را هم درنظر می‌گیرد، البته نه از این بابت که شرایطی که یک کودک نیاز دارد را برایشان فراهم کند، بلکه به این خاطر که اینها آینده‌سازان کره شمالی هستند و باید کار در مزارع را به طور تخصصی فرا گیرند و آموزش‌های لازم را ببینند.

  1. ظاهرفریبی

به ندرت اتفاق می‌افتد که تورلیدرها، گردشگران را به سمت نقاط مسکونی برده و زندگی مردم این کشور را در معرض دید آنها قرار دهند. برای این منظور دولت تدابیری اندیشیده تا این گردشگران تنها به نقاطی برده شوند که توسط خود دولت تعیین می‌شود. نقاطی شبیه به ساختمان‌هایی که تنها برای زیبایی ساخته شده‌اند و در موردهای پیشین به آن اشاره شد. بدین گونه دولت قادر خواهد بود تا تصویر زیبایی از کره شمالی در نظر گردشگران مجسم کند. در این تصویر مشاهده می‌کنید که خانمی پای کامپیوتری نشسته است که خاموش می‌باشد، با اینحال او درحال تایپ کردن بوسیله کیبورد است. به نظر دیگر احتیاجی به دادن توضیح اضافه نیست. خودتان قضاوت کنید.

  1. اربابان دیکتاتور مآب

دولت‌مردان کره شمالی برنامه‌ای ترتیب داده‌اند تا از اینکه بیست و چهار ساعت روز توسط مردمشان ستایش بشوند، کسب اطمینان کنند. یکی از راه‌هایی که برای عملی کردن این برنامه اختصاص داده‌اند، اجباری کردن وجود عکس‌هایشان در تمام خانه‌های شهروندان کره شمالی است. سرپیچی از این قانون با عواقب سهمگینی همراه است. حتی در مکان‌های عمومی و اتوبوس‌ها هم این تصاویر نصب شده‌اند.

  1. مراقبت دائم

یکی از نکاتی که در تمام حکومت‌های دیکتاتوری مشترک است، زیر نظر گرفتن شدید مردم است. تمامی خیابان‌های شهرهای مختلف (بخصوص خیابان‌های پیونگ‌یانگ، پایتخت) پر از نظامی‌هایی هستند که حتی کوچکترین فعالیت‌های مردم را زیر نظر می‌گیرند تا مطمئن شوند «رفتار ناشایستی» از آنها سر نمی‌زند و کار مشکوکی انجام نمی‌دهند. البته رعب و وحشتی که ایجاد می‌کنند، کافی است تا مردم را وادار به اطاعت از آنها کند.

  1. صف‌های طولانی

سوار شدن در اتوبوس برای رسیدن به محل کار در کره شمالی می‌تواند به کابوسی شوم بدل شود. اول از همه اینکه تعداد اتوبوس‌هایی که در نظر گرفته می‌شود، گنجایش کافی برای سوار کردن بیشتر افراد را ندارند و در ثانی وقفه‌های طولانی مدتی بین رسیدن اتوبوس بعدی وجود دارد. بنابراین همانگونه که در تصویر مشاهده می‌کنید، شهروندان مجبور می‌شوند برای ساعت‌های طولانی در این صف‌ها بایستند تا نوبتشان فرا برسید و به محل کار خود بروند و یا اینکه از محل کار به خانه برگردند.

سیستم حمل و نقل شهری در کره شمالی با مشکلات عدیده‌ای مواجه است. شهروندان عادی توان مالی برای پرداخت کرابه تاکسی را ندارند و ماشین‌های شخصی به ندرت در خیابان‌ها مشاهده می‌شود.

  1. مشکلات حمل و نقل شهری

همانگونه که عنوان شد ماشین شخصی به ندرت در شهر دیده می‌شود و کسی توان پرداخت کرایه تاکسی را ندارد. به همین خاطر تنها گزینه‌ای که به منظور حمل و نقل در دسترس مردم کره شمالی است، اتوبوس است که به مشکلات آن هم در مورد قبلی نگاهی گذرا شد. قطار هم که تنها برای گردشگران استفاده می‌شود.

تمام این مسائل دست به دست هم داده تا همه روزه تعداد زیادی از مردم (حتی سربازان) کنار خیابان‌ها ایستاده و منتظر وسیله نقلیه‌ای باشند تا آنها را به مقصدشان برساند.

  1. لحظه‌های شادی

باوجود تمام کار طاقت فرسا و مشقّاتی که کودکان کره‌ای در معرض آن قرار گرفته‌اند، دیدن اینکه برای چندلحظه‌ای هم که شده، از کار خلاص می‌شوند و کمی خوش می‌گذرانند، خوشایند است. در این تصویر مشاهده می‌کنید که کودکان با استفاده از اسکیت‌هایی در خیابان تفریح می‌کنند که در سایر نقاط دنیا دیگر منسوخ شده است و حدود بیست سال پیش در این کشورها مورد استفاده بود. اما بهتر است همین یک ذره خوشی هم از آنها دریغ نشود، به نظر خیلی مهم نیست که این اسکیت‌ها متعلق به چه زمانی هستند.

  1. امید به رهایی

این عکس نشانی از امید و آرزوهای مردم کره شمالی در خود دارد. کره شمالی در سمت چپ این تصویر دیده می‌شود، چین در سمت راست و رودخانه تومن هم میان این دو کشور جاری است. در همین عکس هم به وضوح می‌توان از تفاوت‌های میان این دو ملت کسب آگاهی کرد. زمستان‌ها که آب رودخانه تومن یخ می‌بندد، مردم کره شمالی تلاش می‌کنند تا خود را به سمت دیگر رودخانه برسانند و از کشور بگریزند. تلاشی بی وقفه که با پایانی غم‌انگیز خاتمه می‌یابد. سربازان آنها را دستگیر می‌کنند و به کشور برمی‌گردانند. جاییکه مجازاتی شدید در انتظارشان خواهد بود. این تصویر ممکن است برای ما نشانگر چیزی جز دو کشور در دو سمت رودخانه نباشد، با اینحال تمامی امیدها و آرزوهای مردم کره شمالی در این عکس خلاصه می‌شود.

کره شمالی به روایت تصویر بخش اول

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

40 چیز کوچک در زندگی روزانه که برایمان شادی واقعی به همراه می‌آورد

در

چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟ طبق تحقیقات به عمل آمده توسط DoubleTree از 2000 نفر بزرگسال، از قرار معلوم، چیزهای کوچکی در زندگی وجود دارند که موجب شادی ما می‌شوند.
ممکن است برایتان عجیب باشد که بدانید انسان‌ها معمولاً خوش‌بین هستند چرا که بیش از نصف بزرگسالان گفته‌اند آنها طرز تلقی «نیمه پر لیوان» را از زندگی دارند و 56% خودشان را مشخصاً خوشبخت دانسته‌اند.
بیش از یک‌چهارم از آنها گفتند که چیزهای کوچک معدودی وجود دارند که بتوانند آنها را مشعوف کنند، و تحقیق نشان داد که شگفتی‌های کوچک، بزرگترین شادی‌ها را برایمان به همراه می‌آورد؛ و 82% گفتند که بهترین چیزها در زندگی، بطور غیرمترقبه اتفاق می‌افتد.

40 چیز کوچک در زندگی روزانه که برایمان شادی واقعی به همراه می‌آورد

دکتر گلن ویلیامز استاد روان‌شناسی دانشگاه ناتینگهام تِرِنت گفته است: «یک اکسیر مؤثر برای رسیدن به خوشبختی، لزوماً از طریق تجربه کردن رویدادهایی نیست که ما ممکن است برای آنها برنامه‌ریزی کرده باشیم؛ رویدادهایی همچون: ازدواج کردن، تغییر منزل مسکونی، گرفتن آن همه ترفیعات، یا حتی استفاده از تعطیلات»
خوشی‌های زندگی هر چند کوچک و غالباً غیرمترقبه هستند، می‌توانند لبخند را به روی لبانمان بنشانند و به ما در راه ساختن یک زندگی شادتر و پرمعناتر برای خودمان و دیگران، کمک کنند.(سیارک)
40 چیز کوچک در زندگی روزانه که برایمان شادی حقیقی و احساس خوشبختی به همراه می‌آورند، در زیر آمده است:
1- پیدا کردن پول در جیب‌تان، موقعی که از وجود آن خبر ندارید
2- پرسیدن حال شما توسط چند نفر که به سلامتی شما اهمیت می‌دهند
3- رفتن به رختخواب در مواقعی که ملحفه‌ها تمیز هستند
4- یک حمام یا دوش خیلی طولانی، در مواقعی که وقت کافی دارید.
5- لبخند زدن به یک کودک
6- دریافت یک پیام 10 دقیقه‌ای از طرف شریک زندگی یا دوست
7- در آغوش گرفتن و بغل کردن کسی، قبل از بلند شدن از خواب و شروع کار روزانه
8- از خواب بلند شدن و دیدن یک روز آفتابی و زیبا
9- داشتن یک مکالمه تلفنی طولانی با کسی که برایش اهمیت قائل هستی و مدتی است که با او صحبت نکرده‌ای
10- مشاهده بارش باران در هنگامی که مجبور نیستی به جایی بروی و روی کاناپه به حالت چمباتمه نشسته ای
11- مشاهده کودکان در حال بازی یا خنده با همدیگر، که شما را به یاد شادی‌های دنیا می‌اندازد
12- گذراندن قسمتی از وقت خود با حیوانات خانگی یا حیوانات به طور کلی.
13- یک غریبه به شما یک لبخند صمیمانه بزند
14- یک کش دادن خوب و طولانی به بدن، در موقعی که اول صبح از خواب بیدار می‌شوی تا به بدن خود حرکت بدهی
15- خندیدن بلند به یک خاطره خنده‌دار
16- یک ابراز احساس محبت‌آمیز از کسی در زندگی خودتان، مثلاً به سادگی کمک کردن کودکتان به شما برای پختن شام
17- یک بوی خوشایند شما، از بوی نان تازه گرفته تا بوی چمن تازه زده شده
18- یک بغل کردن معنی‌دار و طولانی از کسی که برایش اهمیت قائل هستی
19- پوشیدن لباس‌ها، پس از آن که روی رادیاتور شوفاژ گرم شده باشند
20- چند لحظه خلوت کردن با خود، وقتی که همه چیز شلوغ و پلوغ شده باشد
21- تماشای غروب یا طلوع آفتاب
22- بوی محیط خارج از خانه، پس از متوقف شدن باران
23- گوش دادن به هنرمند یا آلبوم مورد علاقه خودتان
24- دریافت کردن یک ایمیل یا یک نامه از یک دوست
25- شانس انجام یک کار خلاقانه، از رنگ‌آمیزی یک مجموعه کشوی قدیمی گرفته تا خط خطی کردن یک تصویر
26- گرفتن دست کسی که به او عشق می‌ورزید
27- خوردن صبحانه‌‌تان در رختخواب
28- بازی کردن یک بازی که شما در بچگی‌هایتان دوست داشتید
29- خوردن غذای سالم وخوشمزه که باعث شود احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید
30- نیم ساعت چرت زدن اضافه در رختخواب
31- اختصاص کمی وقت به خودتان برای خواندن کتابی که دوست دارید
32- خریدن نوشیدنی یا اسنک مورد علاقه‌تان و مزه‌مزه کردن آن
33- دریافت گل از کسی که شما برایش اهمیت دارید
34- خوردن ناهار در بیرون و در آفتاب
35- آزمایش کردن یک دستورالعمل جدید آشپزی و ابداع یک غذای خوشمزه
36- اعلام حمایت از شما به وسیله دوستان یا خانواده‌تان
37- گوش دادن به یک آهنگ مورد علاقه که سالهاست نشنیده‌اید
38- اختصاص وقت برای کمک کردن به برخی افراد در خصوص مسائل‌شان
39- گذراندن اوقات در خانه‌تان، وقتی که آراسته و تمیز باشد
40- کسب یک پیروزی کوچک، از قبیل تعمیر ماشین لباس‌شویی یا تعویض یک لامپ

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

31 نقل و قول الهام بخش برای اینکه زندگی را بخاطر معنایش زندگی کنید نه بخاطر پول

در

آیا پول همه آن چیزی است که شما لازم دارید تا خوشحال باشید؟ این نسل جدید که به نسل Y معروف است فکر می کند که نه. این نوجوانان و جوانان به یک تعادل بین زندگی و کار بعلاوه شغل انعطاف پذیر بیشتر اهمیت می-دهند تا کیسه های پول. بر اساس نوشته گاردین آنها برای کار زندگی نمی کنند، بلکه برای زندگی کار می کنند.
این فقط مربوط به نسل Y نیست. خوشحالی از پول نمی اید، خوشحالی از درون شما نشات می گیرد.
کتابیجدید با عنوان 12 راز شاد زیستن منتشر شده است و نشان می دهد که چگونه به جنبه مثبت زندگیتان نگاه کنید. همانطور که این تحقیق را مطالعه می کنید، 31 نقل و قول جهت انگیزه بخشیدن به شما برای زندگی بخاطر معنا و نه بخاطر پول آورده شده است. شاید روزی برسد که شما ذهنیتتان را از دنبال پول دویدن تغییر دهید و بجای آن جسارت به دنیال رویاهایتان رفتن را بیابید.


1- "پولدارترین آدم  و در قبرستان بودن برای من اهمیتی ندارد، چیزی که مهم است این است که وقتی به رختخواب می رویم با خود بگوییم کار شگفت آور انجام داده ایم." استیو جابز
2- "زندگی درباره تاثیر گذاری است، نه پول سازی." کوین کروز
3- " تلاش به معنی موفقیت نیست، بلکه به معنی ارزش است". آلبرت اینیشتین
4- "هیچکس بخاطر دست و دلبازی فقیر نشده است". مایا آنجلو
5- "شادی فعلی خود را با پول در آوردن معامله نکنید به این امید که بعدا دوباره آن را بخرید. شما نمی توانید." ناشناس
6- "شما از آن کاری که می کنید مهمترید. عنوان نباید شما را محدود کند و کار نباید شما را تعریف کند."، ناشناس
7- "چیزهای زیادی چشم شما را می گیرد ولی دنبال چیزی بگردید که قلب شما را بدست آورد."، ضرب المثل هندی
8- " وقتیکه 5 سالم بود مادرم به من می گفت که خوشحالی کلید زندگی است. وقتی به مدرسه رفتم از من پرسیدند وقتی بزرگ شدی میخواهی چه بشوی و من گفتم خوشحال. آنها گفتند که تو معنای این تمرین را نفهمیدی و من گفتم شما معنای زندگی را نفهمیدید." جان لنون(سیارک)
9- " یک زن واقعی تحت تاثیر پول قرار نمی گیرد چرا که می داند عشق او قابل ارزشگذاری نیست." نامشخص
10- " یک مرد ثروتمند کسی است که فرزندانش او را در آغوش بگیرند درحالیکه دستش خالیست." نامشخص
11- " اگر می خواهید فرزندانتان خوب تربیت شوند، دو برابر زمان برایشان بگذارید و خرجشان را نصف کنید." ابیگل ون بورن
12- " شکر گذار امروز باشید، و فکر که چقدر ثرونمندید. خانواده شما با ارزش است، وقتتان طلاست و سلامتی سرمایه تان است." نامشخص
13- " جنگ اصلی بر سر مدال طلا نیست. یک کشمکش درونی است، یک جنگ نامرئی درون ما- اینجاست که محل نزاع است." جسی اون
14- "شما ممکن است که از کاری بازمشسته شوید، ولی هرگز از انجام کارهای معنی دار در زندگی بازمشسته نشوید." استیون کوی
15- "اجازه ندهید که جاه طلبی های بزرگتان در برابر کارهای کوچک اما با معنی ایستادگی کنند."
16- "امروزه آسان است که غرق دنیای ستاره ها و مادیات شوید و برای تایید خودتان جستجو کنیدف در حالیکه می دانیم که باید آن را در درون خود و با ارتباط سالم با سایر افراد بدست آورد." جوفری. اس. فلچر
17- "راههای دیگری بجز مصرف گرایی و افزایش تولید برای رضایت بخشیدن به خود، شادی، لذت، شکوه و معنا وجود دارد." زیگمونت باومن
18- " به اطرافتان نگاه کنید، شما می توانید اندکی از پولتان کم کنید و به معنای زندگیتان بیافزایید." سوزی اورمن
19- " زندگیهای ما تنها عبارات با معنی عقاید ما هستند، و اینکه به چه کسی اعتقاد داریم. و تنها سرمایه واقعی ما، برای هر کداممان در ایمانمان نهفته است." گوردون بی هینکلی
20- "غنی ترین و با معنا ترین داستانها در جاهای کوچک پیدا شده است: ساخته شده، نقل شده، جدا شده، گفته شده، بازگو شده بوسیله ظاهرا مردم بی اهمیت." لوئیس براون(سیارک)
21- " برای تلاش کردن برای اینکه خود را پولدار نشان دهید ورشکسته نشوید. در حد دستمزد خودتان خرج کنید" نامشخص
22- " هدف پول بیشتر نیست، هدف زندگی کردن با اصول خودتان است."
23- " خیلی از مردمی که پولی را که بدست نیاورده بودند را برای خریدن چیزهایی که دوست نداشتند و جلب نظر مردمی که دوست نداشتند خرج کردند." ویل راجرز
24- " به فرزندانتان یاد ندهید که ثروتمند شوند، به آنها بیاموزید که شاد باشند تا بجای قیمت یک چیز ارزشش را بدانند." نامشخص
25- "امروزه مردم قیمت هر چیزی را میدانند اما ارزش هیچ چیز را نمی دانند." اسکار وایلد
26- "هرگز قبل از اینکه پول داشته باشی آن را خرج نکن". توماس جفرسون
27- " مادی گرایی شما را شاد نمی کند. فقط شما را نا امید نگه می دارد تا اطمینان حاصل کند که شما خرید خواهید کرد." سباستین مونزانی
28- " پول یک عدد است و اعداد بینهایتند. اگر این پول باشد که انسان را خوشبخت می کند، جستجوس شما برای خوشیختی پایانی ندارد." روبرت نستا مارلی
29- " از پول خورد بترسید، یک سوراخ کوچک یک کشتی را غرق می کند." نامشخص
30- "هیچ مقدار از پول و موفقیت نمی تواند جایگزین وقتی شود که شما با خانوادتان می گذرانید." نامشخص
31- " بیست سال بعد شما از این که کارهایی را باید می کردید که الان نکردید نا امید خواهید شد. پس طناب کشتی را بیاندازید، از یک بندر مطمئن حرکت کنید، بادهای موافق را در بادبان بیاندازید. جستجو کنید، خیالپردازی کنید و کشف کنید." مارک توآین

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راه رفتن کودک جدول زمانی از تولد تا یک سالگی

در

در اینجا مراحلی وجود دارد که کودک شما در مسیر تبدیل شدن به یک راه رونده ماهر طی خواهد کرد. یاد گیری راه رفتن شامل موارد بیشتری از استفاده از پا می باشد! ما همچنین سنین معمولی را ارائه می دهیم ولی به خاطر داشته باشید که این فقط یک راهنمای ساده است. برخی کودکان تا قبل از 9 ماهگی و برخی دیگر تا بعد از 17 ماهگی به راه می افتند. طیف گسترده ای از سنین طبیعی برای شروع راه رفتن کودکان وجود دارد. اگر شما راجع به پیشرفت کودک خود نگران هستید، با خود او چک کنید.

 

تولد تا 2 ماهگی

واکنش قدم زدن دارد. اگر در یک حالت ایستاده در سطحی سخت نگه داشته شود، نوزاد شما پاهایش را که گویی دارد راه می رود تکان خواهد داد. این واکنش حدود 2 ماهگی از بین خواهد رفت.

3 تا 4 ماه

کمی روی دست و پای خود راه می رود. این یعنی اینکه شکم کوچک خود را به زمین تکیه می دهد و سرش را بالا نگه می دارد و قفسه سینه اش را به زمین می چسباند و از بازوانش برای حمایت استفاده می کند. چهار دست و پا راه رفتن عضلات بالاتنه را برای راه رفتن قوی می کند.

5 ماه

هنگامی که در حالت ایستاده نگهداشته می شود بالا و پایین می پرد. این حرکت به قوی ساختن پا کمک می کند. با یادگیری جلوبردن بازوانش برای حمایت کردن از خود در حالت نشسته شروع به استفاده از "سه پایه" می کند.

سریع

خانه ی خود را برای کودک قبل از اینکه نوزاد شما به حرکت بیفتد ایمن کنید - که درست در کنار گوشه خانه است.

6 تا 9 ماه

نشستن را یاد می گیرد. نشستن بدون کمک نیازمند قدرت گردن، کنترل سر، تعادل و هماهنگی است - تمامی مهارت های مهم راه رفتن. اکثر نوزادان نیز بین سن 7 تا 10 ماهگی خزیدن را یاد می گیرند، اگرچه برخی همه را باهم نگه می دارند و مستقیما شروع به راه رفتن می کنند.

می تواند در حالی که با چیزی نگه داشته شده باشد بایستد. بزودی کودک شما شروع گشت زدن خواهد کرد - هنگامی که با چیزی که در نزدیکی برای حمایتش است نگهداشته می شود قدم های لغزشی برمی دارد.

پرچم قرمز : اگر تا 7 ماهگی کودک شما در حالی که با دستانش خود را پشتیبانی می کند نتوانست بنشیند یا هنگامی که او را ایستاده نگه می دارید نتواند وزنی را روی پاهایش تحمل کند، با دکترش او را چک کنید.

9 تا 12 ماه

خود را به حالت ایستاده با کمک یک شی محکم مانند مبل یا پایه میز بالا می کشد. می فهمد که چگونه زانوهایش را به منظور نشستن پس از ایستادن خم کند.

می تواند بدون کمک بایستد - برای چند ثانیه - و ممکن است هنگامی که دستانش را می گیرید بتواند راه برود. کودک شما ممکن است اولین قدم هایش را بردارد! (سیارک

- جدول زمانی رشد جنین از 3 هفتگی تا 40 هفتگی

- جدول زمانی اندازه و رشد کودک شما

- جدول زمانی صحبت کردن کودک شما از تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی صحبت کردن کودک شما از یک تا هشت سالگی

- جدول زمانی راه رفتن کودک شما از یک سالگی تا 5 سالگی

- جدول زمانی اجتماعی بودن کودک شما از بدو تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی اجتماعی بودن کودک شما از یک سالگی تا هشت سالگی

 - جدول زمانی تغذیه کودک شما از یک تا سه سالگی

- جدول زمانی تغذیه کودک شما از تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی دندان در آوردن و افتادن دندان کودک شما 9 ماهگی تا 12 سالگی

- جدول زمانی دندان در آوردن و افتادن دندان کودک شما چهار تا دوازده ماهگی

- جدول زمانی خواب و استراحت کودک شما یک ساله تا هشت ساله

- جدول زمانی خواب و استراحت کودک شما یک تا نه ماهه

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  

مترجم توسط itrans.ir  

نظرات

در ادامه بخوانید...

اعترافات مادرهای تنبل

در

برای خندیدن و احساس تنهایی نکردن آماده شوید. شما تنها مادری نیستید که چیزی را بخاطر اینکه پاک کردن آن خیلی سخت بوده دور انداخته باشید یا به کودکان اجازه داده اید که خودشان بخوابند. هر مادری می داند که برخی چیزها مهم هستند و برخی چیزها نه اما زمانی که وقت کافی برای همه ی کارها نیست، مواردی از دست شما درخواهد رفت.
تعدادی ازدوستان این اعترافات مادران تنبل خود را به اشتراک گذاشته اند. به جای پست  های دیگری که باعث می شود  شما از اینکه بهترین خانه و خانواده را ندارید، احساس گناه کنید، این پست باعث خنده شما خواهد شد. نگران آن جوراب ها که با هم منطبق نیستند نباشید. بگذارید کودکانتان برای لباسهای تمیزخود جستجو کنند . مانند جستجوی یک گنج است! 
این پست  ادای احترام ما به تمام مادرانی است که بیرون از اینجا عالی و فوق العاده هستند. چه کسی این موضوع مربوط به پدر و مادر زیر را دارد... حتی اگر به این معنی باشد که شما دوباره بجای خالی کردن ماشین ظرف شویی آن را روشن کنید. زندگی پر از این لحظات  است... و پس از این آن لحظات دیگر وجود دارند.
شما تنها نیستید! اعترافات خود را درقسمت نظر خواهی با مادران دیگر به اشتراک بگذارید. (سیارک

 اعتراف مادرهای تنبل

1. "وسیله نگهداری غذا را دور انداختم زیرا نمی خواستم که بوی غذای مانده هفته پیش را استشمام کنم" کریستین


2. "من جوراب ها را دور انداختم زیرا تعدادشان برای مطابقت با هم خیلی زیاد بود و تعدادی جدید خریدم" لورا


3. " پسرم روی پشت من خرابکاری کرد. من یک لباس تمیز، و یک حوله را دور انداختم و به تخت برگشتم" رجینا


4. "ظروف کثیف و تمیز را با هم در ماشین ظرف شویی گذاشتم و آن را دوباره روشن کردم زیرا نمیخواستم ماشین ظرف شویی را خالی کنم."  رائه


5. " بیسکوییت دندانی خیس کودک نوپایم را که به من داد خوردم زیرا نمیخواستم تا سطل آشغال بروم" بریجت


6. " من یک قاشق مخلوط کن و یک ظرف پلاستیکی را امشب دور انداختم زیرا نمی خواستم آن ها را بشویم" جس


7. " بجای برداشتن یک آشغال از روی زمین، من از روی آن رد شدم تا با جارو آن را تمیز کنم." جنیفر


8. " مریض بودم و سعی داشتم از دوقلوهایم مراقبت کنم ، فنجان های نوزاد و یک جعبه غلات صبحانه در کف اتاق نشیمن برای صبحانه گذاشتم تا بتوانم روی مبل دراز بکشم و تماشا کنم. آنها حدود دو سالشان بود."   انجی


9. " ظروف کثیف را داخل جعبه در گاراژ گذاشتم زیرا نمی خواستم آنها را قبل از اینکه مهمانانمان برسند بشویم" جکی (سیارک


10. " به کودک نوپای خود اجازه دادم که برای صبحانه چیپس و کلوچه بخورد زیرا من در حال حاضر باردار هستم و واقعا آن روز صبح خودم چیپس و کلوچه هوس کرده بودم. " ال


11. "ما برای یک هفته کامل با بسته های فویل غذا پختیم و غذا را در مهمانی کریسمس در بشقاب های کاغذی خوردیم" لورین


12. " بجای بالا رفتن از پله ها برای چک کردن اتاق پسرم، به او گفتم که یک عکس بگیرد" ورونیکا


13. "من چند جفت لباس زیر دختر دیوانه ی محصلم را که کثیف کرده بود را دور انداختم"  ملیسا


14. " من به پسر بزرگم گفتم که برای خودش و برادرش برای شام پاپ کورن درست کند، آنها خیلی خوشحال بودند" لورن


15. " به کودک بزرگم در وان غذا دادم. "  کیسی


16. "به نوجوانانم در خانه همیشه پیامک میفرستم. من به این بعنوان چاره ی قرن 21 ام می اندیشم نسبت به کسانی که از دهه 70 در اتاق ها آیفون می گذاشتند!" لین


17. " کودکان من ""آب دهان خود را پرتاب می کردند". آنها همیشه این کار را می کردند. من خیلی از تمیز کردن آن همه کثیفی خسته شده بودم، به سگم آموزش داده بودم تا آب دهان ها را لیس بزند."  آلیسا (سیارک


18. "  بعد از اینکه شیر سینه ام روی بالشت چکه میکرد و یا خیس می شد برای ادامه خواب برمیگرداندم."  ملیسا


19. " من تمام قاشق ها و چنگال هایم را دور ریختم و یکسری جدید خریدم زیرا احساس خوبی از شستن آنها پس از مهمانی تولد پسرانم نداشتم." جولیسا


20. " به اندازه کافی ماشین ظرف شویی را برای اینکه بشقاب های کثیف در آن جا شوند خالی نکردم و دوباره آن را روشن کردم." سیندی
21. " یک چیز مهم در فهرست  خریدم برای من فست فود خوردن در مسیبر خانه از فروشگاه مواد غذایی است."  جو
22. " همسرم یک بار نتوانست یک جفت جوراب تمیز برای دخترم پیدا کند پس یک جفت لباس تنگ کثیف قرمز و بنفش را تکه تکه کرد و او را در آنها به مدرسه فرستاد" لورا


23. " من یک جفت قنداق پوشکی بچه را دور انداختم زیرا نمی خواستم آنها را تمیز کنم." نادیا


24. " من یک صندلی لباسشویی دارم. اگر کودکان من نتوانند آنچه را که می خواهند را در کشو پیدا کنند، روی صندلی را نگاه می کنند." مند (سیارک

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  

مترجم  itrans.ir  

نظرات

در ادامه بخوانید...

طرز تهیه تیلاپیا با لایه ای از بادام

در

ماهیتابه ی شما به اندازه ی کافی بزرگ نیست که همه ی فیله ها را بدون رویهم افتادن در آن قرار دهید. ما پیشنهاد می کنیم که آنها را دسته دسته طبخ کرده و می توانید به جای تیلاپیا از گربه ماهی ،‌سفره ماهی یا راگی نارنجی استفاده کنید.

مواد لازم برای 4 نفر

- 1 پیمانه بادام خرد شده 

- 1/4 پیمانه آرد

- 4 عدد فیله ی تیلاپیا (170 گرم)

- 1/2 ق چ نمک

- 2 ق س کره

- 2 ق س روغن زیتون

طرز تهیه  تیلاپیا با لایه ای از بادام

1/2 پیمانه بادام را در غذاساز مخلوط کرده تا زمانی که کاملا خرد شود و با 1/4 پیمانه آرد در کاسه ی کم عمقی ترکیب کنید.

نمک را کاملا روی ماهی پاشیده و در مخلوط بادام بغلتانید.

کره را با روغن زیتون در ماهیتابه  سنگین بزرگی روی حرارت متوسط  ذوب کرده و ماهی را اضافه نموده و به مدت 4 دقیقه هرطرف آن را یا تا زمان طلایی شدن ، طبخ کنید. فیله ها را برداشته و در ظرف غذاخوری قرار دهید.

1/2 پیمانه بادام باقیمانده را به ماهیتابه افزوده و به مدت یک دقیقه یا تا زمانی که طلایی شود ،‌ پخته و هر از چند گاهی هم بزنید. بادام ها را با کفگیر سوراخ دار برداشته و روی ماهی ها بریزید.(سیارک

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  

مترجم  itrans.ir  

نظرات

در ادامه بخوانید...