نحوه راه رفتن چگونه بر روحیه و سلامتی تاثیر می گذارد

در

پیاده روی

 

ایجاد تغییرات کوچک در سبک راه رفتن و پیاده روی می تواند به کاهش خطر آرتروز و افسردگی کمک کند.تعداد کمی از افراد به این فکر می کنند که چگونه یک پا را به درستی جلوی پای دیگر بگذارند. در این میان ، دانشمندان شواهد زیادی پیدا کرده اند که اصلاح راه رفتن می تواند نه تنها بر سلامت جسمی بلکه روانی از جمله افسردگی تأثیر جدی بگذارد.

 

اصلاح نحوه راه رفتن در دوران میانسالی می تواند به کاهش خطر آرتروز زانو کمک کند. این نتیجه ای است که کتی هولت ، استاد بیومکانیک و مهندسی ارتوپدی  به آن رسیده است. هولت می گوید ، پیاده روی كه در آن زانوها بسیار دور یا نزدیك به هم باشند ، باعث ایجاد فشار بیش از حد در قسمت داخلی زانو می شود.

 

پیاده روی
اصلاح نحوه راه رفتن در دوران میانسالی می تواند به کاهش خطر آرتروز زانو کمک کند.

 

آسیب هایی مانند پارگی غضروف یا تغییر شکل جزئی نیز می تواند بر نحوه راه رفتن تأثیر بگذارد. به نوبه خود ، اضافه بار مداوم می تواند تعدادی آسیب در سطح سلولی را تحریک کند. "با بار کافی بر روی بافت ها (بدن) ، بدن به طور طبیعی کار می کند ، اما تحت بار بیش از حد ، تبادل سیگنال ها بین بافت ها تغییر می کند و واکنش بدتر می شود. بدن شروع به توسعه سلول های بافت استخوانی (استئوكلاست ها )می كند . با توسعه بیش از حد فعال استئوکلاست ها ، تخریب مفاصل و غضروف ها اتفاق می افتد. در همان زمان ، سیتوکین ها تولید می شوند - سلول های ایمنی که باعث التهاب و در نتیجه ، درد در آرتروز می شوند.

 

هولت و تیم او اکنون در حال توسعه روش های اصلاح راه رفتن برای افراد 40 تا 50 ساله هستند. به طور خاص ، متخصصان تجزیه و تحلیل می کنند که چه تغییراتی (به عنوان مثال پیاده روی با گام بلند) می تواند واقعاً مفید باشد.

 

پیاده روی
 پیاده روی تند ، دفاعی در برابر افسردگی و حزن و اندوه است.


در همان زمان ، نتایج تعدادی از مطالعات نشان می دهد که تغییر در راه رفتن می تواند پیشگیری خوبی از افسردگی باشد. به گفته دکتر رابرت بریگز ، متخصص تحقیقات طب سالمندی ، به ویژه سرعت پایین راه رفتن و گام های کوتاه نشان دهنده افزایش خطر افسردگی است.

 

همانطور که بریگز روشن می کند ، افرادی که دارای راه رفتن کند هستند ، احتمال فعالیت کمتری دارند و پیاده روی سریع را دست و پا گیر می دانند. و بیهوده ،  دانشمندان به خوبی آگاه هستند: پیاده روی تند ، دفاعی در برابر افسردگی و حزن و اندوه است. و اگر با یک راه رفتن گسترده و سریع و "شاد" راه می روید ، می توانید به سرعت روحیه خود را بهبود بخشید 

نظرات

۱۴۰۰/۱۲/۱۴راه رفتن مردی که ورزش می کند چگونه است؟ فردی که مهارت خاصی ندارد، می تواند به راحتی یک ورزشکار را در میان انبوه مردم عادی با راه رفتنش تشخیص دهد. علاوه بر این، برخی از ویژگی های راه رفتن ورزشکاران این امکان را فراهم می کند که نه تنها واقعیت تعلق آنها به دنیای ورزش را مشخص کند، بلکه با احتمال بالایی مشخص شود که فرد به چه نوع رشته ورزشی مشغول است.

۱۴۰۰/۱۲/۱۴مدل راه رفتن ورزشکار قدرتی....... هنگام راه رفتن، یک ورزشکار از دنیای وزنه برداری، در حالی که بدن را صاف نگه داشته، گویی حواسش جمع است، اندکی از این طرف به سمت دیگر نغلتد و دستانش را کمی از هم باز می کند، گویی مانعی نامرئی مانع از خم شدن او می شود. چنین ویژگی های راه رفتن ناشی از رشد فعال توده عضلانی است و به طور کلی برای نمایندگان ورزش هایی که در آنها قدرت بدنی مهم است مشخص است. به عنوان مثال، بوکسورها و سایر ورزشکارانی که در نوعی از هنرهای رزمی شرکت می کنند، در هنگام راه رفتن نیز رفتار مشابهی دارند. در عین حال، کشتی گیران معمولا عادت دارند همیشه در حالت آماده باش باشند، که باعث می شود حرکات آنها در هنگام راه رفتن تندتر شود و چشمانشان محتاط باشد.

۱۴۰۰/۱۲/۱۴مدل راه رفتن ورزشکار سرعتی......... به اندازه کافی آسان است که در خیابان فردی را بشناسید که به طور جدی درگیر ورزش های سرعت بالا است. برای مثال، آهسته راه رفتن برای دوندگان به دلیل رشد عضلات پا و نگرش معمول به سرعت برای دوندگان دشوار است؛ هنگام راه رفتن، به نظر می رسد همیشه عجله دارند و با گامی سریع و گسترده حرکت می کنند.

۱۴۰۰/۱۲/۱۴مدل راه رفتن دوچرخه سواران...... یک راه رفتن بسیار خاص ایجاد می کنند - هنگام راه رفتن، آنها هرگز پاهای خود را مستقیم تکان نمی دهند، بلکه آنها را به آرامی در امتداد یک سهمی حرکت می دهند، گویی روی زمین شناور هستند. به عبارت دیگر، دوچرخه‌سواران حتی در حین پیاده‌روی، پدال‌های «اسب آهنین» خود را ترک نمی‌کنند، که به ناچار توجه دیگران را به خود جلب می‌کند

۱۴۰۰/۱۲/۱۴مدل راه رفتن شناگران....... چنین ورزش پر سرعتی مانند شنا نیز اثر خود را در راه رفتن به جا می گذارد، با این حال، بر خلاف دوندگان و دوچرخه سواران، هنگام راه رفتن، نه به اندازه پاها بلکه با بازوهایشان که در حین حرکت به شدت آنها را تاب می دهند و هوای زیر دست ها را درهم می کشد. علاوه بر این، راه رفتن یک شناگر حرفه ای نیز با حرکات خاص تنه مشخص می شود که هنگام راه رفتن کمی از یک طرف به طرف دیگر می چرخد.

۱۴۰۰/۱۲/۱۴مدل راه رفتن ورزش های پرشی....... راه رفتن بسکتبالیست ها و پرش های ارتفاع، اصولاً تفاوت چندانی با راه رفتن دوندگان ندارد. هر دوی آنها پاهای قوی دارند. بسکتبالیست ها و جامپرها به همان اندازه سریع در خیابان ها قدم می زنند، اما ویژگی متمایز آنها عادتشان به بالا پریدن هرازگاهی است. به عنوان مثال، هر از چند گاهی در وسایل نقلیه عمومی یا در حین راه رفتن زیر درختان، برای رسیدن دستان به شاخه ها به بالا می پرند.

در ادامه بخوانید...

یازده هشدار جدی برای عود افسردگی

در

افسردگی ماژور (عمده) یک اختلال مزمن می‌باشد
برخی از افراد مبتلا به افسردگی ماژور تنها یک بار در زندگی خود علائم این افسردگی را تجربه می‌کنند. در افراد دیگر چندین بار عود می‌کند و آن را تجربه می‌کنند. زمانی که درمان شد، به منظور درنظر داشتن علائم عود آن، توجه به احساسات مهم خواهد بود. استفاده از راهنمایی‌ها و عکس‌العمل فوری به علائم هشداردهنده امکان دارد به پیشگیری از بازگشت کامل افسردگی ماژور کمک نماید.


1-حالت افسردگی
چگونه می‌توانید افسردگی را از غمگینی ساده تشخیص دهید؟ اگر بخاطر رویداد خاصی از جمله، از دست دادن کار یا از هم گسیختن رابطه‌ چنین حسی دارید، این می‌تواند نرمال و موقت باشد. اگر هر روز به مدت بیش از دو هفته احساس غمگینی، ناامیدی، حالت گریه، یا «تهی‌بودن» دارید و دیگر جوانب زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده، امکان دارد افسردگی بالینی باشد.


2-توقف برنامه‌ها، صرف نظر کردن از کارهای اجتماعی
آیا دوست ندارید به بیرون از خانه بروید؟ آیا در برقراری گفتگو زیاد تقلا می‌کنید؟ وقتی اعضایی از خانواده سعی در بیدار کردن شما از خواب دارند، شما سعی دارید در رختخواب بمانید؟ حفظ شبکه اجتماعی قوی مهم می‌باشد. فقدان لذت بردن از این فعالیت‌ها می‌تواند نشان‌دهنده احساس افسردگی باشد. می‌تواند موجب الحاق شما به گروهی از افرادی باشد که علت این رفتار شما را درک می‌کنند.


3-تغییر در عادات خواب شما از جمله بی‌خوابی

مشکل بهم خوردن خواب یا خواب آلودگی- می‌تواند نشانه افسردگی باشد. نشانه‌های دیگری نیز وجود دارند که ظهور یا وخیم‌تر شدن آنها نیز می‌تواند نشاندهنده افسردگی باشد از جمله خستگی. اگر شما مرتبا بی‌خوابی دارید یا بقدری زیاد می‌خوابید که نمی‌خواهید از رختخواب بیرون بیایید، با دکتر خود مشورت نمائید. اگر مشکلات خوابی شما نشانه‌ی عود افسردگی را دارد، دارو و گفتار درمانی می‌تواند به شما کمک نماید.


4-زودرنجی
در صورتی که اخیرا احساس می‌کنید، کنترل استرس‌های روزانه برایتان سخت شده است، چیزهای کوچک شما را می‌رنجاند، مداوما با دوستان و خانواده خود مشاجره دارید، چیزی را که قبلا به راحتی با آن برخورد می‌کردید هم اکنون در برابر آن شدیدا طغیان می‌کنید؛ در این حالت افسردگی خودش را به شکل زودرنجی و عصبانیت نشان داده است. گاهی‌اوقات، بهنگام افسردگی شدید، مردان بیش از زنان رفتاری زودرنجانه دارند.


5-از دست دادن میل جنسی و تمایلات دیگر
این یکی از شایع‌ترین علایم افسردگی می‌باشد. فعالیت‌هایی را که قبلا از آنها لذت می‌بردید هم‌اکنون ممکن است تحمیلی باشد. اگر در گذشته افسردگی داشته و احساسات خود را نسبت به همسر یا فرزندان از دست داده یا علاقه بر شغل، سرگرمی‌ها، یا دیگر فعالیت های مورد علاقه‌ را به مدت بیش از دو هفته از دست داده اید، آیا این می‌تواند دوباره عود کند؟ از دکتر کمک بگیرید. علائم تکرار در ظرف یکسال، شما را در معرض عود افسردگی قرار خواهد داد.

6-احساس بی‌ارزشی
احساس خودبیزاری و گناهکاری که قبلا داشته‌اید، ممکن است دوباره بازگردد. یا اینکه امکان دارد، قادر به «توقف» انتقاد از خود نباشید، و به شکست خود فکر کنید. امکان دارد خود را مسئول رویدادهایی بدانید که خارج از کنترل شما بوده است. روان درمانی ممکن است به شما در مورد عزت نفس پایین کمک کرده و یاد دهد که روی نقاط قوت خود تاکید داشته باشید. اگر افسرده هستید و اقدام به خودکشی نمائید احتمالا در معرض خطر بالاتری از عود افسردگی خواهید بود.


7-درد و رنج‌های شدید
آیا پشتتان درد می‌کند در حالی که کاری انجام نداده‌اید که پشتتان خسته شود؟ سردرد و دل درد شدید دارید؟ در قسمت قفسه سینه، پاها یا بازوها درد شدیدی دارید؟ شما نمی‌توانید درد فیزیکی را بعنوان نشانه‌ای از افسردگی ببینید، اما افسردگی می‌تواند علت درد فیزیکی هم باشد. در صورتی که درد و رنجی دارید که با درمان خوب نمی‌شود، از دکتر بپرسید که آیا افسردگی امکان دارد موجب ایجاد چنین شرایطی شده باشد یا نه..(سیارک)


8-افزایش یا کاهش ناگهانی وزن
بسیاری از افرادی که افسرده هستند علاقه‌شان نسبت به غذا و غذا خوردن کم می‌شود. ممکن است غذاخوردن را فراموش کنند یا حتی بالاجبار غذا بخورند. برخی دیگر وقتی افسرده هستند پرخوری می‌کنند. در صورتی که افسرده هستید و تغییر شدیدی در اشتهای خود می‌بینید، یا بدون تغییر در رژیم غذایی خود یا بدون ورزش، وزن تان افزایش یا کاهش یافته؛ این امکان دارد نشانه عود افسردگی باشد.


9-خستگی
آیا سراسر روز خسته هستید؟ افسردگی می‌تواند سبب احساس خستگی زیاد یا تضعیف شما در انجام کارها گردد. فعالیت‌های روزانه از جمله لباس پوشیدن و ظرف شستن به نظر فشاراور یا طاقت‌فرسا می‌رسد. غذا نخوردن یا داشتن رژیم غذایی ناسالم می‌تواند موجب خستگی‌ شود. تغذیه، ورزش و خواب خوب می‌تواند به مبارزه شما در این راستا کمک کند.


10-کاهش قدرت تفکر
گاهی اوقات افراد احساس می‌کنند که در دوران افسردگی‌ قدرت تفکرشان کم شده است. امکان دارد به راحتی حواس پرت شده یا تمرکز حواس برایتان سخت گردد. امکان دارد به طور ناگهانی به خاطر سپردن چیزها برایتان سخت گردد. احتمال دارد در تصمیم‌گیری برای حل مشکلات کاری دچار مشکل شوید (از اینکه صبح چه چیزی بپوشید گرفته تا مشکلات اساسی). شروع ناگهانی علائم یک هشدار از عود افسردگی است.


11-فکر کردن به خودکشی
فکر خودکشی یک هشدار جدی است و می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی شدید و خطر عود افسردگی باشد. برخی از افراد مرتبا به خودکشی فکر می‌کنند. امکان دارد دیگران به خودکشی یا چگونگی آسیب رساندن به خود فکر کنند. به خصوص افرادی که احساس نا امیدی می‌کنند و تمایل خود را نسبت به فعالیت‌های مورد علاقه‌شان از دست داده‌اند. اگر خودتان یا فرد دیگری را می‌شناسید که چنین افکار یا سخنانی درباره خودکشی دارند، فورا از دکتر یا روانپزشک برای درمان افسردگی کمک بگیرید.
افراد تجربه‌های متفاوتی از افسردگی دارند. اگر شما هریک از علائم یا نشانه‌های هشداردهنده را که شما را نگران کرده دارید، با دکتر یا یک روانپزشک مشورت کنید. احتمالا جهت جلوگیری از عود افسردگی‌ تراپی را توصیه کنند یا داروهایتان را افزایش دهند. برای کاهش استرس تدابیری را در نظر گیرید. در صورت امکان فعالیت‌هایی که به شما حس خوبی در طول روز می‌دهند را به برنامه‌ اضافه کنید. با سه یا بیشتر از سه بار وقوع افسردگی، امکان نیاز به درمان طولانی مدت وجود دارد.(سیارک)

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. 

ترجمه توسط itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

چه زمان استخوان ها می شکنند

در

چه زمان استخوان ها می شکنند؟
 همانطور که ما پیرتر می شویم، استخوان ها ممکن است بشکنند یا ضعیف تر شوند اگر مراحل قوی نگهداشتن آنها را دنبال نکنیم. رایج ترین شکستگی ها در استخوان هایضعیف در استخوان مچ دست، ستون فقرات و لگن می باشد.استخوان های شکسته در ستون فقرات شما دردناک هستند و خوب شدن آنها بسیار آهسته است. افرادی که در ستون فقراتشان استخوان های ضعیف دارند بتدریج قدشان کوتاه می شود و وضعیتشان به گوژپشتی درمی آید.

با گذشت زمان یک ستون فقرات خمیده می تواند راه رفتن یا حتی نشستن را سخت کند. لگن های شکسته مشکل بسیار جدی ای با بالا رفتن سن هستند. آنها تا حد زیادی خطر مرگ را به خصوص در طول سال پس از شکستگی افزایش می دهند. افرادی که شکستگی لگن دارند، ممکن است برای ماه ها یا حتی سال ها بهبود نیابند. زیرا آنها اغلب نمی توانند از خودشان مراقبت کنند، آنها به احتمال زیاد مجبور به زندگی در خانه سالمندان می شوند.
راهنمایی هایی برای قوی نگهداشتن استخوان ها
- کلسیم در غذاهایی مانند شیر، سبزیجات سبز برگ و سویا یافت می شود. از میان وعده هایی مانند ماست و پنیر برای افزایش کلسیم خود لذت ببرید. شما هم چنین می توانید مکمل های کلسیم را دریافت کرده یا غذاهایی که به طور خاص با کلسیم غنی شده اند را بخورید.
- بدن شما برای جذب کلسیم به ویتامین دی نیاز دارد. اطمینان حاصل کنید که از رژیم غذایی خود، نور خورشید یا مکمل ها به قدر کافی ویتامین دی دریافت می کنید.
- حتی فعالیت های ساده مانند پیاده روی و بالا رفتن از پله استخوان های شما را قوی خواهد کرد. حداقل روی 30 دقیقه فعالیت بدنی انجام دهید، حتی اگر هر دفعه فقط 10 دقیقه شود (کودکان باید حداقل روزی 60 دقیقه ورزش کنند).(سیارک)

شما ممکن است در خطر باشید.
بسیاری از ما فکر می کنیم که در خطر از دست رفتن استخوان یا شکستگی ها نیستیم. ما معتقدیم که اگر تاکنون هیچ نشانه ای از آسیب استخوان نداشتیم، پس استخوان هایمان قوی هستند. زیرا هیچ علائم هشدار مشهودی وجود ندارد، حتی پزشکان اغلب علائم مشکل را از دست می دهند. اکثر ما چکاپ فشار خون و کلسترول برای سلامت قلب انجام می دهیم. ارزیابی حجم استخوان یک راه مهم برای چک کردن سلامت استخوان است.
خطر پوکی استخوان بین زنان بالاتر است. همچنین این خطر برای سفید پوست ها و آسیایی ها از دیگر افراد بیشتر است. با این حال، یادآوری اینکه این خطر واقعی برای مردان مسن تر و زنان با تمام پیش زمینه ها است، مهم است.
در اینجا چند سرنخ وجود دارد که می گوید شما در خطر هستید :(سیارک)
- شما وابستگان مسن تری دارید که شکستگی داشتند.
- شما بیماری هایی داشتید یا داروهایی مصرف کرده اید که ممکن است باعث ضعیف شدن استخوان ها شود.
- شما کمبود وزن دارید.
بدین خاطر دانستن خطرهای سلامت استخوان ضعیف در تمام سنین مهم است. "پرچم های قرمز" زیادی وجود دارد که علائمی هستند که شما در خطر استخوان های ضعیف هستید (چک لیست "آیا شما در معرض استخوان های ضعیف هستید؟" را ببینید). بعلاوه، کلسیم و ویتامین دی مصرفی شما، سطح فعالیت فیزیکی و داروها تماما بایستی ارزیابی شوند.  (سیارک)

 اهمیت استحکام استخوان ها

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. 

ترجمه توسط itrans.ir

نظرات

۱۳۹۵/۱۲/۲۷I enjoyed reading your views on this topic. Your talent for writing shines through in your original content and vast knogwedle. I share your views and appreciate your hard work.

در ادامه بخوانید...

راز جوان ماندن

در

گریس میلر یک زن 76 ساله است که برای یک آزمون غربالگری پوست نزد من آمد. من سن و سابقه ی او را می دانستم چون من مدارک پزشکی الکترونیکی او را در میزم، قبل از اینکه اورا مطالعه کنم، را بدقت بررسی کرده بودم. او یک دختر میدوسترن (ایالت هایی میانی ایالات متحده) بود که سال پیش با همسرش به سن دیگو آمد، همسرش در نیروی دریایی بود، و بجای مبارزه با یکی دیگر از زمستان های شیکاگو، تصمیم به ماندن گرفته بود. او (همسرش) آن زمان درگذشت و در حال حاضر خانم میلر، تنهایی در خانه ای که آنها مشرف به اقیانوس آرام ساخته بودند، زندگی می کند.


او موهای هلویی سیر (sandy brown) و چشمان آبی درخشان، و یک عینک طلایی زیبا و گردنبندی سنگی داشت. گوشواره های آویزان او زیر چراغ آزمایش می درخشید. ظاهر او متفاوت از سن او بود او 20 سال جوانتر از 76 سال به نظر می رسید.(سیارک
او چندتا چین و چروک در اطراف چشمش، و خطوطی در اطراف دهانش داشت. پلک هایش کمی آویزان بودند و گردن او چین و چروک ملایمی داشت. جواهرات و کیف دیزاینر او نشان می داد که او تا به حال زندگی راحتی داشته است. وقتی که از او پرسیدم که راز جوان به نظر رسیدن او چه بود، او خندید. "تا جائیکه می توانم بیاد آورم از روغن الای (Olay) استفاده می کنم،" او پذیرفت، کلش همین بود. وقتی او را آزمایش می کردم، او در جواب سوال من، افکار خود را بیان می کرد:
او کمتر در معرض آفتاب قرار می گرفت، اما هرگز از کرم ضدآفتاب استفاده نکرد.
او هرگز سیگار نکشیده بود.
او بطور منظم پیاده روی می کرد، اما هرگز به یک رژیم غذایی توصیه شده، پایبند نبود.
او هرگز از کرم های آنتی اکسیدانی، ضدپیری، یا ضد چین و چروک استفاده نکرده بود.
و او عالی و شگفت انگیز بنظر می رسید.
"راز،" او بعد از فکرکردن به آن، پاسخ داد، "فکر کنم برای جوان بنظر رسیدن، پول زیادی هدر نمی رود، اما زیبا بنظر رسیدن پول زیادی لازم دارد." فکر کردم باید آنرا بنوسیم.(سیارک
استفاده نکردن از کرم آنتی اکسیدانی، رژیم غذایی با قند پایین، کرم ضدآفتاب، یا روش لوازم آرایشی و بهداشتی، مانع از پیر شدن می شود. مفاهیم ضد پیری، پیری در جهت مخالف (aging backward)، مبارزه با سن (Age defying) و معکوس سازی سن (age reversal) مفاهیم غیر واقعی و وعده های دروغینِ اتاق هیئت مدیره در خیابان مدیسون است.
آیا شما می خواهید که راز جوان ماندن را بدانید؟ از جذبه ی کرم های آنتی اکسیدانی دوری کنید، و به بخش کفش بروید. اگر شما می خواهید جوان بنظر برسید، و نیز زیبا باشید این یک استفاده بسیار بهتر از پول شما است.
**من برای نوشتن این پست، هیچ کفش زنانه رایگانی دریافت نکرده ام.

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

آیا قهوه برای سلامتی خوب است

در

براساس نتایج یک پژوهش در کره جنوبی، نوشیدن چند فنجان قهوه در روز می‌تواند در جلوگیری از انسداد رگ‌های خونی از عوامل کلیدی در بیماری‌های قلبی موثر باشد.برای انجام این پژوهش، وضع سلامت بیش از ۲۵ هزار مرد و زن کارمند در محل کار آنها به طور مرتب بررسی شد.

با این حال، در مطالعات دیگری آمده است که بین مصرف قهوه و مشکلاتی مثل افزایش کلسترول یا فشار خون ارتباط نزدیکی وجود دارد.تحقیقات تازه حاکیست زنانی که روزانه دو یا سه فنجان قهوه می نوشند با خطر کمتر ابتلا به افسردگی روبرو هستند.

معلوم نیست چرا قهوه ممکن است چنین اثری داشته باشد اما نویسندگان این مقاله معتقدند که کافئین موجود در قهوه ممکن است باعث تغییرات شیمیایی در مغز شود. قهوه بدون کافئین اثر مشابهی نداشت.این یافته ها حاصل مطالعه بر بیش از ۵۰ هزار پرستار زن در آمریکاست.کارشناسان اکنون توصیه می کنند که مطالعات بیشتری برای درک این ارتباط انجام شود.

آنها می گویند هنوز زود است که به زنان توصیه شود برای بهبود حال روحی قهوه بیشتری بنوشند.تیم محققان در دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد وضعیت سلامتی زنان را طی یک دهه از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶ زیر نظر گرفت و برای ضبط میزان مصرف قهوه توسط آنها از پرسشنامه هایی استفاده کرد.در این مدت کمی بیش از ۲۶۰۰ زن به افسردگی مبتلا شدند.

بیشتر این زنان اصلا قهوه نمی نوشیدند یا فقط عادت به نوشیدن مقدار کمی قهوه داشتند.خطر ابتلا به افسردگی برای کسانی که روزانه دو یا سه فنجان قهوه می خوردند، در مقایسه با زنانی که هفته ای یک فنجان یا کمتر قهوه کافئین دار می نوشیدند، ۱۵ درصد کمتر بود.کاهش خطر ابتلا به افسردگی برای کسانی که روزانه چهار فنجان یا بیشتر قهوه می خوردند ۲۰ درصد بود.

احتمال آنکه کسانی که مرتب قهوه می نوشیدند سیگار بکشند یا الکل مصرف کنند بیشتر بود و کمتر احتمال داشت که به کلیسا بروند و کارهای داوطلبانه انجام دهند. همچنین احتمال اضافه وزن، فشار خون یا دیابت در آنها کمتر بود.حتی پس از احتساب همه این متغیرها، روند ارتباط افزایش مصرف قهوه با کاهش افسردگی برقرار بود.کافئین زیاد همچنین می تواند احساس اضطراب را تشدید کند.

پروفسور برتیل فردهولم کارشناس دارو و فیزیولوژی در موسسه سوئدی کارولینسکا گفت که این یافته ها برای دوستداران قهوه اطمینان بخش است.او گفت: "این با مقدار زیادی از مطالعات قبلی و آنچه درباره کافئین و مغز می دانستیم جور در می آید. کافئین آدنوسین را مسدود می کند، که تاثیری شبیه به افزایش تولید دوپامین دارد. و بیش از پیش روشن می شود که نواحی غنی از دوپامین در مغز خیلی بیش از آنکه قبلا فرض می شد در افسردگی نقش دارد."

"علیرغم بعضی تلاش های جانانه برای نشان دادن خطرات قهوه، تا حالا این مساله ثابت نشده است. این مطالعه تازه یکی دیگر از نگرانی ها در مورد مصرف کافئین را برطرف می کند. شواهد قوی وجود دارد که اگر قهوه به اندازه مصرف شود، از چیزهایی نیست که به سلامت ما آسیب بزند."

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

 

نظرات

۱۳۹۵/۱۱/۱این قهوه های فوری هم تاثیر دارن؟

در ادامه بخوانید...

چرا زنان بیشتر از مردان در مقابل خطر افسردگی قرار دارند

در

(سیارک)  : امروزه بر اساس نتایج سال‌ها مطالعه میدانی، محققان شکی ندارند که خطر افسردگی، زنان را بیش از مردان تهدید می کند و احتمال ابتلای آنان به این اختلال خلقی دو برابر مردان است. از آنجایی که زنان نخستین کسانی هستند که به عنوان مادر پاسخگوی نیازهای حیاتی کودک هستند، سلامت روحی آنان تأثیر مستقیمی بر سلامت روحی و روانی فرزندانشان و در نتیجه سلامت روان جامعه خواهد گذاشت. از همین روست که در این مطلب سعی می‌کنم به عواملی که ممکن است به افسردگی در زنان منجر شود اشاره کنم.

افسردگی چیست؟

افسردگی یکی از مهمترین انواع اختلالات خلقی است که در بسیاری از موارد دلیل اصلی مراجعه افراد به مراکز مشاوره و روان درمانی محسوب می شود. بیماری افسردگی انواع مختلفی دارد که از جمله مهمترین هایش افسردگی شدید، خفیف، بای پولار )یا دو قطبی(، بعد از زایمان و افسردگی خلقی فصلی هستند.

علائم افسردگی چیست؟

نشانه افسردگی و علامت اصلی افسردگی نوعی حس غم و ناامیدی است که گریبانگیر فرد می‌شود و سلامت روان فرد را به خطر می اندازد و طولانی شدن افسردگی را باید جدی گرفت. افسردگی در دراز مدت بر کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی و راندمان کاری و تحصیلی افراد تأثیر بسیاری می گذارد. اختلال در خواب، اختلال در تغذیه، گوشه گیری، بی میلی به کار، کاهش میل جنسی، ناتوانی جنسی در مردان، ناامیدی، پرخاشگری، زودرنجی، خستگی، منفی بافی، عدم و یا کمبود تمرکز و تمایل به خودکشی از دیگر علایم افسردگی محسوب می شوند.
در سی سال اخیر تحقیقات انجام شده در زمینه افسردگی نشان داده‌اند که این بیماری چند عاملی است که با ارائه یک مدل بیولوژیکی روانی اجتماعی بهتر می‌توان آن را فهمید.
عوامل مختلفی مانند رویارویی با مشکلات و شرایط دشوار زندگی از یک سو و راهکارهایی که شخص از آنان برای حل مسائل خود استفاده می کند از سوی دیگر در بروز اختلالات خلقی موثرند. تجربیاتی چون "از دست دادن" می‌تواند عاملی برای شروع افسردگی باشد. این از دست دادن می‌تواند مرگ یکی از نزدیکان، از دست دادن یک موقعیت اجتماعی یا شغلی، از دست دادن توجه و عشق دیگری و یا حتی از دست دادن احترام و اعتبار شخص در چشم دیگران باشد.

تأثیر تبعیض بر افسردگی

علاوه بر عوامل هورمونی و تأثیر آن‌ها خصوصا بر زنان از جمله در دوران بلوغ، حاملگی، دوران بعد از زایمان یا همچنین یائسگی، عدم برخورداری از عزت نفس کافی ریشه بسیاری از انواع افسردگی محسوب می شود. به رغم همه پیشرفت‌های اجتماعی شاید تصور اینکه هنوز در بسیاری از خانواده‌ها فرزند پسر را بر دختر ترجیح می‌دهند سخت باشد.

در ایران با اینکه دختران در عرصه های مختلف توانایی‌های خود را نشان داده و برای مثال درصد بالایی از دانشجویان دانشگاهها را تشکیل می‌دهند، همچنان با تبعیض حاکم بر خانواده مواجه بوده و بیش از پسران مورد آزار، خشونت، کنترل، تحقیر و بی مهری والدین خود قرار می گیرند. تبعیض موجود بین فرزندان دختر و پسر، رفتار خصمانه والدین با آن‌ها و به کارگیری روشهای تربیتی سنتی که در آن دختران جنس دوم محسوب می‌شوند دلایلی هستند که موجب کاهش عزت نفس دختران شده و در نتیجه بر میزان شکنندگی روحیشان می افزاید.
بیشترین علامت‌های افسردگی در زنان را می‌توان در شروع دوران بلوغ مشاهده کرد. زمانی که دوران کودکی به سر آمده و دختر وارد مرحله‌ای می شود که به طور جدی با انتظارات خانواده و جامعه روبرو می شود. مواجه شدن نوجوان با بحران هویتی و تغییرات جسمی، ترشح هورمون‌های جنسی و پیدایش نیازهای جنسی از یک سو و تصور جدا شدن از خانواده، شروع زندگی مستقل و قرار گرفتن در شرایطی که باید برای آینده تصمیم بگیرد، از سوی دیگر، می‌تواند گذار از این برهه از زندگی را سخت کند.
از آنجایی که زنان و مردان در بیان احساساتشان با هم متفاوتند، واکنشی که در مقابل فشارهای روحی از خود نشان می‌دهند نیز یکسان نیست. در حالی که پسران عموما نگرانی هایشان را با پرخاشگری و ناهنجاری‌های رفتاری نشان می‌دهند، اکثر دختران در شرایط مشابه دچار اختلالات خلقی و افسردگی می شوند.

تاثیر عزت نفس بر افسردگی

تجربه آزار و اذیت جنسی، خشونت، بی مهری و تجاوز هم بیش از پسران موجب افسردگی زنان می شود
"هم ذات پنداری" روندی است که در طی آن کودک تلاش می کند شبیه والدین هم‌جنسش باشد. مرگ زودهنگام مادر یا داشتن مادری افسرده احتمال افسردگی کودکان دختر را که از مادر الگو برداری می‌کنند افزایش می دهد. عدم توجه مادری که از افسردگی رنج می‌برد بخت برخورداری از عزت نفس کافی را کم کرده و ممکن است از دختر، زنی بسازد که برای خود هیچ ارزشی قایل نیست.
عزت نفس می‌تواند جنبه‌های مختلفی داشته باشد. یکی از جنبه هایش به فرد و خصوصیات شخصی چون میزان استعداد، درجه جذابییت، زیبایی و اخلاق او بر می‌گردد و جنبه دیگر به ارزیابی که از خود در ایفای نقش اجتماعی‌اش دارد مرتبط است.
کمبود عزت نفس موجب می‌شود که فرد از خود تصویری منفی داشته باشد، آن را به همه جوانب زندگی تعمیم دهد و در نتیجه دچار نوعی درماندگی شود. این حس درماندگی که اصطلاحاً با "مود" پایین شروع می‌شود کم کم می‌تواند تبدیل به افسردگی شود. فرد افسرده عموما خود را بی ارزش، دنیا را پوچ و آینده را سیاه می‌بیند.
تجربه آزار جنسی، خشونت، بی مهری و تجاوز هم بیش از پسران موجب افسردگی زنان می شود. اینگونه تجربیات زن را دچار درماندگی می کند، گاه موجب می‌شود که او خود را در بروز اینگونه رفتارها مقصر بداند و با سرزنش خود هر چه بیشتر منزوی شود و این امر بر روابط اجتماعی او تأثیر منفی بگذارد. (سیارک

تاثیر اشتغال و استرس بر افسردگی

برخی از زنان با بچه دار شدن خود را تنها به عنوان مادر تعریف و تمام وقتشان را صرف تعلیم و تربیت فرزندانشان می کنند. در این صورت زندگی یک زوج آنقدر وقف بچه‌ها می شود که تصور تداوم رابطه آن‌ها بدون وجود فرزندانشان ناممکن است. زنانی که زندگی شان تنها وقف خانه داری و بچه‌داری است با بزرگ شدن آنها و ترک خانه و تصور اینکه دیگر کسی به مراقبت و حضور آنان نیاز ندارد، ممکن است دچار افسردگی شوند. آن‌ها با رفتن بچه‌ها احساس می‌کنند فایده ای برای دیگران ندارند و هویت خود را از دست داده‌اند.
نتیجه بعضی از تحقیقات نشان داده است که عدم اشتغال و داشتن سه فرزند یا بیشتر می‌تواند به علت شکننده کردن موقعیت اجتماعی زن به عاملی برای افسردگی بدل شود. استیصال و گیر کردن در موقعیتی که راه خارج شدن از آن دشوار به نظر می‌رسد یکی از عوامل مهم در بروز افسردگی است.
در برخی افراد استرس نیز می‌تواند ریشه افسردگی باشد.

برخی از کارشناسان معتقدند که علت افسردگی بسیاری از زنان تنها شکنندگی روحی آنان نبوده و به میزان استرسی که در زندگی روزمره با آن روبرو هستند نیز بستگی دارد. مسئولیت پذیری بیش از حد در محیط خانه و کار و رسیدگی به فرزندان یا سالمندان باری است سنگین که اکثر آنان بدوش می کشند. زنانی که بدون همسر و به تنهایی باید پاسخگوی نیازهای عاطفی و مادی فرزندانشان باشند بیش از دیگران احساس استیصال می‌کنند و امکان بروز افسردگی در آنان به مراتب بیشتر است.در میان زنان شاغل دسته‌ای که نتوانسته اند بین زندگی خانوادگی و شغلی خود تعادل ایجاد کنند اغلب سرخورده می شوند.

آنان بدون توافق با شریک زندگی‌شان، تصور می‌کردند که به راحتی از پس هر دو نقش خود در خانه و بیرون از آن بر می آیند. متأسفانه عدم تقسیم کار در خانه و در نتیجه به دوش کشیدن بخش بزرگی از مسئولیت خانواده و تعلیم و تربیت فرزندان بار مضاعفی است که آنها بعد از مدتی توان تحملش را از دست می دهند. این زنان نهایتاً ممکن است به این نتیجه برسند که وظایف خود را آنطور که باید انجام نمی‌دهند و در نتیجه احساس گناه و عدم رضایت کنند. (سیارک

تاثیر خانواده سنتی، حقوق نابرابر بر افسردگی

افسردگی گاهی نتیجه زندگی در فرهنگی است که در آن محدوده سنی اطاعت از والدین روشن نیست
تجربه‌ام در ارتباط با خانواده‌های ایرانی نشان می‌دهد که اختلافات زناشویی، عدم برخورداری از حمایت همسر، درک نشدن توسط او یا طرد شدن توسط خانواده از دیگر مواردی است که بر میزان افسردگی در زنان تأثیر گذار است.
عدم پذیرش و به رسمیت شناختن شیوه زندگی فرد توسط خانواده تأثیرات عمیقی بر او می گذارد. این عدم پذیرش شخص را در بن بستی عاطفی قرار می دهد و او را علی‌رغم میلش مجبور به انتخاب می کند. انتخابی که در آن ادای دین به یکی عدم احترام و حق نشناسی به دیگری محسوب می شود. متاسفانه عدم تعریف درست و روشن از هویت شخصی و هویت خانوادگی و روشن نبودن مرزها در برخی از محیط های خانوادگی موجب می‌شود که والدین با دخالت های بی جا در زندگی فرزندان خود، بیش از آنکه موجب خوشبختی آنان شوند، به سرنوشتشان لطمه وارد کنند.
افسردگی گاهی نتیجه زندگی در فرهنگی است که در آن محدوده سنی اطاعت از والدین روشن نیست و با وجود سن بالای فرد، دخالت در امور شخصیش، او را تا حد یک کودک پایین آورده است.همه مواردی که به آن‌ها اشاره شد به خوبی نشان می‌دهند که علاوه بر عوامل هورمونی مختص زنان، آنچه تأثیری بسزا بر سلامت روحی آنها می‌گذارد محیط خانوادگی و اجتماعی آنهاست.

محیط خانوادگی، بر دنیای درونی فرد اثر می گذارد و جامعه، عاملی بیرونی است که سلامت روحی او را تحت تأثیر قرار می دهد. از همین رو برای پیشگیری یا حل مسأله افسردگی شاید بیش از هر چیز باید به فکر تغییر روش‌های تربیتی سنتی در خانواده و قوانین بسته در جامعه بود.
بهبود شرایط اقتصادی، امنیت شغلی، شرایط مناسب کار و حمایت های اجتماعی هم قطعاً به کاهش افسردگی در زنان و مردان منجر می شود. برقراری عدالت و رفع تبعیض هم چه در محیط کوچک خانواده و چه در جامعه می‌تواند مانع بروز و یا درمان افسردگی شود.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

نظرات

در ادامه بخوانید...

تفاوت پست های زنان و مردان بر روی فیس بوک

در

 

فلش بک فرایدی : تفاوت حقیقی بین آنچه که مردان و زنان بر روی فیس بوک پست می کنند، چیست؟

 کلمات، عبارات و موضوعاتی که غالباً متمایز کننده ی زنان و مردان هستند. مشخصات زبانی زنان در بالا نشان داده شده است و مشخصات زبانی مردان در زیر آن به نمایش درآمده است. ابعاد کلمه، بیانگر قدرت همبستگی است؛ رنگ بیانگر تکرار نسبی و دفعات استفاده از کلمه است. خط زیر(_)، کلمات یک عبارت چند کلمه ای را به یکدیگر مرتبط می کند. کلمات و عبارات در مرکز هستند؛ موضوعات، که بیانگر 15 کلمه ی رایج هستند، در اطراف آورده شده اند.

عبارت فلش بک فرایدی را نیز در کنار عبارت "کلیشه های تقویتی" قرار دهید. دانشمندان، از واژگان مبهمی که توسط پیام های فیس بوکی 75000 انسان ایجاد شده است، برای آشکار کردن نه تنها تفاوت بین زنان و مردان(مبارزه کردن، فوتبال بازی کردن و بازی با xbox (تفریحات مردان)در برابر بچه ها، احساسات و خرید کردن(تفریحات زنان)) استفاده می کنند، بلکه برای بیان تفاوت بین درون گراها و برون گراها(رایانه و انیمیشن(درون گراها) در برابر جشن ها و خوشگذرانی ها(برون گراها)) استفاده می کنند. اگر این عبارت، تاکنون افسردگی شما را از پای نینداخته است، به خواندن ادامه ی مطالب ادامه دهید تا با بقیه ی کلمات مبهم و شکوه آن ها آشنا شوید.
"700 میلیون کلمه، عبارت و موضوع را که از پیام های فیس بوکی 75000 داوطلب جمع آوری شده بود، مورد بررسی قرار دادیم، از این داوطلبان، تست های شخصیتی استاندارد نیز بعمل آمده بود و بدین ترتیب، متوجه شدیم که متناسب با شخصیت، جنسیت و سن افراد، زبان آن ها نیز متنوع و متفاوت است. در تکنیک "واژگان بی پایان"، خود داده ها، موجب یک بررسی جامع زبانی گردیدند که مردم را از یکدیگر متمایز می کند و ارتباطات بین انسانی را موجب می شود که قبلاً، با بررسی سنتی "واژگان محدود"، مشخص نشده بود. تحلیل های ما، موجب پیشرفت فرآیندهای روانی اجتماعی شدند و نتایج این بررسی ها نیز معتبر هستند(برای نمونه، کسانیکه در ارتفاعات زندگی می کنند، درباره ی کوهستان صحبت می کنند)، موجب ملحق شدن محققین، به گروه های تحقیقاتی شدند(برای نمونه، افرادی که از نظر روانی، دچار مشکل هستند بطور نامناسبی از عبارت "حالم بهم می خورد از" و کلمه ی "افسرده" استفاده می کنند)، نظریه های جدیدی پیشنهاد شدند(برای نمونه، یک زندگی فعال موجب ثبات احساسی می شود)، و بینش درونی را گسترش دادند(مردان زمانیکه به همسر یا دوست دختر خود اشاره می کنند، در مقایسه با زنانی که به همسر یا دوست پسر خود اشاره می کنند، بیشتر از کلمه ی "مال من" استفاده می کنند). تا به امروز، این مطالعه، جامع ترین مطالعه بوده است و به بزرگنمایی زبان و شخصیت پرداخته است".

کلمات، عبارات و موضوعاتی که غالباً متمایز کننده ی درون گرایی و برون گرایی از احساسات و ثبات هستند. A. زبان برون گرایی(چپ، یعنی "جشن گرفتن") و زبان درون گرایی(راست، یعنی "رایانه"). B. زبان، متمایز کننده ی وضعیت روان افراد(چپ، یعنی "تنفر") از احساسات پایدار(راست، یعنی "دعای خیر")است؛ مطابق با سن، جنسیت، اصلاح شده توسط Bonferroni).

آیا ترک فیسبوک باعث شادی بیشتر ما می شود

سوال تامل برانگیز فیسبوک برای استخدام کاربرانش چیست

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...