برج کپسولی ناکاگین ژاپن از داخل و بیرون چه شکلی است

در
ناکاگین
ساختمان برج کپسولی ناکاگین ، طراحی شده توسط کیشو کوروکاوا (2007 - 1934) ، یک اثر نمایشی از جنبش معماری ژاپن به نام "متابولیسم" است. این  با این ایده ساخته شده است که با جایگزینی کپسولی ها ، ساختمان نوعی عمل متابولیسم را انجام می دهد. با این حال ، در 46 سال موفقیت آمیز ، هیچ برج کپسولی دیگری جایگزین نشد.
 
این ساختمان از دو برج بتونی بهم پیوسته تشکیل شده است که 140 آپارتمان کپسولی به صورت جداگانه توسط پیچ و مهره ها به هم متصل شده اند تا بتوانند با مستهلک شدن به راحتی جایگزین شوند ، و ایده Metabolist مبنی بر تجدید پذیر بودن ساختمانها را عملی سازند.


نکات برجسته معماری در برج کپسولی ناکاگین

ناکاگین

 این ساختمان به عنوان دو برج با 144 کپسولی جداشونده و قابل تعویض (پیش ساخته در محل) طراحی شده است که می تواند به عنوان استودیو یا محل اقامت استفاده شود. هر کپسولی ساختار و مقیاس یک کانتینر قابل حمل و نقل (7.5 12.5 7 7 فوت / قاب فولادی سبک با پانل های فولادی تقویت شده) را منعکس می کند ، اما دارای یک پنجره گرد در پلکسی گلاس با قطر 4.5 فوت است. اتاق های داخلی با یک تخت ، یک واحد حمام و وسایل مختلف از جمله تلویزیون رنگی و  میز مجهز شده بودند. هزینه در سال 1972 معادل یک ماشین لوکس بود.

 

برج کپسولی ناکاگین نشان دهنده یک لحظه مهم تاریخی در معماری پس از جنگ است. طراحی آن ایده های شهری و اجتماعی متابولیست ها را تجسم می بخشد: شهری با تحرک و انعطاف پذیری ، و سیستمی متناسب با نیازهای یک جامعه دائماً در حال تغییر. این ساختمان ایده تعویض پذیری و انعطاف پذیری از طریق کپسولی را جشن می گیرد و تاریخچه آن منعکس کننده افزایش و سقوط آرمانشهرهای فن آوری متابولیسم و ​​تحول فرهنگ شهری ژاپن از اوایل دهه 1970 است. بنابراین برج به عنوان یک فسیل زنده ارائه می شود که یک درس جامع در مورد موفقیت و شکست آوانگاردهای پس از جنگ ارائه می دهد. 

 

برج کپسولی ناکاگین نمادی برای توکیو

ناکاگین

به لطف ظاهر و مفهوم منحصر به فرد خارجی ، این ساختمان نه تنها در ژاپن ، بلکه در بقیه جهان نیز بسیار مورد تحسین قرار گرفت. این بارها در راهنماهای سفر خارج از کشور ، مانند Lonely Planet ذکر شده است و اغلب در رسانه های مختلف ظاهر می شود - به طوری که تبدیل به یک مکان گردشگری با استقبال زیاد شده است که توسط بسیاری از توریست های خارجی بازدید می شود. برای تورهای راهنمای انگلیسی کپسولی هایی که توسط Showcase Tokyo اداره می شوند نیز محبوب هستند و تقریباً هر ماه 100 نفر در آنها شرکت می کنند. وزارت اقتصاد ، تجارت و صنعت و دولت کلانشهر توکیو تصاویری از ساختمان برج کپسولی ناکاگین را در فیلم های معرفی شهر در خارج از کشور گنجانده اند .

 

وضعیت امروز برج کپسولی ناکاگین 

ناکاگین

امروزه در برج کپسولی ناکاگین در ژاپن حدود 30 از 140 آپارتمان متروکه شده اند ، بعضی از آنها به دلیل نشت و کپک قابل سکونت نیستند. ساختار آن آسیب دیده است و به تهدیدی برای  عابران پیاده در برابر ریزش آوار تبدیل شده است.


ناکاگین

 

در جلسه عمومی انجمن مدیریت ساختمان در دسامبر 2017 ، پروژه حفاظت و ترمیم برج کپسولی ناکاگین از طراح ساختمانهای فعلی ، Kisho Kurokawa Architect & Associates و همراه با دفتر معماری / ساختمان مشاوره گرفت. کارگاه محیط زیست، طرحی را برای جایگزینی کپسولی پیشنهاد کرد. مشاوره های اولیه متعددی در مورد جایگزینی کپسولی ها با بخش توسعه بخش Chuo Ward Urban انجام شد ، و اگرچه مسائل همچنان باقی است ، اما پاسخ امیدوار کننده ای از مقامات مربوطه در مورد امکان تحقق این طرح دریافت شد.

 

ناکاگین

 

ناکاگین

 

ناکاگین

 

ناکاگین

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

دستمال توالت مخصوص گوشی های هوشمند نصب در سرویسهای بهداشتی فرودگاه ژاپن

در

(سیارک): فرودگاهی در ژاپن قرار است برای افزایش شهرت این کشور برای سطح بالای بهداشت ، کاغذ توالت مخصوص، برای تمیز کردن گوشی های هوشمند ، در سرویسهای بهداشتی تعبیه نماید تحقیقات نشان می دهد که میزان آلودگی گوشی های تلفن همراه به انواع باکتری ها و میکروب ها 500 برابر کاسه توالت می باشد و تعداد کمی از کاربران ، به تمیز و ضد عفونی کردن گوشی خود اقدام می نمایند.

تا کنون، 86 کابین در هفت توالت  فرودگاه بین المللی ناریتا نصب شده است . رول کاغذ مورد نطر شبیه یک نسخه کوچکتر از کاغذ توالت طبیعی می باشد. علاوه بر تمیز کردن گوشی اطلاعات سفر وخدمات Wi-Fi به زبان انگلیسی روی آن چاپ شده است.البته با توجه به تحقیقی که توسط سازمان گردشگری این کشورانجام شده است بازدید کنندگان خارجی بزرگترین مشکل در این کشور را پیدا کردن یک اتصال Wi-Fi اعلام کرده اند.

 

ژاپن در مقایسه  با سایر نقاط جهان در حال حاضر دارای  سرویس های بهداشتی عمومی بهتری می باشد.بسیاری از سرویس های بهداشتی در این کشور مجهز به صندلی، آب داغ ، هواکش و ابزارهایی برای تولید صدای موسیقی برای سرپوش گذاشتن روی هر سر و صدا و اخیرا حتی  مکانیسم بوزدایی برای از بین بردن بوی سرویس های بهداشتی می باشند.

 

 

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۹واقعا آفرین...فکر همه چیزو کردن

در ادامه بخوانید...

تنوع رنگ در مراسم های کشورژاپن

در

(سیارک)  : نمایش رقص گیشا در کیوتو که از سال 1873 هر ساله در سالن نمایش تاریخی Kaburenjo برگزار می گردد. نمایش رقص گیشا یکی از زیبا ترین نمادهای ژاپن محسوب می شوند. قبل از شروع نمایش از میهمانان در مراسم با چای سنتی ژاپنی پذیرایی می شود. تنوع رنگ را در تصاویر زیر ببینید.

 

مراسم فستیوال عروسک ها به منظور روز دختر در ژاپن برگزار می گردد و از فراگیر ترین فستیوال های این کشور می باشد. ژاپنی ها در این روز هزاران عروسک سنتی را در آب دریا رها می کنند. ژاپنی ها معتقدند که با این روش انرژی های منفی و بدشانسی از دخترانشان به عروسک ها منتقل شده و در طول سال پیش رو  مشکلی برای دخترها پیش نمی آید.

 

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

 

نظرات

۱۳۹۵/۱۱/۱کیمونو تو ایران پیدا می شه ؟

۱۳۹۵/۱۰/۲۹واقعا دنیای رنگی خیلی قشنگه

۱۳۹۵/۱۰/۲۸وای چقدر تنوع رنگ!!!

در ادامه بخوانید...

آرامگاه یعقوب لیث صفار/ اولین شهریار ایران بعد از اسلام

در

ایران با تمدن غنی و با عظمت خود و در تاریخ پر فراز و نشیب و با ابهتی که دارد، نام دلاوران زیادی را در خود حک کرده که چون الماس بر سینه اش می درخشند. یعقوب لیث صفاری (رادمان پور ماهک) یکی از این نام آوران پر افتخار می باشد. این سردار نامی و دلاور ایرانی، بنیانگذار سلسله صفاریان در ایران است که در زمان حکومت او زبان پارسی جانی دوباره گرفت. او اولین شهریار ایران بعد از ورود اسلام به ایران می باشد.

 

آرامگاه یعقوب لیث صفار با گنبد مخروطی شکل دندانه دار در قسمت شمال شرقی روستای شاه آباد در 10 کیلومتری جاده دزفول به شوشتر در استان خوزستان، در میان یکی از مهم ترین محوطه های تاریخی ایران  یعنی در خرابه های شهر جندی شاپور قرار دارد. وجود گورستانی با سنگ قبرهای باستانی در اطراف مقبره گواهی بر قدمت این اثر دارد. گنبد مخروطی شکل آرامگاه، از بهترین نوع گنبدهای مخروطی واقع در خوزستان محسوب می شود.

 

جلال و زیبایی نمای گنبد از دور کاملا جلوه گر این است که روزی این بقعه برای شخصی بزرگ و محترم بنا شده است. معماری آرامگاه یعقوب لیث صفاری از یک ورودی برخوردار است و سطح داخلی آرامگاه را از سطح بیرونی آن جدا می کند. سازه اصلی آرامگاه یعقوب لیث صفاری در خوزستان خشت خام است و نقوش برجسته و ملات گچ و خاک دارد.

 

شاید بنظرتان اینجا آرامگاه یک آدم نه چندان معروف یا شاید شخصیتی که چندان تاثیرگذار نبوده است ولی عجیب اینکه این مکان، آرامگاه یعقوب لیث صفاری یکی از بزرگ مردان با ارزش تاریخ ایران است که در زمان حکومت خود نقش و تأثیر به سزایی دربازسازی و حفظ فرهنگ و زبان پارسی داشته است. برخلاف معماری نمای بیرونی بقعه یعقوب لیث صفار که از گذشتگان به زیبایی به یادگار مانده درون آرامگاه در کمال تاسف از پادشاه با ارزش وبزرگ ایرانی بعید است که با وجود نام نیکی که در تاریخ این مرز و بوم از خود به جای گذاشته چنین آرامگاه فراموش شده ای را دارا باشد. متأسفانه آرامگاه وضعیت مناسبی ندارد و در ضریح آهنی مقبره از چوب صندوق میوه برای اتصال بخش های مختلف استفاده شده است و روی دیوار قدیمی آرامگاه هم میخ های زنگ زده، سیم های کج و معوج، تارعنکبوت هایی با گستره ی زیاد، موکت های رنگ و رو رفته و محوطه سازی نامناسب به نحو نازیبایی جلب توجه می کند که انسان را اگر از سرنوشت صاحب مقبره خبر داشته باشد، متاسف می کند. ولی هیچ کدام از این مطالب از بزرگی و ارزش این شخصیت مهم و تأثیرگذار در تاریخ ایران کم نمی کند.

حقانیت آرامگاه یعقوب لیث صفار

پیشینه تاریخی معماری آرامگاه یعقوب لیث صفار به دوره سلجوقی تا قاجار می رسد و با توجه به مرمت های مختلف که بر آن گذشته است، قدیمی ترین آن مربوط به دوره ی سلجوقی می باشد. بنا به گفته مردم بومی این منطقه در حدود چندین دهه قبل روی دیوار گنبد کتیبه ای با خط عربی قدیم وجود داشته و روی آن اسم یعقوب لیث سردار بزرگ به وضوح نوشته شده بود که بعدها توسط عده ای با اسپری مشکی پوشیده شده است. وجود تندیس بزرگی از این شهریار ایرانی که سوار بر اسب خود می تازد و در بخش غربی شهر دزفول از مسیر اندیمشک به دزفول نصب شده، مهر تأییدی بر وجود آرامگاه یعقوب لیث صفار است و البته شواهد و اسناد تاریخی بر این حقیقت هم مهر تایید می زند.

 

زندگینامه

یعقوب لیث صفار پسر مسگری از قریه قرنین اهل سیستان بود و از آنجا که شغل رویگری را از پدر به ارث برده بود به صفار معروف شد. ولی به خاطر دلاوری ها و منش والا عده ای از عیاران او را به سرداری خود انتخاب کردند. با محبوبیتی که میان مردم به خاطر جنگ با خوارج به دست آورده بود توانست به قدرت برسد. مرکز حکومت او شهر زرنگ (زرنج) در افغانستان امروزی بود. در زمان به قدرت رسیدن یعقوب لیث صفار، حکومت بنی عباس در ایران قدرت و نفوذ بسیاری داشتند و یعقوب لیث صفار که از به قدرت رسیدن اعراب و همینطور نفوذ آنان در ایران ناراضی بود، از ابتدای حکومت خود رویای سرنگونی حکومت بنی عباس را در سر داشت و معماری آرامگاه یعقوب لیث صفاری مربوط به ایرانیان است.

 

چگونگی از دنیا رفتن یعقوب لیث صفار

عقاید متعددی در مورد پیشینه این دلاور مرد ایرانی دارند، برخی بر این عقیده هستند که رگ و ریشه صفاری به پادشاهان ساسانی می رسد. شاید این خود گواه بر دشمنی این ایرانی وطن پرست با اعراب بود. از این رو بعد از فتح کرمان و نیشابور و بعد از آن فتح خراسان و سرنگونی حکومت طاهریان به جهت سرنگونی بنی عباس به خوزستان لشکر کشید و از آنجا به بغداد رفت، اما در جنگ با خلیفه شکست خورد و از ناحیه گردن به شدت زخمی و مجبور به عقب نشینی شد. سپس دوباره به شوش بازگشت تا لشکر خود را احیا و به بغداد لشکرکشی کند، ولی در میانه راه و بر مبنای اسناد تاریخی در نزدیکی دزفول کنونی (جندی شاپور) به طور ناگهانی بیمار شد و کمی بعد از دنیا رفت. همه ی مورخان بر اینکه یعقوب لیث صفار دلاوری شجاع و باهوش و بسیار سیاستمدار بود اتفاق نظر دارند .

 

پاسدار زبان پارسی

پس از حمله ی اعراب تا زمان حکومت یعقوب لیث صفار، زبان رسمی ایران و حکومت های ایرانی عربی بود، یعقوب نخستین پادشاه ایرانی بود که زبان پارسی را 200 سال بعد از ورود اسلام به ایران دوباره بازسازی و زبان رسمی کشور اعلام کرد و بعد از آن هیچ کس در دربار او حق نداشت به غیر زبان پارسی سخن بگوید. تا جایی که از زبان مورخان نقل شده است: وقتی یکی از شاعران آن عصر در مدح یعقوب لیث صفار شعری به زبان عربی سرود او را ملامت کرد و به او گفت چرا به زبان پارسی شعر نمی گویی من این زبان را نمی دانم.
یعقوب لیث صفار زبان پارسی دری را زبان رسمی کشور اعلام کرد و بعد از آن حکومت وطن دوست و فرهنگ دوست سامانی راه او را دنبال و زبان پارسی را تا حد زیادی گسترش دادند و این رسمیت تا به امروز و عصر کنونی ادامه دارد .

از آن پس گرانمایه گویندگان                                  گشودند شعر دَری را زبان

وز آن گفته چون شعر سامان گرفت                      به نظم اندرون پارسی جان گرفت

سزد گر به یعقوب خوانی درود                               که در بر رخ پارسی درگشود

نخستین هوادار شعر دَری                                       همو بود و شاید که یادآوری

منبع:همگردی

نظرات

در ادامه بخوانید...

هنر معماری در کاروانسرای سعدالسلطنه

در
کاروانسرای سعدالسلطنه
کاروانسرای سعدالسطنه که به سرای سعدالسلطنه، سرای سعدیه، سرای سعادت و بازارچه سعدالسلطنه نیز معروف است، در مرکز شهر قزوین در خیابان امام خمینی (رشت سابق و پهلوی سابق تر) قرار دارد. ورودی اصلی کاروانسرای سعدالسلطنه از خیابان امام خمینی است که ۴ طاق نما در طرفین داشته و سقف آن نورگیر ندارد و به صورت عرقچین ساخته شده است و خیابان را به حیاط اصلی سرای سعدالسلطنه متصل می سازد.

کاروانسرای سعدالسلطنه

این کاروانسرا دارای محوطه تاریخی بسیار زیبا  است که در حال حاضر بزرگ ترین مجموعه کاروانسرایی شهری قزوین محسوب می شود که در عهد قاجار و در زمان ناصر الدین شاه توسط سعدالسلطنه، فرماندار وقت قزوین بنا شده است.

 

کاروانسرای سعدالسلطنه

کاروانسرای سعدالسلطنه بزرگترین کاروانسرای سر پوشیده جهان و بزرگترین کاروانسرای درون شهری ایران و یکی از معدود کاروانسرا های ایران است که دارای چندین حمام، سرا، تیمچه، شترخان، راسته، چهارسوق، مسجد، چایخانه و … می باشد. نقش کاروانسرای سعدالسطنه در گذشته به عنوان یک سرای بازرگانی بوده است. کاروانسرای سعدالسطنه به یکی از قطب های گردشگری در شهر قزوین تبدیل شده است. 

 

کاروانسرای سعدالسلطنه


برخی می گویند چون مجموعه کاروانسرای سعدالسطنه در محل میدان چوگان دوران صفویه (کاخ باغ سعادت، میدان سعادت) بنا شده بود به آن سرای سعادت می گفتند. محمد باقرخان سعدالسلطنه اصفهانی حاکم وقت شهر قزوین در اواخر دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (سال ۱۳۱۰ هجری قمری) با توجه به مراودات اقتصادی فراوان ایران با روسیه و ترکیه، دستور داد کاروانسرایی در زمینی به مساحت 2.7 هکتار با حدود ۴۰۰ حجره در شهر قزوین بنا کنند و لقب خویش را بر روی آن نهاد و کاروانسرای سعدالسلطنه بعد از حدود دو سال با همت دو معمار اصفهانی و دو معمار قزوینی یعنی در سال ۱۳۱۲ هجری قمری به بهره برداری رسید. 

 

کاروانسرای سعدالسلطنه

این کاروانسرا از سراهای تودرتو و پیوسته به هم تشکیل گردیده است. حجره هایی که در حیاط ها واقع شده اند با ایوانچه های کاربندی شده نشانگر کمال زیبایی طرح می باشند که محورهای شرقی، غربی و شمالی، جنوبی بازار از آنها می گذرند. محورهای عمود بر هم در چهار سوق کاروانسرای سعدالسطنه به هم می پیوندد و معماری مکتب قزوین در فضاهای تجاری را به شیوه ای بسیار زیبا و ماندگار به نمایش می گذارند. بر فراز این چهار سوق گنبدی بزرگ و در چهار طرف آن چهار نیم گنبد قرار دارد که همگی دارای کاربندی و در اوج زیبایی از نظر معماری هستند.

 

کاروانسرای سعدالسلطنه

عملیات مرمت کاروانسرای سعدالسطنه نیز در قالب تفاهم نامه از طریق صندوق احیا و بهره برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی سازمان میراث فرهنگی به سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری قزوین واگذار شد و عملیات اجرایی مرمت ادامه دارد و این بنا روند مطلوبی را در حوزه مرمت و بازسازی طی می کند.

کاروانسرای سعدالسلطنه

عملیات مرمت با استفاده از منابع مالی سازمان بهسازی و نوسازی و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دست انجام است و در حال حاضر بسیاری از قسمت ها بنا مرمت شده اند قرار است قسمت های مرمت شده به زودی توسط متولی آن به کاربری هایی مانند رستوران، تولیدی و فروشگاه لباس و … اجاره داده شود.

 

کاروانسرای سعدالسلطنه

 این اثر تاریخی ابتدا در تاریخ 1316/9/17 با شماره ثبت ۱۰۲۱ در زیر مجموعه بازار قزوین ثبت شد، سپس در مورخ 1377/5/11 با شماره ۲۰۸۹ به صورت مجزا به نام کاروانسرای سعدالسلطنه ثبت و بعدها گرمابه سعدیه با شماره ۱۲۵۹۸ در تاریخ ۱۳۸۴/۵/۱۱ از کاروانسرا جدا گردید.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

مفاهیم مدرن معماری

در

(سیارک) در اوایل قرن نوزدهم میلادی اگستیوس پوگین کتاب کانتراستس (1836) (تضادها) را نوشت. همانطور که عنوان کتاب گویاست، وی در این کتاب جهان مدرن صنعتی را با یک تصویر ایده آل گرایانه از قرون وسطی مقایسه و تحقیر می کند.
به اعتقاد پوگین معماری گوتیک تنها اصول معماری مسیحیت بود.
جان راسکین منتقد هنری انگلیسی قرن 19 و نگارنده کتاب "هفت مشعل معماری" در نگاه خود به مشکلات معماری بسیار ریزبین تر بود.
در نظر او معماری هنریست که برج های ساخته شده به دست بشر را ساماندهی و زینت می بخشد...و در نتیجه دیدن آنها به انسان بهداشت روان، قدرت و لذت می بخشد.
برای راسکین، زیبایی شناختی بسیارمهم بود او در ادامه کار می گوید که یک ساختمان فی الواقع یک اثر معماری نیست مگر اینکه به گونه‌ای آراسته شده باشد.
به اعتقاد راسکین یک ساختمان کاربردی مناسب باید حداقل رگه‌هایی در نمای بیرونی خود داشته باشد.


لو کوربوزیه معمار معروف قرن بیستم در باب تفاوت مابین ایده‌ال های معماری و ساخت و ساز صرف نوشت:

شما برای ساخت خانه ها و اماکن، سنگ، چوب و بتن را به کار می گیرید این ساخت و ساز است.اما زمانی که نبوغ را وارد کار می کنید به یکباره کار برایم دلنشین می‍‌شود و من از آن رضایت دارم و خوشحال هستم و می گویم: این زیباست این معماری است.

لودویگ میس فن در روهه (معمار هم عصر لو کوربوزیه) می گوید:

معماری از هنگامی شروع می شود که با احتیاط دو آجر را روی یکدیگر می گذارید. آنجا نقطه آغازین است

مفاهیم مدرن معماری

لوئیس سالیوان معمار معروف قرن 19 در زمینه آسمان خراش ها به یکی از اصول مهم طراحی معماری تاکید بسیاری کرده است او می‌گوید: ((شکل(فرم) پیرو کارکرد است))
در حالی که تصور اینکه ملاحظات ساختاری و زیبایی شناسی باید به طور کامل تحت تاثیر عملکرد باشند، با طرفداران و منتقدانی مواجه شده بود این موضوع در اثر جایگزینی مفهوم کارکرد به جای کارایی ویترویوس بود.
مفهوم فانکشن یا کارکرد برای در برگرفتن تمامی معیارها و ضوابط کاربری، ادراک و برخورداری از یک ساختمان، نه فقط از جنبه عملی بلکه از لحاظ زیبایی شناختی، روانشناختی و فرهنگی مطرح شد.
خانه اپرای سیدنی در بندر به گونه‌ای شناور به نظر می رسد.


برشهای سقفی فراوان در معماری این بنا به شکل یک بادبان سفید درخشان مبدل گشته است.
نونزیا روندانینی می گوید: از این طریق جنبه زیبایی شناختی معماری فراتر از جنبه کاربردی آن است که در این مورد با دیگر رشته های علوم انسانی مشترک است. از طریق این روش خاص بیان ارزش ها، معماری می تواند زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهد حتی بدون در نظر گرفتن این موضوع معماری به خودی خود باعث پیشرفت در توسعه اجتماعی خواهد شد.
محدود کردن معنی فرمالیسم (در شاخه معماری) به اینکه هنر فقط برای هنر است نه تنها ارتجاعی است بلکه این تلاش بیهوده در جهت اصالت و کمال هنر، می تواند فرم را به ابزاری صرف تنزل دهد.
عقل گرایی، تجربه گرایی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، و پدیدارشناسی از جمله فلسفه هایی هستند که در معماران مدرن و رویکرد آنها در طراحی ساختمان تاثیر داشته‌اند.
در اواخر قرن 20 یک مفهوم جدید به نام "معماری پایدار" برای در بر گرفتن هر دو حوزه ساختار و عملکرد به مفاهیم معماری اضافه شد.
ساختمان باید برای ارضای نیازهای زندگی معاصر، با در نظر گرفتن سازگاری با محیط زیست از لحاظ مصالح ساختمانی، تاثیر آن بر محیط زیست طبیعی و شهری مجاور، آب و فاضلاب و مدیریت و روشنایی و نیازهایی که ملزم به مصرف منابع انرژی غیر پایدار برای گرمایش، سرمایش است، ساخته شود.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

معماری چیست و چه بوده است؟

در

بر اساس سابقه تاریخی معماری، تاریخ معماری اجبارا باعث پیشرفت یا تقویت یک مفهوم تاریخی از معماری همراه با تعریف شرط های تاریخی از یک کمبود تاریخی معماری معاصر می شود .

چه چیزی از دانش کنونی ما درباره معماری به ما اجازه می دهد تا معماری را تاریخی بدانیم ؟

و مردم در گذشته (و ما اکنون) چه چیز را معماری می دانستند؟ در این زمینه ، موادی که توسط تاریخ های معماری به عنوان نوعی از اقتدار در برابر آنچه که پاسخ به نخستین سوال از این سوالات سنجیده می شود شناخته می شود. وسیله ای که بواسطه آن ، ماده مورد نظر به شکل آهنگین به شکل سوال دوم می رسد. لذا این سوالات که " معماری چیست" ؟ و " معماری چه بوده است" ؟ تاریخ دانان ، معماری را به مقاصد مختلفی رهنمون می کند. از آنجایی که تاریخدانان به این سوالات از طریق تحلیل و ارزیابی مواد خود می پردازند، همین مسئله ممکن است برای آنان نیز حادث باشد. رابطه تاریخ به شواهد، به عنوان مثال، به طور خاص در مورد "چگونگی" و "زمان 'ساخت یک ساختمان است ، که همراه با مسائلی از جمله " چه "(طبیعت مصنوع و اهمیت آن)، «چرا» (دلایل این طبیعت، نیت نویسنده، پیش شرط حاکم بر ظاهر و مسائل فنی) و "چه کسی" (در مورد ریشه های مصنوع هم به عنوان یک کار تالیفی وهم به عنوان یک کار خاص مورد توجه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و یا مذهبی).

مقاله علمی مفاهیم مدرن معماری 

 مقاله علمی ادبیات معماری معاصر 

با وجود برخی محدودیت ها، چنین پرسش هایی در انتزاع خود برای مسکن های پیش ساخته در کشورهای جنوب صحرای آفریقا به اندازه خانه های با شکوه انگلیسی خدمت می کنند. اما "چگونگی" تاریخ معماری به سرعت تبدیل سوال در مورد تعریف معماری از نظر آداب و رسوم، معیارهای زیبایی شناسی و محتوای نظری می شود. بحث در مورد مسئله وجود، واینکه چه چیزی می تواند معماری شناخته شود ، با اجماع در سال 1920 و بد از آن در1960 و سپس به طرز چشمگیری در پایان قرن بیستم تغییر کرد.
در نتیجه، در حال حاضر مورخان معماری ممکن است یک ساختمان را به راحتی پایان دادن به آن آغاز کنند و یا از ساختمان به طور کلی چشم پوشی کنند. "چگونه " و " چه زمانی" در حال حاضر ممکن است در رابطه با یک سند و یا موضوع پرسیده شود که این مسئله به عنوان موضوع تاریخ معماری در سال های 1960، 1970 و یا حتی 1980 غیر قابل تصور بوده است.
با توجه به این مشاهدات ، ما ممکن است به این نتیجه برسیم که شواهد تاریخی تکیه بر سوالات مفهومی و مسائل مورد اهمیت و توجه دارند که با توجه به این مسئله به سه دسته رویه ای، متنی و مفهومی تقسیم بندی می شوند که با هم تداخل دارند.
شواهد رویه ای ما را به حقایقی از هر موضوع داده شده رهنمون می کند: چگونه همه چیز از آغاز تا پایان به دست می آمد ، و چه کسی در هر مرحله از راه درگیر بوده است.
سوال از پرسنل نیز مربوط به شواهد متنی است، که موضوع تاریخی در تنظیمات گسترده تر خود قرار می دهد. اثبات زمان، توالی، محل، و همچنین چهره های درگیر و ارتباط آنها با دیگر چهره ها - کی، کجا و چه کسی - کمک می کند تا مورخان موضوع خود را به افراد دیگر و در نهایت، به شبکه گسترده تر از راویان گذشته تاریخی متصل کنند ،که همه مورخان معماری کار خود را توسط این فرایند اندازه گیری دیگران هم توسط آن ارزیابی می کنند.
دسته سوم، یعنی شواهد مفهومی، مربوط به نوع موادی که به سوال از صلاحیت در یک موضوع می پردازد می باشد. این اغلب غیر ممکن یا نامطلوب خواهد بود که همه اسناد، ساختمان ها و یا چاپ ها را به یک دسته بندی اختصاص دهیم. با این حال، صلاحیت های انضباطی در جستجوی تاریخ معماری، یک موقعیت (حتی ضمنی) در مورد چگونگی دسته بندی یک موضوع غیر متعارف و یا حاشیه ای را به ما ارائه می دهد که اهمیت گسترده ای برای این رشته دارد - و در نتیجه هر چیز را در زمانهای گوناگون و گفتمان در خصوص تاریخ معماری در جای خود قرار می دهد. استقرار شواهد در تعقیب سوالهای تاریخ نگارانه و یا حدت تاریخی ، سوالاتی در خصوص مسائل مفهومی در کنار روش و زمینه ها را ایجاد می کند.

شواهد و عمل مورخ معماری

یک سری از نمونه ها به ما اجازه می دهد تا ببینیم که این نقاط در عمل چگونه ممکن است به کار گرفته شوند. متخصصان در تاریخ آثار باستانی معماری، اسناد طراحی و ساخت و ساز، و نمایندگی های معماری، لازم است تا پیش بینی، مستند سازی یا نقد مطرح شده در طول سه دهه ی گسترده از بررسی در طیف وسیعی از شیوه های تحلیلی تاریخی و دیگر روش اقتباس شده را به منظور نفوذ عمیق تر به مسائل تاریخی نیاز داشته باشند. تکنیک ها و فن آوری های مناسب برای نقشه برداری، مهندسی و سایر زمینه ها نیازمند اندازه گیری دقیق همه ابعاد هستند، به عنوان مثال، برخی برای بررسی دقیق ساختمان ها و سایت های باستان شناسی مورد استفاده هستند – که البته کامل بودن دقت آنها نسبی است. مشکلات سده های گذشته مانند ابعاد ستون ها و نسبت آنها به نظریه ارتفاع ستونی و قطر باقی همچنان پابرجا و در نتیجه محل بحث است.
در این راستا، مقاله اخیر توسط متیو کوهن در JSAH اسناد نظرسنجی جدیدی از قربانگاه قدیمی کلیسای سن لورنزو (فلورانس، 9-1420) ارائه کرده است، که معمولا به عنوان سهم متعارف فیلیپو برونلسکی بر پایه و اساس فلورانس در معماری رنسانس در نظر گرفته می شود. کوهن انجام یک "مشاهده دقیق از ساختمان، ساخت یک مطالعه تازه از عناصر آن و سیستم متناسب با آن را به انجام رساند. او نقشه اندازه گیری و تجزیه و تحلیل گرافیکی را در کنار یک بحث تاریخی مربوط به تالیف ساختمان، که یافته های تجربی خود را برآن اساس نهاده بود ارائه کرد. او نتیجه گرفت که مسئولیت بخشی از طراحی سن لورنزو با جد برونلسکی، ماتئو دی بارتولومئو دولفی نی بوده است . تجزیه و تحلیل کوهن نشان می دهد که، همانقدر که سن لورنزو ممکن است به عنوان یک ساختمان منادی آغازی نو شناخته شود، باید آن را از نظر ترکیب قرن چهاردهم و روش های ساخت و ساز آن زمان که به قرن پانزدهم هم کشیده شدند نیز بررسی کرد، و در نتیجه از نظرسنت این قرون وسطی است که سایه های بلند بر روی رنسانس انداخته است. اگر بتوان این ساختمان را به عنوان بخشی از قرون وسطی درک کرد، این مسئله با دسته بندی و زمان شناسی رنسانس چه می کند؟ در نتیجه خود کوهن تنها تا آنجا پیش می رود که شناخت چنین پرسش هایی را در جزئی مهم در بررسی شواهد تاریخی معماری می داند. او مینویسد: «این یکپارچگی و رویکرد مبتنی بر مشاهدات به مطالعه تاریخ معماری است که پتانسیل افزودن به دانش جدید را نه تنها در زمینه اجزای معماری، بلکه در بسیاری از حیطه های دیگر نظریه های معماری ایجاد می کند.

اندازه گیری ابعاد و فاصله ستونی به خودی خود، منجر به دسته بندی «طبیعی» یک ساختمان چه در اواخر قرون وسطی و چه اوایل رنسانس نمی شود. قبل از اواسط قرن نوزدهم، ساختمان قرن پانزدهم رنسانس در نظر گرفته نمی شدند چرا که هنوز ابزار دسته بندی که توان این کار را داشته باشد به تاریخ فرهنگی معرفی نشده بود. مطالعه کوهن یادآوری ارزشمندی را ارائه می کند که وظیفه "قدیمی" درک گذشته از طریق مطالعه تجربی آثار باستانی به سختی تاکنون انجام شده است . مورخان می توانند داده های جدید را تفسیر و دوباره روابط تناسبی را در پرتو انواع دیگر دانش ها ازساختمان، و همچنین نحوه تهیه و طراحی و ساخت آن بدست بیاورند. این مطالعات ما را مجبور می کند که به طور مستمر به تجدید دسته بندی های گسترده از تاریخ معماری بپردازیم. به عنوان مثالدر رابطه با انواع ادله که در بخش قبلی در نظر گرفته شده، این مورد اندازه گیری های جدیدی را از ساختمان به عنوان شواهد رویه ای انجام می دهد، که در پرتو عوامل زمینه ای در نظر گرفته شده و آگاهی کاملی از مفاهیم مفهومی آن ارائه می کند.

مقاله کوهن، مساله چگونگی ارزیابی دوباره شواهد موجود را بررسی می کند (از طریق دوباره اندازه گیری در مطالعه او) و دسته بندی را مشخص می کند که بر تاریخنگاری کل دوره دلالت دارد. مثال بعدی ما مربوط به یک مشکل تخصصی در آثار پیرانسی است : چگونه و به چه منظور او طراحی اثر ودوت دی رم خود را طراحی کرد. (منتشر شده در 1748)
و اینکه چه وقت و چگونه او در طول زمان در آنها تجدید نظر کرده است. روبرتا باتالیا در اثر خود به نام مار و قلم، نشان می دهد که این پرسش ها ناشی از تقاضای مورخان برای کشف روش پیرانسی و آثار مادی آن در بشقاب های مسی وچاپ های ساخته شده از آن که او در آنها کار می کرد، است، مثال او یکی از مشکلات مشترک زمان شناسی است که توسط کشف یک نمونه جدید از یک سری مطرح شده ، که باید بر اساس تاریخ موجود حکاکی و همچنین بر اساس دانش تخصصی از آثار معماری و روش طراحی مورد بررسی قرار گیرد.این مقاله علمی ادامه دارد........  (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...