چرا بسیاری از مجسمه های مصر بینی ندارند
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
چه کسی و چرا بینی مجسمه های مصر را از بین برد
سالهاست كه دانشمندان در سراسر جهان با یك معمای حل نشدنی دست و پنجه نرم می كنند كه یكی از قدیمی ترین و با دوام ترین تمدن های جهان این را در ذهن محققان انداخته است. واقعیت این است که بسیاری از مجسمه های مصر بینی ندارند. بررسی دقیق این موضوع توسط متخصصان نشان داده است که این به هیچ وجه یک پدیده تصادفی نیست. بنابراین آیا این فقط یک روند طبیعی تخریب یا قصد سوء کسی است؟
تخریب طبیعی یا تخریب عمدی؟
در اصل ، هیچ چیز تعجب آور در بینی های شکسته مجسمه های باستانی وجود ندارد: به هر حال ، سن آنها در هزاره ها اندازه گیری می شود. تخریب یک روند کاملا طبیعی است. اما همانطور که معلوم شد ، همه چیز خیلی ساده نیست. سوال همچنان باقی است ، پس چرا این همه نمونه وجود دارد که به غیر از بینی ، کاملاً حفظ شده اند؟
چرا به طور کلی ، مجسمه ها به خوبی حفظ شده اند ، اما فقط بینی از بین رفته است؟
البته ، بینی برجسته ترین جزئیات صورت است ، از لحاظ نظری آسیب پذیرترین است. اگر قرار باشد چیزی شکسته شود ، پس بینی اولین خواهد بود. بگذار اینجوری باشه. اما بینی ها از آثار هنری مانند نقاشی و نقش برجسته ها نیز برداشته شده است. بنابراین ، چگونه می توان چنین رفتار وحشیانه ای را در رابطه با این قسمت از بدن توضیح داد؟
این رمز و راز فرضیه های بسیاری را به وجود آورده است. در این میان ، حتی این واقعیت که استعمارگران اروپایی این کار را انجام دادند تا حتی نشانه هایی از ریشه آفریقایی مصریان باستان را از بین ببرند. به گفته دانشمندان ، این نظریه هیچ پایه و اساسی ندارد ، فقط به این دلیل که اثبات وجود رابطه با یک بینی امکان پذیر نیست. بنابراین ، با وجود همه وحشت های استعمارگران اروپایی ، بینی های شکسته مجسمه ها بیش از حد است. پس چه اتفاقی می توانست برای آنها بیفتد؟
این قطعاً دسیسه استعمارگران اروپایی نیست.
قدرت الهی را سلب کنید
چیزی به نام "شمایل نگاری" وجود دارد. این کلمه از زبان یونانی از دو کلمه "تصویر" و "سر و صدا" گرفته شده است. در لغت این کلمه به معنی شمایل نگاری است.
و در اینجا ما در مورد یک پدیده مذهبی مسیحی صحبت نمی کنیم که در زمان بیزانس و اصلاحات پروتستانی بوجود آمده است. سپس مبارزه ای فعال علیه کیش پرستش تصاویر مقدس درگرفت. در آن روزها شمایل ها از بین رفته بودند و کسانی که به آنها دعا می کردند به شدت مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند.
تصاویر و نقش برجسته ها به همان اندازه تخریب شدند.
در مورد مجسمه های مصر باستان ، ما در مورد شمایل نگاری به معنای گسترده تر آن صحبت می کنیم. کسانی که این کار را انجام دادند اعتقاد داشتند که آنها بسیار مهم هستند. انگیزه های چنین نگرشی می تواند سیاسی و مذهبی و حتی زیبایی شناختی باشد. اگر این واقعیت خاص اعتقادات مصریان باستان را در نظر بگیریم ، همه اینها معنای عمیق تری پیدا می کنند. آنها معتقد بودند که مجسمه ها و تصاویر راهنمای ذات الهی به دنیای انسانهای معمولی هستند. بر این اساس ، آنها معتقد بودند که وقتی خدایان از آسمان به معابد اختصاص داده شده به آنها نازل می شوند ، به مجسمه های خود می روند. به عبارت دیگر ، هدف پرستش خود مجسمه یا نقاشی نبود ، بلکه تجسم خدای نامرئی تاکنون بود.
این مجسمه خود شی قابل پرستش نبود.
هم نقاشی ها و هم نقش برجسته ها یک نوع آسیب دارند. این نشان می دهد که یک کارزار هدفمند علیه بینی انجام شده است. ادوارد بلیبرگ تصمیم گرفت تا از نزدیک به این موضوع بپردازد. وی متصدی ارشد نمایشگاه هنرهای مصر ، کلاسیک و باستان در خاور نزدیک در موزه بروکلین (ایالات متحده آمریکا) است. بازدیدکنندگان اغلب اوقات از او می پرسیدند که چرا بینی بسیاری از مجسمه ها شکسته است. این متخصص معتقد است که این مجسمه ها و تصاویر می توانند محلی برای "استقرار" خدا باشند. به همین دلیل ، آنها می توانند در دنیای مادی عمل کنند.
این دقیقاً همان گونه است که در مورد الهه عشق و باروری هاتور مصر باستان نوشته شده است. در شهر دندر یک معبد باشکوه وجود دارد که در حدود 2310-2260 ساخته شده است. قبل از میلاد مسیح. روی دیوارهای آن نوشته شده است: "او از آسمان نازل می شود تا به بدن خاکی خود وارد شود و در آن تجسم یابد." یعنی الهه وارد مجسمه می شود. در همین معبد نوشته هایی در مورد خدای اوزیریس وجود دارد که در تصویر او در نقش برجسته نقش بسته است. در مصر باستان اعتقاد بر این بود که مجسمه یا تصویری پس از ورود خدا به آن ، نه تنها زنده می شود ، بلکه دارای قدرت الهی نیز می باشد. می توان با بیدار شدن از خواب با کمک برخی از تشریفات از آن استفاده کرد. همچنین می توانید قدرت آنها را سلب کنید - با آسیب رساندن به آنها. به عنوان مثال ، با شکستن بینی.
مجسمه فرعون توتانخامون.
برای چه هدفی؟
این می تواند دلایل زیادی داشته باشد. به عنوان مثال ، کسانی که مقبره ها را به یغما بردند ، از انتقام کسانی که جرات صدمه زدن آنها را داشتند ، بسیار ترسیده بودند. علاوه بر این ، همیشه کسانی هستند که مایلند تاریخ را بازنویسی کنند ، یا حتی کل معنای میراث فرهنگی را کاملاً تغییر دهند.
روزگاری ، آخناتن ، پدر توت ، که بین سالهای 1353 و 1336 قبل از میلاد حکومت می کرد ، می خواست که خدای آتون در مرکز دین مصر باشد. این خدای با آمون ، خدای فضای آسمانی هوا مخالفت می کند. برای دستیابی به این هدف ، آخناتن تصمیم گرفت تصاویر آمون را کاملا نابود کند. وقتی او درگذشت ، همه چیز دوباره تغییر کرد ، به حالت عادی بازگشت. همه معابد آتن ویران شد و مصریان دوباره شروع به پرستش آمون کردند.
ستایش از آتون.
در این رابطه ذکر این نکته مهم است که نه تنها خدایان قادر به ورود به تصاویر هستند. برخی از متوفیان می توانند این توانایی را کسب کنند. کسانی که تمام آزمایشات را در راه رسیدن به سالن حقیقت مضاعف گذرانده اند. در آنجا ، در محاکمه خدای اوزیریس ، آنها از نظر معنوی توجیه شدند و حق خدای شدن را به دست آوردند. این می تواند به عنوان تسلی خاطر فرزندان باشد و به یک نفرین تبدیل شود.
ستایش آمون.
علاوه بر این ، همیشه و در همه جا ، در هر زمان چیزی به عنوان مبارزه برای قدرت وجود دارد. او جای زخم های زیادی بر پیکره تاریخ بشریت گذاشت. به عنوان مثال ، فرعون توتموس سوم. او در قرن پانزدهم قبل از میلاد حکمرانی کرد و بسیار ترسید که پسرش از سلطنت محروم شود. فرعون می خواست كاملاً مطمئن باشد كه این وارث او است كه بر مصر حكمرانی خواهد كرد. برای این منظور ، توتموز دستور داد که تمام شواهد مربوط به سلف سلطنتی و مادرخوانده و عمه اش هتشپسوت را از بین ببرند. دومی ، در طی دو دهه اول سلطنت توتموز سوم ، حاکم مشترک او بود. او سعی کرد تمام شواهد این امر ، و همه مراجع احتمالی را از روی زمین پاک کند. اول از همه ، تصاویر و مجسمه ها. و تقریبا توتموز این کار را کرد.
حتی کلئوپاترا زیبا مجبور بود رنج ببرد.
در میان متون مختلف مصر باستان ، اغلب این واقعیت ارجاع می شود که در رابطه با تخریب ، مرتکب مجازات شدیدی روبرو خواهد شد. این نشان می دهد که این امر در مصر معمول بوده است. علی رغم اینکه غارت مقبره ها و آسیب رساندن به هرگونه دارایی در معابد یک جنایت بسیار جدی و گناهی سنگین بود ، اما بازهم جلوی برخی را نگرفت.
چرا بینی؟
هدف از آسیب رساندن به تصویر ، محروم کردن كامل یا حداقل كاهش قدرت خدایی بود كه به صورت مجسمه یا نقش برجسته ارائه می شود. این کار را می توان به روش های مختلف انجام داد. اگر لازم بود که قدرت شنیدن از خدای محروم شود ، گوش ها برداشته شد. اگر لازم بود مجسمه کاملاً بی فایده شود ، باید سر آن را برمی داشت. موثرترین و سریعترین راه برای رسیدن به خواسته خود برداشتن بینی بود. "بالاخره ، بینی عضوی است که از طریق آن تنفس می کنیم ، یعنی نفس زندگی. ساده ترین راه برای از بین بردن روحیه داخلی مجسمه این است که بتوانید با بیرون زدن بینی ، تنفس را از بین ببرید. " فقط چند ضربه چکش روی اسکنه می خورد و مشکل حل می شود.
محروم کردن یک مجسمه از دست ممکن بود
با شکستن بینی به راحتی مشکل حل شد.
پارادوکس همه اینها این است که این تمایل وسواسی برای از بین بردن تصاویر فقط اثبات می کند که اهمیت آنها برای این تمدن بزرگ باستانی چه بوده است.
اگر به تاریخ مصر باستان علاقه مند هستید ، مقاله ما را بخوانید ابوالهول در اصل به چه شکل بود