اگر درونگرا هستید دست خود را بالا ببرید.
درونگراها همه جا هستند(1 یا 2 نفر از هر سه نفری که شما می شناسید درونگرا هستند). و آنها شبیه کوه یخند. چیزی که شما در سطح می بینید تنها درصدی از وجود آنها است. این به این دلیل است که خود آنها به باقی مردم کمک نمی کنند تا قدرتی که دارند یا فضایی که به محیط کار می آورند را درک کنند.
اگر شما یک همکار درون گرا دارید، باید به دنبال چیزهایی در عمق بگردید تا ارزش کار او را متوجه شوید. در ذهن داشته باشید که به نظر می رسد با افزایش آی کیو درونگرایی افزایش می یابد بطوریکه بیش از 75 درصد مردم با آی کیوی بالای 160 درونگرا هستند.
در اینجا 15 کاری که درونگراها برای بدست آوردن امتیاز در محل کار انجام نمی دهند آورده شده است.(سیارک)
1- آنها پیش از فکر کردن صحبت نمی کنند
در حالیکه بیشتر برونگراها وسط حرف شما می پرند وقتیکه شما در حال صحبت، هستید بخاطر اینکه طاقت ندارند تا منتظر بمانند که نوبتشان فرا رسد، درونگراها زمان لازم برای باز کردن دهانشان را می گیرند، آنها به آرامی گوش می کنند و بجای اینکه بلند فکر کنند همه چیز درون ذهنشان شکل می گیرد.
"جو مک هوگ" قائم مقام شرکت "ادینا" وینسوتا، دفتر مشاوره مدیریت صحیح می گوید:
"همکاران و روسا باید بدانند که درونگراها معمولا نمی دانند که سریعا به چه فکر کنند، آنها به وقت نیاز دارند تا به یک تصمیم منطقی برسند." این بسیار مهم است، جو ادامه می دهد که: " به درونگراها پس از دادن وقت کافی بازگردید."
2- آنها مشتاق صحبتهای کوچک بی پایان نیستند
این مسئله بخصوص وقتی اهمیت دارد که یک برونگرای هیجانی درگیر باشند، بیایید صادق باشیم، حرف های کوچک سرکار مثل یک زهکش هستند. خلاف برونگراها که از این صحبتها و واکنشها انرژی می گیرند، درونگراها خسته و بی حوصله می شوند. درونگراها مکالمات عمیق تر را ترجیح می دهند و صحبت درباره مسائل فلسفی برایشان ایده آل تر است.
"سوفیا دامبلیینگ"، نویسنده کتاب راه درونگرایی: زندگی بی سر وصدا در یک دنیای پر سر و صدا، توضیح می دهد که در نهایت چگونه یک شخص از اطرافیانش انرژی می گیرد یا نمی گیرد.
3- آنها مشتاق جلب توجه و در مرکز بودن نیستند
دعوا بر سر محبوبیت برای درونگراها ارزشی ندارد. آنها بیشترین تلاش خود را برای خود می کنند و علاقه ای به توجه ندارند. این در نقطه مقابل برونگرایی است. برونگراها تمایل دارند که رفتاری طوفانی، دنبال جلب نظر دیگران و مدعیانه و مشتاقانه داشته باشند تا جلب توجه بیشتری کنند یا جایزه بیشتری بگیرند.
این تعجبی ندارد که درونگراها حتی اگر بهترین و عاقل ترین رهبران هم باشند از پذیرفتن آن شانه خالی کنند.
4- آنها کل روز را پشت میزشان نمی شینند تا به دنیا فحش بدهند و روز را انکار کنند
این که درونگراها دوست دارند که تنها باشند و صحبتهای کوچک و مورد توجه قرار گرفتن را دوست ندارند به این معنی تیست که آنها آدمهای ژولیده و ضد اجتماعی یا نامعاشرتیئی هستند. آنها پشت میزشان نمی نشینند تا دنیا را فحش دهند و خورشید را انکار کنن. آنها به آرامی می نشینند و ایده های جدیدی را برای اجرای نقشه های موفقیتشان می پزند.(سیارک)
آنها آثار هنری فوق العاده خلق می کنند، شرکتهای جدید درست می کنند و همکاریهای اساسی را سامان می-دهند. آنها خوشحال خواهند بود تا شما را با خود داشته باشند تا جاییکه شما نخواهید دنیای پر سر وصدای بیرون را به آنها معرفی کنید.
5- آنها با زیر دستانشان رفتار مغرورانه ای ندارند
دلیل اینکه درونگراها در رهبری بخوبی عمل می کنند این است که آنها خوب می شنوند، حتی پیشنهادات پایین دستان را. این طبیعت دوم آنهاست که گوش دهند، ایده های عالی را تحسین و سنجش کنند، و بسیار نامحتمل است که مانند انسانهای پر مدعا رفتار کنند. مثلا "داگ کنانت" مدیرعامل درونگرای شرکت سوپ کمپل را در نظر بگیرید. داگ بخاطر اینکه 30000 تشکر شخصی برای کارمندانش نوشت معروف شد. این بسیار سخت است که تصور کنیم یک برونگرا این کار را بکند.
6- آنها معمولا احساسات منفی در دیگران بر نمی انگیزند
مطالعات نشان داده است که برونگرایان بیشتر از درونگرایان احساس مثبت نسبت به شبکه های بزرگتر دارند. بهرحال، مشخص شده است که برونگرایان همیشه باعث بروز این احساس مثبت در باقی افراد نمی شوند. در حقیقت، مطالعات در گروههای کاری نشان داده است که برونگرایان اندکی بیشتر با کار تیمی مشکل دارند و احساسات منفی بیشتری را در قیاس با درونگرایان بروز می دهند. بسیاری از برونگرایان در شروع کار از جایگاه بالاتری برخوردارند و طی زمان آن را از دست می دهند.
7- آنها در صورت لزوم مشکلی با برونگرایی ندارند
بسیاری از درونگرایان دوستانه و خوش مشرب هستند. آنها با رابطه داشتن همانقدر راحتند که برونگرایان، بخاطر اینکه رفتار آنها با خجالتی بودن بسیار متفاوت است. همانطور که "سوزان کین" در سخنرانی اش در "تد تاگ" 2012 تحت عنوان قدرت درونگراها می گوید، " خجالت به معنی ترس از قضاوت مردم است ولی درونگرایی بیشتر به معنی این است که شما چگونه در برابر تحریکات که شامل تحریکات اجتماعی است پاسخ می دهید."
بنابراین بسیاری از برونگراها هستند که در برابر افراد جدید دو دل و مردد هستند و در برابر آن، درونگراهای زیادی هستند که به راحتی یک مکالمه را با افراد غریبه در یک پارتی شروع می کنند اگر وقتش رسیده باشد که از پیله خود بیرون بیایند و به فضای مهمانی عادت کنند.
8- آنها درباره موضوعات مورد علاقه شان سکوت نمی کنند
یک کلیشه رایج در محیط های کاری این است که برونگراها کاریزماتیک هستند و از صحبت کردن خجالت نمی کشند، در حالیکه درونگراها خجالتی هستند و هیچوقت صحبت نمی کنند. واقعیت این است که درونگراها درباره مسائلی که علاقه ای به ان ندارند هرگز صحبت نمی کنند مگر اینکه چیز مهمی برای گفتن داشته باشند یا درباره موضوعی بشدت مشتاق باشند.
یک نویسنده درونگرا (مالکوم گلدول) که مدتها بر روی صحنه بوده است اظهار می دارد که "صحبت کردن ربطی به برونگرایی ندارد. این یک کارایی است و بسیاری از درونگراها این کارایی را دارند."
"جنیفر بی کانوایلر" یک سخنران حرفه ای عقیده دارد که: " حداقل نصف کسانی که از راه سخنرانی پول در می-آورند درونگرا هستند." او می گوید "آنها در صحنه موفق هستند ولی نه برای گپ و گفت بعد از آن."
9- آنها با عجله عمل نمی کنند
درونگراها رفتاری ناظرانه، بازتاب گیرنده و محتاطانه دارند. آنها با شتاب عمل نمی کنند. بجای آن آنها پیش از هر عملی توقف می کنند و از لحاظ شخصیتی مطمئن و پایدار هستند.
این توقف که معمولا با دودلی و ترس اشتباه گرفته می شود، به آنها فرصت می دهد تا شرایط را تحلیل کنند نا کنششان عقلانی ترین تصمیم در بلند مدت باشد. در مقابل، برونگرایان تمایل دارند که بیشتر خود انگیخته و درجا عمل کنند و پس از اینکه درگیر کار شدند خودشان را اگر لازم است با ان مطابقت دهند.
کنش درجا لزوما بد نیست، ولی اغلب خطرناک است.
10- آنها از شایعات و سیاستهای سطحی دفتر حمایت نمی کنند
در محل کارهای ما افراد سطحی بسیاری وجود دارند. این آدمها داناسته یا نادانسته ترجیح می دهتد تا همه چیز را سطحی نگه دارند. اگر شما مراقب نباشید، براحتی با شایعات و خاله زنکی های آنها جارو می شوید.
خوشبختانه این مسئله برای درونگراها بطور طبیعی جالب نبیست. آنها از این جور صحبتها لذت نمی برند و خود را درگیر آن نمی کنند. لذا این مسئله تهدیدی برای آنها نیست. آنها فقط دوست ندارند که وقتشان را سر این چرندیات تلف کنند و این مسئله واقعا در دی ان ای شان نیست.(سیارک)
11- آنها از زیاد کار کردن خسته نمی شوند
درونگراها بصورت ستایش برانگیزی توانایی تمرکز بر یک فعالیت را دارند. آنها در حقیقت از اینکه ساعتها در یک محیط ساکت و آرام برای خودشان کار کنند لذت می برند.
در مقابل، برونگراها از اینکه در ساعتهای متمادی تنها باشند می ترسند و به سادگی از انجام دادن یک کار طولانی خسته می شوند. گفته می شود که درونگراها از اینکه در شلوغی و سر و صدا باشند دچار حواس پرتی می شوند.
12- برایشان مهم نیست که پروژه ای را به تنهایی جلو ببرند
درحالیکه برونگراها عاشق کار گروهی و تیمی هستند و از پروژه های تنها می نرسند، درونگراها بر روی کارهای یک به یک بخوبی کار می کنند و خلاقیت بیشتری از خود بروزمی دهند، شغلهای تک نفره به آنها اجازه می دهد تا با وقفه کمتری غواصی کنند.
قابلیت تمرکز عمیق بر پروژه ها و موضوعات برای ساعتها آنها را بطور کاملی برای شغلهایی نظیر محقق، کارگر تکنولوژیک پشت صحنه، دانشمند میدانی و نویسنده شایسته می سازد.
13- آنها وقفه در کار را دوست ندارند
درونگراها دوست ندارند که کارشان قطع شود تا زمانیکه کار به پایان برسد به این دلیل محجبورند تمرکز و یا فکر کردن بر کار فعلی را رها کنند بعلاوه، اکثر این وقفه ها بخاطر حرفهای کوچکی است که درونگراها از آنها دوری می-کنند.
آنها اجازه می دهند که تلفنشان به روی منشی تلفنی برود تا بتوانند در زمان مناسب و با انرژی بهتر به آن پاسخ دهند. از طرف دیگر، بسیاری از برونگراها بصورت مخفیانه از اینکه همکاران و دوستانشان کار انها را قطع کنند لذت می برند چرا که باعث می شود که از بیحوصلگی نجات پیدا کنند.
14- آنها ضرب الاجلها را بسادگی فراموش نمی کنند
"تیم بکس" مشاور شغلی در resumegenius.com نشان داد که بسیاری از درونگرایان به یک ناظر احتیاج ندارند.
به این دلیل که انها اطلاعات را بخوبی تحلیل می کنند و برنامه ریزی می کنند. "تا جاییکه ضرب الاجلها بخوبی درک شود، لازم نیست که بالای سر درونگراها بایستی و به آنها فشار وارد کنی." او می گوید" شما بیشترین خروجی را می توانید از یک درونگرا بگیرید، اگر به انها انتظارات دقیق و فضای مناسب اختصاص دهید."
15- آنها از آدمها و همکارانشان متنفر نیستند.
فقط بخاطر اینکه انها درونگرا هستند و دوست ندارند در کارشان وقفه ایجاد شود به این معنی نیست که آنها از مردم بدشان بیاید.
برعکس، آنها فقط دوست دارند تا بهترین کاری که می¬توانند را انجام دهند، تعدادکمی دوست خوب را به تعداد زیادی آشنا ترجیح می¬دهند و نیاز به هواخوری دارند در حالیکه معمولا همچین تقاضایی ندارند.
زمانیکه شما این نیازها را به آنها بدهید، یک رابطه کامل شخصی و حرفه ای با آنها خواهید داشت. و شما می-خواهید که با آنها دوست باشید چرا که آنها در هر تخصصی که انتخاب کرده باشند بسیار خبره هستند. (سیارک)