اشتباه رایج در آموزش 10 مورد
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸ویلیام باسکیست مشاهده کرد دستیاران آموزش که جدیدا فارغ التحصیل شده اند مرتب اشتباهات ساده، فنی دارند و لیست ده مورد از رایج ترین ها را نوشت. حتی سابقه دارها هم در این راه کم تجربه شناخته شده اند.
1. آغاز سرد کلاس
"امروز ما در مورد x صحبت خواهیم کرد و اولین پنج تعاریف مربوط اینجا است." هیچ وقتی برای بحث کوچک یا ارائه نظرات نیست – پرداختن به محتوا و تاثیر شدید آن را دیدن است. باسکیست آماده سازی پیشرفته را پیشنهاد می دهد. او این پرسش ها را برای کمک ارائه می دهد. آیا دانش آموزان با این مفهوم از قبل آشنا هستند؟ مثال روزمره ای وجود دارد تا استفاده کنم؟ تا چه حد این مفهوم ممکن است مربوط به وقایع اخیر در زندگی دانش آموزان باشد؟
2. بررسی موارد مبتدی در ابتدای کلاس
ارائه اخبار بد در آغاز، تمام کردن آن و در ادامه رسیدن به مطالب مهم. برای معلم خوب است اما دانش آموزان را در بازخورد به فکر وامی دارد و به اصول تمرکز نخواهند داشت. صرفه جویی در مسائل مدرج برای آخر کلاس و استقبال از دانش آموزانی که نظراتی برای استدلال دارند تا برای مکالمات خصوصی بعد از کلاس به شما بپیوندند.
3. حضور ضعیف ابتدای کار
اکثر معلمان احساس ناراحتی می کنند و پیگیر آن هستند. تصاویری از کمرویی و ناراحتی و عدم تصمیم گیری به عنوان نشانه های ضعف هستند که دانش آموزان به استفاده از آنها شناخته شده اند. آماده کردن تدریس خودشان به صورت ضبط و پرسیدن نظریات از برخی کارشناسان هنگام مشاهده نوار.
4. یکپارچه سازی نقاط اصلی به طور ضعیف
در آغاز معلمان به طور کلی نکات اصلی را می گویند اما لینک های موثر و ارتباط بین آنها را ندارند. باسکیست مجموعه ی دیگری از سوالات را دارد که به شما برای توسعه انتقالات و یک کل منسجم تر کمک خواهد کرد. چگونه می توانم این موضوعات را با هم مرتبط کنم؟ آیا یک نمونه و یا نمایه ای وجود دارد تا برای مرتبط کردن این موضوعات استفاده کنم؟ چه سوالاتی می توانم به دانش آموزان برای کمک به دیدن این ارتباط مطرح کنم؟
5. بیش از حد به یادداشت ها اعتماد کردن
معلمان جدید جزئیات را یادداشت می کنند. دانش آموزان اخیر و کنونی خود نیز به نوشتن جملات طولانی و پیچیده در مورد محتوا البته برای خواندن نه شنیدن استفاده می کنند. زمانی که آنها یادداشت ها را به دانش آموزان می خوانند، سریعا خسته می شوند حتی اگر گروه با انگیزه ای باشند. راه حل: طرح کلی محتوا را آماده کردن .آن را در تابلو یا بالای سر آوردن و سخنرانی از آن ارائه دادن است .این کار کمکی به دانش آموزان برای سازماندهی یادداشت های خود می کند.
6. صحبتی در کلاس نباشد
معلم های جدید تمایل به صحبت کردن با تابلو را دارند و یا خواندن از بالای سر. در این فرهنگ ( و بسیاری دیگر(، ما با مردم روبرو می شویم و با آنها به طور مستقیم صحبت می کنیم.
7. داشتن نمایه های مبهم
نمایه ها عالی هستند، روش یادگیری فعال با پتانسیل بیشتر برای جلب توجه دانش آموزان و ارائه نکات مهم در فرایند یادگیری است. آن منافع افزوده می شوند، فقط اگر نکته ی نمایه واضح باشد. نکته را به آنها بگویید!
8. نمایش سوالات مبهم
اغلب سوال "مبهم " واقعا بسیار گسترده طراحی شده تا به دانش آموزان آزادی بسیاری بدهد برای زمانی که پاسخ می دهند. متاسفانه، آنها این را نمی دانند. آنها بر این باورند که تمام سوالات پاسخ درست دارند و زمانی که پاسخ را نمی دانند، یعنی سوال را درک نکرده اند. باسکیست نمونه ای از سوال مبهم را آورده است: " ما چه چیزی در مورد اختیار می دانیم؟" با این سوال مقایسه کنید: "عناصر کلیدی اختیار چیست؟"
9. نادیده گرفتن مشارکت دانش آموزان
نادیده گرفتن نظرات دانش آموز بدان معنا نیست که جواب فرعی یا نادرستی بدهد، اما این معنی را می دهد که تلاش دانش آموز را تصدیق کند و از وی زمانی که لایق باشد، تقدیر کند.
10. تکرار نکردن سوالات یا نظرات دانش آموزان
مخصوصا مشکل در کلاس های بزرگ اینست که دانش آموزان خجالتی مطمئن هستند که می خواهند در این کلاس بزرگ به هر حال شرکت کنند. آنها به آرامی صحبت می کنند، به طوری که حتی استاد هم به سختی می تواند پاسخ را دریابد. پاسخ را تکرار کنید: از دانش آموز یا شخص دیگری بخواهید که دوباره آنرا بگوید، بنابراین هر کس می تواند بشنود. حتی رساترین پاسخ شما هم تاثیر کمی خواهد داشت، اگر دانش آموزان سوال را نفهمیده باشند.(سیارک)