دل من در هوای روی فرخ 99
بود آشفته همچون موی فرخ |
|
بجز هندوی زلفش هیچ کس نیست |
که برخوردار شد از روی فرخ |
سیاهی نیکبخت است آن که دایم |
بود همراز و هم زانوی فرخ |
شود چون بید لرزان سرو آزاد |
اگر بیند قد دلجوی فرخ |
بده ساقی شراب ارغوانی |
به یاد نرگس جادوی فرخ |
دوتا شد قامتم همچون کمانی |
ز غم پیوسته چون ابروی فرخ |
نسیم مشک تاتاری خجل کرد |
شمیم زلف عنبربوی فرخ |
اگر میل دل هر کس به جایست |
بود میل دل من سوی فرخ |
غلام همت آنم که باشد |
چو حافظ بنده و هندوی فرخ |
تعبیر فال حافظ
آنقدر در حال و هوای یار به وصال فکر کرده ای که زندگی را فراموش کرده و تمام سختی ها را به جان خریده ای. دل . دیده ات را با گریه به تاراج داده دیگر اشکی باقی نمانده است. هر چه مقدر و قسمت باشد همان می شود. امیدت را هیچ وقت از دست نده چون خداوند ارحم و الراحمین است.