چه لطف بود که ناگاه رشحه قلمت
حقوق خدمت ما عرضه کرد بر کرمت | |
به نوک خامه رقم کردهای سلام مرا |
که کارخانه دوران مباد بی رقمت |
نگویم از من بیدل به سهو کردی یاد |
که در حساب خرد نیست سهو بر قلمت |
مرا ذلیل مگردان به شکر این نعمت |
که داشت دولت سرمد عزیز و محترمت |
بیا که با سر زلفت قرار خواهم کرد |
که گر سرم برود برندارم از قدمت |
ز حال ما دلت آگه شود مگر وقتی |
که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت |
روان تشنه ما را به جرعهای دریاب |
چو میدهند زلال خضر ز جام جمت |
همیشه وقت تو ای عیسی صبا خوش باد |
که جان حافظ دلخسته زنده شد به دمت |
تعبیر فال حافظ
با یک سند پول زیادی نصیبتان می شود. سر نماز همیشه دعا می کنید که خوار و ذلیل نشوید. در هر حال شما همیشه محترم و عزیز خواهید بود. در سرنوشت تو اینطور رقم زده شده که تا غم نخوری به مراد نمی رسی. پس امیدت را از دست نده چون دل خسته ی تو دوباره شاد می شود.