در زمانی که بیشتر شرکتهای داروسازی امیدی به تولید واکسن تا پایان سال را نداشتند شرکت آمریکایی فایزر به همراه شرکت آلمانی BioNTech توانست فاز سوم آزمایش واکسن کرونا را با موفقیت انجام دهد. این شرکت طبق برنامه ریزی قبلی واکسن را تا پایان سال ساخت و حالا منتظر دریافت اجازه برای تولید انبوه آن است.
واکسن فایزر از نوع ژنتیکی است و برای تاثیر کامل باید 2 بار تزریق شود. به گفته سازندگان 28 روز بعد از تزریق اول ایمنی کامل حاصل شده و 90% افرادی که واکسن را دریافت می کنند در برابر کرونا مقاوم خواهند شد.
واکسن کرونا فایزر به 44000 نفر در کشورهای مختلف تزریق شده و فقط 166 نفر بیمار شدند. هنوز عوارض جانبی برای این واکسن گزارش نشده است.
افرادی که هر روزه در معرض میکروبهای سرماخوردگی و آنفلوانزا هستند پزشکان، مسئولین پرواز، معلمان یک یا دو چیز در مورد چگونگی سالم ماندن وقتی که کسی در اطراف آنها بیمار بوده است، را می دانند. پیشنهادات آنها همچنین می تواند به شما کمک کند.(سیارک) واکسن آنفوآنزا مهمترین چیزی است که شما می توانید برای جلوگیری از آنفوآنزا انجام دهید. دستانتان را زیاد بشویید. مهم نیست در چه حوزه ای کار می کنید، اگر شما با افرادی که مسری یا واگیردار هستند، تماس داشته باشید، شما باید دستانتان را بارها و بارها بشویید، توصیه پزشکان این است: دست های خود را تا آنجا که می توانید بشویید، و سپس مقداری بیشتر بخصوص پس از دیدار با کسی که بیمار است. به نظر بسیار ساده می آید، اما آب و صابون همراهان ثابت پزشکان و پرستاران هستند. برای خلاص شدن کامل از شر ویروس ها از پوست تان، شما نیاز به مالیدن سخت به مدت 20 ثانیه یا بیشتر هستید. یک راه خوب برای زمانبندی آن برای خودتان، دوبار خواندن "تولدت مبارک" در حالیکه پشت دست تان، بین انگشتانتان، و زیر ناخنهایتان را می مالید، می باشد. مهم نیست که اگر آب گرم و یا سرد باشد عمل مالیدن بسیار، بصورت فیزیکی میکروبها را از بین می برد. (سیارک) از محلول های حاوی الکل ضد عفونی کننده دست. استفاده کنید. اگر شما نمی توانید آب و صابون را تهیه کنید، ضد عفونی کننده می تواند میکروب های سرماخوردگی و آنفلوانزا را بکشد. (سیارک) ار نزدیکی با افرادی که بیمار هستند، ممانعت کنید. برای مثال، با آنها دست ندهید. "پزشکان تمایل دارند که در مورد دست دادن بسیار محتاط باشند"پزشکان توضیح می دهید، 'برای جلوگیری از انتقال سرماخوردگی و آنفولانزا، من دست نمی دهم اما سلام! از ملاقات شما خوشبختم! آنها درک می کنند." محیط اطراف خود را تمیز نگه دارید. متخصص ماساژ درمانی Amanda Long از مشتریانش می خواهد در صورتیکه احساس بدی دارند در خانه بمانند. اما برای در امان ماندن، او دستگیره و سوئیچ برق را بین جلسات مطابق اصول بهداشتی پاکسازی می کند. این عملی است که او انجام آن را توصیه می کند. "احتیاط بیش از حد من عواقبی به دنبال داشت،" Long می گوید. "وقتی در یک اداره بودم اغلب بیشتر بیمار می شدم، جائیکه افراد در ظروف آب نبات مشترک چنگ انداخته و به طور کلی تماما در یک فضای شلوغ بدون توجه زیاد به میکروب، آمیخته شده اند. حالا که من روزها بیمار نمی شوم، اگر کار نکنم، به من پرداختی صورت نمی گیرد. و من می دانم شغل من شفا دادن است، نه انتقال یک سرماخوردگی یا آنفلوآنزا."
Eth یک پیراپزشک در فلوریدای جنوبی، می گوید، او روز خود را با تمیز کردن فضای کار خود با صابون های کشنده ویروس و میکروب، شروع می کنم. "این ممکن است مانند زیاده روی به نظر برسد، اما این طور نیست آن هشیاری است،" او می گوید. "این موضوع توجه به محیط زیست خود و فکر کردن است، 'چه چیزی می تواند آلوده شود؟ کل آن در یک قطره کوچک ناچیز حمل می شود. بر روی یک قطره چه چیزی می تواند وجود داشته باشد؟ و من میدانم قبل از اینکه به آنجا برسم کسی برای 12 ساعت در آمبولانسم بود هردو بیمار و بهیاران. ممکن است پیش از این تمیز به نظر آمده، اما ممکن است اینطور نباشد." این همچنین موضوع متن است. هنگامی کهGeoghegan از نوبت کاری که چیزی زیادی در آن اتفاق نمی افتد، به خانه می رود او به فعالیت های عادی خود را شروع می کند. اگر روزش پر از بیماران مبتلا بوده باشد، او یک روال دیگری را دنبال می کند. اگر من 10 نفر بیمار را امروز دیده باشم، که هشت تا از آنها علائم آنفلوانزا را داشته اند، من به احتمال زیاد لحظهای که به خانه میرسم، لباس کارم را درمی آورم، آن ها را میشویم و سریعا دوش می گیرم. زیرا شما هرگز درست نمی دانید،" او می گوید. یک شیوه زندگی سالم را ادامه دهید. مراقبت از سلامتتان مهم است. تمام چیزهایی که همه ما باید به صورت روزانه انجام دهیم را انجام دهید."HOVEN می گوید. "به اندازه کافی استراحت کنید که مردم آنرا دست کم می گیرند تغذیه خوب داشته باشید، سیگار نکشید، و آلرژی خود را کنترل کنید، چرا که اگر آنها خارج از کنترل باشند، آنوقت درخت تنفسی فوقانی شما پیش از این ملتهب شده، که آنرا برای دریافت راحت ویروس مهیا می کند.(سیارک)
آلکساندر دوبرینت، وزیر راه و ترابری آلمان اعلام کرد که در بعضی مدلهای پورشه کاین نرمافزارهایی غیرقانونی نصب شدهاند که صرفا در مرکز معاینات فنی سیستم تصفیه آلایندههای هوا را در موتور خودروها به کار میاندازد.
وزیر راه و ترابری آلمان روز پنجشنبه (۵ مرداد / ۲۷ ژوئیه) در برلین اعلام کرد که شرکت خودروسازی پورشه باید ۲۲ هزار خودروی مدل کاین با موتورهای دیزلی ۳ لیتری (تیدیآی) را برای برطرف کردن اشکالات به تعمیرگاهها فراخواند.
آلکساندر دوبرینت همچنین تاکید کرد که مجوز تولید بعضی انواع خودروی شرکت پورشه نیز تا اطلاع بعدی از این شرکت گرفته میشود تا چنین مدلهایی وارد بازار نشوند.
دادستانی شهر اشتوتگارت آلمان در ارتباط با رسوایی تقلب در خودروهای دیزلی بیشتر به شرکت خودروسازی پورشه مظنون است. این دادستانی دوهفتهونیم پیش تحقیقات در این باره را آغاز کرده است. شرکت خودروسازی پورشه مظنون به تقلب در سیستمهای سنجش آلاینده خودروها و همچنین تبلیغات کاذب در باره خودروهای خود است.
صبح روز 15 اکتبر 1917، یک ماشین نظامی خاکستری رنگ زندان "سنت لازار" در مرکز پاریس را ترک کرد. در این ماشین علاوه بر دو راهبه و یک وکیل، یک زن 41 ساله هلندی حضور داشت که کتی بلند به تن داشت و کلاه لبهدار بزرگی بر سر گذاشته بود. صد سال پیش، این زن پایتختهای اروپا را بهزانو درآورده بود. یک "زن افسونگر" که به رقصهای مسحورکننده و عجیب شهرت داشت. در میان عشاقش وزرا، صنعتگران و ژنرالها حضور داشتند.اما جنگ آغاز شد و جهان تغییر کرد. او فکر میکرد هنوز هم میتواند در سراسر اروپا سفر کند و به کار افسونگری خود ادامه دهد. اما اکنون مردان و ژنرالهای بلندمرتبه چیزی فراتر از دلالی محبت از او میخواستند. اطلاعات.و این به معنای جاسوسی بود.
او "ماتا هاری" نام داشت و قرار بود اعدام شود. جرمش چه بود؟ جاسوسی برای آلمان، گرفتن اطلاعات از افسران متفقین و انتقال آنها به مزدوران آلمان. با ادامه این روند روزنامههای خشمگین مدعی شدند که او مسئول مرگ هزاران تن از سربازان متفقین است.اما شواهدی که در دادگاه محاکمه او ارائه شد بعلاوه چندی دیگر از اسناد، چیز دیگری را نشان میدهند: که او درواقع یک جاسوس دوجانبه بود و در این راه قربانی شد.
اکنون پس از گذشت صدسال، با انتشار اسنادی توسط وزارت دفاع فرانسه، اطلاعات جدیدی از معروفترین جاسوس زن در تاریخ به دست آمد.این اسناد شامل متن بازجوییهایش توسط دادستان ضد جاسوسی فرانسه در سال 1917 است. برخی از این اسناد در نمایشگاه جدیدی در موزه "فرایز" در زادگاهش "لیوواردن" به نمایش گذاشته شدند.در میان این اسناد، برگه تلگرافی از سوی یکی از مقامات ارتش آلمان در مادرید به برلین دیده میشود که سبب دستگیری ماتا هاری در هتلی در خیابان شانزلیزه شد. این مدرک در دادگاه محاکمه او بهعنوان یک مدرک کلیدی ارائه شد.
نام اصلیاش "گرترود مارگارت زله" و متولد 1876 بود. ماتا هاری، نام هنری او یک واژه مالائی به معنای "چشم روز" یا آفتاب بود. او زندگی عجیب و تراژیکی داشت. پس از یک ازدواج سخت و ناموفق در هلند، به فرانسه رفت و به یک رامشگر حرفهای تبدیل شد. رقصهای فریبنده او راه ورود به مجامع مخفی اروپا بود."هانس گرونوگ" مدیر موزه فرایز میگوید: "حتی بدون فعالیتهای جاسوسی، بازهم نام ماتا هاری به دلیل فعالیتهای ویژهاش در خاطره پایتختهای اروپا باقی میماند."
"او کموبیش خالق رقص استریپ بود. آلبوم عکسها او در موزه به نمایش گذاشته شده و تصاویر زیادی از او در روزنامههای آن دوران وجود دارد. او یکی از افراد مشهور دوره خود بود." متأسفانه اتهام جاسوسی بر داستان ماتا هاری سایهای سیاه افکنده است. در سده گذشته بسیاری از مورخان از او دفاع کردهاند. برخی میگویند او قربانی شد زیرا فرانسویها نیاز به جاسوسی داشتند تا جای خالی برخی امور را پر کند.
ماتا هاری برای فمینیستها هدف مناسبی بود زیرا باوجود بیبندوباری اخلاقی راحتتر میتوانستند به او عنوان "دشمن فرانسه" را بدهند.تاکنون جزئیات کامل بازجویی او توسط "پیر بوچاردون" (مردی که بعدها "فیلیپ پتن" را تحت پیگرد قانونی قرار داد) فاش نشده بود و از دسترس مورخان خارج بود.
گفته میشود که در سال 1916، پس از مدت کوتاهی بازجویی توسط سرویس اطلاعاتی بریتانیا MI6، از طریق اسپانیا به فرانسه بازگشت.در مادرید، با یکی از مقامات نظامی آلمان به نام "آرنولد فون کال" آشنا شد. ماتا بعدها گفت که تمام این ملاقاتها از قبل توسط سازمان اطلاعات فرانسه برنامهریزیشده بود و قرار بود با استفاده از نفوذ خود در میان مقامات ارشد آلمان، به متفقین کمک کند.
اما پیام تلگرافی آرنولد کال سبب نابودی او شد. در این پیام مشخصات مأمور ویژهی H21 را برای رئیسش در برلین فرستاده بود. آدرس، مشخصات بانکی حتی نام خدمتکار ماتا هاری نیز در آن ذکرشده بود. هر کس که پیام را میخواند بدون تردید میفهمید که ماتا هاری همان مأمور H21 است.این پیام تلگرافی که توسط سازمان اطلاعاتی فرانسه رهگیری شد، اکنون در نمایشگاه موزه فرایز وجود دارد. درواقع ترجمه رسمی پیام در موزه قرار دادهشده است. زیرا قسمتهایی از پیام ساییده شده است. به گفته برخی از مورخان، این پیام تلگرافی مشکوک به نظر میرسد.
گفته میشود که فرانسویها مدت زیادی بود که کد تلگراف را رمزگشایی کرده بودند. آلمانیها از این مسئله آگاه شدند. اما بازهم آرنولد فون کال پیام را ارسال کرد. بهعبارتدیگر، او میخواست مقامات فرانسه پیام را ببینند. بنابراین طبق این نظریه، این آلمانها بودند که فرانسویها را در مسیر دستگیری و اعدام مأمور خودشان قرار دادند.
چرا تنها اسناد ترجمهشده در آرشیو قرار دارند؟ تلگراف اصلی کجاست؟ آیا خود فرانسویها سند را جعل کردند تا ماتا هاری را متهم به جاسوسی کنند؟ در این صورت بهراحتی "جاسوس" خود را پیدا میکردند و مردم از کار آنها راضی بودند.هر دو نظریه ماتا هاری را به یک قربانی تبدیل میکند. یکی از طرفین تصمیم گرفت از شر او خلاص شود و این کار را نیز کردند.
اما آرشیوهای فرانسوی جزئیات دیگری را منتشر کردند که این فرضیهها را به بخشهای کوچکتری تقلیل میدهد. زیرا در متن بازجوییهای او آمده که در ماه ژوئن 1917 مارگارت زله حقیقت را گفت و اعتراف کرد.او به بوچاردون گفت که توسط آلمانیها استخدامشده بود. او در ابتدای جنگ خارج از فرانسه گیر افتاده بود و تلاش داشت خود را به پاریس برساند. "کارل کرومر" از کنسولگری آلمان در آمستردام شرایط را برای او محیا کرد... به شرطی که به آنها لطف کند و هرازگاهی اطلاعاتی در اختیارشان قرار دهد. بدین ترتیب مأمور H21 ایجاد شد.
ماتا هاری در بازجوییها اصرار داشت که فقط میخواسته پول را بردارد و فرار کند. گفت که به نیروهای متفقین وفادار است و قول داده به سازمان اطلاعات فرانسه کمک کند. اما شواهد علیه او بهاندازه کافی گویا و روشن بودند.با ورود به "شاتو دو وینسنس" در حومه شرقی پاریس، او را به مکانی منتهی به یک ساختمان گِلی بردند. در آنجا دوازده سرباز ایستاده بودند تا جوخه آتش را تشکیل دهند.
عکس از اغواگر حرفه ای ماتا هاری ، با مردان قدرتمند ، وینستون چرچیل سرشناس. تا امروز هیچ کس از این لحظات خبر نداشت. داستان این عکس چیست و چرا وینیستون چرچیل در عکس می خندد؟ هیچ کس نمی داند.
در برخی گزارشها آمده که او اجازه نداد چشمهایش را ببندند. زمانی که یک دستش را به تیر میبستند، با دست دیگرش برای وکیلش دست تکان داد. فرمانده شمشیرش را پایین آورد و صدای شلیک بلند شد. ماتا هاری به روی زانوهایش افتادافسری با هفتتیر نزدیک شد و گلولهای در سرش شلیک کرد.
پس از اعدام کسی برای گرفتن جنازهاش نیامد. بنابراین بدنش را به مدرسه پزشکی در پاریس منتقل کردند تا در دروس کالبدشکافی مورد استفاده قرار گیرد. سرش در موزه آناتومی حفظ و نگهداری شد. اما حدود بیست سال پیش از موزه ناپدید شد. احتمال میرود که به سرقت رفته باشد.
شهری در آلمان که ۵ قرن است اجاره خانه در آن زیاد نشده!
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
در دنیایی که همه چیر روز به روز در حال گرانتر شدن است، در دنیایی که قیمت همه چیز از خوراک و پوشاک گرفته تا مسکن به سرعت رو به رقم های نجومی است، باورتان می شود جایی در دنیا وجود داشته باشد که ۵ قرن است قیمت اجاره خانه در آن زیاد نشده است؟ آن هم در اروپا؟ آن هم در آلمان؟! شاید فکر کنید این یک شوخی و رویا است، ولی کاملا واقعیت دارد. جایی که در منطقه ی بی نظیر باواریای آلمان قرار دارد، نام این مکان فوگری (Fuggerei) است.
روستای فوگری در آلمان
روستای فوگری یک جای کوچک و بسیار خوش آب و هوا در کشور آلمان و قدیمی ترین مجموعه مسکونی اجتماعی جهان است. این مجموعه در شهر آوکسبورگ بایرن قرار دارد و در سال ۱۵۱۶ توسط یکی از ثروتمندان جوان به نام یاکوب فوگر ساخته شد، هدف او از ساختن این مجموعه، درست کردن جایی بود تا افراد نیازمند و کسانی که توان پولی ندارند بتوانند در آن اسکان پیدا کنند. در آن سال ها حدود ۵۲ خانه مجموعا در فوگری ساخته شد و کم کم بزرگ و بزرگ تر شد و مغازه ها و کلیساهایی هم در آن ساخته شدند و فوگری گسترش پیدا کرد.
روستای فوگری در آن دوران که مانند یک مجموعه بود، در شب ها قفل می شد و در نتیجه حالتی مستقل داشت. جالب است بدانید که در روستای فوگری هنوز هم سکونت می شود و عجیب تر از عجیب این که از سال ۱۵۲۰ تا به امروزه، اجاره خانه در این شهر زیاد نشده است!
واقعا شبیه به افسانه است ولی واقعیت دارد که زندگی در چنین جای زیبایی به چه اندازه می تواند ارزان باشد، مخصوصا وقتی در کشوری مثل آلمان باشید. قیمت اجاره ی خانه ها در آن دوران یک سکه طلای رایشنر بود که کمتر از یک یورو است و هنوز هم همان است و زیاد نشده است. علاوه بر اینکه قیمت چیزی در روستای فوگری از ۵ قرن پیش تا حالا زیاد نشده است، رسم زندگی در این منطقه درست مثل همان چیزی است که در آن دوران بود یعنی انجام دعای ربانی و نیایش ها و قبول داشتن شرایط زندگی یعنی این که همه ی افرادی که در این روستا زندگی می کنند باید مسیحی کاتولیک باشند، از افراد کم بضاعت و واقعا تهی دست باشند که حداقل به کسی بدهکار نباشند و حداقل ۲ سال هم در آوکسبورگ زندگی کرده باشند.
خانه های روستای فوگری به گونه ای ساخته شده اند که هر واحد آن حتی اگر در آپارتمان باشد، یک در جدا به بیرون دارد و در نتیجه شبیه به خانه های ویلایی است. خانه ها معمولا ۴۵ تا ۶۵ متر هستند و در هر خانه امکاناتی مثل آشپزخانه، اتاق خواب و اتاق نشیمن و گاهی یک اتاق دیگر است. همچنین در این خانه ها هم آب لوله کشی و هم امکاناتی مثل تلویزیون هم هست. جالب است بدانید که هنوز هم دروازه ی شهر شب ها قفل می شود.
چه کسی روستای فوگری را ساخت و به چه دلیل؟
همان طور که در بالا هم به آن اشاره ی کوتاهی شد، روستای فوگری توسط یاکوب فوگر جوان از ثروتمندان آن دوران ساخته شد. خانواده ی فوگر از ثروتمندان بودند که کار تجارت انجام می دادند، یاکوب البته از سرمایه گذاران آن دوران هم بود. او در واقع یک انسان خوب و خیر بود که از ثروتش به نفع مردم هم استفاده کرد و فوگری را در سال ۱۵۱۶ ساخت. فوگری در سال های بعد گسترش پیدا کرد و بزرگ تر شد. متاسفانه روستای فوگری در دوران جنگ جهانی دوم آسیب های زیادی دید ولی دوباره مانند قبل مرمت شد.
درست است که امروزه دیگر یاکوب خیرخواه زنده نیست ولی یادگار و میراثی که از او به جا مانده به همان سبک و سیاق آن دوران سرپاست. یاکوب در آن دوران صندوق خیریه ای درست کرد و در آن مقدار اولیه ی ۱۰۰۰۰ رایشنر را گذاشت، امروزه هم این صندوق مانند قبل با صداقت تمام اداره می شود.
امروزه در روستای فوگری در مجموع ۶۷ خانه، ۱۴۷ آپارتمان؛ یک کلیسا به نام کلیسای سنت مارک و یک ساختمان اداری وجود دارد.
بازدید از روستای فوگری
در حال حاضر گردشگران می توانند از این روستا از نزدیک دیدن کنند و سبک زندگی در آن جا را ببینند. شاید برایتان جالب باشد که چرا فوگر جوان این شرایط را در نظر گرفته بود، در واقع از آن جایی که او فردی مذهبی بود می خواست مطمئن شود که مردمی که در این جا زندگی می کنند شهروندان یک دستی هستند و به کلیسایی که او علاقه داشت و در آن جا ساخته بود می روند.
قبل از سفر به روستای فوگری بخوانید اگر علاقه مند شده اید تا از این روستا دیدن کنید، می توانید بعد از رفتن به باواریا هم با دوچرخه، هم تراموا و هم ماشین شخصی به آن جا بروید. مسیر دسترسی آن بسیار راحت است. هزینه ی تور بازدید از این روستا در سال ۲۰۱۱، ۴ یورو بود.
توماس سیوری، یک مهندس نظامی انگلیسی است که در سال 1698 برای نخستین بار نام موتور بخار را بر سر زبان ها انداخت. در حقیقت او کسی است که نخستین موتور بخاری که اختراع شد، به نام او ثبت شده است. البته این موتور بخاری که در تصویر مشاهده می کنید، موتور بخاری نیست که در سال 1698 و توسط توماس سیوری اختراع شد. سال ها بعد و در سال 1760 بود که نهایتاً یک مهندس اسکاتلندی به نام جیمز وات، موتور بخار توماس سیوری را مورد بررسی و تحقیق قرار داد و یک موتور کاملاً جدید و به روز شده از روی آن طراحی کرد و ساخت. این موتور بخار اساسی شد برای آن چه قرار بود در آینده ساخته و تولید شود. اختراع موتور بخار توسط جیمز وات به عنوان یکی از مهمترین رخداد های انقلاب صنعتی ای شناخته می شود که از اروپا و آمریکا آغاز شد و سپس تمام دنیا را در بر گرفت وهمه چیز را وارد مرحله جدیدی کرد.
حروف الفبا
یک سیستم کاملاً پیچیده و دشوار که غالباً بر پایه استفاده از تصویرها استوار بود، پیش از به میان آمدن حروف الفبا، برای برقراری ارتباط مورد استفاده قرار می گرفت. پس از مدت ها و بنا به نظر مورخان، در آغاز دوره نو سنگی و میان سال های 1850 تا 1700 پیش از میلاد مسیح بود که نخستین تلاش ها برای به وجود آوردن حروف الفبا صورت گرفته و این گونه به نظر می رسد که نخستین حروف الفبایی که متشکل از حروف صدا دار باشد در میان همین سال ها به وجود آمده است. اطلاعات دیگری که از نخستین حروف الفبای موجود در تاریخ بشر موجود است، این است که این حروف متشکل از بیست و دو سمبل هستند که هر کدام نمایانگر صدایی به خصوص می باشند.
کاغذ
این محصول مورد استفاده بشر یکی از مهمترین اختراعاتی است که تا کنون توسط بشر انجام شده است. مورخان چینی قادر به اختراع کاغذ بوده اند و بنا به باور مورخان از سال 105 پس از میلاد مسیح، این محصول حیاتی مورد استفاده بشر قرار گرفته است. تی سای، دولت مردی چینی بود و به این نکته پی برد که از ترکیب پوست درخت توت با کنف، پارچه و تور ماهیگیری قادر به تولید خمیری خواهد بود که بعد ها به خمیر کاغذ شهرت گرفت و با استفاده از همین خمیر بود که توانست کاغذ تولید کند. کاغذی که در نهایت یکی از علل اصلی ثبت تاریخ، دست به دست گشتن دین ها و تجربیات فرهنگ های گوناگون دنیا شد و سبب شد که بشر به دانش کنونی دست یافته و با درس گرفتن از تجربیات گذشتگان خود رو به جلو حرکت کند.
قطب نما
قطب نما از جمله مواردی است که پی بردن به این که برای نخستین بار چه کسی قادر به اختراع آن شده است، کاری دشوار است، چرا که اطلاعات دقیقی از آن در دست نیست. البته این به این معنی نیست که هیچ اطلاعاتی از آن در دست نداریم. به باور مورخان، قطب نما (البته مطمئنا نه به شکل امروزی آن) در تمدن های باستانی چین و یونان مورد استفاده قرار می گرفته است و اولین استفاده از قطب نما های مغناطیسی توسط مردمانی صورت گرفته است که در اطراف مدیترانه سکونت داشتند. نخستین زمانی که برای استفاده از این گونه قطب نما ها به ثبت رسیده است به قرن دوازدهم باز می گردد.
واکسیناسیون
پیش از آن که واکسیناسیون همه گیر شده و به عنوان پیشگیری از بیماری های خطرناک و کشنده مورد استفاده قرار بگیرد، این چینی ها بودند که روشی مخصوص به خود به ثبت رسانده بودند که بی شباهت به واکسیناسیون نبود. در این روش، طبیبان چینی سعی می کردند میکروبی که عامل بیماری سرخک و آبله و امثالهم می شد را از بدن بیمار برداشته و به گونه ای کنترل شده در بدن کودک سالم قرار می دادند و او را تحت نظر می گرفتند تا در آینده دیگر به این گونه بیماری ها دچار نشود. نهایتاً اما در سال 1796 بود که برای نخستین بار ادوارد جنر، پزشک و محقق بریتانیایی توانست واکسن را به گونه ای که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد، بر سر زبان ها بیندازد و این فعالیت های ادوارد بود که منجر به اختراع و گسترش واکسیناسیون به شکل امروزی آن شد. اوارد از ویروسی که باعث آبله گاو می شد استفاده کرد تا به واسطه آن آبله را به طور کنترل شده وارد بدن انسان کرده و از بروز این بیماری در آینده فرد جلوگیری کند. داستان جالبی پشت این اختراع ادوارد است: روزی ادوارد در مزرعه ای بود و با زنی که در حال دوشیدن یک گاو بود هم کلام شد و صحبت جالبی از او شنید که در نهایت منجر به اختراع واکسن شد. آن زن به ادوارد گفت: «من هیچ وقت به آبله دچار نخواهم شد، چون این بیماری را از گاو گرفته ام و حالا خوب شده ام. هیچ وقت صورتم با دانه های حاصل از آبله از زیبایی نخواهد افتاد.».
فریز کردن و خنک نگاه داشتن خوراکی ها
برای نخستین بار در سال 1748 بود که دکتر ویلیام کولن، اولین نمونه از دستگاه تولید شده توسط انسان که به واسطه آن می شد محصولات و مواد خوراکی را برای مدتی خنک نگاه داشت، در دانشگاه گلسگو در معرض دید عموم قرار داد، با این وجود سال ها بعد و در سال 1805 بود که نهایتاً مخترع آمریکایی، الیور اوانز، اولین دستگاهی که بدون هیچ مشکلی قادر به خنک نگاه داشتن مواد خوراکی بود را تولید کرد و همین دستگاه مخترع آمریکایی بود که به عنوان پایه و اساس یخچال و فریزر های امروزی قرار گرفت. این دستگاه تولید شده توسط الیور اوانز آمریکایی، به سرعت توجهات زیادی را به خود جلب کرد و بیشترین استفاده از آن در آن زمان به نام کارخانه های بسته بندی گوشت ثبت شد. تصویری که مشاهده می کنید، دستگاهی است که در سال 1926 برای خنک نگاه داشتن مواد غذایی و خوراکی مورد استفاده قرار می گرفت.
بیهوشی
نکته قابل توجه در خصوص استفاده از بیهوشی قدمت آن است. برای نخستین بار، چیزی حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح بود که برای نخستین بار، سومری ها با استفاده از تریاک حاصل از خشخاش مجروح جنگی و یا کسی که از بیماری بسیار دردناکی رنج می برد را بی هوش می کردند. با وجود این شکل امروزی بیهوشی که توسط داروهای به خصوص صورت می گیرد، به نیمه های قرن نوزدهم میلادی باز می گردد. جان کالینز وارن و ویلیام مورتون دو پزشک متخصصی بودند که برای نخستین بار در سال 1846 میلادی در عمل جراحی خود از داروهای ویژه ای برای بیهوش کردن بیمار خود استفاده کردند. داروهای مورد استفاده توسط این دو پزشک متخصص، به عنوان پایه و اساس کار محققان قرار گرفت و نمونه هایی از روی آن ساخته شد که به مراتب عوارض کمتری متوجه بیمار خواهند کرد.
لنزهای اُپتیکال (وابسته به بینایی)
بنا به اطلاعاتی که به دست رسیده است، ایتالیا نخستین کشوری است که در آن استفاده از لنزهای شیشه ای به ثبت رسیده است. لنزهایی که برای ساخت آن ها از کریستال طبیعی استفاده شده بود و نخستین استفاده از این گونه لنز ها در ایتالیا به قرن سیزدهم میلادی بر می گردد. البته این لنزها تفاوت های عمده ای با لنزهای کنونی داشتند و نهایتاً در سال 1729 بود که وکیلی انگلیسی به نام چستر مور هال، با استفاده از دو لنز به طور مجزا و قرار دادن این دو لنز بر یکدیگر، نخستین لنزهای بی رنگی را اختراع کرد که به عنوان پایه و اساس لنزهایی قرار گرفتند که اکنون در چشم پزشکی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند.
دستگاه چاپ
یوهانس گوتنبرگ، یک آهنگر آلمانی بود که برای نخستین بار از تکه های فلزی بهره گرفت و به وسیله آن ها یک دستگاه متحرک تایپ نوشته ها اختراع کرد. این اختراع گوتنبرگ در سال 1430 انجام گرفت و به عنوان نمونه اصلی برای دستگاه های چاپی در نظر گرفته شد که سال های بعدی مورد استفاده قرار گرفتند. نخستین انجیلی که دست نویس نیست و به وسیله دستگاه، چاپ شده است، توسط همین دستگاهی چاپ شد که یوهانس گوتنبرگ آلمانی اختراع کرد.
پنی سیلین
اولین آنتی بیوتیکی که عالم پزشکی به خود دیده است، برای نخستین بار به طور کاملاً تصادفی و به وسیله دکتر الکساندر فلمینگ اختراع شد (فردی که در تصویر مشاهده می کنید). الکساندر فلمینگ یک میکروب شناس و متخصص بود که در بیمارستان سینت ماری لندن مشغول به کار بود. او بعدها در خصوص این اختراع شگفت انگیز خود عنوان کرد: «روز بیست و هشتم سپتامبر 1928 بود که نزدیکی های سحر از خواب بیدار شدم و به هیچ عنوان در آن زمان به فکر این نبودم که با اختراع نخستین آنتی بیوتیک یا دارویی که به واسطه آن می توان میکروب و باکتری ها را از بین برد انقلابی در دنیای پزشکی ایجاد کنم. اما حدس می زنم این دقیقاً همان اتفاقی بود که در نهایت رخ داد.»
سیستم های ضد عفونی کننده و بهداشتی
برای اولین بار در اواسط قرن نوزدهم میلادی بود که استفاده از این گونه سیستم های بهداشتی، به شکلی که اکنون رایج است، مطرح شد. در سال 1848 بود که برنامه ای تحت عنوان سلامت و بهداشت عمومی طرح ریزی و اجرا شد و یکی از متخصصان این حوزه که سر ادوین چادویک نام داشت، در سال های بعدی، اصلاحاتی در این خصوص صورت داد و مواد جدیدی مورد استفاده قرار داد و در نهایت در سال 1866 بود که برنامه جامعی برای بهداشت و سلامت جامعه بدون هیچ ایراد و اصلاحی پیاده سازی شد. از دیگر دستاورد های بزرگ در این حوزه می توان به یافته های دکتر جان اسنو در سال 1854 اشاره کرد که برای نخستین بار به این نکته پی برد که بیماری وبا، قابلیت انتشار در میان اقشار جامعه به وسیله آب را دارا است و نیز چهار سال بعد و در سال 1860 میلادی بود که لوئیز موریاس برای نخستین بار صحبت از مخازنی را به میان آورد که قابلیت نگاه داری و دفع آن چه در فاضلاب ها جاری می شود در آن ها وجود داشته باشد. تصویری که مشاهده می کنید، مربوط به یک مکان کاملاً استرلیزه و ضد عفونی شده است که در بریتانیا و در دوران جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار می گرفت.
کودهای مصنوعی
پروفسور فریتز هابر، یک شیمی دان آلمانی بود که توانست روشی اختراع کند که با به کار گیری آن می شد آمونیاک موجود در نیتروژن را با آمونیاک موجود در هیدروژن ترکیب کرد. برای نخستین بار در سال 1918 بود که فریتز هابر این فرایند را با موفقیت انجام داد. در نهایت همین ترکیب بود که به واسطه آن دانشمندان قادر به تولید انبوه کود های مصنوعی شدند و در اتفاقی که در جهان با نام انقلاب سبز شناخته می شود، این کود ها توانستند نقش عمده و مهمی داشته باشند. تصویری که مشاهده می کنید مربوط به پروفسور فریتز هابر، مخترع روش ساخت کودهای مصنوعی است.
موتوری که به وسیله احتراق داخلی کار می کرد
برای نخستین بار در سال 1858 بود که مهندسی بلژیکی به نام ژان ژوزف اتین توانست نخستین موتور محرکی را طراحی کند و بسازد که به وسیله سیستم احتراق داخلی کار می کرد. اما این تنها طرح اولیه بود و چند سال بعد و در سال 1876 بود که مهندسی آلمانی تبار با نام نیکلاس اوتو توانست کمی طرح اولیه ژان را گسترش داده و نخستین موتور چهار زمانه را طراحی کند و بسازد. در سال 1885 هم شخصی به نام کارل بنز توانست تغییراتی روی هر دو موتور قبلی انجام داده و از آن برای حرکت دادن یک سه چرخه (سه چرخه ای که در تصویر مشاهده می کنید) استفاده کند. به همین خاطر است که نخستین اتومبیلی که ساخته شده است متعلق به کارل بنز است و همین سه چرخه ای است که در تصویر مشاهده می کنید.
اینترنت
اگر بخواهیم به نخستین استفاده هایی که از اینترنت شده است اشاره کنیم، باید به نگاهی به تاریخ جنگ سرد بیندازیم، یعنی زمانی که ایالات متحده آمریکا، از آن به عنوان سلاحی در خدمت دولت استفاده کرد. در سال 1962 بود که دولت مردان آمریکایی، به شدت نگران حمله قریب الوقوعی بودند که اتحاد جماهیر شوروی قرار بود بر شبکه های تلفنی که جای جای آمریکا را به یکدیگر متصل می کرد انجام دهند و پس از آن یک محقق و دانشمند ام آی تی آمریکایی بود که ایده یک شبکه بسیار بزرگ را مطرح کرد که به واسطه آن قادر به اتصال تعداد زیادی دستگاه کامپیوتر و انتقال اطلاعات به این طریق باشند. به مرور زمان و تا سال 1965 بود که ایده های جدیدی در این زمینه مطرح شد و طرح اولیه دانشمند آمریکایی توسعه بیشتری پیدا کرد و در همین سال 1965 بود که شبکه اینترنتی که اکنون با نام «آرپا» شناخته می شود به وجود آمد. آرپا به طور انحصاری برای استفاده دولت آمریکا طراحی شد. در نهایت در سال 1969 بود که اولین پیام به وسیله اینترنت منتقل شد و از آن زمان تا کنون پیشرفت چشمگیر خود را ادامه داده است.ترجمه itrans.ir
تعداد قربانیان اپیدمی سرخک سه برابر بیماری ابولا شده است. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی ، این بزرگترین شیوع سرخک در جهان است.
در جمهوری دموکراتیک کنگو 6000 نفر بر اثر بیماری همه گیر سرخک - تقریباً سه برابر بیماری همه گیر ابولا - جان خود را از دست داده اند. سازمان بهداشت جهانی (WHO) چهارشنبه 8 ژانویه اعلام کرد این بزرگترین شیوع سرخک در جهان است.
ماتسیدیسو موتی ، رئیس بخش WHO آفریقا گفت: "ما همه تلاش خود را می کنیم تا بیماری همه گیر را کنترل کنیم. هیچ کودکی نباید در معرض خطر ابتلا به بیماری باشد که با یک واکسن ساده قابل پیشگیری است."
اپیدمی سرخک در DRC از حدود یک سال پیش آغاز شد. براساس آمار WHO ، تاکنون 310 هزار مورد از این بیماری در کشور به ثبت رسیده است. در سال 2019 ، 18 میلیون کودک زیر پنج سال در برابر سرخک واکسینه شدند. در عین حال ، در بسیاری از مناطق DRC ، سطح واکسیناسیون جمعیت به دلیل درگیری ، زیرساخت های ضعیف و نبود بودجه همچنان پائین است.
جمهوری دموکراتیک کنگو همچنین از بیماری همه گیر ابولا که بیش از یک سال پیش شیوع پیدا کرد ، رنج می برد. در حال حاضر حدود 2،230 نفر مبتلا به تب در اثر ویروس کشنده، فوت کرده اند.(3400 نفر را توسط ویروس آلوده شده اند)