آکیرا کوروساوا به افسانه ای در سینمای جهان و مشهورترین کارگردان ژاپنی تبدیل شده است. او آرزو داشت که یک هنرمند شود ، اما نتوانست به دانشگاه برود و پس از آن سینما را زندگی خود خواند و فهمید: اگر ناگهان عاشق حرفه خود شود ، به راحتی آرزو ناپدید می شود. بسیاری از فیلمهای کوروساوا به شاهکارهای واقعی تبدیل شده اند ، اما در میان فیلمهای کروساوا فیلم هایی وجود داشت که کوروساوا ، آنها را اصلی ترین فیلم ها در سرنوشت کارگردانی خود می دانست.
فیلم افسانه جودو کوروساوا
این اولین کار مستقل آکیرا کوروساوا در سینما بود ، در حالی که او نه تنها به عنوان کارگردان بلکه فیلمنامه را نیز براساس رمان تومیتا تسونژیرو نوشت. این فیلم با وجود اینکه بدون اطلاع کارگردان ، به شدت سانسور شد ، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و در نتیجه افسانه ی جودو با 250 دقیقه زمان اکران برش خورد. تنها پس از برش و درخواست دادخواست از بازیگر دنجیرو اوکوچی ، که نقش اصلی را بازی کرد ، تصویر بر روی صفحه نمایش منتشر شد.
بهترین فیلم های کروساوا
این فیلم کوروساوا که براساس داستانهای کوتاه آکوتاگاوا ریونوسوکه ساخته شده ، آکیرا کوروساوا را به شهرت جهانی رساند. او در باکس آفیس پرفروش نشد ، اما منتقدانی را که توجهشان را به تکنیک خارق العاده کارگردانی جلب کردند ، به دست آورد: داستان مشابه از چهار دیدگاه مختلف نشان داده شد. این فیلم آکیرا کوروساوا جایزه اصلی جشنواره فیلم ونیز را به دست آورد ، دو نامزدی اسکار و یک جایزه افتخاری بهترین فیلم به زبان خارجی دریافت کرد.
فیلم ابله کوروساوا
آکیرا کوروساوا فیلم ابله را بهترین کار خود بر اساس رمان فیودور داستایوفسکی نویسنده محبوب خود خواند. علی رغم اینکه این عمل از سن پترزبورگ به هوکایدو در قرن بیستم منتقل شد و به جای شاهزاده میشکین ، زندانی سابق جنگ کامدا روی صفحه ظاهر شد ، کارگردان در فیلم ابله دستایوفسکی کاملاً موفق به حفظ فضای منبع ادبی در ابله (فیلم ۱۹۵۱) شد. درست است که نسخه اصلی ابله کوروساوا به درخواست استودیوی فیلم (که 256 دقیقه ای را طولانی می دانست )، تقریباً به صد دقیقه کوتاه شد.
فیلم آکیرا کوروساوا
درام فلسفی آکیرا کروساوا درباره دیوان سالار توکیو ، کانجی واتانابه ، که از بیماری لاعلاج خود آگاهی یافت ، جایزه ویژه جشنواره فیلم برلین را از آن خود کرد. این یک فیلم تلخ اکیرا کوروساوا درباره ارزش هر لحظه از زندگی انسان است که آکیرا کوروساوا از داستان مرگ ایوان ایلیچ ساخته لئو تولستوی الهام گرفته است.
بهترین فیلم کوروساوا
این فیلم که قلب بینندگان در سراسر جهان و بسیاری از جوایز قابل توجه فیلم را به خود جلب کرده است ، بازتابی از سبک کارگردانی بی نظیر آکیرا کوروساوا شده است. وی پس از انتشار فیلم در اکران ، بلافاصله جایگاه خود را بدست آورد و تأثیر زیادی بر سینمای جهان گذاشت. برخی از عناصر خط داستانی هفت سامورایی را می توان در جنگ ستارگان مشاهده کرد و فیلم Magnificent Seven Western چیزی بیش از بازسازی نوار کوروساوا نیست.
علی رغم اختلافات فراوان ، متخصصان اطمینان دارند که فیلم سه شرور تأثیر بسیار شدیدی در طرح جنگ ستارگان داشته است. حتی خود جورج لوکاس نیز پنهان نکرد که از ژانر جیدایگکی الهام گرفته است ، که در آن آکیرا کوروساوا کار می کرد و ژنرال ماکابه نمونه اولیه اوبی وان کنوبی است. این کارگردان ژاپنی گفت که بعد از دو بوم جدی می خواهد یک فیلم سبک و سرگرم کننده پر از آهنگ بسازد. بنابراین تابلوی نقاشی سه شرور در یک قلعه پنهان متولد شد.
بسیاری از کارگردانان با استعداد از این فیلم الهام گرفتند که برنده شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شد. سرجیو لئونه ایتالیایی یک طرح کاملاً مشابه در فیلم غربی برای یک مشت دلار ساخت ، قهرمان تنها والتر هیل ، با بازی بروس ویلیس ، شباهت زیادی به فیلم کوروساوا دارد. و حتی نیکیتا میخالکوف در فیلم 12 از کوروساوا قسمتی را قرض گرفت .
آکیرا کوروساوا ، عاشق بزرگ ادبیات روسیه ، فیلم خود را بر اساس آثار ولادیمیر آرسنیف در استودیوی Mosfilm گرفت. همانطور که بعداً منتقدان می گفتند ، این کارگردان کار غیرممکن را انجام داد: او سبک خود را حفظ کرد و فیلم هایی را درباره روسیه فیلمبرداری کرد. در کمال تعجب ، در صورت عدم موفقیت در گیشه ، درسو اوزالا برنده اسکار بهترین فیلم به زبان خارجی شد و جایزه طلای جشنواره فیلم مسکو را از آن خود کرد.
این فیلم جوایز زیادی ندارد ، اما از این حیث قابل توجه است که آکیرا کوروساوا در رویاها نظرات خود را درباره زندگی و مرگ ، درباره انسان و مکانش ، در مورد خلاقیت و در واقع در مورد خود با بیننده به اشتراک می گذارد.
آکیرا کوروساوا فیلم
آخرین فیلم یک کارگردان بزرگ که می خواهید بارها و بارها آن را تماشا کنید. و با هر بار دیدن فیلم ، برخی از جزئیات آشکار می شود که قبلاً قابل درک نبودند. هنوز نه پیروزی زندگی و نترسی در برابر مرگ است ، این گرمای روح و ایمان به بالاترین ارزش ها ، که همیشه باید در زندگی جایگاهی داشته باشد.
آکیرا کوروساوا از تنها خارجی مشهوری که خوانده بود و در فیلم هایش الهام گرفته ، داستایوفسکی بود. انیشتین نویسنده روسی ، داستایوفسکی را دوست داشت ، فروید با او بحث می کرد ، نابوکوف از او متنفر بود. شایع شده بود که پرتره داستایوفسکی در دفتر هیتلر آویزان است و تبلیغ کننده اصلی رایش ، جوزف گوبلز ، همه آثار او را دوبار خوانده است. امروز داستایوفسکی یکی از پر استنادترین و یکی از نویسندگانی در جهان است که کتابهایش از همه بیشتر ترجمه شده است.